آداب و اخلاق زرتشتی-قسمت اول
- 5,037 بازدید
- 2 آوریل 2011
- زرتشت
مطلب زیر به دلیل سخن های کاملا غیر واقعی و دورغ در مورد دین پاک زرتشت به طور حدودا کاملی ویرایش شــــــــده است.یعنی آن قسمت های که جزء دروغ،چیز دیگری نبوده است پاک شده است.
چون پیروان دین زردشت جهان را به صورت میدان مبارزه میان خیر و شر تصور میکردند، با این طرز تصور خویش، در خیال، محرک نیرومندی بیرون از قوانین طبیعت مقرر میداشتند که فردا را به کار نیک تشویق میکرد و ضامن اجرای آن بود. نفس بشری ر ا نیز، مانند صحنه جهان،نبردگاه ارواح پاک با ارواح پلید میدانستند؛ به این ترتیب،هر کس در نظر ایشان سربازی بود که خواهناخواه در صف خدا یا در صف شیطان میجنگید، و هر کار که به آن برمیخواست یا از آن خودداری میکرد، خود به خود،به تقویت دستگاه اهورمزدا یا دستگاه اهریمن میانجامید.
با این فرض که انسان برای رسیدن به اخلاق نیک محتاج به تکیهگاه فوق طبیعی باشد، باید گفت که جنبه اخلاقی دین زردشت عالیتر و شگفتانگیز تر از جنبه دینی و الاهی آن است؛ این طرز تصور به زندگی روزانه آدمی شرافت و مفهومی میبخشد که از دید قرون وسطایی نسبت به انسان، که او را چون کرم ناتوانی تصور میکرد، یا از دید جاری در این ایام،که او را دستگاه مکانیکی متحرک خود به خود تصور میکند، هرگز چنان شرافت و مفهومی برای آدمی فراهم نمیشود. انسان، مطابق تعلیمات مذهب زردشت، همچون پیاده صحنه شطرنج نیست که درجنگ جهانگیر دائمی بدون اراده خود در حرکت باشد، بلکه آزادی اراده دارد، چه اهورمزدا چنان خواسته است که انسانها شخصیتهای مستقلی باشند و با فکر و اندیشه خود کار کنند، و با کمال آزادی در طریق روشنی، یا در طریق دروغ، گام نهند. چه اهریمن، خود، دروغ مجسم و جاندار، و هر دروغگو و فریبکار بنده و خدمتگزار وی به شمار میرفت.
از این طرز تصور کلی قانون اخلاقی مفصل و در عین حال سادهای به وجود آمد که بر این قاعده طلایی تکیه داشت که: «تنها کسی خوب است که آنچه را بر خود روا نمیدارد، بر دیگران نیز روا ندارد.»
به گفته اوستا، انسان سه وظیفه دارد: «یکی اینکه دشمن خود را دوست کند؛ دیگر اینکه آدم پلید را پاکیزه سازد؛ و سوم آنکه نادان را دانا گرداند»، بزرگترین فضیلت تقواست، و بلافاصله پس از آن، شرف و درستی در کردار و گفتار است. در میان پارسیها رباخواری رایج نبوده، ولی باز پس دادن وام را امر واجب و مقدسی میشمردند. در شریعت اوستا (مانند شریعت یهود) بدترین همه گناهان کفر بود.
چون دینداری و تقوا بزرگترین فضیلت بود، نخستین وظیفه آدمی در زندگی آن بود که خدا را بپرستد و تطهیر و قربانی کند. در دین زردشتی روا نبود که معبد بسازند یا بت بتراشند، بلکه قربانگاههای مقدسی را بر قله کوهها و در داخل کاخها و مرکز شهرها بنا میکردند و، برای ادای احترام به اهورمزدا، یا مقدسات پایینتر از وی، بر بالای آنها آتش میافروختند. خود آتش نیز به عنوان خدایی پرستش میشد و آن را به نام «اتر» مینامیدند، و عقیده داشتند که فرزند خدای روشنایی است. آتشدان مرکز اجتماع خانواده بود، و سعی داشتند که آتش خانوادگی هیچگاه فسرده نشود، چه این کار یکی از واجبات دین به شمار میرفت. آتش خاموشی ناپذیر آسمان، یعنی خورشید، را به عنوان مظهر تجسد یافته اهورمزدا یا میترا پرستش میکردند.
برای خورشید و آتش و اهورمزدا، چیزهای گوناگون، از قبیل گل و نان و میوه و مواد خوشبو و گاو و گوسفند و شتر و اسب و گوزن، آدمیزاد را قربانی میکردند.
اهورمزدا نیز، مانند یهوه، حمد و ثنا را دوست داشت و آن را میپذیرفت؛ به همین جهت، برای بندگان مؤمن فهرست باشکوهی از صفات و نیکیهای خود فراهم کرد که تلاوت آنها به عنوان دعا مورد کمال علاقه پارسیها بود.
ادامه دارد…..
آدمیزاد رااعراب درگورزنده به گورمیکردند نه زردشتیان پاک درنوشتن خود دقت کنید