is_tag

زنان قدرتمند تاریخ را بهتر بشناسید+عکس های بخش اول

طراحی چهره زنان قدرتمند تاریخ: تا به حال به چهره واقعی جذاب ترین و قدرتمندترین زنان تاریخ مانند کلئوپاترا و دیگر پرنسس ها و همچنین هنرمندان سده گذشته و …. فکر کرده اید؟ هوش مصنوعی چهره آنها را با دقت و هنرمندانه نقاشی کرده است و به این ترتیب شما می توانید وارد یک سفر تصویری شوید! از ملکه‌های باستانی گرفته تا نمادهای مدرن، جذابیت زیبایی‌های جاودانه جهان را تجربه کنید، که با فناوری‌های پیشرفته دوباره تجسم شده‌اند. تاریخ با آینده ملاقات می کند، همه تحت هوش مصنوعی!

 

طراحی چهره زنان قدرتمند تاریخ

شخصیت های تاریخی مطلب تصاویر جالب از چهره زنان قدرتمند تاریخ با کمک مطالب تاریخی بازسازی شده است. برای اینکه مشخص شود که هوش مصنوعی چقدر دقیق است، چهره برخی از افراد و هنرمندان نیز با کمک توضیحات کتبی ترسیم شده است تا قابلیت و دقت هوش مصنوعی مشخص شود. در ادامه می توانید به مطلب تصاویر جالب از طراحی چهره زنان قدرتمند تاریخ از سری مطالب فرهنگ و هنر مجله خبری چشمک بپردازید.

ماری آنتوانت

ماری آنتوانت (فرانسوی: Marie Antoinette‎؛ ۲ نوامبر ۱۷۵۵ – ۱۶ اکتبر ۱۷۹۳) واپسین ملکهٔ فرانسه پیش از انقلاب فرانسه بود. او در یکی از آرشیدوک‌نشین‌های اتریش به دنیا آمد و نیز فرزند یکی مانده به آخر و جوان‌ترین دختر امپراتریس ماریا ترزا و امپراتور فرانتس یکم بود. او در مهٔ ۱۷۷۰ در ۱۴ سالگی پس از ازدواج با وارث بلافصل تاج‌وتخت فرانسه یعنی لوئی آگوست، همسر ولیعهدِ فرانسه شد. در ۱۰ مهٔ ۱۷۷۴، شوهرش به‌عنوان لوئی شانزدهم بر تخت پادشاهی نشست و او ملکه شد.

به‌عنوان ملکه، ماری آنتوانت به مرور زمان در میان مردم نامحبوب شد: افترازنان فرانسوی او را به ولخرجی،بی بند و باری، و داشتن فرزندان نامشروع و همدردی احتمالی با رقبای فرانسه شامل زادگاهش اتریش متهم کردند. او به اشتباه در ماجرای گردنبند الماس متهم شد اما این اتهامات بیشتر به اعتبار او لطمه زد. در طول انقلاب فرانسه، مردم بحران‌های مالی کشور را به خاطرِ ولخرجی‌های هنگفت او و مخالفتش با اصلاحات اجتماعی و مالی (که از سوی آن روبر ژاک تورگو و ژاک نکر مطرح شده بود) می‌دانستند. دیپلماسی ضعیف فرانسه اینطور جلوه می‌داد که سیاست خارجی کشور توسط ماری آنتوانت با هدف تأمین منافع اتریش تنظیم شده‌است.

ادعا می‌شد ماری آنتوانت با دزدی از خزانه و تضعیف روحیه میهن‌پرستی، فرانسه را تضعیف کرده و این امر منجر به تضعیف وجههٔ نظام کهن شد. بنابراین، بحران مالی که پشت شکست‌های سیاست خارجی فرانسه بود، نارضایتی عمومی را تشدید کرد تا سرانجام مردم در سال ۱۷۸۹ خواستار تغییرات ریشه‌ای و رادیکال در امور داخلی کشور شوند.

پس از اینکه دولت در اکتبر ۱۷۸۹ خانوادهٔ سلطنتی را در باغ تویلری در حبس خانگی قرار داد، چند رخداد در طول انقلاب به ماری آنتوانت وابسته بود. تلاش برای رفتن به ورنس و نقش او در جنگ ائتلاف نخست به وجههٔ او در میان شهروندان فرانسوی آسیب رساند. پس از شورش ۱۰ اوت ۱۷۹۲، خانوادهٔ سلطنتی زندانی شدند. در ۲۱ سپتامبر ۱۷۹۲، سلطنت منحل شد. لوئی شانزدهم در ۲۱ ژانویه ۱۷۹۳ با گیوتین اعدام شد. محاکمه ماری آنتوانت در ۱۴ اکتبر ۱۷۹۳ آغاز شد. او دو روز بعد توسط دادگاه انقلابی به خیانت علیه حکومت محکوم شد و همچنین با گیوتین در میدان انقلاب اعدام شد.

طراحی چهره زنان قدرتمند تاریخ

رزا پارکس

رُزا پارکس (انگلیسی: Rosa Parks; با نام اصلی انگلیسی: Rosa Louise McCauley; زاده ۴ فوریه ۱۹۱۳ – درگذشته ۲۴ اکتبر ۲۰۰۵) یک زن سیاه‌پوست (آمریکایی آفریقایی‌تبار) آمریکایی و از فعالان جنبش حقوق مدنی آمریکا بود که بعداً توسط کنگره آمریکا به عنوان «مادر جنبش آزادی» و «بانوی اول جنبش حقوق مدنی» شناخته شد.

رزا پارکس به این خاطر مشهور است که در ۱ دسامبر ۱۹۵۵ از دادن صندلی‌اش در اتوبوس به یک مرد سفیدپوست خودداری کرد و در نتیجه بازداشت و جریمه شد. وی در تاریخ آمریکا جایگاه ویژه‌ای دارد و اقدام اعتراض‌آمیز وی در روز اول دسامبر سال ۱۹۵۵ در ایالت آلابامای ایالات متحده آمریکا علیه مقررات نژادی نقطه آغاز نمادین جنبش حقوق مدنی سیاهان آمریکا قلمداد می‌شود.

خودداری رزا پارکس از واگذاری صندلی‌اش در یک اتوبوس شهری به یک مرد سفیدپوست و بازداشت متعاقب وی به تحریم گسترده شبکه ترابری همگانی توسط سیاهان منجر شد و به اعتراضات گسترده‌تر دامن زد. کشیش جوانی به نام مارتین لوتر کینگ که بعداً رهبری جنبش مدنی سیاهان را به عهده گرفت، سازماندهی آن تحرکات را به عهده داشت. جنبش اعتراضی او سرانجام به تصویب قانون حقوق مدنی سال ۱۹۶۴ انجامید که هرگونه تبعیض نژادی در آمریکا را ممنوع می‌کرد.

پارکس در سال ۲۰۰۵ در سن ۹۲ سالگی درگذشت و در ساختمان کپیتال هیل در واشینگتن دفن شد. وی تنها زن سیاهپوست تاریخ آمریکا است که در چنین مکانی دفن شده‌است.

هدی لامار

هدی لامار (زاده شده با نام هدویگ اوا ماریا کیسلر آلمانی: Hedwig Eva Maria Kiesler؛ ۹ نوامبر ۱۹۱۴ – ۱۹ ژانویه ۲۰۰۰) بازیگر و مخترع اتریشی-آمریکایی بود. بعد از دوره کوتاه بازیگری در آلمان که شامل بازی در فیلم خلسه (۱۹۳۳) که در برگیرنده صحنه بحث‌برانگیز عشقبازی بود، مخفیانه به پاریس نقل مکان کرد. در پاریس او با رئیس وقت شرکت مترو گلدوین مایر، لویی بی میر ملاقات نمود که به وی پیشنهاد قرارداد بازیگری فیلمی در هالیوود را ارائه نمود، جاییکه وی از دهه ۱۹۳۰ تا دهه ۱۹۵۰ تبدیل به ستاره سینما شد.

لامار در فیلم‌های بسیاری ایفای نقش کرد که شامل است بر الجزایر (۱۹۳۸)، این زن را به چنگ می‌آورم (۱۹۴۰)، رفیق ایکس (۱۹۴۰)، بیا با من زندگی کن (۱۹۴۱) و سامسون و دلیله (۱۹۴۹). کارگردان مکس راینهاردت او را زیباترین زن در کل اروپا خوانده بود جمله‌ای که به‌صورتی وسیع توسط بسیاری از تماشاگران و منتقدان او مورد تأیید قرار گرفت.

در آغاز جنگ جهانی دوم لامار با قصد کمک به متفقین جنگ جهانی دوم پارازیت رادیویی دول محور را مشکلی عمده به حساب آورد و به همراه تنظیم‌کننده موسیقی، جورج آنتهیل، روش مخابرات طیف گسترده و پرش فرکانسی را به عنوان فناوری برای غلبه بر این مشکل ابداع نمود. با این حال نیروی دریایی ایالات متحده تا دهه ۱۹۶۰ از این فناوری استفاده نکرد، اساس روش ابداعی وی امروزه در وای-فای، بلوتوث و سی دی ام ای بکار می‌رود

پرنسس رانیا عبدالله

رانیا یاسین ملقب به ملکه رانیا (به عربی: الملکه رانیا العبد الله)، همسر ملک عبدالله دوم و ملکه اردن است. در تاریخ ۳۱ اوت ۱۹۷۰ از پدر و مادر فلسطینی‌تبار، در شهر کویت به دنیا آمد. پدر و مادر او اهل طولکرم فلسطین بودند.

رانیا یاسین تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدرسهٔ انگلیسی کویت گذراند و در سال ۱۹۹۱ از دانشگاه آمریکایی قاهره در رشتهٔ مدیریت بازرگانی فارغ التّحصیل شد. ملکه رانیا همچنین برای مدّتی در کمپانی‌های سیتی‌بانک و اپل مشغول به کار بوده‌است. وی در سال ۱۹۹۵ در مقطع کارشناسی ارشد در رشتهٔ مدیریت از دانشگاه ژنو سوئیس فارغ‌التحصیل شد. آشنایی ملکه رانیا با ملک عبدالله دوم در ژانویه ۱۹۹۳ طی یک مراسم شام صورت گرفت. پس از دو ماه، وی به نامزدی شاهزاده عبدالله دوم درآمد و بالاخره در تاریخ ۱۰ ژوئن ۱۹۹۳ با یکدیگر ازدواج کردند.

حَتشـِپسوت

(Hatshepsut به معنای سرآمد بانوان آزاده) پنجمین فرعون از دودمان هجدهم پادشاهی مصر باستان بود که برای ۲۲ سال مقام فرعون مصر را برعهده داشت و آن سرزمین را به یک کشور مقتدر تبدیل کرد. دوره حکومت حتشپسوت اوج قدرت و شکوفایی مصر در هر زمان دیگری بود که بیشتر به عنوان عصر طلایی تاریخ مصر نیز شناخته می‌شود.

حتشپسوت میان سال ۱۴۸۱ تا ۱۴۷۹ و به عنوان قدرت پشت تخت به‌جای شوهرش تحوتموس دوم بر مصر فرمان راند، و میان سال‌های ۱۴۷۹-۱۴۵۸ (پیش از میلاد) بر سر کار حکومت به صورت رسمی و مطلق بود و گمان می‌رود که هفت سال از این تاریخ را در کنار و همراه با پسرخوانده‌اش تحوتموس سوم به فرمانروایی می‌پرداخته‌است. بر پایهٔ دانسته‌ها او پس از شهبانو سوبک‌نفرو از دودمان دوازدهم دومین زنی است که شهبانوی هر دوبخش هم مصر پایین و هم بالا می‌بود.

«حتشپسوت» در واقع تنها زنی بود که در مصر باستان به تنهایی نقش ملکه و پادشاه را بازی می‌کرد و نزدیک به ۳۵۰۰ سال پیش، چندین سال به حکمرانی در این منطقه پرداخت و یکی از قدرتمندترین و بزرگ‌ترین فرعون‌های تاریخ مصر بود.

در کتاب فراعنه مصر آمده‌است: «حتشپسوت» در زمان حکومت یک دامن مردانه کوتاه به تن داشت که دم شیری از آن آویزان بود و حتی یک ریش مصنوعی طلایی هم گذاشته بود. هنگام بالا رفتن از تخت، او خود را شاه نامید و نخستین فرعون زنی شد که تا به حال به شکل رسمی بر مصر حکومت می‌کرد و به فرمانروایی یگانه همه دره بزرگ نیل و همه مصریان رسید. کاتبانی که درست نمی‌دانستند او را چه خطاب کنند معمولاً حتشپسوت را «خانم اعلی‌حضرت» می‌خواندند.

طی دوره بیست و یک ساله حکومت، او توجهش را بیش از جنگ و نبرد به بازرگانی معطوف کرد. حتشپسوت بخشی از ثروتش را برای شروع یک برنامه ساختمانی مصرف کرد. یکی از زیباترین معماری‌هایی که حتشپسوت هزینه آن را تأمین می‌کرد، معبد سوگواری‌اش بود که از سنگ آهک سفید بنا شده بود و «دیر البحری» نامیده می‌شد و بین رود نیل تا غرب تبس قرار داشت.

آرامگاه حتشپسوت نه یک قسمت از این بنا بود و نه به شکل فراعنه قدیمی‌تر به شکل هرم. بلکه بدن او همانند سایر فراعنه جدید در «دره پادشاهان» در دره‌ای بیابانی در غرب معبدش به خاک سپرده شد. در آن جا، کارگران درون تخته‌سنگ‌های خارا، تونل‌هایی را می‌کندند تا محلی مخفی برای پنهان کردن پیکر فراعنه از دست سارقان آرامگاه به وجود بیاید. فعالیت‌های حتشپسوت مصر را مقتدرتر و شکوهمندتر کرد.

پدر یکی از درباریان قدیمی او به نام ایننی، حکومت او را چنین توصیف کرده‌است: حتشپسوت موضوعات دو سرزمین (مصر) را براساس اندیشه‌هایش حل و فصل می‌کرد. مصر در برابر او که یکی از نوادگان بلندپایه خدا و پیامبر بود، به حالت تسلیم کار می‌کرد… خانم حاکم که برنامه‌هایش عالی بود، هنگام سخن گفتن هر دو منطقه (مصر علیا و مصر سفلی) را خشنود می‌کرد.

تئودورا

تئودورا (انگلیسی: Theodora؛ ۵۰۰ – ۲۸ ژوئن ۵۴۸ میلادی) یک رقصنده بود که بعد‌ها در سن ۲۴ سالگی با ازدواج با ژوستینین یکم تبدیل به شهبانوی قدرتمند و پرنفوذ امپراتوری روم شرقی شد. تئودورا یکی از تاثیرگذارترین، قدرتمندترین، بحث برانگیزترین و بزرگترین امپراتریس‌های تاریخ امپراتوری روم و روم شرقی بود که از سال ۵۲۷ تا هنگام مرگ خود در سال ۵۴۸، همانند یک امپراتریس همراه با همسرش ژوستینین یکم و در مقام به عنوان شریک سلطنت وی عمل می‌کرد و همراه با او بر امپراتوری بیزانس حکومت کرد.

او در ۲۱ سال حکومت خود به عنوان شهبانوی بیزانس، دادگاه و مهر و همراهان خود را داشت و ژوستینین او را «شریک جلسات من» خواند و تخت سلطنت تئودورا در کنار تخت شوهرش بود و نزدیکترین مشاوره امپراتور به حساب می‌آمد. تئودورا اصالتا یونانی بود، اما بسیاری از دوران اولیه زندگی او، از جمله محل تولد او، ناشناخته است. تاریخ مخفی پروکوپیوس مهمترین منبع زندگی او قبل از ازدواج است، اما اغلب به عنوان تهمت تلقی می شود.

به گفته میکائیل سوری، زادگاه او در مابوگ، سوریه بوده است؛ نیکیفروس کالیستوس زانتوپولوس می گوید تئودورا بومی قبرس است و پاتریا، منسوب به جورج کودینوس، ادعا می کند که تئودورا از پافلاگونیا آمده است. او به دنیا آمد ج. ۴۹۰ میلادی. پدر او، آکاسیوس، مربی خرس برای جناح سبز هیپودروم در قسطنطنیه بود. با توجه به حرفه پدرش، محققان مدرن استدلال می‌کنند که احتمال زیادی وجود دارد که تئودورا بومی پایتخت بوده باشد – این در روایت پروکوپیوس بیشتر شده است. مادرش که نامش ثبت نشده، رقصنده و هنرپیشه بود.

او دو خواهر داشت، یک خواهر بزرگتر به نام کومیتو و یک کوچکتر به نام آناستازیا. پس از مرگ پدرش، مادرش دوباره ازدواج کرد، اما خانواده منبع درآمدی نداشت، زیرا آکاسیوس توسط استریوس، یکی از مقامات گروه سبز که در ازای آن رشوه می‌پذیرفت، واگذار شد. وقتی تئودورا چهار ساله بود، مادرش فرزندانش را با حلقه‌های حلقه‌دار به هیپودروم آورد و آنها را به‌عنوان درخواست‌کننده به جناح سبز معرفی کرد، اما آنها تلاش‌های او را رد کردند. در نتیجه، مادر تئودورا به گروه آبی نزدیک شد که به خانواده ترحم کرد و موقعیت نگهبانی خرس را به ناپدری تئودورا داد.

ماریا ویسکونتی

بیانکا ماریا در ۱۴۲۵ در یک روستای کوچک در نزدیکی Bornasko متولد شد. مادر دوشس آینده اگنس دل مارینو بود. افسوس، زندگی نامه او از بین رفته است.

ایزابل ملکه فرانسه

ایزابل (به فرانسوی: Isabelle) (۱۲۹۵-۱۳۵۸ میلادی)، معروف به ماده‌گرگ فرانسه، ملکه همسر انگلستان و همسر ادوارد دوم، پادشاه این کشور بود. او کوچکترین فرزند زنده و تنها دختر فیلیپ چهارم، پادشاه فرانسه و خوانای یکم، ملکه ناوار بود. ایزابل در زمان خود به زیبایی، مهارت‌های دیپلماتیک و هوش وافر شهره بود.

ایزابل در ۱۲ سالگی به انگلستان فرستاده شد. در این زمان، تنش میان پادشاه انگلستان و بارونهای متنفذ فزونی گرفته بود. همسرش به واسطه حمایت‌های بی‌دریغ از سوگلی‌اش، پی‌یرس گاوستون، بدنام شده بود. اما ایزابل در سال‌های آغازین پشتیبان ادوارد بود. با پی‌یرس رابطهٔ کاری نزدیکی برقرار و از رابطه‌اش با دربار فرانسه برای تحکیم موقعیت و قدرت خود استفاده کرد. در سال ۱۳۱۲ میلادی بارون‌ها، گاوستون را کشتند.

ادوارد به سوگلی جدیدی به نام هیو دسپنسر جوان روی آورد و درصدد گرفتن انتقام گاوستون از قاتلانش برآمد. این اقدامات به جنگ دسپنسر و دوره‌ای از سرکوب داخلی در انگلستان منجر شد. ایزابل قادر به تحمل هیو دسپنسر نبود و ازدواجش با ادوارد در سال ۱۳۲۵ با مشکل روبرو شد.

ایزابل به بهانهٔ سفر دیپلماتیک به فرانسه، انگلستان را ترک کرد و در آنجا با راجر مورتیمر رابطه‌ای عاشقانه برقرار کرد. آن دو تصمیم گرفتند ادوارد را برانداخته و خاندان دسپنسر را بیرون کنند. ملکه در معیت سپاه کوچکی از مزدوران در سال ۱۳۲۶ به انگلستان بازگشت. در نبردی که درگرفت، سربازان شاه فرار کردند. ایزابل ادوارد را از قدرت خلع کرد و به عنوان نایب‌السلطنهٔ پسرش، ادوارد سوم، بر تخت نشست و رسماً بر تمام انگلستان با اقتدار مطلق حکومت کرد. بسیاری بر این باورند که ایزابل در همین زمان نقشهٔ قتل ادوارد دوم را کشید.

اما دیری نپایید که رژیم مطلق ایزابل و مورتیمر شروع به اضمحلال کرد، تا حدی به دلیل ولخرجی‌های ایزابل و تا حدی نیز به خاطر مشکلات فرسایشی نظیر جنگ‌های طولانی و نامحبوب اما موفقیت‌آمیز با اسکاتلند.

پسر ایزابل، ادوارد سوم، در سال ۱۳۳۰ مورتیمر را از قدرت خلع کرد، و اقتدار و قدرت خود را پس گرفت، و معشوق مادرش را اعدام کرد و مادرش ایزابل را به زندان انداخت و بسیاری از اموال و زمین های او را مصادره کرد، ایزابل پس از ۲ سال از زندان ازاد شد ولی در همین ایام به جنون و فروپاشی عصبی دچار شده بود که تا اخر عمر نیز از آن بهبود نیافت تا اینکه در سال ۱۳۵۸ درگذشت. در نمایش‌نامه‌ها و ادبیات از ایزابل به عنوان یک شهرآشوب معروف یاد می‌شود و معمولاً به عنوان زنی زیبا و مدبر اما جفاکار و دغلکار به تصویر کشیده می‌شود.

آنه بوهمی

آنه بوهمی (انگلیسی: Anne of Bohemia؛ ۱۱ مه ۱۳۶۶ – ۷ ژوئن ۱۳۹۴ (۲۸سال)) ملکه هم‌نشین انگلستان و سیاستمدار اهل پادشاهی بوهم بود. آنه نخستین همسر ریچارد دوم محسوب می‌گردید. انتساب وی به دودمان لوکزامبورگ و دختر بزرگ کارل چهارم، پادشاه بوهم از همسر وی، الیزابت پومرانیا بود. مرگ وی در اوج جوانی و سن ۲۸ سالگی، به واسطهٔ بیماری طاعون نسبت داده می‌شد.

آنه ۴ برادر داشت؛ از جمله، زیگیزموند، امپراتور مقدس روم. وی یک خواهر کوچک‌تر از خودش نیز داشت که مارگارت بوهمی بود. او همچنین از ازدواج‌های قبلی پدرش، ۵ خواهر و برادر ناتنی داشت که از میان آنها، مارگارت بوهمی، ملکه مجارستان از همه مشهورتر است. آنه عمدتاً در قلعه پراگ بزرگ شد و بیشتر اوقات وی در آن زمان به مراقبت از برادرش، ونتسل چهارم پادشاه بوهم گذشت.

آنه بوهمی در کنار همسرش در کلیسای وست‌مینستر به خاک سپرده شد. در سال ۱۳۹۵ میلادی، ریچارد برنامهٔ یک بنای یادبود مشترک را برای خود و آنه تدارک دید که تا پیش از آن معمول نبود و گونه‌ای نوآوری محسوب می‌گردید و نخستین مرتبه بود که یک مقبره مضاعف برای تدفین سلطنتی سفارش داده شد. این مقبره مشترک امروزه دچار آسیب شده و کتیبه‌ای که بر روی مقبره او نوشته‌شده، وی را از نظر زیبایی اندام و چهره، می‌ستاید. هنگامی که مقبره آنه در سال ۱۸۷۱ بازگشایی شد، کشف شد که بسیاری از استخوان‌های وی از طریق سوراخ کنار تابوت به سرقت رفته است.

 

ملکه پادمینی

پادمینی ، معروف به پادماواتی ، یک ملکه افسانه ای قرن ۱۳-۱۴ هندی (رانی) بود. -پادماواتی یک شاهزاده خانم فوق العاده زیبا از پادشاهی سینگال بود. -این بازی فقط برای سرگرمی طراحی شده است. آلا الدین خلجی سلطان دهلی بود ، او نام Rani Padmavati را شنیده بود.

 

 

الینور آکیتن

الینور آکیتن از ثروتمندترین و قدرتمندترین و بانفوذترین زنان اروپای غربی در دوران قرون وسطای پسین بود. الینور در ۱۵ سالگی پدرش را از دست داد و تمامی عناوین بزرگ، اموال و زمینهای او را به ارث برد. ۳ ماه بعد، وی با لوئی هفتم، فرزند لوئی ششم، شاه فرانسه ازدواج کرد. به عنوان ملکه فرانک‌ها، او در دومین جنگ صلیبی – که ناموفق بود – مشارکت ورزید. مدتی پس از جنگ، او و لوئی تصمیم به طلاق گرفتند که از علل آن می‌توان به اصرار الینور و به دنیا نیاوردن پسر اشاره کرد. وی پس از مدتی با هنری، دوک نورمان‌ها، که ۱۱ سال از او جوانتر بود نامزد شد.

الینور چندین فرزند از جمله ریچارد اول و جان برای هنری دوم، شاه انگلستان، به دنیا آورد اما روابط آنها به خاطر معشوقه‌های هنری، از جمله رزاموند، تیره و تار گشت. الینور در تحریک پسرانش برای شورش علیه پدرشان نقش مهمی داشت و به همین سبب به دستور هنری در سال ۱۱۷۳، الینور به جرم دخالت در امور مملکتی در برجی زندانی شد اما بعد از چند ماه دوباره به مقام هایش باز گذشت و این بار حتی به عنوان مادر پادشاه نیز معرفی شد و همزمان مقام ملکه مادر و همسر را برعهده داشت الینور بعد از مرگ همسرش به عنوان نایب السلطنه سراسر انگلستان تاثیر فوق العاده ای بر پادشاهی داشت و برای ۱۵ سال اروپای غربی را تحت تاثیر خود قرار داده بود وی همچنین در به پا شدن جنگ صلیبی سوم نیز نقش بسزایی داشت.

ملکه ماتیلدا

ماتیلدا (به انگلیسی: Matilda) که او را ماد (به انگلیسی: Maude) نیز می‌نامیدند، تنها دختر هنری یکم و جانشین او بود که سلطنتش با مخالفت درباریان روبرو شد و پسرعمه‌اش استیون پس از مرگ هنری یکم خود را پادشاه جدید انگلستان نامید. ملکه ماتیلدا همچنین امپراتریس امپراتوری مقدس روم و بعدتر دوشس نورماندی بود.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب زنان قدرتمند تاریخ را بهتر بشناسید+عکس های بخش اول

ثبت ملی محتوا و بنای موزه تاریخ کانون در سازمان میراث فرهنگی

موزه تاریخ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از مراکز قدیمی این مجموعه است که بخش‌های تونل زمان، سرداب، رمپ، اتاق کُره، راهرو، سالن نمایش و… را شامل می‌شود.

برهمین اساس این مجموعه به دلیل روش منحصر به فرد در ارائه آموزش تاریخ و محتوای فرهنگی و هنری در اقدامی مستمر، از نظر محتوایی موفق به ثبت ملی در سازمان میراث فرهنگی شده است.

همچنین این موزه به عنوان اولین بنا از مجموعه ساختمان‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در استان تهران به دلیل سازه و معماری خاصی که دارد از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ثبت ملی بنا نیز دریافت کرده است.

بنای ارزشمند موزه تاریخ نزدیک به ۶ دهه قدمت دارد، اما به عنوان اولین موزه کودکان و نوجوانان، فعالیت خود را از سال ۱۳۶۰ آغاز کرده است.

موزه تاریخ کانون بر اساس شیوه مخاطب و آموزش محور با ارائه محتوای تاریخ ایرانی اسلامی به کودکان و نوجوانان، نقش موثری در آموزش و یادگیری ماندگار مخاطبان خود دارد. این موزه میزبان دانش‌آموزان، کودکان و نوجوانان، خانواده‌ها، پژوهشگران، مربیان و مخاطبان فعال حوزه کودک و نوجوان و علاقه‌مندان برای بازدید و شرکت در برنامه‌های آموزشی است.

موزه تاریخ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در میدان شهدا، خیابان پیروزی، خیابان شهید اسپندی (افروز)، نبش کوچه نگران‌پور، پلاک ۷ واقع شده است.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب ثبت ملی محتوا و بنای موزه تاریخ کانون در سازمان میراث فرهنگی

جوابیه مرکز اسناد دفاع مقدس به نوشته علی نورآبادی درمورد تاریخ شفاهی فرماندهان جنگ

از تاریخ شفاهی تعاریف بسیاری ارائه شده است. اما در یک جمع ‏بندی می‏توان گفت تاریخ شفاهی مجموعه تلاش ‏هایی است که با بهره‏ گیری از فنون و ابزار‏های خاص خود به جمع ‏آوری و حفظ داده‏ های حاصل از تجارب شخصی افراد و گروه‌های اجتماعی می‏ پردازد. این داده ‏های تاریخی در یک بستر خاص و پذیرفته‏ شده فرهنگی و از تعامل و توافق میان مصاحبه‏ شونده ‏و مصاحبه‏ گر ‏پرسا در یک گفتگو طرفینی حاصل می‏گردد؛ بنابراین تاریخ شفاهی، تکنیک، روش و شیوه‌ای است که با استفاده از ابزاری، چون ضبط‌صوت و دوربین فیلم‌برداری (صوت و تصویر) خاطرات، مشاهدات و مسموعات عامل هدایت‌کننده، مجری و نقش‌آفرین و یا شاهد و حاضر یک صحنه، رویداد و واقعه تاریخی را در قالب کلام و سخن (گفت) ثبت و ضبط می‌نماید.

اهداف و رویکرد‌های تاریخ شفاهی در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
هدف اصلی تاریخ شفاهی در این مرکز بازآفرینی گذشته نه‌چندان دور است که تلاش می‌کند با روش‌های دقیق علمی تمام رویداد‏های مختلف و جنبه ‏های وقایع دفاع مقدس و انقلاب اسلامی را با مراجعه به بایگانی ذهن فعالان و شاهدان عینی آن وقایع دست‌یافتنی نماید؛ بنابراین محقق حوزه تاریخ شفاهی در مرکز از یک‌سو با واقعه‏ای که متعلق به گذشته است و از سوی دیگر با نگرش جدیدی که متأثر از مقتضیات زمان حال است، با توصیف، ‏ توضیح، ‏ تفسیر و تبیین یک واقع سروکار دارد. نکته نیز حائز اهمیت است که فلسفه وجودی تاریخ شفاهی در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس فقط بازسازی یک رویداد خاص نیست بلکه در آن بازآفرینی احساسات و عواطف فردی و جمعی اهمیت ویژه دارد. بر همین اساس تاریخ شفاهی در این مرکز با چهار ویژگی منحصربه‌فرد روندمحوری، سندمحوری، روشمندی و هدفمندی به انجام می‌رسد.

به همین دلیل فرماندهان اصلی جنگ و نقش‌آفرینان عرصه پاسداری از انقلاب در طول نزدیک به نیم‌قرن حیات طیبه انقلاب تمایل وصف‌ناپذیری برای حضور در این مرکز و تدوین تاریخ شفاهی‌شان دارند. زیرا حضور محققان زبده و آشنا به زوایای مختلف، وجود گنجینه بی‌بدیل اسنادی و انجام اقدامات با روش علمی و دارای هدف مشخص زمینه را برای بازگو کردن همه موضوعات فراهم می‌کند.

نکته مهم این است که برخلاف آنچه در یادداشت آقای علی نورآبادی با اسم شاهد عینی آمده است! در مرحله گفتگو تمام زویای مورد واکاوی قرار گرفته و برای تاریخ کشور ماندگار می‌شود، اما در مرحله انتشار مصالح ملی، حفظ‌شان افراد و سازمان‌ها و… مورد توجه است که این مهم از تعهدات حرفه‌ای این موضوع است و آشنایان به امر تاریخ شفاهی به‌خوبی می‌دانند که رعایت پروتکل‌های مصاحبه، انتشار و… برای طرفین کاملاً حرفه‌ای و الزام‌آور است.

یادآوری چند نکته:
 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با برگزاری هزاران جلسه تاریخ شفاهی مجموعه کتب ثبت تجارب فرماندهان و مدیران جنگ را در قالب تاریخ شفاهی منتشر کرده و یا در حال آماده‌سازی برای انتشار است، که امروز به گنجینه‌ای گران بهاء و کم‌نظیر برای تاریخ کشور تبدیل شده است

 برگزاری جلسات تاریخ شفاهی در مرکز کاملاً حرفه‌ای و با بهره‌گیری از محققان زبده این حوزه با بهره‌گیری از اسناد مربوطه انجام می‌شود و در مرحله گفتگو هیچ موضوعی از قلم نمی‌افتد.

 قالب تاریخ شفاهی مرکز منحصربه‌فرد، مستند و مبتنی بر کارکرد‌های انقلاب اسلامی است.

توجه دائمی به رسالت اصلی مرکز، استفاده از دانش متراکم و تجارب ذی‌قیمت محققان کارآزموده تاریخ شفاهی مرکز را در زمره یکی از دقیق‌ترین مجموعه‌های تحقیق و مطالعه در حوزه تاریخ قرار داده است.
انتظار این است که دوستانی که اطلاع کافی از روند‌ها ندارند و یا از تخصص لازم برخوردار نیستند نسبت به اظهارنظر‌ها تأمل داشته باشند و صرفاً به یادداشت‌های حاشیه‌دار برای دیده شدن روی نیاورند.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب جوابیه مرکز اسناد دفاع مقدس به نوشته علی نورآبادی درمورد تاریخ شفاهی فرماندهان جنگ

گوینده برنامه رادیویی تقویم تاریخ کی بود!؟

گوینده برنامه رادیویی تقویم تاریخ:  تیتراژ آغازین این برنامه رادیویی به یکی از نوستالژیک‌ترین و خاطره‌ساز ترین ملودی‌های دهه ۶۰ تبدیل شده است. یکی از مؤلفه‌های این تیتراژ، بیدار شدن از خواب و به مدرسه رفتن بچه دبستانی‌هایی بود که با آن صدای خشن ملودی اش که با تیک تیک یک صدای شماته دار آغاز می‌شد، محکوم به پوشیدن روپوش مدرسه و رفتن به مدرسه‌ای بودند که دنیا دنیا برایشان خاطرات تلخ و شیرینی را فراهم ساخت.

انگار روز دیگری آغاز شده و تو باید با هیجان و فعالیت در ورق خوردن برگ دیگری از تاریخ سهیم شوی. شراکت در قرائت رویدادهایی که چندصد سال و یا شاید چند هزار سال قبل در همین روزی که تو در آن زیست می‌کنی، در تاریخ رقم خورد.

آن هنگام که آقای مجری برنامه با یک صدای پرصلابت اما بی احساس و کش دار می‌گفت: «تقویم تاریخ» و بعد می‌گفت: «امروز دوشنبه چندم ماه فلان خورشیدی و برابر فلان ماه قمری و بیسار ماه میلادی است و دویست و چهل سه سال قبل در چنین روزی چه اتفاقی افتاده در بین هر قسمت هم مجدداً آن تم موسیقایی معروف تکرار می‌شد.

تکراری که حالا بیش از سه دهه است ادامه داشته و انگار گره خورده با کلیدواژه «خاطرات» ما ایرانی‌ها که یا خیلی از ما با شنیدنش عشق می‌کردیم و بعضی‌ها هم از شنیدن آن آه از نهادمان بر می‌آمد که ای داد باید برویم مدرسه و گچ و تخته و آقا و خانم معلم و یک عالم خاطرات دیگر. در ادامه این مطلب بخش ضمن معرفی این برنامه رادیویی خاطرانگیز، اطلاعاتی کوتاه درباره مجری و گوینده برنامه رادیویی تقویم تاریخ ارائه خواهیم داد. با بخش تازه ها و فرهنگ و هنر مجله خبری چشمک همراه باشید.

برنامه تقویم تاریخ

تقویم تاریخ برنامه‌ای رادیویی است که هر بامداد ساعت ۶٫۳۰ از «شبکهٔ سراسری صدا» (رادیو ایران) پخش می‌شود. این برنامه به ذکر وقایعی می‌پردازد که از لحاظ تقویمی، در گذشته، اما در همان روز، رخ داده است. این وقایع شامل همهٔ رخدادهای اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، هنری و علمی می‌شود و تمام تقویم‌ها (خورشیدی، قمری، میلادی و غیره) را در برمی‌گیرد. طی یک نظرسنجی در سال ۱۳۷۵، برنامهٔ «تقویم تاریخ» دومین برنامه محبوب رادیو (پس از برنامهٔ «صبح جمعه با شما»)، بوده است.

این برنامه نخستین بار، قبل از انقلاب، از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۲ و دقیقاً با همین نام پخش و توسط «حسین توصیفیان» که از گویندگان قدیمی رادیو بود، اجرا می‌شد؛ اما از سال ۱۳۵۲ پخش این برنامه به مدت نه سال (تا سال ۱۳۶۱) متوقف شد. پس از انقلاب، پخش این برنامه نخستین بار، در ۱۲ بهمن ۱۳۶۱ آغاز شد و به طور مستمر تا روز ۲۵ تیرماه ۱۳۸۵ ادامه داشت. در این زمان، پخش برنامه مجدداً به دلایلی نامعلوم، متوقف شد.

گوینده برنامه رادیویی تقویم تاریخ

نخستین نویسندهٔ این برنامه رادیویی، روزنامه‌نگاری از کشور افغانستان بود که در دفتر روزنامه جمهوری اسلامی کار می‌کرد و مطالب را می‌نوشت و مجری برنامه (عبدالله فجری) هر چهارشنبه، آن‌ها را از دفتر روزنامه می‌گرفت تا جهت تمرین و پخش، آماده گرداند. اولین تهیه‌کننده این برنامه نیز، منصور والامقام بود که تنها شش ماه، تهیه‌کنندگی آن را بعهده داشت. در این برنامه علاوه بر عبدالله فجری، «اسماعیل قادرپناه» و بانوی گوینده‌ای به نام «خانم احمدی» نیز در دوره‌ای کوتاه، گویندگی می‌کردند.

پخش برنامهٔ تقویم تاریخ، مجدداً از روز ۸ آبان ۱۳۸۹ در همان ساعتِ پیشین، از سر گرفته شد و همچنان ادامه دارد. این برنامهٔ رادیویی، هر بامداد، ساعت ۶٫۳۰ پخش می‌شود و مدت زمان آن در دو سالِ اول پخش، ۱۵ دقیقه بود، اما پس از آن و طی سال‌های بعد، به‌مدت ۱۰ دقیقه پخش می‌شود.

موسیقی ابتدای برنامه، بخشِ آغازین و بی‌کلامِ ترانهٔ «زمان» اثر «پینک فلوید» است. سپس در متن برنامه، بخشی از یک موسیقی بی‌کلام از گروه موسیقی «تنجرین دریم» اثرِ «ادگار فروسه» شنیده می‌شود. برای روزهای عزاداری که این ملودی‌ها پخش نمی‌شوند، «سعید سلیمانی» تهیه کننده برنامه، یک موسیقی بدون کلام محزون ساخته است که بر روی صدای «عبدالله فجری» پخش می‌شود.

گوینده برنامه رادیویی تقویم تاریخ

عبدالله فجری گوینده ی رادیو، از سال ۱۳۶۱ با برنامه ی نام آشنای “تقویم تاریخ” در رادیو ایران به مرور رخداد های تاریخ می پردازد و صدای دلنشین ایشان برای اکثر ایرانیان آشنا و خاطره انگیز است.

وی درباره آغاز کارش در رادیو می گوید: با وجودی که از سال ۱۳۵۶ کارمند رسمی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران بودم اما به کار در رادیو علاقه‌مند شدم. با راهنمایی یکی از دوستانم به روابط عمومی سازمان، جناب آقای نیلی مراجعه کردم. ایشان من را به واحد خبر معرفی و پس از موفقیت در تست صدا در آنجا مشغول کار شدم. ۱۲ بهمن ۱۳۶۱ نخستین روزی بود که کارم را با برنامه تقویم تاریخ شروع کردم.

گوینده برنامه رادیویی تقویم تاریخ

اولین نویسنده من روزنامه نگاری افغانی بود که در دفتر روزنامه جمهوری اسلامی کار می‌کرد.مطالب را چهارشنبه‌ها از دفتر روزنامه می‌گرفتم و چندین بار مرور می‌کردم تا روز ضبط بتوانم بدون تپق آن را بخوانم. اولین تهیه کننده من در برنامه تقویم تاریخ که ان‌شاءالله خدا رحمتش کند آقای منصور والامقام بود، ایشان واقعاً سختگیر بود!

 

کلیپ برنامه رادیویی تقویم تاریخ

 

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب گوینده برنامه رادیویی تقویم تاریخ کی بود!؟

«تاریخ سازی» با «تاریخ شفاهی»

 تولید و رونق تاریخ شفاهی در دهه اخیر، اتفاق مبارکی است که باید آن را با فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد. اکنون «تاریخ شفاهی» به یک گونه پرطرفدار و پررونق در صنعت نشر و فضای فرهنگی و ادبی کشور تبدیل شده است. نهادها، مراکز، ناشران دولتی و غیر دولتی و حتی اشخاص حقیقی آثاری در این زمینه تولید و منتشر کردند و می‌کنند. درباره تاریخ شفاهی زیاد گفتند و نوشتند که تکرار دوباره آن ملال آور است. از جمله فعال‌ترین بخش‌ها در زمینه انتشار آثار تاریخ شفاهی، نهاد‌های دولتی غیر دولتی حوزه دفاع مقدس است.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس (زیر نظر سپاه) نیز یکی از مراکزی است که در سال‌های اخیر آثار قابل توجهی را در زمینه تاریخ شفاهی فرماندهان جنگ منتشر کرده است که از جمله آنها می‌توان به «تاریخ شفاهی محسن رضایی (فعلا ۲ جلد)»، «تاریخ شفاهی حسین علایی»، «تاریخ شفاهی سیدیحیی صفوی» و غیره. به دلیل جایگاه بالای این فرماندهان که مسئولیت‌های اصلی را در دوران دفاع مقدس بر عهده داشتند و به نوعی مدیریت جنگ در دست آنان بوده است، تاریخ شفاهی آنها بسیار پراهمیت است. از همین منظر برای علاقه‌مندان به تاریخ دفاع مقدس، مطالعه خاطرات این فرماندهان همیشه مورد توجه بوده است. آخرین کتابی که از این مجموعه مطالعه کردم، «تاریخ شفاهی حسین علایی» و «تاریخ شفاهی سیدیحیی صفوی» است که تا کنون دو جلد از آن منتشر شده است. هر کدام از آثار تاریخ شفاهی منتشر شده این مرکز را می‌شود به صورت جداگانه بررسی و نقد کرد که مجال دیگری می‌طلبد و خود مرکز می‌تواند پیشقدم باشد و جلساتی با حضور نویسندگان و کارشناسان در این زمینه برگزار کند. از این که بگذریم، اگر کتاب‌های تاریخ شفاهی منتشر شده این مرکز با دقت بیشتر مطالعه شود، چند نکته مهم در این آثار دیده می‌شود که تذکر آنها برای ادامه مسیر تاریخ نگاری صحیح دفاع مقدس خالی از لطف نیست. البته نکاتی که اشاره می‌شود در همه آثار یکسان نیست، اما کم و بیش در همه آنها وجود دارد. همچنین این اشکالات و نکات، منحصر در کتاب‌های منتشر شده مرکز اسناد و تحقیقات دقاع مقدس نیست بلکه در دیگر آثار تاریخ شفاهی هم دیده می‌شود:

۱️ / تحلیل‌های بعد از جنگی 

بخش قابل توجهی از کتاب‌های تاریخ شفاهی، خاطرات شخص مصاحبه شونده نیست بلکه تحلیل‌ها و نظرات او درباره اتفاقات و حوادث جنگ است. به عبارت دیگر راوی، خاطرات شخصی خود را از آن روز‌ها و اتفاقات نمی‌گوید بلکه تحلیل هایش را که بعد از جنگ با مطاله کتاب‌ها و از جای دیگر بدست آورده، بیان کرده است. یعنی اتفاقات، عملیات‌ها و صحنه‌های جنگ را با نگاه و تحلیل بعد از حنگی که همه چیز مشخص و معلوم شده است، تعریف می‌کند. خاطرات به گونه‌ای بیان می‌شود که انگار همه اتفاقات و حوادث را از قبل می‌دانسته است. مثلا می‌گوید: به نظر من اگر اینطور می‌کردیم بهتر بود. من می‌دانستم این اشکالات به عملیات وارد است. ما نباید این کار را می‌کردیم. من گفته بودم که این عملیات، شکست می‌خورد و از این گونه قبیل عبارات. خلاصه این که مصاحبه شونده در جایگاه «دانای کل» نشسته و به گونه‌ای حوادث و اتفاقات را روایت می‌کند که انگار از پیش همه چیز را می‌دانسته و پیش بینی می‌کرده است. این دوستان نباید فراموش کنند که اگر الان سردار هستند و مقامی دارند در آن روز‌ها یک رزمنده و بسیجی ساده بودند و در جایگاهی نبودند که همه این چیز‌ها را بدانند. 

اگر این کتاب‌ها با دقت مطالعه شود، خواننده متوجه می‌شود هر جا که خود راوی در متن حوادث حضور داشته است، خاطرات تازه و نابی بیان می‌کند، اما در صحنه‌ها و جا‌هایی که حضور نداشته یا دستی از دور بر آتش داشته به کلی گویی و تحلیل‌های بعد از جنگی روی می‌آورد. مثلا بخش‌هایی از کتاب «تاریخ شفاهی حسین علایی» خاطرات شخصی او نیست بلکه تحلیل‌های او بعد از جنگ و بعد از حادثه است که با مطالعه اسناد و آثار دیگر کسب کرده است. نه این که تحلیل وقایع گذشته فی نفسه اشکالی داشته باشد بلکه غرض تذکر این نکته است که اینها خاطرات شخصی مصاحبه شونده و راوی نیست. در بخش‌هایی از کتاب دو جلدی «تاریخ شفاهی سیدیحیی صفوی» هم عینا همین مساله دیده می‌شود و همچنین دیگر آثار تاریخ شفاهی. 

به هر حال یکی از آسیب‌های آثار تاریخ شفاهی این است که حوادث و اتفاقات جنگ با نگاه و تحلیل امروزی روایت می‌شود. روایت تاریخ دفاع مقدس با نگاه و تحلیل امروزی نه تنها تحریف تاریخ جنگ را در پی دارد بلکه خود آثار را هم از استناد و اعتبار ساقط می‌کند.

۲️ /  سیاست زدگی آثار تاریخ شفاهی 

«سیاست زدگی» یکی از آسیب‌های جدی کتاب‌های تاریخ شفاهی و به طور کلی آثار دفاع مقدس در سال‌های اخیر است. متاسفانه در یک دهه گذشته هر چه جلوتر می‌آییم این سیاست زدگی در آثار بیشتر و شدیدتر می‌شود. «سیاست زدگی» یعنی آن که راویان، خاطرات خود و مسائل جنگ را با توجه به نگاه سیاسی و جناحی امروز خود بیان می‌کنند. جالب‌تر این که حتی به مواردی برمی خوریم که، چون دیدگاه‌ها و نظرات سیاسی راوی در دهه‌ها و سال‌های مختلف تغییر کرده، خاطرات و تحلیل‌های او از حوادث و اتفاقات جنگ نیز عوض شده است. به گونه‌ای که او یک خاطره یا یک حادثه را در دو دوره مختلف به دو گونه روایت کرده که گاهی این دو روایت باهمدیگر متناقض است. سیاست زدگی، موجب حذف و اضافه، کم رنگ و پررنگ شدن یا بالا و پایین کردن بسیاری از حوادث و خاطرات جنگ می‌شود. تاثیر نگاه‌های سیاست زده را در برخی از آثار و کتاب‌ها دفاع مقدس کاملا هویداست. 

۳️/ روایت تاریخ جنگ بدون فرمانده آن 

گفته شد که «سیاست زدگی» از جمله آسیب‌های جدی آثار هنری و ادبی دفاع مقدس است. برای روشن شدن این مسئله به ذکر چند مثال اکتفا می‌شود. سالهاست که آیت الله منتظری از آثار و کتاب‌های دفاع مقدس کلا حذف شده است. در حالی که آیت الله منتظری در آن دوره بعد از حضرت امام، شخصت دوم کشور و قائم مقام رهبری بود. او در بسیاری از حوادث و مسائل جنگ نقش داشته است. مسئولان جنگ و کشور در قم مرتب به ملاقات او می‌رفتند و فرماندهان ارشد سپاه و ارتش هر وقت از جبهه برمی گذشتند آخرین وضع جبهه را به او گزارش می‌دادند. چون دسترسی به امام برای فرماندهان کمی سخت‌تر و محدودتر بود و نیاز به هماهنگی داشت، خود امام توصیه کرده و اجازه داده بود که اگر مسئله یا سوالی داشتند و یا حکمی می‌خواستند از آقای منتظری بپرسند. خلاصه این که فرماندهان و مسئولان جنگ به طور مستمر با آقای منتظری ارتباط داشتند و به نزد او می‌رفتند. حال چگونه می‌توان آقای منتظری را از تاریخ دفاع مقدس حذف کرد؟

 در دهه اخیر همین اتفاق درباره میرحسین موسوی نخست وزیر و دو دولت دوران دفاع مقدس رخ داده است. یعنی موسوی و دولت‌های او هم در سال‌های اخیر از کتاب‌های جنگ دارد حذف می‌شود. به هر حال موسوی نخست وزیر و بالاترین مقام اجرایی کشور بوده است و بسیاری از مسائل جنگ در هیئت دولت بررسی و حل و فصل می‌شده است. محسن رفیق دوست وزیر سپاه در کابینه موسوی بوده است. وزارتخانه‌ها مستقیم یا غیرمستقیم درگیر جنگ بودند. بالاخره در دوره جنگ، نخست وزیر و دولتی و وزرایی وجود داشتند، اما در آثار دفاع مقدس به گونه برخورد می‌شود که انگار اصلا نخست وزیر یا دولت و کابینه‌ای وجود نداشته است.

نمونه دیگر، همین اتفاقا در سال‌های اخیر برای آقای هاشمی رفسنجانی در حال رخ دادن است. گویی اکنون نوبت هاشمی رسیده است که اندک اندک از آثار دفاع مقدس حذف شود. آقای هاشمی علاوه بر این که رئیس مجلس بود، از سال ۱۳۶۲ (قبل از عملیات خیبر) و در پی اختلافات ارتش و سپاه با حکم حضرت امام، فرمانده جنگ می‌شود. اختلافات ارتش و سپاه بعد از فتح خرمشهر به جایی رسید که امام به درخواست فرماندهان سپاه، آقای هاشمی را برای حل این اختلافات بعنوان فرمانده جنگ منصوب کرد. از عملیات خیبر به بعد و تا پایان جنگ، تصمیم گیری نهایی درباره همه عملیات‌ها و مسائل جنگ با آقای هاشمی بود، اما در برخی آثار تاریخ شفاهی و کتاب‌های دفاع مقدس، جنگ بدون هاشمی روایت می‌شود. روایت جنگ بدون حضور فرمانده آن چگونه ممکن است؟ تاریخی که بدون حضور فرمانده اش روایت شود چگونه تاریخی خواهد بود؟

 از شخصیت‌های سیاسی که بگذریم، این اتفاق درباره برخی فرماندهان جنگ نیز افتاده است. مثلا تاریخ جنگ در بسیاری از کتاب‌ها بدون حضور حاج داود کریمی نوشته و روایت می‌شود. این در حالی است که حاج داود کریمی در آن دوره، فرمانده سپاه تهران و چند مسئولیت مهم دیگر داشت. کریمی در روز‌ها و ماه‌های آغازین جنگ، ستاد عملیات جنوب را در اهواز راه اندازی کرد. اساسا زمانی که او با آغاز جنگ به جنوب رفت، بسیاری از سرداران و فرماندهان کنونی یا اصلا نبودند و یا یک رزمنده ساده بودند؛ بنابراین روایت ماه‌ها و سال‌های نخست جنگ بدون کریمی روایت ابتری خواهد بود. چرا تا کنون حتی یک کتاب درباره فعالیت‌ها و نقش حاج داود کریمی درباره دوران دفاع مقدس منتشر نشده است؟

اینها فقط چند نمونه شاخص بود و گر نه از این نمونه‌ها ده‌ها مورد دیگر می‌شود ذکر کرد. اشتباه نشود فعلا بحث بر سر نحوه عملکرد این شخصیت‌ها نیست، عملکرد این افراد را هم می‌شود نقد و بررسی کرد همچنان که عملکرد دیگر فرماندهان و مسئولان جنگ قابل نقد است. اما اکنون در برخی آثار و کتابها، جنگ به گونه‌ای روایت می‌شود که انگار منتظری و موسوی و هاشمی و کریمی و دیگران اصلا وجود خارجی نداشته اند.

۴️/ پیروزی‌ها و شکست‌ها هر دو جزو تاریخ جنگند

در برخی آثار تاریخ شفاهی شاهد هستیم که فرماندهان و راویان تا مقطع فتح خرمشهر را که دور دور پیروزی هاست بسیار مفصل و به اصطلاح پر و پیمان تعریف و روایت می‌کنند. حتی لحن روایت‌های این دوره متفاوت است. راویان در این دوره، خاطرات خود را با لحن محکم و پیروزمندانه تعریف می‌کنند و حتی «منم» می‌زنند که من این کار را کردم، من فلان جا رفتم یا فلان مطلب را گفتم. اما از عملیات رمضان (تیر ۶۱) که دور شکست‌ها و ناکامی‌ها شروع می‌شود، محافظه کارانه برخورد می‌کنند. بسیاری از حقایق را نمی‌گویند و یا اگر می‌گویند ناقص، کلی و مبهم بیان می‌کنند. اختصار، کلی گویی، مبهم گویی، اختلافات و گاه حتی تناقض گویی از جمله ویژگی‌های روایت‌ها و خاطرات در این مقطع از جنگ است. هر کس روایت خودش را بیان می‌کند و این روایت‌ها با یکدیگر اختلافاتی دارد و حتی گاه متضاد هستند. یا تا کنون کمتر شاهد بودیم که کسی سه چهارماه آخر جنگ را تبیین و تحلیل کند. حتی فرماندهان اصلی جنگ نیز در خاطرات و تاریخ شفاهی‌های خود کمتر – به جز برخی خاطرات کوتاه، پراکنده و جسته و گریخته- به اتفاقات تلخ این دوره می‌پردازند.

فراموش نکنیم که تاریخ جنگ، حاصل جمع همه پیروزی‌ها و شکست هاست. روایت صحیح و صادقانه پیروز‌ها و شکست‌ها هر دو ضروری است، چرا که ما همانطور که از پیروزی‌ها درس می‌گیریم از شکست‌ها نیز عبرت می‌آموزیم. 

۵️/ یک افسوس…

گاهی با مطالعه برخی کتاب‌های تاریخ شفاهی یا آثار دفاع مقدس افسوس خوردم که کاش فرماندهان و مسئولان جنگ از جمله محسن رضایی، سیدیحیی صفوی، علی شمخانی و دیگران، بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان رسمی جنگ که اسلحه خود را زمین گذاشتند بلافاصله قلم بدست می‌گرفتند و خاطرات خود را می‌نوشتند. کاش آنها پیش از آنکه پست‌های اجرایی و مسئولیت‌های سیاسی بعد از جنگ را بپذیرند خاطرات خود را صادقانه و صمیمانه می‌نوشتند و برای نسل‌های آینده باقی می‌گذاشتند. کاش این کار را قبل از این که هیچ پست و مسئولیتی بپذیرند، می‌کردند. خدمتی که آنها با نوشتن خاطرات خود می‌کردند کمتر از پستی نبود که قبول کرده بودند. نوشتن خاطرات یا انتشار آثار تاریخ شفاهی آن هم ۴۰ سال بعد از جنگ هرچند که بجا و ضروری است، اما آفاتی هم دارد از جمله این که بسیاری از جزئیات فراموش شده است و مهم این که حوادث و نگاه‌های بعد از جنگی قطعا در نحوه تعریف خاطرات راوی موثر است. این موارد از جمله آسیب‌های جدی تاریخ شفاهی است که از اعتبار آن تا حدود زیادی می‌کاهد. اگر این فرماندهان و مسئولان جنگ بدون فاصله خاطرات خود را می‌نوشتند، هم جزئی‌تر و کاملتر می‌بود و هم گرفتار آسیب‌هایی مثل تحلیل‌های امروزی و سیاست زدگی نمی‌شد.

۶️/ شهدا شرمنده ایم!

خوشبختانه بسیاری از شهدا نوشته‌ها و یادداشت‌هایی از خود به جا گذاشتند. بسیاری از فرماندهان نیز دفترچه یادداشت‌هایی همراه داشتند و فعالیت‌های خود را در جبهه می‌نوشتند. همچنین از عملیات فتح مبین به بعد راویان جنگ در کنار فرماندهان و در قرارگاه‌ها حضور داشتند و همه چیز را ثبت و ضبط کردند. همه این یادداشتها، دفترچه‌ها و نوشته‌ها حفظ شدند، اما در بایگانی‌های مراکز نظامی و متولی جنگ خاک می‌خوردند. یا به گفته محسن رضایی او در طول هشت سال جنگ ۴۰۰ نامه به امام نوشته است. حدود ۴۰ سال از پایان جنگ گذشته است، چرا این نوشته‌ها و یادداشت‌ها را منتشر نمی‌کنند؟ این یادداشت‌ها و نوشته‌ها قطعا مستندترین و بی واسطه‌ترین اسناد و مدارک دفاع مقدس هستند، چون آنها را کسانی نوشتند که در وسط میدان جنگ و سر صحنه حوادث حضور داشتند. انتشار بدون دستکاری و سانسور یادداشت‌ها و دفترچه‌های شهدا و نوشته‌های راویان جنگ باید از اولویت‌های مراکز و نهاد‌های متولی دفاع مقدس باشد نه این آنها را در کمد‌ها حبس کنند. انتشار بدون دستکاری و سانسور اسناد و مدارک شهدا و نوشته‌های راویان جنگ، حداقل مطالبه نسل‌های جدید و مردمی است که می‌خواهند تاریخ گذشته خود را بدانند. شما منتشر کنید و نگران مردم نباشید آنها می‌خوانند و خود قضاوت خواهند کرد. بعد از گذشت حدود ۴۰ سال از جنگ واقعا چه دلیلی و یا بهتر است بگوییم چه بهانه‌ای برای منتشر نکردن و یا سانسور یادداشت‌ها و دست نوشته‌های شهدا می‌تواند وجود داشته باشد؟ مگر این که در این یادداشت‌ها چیزی باشد که ما نخواهیم مردم بدانند. شهدا شرمنده ایم! شرمنده از این که اسناد و نوشته‌های شما به دست ما افتاده است و ما این آثار را این گونه دستکاری می‌کنیم و بر اساس منافع شخصی یا سیاسی خود آنها را مثله می‌کنیم.

۷️/ «تاریخ سازی» با «تاریخ شفاهی»

خلاصه، آنان که جنگیدند غالبا تاریخ جنگ خود را نیز نوشته اند و نیازی به تاریخ سازی برای آنها نیست. «تاریخ شفاهی» می‌تواند به تاریخ نویسی کمک کند، اما با تاریخ شفاهی‌های امروزی و سیاسی نباید «تاریخ سازی» کرد. بالاخره روزی همه اسناد، مدارک و نوشته‌ها منتشر و واقعیت‌ها روشن خواهند شد، در آن روز دیگر این گونه آثار «تاریخ شفاهی» دیگر اعتباری نخواهند داشت.

 / پنج شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳/

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب «تاریخ سازی» با «تاریخ شفاهی»

فهرست جدید از ۳۰ فیلم پرفروش تاریخ سینما

چندین فیلم نزدیک به صدر این فهرست در دهه گذشته اکران شدند و رتبه نخست به فیلم «آواتار» ساخته جیمز کامرون اختصاص دارد که ۱۵ سال پیش منتشر شد، زمانی که قیمت بلیط پایین‌تر بود، اما این فیلم همچنان یا فروش چشمگیر ۲.۹ میلیون دلاری خود، پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینماست و دنباله این فیلم با عنوان «آواتار: راه آب» نیز که در سال ۲۰۲۲ اکران شد هم در رتبه سوم قرار دارد.

ساخته‌های جیمز کامرون سه فیلم از چهار فیلم اول فهرست پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما را به خود اختصاص داده است. این لیست بر اساس تورم تنظیم نشده است. در فهرست پرفروش‌ترین فیلم‌های سینما تنها بر اساس فروش آمریکای شمالی (ایالات متحده و کانادا) فیلم‌های «بر باد رفته»، «جنگ ستارگان»، «اشک‌ها و لبخندها»، «ای. تی» و «تایتانیک» قرار دارند.

۱. آواتار (۲۰۰۹)
فروش جهانی: ۲،۹۲۳،۷۰۶،۰۲۶ دلار
فروش داخلی: ۷۸۵،۲۲۱،۶۴۹ دلار

۲. انتقاتم‌جویان: آخربازی (۲۰۱۹)
فروش جهانی: ۲،۷۹۹،۴۳۹،۱۰۰ دلار
فروش داخلی: ۸۵۸،۳۷۳،۰۰۰ دلار

۳. آواتار: راه آب (۲۰۲۲)
فروش جهانی: ۲،۳۲۰،۲۵۰،۲۸۱ دلار
فروش داخلی: ۶۸۴،۰۷۵،۷۶۷ دلار

۴. تایتانیک (۱۹۹۷)
فروش جهانی: ۲،۲۶۴،۷۵۰،۶۹۴ دلار
فروش داخلی: ۶۷۴،۲۹۲،۶۰۸ دلار

۵. جنگ ستارگان: اپیزود هفتم – نیرو برمی خیزد (۲۰۱۵)
فروش جهانی: ۲،۰۷۱،۳۱۰،۲۱۸ دلار
فروش داخلی: ۹۳۶،۶۶۲،۲۲۵ دلار

۶. انتقام‌جویان: جنگ ابدیت (۲۰۱۸)
فروش جهانی: ۲،۰۵۲،۴۱۵،۰۳۹ دلار
فروش داخلی: ۶۷۸،۸۱۵،۴۸۲ دلار

۷. مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست (۲۰۲۱)
فروش جهانی: ۱،۹۲۱،۸۴۷،۱۱۱ دلار
فروش داخلی: ۸۱۴،۱۱۵،۰۷۰ دلار

۸. دنیای ژوراسیک (۲۰۱۵)
فروش جهانی: ۱،۶۷۱،۵۳۷،۴۴۴ دلار
فروش داخلی: ۶۵۳،۴۰۶،۶۲۵ دلار

۹. شیر شاه (۲۰۱۹)
فروش جهانی: ۱،۶۶۳،۰۷۹،۰۵۹ دلار
فروش داخلی: ۵۴۳،۶۳۸،۰۴۳ دلار

۱۰. انتقام جویان (۲۰۱۲)
فروش جهانی: ۱،۵۲۰،۵۳۸،۵۳۶ دلار
فروش داخلی: ۶۲۳،۳۵۷،۹۱۰ دلار

۱۱. سریع و خشن ۷ (۲۰۱۵)
فروش جهانی: ۱،۵۱۵،۳۴۲،۴۵۷ دلار
فروش داخلی: ۳۵۳،۰۰۷،۰۲۰ دلار

۱۲. تا گان: ماوریک (۲۰۲۲)
فروش جهانی: ۱،۴۹۵،۶۹۶،۲۹۲ دلار
فروش داخلی: ۷۱۸،۷۳۲،۸۲۱ دلار

۱۳. منجمد ۲ (۲۰۱۹)
فروش جهانی: ۱،۴۵۳،۶۸۳،۴۷۶ دلار
فروش داخلی: ۴۷۷،۳۷۳،۵۷۸ دلار

۱۴. باربی (۲۰۲۳)
فروش جهانی: ۱،۴۴۵،۶۳۸،۴۲۱ دلار
فروش داخلی: ۶۳۶،۲۳۸،۴۲۱ دلار

۱۵. انتقام جویان: عصر اولتران (۲۰۱۵)
فروش جهانی: ۱،۴۰۵،۰۱۸،۰۴۸ دلار
فروش داخلی: ۴۵۹،۰۰۵،۸۶۸ دلار

۱۶. منجمد (۲۰۱۳)
فروش جهانی: ۱،۳۹۷،۰۴۵،۶۹۴ دلار
فروش داخلی: ۴۰۰،۹۵۳،۰۰۹ دلار

۱۷. فیلم برادران سوپر ماریو (۲۰۲۳)
فروش جهانی: ۱.۳ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۵۷۴ میلیون دلار

۱۸. هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت ۲ (۲۰۱۱)
فروش جهانی: ۱.۳ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۳۸۱ میلیون دلار

۱۹. پلنگ سیاه (۲۰۱۸)
فروش جهانی: ۱.۳۵ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۷۰۰ میلیون دلار

۲۰. جنگ ستارگان: آخرین جدای i (۲۰۱۷)
فروش جهانی: ۱.۳۳ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۶۲۰ میلیون دلار

۲۱. دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده (۲۰۱۸)
فروش جهانی: ۱.۳۱ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۴۱۷ میلیون دلار

۲۲. دیو و دلبر (۲۰۱۷)
فروش جهانی: ۱.۲۷ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۵۰۴ میلیون دلار

۲۳. شگفت‌انگیزان ۲ (۲۰۱۸)
فروش جهانی: ۱.۲۴ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۶۰۸ میلیون دلار

۲۴. سرنوشت خشمگین (۲۰۱۷)
فروش جهانی: ۱.۲۳ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۲۲۶ میلیون دلار

۲۵. مرد آهنی ۳ (۲۰۱۳)
فروش جهانی: ۱.۲۱ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۴۰۹ میلیون دلار

۲۶. مینیون‌ها (۲۰۱۵)
فروش جهانی: ۱.۱۶ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۳۳۶ میلیون دلار

۲۷. ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه (۲۰۰۳)
فروش جهانی: ۱.۱۶ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۳۷۹ میلیون دلار

۲۸. کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (۲۰۱۶)
فروش جهانی: ۱.۱۶ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۴۰۸ میلیون دلار

۲۹. آکوامن (۲۰۱۸)
فروش جهانی: ۱.۱۵ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۳۳۵ میلیون دلار

۳۰. اسکای فال (۲۰۱۲)
فروش جهانی: ۱.۱۴ میلیارد دلار
فروش داخلی: ۳۰۴ میلیون دلار

منبع: ایسنا

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب فهرست جدید از ۳۰ فیلم پرفروش تاریخ سینما

هانده ارچل زیباترین بازیگر زن ترک از این تاریخ به ایران میاد!

هانده ارچل: بااکران دو فیلم سینمایی مست عشق و سال گربه در عید سعید فطر؛ فیلم هانده ارچل رو پرده های سینمای کشور به نمایش درخواهد آمد. گزارشات حاکی از آن است که فیلم سینمایی سال گربه از تاریخ ۲۲ فروردین و فیلم سینمایی مست عشق از تاریخ ۲۹ فروردین در سینماهای سراسر کشور اکران خواهد شد و میتوانیم در فیلم مست عشق، شاهد بازی هانده ارچل در کنار بازیگران ایرانی همچون شهاب حسینی و حسام منظور باشیم.

بیشتر بخوانید: اکران فیلم مست عشق با هنرمایی پارسا پیروزفر و هانده ارچل+پوستر رسمی فیلم

فیلم مست عشق به کارگردانی حسن فتحی و تهیه‌کنندگی مهران برومند، در واقع بخشی از زندگی مولانا و شمس تبریزی را روایت می کند و در لیست بازیگران فیلم مست عشق، اسامی چهره هایی همچون پارسا پیروزفر، شهاب حسینی، حسام منظور و جمعی از بازیگران مطرح ترکیه از جمله هانده ارچل به چشم می خورد. هانده ارچل در فیلم مست عشق نقش کیمیا خاتون را برعهده دارد.

هانده ارچل

هانده ارچل: لیست بازیگران فیلم سال گربه به کارگردانی مصطفی تقی‌زاده هم متشکل است از بهرام افشاری، شبنم قربانی، سارا بهرامی، هومن برق‌نورد، نوشین تبریزی و رضا رشیدپور.

بیشتر بخوانید: حسام منظور در فیلم ایرانی-ترکی مست عشق+عکس

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب هانده ارچل زیباترین بازیگر زن ترک از این تاریخ به ایران میاد!