is_tag

پزشکی ایران در عهد ساسانی

اصول علم پزشکی در زمان ساسانیان همان روایت‌ها و دستورهای اوستا بوده به اضافه قسمتهائی از طب هندی و یونانی و مخصوصا در اواخر طب بقراط که به آن مخلوط گردیده بود. به طوری‌که نوشته‌اند یکی از مؤلفان و محققان از روی اوستا ۴۳۳۳ نوع بیماری روحی و جسمی را گردآوری کرده که در بین بیماریهای جسمانی و بدنی ، سردی و خشکی و بوی بد و گرسنگی و تشنگی و پیری و غم و اندوه هم نام برده شده است.

در هوسپارم نسک ۱ مطالب زیادی در باب پزشکی و پزشکان نوشته شده ، از آن جمله متذکر گردیده که اهورمزدا برای درمان هر‌بیماری ، گیاهان مخصوصی آفریده است که با بکار بردن آن ، بیماریها درمان می‌شده‌اند. در همین نامه برای پزشک بر حسب گروه‌های گوناگون و پایه تخصص و تبحر دستمزد حق‌القدم تعیین گردیده که نسبت به شخصیت و شأن و دارائی اشخاص و همچنین ضعف و شدت درد یا عمل جراحی عضوی از اعضاء بدن تغییر می‌نموده است.

ادامه مطلب پزشکی ایران در عهد ساسانی

زرتشت

بنا بر داستانهای ایرانی، چند قرن قبل از میلاد مسیح، پیامبری در ایران- وئجه، یعنی «وطن آریاییها»، ظهور کرده بود که مردم زمان او را زره توشتره (زردشت کنونی) می‌نامیدند:

ولی یونانیان، چون از تلفظ نام فارسی این پیامبر عاجز بودند، نام وی را به صورت زور و آسترس تلفظ می‌کردند. مطابق روایات، تولد وی رنگ آسمانی داشت، و آن چنان بود که فرشته نگاهبان وی به درون گیاه «هومه» رفت و، با شیره‌ای که از آن گرفته بود، به تن کاهنی که قربانی مقدس می‌کرد درآمد؛ در همین زمان شعاعی از جلال آسمانی به سینه دختری فرود آمد که نسب عالی و شریف داشت. آن کاهن دختر را تزویج کرد، و دو زندانی تن‌های ایشان، یعنی فرشته و شعاع، درهم ‌آمیختند، و از آن میان زردشت به وجود آمد. در همان روز که متولد شد به صدای بلند خندید؛ ارواح پلیدی که برگرد هر موجود زنده‌ای جمع می‌شوند ترسناک و پریشان شدند و از کنار وی گریختند. چون سخت دوستدار حکمت و عدالت بود، خود را از اجتماع مردم بیرون کشید و در تنهایی کوهستان زندگی می‌کرد و خوراکش پنیر و میوه‌های زمین بود. شیطان خواست تا وی را بفریبد، ولی کامیاب نشد. سینه اش را به ضرب خنجر دریدند و اندرونه وی را با سرب گداخته پرکردند، ولی زردشت لب به شکایت نگشود و از ایمان به اهورمزدا، پروردگار نور وخدای بزرگ، دست بر نداشت. اهورمزدا بر وی ظاهر شد و کتاب اوستا، یا «کتاب معرفت حکمت»، را در کف وی گذاشت و به او فرمان داد که مردم را به آن بخواند و پند دهد. مدت درازی همه او را ریشخند می‌کردند و آزارش می‌دادند، تا اینکه شاهزاده‌ای ایرانی، به نام ویشتاسپ یاهیشتاسپ، سخنان وی را شنید و فریفته آنها شد، و وعده کرد که دین تازه را میان مردم پراکنده سازد. به این ترتیب بود که دین زردشتی در جهان پیدا شد. زردشت خود مدت درازی بزیست، تا اینکه برقی از آسمان بر او زد و آن پیغمبر به آسمان صعود کرد.

ادامه مطلب زرتشت

ایزد زرتشتی : بهرام

بهرام (۱) ، نام ایزدی در دین زردشتی ، ستاره ای در فلک پنجم (رجوع کنید به مریخ * ) و نام چند تن از پهلوانان و سرداران و شاهان .

۱) پیش از اسلام . واژه بهرام در اصل به معنای «در هم شکننده مقاومت » است ، و در گزارش پهلوی اوستا به «پیروزگر» برگردانده شده ، ولی صورت فارسی باستان آن دیده نشده است . «ورهران / ورهرام / وهرام » در فارسی میانه ، به صورت نام خاص مردان کاربرد فراوان دارد. بهرام جوهر اولیه پیروزی و یکی

از چهره های بزرگ در ایزدکده زردشتی است . بهرام ، ایزد بزرگ جنگ ، در برگیرنده عناصر بسیاری از روزگار پیش از زردشتی است و آشکارا به دوره ای هند و اروپایی تعلق دارد (تیمه ، ص ۳۱۲ـ۳۱۴).

ادامه مطلب ایزد زرتشتی : بهرام

اطلاعاتی در مورد زرتشت

زرتشت در زمان یکی از کوی ها که گشتاسپ نام داشت زندگی می کرد . او بنیانگذار آئین زرتشتی است . زرتشت در زمانی زندگی می کرد که حیات اجتماعی ایرانیان در حال تغییر و تحول بود . جهت اصلی ایت تغییر و تحول تبدیل زندگی شبانی به زندگی کشاورزی بود .

آریایی ها که در ابتدا دامدار بودند ، تا مدتها پس از ورود به ایران این شیوه زندگی را ادامه دادند . اما این شیوه زندگی برای همیشه نمی توانست ادامه یابد ، زیرا محدودیت چراگاها جوابگوی افزایش جمعیت نبود . برای اقوام ایرانی نیز ، فلات ایران آخرین مرحله مهاجرت به شمار می آمد . به همین جهت لازم بود گروهی به کشاورزی بپردازند .

کشاورزی امکان استفاده هر چه بیشتر از آب و خاک را موجب می شد و می توانست غذای عمده زیادی را تامین کند . اما پرداختن به کشاورزی برای آریایی ها کار آسانی نبود . زیرا اگر چه تجارت اقوام ماقبل آریایی می توانست پرداختن به کشاورزی را ممکن سازد لیکن اعتقادات و رسوم رایج در میان قبایل مانع از این امر می شد . چون پرستش میترا که مورد علاقه شبانان و جنگاوران بود بیشتر با زندگی قبیله ای موافقت داشت .

ادامه مطلب اطلاعاتی در مورد زرتشت

نگاهی بر زندگی “اردشیر”

بنابر روایات ایرانی، ساسان، موبدی در تخت جمشید بود.پسرش بابک امیر کوچکی در خور بود؛ بابک، گوچیهر فرمانروای فارس را کشت، خود را شاه آن سامان ساخت، و قدرت خویش را به موجب وصیت به پسر خود شاپور واگذاشت.

شاپور بر اثر سانحه‌ای مرد و برادرش اردشیر جانشین وی شد. اردوان پنجم، آخرین پادشاه پارت یا اشکانی ایران، از شناسایی این سلسلۀ جدید محلی ابا کرد، اردشیر اردوان را در جنگ کشت و خود شاهنشاه شد.

 

ادامه مطلب نگاهی بر زندگی “اردشیر”

آداب و اخلاق زرتشتی-قسمت اول

مطلب زیر به دلیل سخن های کاملا غیر واقعی و دورغ در مورد دین پاک زرتشت به طور حدودا کاملی ویرایش شــــــــده است.یعنی آن قسمت های که جزء دروغ،چیز دیگری نبوده است پاک شده است.

 

 

چون پیروان دین زردشت جهان را به صورت میدان مبارزه میان خیر و شر تصور می‌کردند،‌ با این طرز تصور خویش، در خیال، محرک نیرومندی بیرون از قوانین طبیعت مقرر می‌داشتند که فردا را به کار نیک تشویق می‌کرد و ضامن اجرای آن بود. نفس بشری ر ا نیز، مانند صحنه جهان،‌نبردگاه ارواح پاک با ارواح پلید می‌دانستند؛ به این ترتیب،‌هر کس در نظر ایشان سربازی بود که خواه‌نا‌خواه در صف خدا یا در صف شیطان می‌جنگید،‌ و هر کار که به آن برمی‌خواست یا از آن خودداری می‌کرد، خود به خود،‌به تقویت دستگاه اهورمزدا یا دستگاه اهریمن می‌انجامید.

 

 

ادامه مطلب آداب و اخلاق زرتشتی-قسمت اول

در مورد کودکی و دین زرتشت چه می دانید؟

زرتشت مردی دهقان زاده بود و در پانزده سالگی مردم را به صلح و صفا دعوت میکرد.او پسر دهقانی به نام پورشیت بود که گاو شیری داشت و از آن گاو به زرتشت شیر میداد و از معجزات زرتشت آن بود که هنگام به دنیا آمدن خندید و این در حالی است که کودکان در بدو به دنیا آمدن گریه میکنند.

 

ادامه مطلب در مورد کودکی و دین زرتشت چه می دانید؟