is_tag

مصلی امام خمینی (ره) رنگ خبر به خود گرفت + فیلم

بیست و چهارمین نمایشگاه رسانه‌های ایران با نام سابق نمایشگاه مطبوعات بعد از وقفه ۶ ساله با همت معاونت امور رسانه‌ای و تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با شعار «نجستم همیشه جز راستی» با حضور محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور حدود ۶۰۰ رسانه و ۱۷۰۰ فعال رسانه از سراسر کشور در مصلی امام خمینی (ره) برگزار شد. این نمایشگاه به مدت ۴ روز از ۲۹ بهمن تا اسفند از ساعت ۹:۳۰ صبح تا ۱۸:۳۰ بعدازظهر پذیرای مخاطبان و علاقه‌مندان به رسانه است. 

طبق گفته فرشاد مهدی‌پور، معاون امور رسانه‌ای و تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نمایشگاه رسانه‌های ایران صرفاً رسانه‌های داخلی حضور ندارند و رسانه کشور‌های روسیه، قطر، ترکیه، لبنان، چین و … برای حضور در نمایشگاه درخواست داده‌اند.

از اولین دوره برگزاری نمایشگاه مطبوعات که در سال ۱۳۷۳ با حضور بیش از ۲۰۰ نشریه برگزار شد، تا بیست و سومین دوره آن که بعد از آن دیگر رنگ مطبوعات به خود نگرفت، بیش از ۶۰۰ رسانه از جمله ۱۰۰ ماهنامه، ۵۴ هفته‌نامه، ۳۰ دو هفته‌نامه، ۲۰ دوماهنامه، ۵۲ فصلنامه، بیش از ۱۱۵ رسانه برخط از جمله خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری، ۷۰ رسانه غیر سراسری و بیش از ۶۰ روزنامه و موسسه مطبوعاتی حضور داشتند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه ۴۵۰ رسانه در نمایشگاه رسانه‌های ایران حضور دارند، افزود: صاحبان اصلی نمایشگاه اصحاب رسانه هستند. اگر در برگزاری نمایشگاه دچار مشکل شدید عذرخواهی می‌کنم.

اسامه حمدان، سخنگوی حماس با حضور در نمایشگاه رسانه‌های ایران گفت: سلام مردم قدس، فلسطین، غزه و مبارزانی که در حال نبرد با رژیم صهیونیستی هستند، به شما تقدیم می‌کنم. جا دارد از شهدای رسانه در فلسطین یادی کنیم، که تعداد شهدا به بیش از ۱۲۰ نفر رسیده است. تردیدی وجود ندارد رسانه از گذشته تا امروز نقش مهمی داشته است. فعالیت‌های رسانه‌ای بخشی از نبردی است که علیه رژیم صهیونیستی در حال انجامش هستیم. امروز شاهدیم رژیم صهیونیستی خبرنگاران و اهالی رسانه را مورد هدف قرار می‌دهد. در جریان نبرد طوفان الاقصی رسانه نقش مهمی در شکست خوردن رژیم صهیونیستی از حوادث داشته است. 

سخنگوی حماس ادامه داد: دستاورد‌های اسلامی که در جریان طوفان الاقصی حاصل شد، دستاورد بزرگی در تاریخ مقاومت برای شکست رژیم صهیونیستی بود. این‌ها تنها بخشی از نقش رسانه است. رسانه‌ها نقش اصلی در شکل دادن فرهنگ ما دارند. همچنان که آن‌ها در افزایش روحیه ایستادگی و مقاومت در جوامع ما نقش دارند. 

وی به وضعیت امروز غزه اشاره کرد و گفت: امروز بعد از ۱۴۰ روز از آغاز جنگ در غزه ملت ما استوار ایستاده و در حال شکل دادن پیروزی است. البته که پیروزی‌ها از سوی ملت‌ها شکل گرفته است. مقاومت نه‌تن‌ها نقش اساسی در نبرد دارد، بلکه بازیگر اصلی در شکل دادن آینده منطقه است. ما در حال چشاندن شکست به دشمن رژیم صهیونیستی هستیم. خوشحالم در کنار شما در رسانه‌های ایران هستم و از حمایت‌های شما در مسئله فلسطین تشکر می‌کنم.

در ادمه از غرفه غزه با حضور نماینده غزه و وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی رونمایی شد.

مصلی امام خمینی (ره) رنگ خبر به خود گرفت + عکس و فیلم

 

 

دانلود فیلم

ادامه مطلب مصلی امام خمینی (ره) رنگ خبر به خود گرفت + فیلم

همکاری ایران و قزاقستان در زمینه تولید مشترک فیلم

حسین آقازاده، وابسته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلماتی قزاقستان با آلماس مالدیبایف، رئیس گروه کینوپارک و مدیران ارشد گروه «پارک فیلم» (کینوپارک) قزاقستان دیدار و گفتگو کرد.

آلماس مالدیبایف با اشاره به ظرفیت‌های فرهنگی ایران در عرصه بین‌الملل گفت: موفقیت‌های فیلم‌های ایرانی را در جشنواره‌های بین‌المللی بسیار شاهد بودیم و شنیدیم؛ ما علاقه‌مندیم فیلم‌های ایرانی را به نمایش بگذاریم و ارتباط بین صنعت سینمای ایران و قزاقستان ایجاد شود.

وی افزود: علاقه‌مند هستیم برای همکاری با سینمای ایران سرمایه‌گذاری کنیم و آماده هستیم روز‌های فیلم ایرانی را در سالن‌های نمایش کینوپارک برگزار کنیم.

رئیس گروه کینوپارک اظهار داشت: در نظر داریم فیلمی بسازیم که بخشی از داستان را در ایران فیلم‌برداری کنیم. از این رو، خواستار همکاری وابسته فرهنگی ایران در آلماتی هستیم چراکه، این فیلم می‌تواند تصویری مثبت از جمهوری اسلامی ایران ارائه کند.

آقازاده، وابسته فرهنگی کشورمان در آلماتی نیز در سخنانی، با اعلام آمادگی این نمایندگی برای همکاری در همه زمینه‌ها از جمله تولید مشترک، نمایش فیلم، شرکت در جشنواره‌ها، ترجمه و دوبله فیلم‌ها ابراز امیدواری کرد همکاری‌های مشترک عملی شود.

وی تأکید کرد که مسئولین و مدیران مراکز تولید و پخش فیلم در ایران آماده همکاری با کشور قزاقستان هستند.

شایان ذکر است، گروه «کینوپارک» یکی از بزرگ‌ترین و فعال‌ترین مجموعه‌های ساخت و پخش فیلم آسیای میانه است. این گروه در سه سال گذشته ۳۷ فیلم کامل تولید کرده و دارای ۲۷ سینما شامل ۱۶۰ سالن نمایشی در قزاقستان است.

دانلود فیلم

ادامه مطلب همکاری ایران و قزاقستان در زمینه تولید مشترک فیلم

فیلم سینمایی سراشیبی در قاب شبکه تهران

فیلم «سراشیبی» محصول ۲۰۲۰ آمریکا و در ژانر کمدی و درام است و هنرمندانی همچون جولیا لوئی، درایفوس، ویل فرل، میراندا اتو، زک وودز و کریستوفر هیویو در آن نقش آفرینی کرده اند.

«سراشیبی» داستان زن و شوهر جوانی است که تعطیلات خود را در کوه‌های آلپ به اسکی کردن می‌گذارنند، اما مجبورند از حادثه سقوط بهمن جان خود را نجات بدهند و …

فیلم سینمایی «سراشیبی» امشب به مدت ۶۰ دقیقه از قاب شبکه تهران تقدیم نگاه مخاطبان می‌شود.

دانلود فیلم

ادامه مطلب فیلم سینمایی سراشیبی در قاب شبکه تهران

اطلاعات کامل و نقد و معرفی فیلم داستان آمریکایی

داستان آمریکایی که اولین‌بار در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش درآمد، با ستایش گسترده منتقدان روبرو شد و جایزه معتبر فیلم برگزیده مخاطبان را از این جشنواره دریافت کرد. فیلمی که با نگاهی گزنده و از دریچه‌ای تازه به تصویر سیاهپوستان در هالیوود و فرهنگ عامه می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه فرهنگ عامه تمایل دارد مردم را به کلیشه‌های توهین‌آمیز تقلیل بدهد. فیلم کمدی درام داستان آمریکایی، قصه نویسنده‌ای دلزده را روایت می‌کند که از نوشته‌های معمول خود دست می‌کشد و چیزی کلیشه‌ای و پرفروش می‌نویسد که خلاف اعتقاداتش است. فیلمی که یک قصه خانوادگی را با یک هجویه اجتماعی تلفیق می‌کند و ترکیبی از لحظات کمدی و لحنی دراماتیک است. در این مطلب به معرفی و نقد داستان آمریکایی پرداخته‌ایم.

فهرست بهترین فیلم های ژانر کمدی خارجی

خلاصه داستان فیلم داستان آمریکایی

داستان فیلم داستان آمریکایی American Fiction از این قرار است؛ مانک (جفری رایت) یک رمان‌نویس درمانده و نومید است که از نگاه سودجویانه و منفعت‌طلبانه به مسائل سیاهان خسته شده است؛ کتاب‌ها و فیلم‌هایی که با تکیه بر کلیشه‌های توهین‌آمیز و احمقانه رنج سیاهان را به فروش می‌رسانند. مانک برای اثبات نظر خود، کتابی غیرمنتظره با نامی مستعار می‌نویسد. این کتاب که ناگهان به موفقیتی عجیب می‌رسد مانک را به قلب حماقت و دورویی‌ای می‌کشاند که ادعا می‌کرد از آن بیزار است.

اولین فیلم بلند داستانی کورد جفرسون، در ۵ رشته، از جمله بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی برای کسب جایزه اسکار ۲۰۲۴ رقابت می‌کند. همچنین جفری رایت که به لطف نقش‌آفرینی‌های درخشانش در یکی دو دهه اخیر در فیلم‌هایی مثل بتمن مت ریوز، جایگاه خود را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین بازیگران آمریکایی ثابت کرده، برای ایفای نقش این نویسنده سرخورده، نامزد کسب اسکار در رشته بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شده است.

دانلود و تماشای فیلم داستان آمریکایی

بازیگران و عوامل فیلم داستان آمریکایی

جفری رایت با بازی در ۳ فیلم استروید سیتی Asteroid City، راستین Rustin و داستان آمریکایی، سال پرکار و درخشانی را پشت‌سر گذاشته است. اما این بازیگر برنده جایزه تونی، بیشتر بخاطر بازی در نقش شخصیت دوست داشتنی برنارد لو در هر ۴ فصل سریال حماسی اچ‌بی‌او، وست‌ورلد Westworld، شناخته می‌شود. بازی رایت در نقش تلانیوس «مانک» الیسون، نویسنده‌ای پرکار که در تلاش است تا توجه خوانندگان امروزی را به خود و داستان‌هایش جلب کند، مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و نخستین نامزدی اسکار را برایش به ارمغان آورد. رایت که یک جایزه امی و گلدن گلوب برای بازی در سریال فرشتگان در آمریکا Angels in America در کارنامه دارد، در فیلم‌های مطرح دیگری مانند بتمن Batman، بازی‌های گرسنگی: اشتعال The Hunger Games: Catching Fire و همچنین در نقش فلیکس لیتر در سه فیلم از فرانچایز جیمز باند دنیل کریگ (شامل کازینو رویال، ذره‌ای آرامش و زمانی برای مردن نیست)، بازی کرده است.

خالق و بازیگر اصلی مجموعه تلویزیونی Insecure، ایسا رای، در نقش نویسنده‌ای به نام سیناترا گولدن حضور دارد. زنی که چشم‌های مانک را به وضعیت کنونی دنیای نشر و مهم‌تر آنچه می‌فروشد، باز می‌کند. در واقع شخصیت گولدن به نوعی در نقطه مقابل مانک قرار می‌گیرد و با به چالش کشیدن طرز تفکرش، او را وادار می‌کند در مسیری گام بگذارد که به آن عادت ندارد. رای نیز سال قبل دو فیلم دیگر مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی Spider-Man: Across the Spider-Verse – به عنوان صداپیشه – و باربی Barbie را روی پرده داشت.

تریسی الیس راس در نقش خواهر مانک، لیزا، استرلینگ کی براون در نقش برادرش، کلیفورد، و لزلی اوگامس در نقش مادر او، اگنس، اعضای خانواده مانک را تشکیل می‌دهند. راس که بیش‌تر بخاطر بازی در مجموعه سیت‌کام  Black-ish شناخته می‌شود، اخیرا نیز در فیلم کمدی فانتزی مسابقه کندی کین Candy Cane Lane، دیده شده است. براون یکی دیگر از چهره‌های مطرح این فیلم محسوب می‌شود. مخاطبان احتمالا براون را بیش‌تر بخاطر بازی در نقش اصلی سریال کمدی-درام بسیار موفق این ما هستیم This Is Us بشناسند. اجرای پیچیده براون در نقش کلیفورد، برای او نامزدی اسکار را به ارمغان آورد. این بازیگر برجسته همچنین در فیلم‌های غارتگر The Predator، پلنگ سیاه Black Panther و امواج Waves، بازی کرده است.

جان اورتیز، اریکا الکساندر، آدام برودی، کیث دیوید، میریام شر، جی. سی. مک‌کنزی و پاتریک فیشلر، از دیگر بازیگران داستان آمریکایی هستند.

فیلم داستان آمریکایی

کارگردان فیلم داستان آمریکایی کیست؟

کورد جفرسون، داستان آمریکایی را براساس رمان سال ۲۰۰۱ Erasure نوشته پرسیوال اورت مقابل دوربین برده است. در کارنامه جفرسون مشارکت در نگارش فیلمنامه‌های سریال‌های تلویزیونی‌ای مانند ایستگاه یازده Station Eleven، نگهبانان Watchmen و جای خوب The Good Place، دیده می‌شود. او برای نوشتن فیلمنامه نگهبانان برنده جایزه ایمی شد.

سایر عوامل سازنده فیلم American Fiction

جفرسون فیلمنامه داستان آمریکایی را نوشته و همچنین یکی از تهیه‌کنندگان آن است. از دیگر عوامل سازنده داستان آمریکایی می‌توان به کریستینا دانلپ به عنوان فیلمبردار و هیلدا رسولا به عنوان تدوین‌گر اشاره کرد. لورا کارپمن که به تازگی فیلم مارول‌ها The Marvels را روی پرده داشت، آهنگسازی داستان آمریکایی را انجام داده است که برایش نامزدی اسکار را کسب کرد.

 

نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم داستان آمریکایی

سان فرانسیسکو کرونیکل | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰

میک لاسال | داستان آمریکایی فیلم بی‌عیب و نقصی نیست. کتاب در پایان رفته رفته افت پیدا می‌کند و اگرچه فیلم پایان بهتری را پیشنهاد می‌دهد، اگرچه با اینحال کاملا رضایت‌بخش به‌نظر نمی‌رسد. اما هیچ‌کدام از این‌ها شاید آنقدر مهم نباشند، زیرا رایت عملکردی درخشان ارائه می‌دهد.

Film Threat | امتیاز: ۹۵ از ۱۰۰

آلن ان‌جی | بازیگران داستان آمریکایی فوق‌العاده هستند.

دیلی بیست | امتیاز: ۹۳ از ۱۰۰

نیک شگر | طنزی موفق درباره نژاد، استثمار، خانواده و هویت که به اندازه هنرنمایی برجسته رایت، پرمایه و مسحورکننده است.

اسلش فیلم | امتیاز: ۸۵ از ۱۰۰

مایک شات | داستان آمریکایی کاملا این موضوع را درک می‌کند که برای راضی کردن مخاطبی که تنها می‌خواهد یک تجربه مضمونی غنی داشته باشد یا اینکه صرفا در یک سالن سینمای شلوغ بخندد، نیازی نیست که هنر یا سیاست را قربانی سرگرمی کرد.

فیلم داستان آمریکایی

اسکرین رنت | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰

پاتریس ویترسپون | داستان آمریکایی که می‌توان از آن احتمالا به عنوان یکی از برانگیزاننده‌ترین و قدرتمندترین طنزهای اخیر نام برد، از فیلمنامه‌ای بسیار هوشمندانه و بازی‌های فوق‌العاده بهره می‌برد. فیلمی که حرف خود را به شکل بسیار صریح و تندی در صورت مخاطبش می‌کوبد.

فیلم استیج | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰

جردن راوپ | داستان آمریکایی علی رغم همه خشمش از شیوه‌هایی که تجربه‌های سیاهپوستان را تقلیل، سرکوب و کالایی‌سازی می‌کنند، حساسیتی پرشور دارد و موضوعات پیچیده نژادی را در قالب کمدی‌ای ارائه می‌دهد که همزمان مخاطب را به خنده و گفتگو دعوت می‌کند.

تایم | امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰

استفانی زاکارک | داستان آمریکایی تقریبا به اندازه منبع اقتباس خود گزنده و تاثیرگذار نیست، اما این مسئله باعث نمی‌شود که آن را نادیده گرفت.

راجر ایبرت | امتیاز: ۶۳ از  ۱۰۰

پیتون رابینسون | داستان آمریکایی در پرده پایانی خود به لکنت می‌افتد و پیش از آنکه به نتیجه‌گیری پایانی مایوس‌کننده‌اش برسد، بین سکانس‌های خیال‌پردازانه و خطوط داستانی متعدد، سردرگم پیش می‌رود. اما نگاه دقیق فیلم به مفهوم و مضامین خود، همان چیزی است که در خاطر خواهد ماند.

فیلم داستان آمریکایی

نقد فیلم داستان آمریکایی برگرفته از سایت اسکرین دیلی

تیم گریرسون | فیلم اول چشمگیر کورد جفرسون، دو ژانر به ظاهر متفاوت  – ملودرام خانوادگی و طنز اجتماعی – را ترکیب می‌کند تا داستان یک نویسنده سیاهپوست با استعداد را به تصویر بکشد؛ نویسنده‌ای به نام مانک که از اینکه فرهنگش در سرگرمی‌های عامه‌پسند از طریق کلیشه‌های خامدستانه بازتاب می‌بایند، خسته شده است. او برای بیان دیدگاه خود، ناگهان رمانی شسته رفته و ساده پر از شخصیت‌های کلیشه‌ای سیاهپوست می‌نویسد، اما در کمال ناباوری می‌بیند که به یک کتاب بسیار موفق تبدیل می‌شود.

اما این تنها یکی از جنبه‌های داستان آمریکایی است. فیلمی که جفری رایت را در قالب یکی از پیچیده‌ترین نقش‌های سینمایی‌اش به تصویر می‌کشد. داستان مردی که به خانه‌اش بازمی‌گردد تا با خواهر و برادری که از آن‌ها دور شده و همچنین با مادر ناخوش‌احوال خود – و البته امکان یافتن عشق حقیقی -، روبرو شود. حوزه‌های شخصی و حرفه‌ای زندگی این نویسنده همیشه به شکلی پیوسته بهم تنیده نمی‌شوند، اما فیلم نگاهی متفکرانه و بسیار خنده‌دار به شخصی دارد که در تلاش است با خودش صادق باشد، درحالیکه درباره تغییراتی که واقعا نیاز دارد می‌آموزد. تفسیر داستان آمریکایی درباره به حاشیه رانده شدن شخصیت‌های سیاهپوست در هنر، از آن فیلمی بهنگام و معاصر می‌سازد، و همچنین داستان فرعی عاشقانه و لحظات خنده‌دارش می‌تواند توجه مخاطبان زیادی را جلب کند.

رمان‌نویس لس آنجلسی، مانک (رایت)، اخیرا موفق به انتشار کتاب جدیدی نشده است. عمدتا به این دلیل که ناشران فکر می‌کنند کار او به اندازه کافی به دیگر آثار درباره سیاه‌پوستان نزدیک نیست؛ ادعایی که باعث آزردگی و دلخوری مانک می‌شود. مانک از تماشای فیلم‌ها و خواندن رمان‌هایی که از کلیشه‌های آشنا و تحقیرآمیز درباره سیاه‌پوستان – برده، گانگستر، زاغه‌نشین -، بهره می‌برند، خشمگین می‌شود. در نتیجه مانک شروع به پرسیدن این سوال می‌کند که آیا جایی برای قهرمان‌های حساس و کاملا ملموس‌تر کتاب‌هایش وجود دارد؟

از سوی دیگر، از مانک دعوت می‌شود تا در یک جشنواره ادبی در بوستون حضور پیدا کند که این بدین معناست که او باید دوباره با خانواده ناکارآمدش روبرو شود. او مادرش آگنس (لزلی اوگامس)‌ را دوست دارد، اما او علائم ابتلا به آلزایمر را نشان می‌دهد. موضوعی که بر دوش خواهر پزشک مانک، لیزا (راس)، سنگینی می‌کند، زیرا او زمان مرگ پدرشان مسئولیت مراقبت از او را به عهده داشته است. مانک چندان به لیزا نزدیک نیست و با برادر خشمگینش کلیف (براون)‌ نیز هیچ رابطه‌ای ندارد. زمانی‌که مرگ تکان‌دهنده‌ای اتفاق می‌افتد، مانک مجبور می‌شود زمان بیش‌تری را در ماساچوست بگذراند. اگرچه این ماجرا این فرصت را به او می‌دهد تا با همسایه خانواده‌اش، کورالین (الکساندر) که به تازگی با او قرار می‌گذارد، بیش‌تر آشنا بشود.

فیلم داستان آمریکایی

داستان آمریکایی که براساس رمان Erasure پرسیوال اورت است، روابط میان مانک و اعضای مختلف خانواده‌اش را بسط می‌دهد تا درک بیش‌تری از این نویسنده ناراضی پیدا کنیم. مدتی بعد او با یک رمان‌نویس سیاهپوست جوان و موفق (رای) برخورد می‌کند که با کتاب پرفروش خود که یک هرزه نگاری از فقر و بدبختی به‌نظر می‌آید، مورد توجه مردم قرار گرفته است. بنابراین تصمیم می‌گیرد نسخه خود از این پرتره سودجویانه از رنج سیاهپوستان را با نامی مستعار بنویسد تا به این ترتیب ثابت کند که این نوع استثمار چقدر احمقانه و بی‌شرمانه است. اما در عوض، تهیه‌کنندگان هالیوودی و ناشران سفیدپوست این کتاب را ستایش می‌کنند و آن را اثری چشمگیر و مهم می‌نامند. هدف مانک این بود که کتاب یک اثر هجویه‌آمیز و پارودی باشد، بنابراین از موفقیت آن خوشحال نمی‌شود، به ویژه وقتی می‌بیند رمان‌های درست و حسابی‌اش خریداری ندارند.

این خطوط داستانی مجزا به سختی کنار هم چفت می‌شوند و جفرسون نیز نمی‌تواند آن‌ها را مدام به‌طرز استادانه‌ای در تعادل با یک‌دیگر نگه دارد. البته این انتقاد از صنعت سرگرمی سفیدپوستان که همیشه از قصه‌های رنج سیاه‌پوستان حمایت می‌کند، حیاتی و ضروری است، اما با اینحال گاهی این تفسیر ممکن است تکراری و بدیهی به‌نظر برسد. فیلمی که عاری از خشم گزنده‌ای است که در فیلم گول‌خورده (Bamboozled) اسپایک لی با مضمونی مشابه دیده می‌شود. جالب اینجاست که داستان آمریکایی وقتی روی مانک و اطرافیانش تمرکز می‌کند، اغلب ایده‌های خود را به شکل قانع‌کننده‌تری ارائه می‌دهد. در اینجا شخصیت‌های سیاه‌پوست کاملا واقعی و غیرکلیشه‌ای وجود دارند که به ندرت در هالیوود دیده می‌شوند. شخصیت‌هایی که همگی توسط یک گروه بازیگری فوق‌العاده به شکل بسیار خوبی به تصویر کشیده شده‌اند.

رایت نویسنده پریشان‌حال با زبانی نیش‌دار است که اجازه می‌دهد خودبینی‌اش بر او چیره شود و نگذارد که ناتوانی خود در برقراری ارتباط با دیگران را ببیند. نقصی که کورالین به لطف بازی‌ای دوست داشتنی و قدرتمند از الکساندر، آن را مورد تاکید قرار می‌دهد. داستان آمریکایی می‌توانست ظریف و همچنین به‌طرز دیوانه‌واری خنده‌دار و فوق‌العاده هوشمندانه باشد، اما گاهی در تلاش برای گره زدن رشته‌های مختلف داستانی و موضوعی خود عجله نشان می‌دهد. با اینحال، فیلم با ایده‌ها و نگاه کاملا همدلی‌برانگیز خود به شخصیت‌های پیچیده‌اش، کاملا با روح و پرانرژی است. فیلمی که مانند یک رمان خوب، بسیار سخت می‌توان از آن دست کشید.

 

امتیاز سایت های سینمایی به فیلم داستان آمریکایی

تا زمان آماده سازی مطلب

وبسایت میانگین امتیاز
IMDB ۷.۹ از ۱۰
کاربران متاکریتیک ۶.۹ از ۱۰
منتقدان راتن تومیتوز ۹۴ درصد براساس ۲۲۰
کاربران راتن تومیتوز ۹۵ درصد
منتقدان متاکریتیک ۸۲ درصد براساس ۴۵ نقد

مصاحبه با کارگردان فیلم درباره کتاب پرسیوال اورت

کورد جفرسون: احساس می‌کردم این کتاب برای من نوشته شده است

  • {بدیهی‌ترین چیزی که کتاب برای من داشت} انتظاراتی است که از یک هنرمند سیاهپوست در این کشور وجود دارد. اینکه مردم از هنر سیاه چه می‌خواهند یا فکر می‌کنند چطور باید باشد. زمانیکه هنوز مشغول روزنامه‌نگاری بودم، بخش بزرگی از زندگی من همین موضوع بود. حتی مقاله‌ای نوشتم که در مورد این موضوع است که چطور از روزنامه‌نگاران سیاه‌پوست انتظار می‌رود که تنها درباره اتفاق‌های بدی که برای سیاهپوستان رخ می‌دهند و خشونت و نژادپرستی بنویسند.
  • اما علاوه بر این، سه خواهر و برادر در کتاب وجود دارد و من نیز دو خواهر و برادر بزرگ‌تر دارم. همچنین والدینی بیمار در کتاب حضور دارند و مادر من نیز پس از دو سال مبارزه با سرطان در سال ۲۰۱۶ درگذشت. یکی از شخصیت‌های کتاب مسئولیت مراقبت از آن‌ها را به عهده دارد، زیرا دو نفر دیگر مشغول کارهای خودشان هستند و این پویایی در روابط ما نیز بود. در خانواده ما برادر بزرگ‌ترم این مسئولیت را به عهده گرفت. او با خویشنداری و صبورانه این کار را انجام داد و هرگز گله و شکایتی نکرد، اما همچنان احساس گناهی بخاطر نبودن در آنجا با من باقی مانده بود.
  • از موارد کوچک گرفته تا موارد بزرگ، گویی همه این‌ها مستقیما من را مورد خطاب قرار می‌دادند. من به کالجی در ویرجینیا به نام ویلیام و مری می‌رفتم و در رمان نیز اشاره‌ای به آن وجود دارد. در حالیکه هیچکس هرگز در فرهنگ عامه درباره ویلیام و مری صحبت نمی‌کند! احساس می‌کردم این کتاب هدیه‌ای است که کسی منحصرا برای من نوشته. مثل اینکه کسی بگوید:«من این را برای تو نوشتم».

فهرست بهترین فیلم های اقتباسی

پوستر فیلم داستان آمریکایی

پوستر فیلم داستان آمریکایی

دانلود فیلم

ادامه مطلب اطلاعات کامل و نقد و معرفی فیلم داستان آمریکایی

فیلم زیر درختان زیتون؛ نقدهای قدیمی، معرفی کامل و عکس ها

زیر درختان زیتون، سومین بخش از سه‌گانه عباس کیارستمی محسوب می‌شود؛ سه‌گانه‌ای که در شمال ایران می‌گذشت و با عنوان سه‌گانه کوکر شناخته می‌شود. شاید ویژگی مهم این فیلم، خصلت فیلم‌درفیلم آن باشد. زیر درختان زیتون در واقع از دل سکانسی از فیلم قبلی این سه‌گانه، زندگی و دیگر هیچ، بیرون آمده بود و به شرایط تولید آن می‌پرداخت. زیر درختان زیتون، علی‌رغم سادگی ظاهری‌اش، اثری چندبُعدی بود که هم از سوی منتقدان سینمای ایران و هم در محافل جهانی با استقبال گرمی روبه‌رو شد. در این مطلب به چکیده نقدهایی پرداخته‌ایم که در زمان اکران زیر درختان زیتون در مورد این فیلم منتشر شدند.

همه چیز درباره‌ رازهای فیلمسازی عباس کیارستمی

خلاصه داستان و عوامل فیلم زیر درختان زیتون

عوامل اصلی فیلم درختان زیتون: کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده و تدوینگر: عباس کیارستمی/ فیلمبردار: حسین جعفریان/ بازیگران: محمدعلی کشاورز، حسین رضایی، ظریفه شیوا، فرهاد خردمند، طاهره لادانیان

خلاصه داستان فیلم زیر درختان زیتون: ابتدا کارگردان فیلم (کشاورز) خودش را به ما معرفی می‌کند و در میان شاگردان دبیرستانی دخترانه به دنبال بازیگر می‌گردد. در صحنه بعد خانم شیوا منشی صحنه فیلم صبح زود به دنبال طاهره می‌رود و در غیاب او با مادربزرگش صحبت می‌کند. طاهره حاضر نیست لباس محلی به تن کند و موضوع به بعدازظهر موکول می‌شود. برنامه فیلمبرداری بعدازظهر به‌خاطر لکنت زبان بازیگر نقش شوهر قطع می‌شود. خانم شیوا برای آوردن حسین، کارگر گروه فیلمبرداری، برای این نقش روانه می‌شود و او را می‌آورد. اما آمدن حسین نیز مشکل را حل نمی‌کند چون این بار طاهره جواب سلام او را نمی‌دهد. برنامه فیلمبرداری به هم می‌خورد و در بازگشت، کارگردان از حسین دلیل ماجرا را جویا می‌شود. حسین تعریف می‌کند که پیش از این کارگر ساختمانی بوده و یک بار به خواستگاری طاهره رفته ولی پدر و مادرش به خاطر نداشتن خانه به او جواب رد داده‌اند.

در شب زلزله، پدر و مادر طاهره از دنیا رفته‌اند اما مادربزرگش در پاسخ تقاضای مجدد او همچنان با ازدواج آن دو مخالفت کرده است. صبح روز بعد طاهره سرانجام با لباس محلی سر صحنه حاضر می‌شود و حسین سعی می‌کند در وقفه‌های بین برداشت‌ها دل طاهره را به دست بیاورد. طاهره پاسخی نمی‌دهد، حتی پاسخ منفی. فیلمبرداری به‌خاطر اشتباه‌های مکرر حسین و طاهره به‌دشواری پیش می‌رود ولی دست آخر نقش آنها تمام می‌شود و طاهره وقتی می‌بیند بر سر ماشین (میان عوامل فنی) بگومگو شده، پیاده از راه میان‌بر، راهی خانه می‌شود. حسین نیز با اشاره ضمنی کارگردان دنبالش می‌رود، و کارگردان هم پنهانی در پی آنهاست. حسین با سماجت علاقه‌اش را به تفصیل ابراز می‌کند. طاهره پاسخ نمی‌دهد و مسیر پرپیچ تپه فیلم خانه دوست کجاست را بالا می‌رود و حسین پس از مکثی کوتاه در پی‌اش روان می‌شود. آن سوی تپه در نمایی بسیار دور طاهره و حسین دو لکه سفیداند که در زمینه سبز حرکت می‌کنند و پس از زمانی طولانی، یکی از لکه‌های سفید (حسین) مسیر رفته را با شتاب بازمی‌گردد و موسیقی روی تصویر، شادمانی حسین را القا می‌کند.

فیلم زیر درختان زیتون عباس کیارستمی

دستاوردها و آمار فروش فیلم زیر درختان زیتون

زیر درختان زیتون موفقیت قابل توجهی در سطح جهان به‌دست آورد و از سوی بسیاری از محافل هنری به‌عنوان یکی از آثار برتر سال معرفی شد. تعدادی از دستاوردهای این فیلم کیارستمی به شرح زیر است:

  • حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم کن (۱۹۹۴)
  • نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی‌زبان از انجمن منتقدان فیلم شیکاگو (۱۹۹۶)
  • برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره بین‌المللی فیلم شیکاگو (۱۹۹۴)
  • نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی از جشنواره فیلم‌های مستقل (اسپیریت) (۱۹۹۶)
  • نامزد بهترین فیلم خارجی‌زبان از انجمن ملی منتقدان فیلم آمریکا (۱۹۹۶)
  • نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی‌زبان از حلقه منتقدان فیلم نیویورک (۱۹۹۵)
  • برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره بین‌المللی فیلم سنگاپور (۱۹۹۵)
  • برنده جایزه منتقدان از جشنواره بین‌المللی فیلم سائوپائولو (۱۹۹۴)
  • برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره بین‌المللی فیلم وایادولید (۱۹۹۴)
  • انتخاب به‌عنوان نهمین فیلم برتر سال توسط مجله کایه دو سینما (۱۹۹۵)

زیر درختان زیتون از ۴ آبان ۱۳۷۳ در ایران اکران شد و ۲۶۱ هزار و ۳۱ مخاطب را به سینماها کشاند که، برای فیلمی که به‌نظر نمی‌رسید هیچ‌کدام از ویژگی‌های جذب مخاطب انبوه را داشته باشد، آمار قابل توجهی به شمار می‌رفت. با این نتیجه، زیر درختان زیتون در رتبه چهل‌وسوم پرمخاطب‌ترین فیلم‌های اکران‌شده آن سال قرار گرفت.

فیلم زیر درختان زیتون

نقد و بررسی فیلم زیر درختان زیتون

تقابل هنر و واقعیت در فیلم کیارستمی

زیر درختان زیتون نمایانگر واقعیتی بازسازی‌شده از فیلم زندگی و دیگر هیچ است یا اثری تخیلی که فقط ظاهری واقع‌نمایانه دارد؟ آیا کیارستمی سعی کرده واقعیت را با کمترین مداخله ثبت کند یا آن را به‌نفع ایده‌ها و خواسته‌های خود تغییر دهد؟ این جنبه از فیلم تحسین‌شده عباس کیارستمی توجه بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرد.

مصطفی جلالی‌فخر در شماره ۱۶۷ ماهنامه فیلم (آذر ۱۳۷۳) اعتقاد داشت که کیارستمی از محدود کردن و صدور احکام قطعی در مورد واقعیت پرهیز دارد و این ویژگی را در زیر درختان زیتون به نمایش گذاشته است: «تغییر تعمدی زاویه نگاه کیارستمی به واقعیت، جنبه دیگری از پرهیز تعمدی او از آنکادره‌کردن واقعیت است. او زندگی – و طبیعت – را پویاتر از آن می‌داند که بتوان برای آن حکمی صادر کرد.»

در همان شماره ماهنامه فیلم، ایرج کریمی سعی کرد با تمرکز بر نمای پایانی فیلم (که اتفاقا به یکی از به‌یادماندنی‌ترین پایان‌بندی‌های تاریخ سینمای ایران هم تبدیل شده است) راهی برای بررسی نگرش کیارستمی به مفهوم واقعیت بیابد: «نمای پایانی فیلم یکی از استثنایی‌ترین نماهای تاریخ سینما و استثنایی‌ترین نمای سینمای ایران تا به امروز است. اهمیت و زیبایی‌اش در زیبایی کارت‌پستالی منظره چشم‌نوازش نیست. برعکس – آن دو لکه انسانی که ظاهرا در مقیاس منظره وسیع چیزی به‌حساب نمی‌آیند به آن جان می‌دهند و تماشاگر و منظره را به هم پیوند می‌دهند… من معتقد نیستم که کمال ساختاری و محتوایی این نما – کمال موجود در آن و مضمون «کمال» که القا می‌کند – فقط به‌کار گره‌گشایی داستانی و دراماتیک فیلم بخورد. البته، در همین حد نیز نشانه هوشمندی کیارستمی می‌بود: اینکه تشخیص داده است که جواب گرفتن از همسر آتی – مخصوصا با کلیشه لوس در مراسم عقدکنان – آن‌قدر دور و در چشم‌انداز طبیعت زیبا روی دهد تا سانتی‌مانتال از کار در نیاید. ولی این نما فقط همین نیست. این نما، پیش از هر چیز و در درجه نخست، از دید کشاورز (کارگردان) است که حسین را درپی تعطیل‌شدن کار تعقیب کرده و حالا با نگاهش او را دنبال می‌کند. یعنی اینکه این «نما» همچون «واقعیت» در فیلم نمایانده می‌شود. واقعیتی که در مقایسه با نماهای تکرارشونده فیلم کشاورز که «درنمی‌آیند» و همچنین نماهای پشت صحنه فیلمش پخته و کامل است.»

بهزاد عشقی (ماهنامه فیلم، ۱۳۷۳): «آیا این ضعف فیلم محسوب می‌شود؟ جواب منفی است. کیارستمی قراردادهای سینما را در تمام لایه‌های فیلمش برملا می‌کند، تا میزان قدرت سینما را در ثبت واقعیت، مورد داوری قرار بدهد. در طی فیلم مناظره‌ای ایجاد می‌شود میان واقعیتی که فیلمساز می‌خواهد ثبت کند، با واقعیتی که خارج از ذهن او وجود دارد… فیلمساز گرچه به خاطر ثبت انگاره‌های ذهنی خود به دنبال واقعیت آمده، با این همه واقعیت نیز در او تاثیر می‌گذارد، و سرانجام واقعیت غالب می‌شود، چنان‌که از واقعیت مصنوع سینمایی فاصله می‌گیرد»

از دید کریمی، راز موفقیت کیارستمی این بود که، در راه بازنمایی یا ساختن واقعیت، خود را جلوتر از تماشاگر قرار نمی‌داد: «کیارستمی نوعی ناهمخوانی و ناسازگاری را میان تصویر و واقعیت، میان سینما و زندگی (حتی نوع سینمایی که با سبک خودش با کمترین دستکاری در واقعیت دارد شکل می‌گیرد و نمی‌گیرد) احساس می‌کند و از راه این احساس به «کمال واقعیت» می‌رسد. البته در اینجا هم خودش جلوتر از یک تماشاگر نیست و راز کامیابی‌اش در همین است. زیرا وقتی تماشاگر فیلم سازنده فیلم را در کنار خودش می‌بیند واقعا این احساس به او دست می‌دهد که تماشاگر واقعیت است و کیارستمی همین را می‌خواهد.»

بهزاد عشقی در شماره ۱۶۸ ماهنامه فیلم (دی ۱۳۷۳) بخش مهمی از یادداشت خود را به بررسی دوگانه واقعیت/قراردادهای سینمایی در زیر درختان زیتون اختصاص داد. به‌نوشته عشقی، زیر درختان زیتون عملا دو لایه متفاوت دارد: در یکی به‌نظر می‌رسد که فیلمْ جنبه‌ای مستندنما دارد و در دومی دست فیلمساز در طبیعت مداخله می‌کند. از دید عشقی، هدف کیارستمی از ساخت چنین فیلمی، ارزیابی قدرت سینما در ثبت واقعیت بود: «در نخستین صحنه فیلم زیر درختان زیتون، کشاورز خطاب به تماشاگر می‌گوید که بازیگر است و در این فیلم به نقش کارگردان ظاهر می‌شود. اما کارگردانی فیلم را عباس کیارستمی به عهده دارد، و این مسئله بخشی از واقعیت فیزیکی غیرقابل انکار فیلم محسوب می‌شود. فیلم دو لایه متفاوت دارد. لایه اول، درباره گروهی است که می‌خواهند فیلمی در مناطق زلزله‌زده بسازند. در لایه دوم، داستانی جلوی دوربین بازسازی می‌شود که جنبه مصنوع آن با طبیعت نمایشی‌اش همخوانی درونی دارد. اما لایه اول، طبیعتا می‌باید جنبه مستندگونه داشته باشد، در حالی‌که حضور کشاورز، به این پهنه از فیلم نیز جنبه مصنوع می‌بخشد. آیا این ضعف فیلم محسوب می‌شود؟ جواب منفی است. کیارستمی قراردادهای سینما را در تمام لایه‌های فیلمش برملا می‌کند، تا میزان قدرت سینما را در ثبت واقعیت، مورد داوری قرار بدهد. در طی فیلم مناظره‌ای ایجاد می‌شود میان واقعیتی که فیلمساز می‌خواهد ثبت کند، با واقعیتی که خارج از ذهن او وجود دارد. به‌عنوان نمونه، منشی صحنه از طاهره می‌خواهد که منطبق با دیدگاه فیلمساز، با لباس روستایی در مقابل دوربین ظاهر شود. طاهره در مقابل این خواست مقاومت می‌کند، زیرا در واقعیت خارجی، دختران جوان و تحصیل‌کرده، لباس محلی نمی‌پوشند. در این مجادله طاهره تسلیم می‌شود، و سازندگان فیلم، الگوی ذهنی خود را بر واقعیت تحمیل می‌کنند. در صحنه‌ای از فیلم، حسین شمار اقوامی را که در زلزله از دست داده، ۲۵ نفر ذکر می‌کند. کشاورز فیلمبرداری را قطع می‌کند، و از حسین می‌خواهد که بگوید ۶۵ نفر. واقعیت همان است که حسین می‌گوید، اما فیلمساز براساس برداشت شخصی خود، و به نیت ایجاد تاثیر عاطفی بیشتر، واقعیت آماری را تحریف می‌کند. به این ترتیب، آیا کیارستمی می‌خواهد بگوید که هر فیلمسازی نسخه خود را از واقعیت ارائه می‌دهد، و واقعیت چه در جزئیات، و چه در وجوه گوهریش قابل شناسایی نیست؟ در فیلم نشانه‌های دیگری وجود دارد که مبین تاثیر واقعیت در تغییر انگاره‌های ذهنی فیلمساز است. مثال می‌زنم: در صحنه‌ای از فیلم، کشاورز از دختری روستایی نامش را می‌رسد، و با سکوت خجولانه او مواجه می‌شود. حسین توضیح می‌دهد که زن‌های جوان این منطقه، نام خود را به غریبه‌ها نمی‌گویند. کشاورز با سکوت خود، منطق حسین را تایید می‌کند. در صحنه‌ای دیگر، طاهره در مقابل دوربین شوهرش را حسین خطاب می‌کند. کشاورز از طاهره می‌خواهد که بگوید «حسین آقا»، اما طاهره سرپیچی می‌کند. در اینجا واقعیت خود را به فیلمساز تحمیل می‌کند. زیرا به گفته حسین، اغلب زن‌های این منطقه، شوهرشان را به همین صورت مورد خطاب قرار می‌دهند.»

از دید عشقی، در نمای پایانی فیلم، این واقعیت است بر جنبه مصنوع سینما غالب می‌شود: «واقعیت پشت صحنه چنان تاثیرگذار است که به‌تدریج کارگردان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. او حسین را به دنبال طاهره می‌فرستد، و خود به تعقیب آنها می‌پردازد، و همچون فیلمسازی که صحنه‌ای سینمایی را پرداخت می‌کند، دلمشغول عشق یک‌سویه حسین می‌شود. فیلمساز گرچه به خاطر ثبت انگاره‌های ذهنی خود به دنبال واقعیت آمده، با این همه واقعیت نیز در او تاثیر می‌گذارد، و سرانجام واقعیت غالب می‌شود، چنان‌که از واقعیت مصنوع سینمایی فاصله می‌گیرد.»

با این وجود، در این مسیر گاه واقعیت و گاه تلقی فیلمساز پیروز می‌شود. بنابراین زیر درختان زیتون هم فیلمی است در ستایش واقع‌گرایی و هم اثری است در تحسین نقش سینما در شناخت واقعیت و تغییر دادن آن: «طی مناظره‌ای که میان واقعیت خارجی، و انگاره‌های فیلمساز برقرار می‌شود، گاهی واقعیت، و زمانی تلقی فیلمساز، حقانیت خود را به ثبوت می‌رسانند. کیارستمی با تاکید بر نقش مصنوع سینما، در عین حال واقعیت خارجی را ناشناختنی فرض نمی‌گیرد، و بر نقش ارزشمند سینما در شناخت واقعیت، تاثیرپذیری از واقعیت، و متحول کردن واقعیت صحه می‌گذارد، و درنتیجه فیلمی در ستایش واقع‌گرایی پدید می‌آورد.»

از دید رضا درستکار در شماره ۱۵۵ ماهنامه فیلم (اسفند ۱۳۷۲) زیر درختان زیتون علی‌رغم تاکید بر خودآگاهی شخصیت کارگردان، عملا او را به حاشیه می‌راند تا ماجرای علاقه حسین به طاهره را پیش ببرد: «هرچند خودآگاهی کارگردان پیش از هر چیز به چشم می‌آید، اما این مهم در نهایت به موضوعی مهم‌تر ختم می‌شود. کارگردان مدام در طول فیلمبرداری فیلمش تعمدا از حسین جانبداری می‌کند، زمینه را برای حصول نتیجه‌ای مثبت مهیا می‌سازد و حتی در ترغیب او نیز کوتاهی نمی‌کند، و با این مهم، خود را در فیلم به حاشیه می‌کشاند.»

با وجود ظاهر طبیعت‌گرایانه فیلم، نغمه ثمینی در شماره ۱۶۷ ماهنامه فیلم به الگویی از ادبیات کهن اشاره کرد که در ارتباط با دو فیلم زندگی و دیگر هیچ و زیر درختان زیتون هم قابل ردیابی است. هرچند ثمینی در یادداشت خود مستقیما به دوگانه سبک‌پردازی‌شده بودن و واقع‌گرا بودن اشاره نکرد اما به‌نظر می‌رسد توضیح او حاوی نوعی ارزیابی در مورد این تقابل است چرا که، طبق این توصیف، زیر درختان زیتون در واقع یک قصه است و نه بازنمایی مستند اتفاقات گذشته: «در چهل طوطی از هر داستان، داستانی دیگر زاده می‌شود. شهرزاد، هنوز قصه‌ای را به پایان نبرده، قصه‌ای دیگر آغاز می‌کند: از هر نقلی، نقلی تازه آفریده می‌شود. از هر حادثه، حادثه‌ای تازه‌تر. پس اگر تنها سکانسی از زندگی و دیگر هیچ منجر به ساخته شدن زیر درختان زیتون می‌شود، چه بسا تنها یک سکانس از همین فیلم نیز به فیلمی دیگر منتهی شود و سکانسی از آن فیلم هم به فیلم بعدی، و این تکرار می‌تواند تا ابد ادامه یابد. بی هیچ پایانی، به اندازه هزار و یک شب.»

فیلم زیر درختان زیتون

فیلم عباس کیارستمی و سینمای تکرار

هنگام تماشای زیر درختان زیتون، از حجم تکرارها شگفت‌زده می‌شویم. تاکید کیارستمی بر تکرار ایده‌ها، موقعیت‌ها و در مواردی حتی دیالوگ‌ها، تا جایی پیش رفت که از دید برخی از منتقدان به مهم‌ترین عنصر ساختاری فیلم تبدیل شد. امیر پوریا یکی از این منتقدان بود که در شماره ۱۶۷ ماهنامه فیلم مثال‌هایی از این تکرارها را ذکر کرد و سعی کرد از طریق آن دریچه‌ای رو به زیر درختان زیتون باز کند: «شاید مهم‌ترین عنصر ساختاری پدیدآورنده فاصله‌گذاری فیلم… تلاش برای ایجاد فرم از طریق تکرار است. تکرار واژه‌ها (کودکی در پاسخ کارگردان که مفهوم واژه تعاون را از او پرسیده بود، می‌گوید: «همکاری با یکدیگر» و چند لحظه بعد که کارگردان از دیگر بچه‌ها می‌پرسد «دیگه چی؟»؛ کودکی دیگر می‌گوید: «همکاری با یکدیگر» و کودک نخست اعتراض می‌کند: «ما اول گفتیم»!) تکرار موقعیت‌ها (حرف زدن و خواهش کردن و جواب خواستن یکسره حسین در صحنه بالای ایوان و صحنه ماقبل آخر، میان درختان زیتون و سکوت و پاسخ ندادن طاهره)، تکرار توضیح‌ها (حسین یک بار وقتی که پیرزن کولی و همراهانش سوار وانت شده‌اند، برای کارگردان توضیح می‌دهد که «اینجا رسم نیست که اسم دخترها رو از خودشون بپرسند» و یک بار هم زمانی که کارگردان به طاهره اصرار می‌کند که شوهر خود را در فیلم «حسین آقا» صدا بزند، باز حسین توضیح می‌دهد: «پیش زن‌های اینجا رسم نیست به شوهرشون بگن آقا. به نظر من، این توی کار شما غلط نیست»!) تکرار برداشت‌ها به هنگام فیلمبرداری…»

رضا درستکار (ماهنامه فیلم، ۱۳۷۲): «هرچند خودآگاهی کارگردان پیش از هر چیز به چشم می‌آید، اما این مهم در نهایت به موضوعی مهم‌تر ختم می‌شود. کارگردان مدام در طول فیلمبرداری فیلمش تعمدا از حسین جانبداری می‌کند، زمینه را برای حصول نتیجه‌ای مثبت مهیا می‌سازد و حتی در ترغیب او نیز کوتاهی نمی‌کند، و با این مهم، خود را در فیلم به حاشیه می‌کشاند»

از دید پوریا، پایان‌بندی زیر درختان زیتون جایی است که آن تکرارها به نتیجه می‌رسند: «به طول انجامیدن فصل پایانی زیر درختان زیتون، به سرانجام رساندن سیر تکرارهای آن است. پس از تکرار فراوان و تقاضاهای حسین از طاهره، هر دو تپه پیچ‌درپیچ خانه دوست… و زندگی و دیگر هیچ را می‌پیمایند و به آن سویش می‌روند (و این خود تقارن دلپذیری است که دوربین کیارستمی در لحظه‌ای شگفت، برای نخستین بار به احترام مضمون عشق، به آن‌سوی تپه عزیمت می‌کند). دوربین از همان‌جا، انگار از دید محمدعلی کشاورز، آن دو را در پهنه سبز طبیعت در قاب می‌گیرد که بیشتر همچون دو لکه سپیدند تا دو انسان در حال حرکت. بدون هیچ گونه تعلیق و تاکید، صحنه‌ای که از نظر دراماتیک در فیلمی با اصول متعارف و کلاسیک می‌توانست نقطه اوج روایت و مهم‌ترین لحظه داستان باشد، در نمایی بسیار دور می‌گذرد. در واقع تا حدود نیمی از زمان این نما، توجه تماشاگر فقط و فقط معطوف به پاسخ گرفتن حسین از طاهره است. اما با تکرار ریتم موسیقی و طولانی شدن عمدا زیاده از حد نما، رفته‌رفته این توجه کم می‌شود. اطلاعات بصری و شنیداری مخاطب پس از مدتی به حد صفر می‌رسد و درست از همین لحظه‌هاست که بازی بین تصویر لکه‌های سپید در زمینه سبز و آوای موسیقی، به‌تدریج جای آن توجه به فرجام روایت در آثار کلاسیک را می‌گیرد و صرفا همین فرم و ترکیب نقاشی، تصویر، موسیقی و شاعرانگی در نمای طولانی انتهایی، ذهن بیننده را به خود مشغول می‌کند.»

نغمه ثمینی در نقد خود این ویژگی را متاثر از اندیشه‌ای شرقی دانست: «کلید دیگر دریافت خصوصیات شرقی در این اثر، تمرکز بر تکرارها و زنجیره نماهایی است که چندین بار به نمایش درمی‌آیند. این تکرارها، در ظاهر، هر یک سازی می‌زنند و کمکی به پیشبرد خطی داستان نمی‌کنند. اما اگر به بطن فیلم نفوذ کنیم، درمی‌یابیم که آنچه بیش از پیشرفت داستان مهم می‌نماید، رسیدن به نوعی ثبات و سکون است که هدف غایی هنر شرق است. ثبات و سکونی که تنها در چرخیدن در دایره تکرارها و تکرارها، میسر می‌شود.»

از دید مجید اسلامی در شماره ۱۶۸ ماهنامه فیلم، این تکرارها به نوعی قرینه‌سازی در فیلم منجر شده و فرم روایی فیلم را می‌سازد: «کل صحنه‌هایی که در داخل ماشین می‌گذرند با هم به نوعی قرینه می‌شوند: گفت‌وگوی خانم شیوا و آقای دفاعی، گفت‌وگوی حسین و خانم شیوا، گفت‌وگوی حسین و کشاورز در داخل پاترول، و گفت‌وگوی حسین و کشاورز پشت وانت. این گفت‌وگوها به‌خاطر یکسان بودن مسیر، تکراری به‌نظر می‌رسند؛ از سوی دیگر در فیلمبرداری صحنه‌ها نیز آنچه به‌چشم می‌آید فقط تکرار است؛ حرف‌های حسین به طاهره نیز مدام تکرار می‌شود. تکرار اصلی‌ترین عنصر ساختاری فیلم است. حتی کوه‌های منطقه نیز صدای بلند کشاورز را در خود تکرار می‌کنند. تنها چیزی که در ابتدا به‌نظر می‌رسد تکراری نیست مسیر خطی حرکت حسین و طاهره در آن چشم‌انداز انتهایی است. اما اشتباه می‌کنیم: یکی از لکه‌های سفید از آن دوردست‌ها از دیگری جدا می‌شود تا مسیر رفته را از نو بازگردد و احتمالا باز آن راه رفته را تکرار کند. اگر فرم روایی زندگی و دیگر هیچ یک مسیر خطی (برای پیدا کردن بچه‌ها و همدلی با زلزله‌زدگان) بود فرم روایی زیر درختان زیتون همچون خانه دوست… مسیری رفت و برگشت است که با الگوهای تکرارشونده‌اش به زیبایی تمام تزیین شده است.»

جواد طوسی یکی از معدود منتقدان سرشناس سینمای ایران بود که در زمان اکران زیر درختان زیتون نقدی منفی بر این فیلم نوشت. از دید او، استفاده از الگوی تکرار در این فیلم کیارستمی نوعی زیاده‌روی است و نمی‌توان آن را نوآوری قابل‌توجهی دانست. طوسی حتی تلویحا گروهی از منتقدان را متهم کرد که مرعوب نام کیارستمی شده‌اند: «اصرار فیلمساز ما برای درانداختن طرحی نو در مکتب سینما/حقیقت، به‌حدی‌ست که آن‌قدر برداشت را تکرار می‌کند تا به کارگردان فیلمش حالی کند با واقعیت کنار بیاید. همان واقعیتی که نام حسین را بدون آقا ادا کند. همان واقعیتی که با سکوت آن کارگر جوان حمل‌کننده کیسه گچ و لکنت‌زبان گرفتنش در حین صحبت با دختر، کنار بیاید و قید بازی گرفتن از او را بزند. اما واقعا در سینما جایی برای این نوآوری متکی بر تکرار هست؟ چطور بعضی‌ها این تکرار را نوآوری شگرفی می‌دانند اما تاب تحمل تکرارهای پذیرفتنی دیگری از جانب فیلمساز دیگر را ندارند؟ لابد آن فیلمساز، زیادی بومی است ولی این فیلمساز در اندازه‌های جهانی است و نباید شیوه کارش را شوخی بگیریم.»

فیلم زیر درختان زیتون

هنر استفاده از طبیعت

چه زیر درختان زیتون را اثری طبیعت‌گرا بدانیم و چه فیلمی تصنعی، به‌سختی می‌توانیم منکر توانایی کیارستمی در استفاده از طبیعت برای انتقال احساسات مختلف به تماشاگر شویم. ژان کلود کریر، نویسنده سرشناس، در یادداشتی که در نوول ابزرواتور نوشت و با ترجمه ژینوس کریمی در شماره ۱۶۷ ماهنامه فیلم منتشر شد، به این اشاره کرد که چگونه استفاده از فضای باز در زیر درختان زیتون به بحث شخصیت جوان فیلم در مورد داشتن سرپناه مرتبط می‌شود: «جریان فیلم در دهکده‌ای در شمال ایران می‌گذرد؛ همان دهکده‌ای که کیارستمی زندگی و دیگر هیچ را در آنجا فیلمبرداری کرده است. این دهکده در اثر یک زمین‌لرزه از بین رفته بود. یکی از وسوسه‌های قهرمان جوان فیلم هدیه کردن یک خانه واقعی به همسر آینده‌اش است. این خانه عنصری اساسی است. هیچ زندگی خانوادگی‌ای بدون آن قابل تصور نیست. برای اینکه بتوانیم عدم وجود مسکن را بیشتر حس کنیم، کیارستمی تمام فیلمش را در فضای باز گرفته است. در فیلم نمای داخلی اصلا وجود ندارد. حتی در شروع، مادربزرگ را در ایوان می‌بینیم. حضور دائمی درختان، باد، زمین، باران، بدون این‌که سخنی گفته شود لزوم سرپناه و سقفی را یادآوری می‌کنند.»

احمد طالبی‌نژاد (ماهنامه فیلم، ۱۳۷۳): «کلید اصلی فیلم را در سکانس پایانی‌اش یافتم. جایی که جوان عاشق به توصیه کارگردان (محمدعلی کشاورز- کیارستمی) به دنبال دخترک از راه فرعی می‌رود، به آن تک‌درخت بالای تپه خانه دوست می‌رسد و در پی او می‌رود تا به دشت سبز و خرمی می‌رسد که راهی مارپیچ از میانش می‌گذرد. آنها در پی هم می‌روند. فاصله‌ها نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود و به جایی می‌رسند که انگار یکی شده‌اند»

احمد طالبی‌نژاد در شماره ۱۵۵ ماهنامه فیلم به سکانس پایانی اشاره کرد و به این نتیجه رسید که فیلم، بیش از این‌که در مورد سرنوشت انسان‌ها باشد، در مورد خود طبیعت است: «کلید اصلی فیلم را در سکانس پایانی‌اش یافتم. جایی که جوان عاشق به توصیه کارگردان (محمدعلی کشاورز- کیارستمی) به دنبال دخترک از راه فرعی می‌رود، به آن تک‌درخت بالای تپه خانه دوست می‌رسد و در پی او می‌رود تا به دشت سبز و خرمی می‌رسد که راهی مارپیچ از میانش می‌گذرد. آنها در پی هم می‌روند. فاصله‌ها نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود و به جایی می‌رسند که انگار یکی شده‌اند. دوربین همچنان بر فراز تپه و در کنار آن تک‌درخت که حالا دیگر تنومند شده ناظر این لحظه جادویی است. جوانک در نقطه انتهایی کادر، از راه رفته برمی‌گردد و تو می‌مانی که آیا از محبوبش جواب مثبت گرفته یا نه. اما اصلا مهم نیست. مهم این است که آنها در متن طبیعت گم و با آن یکی می‌شوند و فیلم درباره طبیعت است که انسان هم جزئی از آن به شمار می‌رود. حالا وقتی با این کشف به بقیه فیلم نگاه کنی، همه چیز برایت معنایی تازه می‌یابد.»

جهانبخش نورایی در شماره ۱۶۷ ماهنامه فیلم به کاربرد دوگانه مفهوم زلزله در زندگی و دیگر هیچ و زیر درختان زیتون اشاره کرد: «اگر نتیجه یک جهان آباد و سامان‌یافته، تفاوت‌گذاری و محرومیت برخی از انسان‌ها باشد، پس زلزله‌ای که آبادی‌ها را زیروزبر کرده، برکتی آسمانی بوده که با بی‌خانمان کردن همه آدمیان، دارا و ندار را در موقعیت مساوی قرار داده است. در این بی‌سامانی، تساوی هست و در این تساوی، به گمان عاشق بی‌قرار و بی‌خانمان ما، عشق راحت‌تر می‌شکفد و رسیدن به دلدار سهل‌تر است، زیرا حجاب و مانعی به نام «خانه» از میان برداشته شده و در رابطه انسان‌ها، «دل» حرف اول و آخر را می‌زند.»

از دید نورایی، زیر درختان زیتون از نظر نوع نگاه فیلمساز به طبیعت حتی از آثار قبلی خود کیارستمی هم فراتر می‌رود: «طبیعت در فیلم‌های کیارستمی مشخصا در خانه دوست کجاست؟، زندگی و دیگر هیچ و بالاتر از همه، زیر درختان زیتون با پستی و بلندی‌ها و پیچ‌وخم‌های زمین منطقه شمال عرصه‌ای برای تقلای جسمانی آدم‌هاست و در همان حال به مثابه آینه‌ای پستی و بلندی روح و عواطف آنان را بازمی‌تاباند… اما، در زیر درختان زیتون، طبیعت به مرحله معنایی رفیع‌تری می‌رسد و کیفیتی اساطیری پیدا می‌کند. طبیعت در این فیلم، نه صرفا به عنوان توصیفی از حالات روحی و عاطفی آدم‌ها، که در حد یک شخصیت فعال و زنده – اسطوره – حضور دارد. آدم‌ها را در گریز از تنگنای خانه، در آغوش بیکرانه خود جا می‌دهد.»

نقدی بر «سه گانه زلزله» عباس کیارستمی

نورایی به شخصیت حسین اشاره کرد که نوعی دوگانگی در دلبستگی به طاهره و وابستگی به گروه فیلمبرداری در او دیده می‌شود. افزایش علاقه حسین به طاهره عملا به‌معنای دل‌کندن او از دنیای روزانه است (و عملا نزدیک‌تر شدن او به طبیعت) است: «حسین هر چه بیشتر زبون طاهره می‌شود، وابستگی‌اش به گروه فیلمبرداری کاهش می‌یابد. آدم سربه‌راه و محجوبی چون او که در همه حال آماده خدمتگزاری‌ست، در برابر دستور یکی از افراد گروه فیلمبرداری در مورد آوردن چای به اعتراض می‌گوید که امروز به حد کافی به آنها چای داده است، و جروبحث‌هایش با خانم شیوا لحن یک استقلال‌طلبی ملایم را به‌خود می‌گیرد. عشق طاهره، در همان حال که حلقه زنجیر خود را به دور گردن حسین تنگ‌تر می‌کند، در سطح ارتباط او با دنیای مادی اطراف به صورت یک نیروی رهاننده عمل می‌کند. رهایی نهایی در آخر راه زیگزاگ و بر فراز تپه اتفاق می‌افتد. حسین فلاسک و سطل محتوی وسایل تهیه چای را که در دست دارد و نمایان‌ترین نشانه وابستگی او به دنیای حقیر روزانه است ول می‌کند و در سراشیب آن سوی تپه، به دنبال طاهره روان می‌شود (همگونی دلنشینی میان این عمل حسین و تصمیم هامون در فیلم مهرجویی می‌بینیم که با دور کردن همه علائم تعلق و بندگی از خود، تن به دریای تطهیرکننده می‌سپارد).»

فیلم زیر درختان زیتون

نتیجه‌گیری

شاید کلیدواژه اصلی زیر درختان زیتون (همچون دیگر آثار شاخص سینمای کیارستمی) اصالت باشد. می‌دانیم که کیارستمی مدت‌ها شاخص‌ترین چهره سینمای ایران در جشنواره‌های جهانی بود. همچنین از این نکته آگاهیم که موفقیت‌های او منجر به ایجاد جریانی از فیلم‌های تقلیدی شد که با عنوان سینمای جشنواره‌ای شناخته می‌شد و به‌تدریج باعث دلزدگی گروهی از مخاطبان و منتقدان ایرانی هم شد. اما نکته دقیقا اینجا است که تحسین‌های همه‌جانبه از سینمای کیارستمی به‌واسطه تقلیدی نبودن آن بود. سینمای کیارستمی، چه آن را بپسندیم و چه نه، سینمایی بااصالت و منحصربه‌فرد بود و به همین علت بر بسیاری از فیلمسازان در نقاط مختلف جهان نیز تاثیر گذاشت.

راستش اوضاع همیشه بدین منوال است که انبوهی کارگردانِ صرفا تابعِ مدِ روز داریم و معدودی فیلمساز اصیل که حتی وقتی به جریان‌های روز می‌پردازند هم از زاویه نگاه ویژه خود آنها را مورد بررسی قرار می‌دهند. عباس کیارستمی یکی از همین فیلمسازان کم‌تعداد بود و به همین خاطر است که جای خالی او هنوز در سینمای ایران پر نشده است. زیر درختان زیتون هم یکی از همین فیلم‌های اندک محسوب می‌شود و به همین دلیل، تماشای آن هنوز هم تجربه‌ای متفاوت با بخش عمده آثار دیگر سینمای ایران است.

 

پوستر و عکس های فیلم زیر درختان زیتون عباس کیارستمی

پوستر فیلم زیر درختان زیتون عباس کیارستمیمحمدعلی کشاور در فیلم زیر درختان زیتون عباس کیارستمیفیلم زیر درختان زیتون عباس کیارستمیفیلم زیر درختان زیتون عباس کیارستمیفیلم زیر درختان زیتون عباس کیارستمیفیلم زیر درختان زیتون عباس کیارستمیفیلم زیر درختان زیتون عباس کیارستمیفیلم زیر درختان زیتون عباس کیارستمی

دانلود فیلم

ادامه مطلب فیلم زیر درختان زیتون؛ نقدهای قدیمی، معرفی کامل و عکس ها

بررسی و نگاهی به فیلم احمد درباره حماسه احمد کاظمی

نگاهی به فیلم احمد

۲۴ ساعت اول بعد از وقع زلزله در بم و بحران مدیریت این فاجعه طبیعی و یک مرد به نام احمد کاظمی و یارانش که پیش از آنکه دیگر مسئولان، سرگیجه‌شان برطرف شود، دست به کار می‌شوند و به کمک مردم آسیب دیده از زلزله می‌روند.

احمد کاظمی با همان روحیه کاری و مسلط بر موقعیت که در جنگ هشت‌ساله داشته است، با همراهی گروهی کوچک از یاران و همرزمان باوفایش دست به مدیریت بحران می‌زنند و جان بسیاری از مردم آسیب دیده از زلزله و در سرما بدون سرپناه مانده را نجات می‌دهد. این فرد و گروه همراهش قطعا قهرمانی کرده‌اند بلاشک. طبیعتا در هر بوم و اقلیمی چنین منش و رفتار و درایتی مصداق واضح مدیریت بحران همراه با درایت و خرد ورزی و همزمان کارآمدی است. پس قطعا ضرورت ساخت یک فیلم سینمایی سروشکل‌دار و در خورشان این رفتار و این منش به شدت احساس می‌شود.

فیلم احمد؛ معرفی، نقد و عکس‌ها

فیلم احمد با این انگیزه و هدف ساخته شده است. اما آیا فیلم موفقی هم بوده است؟ آیا توانسته احمد کاظمی را به عنوان یک قهرمان یا شخصیتی خاص و چند وجهی و شاید تکرار نشدنی را به تصویر بکشد؟ آیا موفق شده است جدای از شکل بیرونی کنش‌های قهرمان داستان، به جهان درونی و ذهنی او ورود کند و شکل و شمایل شخصیتی و فکری‌ای که باعث تبدیل شدن احمد کاظمی به یک قهرمان شده است را به تصویر در آورد؟ بایدها و نبایدها، شیوه تفکر، جهان بینی، روش مدیریتی، کنش و روش احمد کاظمی چه ویژگی‌هایی داشته که او را به فردی منحصر به فرد بدل کرده است؟   آیا پریدن روی باند هواپیما و نجات دختر بچه در سکانسی که طعنه به سینمای هند می‌زند، احمد کاظمی را شکل داده است؟ آیا رفتار احمد کاظمی از جنس فعال بودن و کنشگری بوده یا انفعال و سستی و سردرگمی بخشی از وجود او را شکل داده است؟ آیا تعادل میان رفتار همراه با مهربانی کاظمی و همزمان رفتار مبتنی بر اقتدار و مدیریت نیروی انسانی و مسلط شدن به شرایط بحرانی در فیلم رقم خورده است؟ پاسخ بسیاری از این سوالات مثبت نیست. هر چند فیلم از نظر پروداکشن و سر و شکل، اثری پرزحمت و چشمگیر است، اما به نظر فیلمی شکل گرفته و کامل نیست.

یکی از مشخص‌ترین مشکلات فیلم تدوین در نیمه نخست داستان است. تدوینی که می‌تواند در بازنگری احمد کاظمی را از یک انسان منفعل و سردرگم به مدیری لایق و مسلط به وضعیت بحرانی (چیزی که در حقیقت وجود داشته) بدل کند. تدوینی که با حذف سکانس‌های مربوط به عروس و داماد روی باند فرودگاه می‌تواند به فیلم و مخاطبش لطف شایانی کند

یکی از مشخص‌ترین مشکلات فیلم تدوین در نیمه نخست داستان است. تدوینی که می‌تواند در بازنگری احمد کاظمی را از یک انسان منفعل و سردرگم به مدیری لایق و مسلط به وضعیت بحرانی (چیزی که در حقیقت وجود داشته) بدل کند. تدوینی که با حذف سکانس‌های مربوط به عروس و داماد روی باند فرودگاه می‌تواند به فیلم و مخاطبش لطف شایانی کند. تدوینی که می‌تواند با کاهش نماهای پرت و پلای نمایش مردمان زخمی و آسیب دیده و ملول (بیش از حد لازم) ریتم فیلم را بهتر و منسجم‌تر کند. تدوینی که می‌تواند با حذف ماجرای شکار مار توسط دخترک و حرکت نمادین احمد کاظمی روی باند فرودگاه، فیلم را به جهان معقول‌تر و کمتر هندی‌وار هدایت کند.

یکی دیگر از پاشنه آشیل‌های فیلم انتخاب تینو صالحی به عنوان بازیگر نقش احمد کاظمی است. سوال اینجاست که آیا صرف شباهت ظاهری و قد و قامت می‌توان دست به انتخاب یک بازیگر زد آن هم برای ایفای نقش شخصیتی مثل احمد کاظمی که بیش از آنکه ظاهرش اهمیت داشته باشد، جهان‌بینی، لحن، جهان فکری، کنش و منش و شیوه نگاهش به زندگی و مرگ اهمیت داشته است؟ قطقا پاسخ منفی است. اجرای تینو صالحی در نقش احمد کاظمی به دلیل ضعف در فیلمنامه، هدایت بازیگر و البته دور بودن جهان درک شده توسط صالحی از جهان احمد کاظمی، بیشتر در شکل و اطوار خلاصه شده و در نگاه و لحن بازیگر ابعاد ظریف شخصیتی احمد کاظمی بروز پیدا نکرده است. در واقع صالحی بازی در نقش احد کاظمی را هم مثل بازی در هر نقشی یه شکلی تکنیکی به جا آورده حال آنکه برای نمایش قهرمان‌های بزرگ (چه ایرانی و چه فرنگی) جنسی از سفر به درون و بازی زیرپوستی که مکمل بازی بیرونی باشد، ضروری است.

در پایان باید گفت احمد هم مثل مجنون و آسمان غرب با یک ایده خوب ساخته شده است (صرفا ایده، نه فیلمنامه) و آن نشان دادن رشادت‌ها و قهرمانی‌های بزرگانی است که قبل از شهادتشان محل اثر بوده‌اند و اقدامات مهم و بزرگی را رقم زده‌اند. بزرگانی که بر خلاف نمونه‌های سینمایی سال‌های پیش لزوما در انتهای فیلم شکست نمی‌خورند و به شهادت نمی‌رسند، بلکه موفق می‌شوند و جان سالم به در می‌برند.



دانلود فیلم

ادامه مطلب بررسی و نگاهی به فیلم احمد درباره حماسه احمد کاظمی

ساخت فیلم سینمایی برای بزرگداشت اقدام ناوگروه ۸۶ در دستور کار است

وزیر فرهنگ در همایش دستاوردهای ناوگروه ۸۶ نداجا:

محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همایش ملی تبیین ابعاد و دستاورد‌های ناوگروه ۸۶ نداجا که امروز شنبه (۲۸ بهمن) برگزار شد، با تبریک اعیاد شعبانیه گفت: افتخاری که ناو گروه ۸۶ برای ایران آفرید به گونه‌ای است که باید برای بزرگداشت آن ده‌ها جلسه در سطوح مختلف برگزار شود.

اسماعیلی با بیان این مطلب، تصریح کرد: ابعاد نظامی و فنی این حماسه توسط متخصصان امر واکاوی می‌شود، بنده از اثنای این اقدام در جریان آن قرار گرفتم و بر همین اساس تلاش کردیم با دوستان رسانه‌ای کارگروهی را برای ثبت این اقدام تشکیل دهیم.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: در شورای فرهنگ عمومی کشور هم این روز را ثبت و تلاش کردیم این اتفاق مهم را وارد زندگی روزمره همه ایرانیان کنیم که با تلاش همکارانم در کمترین زمان این اتفاق رخ داد.

وزیر فرهنگ گفت: خیلی از موارد به دلیل فرایند طولانی این کار (ثبت در تقویم) سال‌ها پس از وقوع عملی شد، اما به دلیل اهمیت موضوع، بلافاصله این کار در وزارت فرهنگ بررسی و انجام شد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: سازمان سینمایی به زودی با تکمیل فرایند پیش تولید کار ساخت فیلم سینمایی فاخری را برای این حماسه بزرگ آغاز خواهد کرد و علاوه بر آن دوستان حوزه موسیقی هم سمفونی ویژه این حماسه را در سالگرد این اتفاق اجرا خواهند کرد.

وزیر فرهنگ گفت: این اقدام به عنوان مولفه‌ای اقتدار آفرین موجب ایجاد فضای نشاط و امیدواری در کشور شد؛ باید توجه داشت این حرکت زمانی رخ می‌دهد که دشمن به دنبال پشیمان سازی و ندامت از گذشته افتخار آفرین و ناامید کردن مردم نسبت به آینده غرور آفرین ایران است به همین دلیل در چنین فضایی اقداماتی نظیر کار بزرگ ناوگروه ۸۶ جلوه بیشتری پیدا می‌کند.

وی افزود: ملت ایران ریشه‌های تاریخی چند هزار ساله دارد که برخلاف همه توانایی هایش در دویست سال اخیر در مواجهه با غرب تحقیر شده بود و فعل خواستن را نمی‌توانست صرف کند و در همه حوزه‌ها به تمدن مغرب زمین نگاهی از پایین به بالا داشت.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: فرزندان ایرانی در حوزه فعالیت‌های نظامی در دوره رژیم گذشته تحقیر می‌شدند؛ نزدیک به ۶۰ هزار مستشار آمریکایی همه حوزه نظامی ایران را در اختیار گرفته بودند و فرزندان ایرانی را حداکثر در مناصب پایین قرار می‌دادند و نگاهی تحقیرآمیز به آن‌ها داشتند.

اسماعیلی ادامه داد: انقلاب اسلامی فضای نوینی پدید آورد تا جایی که در بخش نظامی فرزندان ایران هشت سال با دست خالی در برابر همه استکبار ایستادند. این اتفاق در حالی رخ می‌داد که دشمن بعثی از همه امکانات و تجهیزات برخوردار بود؛ از سلاح مرگبار شیمیایی (که قدرت‌های اروپایی در اختیار آنان قرار می‌دادند) گرفته تا ابزار آلات جاسوسی پیشرفته.

وزیر فرهنگ تصریح کرد:، ولی با همین دستان خالی برای اولین بار در دو سده اخیر جنگی رخ داد که یک وجب از خاک ایران کم نشد و مسیر افتخار آفرینی آنچنان ادامه پیدا کرد که امروز در زمینه ساخت تجهیزات نظامی جزء کشور‌های انگشت شمار در حوزه فناوری‌های نوین هستیم.

وی با اشاره به قدرت موشکی و پهپادی ایران، افزود: امروز به قدرت برتری تبدیل شده ایم که بسیاری از قدرت‌های سنتی و امروز دنیا محتاج تعاملات نظامی و دفاعی با ایران هستند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: عده‌ای به ما اتهام می‌زنند به کشور‌های دیگر سلاح پیشرفته می‌فروشیم این در حالی است که شرکت‌های اسلحه سازی آن‌ها با ایجاد جنگ به حیات خود ادامه می‌دهند.

وزیر فرهنگ گفت: قدرت نظامی ما به حدی رسیده که فضای رسانه‌ای دنیا را بر سر چنین موضوعاتی حساس می‌کنند، این اقتدار را انقلاب اسلامی ایجاد کرده است و تغییر فضای فرهنگی و فکری کشور براساس «ما می‌توانیم» چنین نتایجی داشته است.

وی افزود: اقدامی که ناوگروه ۸۶ انجام داد از نمونه این اتفاقات است که برگ زرینی به کتاب قطور جمهوری اسلامی ایران اضافه کرد.

منبع: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

دانلود فیلم

ادامه مطلب ساخت فیلم سینمایی برای بزرگداشت اقدام ناوگروه ۸۶ در دستور کار است