is_tag

اوس موسی بیرون سریال پایتخت در کنار دختر و همسر زیبا و باکلاسش+عکس و بیوگرافی

بیوگرافی هدایت هاشمی: این بازیگر متولد سال ۱۳۵۳ در سبزوار بوده و بازیگر مطرح سینما و تلویزیون است. بازی هدایت هاشمی در سریال های پایتخت و چک برگشتی باعث شهرت بیشتر او شد. سید هدایت هاشمی، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است. در این مقاله بخش فرهنگ و هنر در بخش فیلم و سریال مجله خبری چشمک به بررسی زندگینامه، فعالیت‌های هنری و به طور کلی بیوگرافی هدایت هاشمی پرداخته ایم.

بیوگرافی هدایت هاشمی

هدایت هاشمی در تاریخ ۱۷ اسفند سال ۱۳۵۳ در سبزوار در متولد شد. او از کودکی به بازیگری علاقه زیادی داشت و در سن ۱۳ سالگی اولین بار با اثر ترانس جان به روی صحنه تئاتر رفت و به خاطر عملکرد درخشانش لوح تقدیر دریافت کرد. او تا قبل از اینکه به سربازی برود فوتبال را به طور جدی دنبال می‌کرد و بعد از سربازی در دانشگاه هنر معماری آزاد تهران درس کارگردانی را فرا گرفت. هدایت هاشمی فارغ التحصیل رشته کارگردانی در مقطع کارشناسی ارشد است.

شروع فعالیت‌های هنری

او فعالیت‌های هنری اش را بطور حرفه‌ای در سن نوجوانی و با بازی در تئاتر بازرس در سال ۱۳۷۷ آغاز کرد که به واسطه همین تئاتر به سینما معرفی شد. هدایت هاشمی اولین بار با فیلم یک بوس کوچولو به کارگردانی بهمن فرمان آرا روی پرده نقره‌ای سینما دیده شد.

تئاتر

هاشمی در تئاترهای زیادی مانند افرا یا زود می‌گذرد به کارگردانی بهرام بیضایی، یک نوکر و دو ارباب، آندرانیک، تیغ کهنه، دن کیشوت، ریش فیدل غبغب مرکل، لوله، غولتشن‌ها و … به ایفای نقش پرداخته است.

بیوگرافی هدایت هاشمی

سینما

  • “یک بوس کوچولو” به کارگردانی بهمن فرمان آرا سال ساخت ۱۳۸۴
  • “آرام باش و تا هفت بشمار” به کارگردانی رامتین لوافی سال ساخت ۱۳۸۶
  • خاک آشنا” به کارگردانی بهمن فرمان آرا در سال ۱۳۸۶
  • “وقتی همه خوابیم” محصول سال ۱۳۸۷ به کارگردانی بهرام بیضایی
  • “سوت قرمز کوچک” ساخته بابک شیرین صفت در سال ۱۳۸۷
  • “لطفا مزاحم نشوید” در سال ۱۳۸۸ به کارگردانی محسن عبدالوهاب
  • “یه حبه قند” به کارگردانی رضا میر کریمی در سال ۱۳۸۹
  • “گل چهره” در سال ۱۳۸۹
  • “میگرن”در سال ۱۳۹۰ به کارگردانی مانلی شجاعی فر
  • “محمد ص” به کارگردانی مجید مجیدی ساخت سال ۱۳۹۳
  • “آزمایشگاه” فیلمی به تهیه کنندگی کانون ایران نوین و کویر فیلم در سال ۱۳۹۰
  • “شیر تو شیر” کارگردان ابراهیم فروزش در سال ۱۳۹۰
  • “خانه‌ای کنار ابر ها” به کارگردانی سید جلال دهقانی اشکذری در سال ۱۳۹۲
  • “به دنیا آمدن” به کارگردانی محسن عبدالوهاب سال ۱۳۹۴
  • “زندانی ها” به کارگردانی و تهیه کنندگی مسعود ده نمکی در سال ۱۳۹۷

تلویزیون

  • چک برگشتی به کارگردانی سیروس مقدم
  • نوشدارو به کارگردانی جواد اردکانی
  • پایتخت ۳  به کارگردانی سیروس مقدم
  • گاهی به پشت سر نگاه کن ساخته مازیار میری
  • پایتخت ۴ به کارگردانی سیروس مقدم
  • قرعه به کارگردانی برزو نیکزاد
  • عقیق به کارگردانی بهرنگ توفیقی
  • سریال زوج یا فرد به کارگردانی علیرضا نجف زاده

جوایز

هدایت هاشمی برنده دیپلم افتخاری بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و هشتمین جشنوره فیلم فجر برای بازی در فیلم لطفا مزاحم نشوید در سال ۸۸ شد.

زندگی شخصی هدایت هاشمی

هدایت هاشمی در آغاز فعالیت‌های هنری اش با نگار عابدی آشنا شده و ازدواج کرد و صاحب دختری به نام اما شد. با این حال، این ازدواج دوام زیادی نداشت و منجر به طلاق شد. هدایت هاشمی چند سال پس از جدایی از همسر سابقش با مهشید ناصری که او نیز بازیگر تئاتر است ازدواج کرد و صاحب یک دختر به اسم جانا شدند.

خانواده هدایت هاشمی

هدایت هاشمی در رابطه با نحوه آشنایی اش با همسر دومش می‌گوید: همسرم یکی از شاگردان من بود و قرار بود با یکی دیگر از شاگردانم ازدواج کند در حالیکه من مشاور آن‌ها بودم. در آن زمان ما در یک تاتر همبازی بودیم و من مخش را زدم!

بیوگرافی هدایت هاشمی

حضور در پایتخت ۳ و ۴

در پایتخت ۳ ارسطو برای سومین بار عاشق شده‌است و قصد برپایی مراسم عروسی دارد. نقی که در حال ساخت خانه خود است، این مراسم را در همان خانه نیمساز برگزار می‌کند و شام مراسم را هم هما به عهده می‌گیرد. اوس موسی (معمار مشهدی ساختمان) به نقی اصرار می‌کند تا ستونی را وسط خانه نصب کند ولی نقی قبول نمی‌کند. مراسم برگزار می‌شود و بعد از شام هنگامیکه همه مشغول رقص و پایکوبی در طبقه دوم هستند ساختمان فرو می‌ریزد و همه مصدوم می‌شوند.

چند هفته از این ماجرا می‌گذرد و نقی در خانه خواهرش فهیمه سکونت دارد و با ارسطو قهر کرده‌است. بهبود (همسر فهیمه) که جنگلبان است به گفته خودش در راه نجات جان پلنگ مازندران از دست شکارچی‌ها با برخورد تیر به لگنش جانفدایی کرده‌است و این قصه را همیشه با آب و تاب فراوان تعریف می‌کند. نقی که چند وقتی است بیکار شده تصمیم می‌گیرد در مسابقات کشتی پیشکسوتان شرکت کند، او در مسابقه پایانی با دیدن حریف سالخورده‌اش دچار غرور شد و کشتی را باخت. ارسطو هم با یک هجده چرخ در اروپا کار می‌کند.

خلاصه بزرگان فامیل نقی و ارسطو را آشتی می‌دهند. بابا پنجعلی هم توهمی شده و همیشه لیلا (همسر مرحومش) را در کنارش می‌بیند و با او حرف می‌زند. وقتی ارسطو برای معاینه بهبود او را به دکتر می‌برد، متوجه می‌شود که یک ساچمه در کمر بهبود باقی مانده و به سمت نخاع او در حال حرکت است. اوس موسی که در حادثه ساختمان هر دو دستش شکسته این مدت در منزل بهبود و فهیمه ساکن بود.

ارسطو، نقی و موسی تصمیم می‌گیرند تا با این بهانه که سر نقی مشکل پیدا کرده بهبود را با خود به تهران ببرند برای انجام عمل چون او از دکتر می‌ترسد و به فهیمه هم هیچ چیزی نمی‌گویند. بعد از راه افتادن آن‌ها به سمت تهران، معینی (رئیس هیئت کشتی شیرگاه) به در خانه فهیمه می‌رود و خبر می‌دهد که نقی باید به جای حریف سالخورده‌ای که در مسابقات از او شکست خورد به اردوی تیم ملی برود چون سوهانپز (کشتی‌گیر رقیب نقی) مصدوم شده‌است. هما می‌ترسد که نقی به مسابقات برود و ببازد و مجدد افسردگی بگیرد برای همین تصمیم می‌گیرد به نقی چیزی نگویند.

رحمت‌الله (دوست خانوادگی نقی) به منزل آن‌ها می‌رود و با دهن لقی ماجرای بهبود را لو می‌دهد و فهیمه که باردار است با اصرار با ماشین رحمت‌الله دنبال آن‌ها می‌روند و با نقی و بقیه همسفر می‌شوند. ارسطو هم که قصد ازدواج با یک زن چینی به نام چوچانگ(وی در پایتخت ۴ در پرواز شماره ۳۷۰ هواپیمایی مالزی کشته می شود) دارد متوجه می‌شود که وی در راه تهران است. خانواده نقی در منزل اوس موسی سکنا می‌گزینند. نقی و هما و ارسطو هم برای استقبال از چوچانگ به برج میلاد می‌روند و …

در پایتخت ۴ هما سعادت در انتخابات شورای شهر رأی می‌آورد و طرفداران او در منزلشان جمع می‌شوند. همسر چینی ارسطو (چوچانگ یا راحله) در سانحه هوایی جان خودش را از دست داده و این مسئله موجب شده تا کام ارسطو هر روز تلخ و تلخ‌تر بشود. نقی از همسرش درخواست می‌کند تا برای ساخت خانه فهیمه (خواهر نقی) مجوز بگیرد اما او این کار را خلاف می‌داند و هیچ رقمه زیر بار نمی‌رود.

نقی به همراه اقوام و خویشانش و کمک اوس موسی دست به کار می‌شوند و خانه فهیمه را به‌طور پنهانی با آوردن مصالح از راه و بیراه می‌سازند، اما در آخر توسط شهرداری تخریب می‌شود. در این بین ماجراهایی از جمله ازدواج باباپنجعلی، دعوای نقی و هما، حضور بهبود در جمهوری دموکراتیک کنگو اتفاق می‌افتد.

عکس جدید هدایت هاشمی و خانواده اش در سال ۱۴۰۳

 

هدایت هاشمی و خانواده اش

 

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب اوس موسی بیرون سریال پایتخت در کنار دختر و همسر زیبا و باکلاسش+عکس و بیوگرافی

اهمیت شب قدر در کلام حضرت زهرا (س)

شب قدر از مهم‌ترین شب‌های سال محسوب می‌شود چرا که تقدیر امور خلایق از تولد و مرگ و رزق و هر آنچه مربوط به امورات دنیاست، در این شب رقم می‌خورد.

امام صادق علیه‌السلام فرمود «در شب قدر هر آنچه در آن سال تا مانند آن در سال آینده می‌خواهد بشود، همچون شرّ یا خیر یا مرگ یا زندگی یا باران مقدر می‌شود؛ إِنَّ لَیْلَهَ الْقَدْرِ یُکْتَبُ مَا یَکُونُ مِنْهَا فِی السَّنَهِ إِلَى مِثْلِهَا مِنْ خَیْرٍ أَوْ شَرٍّ أَوْ مَوْتٍ أَوْ حَیَاهٍ أَوْ مَطَرٍ وَ یُکْتَبُ فِیهَا». در اهمیت این شب همین بس که خداوند یک سوره از قرآن به نام سوره قدر را به این شب مبارک اختصاص داده است.

از این جهت است که پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت وحی نسبت به پاسداشت شب قدر اهتمام داشتند. امیرالمؤمنین فرمود: رسول خدا صلی ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله [این چنین]بود که رخت‏خواب خویش را جمع می‌کرد و کمر [همّت براى عبادت]را در دهه آخر از ماه رمضان محکم می‌بست و همیشه این گونه بود که اهل و عیالش را در شب بیست و سوم بیدار نگه می‌داشت و بر روى خواب‌رفتگان در آن شب آب می‌پاشید؛ أنَّ رَسُولَ اللّهِ کانَ یَطْوى فِراشَهُ وَ یَشُدُّ مِئْزَرَهُ فِى الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ کانَ یُوقِظُ أَهْلَهُ لَیْلَهَ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ وَ کانَ یَرُشُّ وُجُوهَ النِّیامِ بِالْماءِ فى تِلْکَ اللَّیْلَهِ».

حضرت زهرا سلام‌الله علیها همین روش را پیش می‌گرفت و فرزندانشان را بیدار نگه می‌داشتند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره اهتمام آن بانوی بزرگوار به شب‌زنده‌داری در شب قدر می‌فرمود: «فاطمه نمى‌گذاشت کسى از اهل خانه در شبهاى قدر به خواب برود؛ به آنان غذاى کم مى‌داد و از روز قبل براى احیاى شب قدر آماده مى‌شد و مى‌فرمود: محروم کسى است که از برکات این شب محروم باشد؛ وَ کَانَتْ فَاطِمَهُ لَا تَدَعُ أَحَداً مِنْ أَهْلِهَا یَنَامُ‏ تِلْکَ‏ اللَّیْلَهَ وَ تُدَاوِیهِمْ بِقِلَّهِ الطَّعَامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَهَا مِنَ النَّهَارِ وَ تَقُولُ مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیْرَهَا.» (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏۷، ص ۴۷۰)

در این روایت دو نکته حائز اهمیت است: آن بانوی بزرگوار برای احیای شب قدر از دو روش استفاده می‌کردند:

۱. کم دادن غذا؛ چرا که سنگینی غذا سبب خواب‌آلودگی فرد می‌شود؛ که منشأ پزشکی دارد. متخصصان می‌گویند هضم غذا باعث می‌شود سیستم عصبی احساس نیاز به استراحت را در فرد ایجاد کند، در نتیجه هضم غذا با استراحت و احساس آرامش ارتباط مستقیم دارد و به همین دلیل بسیاری از افراد بعد از خوردن غذا، احساس خستگی می ‎کنند.

۲. آمادگی از روز قبل؛ و این مسئله هم می‌تواند به آمادگی روحی برای بهره‌برداری از معنویت این ماه ارتباط داشته باشد و هم آماده‌سازی محیط و بستر عبادت.

بعد در انتهای حدیث می‌فرماید «مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیْرَهَا»؛ یعنی محروم کسی است که از خیر این شب محروم بماند که طبق سوره قدر، خیرات این شب معادل با خیرات هزار ماه یا یک عمر انسان است.

منبع: تسنیم

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب اهمیت شب قدر در کلام حضرت زهرا (س)

حال‌وهوای اماکن متبرکه در شب شهادت امیرالمومنین(ع)

مراسم لیالی پربرکت قدر و احیاء و شهادت مظلومانه مولی الموحدین، حضرت علی (ع) با حضور شیعیان ایران و جهان در اماکن متبرکه برگزار شد. همزمان با شب شهادت امام علی (ع)، زائران حرم نخستین امام شیعیان در شهر نجف و در حرم آن حضرت به عزاداری پرداختند. 

نجف اشرف

تشییع پیکر نمادین تابوت امیرالمومنین در کربلا

کربلای معلی

حرم امام حسین

بزرگ‌ترین مراسم شب احیای جهان اسلام در حرم نورانی امام رضا(ع)

حال و هوای مشهد

احیای ۲۱ رمضان

حال و هوای حرم امام رضا
مشهد مقدس

حرم فاطمه معصومه(س) در سوگ امیرمومنان(ع)

حرم حضرت معصومه

شب قدر قم

مراسم احیاء شب بیست‌یکم ماه رمضان در مرقد امام خمینی(ره) با حضور رئیس‌جمهور

مرقد امام

شب قدر حرم امام خمینی

حال و هوای مرقد امام

مراسم شب قدر در مصلی امام خمینی(ره) و نمایشگاه قرآن

مصلی امام خمینی

نمایشگاه قرآن

مراسم احیای شب بیست‌ویکم ماه مبارک رمضان در حرم شاهچراغ(ع)

حرم شاهچراغ

شاهچراغ

احیای شب قدر در حرم امامزاده صالح(ع)

امام زاده صالح

حال و هوای اماکن شب قدر امام زاده صالح

حسینیه فاطمه‌الزهرا(س) در شب شهادت امام اول شیعیان

شب قدر میدان سپاه
حسینیه فاطمه الزهرا

حرم شاه‌عبدالعظیم حسنی(ع) در شب بیست‌ویکم ماه رمضان

شب احیای شاه عبدالعظیم

شاه عبدالعظیم حسنی

احیای شب بیست‌و‌یکم ماه رمضان در حسینیه همدانی‌ها

حسینیه همدانی ها

شب قدر حسینیه همدانی ها

 

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب حال‌وهوای اماکن متبرکه در شب شهادت امیرالمومنین(ع)

حال و هوای اماکن متبرکه در شب شهادت امیرالمومنین (ع)

مراسم لیالی پربرکت قدر و احیاء و شهادت مظلومانه مولی الموحدین، حضرت علی (ع) با حضور شیعیان ایران و جهان در اماکن متبرکه برگزار شد. همزمان با شب شهادت امام علی (ع)، زائران حرم نخستین امام شیعیان در شهر نجف و در حرم آن حضرت به عزاداری پرداختند. 

نجف اشرف

تشییع پیکر نمادین تابوت امیرالمومنین علی علیه السلام در کربلا

کربلای معلی

حرم امام حسین

بزرگ‌ترین مراسم شب احیای جهان اسلام در حرم نورانی امام رضا(ع)

حال و هوای مشهد

احیای ۲۱ رمضان

حرم امام رضا
حال و هوای حرم امام رضا
مشهد مقدس

حرم فاطمه معصومه(س) در سوگ امیرمومنان(ع)

حرم حضرت معصومه

شب قدر قم

مراسم احیاء شب بیست‌یکم ماه رمضان در حرم امام خمینی(ره) با حضور رئیس‌جمهور

مرقد امام

شب قدر حرم امام خمینی

حال و هوای مرقد امام
مراسم شب قدر در مصلی امام خمینی(ره) و نمایشگاه قرآن

مصلی امام خمینی

نمایشگاه قرآن
///

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب حال و هوای اماکن متبرکه در شب شهادت امیرالمومنین (ع)

دختر بچه فیلم قطار بوسان در آستانه ۱۸ سالگی اش کلی تغییر کرده +عکس و بیوگرافی

بیوگرافی کیم سو آن: کیم سو آن (به کره‌ای: 김수안؛ متولد ۲۷ ژانویه ۲۰۰۶) هنرپیشه اهل کره جنوبی است. او اولین نقش سینمایی خود را در پنج سالگی بازی کرد و از آن زمان در چندین فیلم و سریال تلویزیونی بازی کرد. او در سطح بین المللی برای بازی در قطار بوسان (۲۰۱۶) شناخته شده است. در ادامه این مطلب بخش فرهنگ و هنر مجله خبری چشمک در مجموعه فیلم و سریال با بیوگرافی کیم سو آن و جدیدترین عکس های او همراه باشید.

بیوگرافی کیم سو آن

کیم در سال ۲۰۱۱ پس از حضور در فیلم متاسفم، متشکرم برای اولین بارمورد توجه قرار گرفت. از آن زمان، او به یک بازیگر کودک مورد تقاضا در فیلم‌های مستقل و پرهزینه مانند Sprout (2013)، Mad Sad Bad (2014) و Coin Locker Girl تبدیل شد.

بیوگرافی کیم سو آن

در سال ۲۰۱۶، او برای بازی در نقش دختر شخصیت گونگ یو در فیلم زامبی پرفروش قطار به بوسان، شهرت بیشتری به دست آورد. در همان سال، او قراردادی انحصاری با آژانس مدیریت استعدادهای Blossom Entertainment امضا کرد.

او در سال ۲۰۱۷ در فیلم اکشن The Battleship Island با بازی دختر هوانگ جونگ مین بازی کرد. او جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را در جوایز فیلم بیل دریافت کرد. او همچنین در Along With The Gods: The Two Worlds (2017) ظاهر شد.

حضور در فیلم قطار بوسان

قطار بوسان (به انگلیسی: Train to Busan) یک فیلم اکشن و دلهره‌آور دربارهٔ مردگان متحرک به کارگردانی یان سنگ-هو محصول سال ۲۰۱۶ سینمای کره جنوبی است. این فیلم برای اولین بار در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ به نمایش درآمد. ادامه این فیلم با عنوان شبه‌جزیره در سال ۲۰۲۰ منتشر شد.

کیم سو آن در قطار بوسان

زمانی که یک ویروس مرگبار زامبی در کره جنوبی شیوع پیدا می‌کند، تعدادی از مسافران قطار سئول به بوسان برای زنده ماندن با موانع سر راهشان دست و پنجه نرم می‌کنند و باید تلاش کنند که زنده بمانند تا به بوسان که پاک‌سازی شده، برسند. سوآن برای تولد خود از پدرش می‌خواهد که به بوسان بروند و با مادرش‌دیدار کندکه در همین حین این ویروس در کره پخش می‌شود و کل کره را در بر می‌گیرد

 

عکس های جدید کیم سو آن

 

 

 

 

 

 

بیوگرافی کیم سو آن

 

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب دختر بچه فیلم قطار بوسان در آستانه ۱۸ سالگی اش کلی تغییر کرده +عکس و بیوگرافی

همنشینی با نادان از بودن در جهنم بدتر است!

داستان آهو در طویله خران : یک روزی بود و یک روزگاری. یک روز یک شکارچی از صحرا یک آهو گرفته بود و شب که به خانه آمد دید هیچ‌چیز برای خوردن، در خانه نیست. هر چه فکر کرد که آهو را بکشد و کباب کند دلش راضی نشد. آهو را برداشت آمد سر کوچه. چند نفر ایستاده بودند.

داستان آهو در طویله خران

صیاد گفت: «آهو را می‌فروشم.» گفتند: «چند؟» گفت: «پنجاه تومان می‌ارزد. ولی چون من احتیاج دارم می‌دهم ده تومان.»

وقتی مردم احتیاج صیاد را دیدند یکی گفت: «من دو تومان می‌خرم» یکی گفت «سه تومان»، یکی گفت «چهار تومان»، یک مرد چاروادار هم که از آهو خوشش آمده بود و پول زیادی داشت گفت: «من پنج تومان می‌خرم و هیچ‌کس هم این نصف شبی آهو را بیشتر از این نمی‌خرد، مگر یک آهوی خشک لاغر چقدر گوشت دارد؟»

صیاد گفت: «آهو را برای گوشتش نمی‌خرند، آهو آهو است. گوسفند که نیست!»

چاروادار (چهارپادار) گفت: «خودت می‌دانی، خلاصه از ما پنج تومان می‌رسد.»

حکایت آهو در طویله خرها

چاروادار آهو را خرید

آهو را خرید و برد به خانه‌اش و آن را در طویله‌ی خرها ول کرد.

آهو وارد شد و دید عجب جای وحشتناکی است. چند تا خر آنجا هستند و چند تا آخور هست و در هر آخور قدری کاه هست و یک حوضچه آب پر از آشغال، و بوی رطوبت و بوی سرگین و هوای خفه و طویله دربسته و همین.

هنوز در فکر بود که چه باید بکند، خرها او را دیدند و نگاهی به یکدیگر کردند و پوزخندی زدند و یکی از خرها پرسید: «تو دیگر کی هستی؟»

آهو گفت: «من هم یکی از بندگان خدا هستم، اسمم آهو است، در صحرا زندگی می‌کردم، یکی مرا گرفت و آورد به ارباب شما فروخت، او هم مرا آورد اینجا.»

آشنایی خران با آهو

خرها گفتند: «بسیار خوب، هر چه هستی حالا بفرما تو، اینجا هم خیلی جای خوبی است، ببین، حوضچه پر از آب است و آخورها پر از کاه است و تا صبح هم هیچ‌کس کاری با اینجا ندارد، تو هم مهمان ما هستی، بیا هرچه می‌خواهی بخور و هر جا می‌خواهی استراحت کن، ولی مواظب باش زیر دست‌وپا له نشوی.»

آهو گفت: «متشکرم. حالا که هستم، ولی من این آب و کاه را نمی‌توانم بخورم، شما به کار خودتان مشغول باشید، من هم این گوشه‌ها هستم.»

خرها مشغول خوراک بودند و از این آخور به آن آخور می‌رفتند، یکدیگر را رم می‌دادند و در طویله می‌دویدند و گرد و خاله می‌کردند و آهو می‌ترسید و از این گوشه به آن گوشه می‌دوید و از زیر دست‌وپای آن‌ها درمی‌رفت و از ترس و ناراحتی و هوای پُر گردوخاک و بوی طویله داشت خفه می‌شد.

خرها هم گاهی به او نگاه می‌کردند و به یکدیگر اشاره می‌کردند و می‌خندیدند و باهم می‌گفتند: «آهو را باش، جانور عجیبی است، پاهایش مثل نی‌قلیان باریک است، شاخش را ببین، چشم‌هایش را نگاه کن، هیچ‌چیزش به آدمیزاد نمی‌ماند، هیچ‌چیز هم نمی‌خورد و هیچ حرفی هم نمی‌زند و از این گوشه به آن گوشه فرار می‌کند و از ما می‌ترسد، به خیالش ما لولوخورخوره هستیم.» و همه باهم می‌خندیدند.

یکی از خرها که نجیب‌تر بود گفت: «آخر، او از جنس ما نیست و اینجا غریبی می‌کند و چون بچه است و کوچک است شاید از ما می‌ترسد، ما نباید او را ناراحت کنیم، هر چه باشد مهمان ماست. باید آرام باشیم و کاری نکنیم که او بیشتر بترسد.»

و همه تصدیق کردند و آرام شدند.

توصیه الاغ

آن‌وقت الاغ نجیب به آهو گفت: «بیا بچه جان، بیا اینجا پهلوی خودم در آخور خودم غذا بخور، ببین چه کاه خوبی است، زرد مثل زعفران، درشت مثل برگ درخت، نرم مثل یونجه‌ی تر، شیرین مثل پوست خربزه، هیچ نترس، کسی به تو کاری ندارد، بیا شامت را بخور.»

آهو گفت: «از لطف شما ممنونم ولی من کاه نمی‌خورم، بچه هم نیستم. ولی ذاتاً نازک‌نارنجی هستم، هیکل من کوچک است. ولی من به سهم خودم بزرگ‌سال و کامل هستم، اگر آهو نبودم در نظر شما یک پیرمرد حساب می‌شدم.»

الاغ‌ها همه باهم خندیدند، بعد یکی از خرها گفت: «خوب، بچه نیستی، پیرمرد که هستی، پیرمرد بیا اینجا پهلوی خودم جو بخور.» و همه خرها خندیدند.

آهو گفت: «من هیچ‌چیز نمی‌خواهم، کاه و جو برای شما خوب است که به آن عادت دارید، دندان من به کاه و جوکار نمی‌کند، مرا به حال خودم بگذارید.»

یکی از خرها گفت: «آهان، فهمیدم، این پیرمرد دندان ندارد، بیچاره پیرمرد، خوب، پس تو در صحرا چه می‌خوردی؟ باد هوا می‌خوردی؟ یا کسی برایت آش رشته می‌پخت؟» و همه خرها خندیدند.

آهو گفت: «خواهش می‌کنم سربه‌سر من نگذارید، آخر شما نمی‌دانید، من اینجا دارم خفه می‌شوم، جای من در طویله‌ی خرها نیست، نمی‌خواهم به شما توهین کنم. ولی خر خر است و آهو آهو است، هرکسی را یک جوری ساخته‌اند، من همیشه در صحراهای سبز گشته‌ام و علف سبز خورده‌ام، ملاحظه می‌کنید که من تقصیری ندارد.»

یکی از خرها گفت: «خوبه، خوبه، حالا به او رو دادیم ببین چه‌حرف‌های بزرگ بزرگی می‌زند: اینجا دارد خفه می‌شود، صحرای سبز و علف سبز و آهو، خر نیست. بدبخت بینوا کاه و جو به این خوبی را نمی‌پسندد و از ما علف سبز می‌خواهد، اصلاً خر هم خودتی، ولش کنید بگذارید از گرسنگی بمیرد.»

آهو گفت: «من هم همین را می‌خواهم، مرا به حال خودم بگذارید و دلم را نسوزانید».

آهو خیلی غمگین شده بود و نمی‌دانست چه کند، چشم‌هایش پر از اشک شده بود و با خود فکر می‌کرد «ای‌کاش صیاد مرا به چاه انداخته بود و به این طویله نفرستاده بود، برای من هر پیشامدی بهتر از زندگی با این ناجنس‌های زبان‌نفهم است.»

خری که از همه نجیب‌تر بود وقتی اشک آهو را دید دلش به رحم آمد و رفت پیش آهو و گفت: «ببین عزیز من، هیچ‌وقت گریه نکن، گریه هیچ دردی را دوا نمی‌کند، غصه خوردن و سر به‌زانوی غم گذاشتن هم فایده ندارد، از قدیم گفته‌اند به دنیا بخند تا دنیا به تو لبخند بزند، ما را می‌بینی که می‌خندیم و گریه نمی‌کنیم، ما هم مثل تو دلمان از این زندگی خون است. باور کن کاه هم خوشمزه است، اگر تو هم کاه و جو بخوری مثل ما بزرگ می‌شوی و می‌شوی یک حیوان حسابی، ولی اگر علف سبز می‌خواهی من حالا هر چه علف سبز توی کاه‌ها هست جدا می‌کنم و به تو می‌دهم.»

آهو که می‌دید آن‌ها حرف او را نمی‌فهمند بغض کرده بود و نمی‌توانست جوابی بدهد.

الاغ ها، آهو را مسخره کردند

در این وقت یکی از خرها از گوشه طویله فریاد زد: «آهای یک دانه علف سبز هم من پیدا کردم، بچه‌ها، هر کس علف سبز پیدا کرد کنار بگذارد برای آهو، شما که می‌خواهید ثواب کنید سبزهایش را به آهو بدهید، از گریه‌ی آهو دلم کباب شد، نگذارید این بیچاره گریه کند، خدا را خوش نمی‌آید».

آهو جواب داد: «لازم نیست برای من دلسوزی کنی، دلسوزی کردنتان هم خرانه و احمقانه است، من گدا نیستم که برای ثواب در راه خدا چیزی به من بدهند، گدا خودتان هستید، شما نمی‌توانید مرا بشناسید برای اینکه من آهوم و شما الاغ هستید.»

خرها سرها را برگرداندند و گفتند: «دیگر چه؟ عجب جانور احمقی هستی، ما داریم به تو خوبی می‌کنیم و تو این‌طور به ما متلک می‌گویی؟»

یکی از خرها گفت: «شیطان می‌گوید بروم یک لگد بزنم توی سرش».

یکی دیگر گفت: «علف سبز می‌خواهد و منت هیچ‌کس را هم قبول ندارد!»

یکی گفت: «الآن به حسابش می‌رسم، آمد جلو و یک لگد به پای آهو زد، یکی دیگر هم آمد و بازوی او را گاز گرفت و آهو از ترس و درد بی‌هوش شد و افتاد.

الاغ نجیب گفت: «بد کاری کردید، او تقصیری نداشت، در دنیا هزار جور حیوان هست، این هم یک‌جورش بود، خیلی‌ها هستند که زندگی و طرز فکرشان با ما فرق دارد، واجب نیست که همه مثل ما باشند و مثل ما فکر کنند. ما کاه و جو می‌خوریم، آهو نمی‌خورد، این‌که گناه نیست و زدن و بستن لازم ندارد، خیلی بد کردید که او را زدید.»

خرها گفتند: «اصلاً تقصیر از تو است که از اول نازش را کشیدی و او را گریه انداختی. وگرنه گرسنگی او را مجبور می‌کرد که همین کاه را بخورد و بگوید به‌به».

آهو در طویله خرها

صبج روز بعد

دیگر صبح شده بود. مرد چاروادار آمد به طویله تا خرها را برای کار ببرد. دید آهو در کناری افتاده و نفس‌نفس می‌زند. آهو را به دوش گرفت و برد به خانه‌ی صیاد و گفت: «ببین داداش، من جز یک طویله جایی نداشتم و دیشب آهو را فرستادم آنجا، و معلوم می‌شود خرها با این آهو نمی‌سازند، او را زده‌اند و من دلم به حالش می‌سوزد، بگیر یک فکری برایش بکن و هر وقت پول داشتی پنج تومان مرا بیار پس بده.»

صیاد آهو را پس گرفت و چند روز او را نگاه داشت تا حالش خوب شد. بعد او را برد به باغ‌وحش و به پنجاه تومان فروخت و پول چاروادار را هم پس داد.

آهو را به قفس آهوها بردند و چون خیلی خوشحالی می‌کرد و می‌خندید آهوها او را سرزنش کردند و گفتند: «عجب آهوی بی‌خیالی هستی، خوب است که می‌توانی توی این زندان این‌طور خوشحال باشی، از کجا آمده‌ای؟»

آهو گفت: «از جهنم آمده‌ام، از این خوشحالم که اینجا هرچه باشد همه زبان همدیگر را می‌فهمیم، من بدتر از این را دیده‌ام و اینجا نسبت به طویله‌ی خرها بهشت است و هم‌نشینی با ناجنس و نااهل از جهنم بدتر است.»

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب همنشینی با نادان از بودن در جهنم بدتر است!

اجتماع مدافعان حرم فردا در میدان امام حسین (ع) برگزار می‌شود

بیست و دومین اجتماع مدافعان حرم فردا همزمان با سالروز شهادت امام علی علیه‌السلام در بیست و یکم ماه رمضان برگزار می‌شود.

 

در این مراسم پس از قرائت قرآن توسط قاری بین‌المللی کشورمان جعفر فردی، حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان سخنرانی می‌کند. مهدی رسولی، حجت بحرالعلومی، علی پورکاوه و عبدالرضا هلالی هم از مداحان این مراسم هستند.

 

سال گذشته این مراسم با شعار «ارتش فدای زینب» با محوریت شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.

 

امسال اجتماع مدافعان حرم دوشنبه ۱۳ فروردین از ساعت ۱۵ با حضور تهرانی‌ها به همت هیأت الرضا(ع) در میدان امام حسین برگزار خواهد شد.

اجتماع مدافعان حرم

منبع: فارس

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب اجتماع مدافعان حرم فردا در میدان امام حسین (ع) برگزار می‌شود