دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

برادر حبیب سریال لیسانسیه ها بزگ شده و الان میخاد ویلای لاکچری بخره+عکس و بیوگرافی

برادر حبیب سریال لیسانسیه ها : عرفان برزین بازیگر سینما و تلویزیون متولد ۴ آذر ماه ۱۳۸۶ در تهران می باشد. در ادامه این مطلب بخش فرهنگ و هنر در مجموعه فیلم و سریال مجله خبری چشمک بیوگرافی عرفان برزین برادر حبیب سریال لیسانسیه ها و جدیترین عکس های این بازیگر را مطالعه و مشاهده خواهیم کرد.

عکس های جدید برادر حبیب سریال لیسانسیه ها

 

برادر حبیب سریال لیسانسیه ها

 

 

بیوگرافی عرفان برزین

بازیگر عرشیا در ۱۶ سالگی اندام ورزیده و ورزشکاری برای خودش ساخته است. برزین در سریال کمدی «شمعدونی» نقش پسری شوخ طبع را ایفا کرده و توانسته بود با ادای دیالوگ های خنده دار خود بر چاشنی طنز این برنامه بیفزاید. در ادامه متن مصاحبه عرفان برزین در سایت بیتوته را مطالعه می کنید!

بازیگری در چهار سالگی

عرفان برزین: اولین‌بار وقتی چهار سالم بود تو یکی از قسمت های مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» بازی کردم، با اینکه نقشم در آن سریال زیاد نبود اما خیلی ها آن نقش را دوست داشتند.

پدر عرفان: بعد از آن سریال عرفان در تله فیلمی با حضور داریوش ارجمند و نیلوفر شهیدی ایفای نقش کرد. آن تله فیلم برای عرفان حکم سکوی پرتاب را داشت چرا که بعد از آن سیل پیشنهادات به سمت او سرازیر شد و در فیلم و سریال‌های زیادی به ایفای نقش پرداخت.

عرفان چطور بازیگر شد

عرفان برزین: من عاشق بازیگری‌ام و از اینکه جلوی دوربین قرار بگیرم، اصلا خسته نمی‌شوم تا حالا نشده که به بابا، مامانم بگم که چرا بازی می‌کنم.

پدرعرفان: بسیاری از ما می‌پرسند چه شد که عرفان از سن و سال کم به بازیگری روی آورد و توانست در این عرصه موفق شود. واقعیت این است که ما هیچ کار خاصی برای حضور عرفان در این حیطه انجام ندادیم و پیشرفتی که او در این عرصه حاصل کرده، ماحصل لطف خدا و استعداد خود اوست و امیدواریم در آینده هم همچنان لطف خداوند شامل حال عرفان شود و شاهد پیشرفت او باشیم.

من و مادر عرفان هیچ کدام، علاقه‌ای به بازیگر شدن نداشتیم اما زمانی که موضوع بازیگری پسرمان به میان آمد نه تنها مخالفتی نکردیم بلکه همه تلاش‌مان را به کار بستیم تا او در این عرصه فعالیت کند.

عاشق سروش صحت ام

عرفان برزین: از بین کارایی که تا حالا بازی کردم سریال «شمعدونی» و نقش عرشیا را از همه بیشتر دوست دارم. شاید این موضوع به خاطر اینه که آقای صحت خیلی مهربان است و مدام تو کار به من محبت می‌کرد و حواسش به من بود بعد از اینکه سریال هم تمام شد هنوز هم باهاشون ارتباط دارم.

 

چطوری دیالوگا رو حفظ  می‌شم

عرفان برزین:  خیلیا از من می‌پرسند چطور دیالوگای به این طولانی را تو فیلم و سریال ها حفظ می‌شوی. معمولا مامانم دیالوگا را برام چند بار می‌خونند و من هم حفظ می‌شوم. بعضی از دیالوگ ها خیلی راحتند و بعد از دو سه بار کاملا حفظ می‌شوم و بعضی ها دیگر را هم باید چند بار تمرین کنم اما کلا برای من کار سختی نیست و هیچ وقت از اینکه بخوام دیالوگ حفظ کنم، خسته نمی‌شوم.

احساس مسوولیت عرفان

پدر عرفان: نکته جالبی که در مورد عرفان وجود دارد، حس وظیفه‌شناسی و اخلاق حرفه‌ای اوست. او کاملا به اهمیت قراردادهای کاریش آگاهست و زمانی که در سفر هستیم و موقع قراردادش فرا می‌رسد، خودش اصرار می‌کند که زودتر بگردیم تا سر کارش حاضر شود. گاهی اوقات که دایی‌اش با او شوخی می‌کند او را به بهانه پول و اسباب‌بازی می‌خواهد از رفتن به سرکار منصرف کند اما عرفان قبول نمی‌کند.

زنگ تفریح امضا می‌دهم

عرفان برزین: رابطه‌ا‌م با بچه‌های مدرسه خیلی خوب است. از اول که مدرسه رفتم بچه‌ها می‌دونستند که بازیگرم و با من رابطه خوبی داشتند اما از وقتی که سریال «شمعدنی» پخش شد بچه‌ها مدام سراغم می آیند و از من می‌خواهند بهشون امضا بدهم و باهاشون عکس بگیرم. من هم معمولا به بچه‌ها امضا میدهم هر چند که امضام آنطوری که می‌خواهم خوب نیست و باید بهتره بشود، البته بعضی وقت ها از اینکه بخواهم یک ساعت بایستم با همه عکس بگیرم، خسته می‌شم.

می‌خوام با پولام ویلا بخرم

عرفان برزین:  همه پولام رو بابام گذاشته تو بانک و قراره که باهاش برام یک ویلا بخرد. با بخش دیگه‌ای از پول هام هم چیزایی که دوست دارم را می‌خرم.

پدر عرفان: عرفان حسابی حواسش به حساب و کتاب‌های مالی‌اش هست و مدام با ماشین حساب پول‌هایش را محاسبه می‌کند «باخنده».

با امین حیایی از همه صمیمی‌تر هستم

عرفان برزین: بین بازیگرا از همه بیشتر با امین حیایی صمیمی‌ام و الان  هم باهاش در ارتباطم و بهش پیام می‌دم. من تو فیلم سینمایی «خوب، بد، زشت» باهاشون کار کردم.

عاشق فوتبال هستم

عرفان برزین: وقتی تو خونه هستم بیشتر وقت ها فوتبال بازی می‌کنم و تلویزیون می‌بینم و با خواهرم هم بازی می‌کنم. من عاشق آبجیم هستم.

ویدیوی بدنسازی عرفان برزین

 

 

 

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب برادر حبیب سریال لیسانسیه ها بزگ شده و الان میخاد ویلای لاکچری بخره+عکس و بیوگرافی

خواهر ندار و خواهر دارا

خواهر ندار و خواهر دارا: دو تا خواهر بودند. یکى ندار و دیگرى دارا بود. خانه‌هاى آنها روبه‌روى هم بود. خواهر ندار نسبت به خواهر خود محبت زیادی داشت. اما خواهر دارا این محبت را جمل بر چاپلوسی می دانست و فکر می کرد که خواهرش به خاطر پولش با او مهربان است. لذا علاقه ای نداشت به خواهر خود کمکی گند….

خواهر ندار و خواهر دارا

خواهر ندار آبستن بود. یک روز خواهر دارا داشت نان مى‌پخت. زن ندار گرسنه‌اش بود، چندبار به بهانه گرفتن آتش به خانهٔ خواهر خود رفت بلکه او تعارفى بکند اما خواهر دارا اصلاً به‌روى خودش نیاورد. بار آخر که خواهر ندار رفت سر تنور تا آتش بردارد دید یک توتک آنجا افتاده، آن‌را برداشت و زیر بغل خود گذاشت.

خواهر دارا متوجه شد توتک را از زیر بغل خواهر خود بیرون آورد و گفت: تو از نان هم نمى‌گذرى چه برسد به چیزهاى دیگر. رفت پیش صاحبخانهٔ خواهر خود و به او گفت که آنها را از خانه بیرون کند چون دزد هستند. شوهر زن ندار که آمد صاحبخانه به او گفت: اسبابتان را بردارید و از اینجا بروید.

ناچار هرچه داشتند جمع کردند و راه افتادند. توى راه به ساختمان نیمه‌تمامى رسیدند که مال تاجرى بود به او گفتند: آقا اجازه مى‌دهید. ما امشب تو حیاط شما بخوابیم؟ تاجر گفت: تا وقتى ساختمان تکمیل نشده مى‌توانید اینجا بمانید.

نیمه‌شب زن دردش گرفت و تا صبح درد کشید تا اینکه زائید. بچه را بالاى لنگى پیچید و خودش هم توى آفتاب، قوز کرد و نشست. یک دفعه دید از توى بخارى یک موش آمد یک اسکناس ده تومانى به دهان او گرفت و رفت توى آفتاب گذاشت بعد دو تا آورد و همین‌جور اسکناس آورد و کنار هم گذاشت تو آفتاب و شروع کرد روى آنها غلت زدن و بازى کردن

زن نشسته بود و موش را تماشا مى‌کرد. وقتى موش بازى‌اش تمام شد و خواست پول‌ها را برگرداند، زن سنگى به موش زد و او را کشت و پول‌ها را برداشت.

وقتى مرد به خانه آمد، زن پول‌ها را به او داد و ماجرا را براى او تعریف کرد. با آن پول‌ها خانه‌اى خریدند و مرد هم دکانى باز کرد و به کاسبى مشغول شد.

منبع : خواهر ندار و خواهر دارا
ـ قصه‌هاى مشدى‌ گلین‌خانم ـ ص ۲۲۴
ـ گردآورنده: ل. پ الول ساتن ویرایش اولریش مارتسولف، آذر امیرحسینى نیتهامر، سبک احمد وکیلیان
ـ نشر مرکز ـ چاپ اول ۱۳۷۴
(به نقل از فرهنگ افسانه‌هاى مردم ایران ـ جلد چهارم ـ على‌اشرف درویشیان و رضا خندان).

خواهر ندار و خواهر دارا

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب خواهر ندار و خواهر دارا

جدول پخش برنامه‌های انتخاباتی شبکه تهران برای ۱۶ اردیبهشت ماه