از خاطرات نوروز و ماه رمضان تا حضور در نقش «شاغلام»
- 21 بازدید
- 1 آوریل 2024
- اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب
در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛
جواد انصافی را بیشتر با هنرنمایی‌اش در رادیو و تلویزیون طی دهه‌ها می‌شناسیم. بازیگر نقش «عبدلی» در «عبدلی و اوستا» که در کنار امیر‌پارسی طنازی‌های شیرینی داشت که به دل می‌نشست و در نوع خود خلاقانه و طنازانه بود. او به‌عنوان بازیگر برمودا و در نقش شاغلام یکباره سروکله‌اش در دفتر کامران نجف‌زاده پیدا شده است.
جواد انصافی بازیگر و کارگردان درباره حضورش در برنامه «برمودا» گفت: برنامه «برمودا» از نظر من ارزش‌های مطبوعات و ژورنالیستی را معرفی می‌کند. شخصیت‌هایی که در برنامه حضور پیدا می‌کنند و سوالاتی که مطرح می‌شود آنقدر زیباست که با آن مخاطب چیز‌های جدیدی از آن شخصیت متوجه می‌شود.
وی ادامه داد: نقش شاغلام را در «برمودا» دارم که یک آبدارچی است درصورتی که فقط یک آبدارچی ساده نیست بلکه آدمی است که سواد دارد و تلاش می‌کند در جایی که چند نسل کار مطبوعاتی انجام می‌دهند از بین نرود و در کنار این گروه باشد.
انصافی عنوان کرد: ما در این تحریریه برای مهمانان دمنوش‌هایی می‌آوریم که خاصیت آن‌ها را شعرگونه مطرح می‌کنیم و تمام اشعار در ملودی‌های فولکلور این مرز و بوم وجود دارد. اتفاقا مخاطبانی که بالای ۵۰ تا ۶۰ ساله هستند و با من ارتباط می‌گیرند درباره این ملودی‌ها صحبت می‌کنند و از گفتن خاصیت‌های دم‌نوش‌ها استقبال می کنند.
این بازیگر پیشکسوت درباره خاطره همزمانی ماه رمضان و نوروز گفت: خاطرم هست آن سال‌های دور که همزمانی اتفاق می‌افتد کارمند بودیم با دوستانی که رودربایستی نداشتیم روز‌ها برای عید دیدنی می‌رفتیم چه عیب دارد چیزی نمی‌خوردیم و می‌گفتیم ما اینجا با کلام شما دهانمان شیرین شده است و به دیدار دوستان دیگر بعد از افطار می‌رفتیم.
وی درباره حال و هوای نوروز توضیح داد: درباره نوروز همیشه به یاد دارم مادرم می‌گفت شب عید سبزی پلو با ماهی یا سبزی پلو با کوکو بخوریم می‌گفتیم چرا می‌گفت برای اینکه به کوکو نیفتید و چیزی را گم نکنید. آن زمان نمی‌دانستم چیست، اما زمانی که خودم پژوهش درباره نوروز انجام دادم دلایل مشخص خوردن این غذا‌ها در شب عید را متوجه شدم.
انصافی درباره عیدی گرفتن در نوروز عنوان کرد: در بچگی به ما تخم مرغ پخته با رنگ‌های مختلف عیدی می‌دادند و با دوستانم جمع می‌شدیم و با تخم مرغ‌ها بازی می‌کردیم و خاطرات جذابی برای ما رقم می‌خورد.
