همه چیز درباره فیلم پرحاشیه بی بدن
- 19 بازدید
- 3 فوریه 2024
- اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب
فیلم بی بدن اولین ساخته سینمایی مرتضی علیزاده احتمالا یکی از فیلمهای مهم و جنجالی جشنواره چهل و دوم فیلم فجر است. فیلمی که هنوز نمایش داده نشده برایش حسابی سر و صدا راه افتاده و حتی برخی سایتها اقدام به نقد فیلم کردند. حالا داستان چیست؟ در ادامه مطلب میخوانید.
اطلاعات کامل چهل و دومین جشنواره فیلم فجر
خلاصه داستان فیلم بی بدن
فیلم بی بدن ساخته مرتضی علیزاده فیلمی جنایی است که از یک پرونده قضایی مهم الهام گرفته است. آنطور که از خبرهای رسمی میآید فضای فیلم به یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ اشاره دارد. پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چندین بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت…
نقد و بررسی فوری فیلم بی بدن
نکته: این نقد و نوشتهها، نظر کوتاه ولی دستاول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!
احسان ناظمبکایی
فیلم برای پیگیران خبرهای جنایی و حوادث، کپی تقریباً نعل به نعلی از ماجرای واقعی آرمان و غزاله بود. ماجرایی که تا مدتها فضای رسانهای را تحت تاثیر خودش قرار داده بود. فیلم با وجود چنین بنمایهای در پیشبرد قصه و شخصیتها دچار بحران است. هر چقدر کاظم دانشی پارسال در علفزار تا حد زیادی موفق عمل کرده بود اما این بار در قامت نویسنده، نتوانسته بود چیدمان درستی انجام دهد. شخصیتها عقبهای نداشتند و به طور مثال مشخص نبود پدر ارغوان با بازی سروش صحت چه کاره است. چه شغلی دارد که چنین درگیر کار شده و از تربیت دخترش غافل مانده یا نقش مادر سروش با بازی گلاره عباسی چون از آب و گل در نیامده بود، دیالوگهای نچسبی داشت. نکته دیگر که لو دادن اساسی قصه بود که کاملاً بیربط بود. صحنه ملاقات پدر و پسر در اتاق ملاقات زندان که به طور کلی معمای داستان را ناگهانی و تزریقی، حل میکرد و جای هیچ شبههای را باقی نمیگذاشت. جای سکانسی که میتوانست درخشانترین سکانس فیلم و گرهگشا باشد خیلی ساده از دست میرود و تبدیل به یکی از اشتباهترین سکانس ها میشود. نهایتاً بیبدن فیلمی پرهیاهو و بدون عقبه و عمق است.
۳ نکته از فیلم:
- سکانس بر باد رفته پدر و پسر در اتاق ملاقات
- کاش میدادند سروش صحت بازنویسی می کرد
- حرف از فضای مجازی و رسانه هست ولی دریغ از یک تیتر یا عکس یا صفحه
کمال پورکاوه
اولین ساخته بلند سینمایی مرتضی علیزاده، رنگ وبویی از آخرین ساخته نویسنده فیلمنامهاش ( کاظم دانشی با فیلم علفزار) را با خود به همراه دارد. یک درام دادگاهی که شخصیتهای متعددش با ارائه اطلاعات تازه در طول فیلم، میکوشند معمای شکلگرفته در ابتدای اثر را به مجراهای مختلفی وارد کرده و از این طریق ذهن مخاطب را برای کشف حقیقت ماجرایی که به وقوع پیوسته است به بازی بگیرد.
بیبدن با تاثیرپذیری از یک پرونده جنایی مشهور، سعی کرده قصه بارها تعریف شده رویارویی خانواده قاتل و مقتول را با اتکا به در مرکزیت قرار دادن شخصیتهای مختلف (از دوست و همکلاسی ارغوان گرفته تا همسر جدید پدر سروش و دخالت بازپرس در پرونده ) و داستانکهایی که بر سر راه قصه اصلی قرار میگیرد ( ماجرای عکسهایی که در کویر گرفته شده ) بتواند روایت متفاوتی از یک داستان کلیشهای به مخاطب ارائه کند.
در این بین اما شخصیتهای مختلفی که در هر لحظه از فیلم قسمتی از روایت فیلم را از زاویه دید خودشان به پیش میبرند، باعث شده فیلم آن تمرکز لازم برای ایجاد یک کشمکش دراماتیک را نداشته باشد. شاید بابت همین پراکندهگویی است که ماجرای تاثیرات شبکههای اجتماعی در روند پیشرفت پرونده هم در پی نگاه گذرا و توریستی فیلمساز از دست رفته و تاثیر چندانی بر مخاطب به جا نمیگذارد.
۳ نکته از فیلم:
- بازی در خور اعتنای النازشاکردوست
- بازی تحسین برانگیز گلاره عباسی
- تصویرسازی یک درام ملتهب
محمد تقیزاده
بی بدن از آن دست فیلمهایی است که بر پایه یک ایده اجتماعی جنجالی بنا نهاده شده است. تفاوت این فیلم با آثار مشابه این است که سعی کرده خوش ریتم باشد، جنجالی بودنش را تا انتها حفظ کند و به ظاهر تنها به استفاده ابزاری از یک ایده قتل عاشقانه در شهر تهران بسنده نکند.
فیلم پرداخت درستی ندارد و نه شخصیتی شکل میگیرد و نه روایت سر راستی از قصه قتل آرمان و غزاله تبیین میشود. فقط یک سری اتفاقات پشت سر هم با چاشنی التهاب و جنجال به تماشاگر نشان داده میشود و در نهایت بحث قصاص را مطرح میکند.
فیلم حامی قصاص است از همین رو به نظر نمی رسد برای جنجال هایی که پیرامون خانواده دو طرف ایجاد کرده، مشکلی برایش پیش بیاید. سازندگان به زیرکی از اقتباسی بودن جریان فیلم شانه خالی کردند.
انتخاب بازیگران از سروش صحت تا پژمان جمشیدی نا بجاست و تنها بازی شاکردوتس تا حدی باور پذیر است.
۳ نکته از فیلم:
- پرداخت نامناسب شخصیتها
- انتخاب بازیگران نامناسب
- استفاده ابزاری از یک داستان اجتماعی جنایی
پرونده غزاله و آرمان در فیلم بی بدن
اطلاعات منتشر شده در سایتهای خبری میگوید غزاله شکور (۱۳۷۳ – ۱۲ اسفند ۱۳۹۲) دختر ۱۹ سالهای بود که روز ۱۲ اسفند سال ۱۳۹۲ به دست دوستپسرش آرمان عبدالعالی (۱۹ اسفند ۱۳۷۴ – ۳ آذر ۱۴۰۰) کشته شد و جسدش هرگز پیدا نشد. آرمان عبدالعالی در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشت. روند طولانی رسیدگی به پرونده قتل غزاله شکور در نتیجه مفقودی جسد و همینطور صدور احکام متعدد اعدام و لغو در آخرین لحظات این پرونده را پیچیده کرد. عبدالعالی سرانجام در دادگاه مجرم شناخته و بامداد چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ به دار آویخته شد. از این پرونده به عنوان یکی از پیچیدهترین پروندههای جنایی ایران یاد می شود.
بازیگران و عوامل فیلم بی بدن
الناز شاکردوست و نوید پورفرج به عنوان بازیگران اصلی بی بدن معرفی شدهاند. الناز شاکردوست که در دهه اخیر با بازی در آثار مهم سینمایی از جمله شبی که ماه کامل شد و ابلق توجه منتقدان را به خود جلب کرده است در جدیدترین فعالیتش یکی از نقشهای اصلی فیلم بی بدن را به عهده گرفته است.
نوید پورفرج که با بازی در فیلم مغزهای کوچک زنگ زده نامش را به عنوان یک استعداد خوب در سینمای ایران معرفی کرده بود با بازی در آثار مهمی چون زالاوا و مغز استخوان ثابت کرد یکی از بازیگران درجه یک آینده سینمای ماست. بازی او در فیلم بی بدن میتواند به نقطه عطف کارنامه کاری پورفرج تبدیل شود.
سروش صحت هم که خودش با فیلم صبحانه با زرافهها در جشنواره فجر حضور دارد، دیگر بازیگر این فیلم است که در کنار گلاره عباسی نامش در ترکیب بازیگران آمده است. پژمان جمشیدی دیگر بازیگر اصلی این فیلم است که سابقه همکاری با کاظم دانشی در فیلم علفزار را داشته و حالا در یک فیلم دیگر با فیلمنامه دانشی حضور پیدا کرده است.
کاظم دانشی کارگردان مستعد و جوان ایران که پیش از این فیلم علفزار را ساخته بود، فیلمنامه بی بدن را نوشته و مصطفی احمدی که سابقه تهیه فیلم درخت گردو را در کارنامه دارد و با مهران مدیری برنامههایی نظیر دورهمی را تولید کرده، به عنوان تهیه کننده این اثر حاضر است. مهدی سعدی تدوینگر این فیلم است و حبیب خزاییفر آهنگساز مطرح سینما که شاهکار موسیقی زخم کاری از یادگاریهای اوست، آهنگسازی این فیلم را بر عهده دارد.
چند نکته درباره فیلم
- حاشیههای فیلم بی بدن از روزهای آخر دی ماه ۱۴۰۲ آغاز شد. جایی که سایت مشرق نیوز با اطلاعات کامل از فیلمنامه و سیر داستانی فیلم خواستار توقف پخش آن شد؛ آنطور که سایت مشرق نیوز ادعا کرده است فیلم بیبدن یک اثر جسور در نشان دادن جزئیات یک پرونده مهم قضایی است و ادعا کرده که خانواده عبدالعالی نسبت به ساخت این فیلم راضی نیستند.
- فشارها برای حذف این فیلم از فهرست آثار حاضر در جشنواره تا جایی بالا گرفت که برخی از نویسندگان توییتری که سابقه پروندهسازی برای فیلمها دارند بدون تماشای فیلم آن را اثری ضد امنیت ملی معرفی کردند!
- برخی شایعات حکایت از آن دارد که سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و موسسه تصویر شهر که سرمایهگذار این فیلم هستند تنها به شرط آنکه فیلم در بخش مسابقه پذیرفته شود، اجازه استفاده از برج میلاد و سینما ملت را به مسئولان جشنواره برای سینمای رسانهها میدهند.
حرفهای کارگردان فیلم درباره حاشیههای فیلم بی بدن
مرتضی حسین علیزاده کارگردان فیلم بیبدن درباره حاشیههایی که درباره فیلمش راه افتاد با رسانهها صحبت کرد که اینجا خلاصهاش را میخوانید:
- من فیلمی ساختهام و مخاطب هم میتواند روایت آن را به پروندههای واقعی منطبق بداند اما آنچه میتوانم به عنوان کارگردان «بیبدن» تأکید کنم این است که آن را بر اساس پرونده واقعی (آرمان و غزاله) نساختهام.
- نمیدانم با توجه به حجم بالای پستولید، آیا میتوانیم نسخه نهایی را به جدول اکران جشنواره برسانیم یا نه. همه کارها را داریم دقیقه نودی طی میکنیم و خدا کند بتوانیم فیلم را به جشنواره برسانیم. نسخهای از فیلم که هیأت انتخاب دید، در حدود ۶۸ دقیقه بود.
- بیتقوایی این رسانه این بود که خبرنگارش براساس همان نسخه اولیه فیلمنامه، گزارشنویسی کرده بود. یعنی برای فیلمی که ندیده بودند، اینگونه حاشیهسازی کردند و باعث شدند ما در ملتهبترین ایام تولید فیلم، درگیر حواشی شویم.
- فیلمنامههایی از این دست توسط مرکز رسانهای قوه قضاییه بررسی میشود و وقتی مشکلی با آن نداشته باشند، در فرآیند تولید آن، تعامل بسیار خوبی دارند. ما هم هیچ مشکلی در زمینه تعامل با قوه قضاییه برای این فیلم نداشتیم.
حرفهای عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر
کاظم دانشی | نویسنده: بی بدن از چند پرونده مشابه این چنینی نوشته شده و شایعههایی وجود دارد که از یک پرونده خاص بوده اما این طور نیست و همچون فیلمنامه «علفزار» از روی چند پرونده نوشته شده است. سینمای اجتماعی به مرحلهای رسیده که هرچه بخواهید بگویید به یک جا ربط پیدا میکند و اگر دنبال حقیقت باشی، تبدیل به جنجالگر و یاغی میشوی. من بچه این مملکت هستم و برای فیلمهایم میجنگم و میخواهم به اندازه خودش به آن بها بدهند. ما درباره حضور فیلم در جشنواره با شخص آقای امینی صحبت کردیم و بعد، ۲۳ آذر فیلم را کلید زدیم و در تاریخ مقرر هم شسته و رفته آن را تحویل دادیم. در صورتی که فیلمهایی که از سال قبل آماده بود الان ناقص نمایش داده شده است. من نمیگویم که بنهور ساختهایم، ادعایی نداریم. شبی که قرار بود فیلم در میان فیلم اولیها باشد میخواستیم فیلم را از جشنواره خارج کنیم ولی گفتند سوار کشتی شدهای و نمیتوانید خارج شوید. هرچه گفتیم سال آینده سوار کشتی میشویم، گفتند نه، کشتی سوراخ میشود. در جای خود از همراهیهای سازمان سینمایی قدردانی میکنم ولی اینطور نباشد که اگر اعتراض هم کردیم برخی رسانهها موضع بگیرند. سوال من این است که چرا باید فیلمنامه ما را قبل از اکران منتشر کنند؟ به چه حقی این اتفاق افتاده؟
او ادامه داد: ایران و این مملکت برای ما مهم است. جشنواره فجر برای همه ما مهم است. قبل از فیلم به همه گفتیم که فیلم را به فجر میدهیم و همه قبول کردند. ما فیلمی آبرودار و در شأن جشنواره و مخاطب آن، ساختیم نه فیلمی با پرده سبز که با تغییر سانس به جشنواره برسد. من با آقایان عباسیان و نیرومند صحبت کردم و میدانم که این فیلم توسط هیات انتخاب برگزیده شده بود ولی بخاطر یکسری دعواها در این بین، فقط فیلم قربانی شد.