با مهاجرت محمد صادقی بازیگر پرحاشیه سینما و تلویزیون ایرانی که در فضای مجازی حاشیه ساز شده، در ادامه این مطلب همراه ما باشید.
محمد صادقی، بازیگر پس از خروج از ایران هم اکنون در پاریس مستقر است.
محمد صادقی بازیگری که با رای دادگاه به‌جرم تشویق برای برهم‌زدن امنیت کشور به ۵ سال حبس محکوم شده بود در مصاحبه دیروز خود با بی بی سی اعلام کرد.
که به صورت قانونی از مرز ایران وارد ترکیه شده و هم اکنون در پاریس مستقر است.
محمد صادقی (زادهٔ ۱۳۳۶) بازیگر اهل ایران است.
او در سریال‌هایی مانند ولایت عشق (۱۳۷۹) و مختارنامه (۱۳۸۹–۱۳۹۰)، چهره‌های تاریخی را به تصویر کشید.
محمد صادقی در ۱۳۳۶ در مشهد به دنیا آ‌مد. او در ۱۷ سالگی دیپلم گرفت.
و در دو رشته صنایع غذایی، مکانیک ماشین های کشاورزی قبول شد.
اما به هیچ‌کدام از این رشته‌ها علاقه‌ای نداشت و برخلاف میلش برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت.
صادقی در آمریکا در دانشگاه ایالتی ویسکانسین در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا در رشته علوم ارتباطات و ارتباطات جمعی و هنرهای ارتباطی، تحصیل کرد.
او همچنین برای تکمیل تحصیلات بازیگری در چند مدرسه بازیگری از جمله مدرسه سنفورد مایزنر و لی استراس برگا تحصیل کرد.
او در سال ۱۳۷۰ به ایران بازگشت.
گردآوری: نیمکت خبر
فیلم بی بدن اولین ساخته سینمایی مرتضی علیزاده احتمالا یکی از فیلم‌های مهم و جنجالی جشنواره چهل و دوم فیلم فجر است. فیلمی که هنوز نمایش داده نشده برایش حسابی سر و صدا راه افتاده و حتی برخی سایت‌ها اقدام به نقد فیلم کردند. حالا داستان چیست؟ در ادامه مطلب می‌خوانید.
اطلاعات کامل چهل و دومین جشنواره فیلم فجر
فیلم بی بدن ساخته مرتضی علیزاده فیلمی جنایی است که از یک پرونده قضایی مهم الهام گرفته است. آنطور که از خبرهای رسمی می‌آید فضای فیلم به یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ اشاره دارد. پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چندین بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت…
نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!
فیلم برای پیگیران خبرهای جنایی و حوادث، کپی تقریباً نعل به نعلی از ماجرای واقعی آرمان و غزاله بود. ماجرایی که تا مدت‌ها فضای رسانه‌ای را تحت تاثیر خودش قرار داده بود. فیلم با وجود چنین بن‌مایه‌ای در پیشبرد قصه و شخصیت‌ها دچار بحران است. هر چقدر کاظم دانشی پارسال در علفزار تا حد زیادی موفق عمل کرده بود اما این بار در قامت نویسنده، نتوانسته بود چیدمان درستی انجام دهد. شخصیت‌ها عقبه‌ای نداشتند و به طور مثال مشخص نبود پدر ارغوان با بازی سروش صحت چه کاره است. چه شغلی دارد که چنین درگیر کار شده و از تربیت دخترش غافل مانده یا نقش مادر سروش با بازی گلاره عباسی چون از آب و گل در نیامده بود، دیالوگ‌های نچسبی داشت. نکته دیگر که لو دادن اساسی قصه بود که کاملاً بی‌ربط بود. صحنه ملاقات پدر و پسر در اتاق ملاقات زندان که به طور کلی معمای داستان را ناگهانی و تزریقی، حل می‌کرد و جای هیچ شبهه‌ای را باقی نمی‌گذاشت. جای سکانسی که می‌توانست درخشان‌ترین سکانس فیلم و گره‌گشا باشد خیلی ساده از دست می‌رود و تبدیل به یکی از اشتباه‌ترین سکانس ها میشود. نهایتاً بیبدن فیلمی پرهیاهو و بدون عقبه و عمق است.
۳ نکته از فیلم:
اولین ساخته بلند سینمایی مرتضی علیزاده، رنگ و‌بویی از آخرین ساخته نویسنده فیلمنامه‌اش ( کاظم دانشی با فیلم علفزار) را با خود به همراه دارد. یک درام دادگاهی که شخصیت‌های متعددش با ارائه اطلاعات تازه در طول فیلم، می‌کوشند معمای شکل‌گرفته در ابتدای اثر را به مجراهای مختلفی وارد کرده و از این طریق ذهن مخاطب را برای کشف حقیقت ماجرایی که به وقوع پیوسته است به بازی بگیرد.
بیبدن با تاثیرپذیری از یک پرونده جنایی مشهور، سعی کرده قصه بارها تعریف شده رویارویی خانواده قاتل و مقتول را با اتکا به در مرکزیت قرار دادن شخصیت‌های مختلف (از دوست و همکلاسی ارغوان گرفته تا همسر جدید پدر سروش و دخالت بازپرس در پرونده ) و داستانک‌هایی که بر سر راه قصه اصلی قرار میگیرد ( ماجرای عکس‌هایی که در کویر گرفته شده ) بتواند روایت متفاوتی از یک داستان کلیشه‌ای به مخاطب ارائه کند.
در این بین اما شخصیت‌های مختلفی که در هر لحظه از فیلم قسمتی از روایت فیلم را از زاویه دید خودشان به پیش می‌برند، باعث شده فیلم آن تمرکز لازم برای ایجاد یک کشمکش دراماتیک را نداشته باشد. شاید بابت همین پراکنده‌گویی است که ماجرای تاثیرات شبکه‌های اجتماعی در روند پیشرفت پرونده هم در پی نگاه گذرا و توریستی فیلمساز از دست رفته و تاثیر چندانی بر مخاطب به جا نمی‌گذارد.
۳ نکته از فیلم:
بی بدن از آن دست فیلم‌هایی است که بر پایه یک ایده اجتماعی جنجالی بنا نهاده شده است. تفاوت این فیلم با آثار مشابه این است که سعی کرده خوش ریتم باشد، جنجالی بودنش را تا انتها حفظ کند و به ظاهر تنها به استفاده ابزاری از یک ایده قتل عاشقانه در شهر تهران بسنده نکند.
فیلم پرداخت درستی ندارد و نه شخصیتی شکل میگیرد و نه روایت سر راستی از قصه قتل آرمان و غزاله تبیین میشود. فقط یک سری اتفاقات پشت سر هم با چاشنی التهاب و جنجال به تماشاگر نشان داده میشود و در نهایت بحث قصاص را مطرح میکند.
فیلم حامی قصاص است از همین رو به نظر نمی رسد برای جنجال هایی که پیرامون خانواده دو طرف ایجاد کرده، مشکلی برایش پیش بیاید. سازندگان به زیرکی از اقتباسی بودن جریان فیلم شانه خالی کردند.
انتخاب بازیگران از سروش صحت تا پژمان جمشیدی نا بجاست و تنها بازی شاکردوتس تا حدی باور پذیر است.
۳ نکته از فیلم:
اطلاعات منتشر شده در سایت‌های خبری میگوید غزاله شکور (۱۳۷۳ – ۱۲ اسفند ۱۳۹۲) دختر ۱۹ سالهای بود که روز ۱۲ اسفند سال ۱۳۹۲ به دست دوست‌پسرش آرمان عبدالعالی (۱۹ اسفند ۱۳۷۴ – ۳ آذر ۱۴۰۰) کشته شد و جسدش هرگز پیدا نشد. آرمان عبدالعالی در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشت. روند طولانی رسیدگی به پرونده قتل غزاله شکور در نتیجه مفقودی جسد و همین‌طور صدور احکام متعدد اعدام و لغو در آخرین لحظات این پرونده را پیچیده کرد. عبدالعالی سرانجام در دادگاه مجرم شناخته و بامداد چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ به دار آویخته شد. از این پرونده به عنوان یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های جنایی ایران یاد می شود.
الناز شاکردوست و نوید پورفرج به عنوان بازیگران اصلی بی بدن معرفی شده‌اند. الناز شاکردوست که در دهه اخیر با بازی در آثار مهم سینمایی از جمله شبی که ماه کامل شد و ابلق توجه منتقدان را به خود جلب کرده است در جدیدترین فعالیتش یکی از نقش‌های اصلی فیلم بی بدن را به عهده گرفته است.
نوید پورفرج که با بازی در فیلم مغزهای کوچک زنگ زده نامش را به عنوان یک استعداد خوب در سینمای ایران معرفی کرده بود با بازی در آثار مهمی چون زالاوا و مغز استخوان ثابت کرد یکی از بازیگران درجه یک آینده سینمای ماست. بازی او در فیلم بی بدن می‌تواند به نقطه عطف کارنامه کاری پورفرج تبدیل شود.
سروش صحت هم که خودش با فیلم صبحانه با زرافه‌ها در جشنواره فجر حضور دارد، دیگر بازیگر این فیلم است که در کنار گلاره عباسی نامش در ترکیب بازیگران آمده است. پژمان جمشیدی دیگر بازیگر اصلی این فیلم است که سابقه همکاری با کاظم دانشی در فیلم علفزار را داشته و حالا در یک فیلم دیگر با فیلمنامه دانشی حضور پیدا کرده است.
کاظم دانشی کارگردان مستعد و جوان ایران که پیش از این فیلم علفزار را ساخته بود، فیلمنامه بی بدن را نوشته و مصطفی احمدی که سابقه تهیه فیلم درخت گردو را در کارنامه دارد و با مهران مدیری برنامه‌هایی نظیر دورهمی را تولید کرده، به عنوان تهیه کننده این اثر حاضر است. مهدی سعدی تدوینگر این فیلم است و حبیب خزایی‌فر آهنگساز مطرح سینما که شاهکار موسیقی زخم کاری از یادگاری‌های اوست، آهنگسازی این فیلم را بر عهده دارد.
مرتضی حسین علیزاده کارگردان فیلم بیبدن درباره حاشیه‌هایی که درباره فیلمش راه افتاد با رسانه‌ها صحبت کرد که اینجا خلاصه‌اش را می‌خوانید:
کاظم دانشی | نویسنده: بی بدن از چند پرونده مشابه این چنینی نوشته شده و شایعه‌هایی وجود دارد که از یک پرونده خاص بوده اما این طور نیست و همچون فیلمنامه «علفزار» از روی چند پرونده نوشته شده است. سینمای اجتماعی به مرحله‌ای رسیده که هرچه بخواهید بگویید به یک جا ربط پیدا میکند و اگر دنبال حقیقت باشی، تبدیل به جنجال‌گر و یاغی می‌شوی. من بچه این مملکت هستم و برای فیلم‌هایم می‌جنگم و میخواهم به اندازه خودش به آن بها بدهند. ما درباره حضور فیلم در جشنواره با شخص آقای امینی صحبت کردیم و بعد، ۲۳ آذر فیلم را کلید زدیم و در تاریخ مقرر هم شسته و رفته آن را تحویل دادیم. در صورتی که فیلم‌هایی که از سال قبل آماده بود الان ناقص نمایش داده شده است. من نمی‌گویم که بنهور ساخته‌ایم، ادعایی نداریم. شبی که قرار بود فیلم در میان فیلم اولی‌ها باشد می‌خواستیم فیلم را از جشنواره خارج کنیم ولی گفتند سوار کشتی شده‌ای و نمی‌توانید خارج شوید. هرچه گفتیم سال آینده سوار کشتی می‌شویم، گفتند نه، کشتی سوراخ میشود. در جای خود از همراهی‌های سازمان سینمایی قدردانی میکنم ولی اینطور نباشد که اگر اعتراض هم کردیم برخی رسانه‌ها موضع بگیرند. سوال من این است که چرا باید فیلمنامه ما را قبل از اکران منتشر کنند؟ به چه حقی این اتفاق افتاده؟
او ادامه داد: ایران و این مملکت برای ما مهم است. جشنواره فجر برای همه ما مهم است. قبل از فیلم به همه گفتیم که فیلم را به فجر می‌دهیم و همه قبول کردند. ما فیلمی آبرودار و در شأن جشنواره و مخاطب آن، ساختیم نه فیلمی با پرده سبز که با تغییر سانس به جشنواره برسد. من با آقایان عباسیان و نیرومند صحبت کردم و میدانم که این فیلم توسط هیات انتخاب برگزیده شده بود ولی بخاطر یکسری دعواها در این بین، فقط فیلم قربانی شد.
در این بخش از سایت ایران ناز بیوگرافی مبینا نصیری و عکس های شخصی این مجری پرحاشیه صدا و سیما را گردآوری کرده ایم. همین چند روز پیش بود کـه یک آقایی جلوی صدا و سیما بـه خاطر علاقه شدید بـه این مجری از هوش رفت و اورژانس وی را با خود برد، آن مرد میگفت: خانم نصیری مـن عاشقتم! توروخدا با مـن ازدواج کن! از این دست حواشی بـه تعداد زیاد در کارنامه این مجری محبوب پیدا می شود.
مبینا نصیری زادۀ ۵ اردیبهشت ۱۳۶۸ در شهر تهران می باشد. او کـه از زمان کودکی بـه این حرفه علاقمند بود نخست توسط صدا و از طریق رادیو با مردم هم صحبت شد. سال هـای فعالیت در رادیو با موفقیت سپری شد تا جایی کـه عنوان بهترین گویندگی «آنونس» در جشنواره رادیو جوان را ازآن خود کرد.
مبینا نصیری کار خودرا از گویندگی در رادیو جوان و برنامه صدای آشنا شروع کرد و از همین طریق فرصت اجرا در تلوزیون و برنامه آفتابگردون شبکه دو را پیدا کرد، در پی آن برنامه های زیتون و جوانی شبکه جام جم، برنامه صعود و مکتب خانه غیرانتفاعی شبکه آموزش، سیمای خانواده و صبح بخیر ایران، سال تحویل ۱۳۹۳ امروز هنوز تموم نشده، شبکه هر ایرانی، ویژه برنامه های روز زن، روز دختر و …. را در شبکه یک اجرا کرد.
مبینا نصیری مترجم زبان انگلیسی و مدرس دانشگاه اسـت و بـه سفر،عکاسی، موسیقی، نوازندگی پیانو، نویسندگی، ترجمه، و هم چنین آشپزی، طراحی دکور و بخصوص اجرای زنده علاقه دارد. وی هم چنین اجرای برنامه این جا ایران اسـت را بر عهده داشت. هم چنین اجرای برنامه شب غربی در شبکه استانی همدان را عهده دار بوده اسـت.
دردسر واژه «جگر» برای مجری زن صدا و سیما
مبینا نصیری کـه پیشتر دریک برنامه زنده خطاب بـه مجری مرد مقابلش در خصوص یکی از پیامکهای مردم ابتدا سکوت و وقتی با اصرار این مجری مواجه شد بـه او گفت: نوشته اند جگر! کـه این دیالوگ حواشی فراوانی بـه دنبال داشت. مدت هاست حرفی نزدم و سکوت کردم…. اما ظاهراً از این سکوت ره بـه جایی نتوان برد… حرف ها زده شد… کنایه ها شنیدم….
حتی از برخی همکاران همیشه حق بـه جانب کـه اتفاقا تلویزیون رو ملک پدری شون می دونن تهمت ها و توهین هایی شنیدم کـه دلم کـه نه وجودم رو مجروح کرد. ۲ سال پیش حوالی مهر در دومین روز از حضورم در برنامه امروز هنوز تموم نشده حاضر شدم. نویسنده مطلبی بـه مـن داد برای خوندن کـه اتفاقا پیامک بیننده های برنامه هم نبود و حاصل تراوشات ذهنی نویسنده برنامه بود.
در پایان یک جمله، کلمه ای نوشته شده بودو قرار بود کـه مـن بدون گفتن عبارت دقیق با اون کلمه شوخی کنم و البته اشاره ای هم بـه شخصیت عروسکی کلاه قرمزی داشت.. همکار بنده اما بدون اطلاع از سناریو ودر حالی کـه اصلا حق دخالت در ایتم مـن رو نداشت چیزهایی گفت و مـن برای این کـه بهشون بگم دست بردار و بذار کارم رو انجام بدم ناچار شدم غیر مستقیم اشاره کنم بلکه ایشون از دخالت در کار مـن منصرف بشه…
کامران نجف زاده و خبر بیست و سی اما علیرغم انتظاری کـه میرفت غیرحرفه ای عمل کردند و بدون خاطرجمعی از واقعیت ماجرا بـه آن انچه روی انتن دیده بودند بسنده کردند و با سال ها ابروی کاری مـن بازی کردند و موجبات توهین های سرشاری رو بـه مـن فراهم کردند. فردای اون روز مدیر شبکه نویسنده رو اخراج کرد و مـن دو سال تمام خونه نشین شدم… البته هستند کسانی کـه حرف هایی بسیار تندتر و اشتباهاتی بسیار زشت تر انجام دادند.
اما از اونجاییکه مـن نه پدرم فلانیه و نه عموم بهمانی رها شدم و اونها اما در کمال ارامش بـه کارشون ادامه میدن….مـن مبینا نصیری هستم.. مجری کـه تنها و بدون کمک احدی دونه دونه پله های گویندگی و اجرا رو بالا اومدم و از اجرای ایتم بسیار کوچیکی در رادیو صدای اشنا کارم رو شروع کردم.. بارها برای رادیو تست فرستادم اما حتی صدام شنیده نشد.. با زحمت و استخون خورد کردن تازه داشتم پا می‌گرفتم
مـن مبینا نصیری هستم… دختری کـه نه بـه کسی باج داد و نه التماس کرد.. پشت صحنه ای ندارم و ایمان دارم خداوند بهترین روزی دهنده هاست مـن هر شب انتن زنده تلویزیونی ندارم مـن خانواده گردن کلفتی ندارم کـه اگر هر اتفاقی برام افتاد مثل خیلی ها ظرف یک هفته مشکلم رو حل کنند… مـن دختر جانبازی هستم کـه نه دنبال بالا بردن درصد جانبازیش بود نه حتی دنبال نشونه و مدرکی ازش
مـن این جا هستم درکنار شـما و زیر سایه مرتضی علی…. انتها باید بگم ناظر پخش اون برنامه بلافاصله بعد از اون بخش بـه داخل استودیو امد و اون برگه گرفت و نه تنها دید کـه نوشته نویسنده بوده بلکه اون رو ضمیمه گزارشش کرد… تمامی همکاران مـن در داخل استودیو هم گواه این مدعا و شاهد این ماجرا هستند…، دوستانی هم کـه تمایل دارند از صحت این ماجرا با خبر بشند با حراست تلویزیون تماس بگیرند….
در ششمین جشنواره مد و لباس فجر، امسال برای نخستین بار بعد از انقلاب بـه پوشش مجریان زن در تلویزیون پرداخته شد و طی این مراسم از مبینا نصیری برای ترویج پوشش ایرانی برگرفته از هنر معماری ایرانی اسلامی در تلویزیون تقدیر شد.
مبینا نصیری کـه اوایل امسال نیز برای استفاده از مانتویی با طرح کاشی کاری های ایرانی اسلامی توجه رسانه ها رابه خود جلب کرده بود، می گوید: «در همه ی جای دنیا مد و لباس یک صنعت مهم و درآمدزا اسـت کـه بخش مهمی ازهویت فرهنگی هر کشوری نیز اسـت،..
مـن نیز سعی کردم با استفاده از طرح های زیبا و خوش رنگ و لعاب معماری ایرانی اسلامی بخشی از این زیبایی‌های تاریخی و فراموش شده را از طریق لباس ودر قاب تلویزیون احیا کنم کـه خوشبختانه با اقبال وسیعی از سوی خانم‌ها مواجه شد، خوشحالم کـه دریک جشنواره رسمی بـه وضعیت پوشش مجری‌های زن پرداخته شد.»
خانم نصیری کار اجرا را چطور و با چـه برنامه‌ای شروع کردید؟ شاید جزو معدود مجریان سازمان باشم کـه با تست وارد رادیو تلویزیون و کار اجرا شدم. رادیو جوان فراخوانی برای استخدام مجری صادر کرده بودو مـن برای تست مراجعه کرده و انتخاب شدم. جالب این کـه بـه محض ورود برنده جایزه بهترین گوینده آنونس از جشنواره رادیو جوان شدم.
پس ازآن وارد بخش تلویزیون شدم و کارم را از شبکه یک و برنامه «سینمای خانواده» شروع کردم. در چـه برنامه‌هایی حضور داشتید و کدام برنامه رابه لحاظ محتوا و ساختار بیشتر دوست دارید؟ برنامه‌هایی کـه درسال‌های اخیر اجرا کرده‌ام بسیار زیاد و متنوع بوده‌اند اما در برنامه‌ای کار اجرا را بر عهده داشتم بنام شبکه هر ایرانی کـه برنامه‌ای بسیار جالب بود.
این برنامه از شبکه یک سیما پخش میشد ودر این برنامه و پس از انقلاب مـا برای نخستین بار برای مردم ترانه پخش می کردیم. این برنامه بسیار پرطرفدار بودو ارتباط گرم و صمیمانه‌ای کـه در حین اجرای برنامه با مردم داشتم را بسیار دوست داشتم و برایم جذاب بود. اجرای آن برنامه همواره جزو خاطرات خوبم محسوب می شود.یک ویژه برنامه هم بـه مناسبت عید فطر همراه با همکارم آقای محمد سلوکی اجرا کردم.
کـه آن برنامه هم جزو خاطرات خوبم از دوره کاری بـه حساب می آید. طبق معمول در اجراهای دو نفره مجری مقابل مدام سعی می کند فرصت اندکی برای حرف زدن در اختیار شـما قرار دهد و دوربین را متعلق بخود کند اما آقای سلوکی با این کـه در آن دوران سابقه و تجربه شان خیلی بیشتر از مـن بود چنین کاری نکردند و این فرصت رابه مـن دادند کـه بتوانم در اجرا مشارکت برابر داشته باشم.
ایرادی کـه همیشه بـه مجریان صداوسیما گرفته می شود این اسـت کـه در انتخاب لباس‌هایشان و ست کردن انها خوش‌سلیقه نیستند و دقت کافی ندارند. فکر می کنید چرا مجریان تلویزیون دراین باره وسواس لازم را ندارند؟ این انتقاد را تا حدی قبول دارم اما باید بگویم درسال‌های اخیر روی این موضوع دقت بیشتری میشود.
شاید درسال‌های گذشته مجریان محدودیت بیشتری در انتخاب پوشش و یا حتی رنگ لباس خود داشتند و بهمین علت چندان نمی‌توانستند اعمال سلیقه داشته باشند. بـه‌خصوص این موضوع در مورد مجریان زن شدت بیشتری داشت اما در دو سه سال اخیر فضایی بـه وجود آمده کـه مـا حتی میتوانیم از طراحان لباس کمک بگیریم. خلاصه مردم فکر نکنند مـا مجریان خوش‌سلیقه نیستیم. «میخندد»
خوشبختانه مدیران تلویزیون بـه این نتیجه رسیده‌اند کـه لباس ودر کل ظاهر یک مجری می تواند در انتخاب یک برنامه تاثیر مستقیم داشته باشد. درواقع مـا می توانیم با حفظ چهارچوب‌هایی کـه دین و شرع مشخص کرده‌اند خوش‌پوش باشیم و لباس‌های زیبا بر تن کنیم و پوشش‌مان طوری باشد کـه در قاب تصویر شیک باشد و مردم دوست داشته باشند. مـن مطالعه بسیاری در حوزه زبان بدن داشتم.
خانم مجری معروف مبینا نصیری هنوز ازدواج نکرده و مجرد اسـت
نکته‌ای از یک کتاب بـه یاد دارم کـه در آن عنوان شده بود قضاوت مردم در مورد یک برنامه و مجریان در همان چند ثانیه ابتدایی رخ میدهد. بـه این معنا کـه قضاوت ابتدایی تنها از روی ظاهر رخ می دهد، یعنی از روی لباس و چهره یک فرد و زبان بدن و بعد ازآن صدای یک مجری و تازه بعد از این مراحل اسـت کـه مخاطب توجه میکند بـه این نکته کـه مجری چـه میگوید ودر باره چـه موضوعی صحبت می کند.
شـما لباس‌های‌تان را چطور انتخاب میکنید و چـه اِلمان هایی را درنظر میگیرید کـه بر جذابیت برنامه افزوده شود؟ مـن بسیار ایرانگردی کرده‌ام و ابنیه تاریخی و موزه های زیادی را دیده‌ام و از معماری‌های اصیل و زیبای ایرانی بازدید و عکاسی کرده‌ام. از ابتدای سال گذشته خیلی سعی کردم از این طرح‌های زیبا روی لباس‌هایم استفاده کنم و از آن ها بعنوان نمادهایی فرهنگی روی لباس بهره بگیرم.
بسیار مایل بودم از تاریخ، هنر، معماری و نمادهای سنتی و ملی و باستانی‌مان استفاده کرده و لباس‌هایم را منقش بـه این آثار کنم. با چند طراح لباس دراین باره صحبت کردم و هربار از معماری یک ابنیه تاریخی روی لباس‌هایم استفاده می کردم. برای مثال طرح هایی از معماری مسجد نصیرالملک، مسجد وکیل، طرح کاشی‌کاری‌های سنتی و…
روی مانتوهایم اجرا کردیم و بسیار مورد توجه قرار گرفت و بازتاب بسیار خوبی داشت ودر اخبار نیز منعکس شد.جالب اسـت بدانید مانتویی کـه طرح کاشی‌کاری سنتی روی آن کار شده بود را خیلی زود در ویترین مغازه‌ها دیدم و یا تعداد زیادی از دوستان دور و نزدیکم و کاربران صفحه اینستاگرامم از مـن درباره مانتوهایم سوال می کنند کـه آن ها را از کجا تهیه می کنم. وقتی این بازتاب را دیدم بسیار خوشحال شدم.
متوجه شدم مردم چقدر ریزبین و دقیق و هستند و اگر ایده یا طرح جدید داشته باشیم می بینند و دنبال میکنند ودر صورتی کـه دوست داشته باشند بـه شیوه‌های مختلف اعلام میکنند. انتخاب شـما بعنوان مجری خوش‌پوش تلویزیون هم یکیدیگر از دستاوردهای دقت نظر و خلاقیت‌تان در انتخاب لباس بود. دراین باره چـه حسی دارید؟ واقعا خستگی یکسال تحقیق و مشورت و جلسه گذاشتن برای انتخاب طرح لباس‌ها از تنم بیرون رفت و بسیار خوشحال شدم.
انتخاب مجری خوش پوش برای نخستین بار پس از انقلاب در ایران ودر جشنوار مد و لباس فجر رخ داد و برای مـن کـه در طی سال گذشته وقت زیادی برای انتخاب طرح لباس‌هایم گذاشته بودم مثل این بود کـه کارم نتیجه داده کـه برایم رضایت‌بخش بود چقدر اهل مطالعه درباره مد و استایل و ترکیب رنگ‌ها و… هستید؟ بعنوان یک هنرمند نگاهی هنری بـه این قضیه دارم و تا حدی با ترکیب‌بندی رنگ‌ها آشنا هستم.
بـه خصوص این کـه مدتی اسـت نقاشی می کشم و پتینه کار می کنم و این موضوع هم بر دیدگاهم نسبت بـه رنگ‌ها و طیف رنگ‌بندی‌ها تاثیر گذاشته اسـت. این مساله در انتخاب رنگ لباس‌هایم نیز کمک بزرگی بـه مـن کرده اسـت.
البته درنظر داشته باشید مـا همان گونه دستمان برای انتخاب رنگ و طرح لباس باز نیست اما شخصا تمام سعی‌ام را می کنم کـه در همین بازه محدود هم بهترین‌ها را انتخاب کنم تا مردم دوست داشته باشند.
خدا را شکر تا بحال همین طور بوده و هم اکنون طوری شده اسـت کـه مردم در مراسم مختلف حتی اگر چهره‌ام را نشناسند از روی لباس‌هایم مـن را می‌شناسند. «میخندد» این اتفاق برایم جذاب و دلگرم‌کننده اسـت. امیدوارم انتخاب طرح‌های سنتی و زیبا هم در میان مجریان و هم در میان بانوان گسترش پیدا کند.
خانم نصیری سال گذشته از نظر کاری برایتان چطور بود؟ سالی بسیار پرکار را پشت سر گذاشتم. شاید بتوانم بگویم مـن پرکارترین مجری زن تلویزیون درسال گذشته بودم. یادم هست در ماه رمضان در چهار برنامه مختلف اجرا داشتم. شبکه یک برنامه «سیمای خانواده»، شبکه تهران برنامه «باغ رمضان»، شبکه جام جم «خانه مهر» و شبکه سلامت یک مسابقه با اجرای مـن روی آنتن میرفت.
اینروزها حسابی احساس خستگی می کنم و نیاز بـه تعطیلاتی برای استراحت و آرامش دارم. بـه طوری‌که فکر میکنم چـه خوب اسـت بتوانم شش ماه استراحت کنم. «میخندد» با انرژی و انگیزه‌ای کـه در شـما میبینم بعید اسـت بتوانید شش ماه از کار اجرا دور باشید. برای سال جدید قرار اسـت اجرای کدام برنامه‌ها را برعهده داشته باشید؟ صحبت‌هایی شده اسـت برای برنامه‌ای کـه در آن قرار اسـت دکور خانه‌ها عوض شود.
بـه این صورت کـه مثلاً دکور خانه‌ای راکه وسایلش قدیمی و دکورش کهنه شده عوض کنیم و از نمادهای ایرانی در آن استفاده کنیم. نام برنامه هم «دکور ایرانی» اسـت.دراین نوع دکور از ترکیب سنت و مدرنیته استفاده خواهیم کرد کـه ترکیبی کاملا ایرانی بـه دست بیاوریم. این برنامه در مرحله پیش‌تولید اسـت و بسیار بـه نتیجه آن خوشبین هستم.
در روزهای ابتدایی سال ۱۳۹۶ و نوروز قرار داریم و دوست دارم یک سوال نوروزی هم از شـما بپرسم تا با حال و هوای اینروزها هماهنگ باشد. در تعطیلات نوروزی چـه میکنید و کلا از حس و حالتان در اینروزها بگویید. در تعطیلات نوروز بـه شمال کشور و روستایی زیبا می روم کـه استراحت کرده ودر کنار خانواده آرامش داشته باشم. دراین روستا نه خبری از اینترنت هست و نه از هیاهو و سروصدای شهر.
در مورد حس و حالم در روزهای واپسین سال و روزهای نوروز باید بگویم حس بسیار خوبی دارم. درخانه تکانی کمک میکنم و خیلی دوست دارم سفره هفت‌سین را خودم بچینم.خرید عید را خیلی دوست دارم و حتی شده حتماً یک جفت جوراب برای خودم می خرم. از گشت و گذار بین مردم و شور و هیجانی کـه در روزهای آخر سال دارند خیلی لذت میبرم. مخصوصا عاشق ۲۹ اسفند هستم.
یادم هست سال گذشته دراین روز با خواهرم بـه میدان تجریش رفتیم کـه بسیار شلوغ بود طوری‌که وادار شدیم اتومبیل را در فاصله ای زیاد از میدان پارک کنیم. کلی طول کشید تا بـه میدان برسیم و جا برای سوزن انداختن نبود اما خیلی خوش گذشت. از عیدی گرفتن هم خیلی استقبال می کنم «می خندد» البته بـه کوچک‌ترها هم عیدی میدهم. بعنوان حرف پایانی اگر صحبتی با مخاطبان سایت بنیتا و خوانندگان این گفت و گو دارید بفرمایید.
امیدورام سال ۱۳۹۶ یکی از بهترین سالهای عمر هموطنانم باشد و اتفاقات زیبایی برای همه ی دراین سال رقم بخورد. سال ۱۳۹۵ برای همه ی‌مان سال سختی بودو کلی اتفاقات بد در آن رخ داد و از نظر اقتصادی در رکود بودیم. امیدوارم امسال از همه ی غم‌های سال گذشته عبور کنیم و از نظر اقتصادی سال خوبی برای همه ی مردم باشد ودر صحت و سلامت کنار هم زندگی کنیم.
ادامه مطلب بیوگرافی و عکس های خصوصی مبینا نصیری مجری پرحاشیه تلویزیون
امروز بیوگرافی مبینا نصیری مجری پرحاشیه تلویزیون را مرور میکنیم، همین چند روز پیش بود کـه یک آقایی جلوی صدا و سیما بـه خاطر علاقه شدید بـه این مجری از هوش رفت و اورژانس وی را با خود برد، آن مرد میگفت: خانم نصیری مـن عاشقتم! توروخدا با مـن ازدواج کن! از این دست حواشی بـه تعداد زیاد در کارنامه این مجری محبوب پیدا می شود، در ادامه با مجله پارس ناز همراه باشید تا با او بیشتر آشنا شویم.
مبینا نصیری زادۀ ۵ اردیبهشت ۱۳۶۸ در شهر تهران می باشد. او کـه از زمان کودکی بـه این حرفه علاقمند بود نخست توسط صدا و از طریق رادیو با مردم هم صحبت شد. سال هـای فعالیت در رادیو با موفقیت سپری شد تا جایی کـه عنوان بهترین گویندگی «آنونس» در جشنواره رادیو جوان را ازآن خود کرد.
مبینا نصیری کار خودرا از گویندگی در رادیو جوان و برنامه صدای آشنا شروع کرد و از همین طریق فرصت اجرا در تلوزیون و برنامه آفتابگردون شبکه دو را پیدا کرد، در پی آن برنامه های زیتون و جوانی شبکه جام جم، برنامه صعود و مکتب خانه غیرانتفاعی شبکه آموزش، سیمای خانواده و صبح بخیر ایران، سال تحویل ۱۳۹۳ امروز هنوز تموم نشده، شبکه هر ایرانی، ویژه برنامه های روز زن، روز دختر و …. را در شبکه یک اجرا کرد.
مبینا نصیری مترجم زبان انگلیسی و مدرس دانشگاه اسـت و بـه سفر،عکاسی، موسیقی، نوازندگی پیانو، نویسندگی، ترجمه، و هم چنین آشپزی، طراحی دکور و بخصوص اجرای زنده علاقه دارد. وی هم چنین اجرای برنامه این جا ایران اسـت را بر عهده داشت. هم چنین اجرای برنامه شب غربی در شبکه استانی همدان را عهده دار بوده اسـت.
دردسر واژه «جگر» برای مجری زن صدا و سیما
مبینا نصیری کـه پیشتر دریک برنامه زنده خطاب بـه مجری مرد مقابلش در خصوص یکی از پیامکهای مردم ابتدا سکوت و وقتی با اصرار این مجری مواجه شد بـه او گفت: نوشته اند جگر! کـه این دیالوگ حواشی فراوانی بـه دنبال داشت. مدت هاست حرفی نزدم و سکوت کردم…. اما ظاهراً از این سکوت ره بـه جایی نتوان برد… حرف ها زده شد… کنایه ها شنیدم….
حتی از برخی همکاران همیشه حق بـه جانب کـه اتفاقا تلویزیون رو ملک پدری شون می دونن تهمت ها و توهین هایی شنیدم کـه دلم کـه نه وجودم رو مجروح کرد. ۲ سال پیش حوالی مهر در دومین روز از حضورم در برنامه امروز هنوز تموم نشده حاضر شدم. نویسنده مطلبی بـه مـن داد برای خوندن کـه اتفاقا پیامک بیننده های برنامه هم نبود و حاصل تراوشات ذهنی نویسنده برنامه بود.
در پایان یک جمله، کلمه ای نوشته شده بودو قرار بود کـه مـن بدون گفتن عبارت دقیق با اون کلمه شوخی کنم و البته اشاره ای هم بـه شخصیت عروسکی کلاه قرمزی داشت.. همکار بنده اما بدون اطلاع از سناریو ودر حالی کـه اصلا حق دخالت در ایتم مـن رو نداشت چیزهایی گفت و مـن برای این کـه بهشون بگم دست بردار و بذار کارم رو انجام بدم ناچار شدم غیر مستقیم اشاره کنم بلکه ایشون از دخالت در کار مـن منصرف بشه…
کامران نجف زاده و خبر بیست و سی اما علیرغم انتظاری کـه میرفت غیرحرفه ای عمل کردند و بدون خاطرجمعی از واقعیت ماجرا بـه آن انچه روی انتن دیده بودند بسنده کردند و با سال ها ابروی کاری مـن بازی کردند و موجبات توهین های سرشاری رو بـه مـن فراهم کردند. فردای اون روز مدیر شبکه نویسنده رو اخراج کرد و مـن دو سال تمام خونه نشین شدم… البته هستند کسانی کـه حرف هایی بسیار تندتر و اشتباهاتی بسیار زشت تر انجام دادند.
اما از اونجاییکه مـن نه پدرم فلانیه و نه عموم بهمانی رها شدم و اونها اما در کمال ارامش بـه کارشون ادامه میدن….مـن مبینا نصیری هستم.. مجری کـه تنها و بدون کمک احدی دونه دونه پله های گویندگی و اجرا رو بالا اومدم و از اجرای ایتم بسیار کوچیکی در رادیو صدای اشنا کارم رو شروع کردم.. بارها برای رادیو تست فرستادم اما حتی صدام شنیده نشد.. با زحمت و استخون خورد کردن تازه داشتم پا می‌گرفتم
مـن مبینا نصیری هستم… دختری کـه نه بـه کسی باج داد و نه التماس کرد.. پشت صحنه ای ندارم و ایمان دارم خداوند بهترین روزی دهنده هاست مـن هر شب انتن زنده تلویزیونی ندارم مـن خانواده گردن کلفتی ندارم کـه اگر هر اتفاقی برام افتاد مثل خیلی ها ظرف یک هفته مشکلم رو حل کنند… مـن دختر جانبازی هستم کـه نه دنبال بالا بردن درصد جانبازیش بود نه حتی دنبال نشونه و مدرکی ازش
مـن این جا هستم درکنار شـما و زیر سایه مرتضی علی…. انتها باید بگم ناظر پخش اون برنامه بلافاصله بعد از اون بخش بـه داخل استودیو امد و اون برگه گرفت و نه تنها دید کـه نوشته نویسنده بوده بلکه اون رو ضمیمه گزارشش کرد… تمامی همکاران مـن در داخل استودیو هم گواه این مدعا و شاهد این ماجرا هستند…، دوستانی هم کـه تمایل دارند از صحت این ماجرا با خبر بشند با حراست تلویزیون تماس بگیرند….
در ششمین جشنواره مد و لباس فجر، امسال برای نخستین بار بعد از انقلاب بـه پوشش مجریان زن در تلویزیون پرداخته شد و طی این مراسم از مبینا نصیری برای ترویج پوشش ایرانی برگرفته از هنر معماری ایرانی اسلامی در تلویزیون تقدیر شد.
مبینا نصیری کـه اوایل امسال نیز برای استفاده از مانتویی با طرح کاشی کاری های ایرانی اسلامی توجه رسانه ها رابه خود جلب کرده بود، می گوید: «در همه ی جای دنیا مد و لباس یک صنعت مهم و درآمدزا اسـت کـه بخش مهمی ازهویت فرهنگی هر کشوری نیز اسـت،..
مـن نیز سعی کردم با استفاده از طرح های زیبا و خوش رنگ و لعاب معماری ایرانی اسلامی بخشی از این زیبایی‌های تاریخی و فراموش شده را از طریق لباس ودر قاب تلویزیون احیا کنم کـه خوشبختانه با اقبال وسیعی از سوی خانم‌ها مواجه شد، خوشحالم کـه دریک جشنواره رسمی بـه وضعیت پوشش مجری‌های زن پرداخته شد.»
خانم نصیری کار اجرا را چطور و با چـه برنامه‌ای شروع کردید؟ شاید جزو معدود مجریان سازمان باشم کـه با تست وارد رادیو تلویزیون و کار اجرا شدم. رادیو جوان فراخوانی برای استخدام مجری صادر کرده بودو مـن برای تست مراجعه کرده و انتخاب شدم. جالب این کـه بـه محض ورود برنده جایزه بهترین گوینده آنونس از جشنواره رادیو جوان شدم.
پس ازآن وارد بخش تلویزیون شدم و کارم را از شبکه یک و برنامه «سینمای خانواده» شروع کردم. در چـه برنامه‌هایی حضور داشتید و کدام برنامه رابه لحاظ محتوا و ساختار بیشتر دوست دارید؟ برنامه‌هایی کـه درسال‌های اخیر اجرا کرده‌ام بسیار زیاد و متنوع بوده‌اند اما در برنامه‌ای کار اجرا را بر عهده داشتم بنام شبکه هر ایرانی کـه برنامه‌ای بسیار جالب بود.
این برنامه از شبکه یک سیما پخش میشد ودر این برنامه و پس از انقلاب مـا برای نخستین بار برای مردم ترانه پخش می کردیم. این برنامه بسیار پرطرفدار بودو ارتباط گرم و صمیمانه‌ای کـه در حین اجرای برنامه با مردم داشتم را بسیار دوست داشتم و برایم جذاب بود. اجرای آن برنامه همواره جزو خاطرات خوبم محسوب می شود.یک ویژه برنامه هم بـه مناسبت عید فطر همراه با همکارم آقای محمد سلوکی اجرا کردم.
کـه آن برنامه هم جزو خاطرات خوبم از دوره کاری بـه حساب می آید. طبق معمول در اجراهای دو نفره مجری مقابل مدام سعی می کند فرصت اندکی برای حرف زدن در اختیار شـما قرار دهد و دوربین را متعلق بخود کند اما آقای سلوکی با این کـه در آن دوران سابقه و تجربه شان خیلی بیشتر از مـن بود چنین کاری نکردند و این فرصت رابه مـن دادند کـه بتوانم در اجرا مشارکت برابر داشته باشم.
ایرادی کـه همیشه بـه مجریان صداوسیما گرفته می شود این اسـت کـه در انتخاب لباس‌هایشان و ست کردن انها خوش‌سلیقه نیستند و دقت کافی ندارند. فکر می کنید چرا مجریان تلویزیون دراین باره وسواس لازم را ندارند؟ این انتقاد را تا حدی قبول دارم اما باید بگویم درسال‌های اخیر روی این موضوع دقت بیشتری میشود.
شاید درسال‌های گذشته مجریان محدودیت بیشتری در انتخاب پوشش و یا حتی رنگ لباس خود داشتند و بهمین علت چندان نمی‌توانستند اعمال سلیقه داشته باشند. بـه‌خصوص این موضوع در مورد مجریان زن شدت بیشتری داشت اما در دو سه سال اخیر فضایی بـه وجود آمده کـه مـا حتی میتوانیم از طراحان لباس کمک بگیریم. خلاصه مردم فکر نکنند مـا مجریان خوش‌سلیقه نیستیم. «میخندد»
خوشبختانه مدیران تلویزیون بـه این نتیجه رسیده‌اند کـه لباس ودر کل ظاهر یک مجری می تواند در انتخاب یک برنامه تاثیر مستقیم داشته باشد. درواقع مـا می توانیم با حفظ چهارچوب‌هایی کـه دین و شرع مشخص کرده‌اند خوش‌پوش باشیم و لباس‌های زیبا بر تن کنیم و پوشش‌مان طوری باشد کـه در قاب تصویر شیک باشد و مردم دوست داشته باشند. مـن مطالعه بسیاری در حوزه زبان بدن داشتم.
خانم مجری معروف مبینا نصیری هنوز ازدواج نکرده و مجرد اسـت
نکته‌ای از یک کتاب بـه یاد دارم کـه در آن عنوان شده بود قضاوت مردم در مورد یک برنامه و مجریان در همان چند ثانیه ابتدایی رخ میدهد. بـه این معنا کـه قضاوت ابتدایی تنها از روی ظاهر رخ می دهد، یعنی از روی لباس و چهره یک فرد و زبان بدن و بعد ازآن صدای یک مجری و تازه بعد از این مراحل اسـت کـه مخاطب توجه میکند بـه این نکته کـه مجری چـه میگوید ودر باره چـه موضوعی صحبت می کند.
شـما لباس‌های‌تان را چطور انتخاب میکنید و چـه اِلمان هایی را درنظر میگیرید کـه بر جذابیت برنامه افزوده شود؟ مـن بسیار ایرانگردی کرده‌ام و ابنیه تاریخی و موزه های زیادی را دیده‌ام و از معماری‌های اصیل و زیبای ایرانی بازدید و عکاسی کرده‌ام. از ابتدای سال گذشته خیلی سعی کردم از این طرح‌های زیبا روی لباس‌هایم استفاده کنم و از آن ها بعنوان نمادهایی فرهنگی روی لباس بهره بگیرم.
بسیار مایل بودم از تاریخ، هنر، معماری و نمادهای سنتی و ملی و باستانی‌مان استفاده کرده و لباس‌هایم را منقش بـه این آثار کنم. با چند طراح لباس دراین باره صحبت کردم و هربار از معماری یک ابنیه تاریخی روی لباس‌هایم استفاده می کردم. برای مثال طرح هایی از معماری مسجد نصیرالملک، مسجد وکیل، طرح کاشی‌کاری‌های سنتی و…
روی مانتوهایم اجرا کردیم و بسیار مورد توجه قرار گرفت و بازتاب بسیار خوبی داشت ودر اخبار نیز منعکس شد.جالب اسـت بدانید مانتویی کـه طرح کاشی‌کاری سنتی روی آن کار شده بود را خیلی زود در ویترین مغازه‌ها دیدم و یا تعداد زیادی از دوستان دور و نزدیکم و کاربران صفحه اینستاگرامم از مـن درباره مانتوهایم سوال می کنند کـه آن ها را از کجا تهیه می کنم. وقتی این بازتاب را دیدم بسیار خوشحال شدم.
متوجه شدم مردم چقدر ریزبین و دقیق و هستند و اگر ایده یا طرح جدید داشته باشیم می بینند و دنبال میکنند ودر صورتی کـه دوست داشته باشند بـه شیوه‌های مختلف اعلام میکنند. انتخاب شـما بعنوان مجری خوش‌پوش تلویزیون هم یکیدیگر از دستاوردهای دقت نظر و خلاقیت‌تان در انتخاب لباس بود. دراین باره چـه حسی دارید؟ واقعا خستگی یکسال تحقیق و مشورت و جلسه گذاشتن برای انتخاب طرح لباس‌ها از تنم بیرون رفت و بسیار خوشحال شدم.
انتخاب مجری خوش پوش برای نخستین بار پس از انقلاب در ایران ودر جشنوار مد و لباس فجر رخ داد و برای مـن کـه در طی سال گذشته وقت زیادی برای انتخاب طرح لباس‌هایم گذاشته بودم مثل این بود کـه کارم نتیجه داده کـه برایم رضایت‌بخش بود چقدر اهل مطالعه درباره مد و استایل و ترکیب رنگ‌ها و… هستید؟ بعنوان یک هنرمند نگاهی هنری بـه این قضیه دارم و تا حدی با ترکیب‌بندی رنگ‌ها آشنا هستم.
بـه خصوص این کـه مدتی اسـت نقاشی می کشم و پتینه کار می کنم و این موضوع هم بر دیدگاهم نسبت بـه رنگ‌ها و طیف رنگ‌بندی‌ها تاثیر گذاشته اسـت. این مساله در انتخاب رنگ لباس‌هایم نیز کمک بزرگی بـه مـن کرده اسـت.
البته درنظر داشته باشید مـا همان گونه دستمان برای انتخاب رنگ و طرح لباس باز نیست اما شخصا تمام سعی‌ام را می کنم کـه در همین بازه محدود هم بهترین‌ها را انتخاب کنم تا مردم دوست داشته باشند.
خدا را شکر تا بحال همین طور بوده و هم اکنون طوری شده اسـت کـه مردم در مراسم مختلف حتی اگر چهره‌ام را نشناسند از روی لباس‌هایم مـن را می‌شناسند. «میخندد» این اتفاق برایم جذاب و دلگرم‌کننده اسـت. امیدوارم انتخاب طرح‌های سنتی و زیبا هم در میان مجریان و هم در میان بانوان گسترش پیدا کند.
خانم نصیری سال گذشته از نظر کاری برایتان چطور بود؟ سالی بسیار پرکار را پشت سر گذاشتم. شاید بتوانم بگویم مـن پرکارترین مجری زن تلویزیون درسال گذشته بودم. یادم هست در ماه رمضان در چهار برنامه مختلف اجرا داشتم. شبکه یک برنامه «سیمای خانواده»، شبکه تهران برنامه «باغ رمضان»، شبکه جام جم «خانه مهر» و شبکه سلامت یک مسابقه با اجرای مـن روی آنتن میرفت.
اینروزها حسابی احساس خستگی می کنم و نیاز بـه تعطیلاتی برای استراحت و آرامش دارم. بـه طوری‌که فکر میکنم چـه خوب اسـت بتوانم شش ماه استراحت کنم. «میخندد» با انرژی و انگیزه‌ای کـه در شـما میبینم بعید اسـت بتوانید شش ماه از کار اجرا دور باشید. برای سال جدید قرار اسـت اجرای کدام برنامه‌ها را برعهده داشته باشید؟ صحبت‌هایی شده اسـت برای برنامه‌ای کـه در آن قرار اسـت دکور خانه‌ها عوض شود.
بـه این صورت کـه مثلاً دکور خانه‌ای راکه وسایلش قدیمی و دکورش کهنه شده عوض کنیم و از نمادهای ایرانی در آن استفاده کنیم. نام برنامه هم «دکور ایرانی» اسـت.دراین نوع دکور از ترکیب سنت و مدرنیته استفاده خواهیم کرد کـه ترکیبی کاملا ایرانی بـه دست بیاوریم. این برنامه در مرحله پیش‌تولید اسـت و بسیار بـه نتیجه آن خوشبین هستم.
در روزهای ابتدایی سال ۱۳۹۶ و نوروز قرار داریم و دوست دارم یک سوال نوروزی هم از شـما بپرسم تا با حال و هوای اینروزها هماهنگ باشد. در تعطیلات نوروزی چـه میکنید و کلا از حس و حالتان در اینروزها بگویید. در تعطیلات نوروز بـه شمال کشور و روستایی زیبا می روم کـه استراحت کرده ودر کنار خانواده آرامش داشته باشم. دراین روستا نه خبری از اینترنت هست و نه از هیاهو و سروصدای شهر.
در مورد حس و حالم در روزهای واپسین سال و روزهای نوروز باید بگویم حس بسیار خوبی دارم. درخانه تکانی کمک میکنم و خیلی دوست دارم سفره هفت‌سین را خودم بچینم.خرید عید را خیلی دوست دارم و حتی شده حتماً یک جفت جوراب برای خودم می خرم. از گشت و گذار بین مردم و شور و هیجانی کـه در روزهای آخر سال دارند خیلی لذت میبرم. مخصوصا عاشق ۲۹ اسفند هستم.
یادم هست سال گذشته دراین روز با خواهرم بـه میدان تجریش رفتیم کـه بسیار شلوغ بود طوری‌که وادار شدیم اتومبیل را در فاصله ای زیاد از میدان پارک کنیم. کلی طول کشید تا بـه میدان برسیم و جا برای سوزن انداختن نبود اما خیلی خوش گذشت. از عیدی گرفتن هم خیلی استقبال می کنم «می خندد» البته بـه کوچک‌ترها هم عیدی میدهم. بعنوان حرف پایانی اگر صحبتی با مخاطبان سایت بنیتا و خوانندگان این گفت و گو دارید بفرمایید.
امیدورام سال ۱۳۹۶ یکی از بهترین سالهای عمر هموطنانم باشد و اتفاقات زیبایی برای همه ی دراین سال رقم بخورد. سال ۱۳۹۵ برای همه ی‌مان سال سختی بودو کلی اتفاقات بد در آن رخ داد و از نظر اقتصادی در رکود بودیم. امیدوارم امسال از همه ی غم‌های سال گذشته عبور کنیم و از نظر اقتصادی سال خوبی برای همه ی مردم باشد ودر صحت و سلامت کنار هم زندگی کنیم.
ادامه مطلب بیوگرافی مبینا نصیری مجری پرحاشیه تلویزیون + حواشی زندگی او
