دوستی ها - دانلود فیلم و سریال

کودکی شیرین لیلا حاتمی کنار مادرش در سریال هزاردستان محصول سال ۱۳۶۷ +عکس و بیوگرافی

لیلا حاتمی در کنار مادرش در سریال هزاردستان: لیلا حاتمی در نهم مهر ۱۳۵۱ به دنیا آمد. پدرش علی حاتمی، کارگردان سرشناس سینمای ایران، و مادرش زری خوشکام، هنرپیشه سینما، بود. در ادامه این مطلب با تصاویر کودکی لیلا حاتمی در کنار مادرش در سریال هزاردستان و بیوگرافی لیلا حاتمی همراه باشید.

 

 

 

بیوگرافی لیلا حاتمی

بیوگرافی لیلا حاتمی

لیلا حاتمی (زادهٔ ۹ مهر ۱۳۵۱) بازیگر ایرانی است. او یکی از برجسته‌ترین بازیگران زن ایرانی در جهان است و افتخارات مختلفی از جمله سه جایزهٔ جشنواره فیلم فجر و یک جایزهٔ جشنوارهٔ بین‌المللی فیلم برلین دریافت کرده‌است.[۱] در سال ۱۳۹۱، دولت فرانسه به وی نشان لژیون دونور را اهدا کرد.

حاتمی فرزند علی حاتمی و زری خوشکام است و در سال ۱۳۶۲ نقش کودکی کمال‌الملک را در فیلم کمال‌الملکِ پدرش ایفا کرد. او برای بازی در نقش زنی نازا در درام لیلا (۱۳۷۵) مورد تحسین قرار گرفت و دیپلم افتخار جشنوارهٔ فیلم فجر را دریافت کرد.[۲] مدتی بعد برای بازی در شیدا (۱۳۷۷) نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر شد. همچنین برای بازی در نقش زنی روسپی در آب و آتش (۱۳۷۹) جایزهٔ بهترین بازیگر زن را از سوی جشن سینمای ایران دریافت کرد. او برای سالاد فصل (۱۳۸۳) بار دیگر نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد که برای بی‌پولی (۱۳۸۷) این جایزه را کسب کرد.

حاتمی برای بازی در درام جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹) جایزهٔ خرس نقره‌ای بهترین بازیگر زن را کسب کرد و برای نقش‌آفرینی‌هایش در چیزهایی هست که نمی‌دانی (۱۳۸۹)، نارنجی‌پوش (۱۳۹۰)، دوران عاشقی (۱۳۹۳) و رگ خواب (۱۳۹۵) مورد تحسین قرار گرفت. او در رگ خواب برای بازی در نقش یک زن آسیب‌پذیر بار دیگر برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر زن از جشنوارهٔ فجر و جشن سینمای ایران شد.

حاتمی در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۴ و جشنواره فیلم ونیز ۲۰۲۲ به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران در بخش اصلی انتخاب شد. او همچنین از اعضای آکادمی اسکار است[۳] و در نویسندگی نیز فعالیت داشته و سه کتاب ترجمه کرده‌است. حاتمی از سال ۱۳۷۷ با علی مصفا، بازیگر و فیلم‌ساز ایرانی، ازدواج کرده‌است و دو فرزند نیز دارد.

سریال هزار دستان

هزاردستان یک مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی ساختهٔ علی حاتمی است که در سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۶ به صورت مجموعهٔ تلویزیونی برای تلویزیون ایران ساخته شد. پروژهٔ هزاردستان بعد از ۸ سال تمام شد. طرح اولیه این سریال در سال ۱۳۵۴ با عنوان جادهٔ ابریشم و با حضور شخصیت‌هایی مثل سید حسن مدرس، میرزا کوچک خان و رضاشاه به ذهن حاتمی آمد و بعد از تغییرات اساسی که ماهیت کار را عوض کرد. این مجموعهٔ تلویزیونی در روز جهانی میراث دیداری و شنیداری در فهرست ملی برنامهٔ حافظه جهانی یونسکو ثبت شد.

رضا (با بازی جمشید مشایخی) شخصیت اصلی هزاردستان است. ابتدا او را در هیئت پیرمردی خوشنویس می‌بینیم که با همسرش، قمربانو (با بازی شهلا میربختیار)، در مشهد و به دور از جنجال‌های سیاسی تهران زندگی می‌کند. خلوت این زن و شوهر پیر را حضور مفتش شش‌انگشتی (با بازی داود رشیدی) برهم می‌زند. مفتش رضا را به علتی نامعلوم دستگیر می‌کند و با تهدید و ارعاب و شکنجه از او می‌خواهد به جرمی نامشخص اعتراف کند. این بازجویی‌ها محملی می‌شود برای بازگشت به گذشتهٔ پر ماجرای «رضا خوشنویس» در سی سال پیش، زمانی که شهرتش «تفنگچی» بود.

«رضا تفنگچی» در اواخر حکومت احمدشاه، تیرانداز قابلی بود و «تفنگچی خاصه» یکی از شاهزاده‌های قاجار به حساب می‌آمد. با نازشستی که در هر شکار از شازده می‌گرفت سور و ساتش همیشه به راه بود. تا این که با مرد صحافی به نام ابوالفتح (با بازی علی نصیریان) آشنا شد. ابوالفتح او را به خاطر مهارتش در تیراندازی برای مأموریتی در نظر گرفت.

این مأموریت که به دستور انجمن مجازات انجام می‌شد عبارت بود از ترور اسماعیل خان، رئیس محتکر انبار غله تهران. رضا اسماعیل خان را با شلیک گلوله ترور می‌کند. مأمور تأمینات (باقر میرزا با بازی جهانگیر فروهر) به رضا مشکوک است و همه‌جا مثل سایه او را تعقیب می‌کند. پس از آن برنامه ترور متین السلطنه (با بازی پرویز پورحسینی)، مدیر روزنامه عصر جدید، طرح‌ریزی می‌شود. متین السلطنه که در روزنامه‌اش علیه ترورهای انجمن قلم می‌زند، متهم به خیانت و غرب‌شیفتگی است. رضا او را هم به قتل می‌رساند.

پس از این ترور ابوالفتح بار دیگر به سراغ رضا می‌آید و از نقشه ترور دیگری با او حرف می‌زند. کسی که از او با اسم رمز «هزاردستان» یاد می‌شود. ابوالفتح هزاردستان را سردستهٔ خائنین به مملکت می‌نامد. این ترور منتفی می‌شود چون هزاردستان که از نقشهٔ قتلش باخبر شده با پرداخت پول به انجمن جان خود را می‌خرد.

شبی رضا دوباره دمی به خمره می‌زند. میرزا باقر که در محفل حاضر است فرصت را مناسب می‌بیند و با او حرف می‌زند. رضا در مستی حرف‌هایی دربارهٔ قتل‌ها می‌زند. شعبون استخونی (با بازی محمدعلی کشاورز) که از لات‌ها و اوباش بنام شهر است و در این زمان از انجمن پول می‌گیرد، رضا را از خانه بیرون می‌کشد و کتک می‌زند.

رضای کتک‌خورده به خانه برمی‌گردد و می‌بیند که ابوالفتح منتظر اوست. ابوالفتح به رضا خبر می‌دهد که فرمان قتلش صادر شده و از او می‌خواهد از تهران بگریزد. خود ابوالفتح هم که معتقد است انجمن از مسیر اصلی‌اش منحرف شده (هزاردستان انجمن را خریده) خیال دارد زن و فرزندش را از تهران خارج کند.

میرزا باقر به سراغ رضا می‌آید و از او می‌خواهد اسرار انجمن را فاش کند تا تحت حمایت دولت قرار بگیرد. رضا حاضر به اعتراف نمی‌شود. شعبان رضا و میرزا باقر را در حال صحبت می‌بیند و در فرصتی مناسب میرزا باقر را می‌کشد و به سراغ رضا می‌رود. رضا فرار می‌کند و به مشهد می‌رود. مفتش شش‌انگشتی که تا این‌جای داستان رضا را شنیده، او را آزاد می‌کند. معلوم می‌شود که او به قصد سرکیسه کردن رضا او را دستگیر کرده. اما رضا خیال بازگشت به خانه‌اش را ندارد. او می‌خواهد به تهران برود و مأموریت ناتمام، یعنی ترور هزاردستان، را به انجام برساند.

رضا در گراندهتل ساکن می‌شود. در رستوران با خان مظفر (با بازی عزت‌الله انتظامی) ملاقات می‌کند. خان مظفر، حاکم قبلی کرمان مردی ثروتمند و بسیار بانفوذ است. خان مظفر به او سفارش کتابی خطی از خاطرات خودش را می‌دهد. رضا می‌پذیرد. در حین نوشتن خاطرات متوجه می‌شود که پس از رفتن او، ابوالفتح دستگیر و در زندان به دست همبندش، شعبان استخوانی، کشته شده‌است. در ضمن پی می‌برد که خان مظفر همان هزاردستان است.

در این زمان، تهران در اشغال ارتش متفقین است. مردم ناراضی و گرسنه دست به تظاهرات می‌زنند. یکی از معترضان سیدمرتضی است. شعبان استخوانی که دیگر در خدمت انجمن نیست و از افراد دیگری پول می‌گیرد به همراه نوچه‌هایش به تظاهرکنندگان حمله می‌کند و مغازه‌ها را غارت می‌کند. مفتش شعبان استخوانی را می‌کشد.

خوشنویس کل داستان را برای مفتش تعریف می‌کند و به او می‌گوید فرمان قتل مفتش هم صادر شده و از او برای ترور خان مظفر کمک می‌خواهد. مفتش می‌گوید مبارزه با مردی که سر همهٔ رشته‌ها در دست اوست محکوم به شکست است. غلام‌عمه (از نوچه‌های شعبان)، به خونخواهی او و به دستور خان، مفتش شش‌انگشتی را می‌کشد و خود نیز به جرم قتل به دار آویخته می‌شود.

خوشنویس با سیدمرتضی که از مبارزان مسلمان است موضوع هزاردستان را درمیان می‌گذارد و می‌گوید که که تنها تا زمانی که کار نوشتن خاطرات خان تمام نشده زنده است و پس از آن به قتل می‌رسد؛ بنابراین خیال دارد خود کار هزاردستان را تمام کند. رضا از بالکن اتاقش در گراند هتل وارد اتاق خان می‌شود. اما در تختخواب خان، سرگارسون هتل (با بازی جهانگیر فروهر) خوابیده‌است.

رضا قادر به شلیک نیست. سرگارسون او را از بالکن به بیرون پرتاب می‌کند. جمعیتی پای بالکن اتاق جمع می‌شوند. سید مرتضی در میان جمعیت است و خان مظفر را نگاه می‌کند. صدای راوی (صدای منوچهر نوذری) روی تصویر می‌گوید: «کاری که امروز به دست رضا نشد، فردا به امر خدا، دست مرتضی بساخت. هزاردستان بود و ابردست، غافل که دست خداست بالاترین دست‌ها.»

 

فیلم لیلا حاتمی در کنار مادرش

 

لینک دانلود

 

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب کودکی شیرین لیلا حاتمی کنار مادرش در سریال هزاردستان محصول سال ۱۳۶۷ +عکس و بیوگرافی

بازیکنان بازی‌های رایانه‌ای به ۳۴ میلیون نفر رسیدند

محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن بازدیداز مرحله پایانی اولین رویداد ملی «بازی آرا» با تبریک دهه کرامت، گفت: در نزدیک به دو دهه‌ای که از آغاز تأسیس بنیاد بازی‌های رایانه‌ای می‌گذرد، اهداف مختلفی را دنبال شده است.

او با اشاره به اینکه بنیاد بازی‌های رایانه‌ای تنها بنیادی است که تنظیم‌گری را نیز در اختیار دارد، اظهار کرد: بار تدوین قوانین، آیین‌نامه‌ها و مجوز‌ها را بر دوش می‌کشد و نهاد بالادستی در وزارت فرهنگ ندارد. یعنی سه بخش مهم تنظیم‌گری، نظارت و حمایت را در اختیار دارد.

وزیر فرهنگ با بیان اینکه تلاشمان این بوده که بخش حمایتی را تقویت کنیم، گفت: دوستانمان تلاش کردند بر اساس نظام اولویت‌بندی فرهنگی اقدامات صورت گیرد، در حوزه تنظیم‌گری در مرز قانون حرکت می‌کنیم ولی در حوزه حمایت به بخشی توجه می‌کنیم که به ترویج آرمان‌های انقلاب کمک کند، به همین دلیل اگر به اولویت‌هایی که بر اساس آنها کار‌ها تولید می‌شود توجه کنیم، آثار تولید شده در حوزه عفاف و حجاب، فلسطین و موضوع پیشرفت است.

او ادامه داد: دشمن به دنبال ایجاد یاس در جامعه نخبگانی است و ما موظف هستیم تاریخ پرافتخار خود را مرور کنیم و نسبت به آینده درخشانمان نوید دهنده باشیم که بخش مهمی از این کار در حوزه بازی‌ها صورت می‌گیرد چرا که به عنوان صنایع فرهنگی بسیار پیشرو و مورد علاقه است.

وزیر فرهنگ افزود: بر اساس آخرین نظرسنجی ۳۴ میلیون بازیکن بازی‌های رایانه‌ای داریم که حدود چهار میلیون آنها بازیکن حرفه‌ای هستند که اگر از این ظرفیت استفاده کنیم و شبکه حمایتی خود را در اختیار آنان قرار دهیم حتما بازی‌های پرطرفداری خواهیم داشت. در لیگی که پیش از این برگزار شد تنها یک بازی بیش از یک میلیون نفر شرکت کننده داشت.

او گفت: بخشی از کار ما جلب حمایت است، مشابه کاری که بعد از چند سال توقف در قبال جشنواره فجر انجام شد مثلا معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و بخش‌های خصوصی وارد میدان شدند.

اسماعیلی افزود: باید علاوه بر فراهم کردن زمینه جذب کمک‌ها، خودمان هم امکان حمایت مستقل را به وجود بیاوریم، مثلا در حوزه سینما بنیاد فارابی ۱۷ فیلم مشارکتی برای امسال آماده کرد در حالی که زمان آغاز به کار دولت این تعداد به دو یا سه فیلم رسیده بود.

او با تاکید بر وجود آمادگی کامل برای حمایت از بازی‌ها، بیان کرد: در مجموعه اتفاقات خوبی که امسال در بودجه تولیدات فرهنگی رخ داده به این بخش به شکلی ویژه توجه کردیم. محدودیتی در حمایت از تولید بازی‌های موثر و پرمخاطب نداریم، اصولا برگزاری چنین رویدادی برای همین امر است. دوست داریم اگر امسال از ۱۰ بازی حمایت شده است این حمایت را برای سال بعد به ۵۰ برسانیم.

اسماعیلی ادامه داد: بر اساس آخرین تغییری که در اساسنامه بنیاد بازی‌ها داشتیم این بنیاد به بنیاد بازی‌ها و سرگرمی‌ها ارتقا پیدا کرد و مسئولیت تنظیم‌گری سایر بازی‌های مهم از جمله بازی‌های رایانه‌ای نیز در اختیار بنیاد قرار گرفت، که در صورت تحقق این امر ساختار‌های پشتیبانی پژوهشی، انسانی و مالی تقویت خواهد شد. ان‌شاءالله فصلی نو در فعالیت‌های مجموعه ایجاد می‌شود.

گفتنی است که رویداد ملی «بازی‌آرا» در پنج محور اصلی «زن، خانواده و جمعیت»، «مقاومت، دفاع مقدس و مبارزه با استکبار»، «امید و پیشرفت»، «هویت اسلامی ایرانی» و «قرآن و عترت» از اسفند سال گذشته کار خود را آغاز کرد و در این مدت شرکت‌کنندگان با همراهی رهیاران (منتورها) آموزش‌های فنی و محتوایی لازم را دریافت کردند. رویداد ملی «بازی‌آرا» در پنج محور اصلی «زن، خانواده و جمعیت»،«مقاومت،دفاع مقدس و مبارزه با استکبار»، «امید و پیشرفت»، «هویت اسلامی ایرانی» و «قرآن و عترت» از اسفند سال گذشته کار خود را آغاز کرد و در این مدت شرکت‌کنندگان با همراهی رهیاران (منتورها) آموزش‌های فنی و محتوایی لازم را دریافت کردند. در پایان این رویداد سه روزه پس از انتخاب بازی‌های برتر و طی یک فرایند شتابدهی، بازی‌های منتخب تا مرحله ساخت و انتشار بازی حمایت می‌شوند.پایان این رویداد سه روزه پس از انتخاب بازی‌های برتر و طی یک فرایند شتابدهی، بازی‌های منتخب تا مرحله ساخت و انتشار بازی حمایت می‌شوند.

منبع: ایسنا

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب بازیکنان بازی‌های رایانه‌ای به ۳۴ میلیون نفر رسیدند

بهترین خوردنی برای آب کردن شکم و پهلو…

آب کردن شکم و پهلو: در چند دهه اخیر، چاقی به یک مشکل بهداشتی قابل توجه تبدیل شده است، برخی از افراد دچار بیماری چاقی همه قسمت های بدنشان دچار چربی اضافه است اما برخی دیگر دچار چاقی موضعی بوده و تراکم بالای چربی در ناحیه شکم و باسن آنهاست. اگر شما هم جزو این افراد بوده و انباشت چربی در قسمت شکم و باسن تناسب اندامتان را به هم ریخته است، اگر در فکر این هستید که هرچه سریع‌تر در ناحیه تحتانی شاهد کاهش وزن و فرم مطلوب باشید، با این تناسب اندام و تغذیه همراه شوید تا بدانید چه باید کرد؟ چه غذاهایی بخورید و چه مواد غذایی را حذف کنید تا نتیجه دلخواهتان را بگیرید؟

بیشتر بخوانید: مصرف این میوه های خوشمزه برای کاهش وزن برگشت ناپذیر معجزه می کنند

وعده های غذایی را حذف نکنید

وعده های غذا را حذف نکنید زیرا با حذف غذا و چیزی نخوردن متابولیسم بدن شما کند خواهد شد و میل و اشتهایتان به غذا خوردن افزایش می‌یابد،این حالت باعث می شود شما احساس خستگی کرده و از انجام فعالیت‌های روزانه باز بمانید.

مواظب کالری ها باشید

مواظب کالری غذاها باشید، اگر بیش از نیاز بدنتان کالری دریافت کنید وزنتان افزایش یافته و چربی بدن بالا می‌رود، برای کاهش دور شکم و باسنتان غذاهای پرکالری مصرف نکنید.

مواد غذایی چربی سوز مصرف نمایید

آب کردن شکم و پهلو، مواد غذایی چربی سوز مانند کرفس، سیب سبز، میوه‌های کم شیرین، سبزیجات لبنیات کم چرب میل کنید تا سوخت و ساز بدنتان بالاتر رفته و سایز دور شکم و باسننتان کاهش یابد.

پروتئین بیشتری را مصرف کنید

مصرف مواد قندی و کربوهیدرات را کاهش داده و پروتئین بیشتری را مصرف کنید، پروتئین سوخت و ساز و متابولیسم بدن را افزایش داده و سبب می‌شود که بدن برای جذب و تجزیه پروتئین انرژی بیشتری صرف کند، پروتئین همچنین سیر کننده بوده و با مصرف آن دیرتر احساس گرسنگی خواهید کرد پس مصرف روزانه پروتئین را جدی بگیرید.

 آب کردن شکم و پهلو

غذاهای فیبردار بخورید

اگر دائماً احساس گرسنگی می‌کنید غذاهای پرفیبر را در برنامه غذایی روزانه‌تان بگنجانید،فیبر موجب ‌کاهش اشتها در شما می‌شود و ماندگاری آن در معده بالاست، تقریباً کالری ندارد و موجب می‌شود که وزن شما بالا نرود.

بیشتر بخوابید

خواب کمتر از ۵ الی ۶ ساعت در شبانه روز سبب افزایش وزن می‌شود،خواب نا کافی و بی‌کیفیت روال تبدیل کالری‌ها به انرژی را کند می‌کند.

استرستان را مدیریت نمایید

آب کردن شکم و پهلو، برای اینکه دور شکم و باسنتان کاهش یابد استرستان را مدیریت نمایید، در شرایط استرس‌زا سطح کورتیزول بالا رفته و این مسئله اشتها را افزایش و منجر به پرخوری می‌شود.

با غذاهای آماده و فست فود خداحافظی کنید

اگر می‌خواهید کاهش وزن داشته باشید و چربی دور شکم و باسننتان کاهش یابد با غذاهای آماده و فست فود خداحافظی کنید و خوراکی‌هایی چون چیپس و پفک بیسکویت و نوشابه نخورید.

بیشتر آب بنوشید

آیا می‌دانستید که مصرف آب می‌تواند دور شکم و باسنتان را کاهش دهد، تحقیقات ثابت کرده است که مصرف بیشتر آب سبب می‌شود که بدن احساس سیری نماید و و میل به دریافت کالری اضافه کاهش یافته و متابولیسم افزایش یابد.

کالری مایعات را دریابید

بسیاری از افراد به کالری مایعاتی چون نوشابه،نوشابه‌های انرژی‌زا و ماءالشعیر، آبمیوه و دوغ توجهی نمی‌کنند، بسیاری از این نوشیدنی‌ها کالری به اندازه غذاها دارند و باعث چاقی و افزایش دور شکم و باسن می‌شوند.

دور آرد سفید را خط بکشید

آب کردن شکم و پهلو، اگر می‌خواهید دیگر دور باسن و شکمتان افزایش نیابد، دور آرد سفید را خط بکشید و غذاهایی را استفاده نمایید که از آرد کامل تهیه شده باشند.

 آب کردن شکم و پهلو

رژیم فستینگ بگیرید

آیا تا به حال چیزی در مورد رژیم فستینگ روزه‌داری متناوب شنیده‌اید؟ شما می‌توانید با رژیم فستینگ دور شکم و باسنتان را کاهش دهید و دیگر از ۸ شب تا ۱۶ ساعت چیزی به جزآب و چای و نوشیدنی‌های بی‌کالری نخورید.

روغن سالم استفاده نمایید

کالری روغن بالاست و به سادگی جذب می‌شود، مصرف غذاهای چرب شما را چاق می‌کند پس بهتر است به جای روغن جامد و کره، از روغن‌های سالم‌تری چون روغن زیتون استفاده نمایید.

ورزش کنید

آب کردن شکم و پهلو، یکی از مهم‌ترین کارهایی که می‌توانید برای کاهش دور شکم و باسنتان انجام دهید، ورزش‌های هوازی است. ورزش منظم چون پیاده‌روی، دوچرخه سواری، شنا چربی اضافه را می‌سوزاند و راهی ساده و مفید برای کاهش وزن است. شما با انجام ورزش به مرور زمان متوجه می‌شوید که چربی‌های ناحیه باسن و شکم آب شده و این قسمت‌های بدن کوچک‌تر می‌شود.

بیشتر بخوانید: معجزه دانه چیا برای لاغری شکم و پهلو + روش استفاده 

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب بهترین خوردنی برای آب کردن شکم و پهلو…

داستان شنیدنی قوز بالا قوز

داستان شنیدنی قوز بالا قوز: داستان ها و حکایات ادبیات فارسی، زیباترین و عالی ترین نکات اخلاقی را به مخاطب ارائه می دهند. این داستان ها سرشار از پند و اندرز و توصیه های اخلاقی است. در حکایت قوز بالا قوز از سری مطالب سرگرمی مجله خبری چشمک تلاش می شود به موضوع گرفتاری و اینکه برخی کارهای ناسنجیده ممکن است به گرفتاری های بیشترمان بینجامد، اشاره می شود. با وب سایت چشمک و حکایت حکایت قوز بالا قوز همراه باشید.

داستان شنیدنی قوز بالا قوز

در ایام قدیم دو برادر بودند که هر دو قوز بزرگ و بدشکلی بر روی شانه های خود داشتند.

به همین خاطر اغلب اوقات خیلی از این بابت ناراحت بودند. اما با وجود این قوزها، یکی از این دو برادر آدم خیلی خوب و مهربانی بود؛ و همه او را فردی بااخلاق معرفی می کردند و هیچ کس به خودش اجازه نمی داد که قوزهای او را مسخره کند؛ اما برادر دومی خیلی بداخلاق و مردم آزار بود، بچه های کوچک را کتک می زد و با همه اهالی دعوا می کرد؛ به همین دلیل دیگران خیلی از او بدشان می آمد و تا از راه دور او را می دیدند، قوزهایش را مسخره می کردند.

قوز خوش اخلاق کله سحر حمام می رود

به هر حال یک روز صبح زود که هنوز هوا نیمه روشن بود، قوزی خوش اخلاق بقچه اش را بست و به سمت حمام راه افتاد. در آن روزگار حمام ها به شکل عمومی بود به همین خاطر در هر محله فقط یک حمام وجود داشت.

مردهای محله به خاطر مسائل امنیتی بیشتر در تاریکی شب و صبح های زود به حمام می رفتند تا زنها بتوانند در روز روشن با خیال راحت این کار را انجام دهند.

وقتی قوزی خوش اخلاق وارد حمام شد، هیچ کس در حمام نبود. همه خودشان را شسته بودند و رفته بودند. به محضی که قوزی رفت توی خزانه ی حمام که خودش را بشوید، صداهای عجیب غریبی شنید. به همین خاطر با ترس و تعجب صدا را دنبال کرد و دید که جنها عروسی دارند و دامادشان را به حمام آورده اند و مشغول بزن و بکوبند.

قوزی خوش اخلاق با خودش گفت: «الان چیکاری کنم بهتر است؟» دوباره با خودش زمزمه کرد و گفت: «به نظر می رسد بهترین کاری که باید بکنم این است که در شادی جن ها شرکت کنم.»

به همین خاطر بلافاصله خودش را قاطی جن ها کرد و با آنها رقصید و شادی کرد. بزن بکوب که تمام شد، جن ها پیش قوزی خوش اخلاق رفتند و از این که او در مجلس شادی آنها شرکت کرده، تشکر کردند. رئیس جن ها رو به قوزی خوش اخلاق کرد و گفت: «حالا که تو اینقدر مهربانی و این لطف بزرگ را در حق پسرم کردی و رقصیدی، من هم لطفی در حق تو می کنم و قوزت را از پشتت بر میدارم.»

داستان شنیدنی قوز بالا قوز

قوز، قوز رفع شد!

قوزی خوش اخلاق هم خیلی هیجانی و خوشحال شد به همین خاطر مدام از رئیس جن ها تشکر می کرد و بعد از دوش گرفتن بقچه اش را برداشت به سمت خانه راهی شد. وقتی به خانه رسید، کاملاً صبح شده بود و سفره ی صبحانه آماده بود.

تا آمد کنار سفره بنشیند، مادرش فوراً متوجه تغییرش شد و گفت: «ای وای پسرم! گل بودی، به سبزه نیز آراسته شدی. پس قوزت کو؟ تو خیلی خوشگل شده ای.»

با صدای شادی کنان و بلند مادر همه اهالی خانواده فوراً جمع شدند و آمدند دور سفره نشستند و هیکل بدون قوز او را دیدند. همه می خواستند بدانند که قوز برادر خوش اخلاق شان چه طور از بین رفته است. او هم به طور مفصل ماجرای حمام رفتن و رقصیدن میان جنها را برای همه تعریف کرد و صبحانه می خورد.

رفتن قوز بداخلاق به حمام

چند روز بعد برادرش، یعنی همان قوزی بدخلاق و اخمو، با خود گفت: مگر من از برادرم چه کم دارم؟ من هم میروم برای جن ها میزنم و میرقصم تا قوزم را از پشتم بردارند و مسخره کردن و زخم زبان ها تمام شود.

به همین خاطر شب هنگام قوزی بداخلاق، بقچه اش را فوراً پیچید و به طرف حمام عمومی محله شان، همان جایی که برادرش گفته بود راه افتاد. به محضی که وارد حمام شد جن ها را دید، فوراً سلامی کرد و به جمعشان وارد شد.

از قضا آن شب جن ها ناراحت بودند و اصلاً حال و حوصله ی زدن و رقصیدن نداشتند. چون یکی از جن ها مرده بود و آنها عزادار بودند. قوزی بداخلاق که فقط به فکر خودش بود و به جن ها فکر نمی کرد، بدون مقدمه وارد مجلس عزاداری آنها شد و مشغول رقصیدن شد. قوزی بداخلاق به امید خوش تیپ شدن، سنگ تمام گذاشت و تا آنجایی که می توانست، رقصید.

رئیس جن ها که از کار او به شدت ناراحت شده بود، صدایش کرد و گفت: «هیچ می دانی که داری چیکار می کنی؟!؛ ما عزاداریم و تو داری میرقصی!. الان کاری می کنم که تا آخر عمر فراموش نکنی و بدانی وقتی آدم ها نارحت هستند نباید شادی کنی» او دستور داد که قوز قبلی را بیاورند و روی قوز برادر بداخلاق بگذارند.

قوزی بداخلاق کارش زار شد و یک قوز دیگر بر پشتش گذاشتند. بیچاره خسته و غمگین از حمام بیرون رفت و طوری که دیگران او را نبینند، خودش را فوراً به خانه رساند.

از آن ایام به بعد وقتی آدم دردمندی، گرفتاری و مشکل دیگری هم پیدا کند، می گویند بیچاره وضعش قوز بالا قوز شده است.

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب داستان شنیدنی قوز بالا قوز

اصطلاح کف گیر به ته دیگ خوردن از چه زمان رایج شد!؟

کف گیر به ته دیگ خوردن: هر ضرب المثلی که در هر فرهنگی استفاده می شود ریشه ای قدیمی و جالب دارد که کمتر کسی با آن آشناست. در این مطلب قصد داریم داستان جالب یکی از قدیمی ترین ضرب المثل های ادبیات فارسی با  عنوان حکایت کف گیرش به ته دیگ خورده را برایتان بازگو کنیم.این ضرب المثل غالباً درباره کسی که مال و اموالی ندارد یا همه را خرج کرده است به کار می رود.

می توان به جرأت گفت که داستان ها و حکایات ادبیات فارسی، زیباترین و عالی ترین نکات اخلاقی را به مخاطب ارائه می دهند. این داستان ها سرشار از پند و اندرز و توصیه های اخلاقی است. در ادامه با وب سایت چشمک و حکایت کف گیرش به ته دیگ خورده همراه باشید.

حکایت کف گیر به ته دیگ خوردن

در روزگاران قدیم، مرد ثروتمند و خیری زندگی می کرد که همیشه دربِ خانه اش را برای فقرای شهر باز می گذاشت. این مرد نیکوکار هر روز ظهر در خانه دیگ بزرگی پلو و خورش می پخت و به فقرا می داد. مردم بینوا و گرسنه هم گاهاً از مسافت های دور و نزدیک می آمدند تا از غذایی که او می داد، بخورند. آشپز باشی او کف گیر به دست برای مردم غذا می کشید و توی ظرف آنها می ریخت.

بیشتر وقت ها غذایی که پخته بود، بیشتر از نیاز کسانی بود که در صف انتظار غذا بودند. اما بعضی از روزها هم جمعیت گرسنه های شهر آنقدر زیاد بود که آشپزباشی تا آخرین دانه ی پلو را هم با کف گیرش از توی دیگ بیرون می آورد و به آنها می داد.

در چنین لحظه ای صدای گوشخراش و ناامیدکننده برخورد کف گیر به ته دیگ بلند می شد و کسانی که غذا نگرفته بودند، می فهمیدند که غذا تمام شده و نباید منتظر بمانند، به همین خاطر با شکمی گرسنه به خانه برمی گشتند.

به هر حال این داستان همه روزه جلوی خانه مرد ثرتمند اتفاق می افتاد و کسانی که در صف منتظر بوند تا غذا بگیرند، معمولاً از کسانی که به غذا رسیده بودند، می پرسیدند: «غذا هست؟ فکر می کنی به ما هم برسد یا خیر؟» جوابی هم که می شنیدند اغلب این بود که هنوز گف گیرش به ته دیگ نخورده؛ یعنی هنوز غذا هست و می توانی امیدوارانه در صف منتظر بمانی.

مرد ثروتمند و نیکوکار از این که خانه اش پناهگاه مردم بینوا و بیچاره شده، خوشحال بود و خدا را شکر می کرد؛ اما پسر این مرد ثروتمند، علاقه ای به این کار پدرش نداشت و خیلی دوست داشت پدرش را از این کارها منصرف کند.

حکایت کف گیر به ته دیگ خوردن

مرد ثروتمند تصمیم گرفت حج برود

خلاصه روزهای زیادی سپری شد تا این که مرد خیر تصمیم گرفت سفر حج برود. در آن روزگار رفتن و برگشتن به مکه چندین ماه طول می کشید. به همین خاطر تمام مال و ثروتش را به تنها پسرش سپرد و پیچ و خم کارها را برایش تعریف کرد. در میان حرف هایش به پسرش گفت: «مبادا که من بروم و تو از غذا دادن به فقرا دست برداری؟!، تو باید مثل من هر روز یک دیگ پلو و خورش آماده کنی تا تهی دستان به خانه بیایند و غذا بگیرند و دعایمان بکنند.»

بعد از چند روز که مرد ثروتمند راهی سفر حج شد، پسرش همه ی کارها را به خوبی انجام داد؛ اما اصلاً علاقه ای نداشت مثل پدرش به فقرا غذا بدهد. اما به خاطر این که سفارش پدرش را نادیده نگرفته باشد، به بازار رفت و دیگ کوچکی خرید و به آشپز باشی گفت: «از این به بعد توی این دیگ برای فقرا غذا بپز». سر دیگ کوچک حجم زیادی نداشت. تعداد کمی که غذا می گرفتند، صدای برخورد کف گیر به ته دیگ شنیده می شد و سر گرسنه ها بی کلاه می ماند، و باید با شکمی گرسنه صف را ترک می کردند.

بازگشت مرد ثروتمند از حج

بنابراین یواش یواش در شهر این خبر پخش شد که کف گیر پسر حاجی، خیلی زود به ته دیگ می خورد. روزها و هفته ها پشت سر هم آمدند و رفتند. دیگر خانه ی مرد ثروتمند، خانه ی امید گرسنه ها نبود تا این که خبر رسید حاجی از سفر حج بر می گردد. مرد ثروتمند از سفر برگشت و فهمید که پسرش چه دسته کلی به آب داده. او خیلی ناراحت شد. دستور داد که از آن به بعد توی دو تا دیگ بزرگ غذا بپزند و به فقرا بدهند.

تهی دستان شهر از این خبر خوشحال شدند. آنها وقتی به یکدیگر می رسیدند. می گفتند: «دیگر صدای کف گیر به ته دیگ حاجی را کسی نمی شنود.»

از آن روزگار به بعد، به کسی که آهی در بساط نداشته باشد یا هر چه داشته، از دست داده باشد، می گویند: «کف گیرش به ته دیگ خورده.»

 

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب اصطلاح کف گیر به ته دیگ خوردن از چه زمان رایج شد!؟

عکسی متفاوت و هنری از هدیه بازوند، روژان سریال نون خ!

عکسی زیبا و هنری از هدیه بازوند: هدیه بازوند، بازیگر سریال «نون خ» عکس جدیدی از خود با یک ژست هنری در اینستاگرام منتشر کرد. در ادامه این مطلب بخش فرهنگ و هنر در مجموعه فیلم و سریال با مجله خبری چشمک با عکسی زیبا و هنری از هدیه بازوند و بیوگرافی کوتاه از این هنرمند همراه باشید.

عکسی زیبا و هنری از هدیه بازوند

 

عکسی زیبا و هنری از  هدیه بازوند

اطلاعات کوتاه درباره هدیه بازوند

فارغ التحصیل لیسانس رشته مهندسی معماری می باشد که با گذراندن دوره های بازیگری از تلویزیون بصورت جدی وارد این عرصه شد و حالا در سینما حضور دارد.در بندرعباس متولد شده اما اصالتا کرد کرمانشاهی بوده و دو برادر هم دارد ، می گوید با اینکه اصالتا کرد است اما به شدت شهر خود بندرعباس را دوست دارد.

روزهایی که باید از طریق انتخاب رشته دانشگاهی مسیر کاری ام رو تعیین میکردم گفتم بازیگری ، اما با مخالفت روبرو شدم. طبق معمولِ نظر اکثر خانواده ها یا باید دکتر میشدم یا مهندس ، بازیگری در گوشه ای از قلب و ذهن من موند و من مهندسی معماری رو که اتفاقا خیلی هم بهش علاقه داشتم رو تموم کردم.

دوره های بازیگری را از کلاس های موسسه امین تارخ و پسر ایشان نیما تارخ گذراند سپس وارد ورکشاپ های موسسه نقش اول شد. در کلاس های سیروس الوند و بهرنگ توفیقی هم حضور داشت سپس دوره های پادمآرت آقای کیومرث مرادی (بازیگری به روش کوین اسپیسی) را هم گذراند.

در سال ۹۷ وقتی ۳۱ ساله بود با سریال هشتگ خاله سوسکه به کارگردانی محمد مسلمی در نقش موش بند اولین تجربه بازیگری خود در جلوی دوربین را بدست آورد. او سپس نقش کوتاهی در فیلم سینمایی آنجا همین ساعت بکارگردانی سیروس الوند کنار چهره هایی چون پرویز پرستویی و ماهور الوند ایفاکرد.

خانم هدیه بازوند در نوروز ۹۸ با سریال نون خ به کارگردانی آقاخانی در نقش روژان به قاب تلویزیون بازگشت و سال ۱۴۰۰ نیز با همین نقش در فصل سوم حضور دارد. ندا قاسمی ، شقایق دهقان و نسرین مرادی نیز در فصل سوم حضور دارند.

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب عکسی متفاوت و هنری از هدیه بازوند، روژان سریال نون خ!

فقط افراد باهوش متوجه اتفاقی که در تصویر افتاده است می شوند!

معمای شناخت علت تصمیم قتل: در این آزمون شما باید به دنبال این سوال باشید که چرا قانل نزدیکترین دوست خود را به قتل رسانده است؟ ۷۲٪ افراد در این معمای تصویری شکست خورده و نتوانستند در زمان مشخص شده پاسخ درست و مستدل ارائه دهند. آیا شما فکر می کنید در حل معماهای چالشی دارای استعداد بوده و به عبارت دیگر نابغه هستید. اگر این طور است معمای تصویری چالشی امروز مجله خبری چشمک را از دست ندهید. تلاش کنید در زمان مشخص شده ۵ ثانیه ای آن را رمز گشایی کنید.

پس هر وقت شما آماده شوید تا معمای شناسایی علت تصمیم قتل را حل کنید، برای یک شرط بندی نیز اماده می شوید. شرط بندی بر روی اینکه آیا واقعا متمرکز، دقیق، تیزبین و باهوشید؟ می توانید در کمترین زمان ممکن به راحتی چالش ها و معما را حل کنید! همان گونه که اشاره شد برای حل معمای شناخت علت تصمیم قتل تنها ۵ ثانیه فرصت خواهید داشت. یک نابغه واقعی در این زمان معما را حل خواهد کرد. با مجله خبری چشمک و معمای شناخت علت تصمیم قتل همراه شوید.

شاید بپسندید: اصطلاح کف گیر به ته دیگ خوردن از چه زمان رایج شد!؟

معمای شناخت علت تصمیم قتل

به یاد داشته باشید که یکی از اهداف اصلی معماهای تصویری ایجاد خطا است. به همین دلیل، بسیار مهم است که دستورالعمل ها را با دقت بخوانید و تمام حواس خود را روی تصویر ارائه شده متمرکز کنید.

یک تصویر دراماتیک و ناراحت کننده را در معمای شناخت علت تصمیم قتل مشاهده می کنید. دو دوست را در تصویر می بینید. روزهای خوشی که این دو دوست با هم داشتند در یک قاب عکس به تصویر کشیده شده است. اما یکی از این دو دوست، دوست دیگر را به قتل رسانده است. این قتل در حالتی اتفاق افتاده است که این دو با یکدیگر بسیار صمیمی بوده اند. حال چرا قاتل دست به چنین کاری زده است!؟ شما باید علت این قتل را شناسایی کنید.

تصویر معمای شناخت علت تصمیم قتل را مرور کنید و با دقت به جزئیات تصویر قتل نگاه کنید. یادتان باشد که تنها ۵ ثانیه برای رمزگشایی این آزمون فرصت دارید.

شاید بپسندید: داستان شنیدنی قوز بالا قوز | حکایتی کهن وشنیدنی درباره حضور جن ها در حمام!

معمای شناخت علت تصمیم قتل

.

.

.

.

 

.

.

.

.

پاسخ معمای شناخت علت تصمیم قتل

اگر معمای تصویری امروز که تحت عنوان معمای شناسایی علت تصمیم قتل منتشر شده است را رمزگشایی کرده اید، باید بگوئیم شما یک نابغه هستید. باید بگوئیم که ۷۲ درصد از کاربران شبکه های اجتماعی در تلاش برای حل این معما شکست خوردند. اما اگر هنوز به دنبال پاسخ هستید، شانس دوم خود را نیز میتوانید امتحان کنید.

 

.

.

.

.

.

.

.

جواب معمای شناخت علت تصمیم قتل: در تصویر ماه کامل است. بیشتر ما در افسانه ها شنیده ایم که ماه کامل باعث تغییر ماهیت انسان های گرگ نما و خون آشام ها می شود. اعتقاد به قدرت ماه در تبدیل کردن انسان به موجودی خشن و ایجاد جنون در او؛ ریشه در باورهای باستانی داشته و بسیار در میان مردم گسترده است. اگر دقت کنید متوجه خواهید شد که مقتول به یک خون آشام تبدیل شده است. بر همین اساس دوست وی برای اینکه وی به اطرافیان خود آسیبی نرساند، وی را به قتل رسانده است. دندان های نیش وی کاملاً مشخص است.

شاید بپسندید: چیستان: کدام ماده خوراکی ترش است که دو حرف اولش عضو بدن است!؟

معمای علت تصمیم قتل

امیدوارم از معمای شناخت علت تصمیم قتل استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

شاید برایتان جالب باشد

آزمون هوش:کدامیک احتمال دارد پس از پریدن از هواپیما جان خود را از دست بدهد!؟

 با پیدا کردن سگ مخفی بین حوله ها، قدرت بینایی‍‌ات را آزمایش کن!

آب خنک خوردن: اصطلاح رفته آب خنک بخوره از کجا اومده!؟

چیستان: آن چیست که همیشه در مقابل شماست اما دیده نمی شود!؟

 روان شناسی رنگ ها: رنگ مورد علاقه، چه چیزی از شخصیت شما را افشا می کند!



دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب فقط افراد باهوش متوجه اتفاقی که در تصویر افتاده است می شوند!