وضعیت دامدارى در عهد هخامنشی و ایران باستان
- 1,402 بازدید
- 20 فوریه 2012
- وضعیت طبقات مختلف
وضعیت طبقات مختلف عهد هخامنشی و ایران باستان
توجه به دامدارى
غیر از کشاورزى، تربیت حیوانات اهلى و استفاده از آنها از دیرباز در ایران مورد توجه بود. به گفته هرودت و پولیب در سرزمین ماد (قبل از هخامنشیان) اسبهاى پرخون، ظریف و خوشاندام و پرجستوخیز تربیت مىشدند و قرنها ایران یگانه مرکز نشوونماى اسبان و سوارکاران بوده است. علاوهبراین در منابع مذهبى نیز حفظ و نگاهدارى حیوانات اهلى و مبارزه با حیوانات زیانبخش تأکید شده است!
در بهمن یشت باب ۲۲ فقره ۶۱ به ارزش اقتصادى گاو اشاره شده است: «نیروى ما از گاو، اطمینان دل به گاو است، تفاخر به دارایى منوط به گاو است، چیرگى مرهون گاو است، خوراک از گاو است، شیار که در نتیجه آن غذا از زمین بیرون مىآید بوسیله گاو انجام مىگیرد.» چنانکه دیدیم در اوستا به دامپرورى و گلهدارى اهمیت خاصى داده شده و همهجا مردم را به نگاهدارى و پرورش دام تشویق مىکند. در فروردین یشت چنین آمده است:
«روانهاى چهارپایان اهلى را مىستاییم، خزندگان را مىستاییم، پرندگان را مىستاییم، جانوران بیابانگرد را مىستاییم، چرندگان را مىستاییم، فروهرهاى این جانوران را مىستاییم.»
در وندیداد، فرگرد سوم، قسمت ۱، فقره ۶ چنین مىخوانیم: «اى آفریننده جهان مادى پنجمین جایى که زمین به حداکثر شادمان است، کجاست؟ … آنجایى که گله و رمه بیشتر باشد و بیشترین مقدار کود ریخته شود.»
همچنین در اردیبهشت یشت، فقره هفتم مىخوانیم: «ناخوشیها فرار کنید، مرگ بگریز، دیوها بگریزید، پتیارهها (یعنى نکبتها و زشتیها) فرار کنید، آموزگار دروغین کینهور از آیین پاک بگریز، مرد ستمکار بگریز» در جلد دوم کتاب یشتها، صفحه ۳۰۵ چنین نوشته شده است: «… در کجا زمین بیش از همهجا شاد است؟ در آنجا که مرد پاکدینى خانه برپا کند و آن خانه از آتش و شیر و زن و فرزند و گله برخوردار باشد … و گاو و راستى و علوفه و سگ و آنچه از براى زندگى خوش باید در آنجا فراوان باشد. (فقره ۴). در کجا زمین بیش از همهجا شاد است؟ در آنجایى که بیش از همهجا گندم و گیاه و درختهاى میوه بکارند، در آنجایى که زمین خشک است، آب رسانند و در آنجایى که آبگیر است، خشک کنند …
زمین ناشاد است اگر مدت زمانى شیار نشده بایر بماند.»
علاوهبراین در ونندیشت کشتن حشرات موذى ثواب شمرده شده است نظیر «وزغ، مار، کژدم، مگس، مورچه، موش. عقیده ایرانیان راجع به حشرات موذى در قدیم در همهجا شهرت داشته، هرودت نیز در کتاب اول فقره ۱۴۰ مىنویسد: مغها کشتن مورچه و مار را ثواب بزرگ مىدانند.»
در جاى دیگر تعلیم مىدهد: «کوشا و مبارز باش و نانى خور که از راه نیک و با کار و کوشش به دست کرده باشى و بهرهاى از آن براى خدا و نیکوکاران کنار نه. به خواسته دیگران چشم مدوز تا مال خود از دست ندهى. هرکه از دسترنج دیگرى خورد چنان باشد که سر او را در کف گرفته مغز او مىخورد.» «۱۷۰» در یشتها که قسمتى از کتاب مقدس اوستاست در فقرات ۶ تا ۱۴ به مردم ایران تأکید شده است که در پناه کار و کوشش از انواع نعمتهاى مادى و شکوه و آرامش و غذاى فراوان و گوناگون و بوهاى خوش و بسترها و بالشهاى آراسته و خانههاى خوب و زنان نیکو و انواع زینتها و اسبهاى تندرو و گردونههاى خروشنده و زروسیم و لباسهاى فاخر و غیره برخوردار شوند.»
در همین کتاب در بخش زامیادیشت ضمن ستایش از فرکیانى گیتى را «پیر نشدنى، نمردنى، نگندیدنى و نپوسیدنى، جاودان زنده و جاودان بالنده» مىخواند.
استاد پورداود در بخش نخست از گاتها یعنى سرودهاى زرتشت، مىنویسد: «پندار نیک، گفتار نیک، و کردار نیک مایه رستگارى است؛ چنانکه پندار بد، گفتار بد، و کردار بد مایه تباهى است. دروغ سهمگینترین دشمن مردمى است، باید از آن دورى جست و به راستى روى نمود. مزدا اهورا نیازمند قربانى و خون گاو و گوسفند نیست … هرآنکه زمین آبادان کند و به کشت و زرع پردازد و از چهارپایان سودمند نگهدارى کند خداوند را از خود خوشنود سازد … در این جهان، بد در برابر نیک، و زشت در برابر زیباست. زندگى جنگى است میان این دو …»
—————————————
کتاب تاریخ اجتماعى ایران
امیدوارم از این مقاله استفاده کنید و نیاز به دانلود مقاله یا کتاب در این باره نداشته باشید