is_tag

آیا این خانواده واقعاً کودک را به فرزند خواندگی گرفته است!؟

معمای تصویری شناسایی حقیقت: در معمای تصویری امروز، شما باید واقعیت را در تصویر پیدا کنید. اینکه ایا کودک واقعا بچه اصلی زن و مرد نیست؟ یک چشم تیزبین به راحتی قادر است در یک نگاه این فرد را شناسایی کند. پس برای انجام معمای تصویری شناسایی حقیقت، کنجکاوی، ادراک و هوش خود را برای پاسخ صحیح به کار ببرید. شخصی هست که متعلق به زمان این معمای تصویری نیست و شما باید او را در معمای تصویری شناسایی حقیقت شناسایی کنید. برای انجام این آزمون فقط ۳ ثانیه وقت دارید.

حل این تست ها نیاز به زمان و حوصله زیادی دارد. مهارت‌های شما به شما این امکان را می‌دهد که پاسخ این هدف تصویری پیچیده را که ما از رسیدن به آن مطمئن نبودیم، بیابید. آنچه شما به دنبال آن بودید درست مقابل چشمان شماست. اما اگر مهارت های شناختی مناسبی نداشته باشید، قطعا نمی توانید در زمان مشخص شده ۳ ثانیه ای آن را پیدا کنید. با مجله خبری چشمک و معمای تصویری شناسایی حقیقت همراه شوید.

شاید بپسندید: چیستان: در میان لبنیات کدام یکی، بیشترین خدمت را به مردم می کند!؟

معمای تصویری شناسایی حقیقت

تصویر فعلی این معمای تصویری که مجله خبری چشمک برای شما به اشتراک گذاشته است، باعث سردرگمی می شود. سه نفر در تصویر دیده می شود. این تصویر گویا از میز شام یک خانواده سه نفره گرفته شده است. پدر خانواده با عصبانیت به کودک تصویر می گوید که او بچه آنها نیست و آنها او را به فرزند خواندگی گرفته اند. اما زن تصویر با عصبانیت رو به مرد کرده و از می پرسد که چرا دروغ می گوید. زن مدعی است که کودک فرزند آنهاست. حال به نظر شما کدامیک از این دو زن یا مرد حقیقت را می گویند!؟

ماموریت شما این است که در کمتر از ۳ ثانیه بفهمید چه کسی واقعیت را می گوید. شما این شخص را پیدا کرده و از این طریق بتوانید مهارت های فردی و شناختی خود را اثبات کنید.

از آنجایی که زمان زیادی برای حل معمای آشنایی با فرد دروغگو ندارید، مهم است که به تصویر دقت کنید. شما باید به شدت متمرکز باشید. به هیچ چیز غیر از این تست فکر نکنید. اگر در پازل تصویری زیر دقیق باشید، سریعتر از آنچه تصور می کردید به هدف خواهید رسید. بنابراین اگر واقعاً برای یافتن آنها به دقت و تمرکز نیاز دارید، چند ثانیه نفس بکشید و سپس دوستان خود را به چالش بکشید. آنها را غافلگیر خواهید کرد.

شاید بپسندید: آیا می توانید بین عقل و احساس تعادل برقرار کنید | یک گل را انتخاب کند تا پاسخ سوال را پیدا کنید!

معمای تصویری شناسایی حقیقت

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ معمای تصویری شناسایی حقیقت

اگر هنوز به دنبال پاسخ هستید باید به شما بگوئیم که زمان شما به پایان رسیده است. لذا می توانید از فرصت دوم خود برای رسیدن به پاسخ استفاده کنید. ۵ ثانیه دیگر فرصت دارید تا آزمون را مورد بررسی قرار دهید.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ معمای تصویری شناسایی حقیقت: زن حقیقت را می گوید. کودک فرزند آنهاست. رنگ چشم کودک با رنگ چشم زن کاملا همخوانی دارد. از سوی دیگر رنگ موهای کودک نیز تا اندازه ای شبیه رنگ موهای مرد است. شما چه فکر می کنید؟ در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

شاید بپسندید: داستان چه کشکی چه پشمی!؟ | حکایت چوپان خسیسی که نذر کرد و بعداً پشیمان شد!

جواب معمای شناسایی حقیقت

امیدوارم از معمای تصویری شناسایی حقیقت استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

برایتان جالب خواهد بود

چیستان: آن چیست که روز را شروع می‌کند و کار را تمام!؟

تست هوش: با حرکت دادن دو چوب کبریت، دو مثلت ایجاد کنید!

آزمون دقت ذهن: ۳ تفاوت دو تصویر سگ بامزه را پیدا کنید!

حکایت مرد خسیس و مار | آخر و عاقبت خساست!

اشتباه تصویر فوتبال زنان چیه! | خیلی ها متوجه اشتباه اصلی نشدند!

آزمون تمرکز: کدام مخزن زودتر از بقیه، پر می شود!؟



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب آیا این خانواده واقعاً کودک را به فرزند خواندگی گرفته است!؟

با دلیل بگوئید کدام خانواده وضع مالی بهتری داره!

آزمون هوش شناسایی خانواده پولدار: فکر می کنید تا چه اندازه باهوش و جزئی نگر هستید.؟ آیا فکر می کنید می توانید یک کارآگاه خوب باشید؟ کارآگاهی که بتواند به راحتی هر چالش و مشکلی را حل کند. شما با تحلیل و پرداختن به سوالات هوش می توانید مهارتهای کارآگاهی خود را توسعه و بهبود بخشید. در آزمون هوش شناسایی خانواده پولدار شما با یک سوال هوش تصویری بسیار خاص و در عین حال مشکل روبرو هستید. شما با پیدا کردن خانواده فقیر و پولدار تصویر می توانید مهارتهای شناختی خود را اثبات کنید.

بدون شک، پازل ها و معماهای تصویری در سال های اخیر  بسیار مورد توجه قرار گرفتند. به خصوص در زمان همه گیری ویروس کرونا این سرگرمی ها توانسته بودند بخشی از اوقات فراغت افراد را پر کنند. این بازی ها در کنار سرگرمی توانستند به لحاظ روحی و روانی تا اندازه زیادی افراد را ردر مواجهه با کرونا یاری کنند. اگر چه کرونا هنوز دست از سر بشر بر نداشته، اما سرگرمی ها و سوالات هوش هنوز که هنوز است طرفدران بسیاری دارد. با آزمون هوش شناسایی خانواده پولدار و مجله خبری چشمک همراه باشید.

شاید بپسندید: ریاضی ات خوبه، پس در ۵ ثانیه پاسخ عبارت ریاضی را پیدا کنید | اصلا ساده نیست!

آزمون هوش شناسایی خانواده پولدار

آزمون یا سوال هوش امروز در اینترنت بسیار داغ اشده است. تاکنون بارها در صفحات مختلف و گروههای مختلف شبکه های اجتماعی همرسانی شده است. شاید یکی از دلایل مهم چالشی بودن این آزمون است. تنها دو درصد افراد توانسته اند به صورت درست به این سوال پاسخ دهند و این سوال معمایی را حل کنند. برای حل آزمون هوش شناسایی خانواده پولدار تنها ۸ ثانیه فرصت دارید.

در تصویر آزمون هوش شناسایی خانواده پولدار، ۲ خانواده در حال سفر هستند. اما ماموریت شما چیست؟ شما باید بتوانید در عرض کمتر از ۸ ثانیه با کمک نشانه هایی که در تصویر وجود دارد مشخص کنید که کدام خانواده فقیر و کدام خانواده پولدار است؟

بادقت به تصویر زیر نگاه کنید. به خاطر داشته باشید که زمان شما بسیار محدود است….

شاید بپسندید: با پیدا کردن پلنگ برفی تصویر اثبات کنید که چشمانی تیز مثل عقاب دارید!

آزمون هوش شناسایی خانواده پولدار

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون هوش شناسایی خانواده پولدار

اگر نتوانستید راه حل معمای تصویری را پیدا کنید، نگران نباشید، ما راه حل چالش را به اشتراک می گذاریم. با این حال، ابتدا می خواهیم تلاشی را که برای یافتن پاسخ صحیح انجام داده اید، بشناسیم. در بخش نظرات تحلیل های خاص خود را ارائه دهید.

.

.

.

.

.

.

.

بدون هیچ مقدمه ای، ما راه حل صحیح را در اختیار شما قرار می دهیم. همه چیز در مورد برچسب ها است. در چمدان های خانواده سمت چپ تعداد زیادی برچسب وجود دارد. احتمالا این خانواده تاکنون سفرهای زیادی به نقاط مختلف جهان داشته است. در ضمن معمولا خانواده های ثروتمند برای سفر تفریحی برنامه ریزی دقیق می کنند و می خواهند در کل سفر از تمام لحظات لذت ببرند. لذا طبیعی است در هنگام سفر از پوشیدن هر گونه لباسی که اسباب زحمت آنها شود، خودداری می کنند. اما یک خانواده فقیر تلاش می کند بهترین و لوکس ترین لباس خود را در یک مسافرت، حتی در حین سفر بپوشد. حتی لباس هایی که ممکن است مناسب سفر نباشند.

شاید بپسندید: حکایت جالب و شنیدنی باز فیلش یاد هندوستان کرده! 

جواب آزمون شناسایی خانواده پولدار

امیدوارم از آزمون هوش شناسایی خانواده پولدار استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

برایتان جالب خواهد بود

آزمون دقت ذهن: موجودات بیگانه را در فروشگاه پیدا کنید!

خودت و دوستات را بهتر بشناس | در نگاه اول در تصویر چه چیزی دیدی!؟

تست قدرت تمرکز: یک روح میان افراد پنهان شده است، آن را پیدا کنید!

اگه فکر می کنی باهوشی سریع بگو اشتباه تصویر دوقلوها چیه!؟



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب با دلیل بگوئید کدام خانواده وضع مالی بهتری داره!

«آبنبات دارچینی» و حکایت سفر فامیلی خانواده محسن به روستای طبر

کتاب «آبنبات دارچینی» از سری سوم کتاب‌های مجموعه «آبنبات» است، که به قلم مهرداد صدقی با همان حال و هوای کمدی از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار شده است.

به قولِ نویسنده کتاب، ما توی «آبنبات هلدار»، «آبنبات پسته‌ای» و «آبنبات دارچینی» با یک بسته روبه‌رو هستیم. در جلد نخست وقایع در دهه ۶۰ می‌گذرد، در جلد دوم اتفاقات مربوط به اوایل دهه ۷۰ است و در جلد سوم به فضا و رویداد‌های اواسط دهه ۷۰ اشاره دارد. ضمن اینکه جلد بعدی «آبنبات» به اواخر دهه ۷۰ اختصاص خواهد داشت.

در کتاب «آبنبات دارچینی» محسن به عنوان کوچکترین عضو خانواده که راوی داستان است و در مقطع دبستان درس می‌خواند، حالا به سن بلوغ رسیده و با چالش‌های این سن دست و پنجه نرم می‌کند. آن‌ها اینبار تصمیم می‌گیرند دسته جمعی و به همراه فامیل راهی یکی از روستا‌های آب و اجدادی‌شان بشوند و همراه هم لحظه‌های خوشی را رقم بزنند.

«هر جور حساب می‌کردم، حتی تا ده رقم بعد از اعشار هم نمی‌شد جزء سرنشینان پیکان باشم. با مشاهده وضعیتِ وانت آهسته کنار گوش آقاجان گفتم: «آقاجان، نمشه آقا برات‌اینا با وانت بیان، من با پیکان بیام؟».

– پسرجان، خودت که مِبینی؛ بازم جا نمشیم. همین‌جور جلو بریم یک‌وقت مبینی توی همین وانتم جا نشی و مجبور بشی تا طبر پشت سر ما بدوی».

«[…] به سفارش آقاجان، زن‌ها توی خانه و ما مرد‌ها توی ایوانِ مشرف به باغ خوابیدیم. عمو باقر جلوی ایوان را با آفتابه مسی آب‌پاشی کرده بود. بوی نمِ دلپذیری می‌آمد و با وزش نسیم آدم دلش می‌خواست برود زیر لحافِ سنگین. با اینکه خیلی خسته بودم، خوابم نمی‌برد. رو به آسمانِ پُرستاره، به دریا فکر می‌کردم و اینکه آیا او هم در این لحظه به ستاره‌ها نگاه می‌کند؟ چون جا کم بود، آقاجان و آقا برات روی یک تشک و زیر یک لحاف دونفره خوابیدند. چراغ‌ها که خاموش شد، عمو باقر فانوس به دست آمد توی ایوان. سوسویِ نورِ فانوس، با هر حرکت، روی دیوار سایه‌هایی مثل تصویر گلدوزی‌های خاله رقیه ایجاد می‌کرد.

– این فانوس اینجایه. فعلاً خاموش مُکنمش. ولی اگه هر کی نصف شب خواست بره مستراح، روشن کنه که راهِ ببینه.

دایی گفت: «نه نمخواد. امشب مهتابه. اینا پاهاشانِ واجبی انداختن. برق مزنه، همه‌جا رِ روشن مُکنه». عمو باقر بدون توجه به حرف دایی گفت: «راستی امروز هی کوه کوه مِکردین، غروب توی مسجد بشیرِ دیدم. فردا صبح زود گوسفندا رِ مبره کوه. از جلوی باغ رد مشه. اگه مخواین برین، بیدارتان کنم». دایی اکبر با اشتیاق گفت: «ها عامو جان … دمت گرم! بی‌زحمت همه‌مانِ بیدار کنین؛ به‌خصوص علی آقا رِ». آقاجان گفت: «شما بِرین. من راهشِ خودم بلدم. با آقا برات خودمان می‌آیم». حتی اگر احسان و مهسا هم توی جمع ما بودند می‌تواتستند میزانِ صداقت آقاجان را در جمله‌اش تشخیص بدهند. بعد از چند لحظه، آقا برات سرش را از زیر لحاف درآورد و درباره مهمترین دغدغه‌اش از عمو باقر پرسید: «عمو جان، راستی اینجا مار داره یا نه؟» 

عمو باقر که حس می‌کرد یک سوال تخصصی از او پرسیده شده و لازم است با تفصیل پاسخ دهد، مثل معلم‌هایی که اول می‌خواهند ببینند چه کسی سوال کرده تا بدانند چطور جواب بدهند، فانوس را جلو آورد و از بالای سرِ همه رد کرد تا رسید به قیافه مبهوت آقا برات. چون عمو باقر فانوس را پایین نگه داشته بود و نورِ آن از پایین به چهره‌اش می‌تابید، حتی از خودِ مارِ عکاس هم ترسناک‌تر شده بود».

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب «آبنبات دارچینی» و حکایت سفر فامیلی خانواده محسن به روستای طبر

تفسیر قرآن را برای اعضای خانواده بیان کنید

حجت الاسلام محسن قرائتی امروز -شنبه ۱۹ اسفند- در مراسم رونمایی از صد و پنجاهمین نشریه قرآنی رایحه ویژه نامه استاد و مفسر قرآن کریم گفت: جلسات ۱۰ دقیقه‌ای با خانواده بگذارید و یک تفسیر ساده مثل تفسیر نمونه را برای آنان بخوانید. همه باید تفسیر قرآن را بفهمند، ولی بیشتر تفسیر‌ها به صورت تخصصی نوشته می‌شود. تفسیر را در خانه ترویج کنید و برای فرزندانتان سوره‌های کوچک را بخوانید.

وی با بیان این که «حق قرآن را ادا نکرده ایم» اظهار داشت: من خانه مراجع رفتم و از آنان خواستم تا توجه بیشتری به تفسیر قرآن داشته باشند و در بیشتر بیت مراجع به سخنرانی پرداختم. حتی به محضر رهبر معظم انقلاب رسیدم و از ایشان درخواست کردم که به من گفتند پنج دقیقه صحبت کن، ولی وقتی به رهبر انقلاب گفتم، فرمود «شما ۴۰ دقیقه وقت درس مرا صحبت کن».

رئیس ستاد اقامه نماز افزود: ما قرآن را علم نمی‌دانیم درحالی که امام رضا (ع) فرمود اگر علم می‌خواهید در قرآن است. باید برای قرآن نهضتی ایجاد کرد و هر کدام از شما می‌توانید یک جلسه قرائت راه بیاندازید، ولی فقط به الفاظ بسنده نکنید و لازم است که در تفسیر قرآن هم کار کنید.

وی با اشاره به تالیفات خود در زمینه تفسیر قرآن گفت: من از نظر علمی شاگرد آیت الله مکارم شیرازی هستم و نکات بسیاری در تفسیر نمونه وجود دارد که در تفسیر نور نیست.

قرائتی از برگزارکنندگان این مراسم تشکر و به این فراز از دعای کمیل اشاره کرد که می‌فرماید «کم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته؛ خدایا! چه بسیار ستایش نیکویی که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردی»

حسن مسلمی نائینی رئیس جهاد دانشگاهی هم گفت: آقای قرائتی بیش از ۵۰ سال است که با جدیت و پشتکار در مورد قرآن تلاش کرده و در مسائلی مانند زکات و نماز نیز فعالیت‌های فراوانی داشته است.

وی افزود: آقای قرائتی همیشه به دنبال جوانان بودند و نمی‌نشستند تا دیگران به سراغش بیایند. در واقع مثل پیامبر (ص) که در روایتی از حضرت علی (ع) نقل شده که رسول خدا (ص) «طبیب دوّار» بودند؛ یعنی پزشکی که به دنبال بیماران بودند.

مسلمی نائینی با اشاره به تالیفات حجت‌الاسلام قرائتی به ویژه تفسیر نور گفت: بهترین اثر وی در کشور‌های مختلف از اروپا و آسیا گرفته تا آفریقا منتشر شده است.

وی با اشاره به فعالیت‌های قرائتی در چهار دهه بعد از انقلاب گفت: ایشان در دوران دفاع مقدس برنامه‌های مختلفی داشتند. مثلا بعد از کربلای پنج که مجروح شده بودم و مرا به بیمارستان نمازی شیراز برده بودند، یک روز حاج آقا را دیدم که به عیادت مجروحان آمده بودند.

رشید جعفرپور معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گفت: حجت الاسلام قرائتی، هم یک معلم برای عموم مردم است و از طرف دیگر استادی برای افراد خاص و تحصیلکرده هستند.

وی افزود: آقای قرائتی یک مدیر تراز انقلاب اسلامی و الگویی برای مدیران هستند که تمام وجود خود را برای ترویج معارف قرآن و انقلاب صرف کردند.

حجت الاسلام سید مصطفی حسینی دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز با اشاره به روش تبلیغ حجت الاسلام قرائتی برای نشر معارف دینی که به روش چهره به چهره معروف است، اظهار داشت: حاج آقای قرائتی یک شب ساعت ۱۰ و نیم تماس گرفتند و پیگیر کاری بودند و من که جای فرزند حاج آقا بودم از این همه انرژی و نشاط برای ترویج امر قرآن تعجب کردم. چون وقتی به آقای قرائتی گفتم فردا پیگیری می‌کنم، گفتند نیم ساعت بعد تماس می‌گیرم و نتیجه را می‌خواهم

حجت الاسلام علی تقی زاده رئیس سازمان دارالقرآن الکریم با اشاره به آیه ۷۹ آل عمران از آقای قرائتی به عنوان یک انسان ربانی یاد کرد که دیدن وی هر انسانی را به یاد خدا می‌انداز.

جلیل بیت مشعلی مدیر عامل خبرگزاری بین المللی قرآنی ایکنا هم گزارشی از عملکرد این رسانه در اهتمام به انتشار اخبار قرآنی ارائه کرد و گفت: این خبرگزاری تاکنون ۱۵۰ ویژه نامه با عنوان رایحه منتشر کرده است که در هر شماره ویژگی‌های یکی از شخصیت‌های قرآنی مورد بررسی قرار گرفته و شماره صد و پنجاهم به حجت الاسلام قرائتی اختصاص دارد و مصاحبه‌ها و گزارش‌هایی در این زمینه منتشر شده است.

زندگینامه حجت الاسلام قرائتی از زبان خودش

اینجانب محسن قرائتی فرزند علینقی، در سال ۱۳۲۴ هجری در کاشان بدنیا آمدم. مرحوم جدم، در زمان رضاخان که با تمام قدرت با اسلام و مظاهر آن مبارزه می‌شد، جلسات قرآن را در خانه‌های مردم کاشان تشکیل می‌داد و بخشی از عمر خود را در این راه صرف نمود؛ لذا فامیل ما قرائتی شد.

پس از او، مرحوم پدرم با تشکیل این جلسات در خانه ها، مساجد و تکایا راه پدرش را ادامه داد و به استاد قرائت قرآن معروف شد. آن مرحوم از بازاریانی بود که حدود ۴۰ سال با شنیدن صدای اذان، مغازه خود را می‌بست و به سوی مسجد و نماز اول وقت می‌شتافت؛ او برای دیگران الگو شده بود و در عوض خداوند به او روحی مطمئن و حکمت و عرفان جوشیده از درون عطا فرموده بود. چیزی که ذهن و فکر او را مشغول می‌کرد، این بود که تا حدود سن ۴۰ سالگی صاحب فرزندی نشده بود تا این که با همه مشکلات موجود در آن زمان، با عنایت و لطف خداوند بزرگ، موفق به زیارت خانه خدا و اعمال حج گردید.

شاید بتوان گفت این هم در شرایط موجود زندگی‌اش، اجری از جانب پروردگارش نسبت به تلاش و کوشش‌های قرآنی و دینی‌اش بود. او در همان سفر در کنار خانه خدا چنین دعا می‌کند:‌ای خدایی که فرموده ای: «ادعونی استجب لکم» (بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را»!‌ای خالق یکتا! فرزندی به من عطا فرما که مبلغ قرآن و دین تو باشد. این دعا به اجابت رسید و خداوند او را صاحب فرزندانی نمود که برخی از آنان به لباس مقدس روحانیت در آمدند.

گفتنی است که من در سنین نوجوانی که شناخت و اطلاعات کافی نداشتم با پیشنهاد مرحوم پدرم برای ورود به حوزه، موافق نبودم، ولی با اصرار و تشویق او در سن ۱۴ سالگی وارد حوزه شدم. یک سال در کاشان زیر نظر استاد آیت الله صبوری دامت برکاته مشغول درس شدم. هر شب نیز به طور مرتب در جلسه تفسیر قرآن مرحوم آیت الله حاج شیخ علی آقا نجفی‌قدس سره که بعد از نماز مغرب و عشا برقرار می‌شد، شرکت می‌کردم. این جلسه دل مرا به تفسیر قرآن جذب نمود. از آن زمان به بعد با قرآن انس پیدا کردم و تا به حال الحمدلله ادامه دارد.

با اطمینان می‌گویم که بیشترین مطالعه من درباره قرآن و تفسیر بوده و، چون قرآن و کلام خدا نور است، تا به حال در راه تبلیغ درمانده نشده ام. حتی زمانی هم که برای ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه قم شدم، در کنار (لمعه) کتاب درسی رسمی حوزه، تفسیر «مجمع البیان» را با برخی از دوستان، مطالعه و مباحثه می‌کردم. همین که دروس سطح و مقداری از درس خارج را در حوزه گذراندم، به فکر افتادم که خلاصه مطالعات و مباحثات تفسیری خود را یادداشت کنم و این کار را تا پایان چند جزء ادامه دادم.

در آن ایام شنیدم که آیت الله مکارم شیرازی دامت برکاته با جمعی از فضلا تصمیم دارند تفسیر بنویسند. من نوشته‌های تفسیری خود را ارائه دادم و ایشان هم پسندیده و من به جمع آنان پیوستم. حدود ۱۵ سال طول کشید تا تفسیر نمونه در ۲۷ جلد به اتمام رسید و تا به حال بار‌ها تجدید چاپ و به چند زبان ترجمه شده است. تقریبا نیمی از تفسیر نمونه تمام شده بود که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید و من به پیشنهاد علامه شهید مرتضی مطهری‌قدس سره و مؤافقت امام خمینی (ره) برای اجرای برنامه درس‌هایی از قرآن، به تلویزیون رفتم.

در این بین به فکر افتادم درس تفسیری را در سطح فهم عموم شروع کنم. برای این کار با گرفتن دو همکار، علاوه بر تفسیر نمونه، از ۱۰ تفسیر دیگر یادداشت برداری کردیم و برنامه تفسیر خود را با عنوان «آینه وحی» در رادیو آغاز کرده و تاکنون پیش رفته ام. بار‌ها از طرف دوستان و دیگران، پیشنهاد شد که آنچه را در رادیو می‌گویم، به صورت کتاب منتشر کرده و در دسترس عموم به خصوص عزیزان فرهنگی قرار دهم. با این تصمیم و نیت چند جزء از یادداشت‌های تفسیری خود را در حضور دو نفر از فقهای قرآن شناس و محقق که از اساتید حوزه علمیه قم هستند خواندم و با تأیید و اصلاح آن دو بزرگوار، به سبک و برداشت‌های تفسیری خود اطمینان بیشتری پیدا کردم.

پس از آن چند نفر از فضلا کار بازنویسی و تدوین آن را انجام دادند و تحت عنوان «تفسیر نور» منتشر گردید. این تفسیر دارای امتیازاتی است، که در مقدمه جلد اول ذکر شده است. برگردم به گذشته خود. سال دوم طلبگی به قم آمده، در مدرسه مرحوم آیت‌الله العظمی گلپایگانی قدس سره و مدرسه خان مشغول به تحصیل شدم. سپس برای ادامه تحصیل به نجف اشرف هجرت کرده، رسائل و مکاسب را در آن جا به پایان رساندم و دوباره به قم مراجعت کردم. پس از امتحان کفایه، چند سالی هم در درس خارج شرکت کرده و در مجموع ۱۶ سال در کاشان، قم، مشهد و نجف بودم تا درس‌های سطح حوزه را تمام کردم.

همواره در این اندیشه بودم که قرآن و اسلام برای همه اصناف و طبقات مردم است و کودکان و نوجوانان هم از همین مردم‌اند. ما پزشک اطفال داریم، ولی روحانی اطفال نداریم، لذا تصمیم گرفتم در این راه به قصد خدمت به نسل جوان و آینده سازان، اسلام و معارف قرآنی را با زبان ساده و روان به آن‌ها منتقل نمایم. از این رو به کاشان برگشتم و ضمن دعوت نوجوانان، برنامه تبلیغی خود را با حضور هفت نفر آغاز کردم و به علت علاقه و استقبال نوجوانان، کلاس‌ها را ادامه دادم، هر هفته از قم به کاشان می‌رفتم؛ با این اندیشه که قرآن ده‌ها داستان و قصه دارد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با همین داستان‌ها، سلمان و ابوذر‌ها را تربیت فرموده، کلاسم را با تلفیقی از اصول عقاید، احکام و داستان‌های قرآنی اداره کردم و به ارائه مطالب زنده و تازه روی تخته سیاه پرداختم.

نحوه کلاسداری و قدرت تشبیه و تمثیل من، به جذابیت جلسات و استقبال از آن‌ها، به شکل چشمگیری افزود. جلسات کاشان، چند سال ادامه داشت و برکاتی را نیز به همراه داشت. البته، چون این کار بی‌سابقه بود که یک روحانی به جای منبر پای تخته سیاه برود و برای کودکان و نوجوانان جلسه و کلاس داشته باشد؛ گاهی مورد بی‌مهری برخی افراد قرار می‌گرفتم، ولی، چون به کار خود اعتقاد و ایمان داشتم، در طول این مدت آنی نسبت به کار خود با شک و تردید نگاه نکردم، به صورتی که الان هم اگر بخواهم آن را از ابتدا شروع کنم، از همان جای قبلی، آغاز خواهم کرد.

به دنبال جلسات کاشان، در قم نیز کار مشابهی را با جوانان و نوجوانان شروع کردم. در جلسات قم، فرزند آیت‌الله علی مشکینی شرکت می‌کرد و یادداشت‌های کلاس را به اطلاع ایشان می‌رسانید. یک روز آن بزرگوار به کلاس درس آمد و از نزدیک اینجانب را مورد عنایت و تفقد قرار داده و فرمود: آقای قرائتی! حاضر هستی با من یک معامله کنی؟ ثواب جلساتی که شما برای نسل جوان دارید از من، و ثواب درس‌هایی که من در حوزه می‌دهم از شما و بعد هم در جلسه درس خود از کار و نحوه کلاس و روش جدید، تجلیل و تعریف نمودند.

گفتنی است که آن روز‌ها ایشان برای حدود هزار طلبه، درس مکاسب و تفسیر می‌فرمودند و من برای ۲۰ جوان، جلسه اصول عقاید داشتم. بعد از این برخورد، به کار و راهی که انتخاب کرده بودم، عشق و علاقه بیشتری پیدا کردم و بعد از آن هم گروه گروه طلبه‌ها آمدند تا از نزدیک روش کلاسداری مرا مشاهده کنند.

با این گونه تشویق‌ها و استقبال‌ها به ذوق آمده و تصمیم گرفتم مطالب را دسته بندی، منظم و یاداشت کنم. البته در زمان طاغوت هم از طرف تلویزیون به پیشنهاد بعضی، مرا برای اجرای برنامه و کلاس دعوت کردند، ولی به دلیل این که نخواستم بازوی دستگاه طاغوت باشم، قبول نکردم. به علت عشق زیادی که به کار داشتم، تقریبا به تمام شهر‌های ایران مسافرت نموده، کلاسی برقرار می‌کردم.

در اوائل کار به جلسات دبیران تعلیمات دینی راه یافتم. در یکی از سمینار‌ها که مقام معظم رهبری دامت برکاته و شهید دکتر بهشتی‌قدس سره تشریف داشتند، در آن جلسه برنامه اجرا کردم و از طرف مقام معظم رهبری دامت برکاته مورد تفقد قرار گرفتم. ایشان مرا به منزل خود دعوت کردند و بعد از تشویق، مسجد امام حسن علیه السلام را که در آن اقامه جماعت داشتند و آن روز‌ها از مساجد فعال و موفق و مبارزپرور علیه طاغوت در مشهد بود، برای کلاسداری در اختیارم گذاشتند.

در سفر تبلیغی به اهواز هم، با علامه شهید مطهری‌قدس سره آشنا شدم. ایشان روش کلاسداری مرا دیده و بسیار پسندید. من از اول، معلم قرآن بودم و با روش جدیدی که داشتم، نسل نو را با قرآن آشنا می‌کردم. در زمانی که امام خمینی (ره) فریاد الهی – سیاسی خود را علیه طاغوت بلند کردند، من دروس مرحله اول حوزه را می‌خواندم و شرایط سنی لازم برای شرکت در بعضی از برنامه‌ها را نداشتم. البته در آن زمان به دیدار بعضی علمای زندانی و تبعیدی در محل زندان و تبعید می‌رفتم و در زمینه حمایت‌های جانبی، اطلاع رسانی و تشویق مردم به مسائل انقلاب بی‌تأثیر نبودم.

در همان زمان، عوامل رژیم و ساواک، برای دستگیری من چندمرتبه شبانه به خانه پدرم در کاشان و منزل خودم در قم حمله ور گشتند، ولی موفق نشدند. چند ماهی هم زندگی مخفی داشتم تا انقلاب اسلامی ایران با امداد‌های الهی و رهبری حضرت امام خمینی و پشتیبانی ملت مؤمن و غیور و شجاع به پیروزی رسید و دوران جدیدی از فعالیت‌های فرهنگی با احساس مسؤلیت بیشتری آغاز شد.

بعد از پیروزی انقلاب، با پیشنهاد علامه شهید مطهری و مؤافقت امام خمینی برای اجرای برنامه، به تلویزیون معرفی شدم، روزی که به آن تشکیلات وارد شدم، بیشتر کارکنان نمی‌دانستند، قبله کدام طرف است و… در آن جا با بهانه گیری و وسواس زیاد مرا آزمایش کردند و زمانی که در این جهت موفق یافتند، پیشنهاد کردند که بدون لباس روحانیت برنامه اجرا کنم و به طور علنی گفتند: ما به جز دو روحانی (حضرت امام و آیه الله طالقانی) به دیگران اجازه حضور در این تشکیلات را نمی‌دهیم.

من هم با این پیشنهاد موافقت نکرده و اعلام داشتم: برخورد شما را به اطلاع حضرت امام خواهم رساند. بعد از این اخطار، آنان قبول کردند که با لباس روحانی اجرای برنامه کنم. به هر حال سال هاست است که این برنامه تلویزیونی که از باقیات الصالحات علامه شهید مطهری و حمایت‌های امام عزیز است، برگزار می‌شود و بر اساس نظرسنجی‌های صدا و سیما از برنامه‌های مؤفق بوده است.

امام خمینی به واسطه همان برنامه تلویزیونی، به اینجانب لطف و عنایت خاصی داشت و هر بار که خدمت ایشان می‌رسیدم، مورد لطف و محبت ایشان قرار می‌گرفتم. برنامه درس‌هایی از قرآن که بنا بود از طرف مدیریت آن زمان تلویزیون تعطیل شود، ایشان به وسیله یکی از اعضای دفتر خود، به رئیس صدا و سیما اعلام فرمودند که این برنامه‌ها مفید بوده و باید باشد و، چون من بابت اجرای برنامه‌ها حق الزحمه‌ای دریافت نمی‌کردم، آن امام بزرگوار چند بار مبلغ قابل توجهی برایم فرستاد که بخدمتشان شرفیاب شده و اعلام کردم من فعلاً نیاز ندارم، ولی ایشان می‌فرمود: این از بیت المال نیست و نزد شما باشد و بعد از این آشنایی بود که آن رهبر فرزانه حکم نمایندگی خود را در سازمان نهضت سوادآموزی به من عطا فرمود.

منبع: ایرنا

دانلود فیلم

ادامه مطلب تفسیر قرآن را برای اعضای خانواده بیان کنید

برادر مهربان یوزارسیف به همراه خانواده واقعی اش+عکس و بیوگرافی

بیوگرافی کوروش زارعی: این بازیگر سینما و تلویزیون متولد ۱۰ مهر ۱۳۵۱ در میناب هرمزگان است. وی فارغ التحصیل لیسانس هنرهای نمایشی است که بازیگری را از تئاتر آغاز کرد و با بازی در سریال یوسف پیامبر (ع) با بازی در نقش «لاوی» به شهرت رسید و اکنون کارگردانی هم دارد. آقای زارعی سالهاست که با همسرش وفابه ازدواج کرده و حاصل آن یک پسر است این زوج در سریال کیمیا با هم بازی کردند. در ادامه این بخش فرهنگ و هنر در مجموعه فیلم و سریال مجله خبری چشمک با بیوگرافی کوروش زارعی همراه باشید.

بیوگرافی کوروش زارعی

کوروش زارعی متولد ۱ مهر ۱۳۵۱ در میناب هرمزگان، بازیگر و کارگردان است. فارغ التحصیل لیسانس رشته هنرهای نمایشی می باشد که بازیگری را از تئاتر شروع کرد و با سریال یوسف پیامبر در نقش «لاوی» به شهرت رسید و حالا کارگردانی نیز می کند.

در مقطع راهنمایی با تئاتر آشنا شد و با نمایش «تیر غیب» نوشته محسن مخملباف در نمایش مدرسه روی صحنه رفت و با گرفتن جایزه بازیگری از جشنواره سراسری دانش آموزی، برای ادامه این عرصه تشویق شد.

بیوگرافی کوروش زارعی

در سال ۱۳۶۴ وقتی ۱۳ ساله بود بصورت جدی در تئاتر حضور داشت و در سال ۱۳۷۳ وقتی دانش آموزش مقطع چهارم دبیرستان بود نمایش «گل و جهله» را کارگردانی کرد که به مقام دوم جایزه کانون ملی منتقدان ایران رسید.

بعد از مهاجرت به تهران در سال ۱۳۸۱ با سریال «غروب بی پایان» به کارگردانی جواد افشار وارد قاب تلویزیون شد و در سال ۱۳۸۸ در تنها تجربه سینمایی خود در فیلم «روز رستاخیز» بازی کرد.

او سپس سال ۱۳۹۴ در سریال کیمیا نقش یک ساواکی به نام خسرو ملکی را ایفا کرد. خودش می گوید من نقش سرهنگ خسروی یکی از مقامات بلندپایه ساواک را در کیمیا بازی می کنم و تا حالا هر نقشی بازی کردم با ریش و موی بلند بوده و کارهای تاریخی و دفاع مقدسی بوده است و این اولین نقش متفاوت من بوده که خیلی منفی است.

بیوگرافی کوروش زارعی

او همچنین در سال ۲۰۰۰ میلادی با نمایش «آینه» را در فستیوال جاده ابریشم آلمان اجرا کرد که می گوید مورد تحسین هنرمندان و مخاطبان جامعه آلمانی قرار گرفت.

این هنرمند اوایل اسفند ۱۴۰۱ در سفر یکروزه خود به شیراز به علت فشارهای روحی دچار عارضه مغزی شده و در بیمارستان نمازی شیراز بستری شد. در نهایت برای ادامه سیر درمان به قم بازگشت و بعد از استراحت به فعالیت خود بازگشت، او در سال جاری دبیر جشنواره‌ های متعددی از جمله چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر را بر عهده داشت.

ازدواج کوروش زارعی

آقای زارعی سالهاست با همسرش خانوم وفابه ازدواج کرده که ثمره آن یک پسر می باشد، این زوج در سریال کیمیا در کنار هم ایفای نقش کرده بودند.

 

کوروش زارعی

 

 

 

دانلود فیلم

ادامه مطلب برادر مهربان یوزارسیف به همراه خانواده واقعی اش+عکس و بیوگرافی

تحول فرهنگی از مسیر خانواده میسر است

در روز‌های گذشته، جشنواره‌ای با عنوان خدمات دیجیتال دوست‌دار خانواده برگزار شد که یک رتبه‌بندی بر اساس رأی‌گیری گسترده مردمی و تخصصی بود تا از طریق آن مشخص شود کودک یا نوجوان برای کدام‌یک از خدمات پرکاربرد داخلی مهم‌تر بوده و کدام یک از این خدمات با ابتکار و خلاقیت، امکانات بیشتری برای کودک یا نوجوان پیاده‌سازی کرده است.

گفتنی است که در پایان این رویداد، از ۱۲ شرکت داخلی تقدیر شد.

سید مجید امامی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور درباره اهمیت جشنواره خدمات دیجیتال دوستدار خانواده بیان کرد: خدمات دیجیتال دوستدار خانواده باعث می‌شود که والدین در حوزه فناوری کودک و خانواده شناختی داشته باشند و رویکرد این جشنواره حمایت از خانواده و کودکان در حوزه استفاده از فضا‌های دیجیتالی و رسانه‌ای است و به همین دلیل، مخاطبان این جشنواره، والدین و نوجوانان بودند که نقش آفرینی برای زیست بوم حوزه کودک و نوجوان نیازمند حمایت سیاستگذاران و تسهیل گری از جانب آن‌هاست.

امامی گفت: مردم می‌دانند که خیلی از ما تا ۲۰ سال پیش در خانواده خود، اسم طلاق را نشنیده بودیم، ولی متأسفانه الان، هر کدام از ما در خانواده گسترده خود یک تجربه طلاق و یا موفق نبودن والد یا والدین در تربیت فرزندان را شنیده ایم که این نشان می‌دهد حتماً خانواده دچار دست انداز‌های بزرگی در مسیر خود شده است. از اینرو، اگرچه دولت می‌توانست نجات خانواده را گفتمان خود قرار دهد، ولی الان در عمل جدی گرفته شده است. 

دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور تصریح کرد: ۲۰ سال است که گفتمان اقتصادی برای خانواده مطرح است و گفته می‌شود خانواده‌ها باید حمایت اقتصادی شوند و گفتمان حقوقی هم، اولویت است که با احیای حقوق بانوان پیش رفته و این موضوع در جای خود درست است. به همین دلیل، در مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی به نظرمان آمد که گفتمان فرهنگی آن طور که باید، اهمیت پیدا نکرده است تا جایی که به این موضوع پرداخته می‌شود که باید مسائل اقتصادی و حقوقی درست شوند، ولی نوبت به مسائل فرهنگی که می‌رسد به آن بی توجهی می‌شود و حال خانواده خوب نیست. 

امامی ادامه داد: خدا را شکر، یک ابر رویداد در حوزه خانواده و فرهنگ عمومی مردم در میان دستگاه‌های مختلف کشور شکل گرفت که هدفمان فناوری دوستدار خانواده بود و حتی با وجود این که از سطح فناوری شروع کرده و در آن سطح باقی مانده است، ولی اگر به لایه و پوسته فناوری و خانواده اهمیت داده شود در زمینه محتوا نیز، اتفاق‌های خوبی رقم خواهد خورد. در نتیجه، ما باید در کنار یکدیگر، هم به محتوا و هم به فناوری فکر کنیم. چون بچه‌های ما قربانی ولنگاری فضای مجازی می‌شوند.

دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور مطرح کرد: قوانین کشور‌های اروپایی مثل انگلستان در حوزه فناوری برای صیانت از خانواده جدی‌تر از ماست. از اینرو، خواهش می‌کنم در حوزه فناوری، دوستدار خانواده غرب زده باشیم و حواسمان باشد منافع بلندمدت یک سرویس دهنده و اپراتور این باشد که خانواده در این کشور بقا داشته باشد. زیرا ما چیزی جز خانواده نداریم. در نتیجه، این همکاری را به فال نیک می‌گیرم. 

امامی ادامه داد: ابر رویداد خانواده و فرهنگ عمومی ۸ حوزه دیگر هم دارد و ما معتقد هستیم که تحول فرهنگی از مسیر خانواده میسر است و نجات خانواده هم، از طریق فرهنگ عمومی امکان پذیر است. حتی اگر بیشترین مساعدت‌های اقتصادی و حقوقی برای حفظ خانواده مطالبه شود.

دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور افزود: در مسئله خانواده باید نگاه ایجابی داشت؛ به طوری که صله رحم یکی از سرمایه‌های خانواده ایرانی است. از اینرو، باید جواب داد که زیرساخت‌های فناوری ما تا چه اندازه به صله رحم توجه می‌کنند؟ و اگرچه ارتباط پدر و کودک یکی از مهم‌ترین مسائل است، ولی آیا در زندگی اقتصادی امروز، هر فرزند به مدت ۲ ساعت، زمان گفت‌وگو با پدر یا بودن با او را دارد؟

دانلود فیلم

ادامه مطلب تحول فرهنگی از مسیر خانواده میسر است

هنر‌های تجسمی، پرجمعیت‌ترین خانواده در میان جشنواره‌های فجر است

سیدمجید امامی دبیر شورای فرهنگ عمومی که انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری را در بازدید از نمایشگاه فجر شانزدهم همراهی می‌کرد، در سخنانی اظهارداشت: جشنواره هنر‌های تجسمی فجر، پرجمعیت‌ترین خانواده در میان جشنواره‌های فجر است؛ واقعیت این است که به دلیل جایگاه مادری که هنر‌های تجسمی نسبت به عرصه‌های هنری، فرهنگی و خلاق دارد، باید هم بزرگترین باشد.

وی گفت: طبعا بزرگترین ایده‌ای که به جشنواره اضافه شده، نگاه ویژه هنرمندان به زندگی واقعی مردم، خانواده ایرانی و چالش‌ها و مسائل اجتماعی است؛ البته هنر همواره این سوگیری را در بطن خود داشته است، اما به نظر می‌رسد اگر هنر ما به خانواده ایرانی نزدیک شود و فرهنگ عامه ایرانی نیز به هنر‌های زیبا نزدیک‌تر شود، رونق و شکوه بیشتری در این عرصه به نمایش گذاشته خواهد شد.

امامی با بیان اینکه جشنواره هنر‌های تجسمی فجر، زیبا و ماندنی‌تر شده است، افزود: رقص قلم روی آثار هنرمندان، در بیش از ۱۰ شاخه هنر‌های تجسمی یکی از بهترین مسیر‌های خلق آرامش معنوی و نشاط اجتماعی است. امیدوارم با همکاری شهرداری، نگارخانه‌های مجازی، وزارت آموزش و پرورش و رسانه‌ها، هنر‌های تجسمی بیش از پیش به زندگی و زیست روزمره مردم بازگردد.

دبیر شورای فرهنگ عمومی بیان کرد: حسرت می‌خورم که چرا مردم بیشتری به نمایشگاه نمی‌آیند تا آثار هنرمندان حاضر در جشنواره را از نزدیک ببینند؛ البته این کم‌کاری به ما بازمی‌گردد نه مردم. جشنواره هنر‌های تجسمی فجر، فرصت مناسبی برای برقراری ارتباط و درک زیبایی‌شناسی است. این ارتباط و خیال‌ورزی است که می‌تواند با زبانی نجیبانه موجب تعمیق مسائل فرهنگی و افشای مسائل اجتماعی شود. در این نمایشگاه، ابعاد مختلف زندگی و چالش‌های اجتماعی به زبان‌های گوناگون هنری بیان شده است و در مجموع، گامی ارزشمند در راستای تقویت و رصد فرهنگ عمومی به‌شمار می‌آید.

فراخوان شانزدهمین جشنواره هنر‌های تجسمی فجر به دبیرکلی امیر عبدالحسینی دوم آبان ماه امسال در دو بخش رقابتی و غیرقابتی و ذیل ۱۰ رشته هنری، شامل طراحی و نقاشی، طراحی گرافیک (پوستر) تصویرسازی، عکاسی، خوشنویسی (نستعلیق، شکسته نستعلیق، نسخ، ثلث، نقاشیخط) نگارگری (نقاشی ایرانی، گل و مرغ، تذهیب، تشعیر) کارتون و کاریکاتور (موضوعی و چهره) مجسمه‌سازی، سرامیک و آبگینه هنری و رسانه‌های هنری جدید، از سوی دبیرخانه جشنواره منتشر شد.

بخش رقابتی جشنواره (طوبای زرین) دربرگیرنده هفت زیربخش است که زیربخش‌های آزاد، موضوعی (قله‌ها)، تجسم هنر، طراحی فرهنگ‌محور، فیلم‌های مستند هنر‌های تجسمی، ناشران کتاب‌های تجسمی و علمی (دانش هنر‌های تجسمی) را شامل می‌شود.

بخش غیررقابتی شانزدهمین جشنواره هنر‌های تجسمی فجر هم شامل ۶ زیربخش است که بازار هنر‌های تجسمی، مفاخر هنر‌های تجسمی، آینه در آینه، کاتبان سوره حمد، دیوارنگاری شهری و پوستر‌های فجر (محیطی) را دربرمی‌گیرد.

این جشنواره به صورت رسمی یکشنبه- هشتم بهمن ماه- با برپایی نمایشگاه‌های «مفاخر هنر‌های تجسمی به روایت موزه هنر‌های معاصر تهران» دربرگیرنده منتخبی از آثار گنجینه موزه هنر‌های معاصر تهران و «آینه در آینه ۳» (پوستر‌های مقطع انقلاب اسلامی و پس از آن) آثار گنجینه حوزه هنری انقلاب اسلامی با نمایش ۱۳۵ اثر از ۱۲۵ هنرمند آغاز به کار کرد.

همچنین آیین افتتاح نمایشگاه بخش‌های رقابتی (طوبای زرین) و بازار هنر شانزدهمین جشنواره هنر‌های تجسمی فجر عصر سه‌شنبه- دهم بهمن ماه- در موسسه فرهنگی هنری صبا برگزار شد. در این نمایشگاه، ۸۵۴ اثر در بخش‌های «مسابقه»، «قله‌ها»، «هنرمند محور» و «بازار هنر» از ۶۰۶ هنرمند در مجموعه نگارخانه‌های موسسه فرهنگی هنری پژوهشی صبا به نمایش گذاشته شده است.

آیین اختتامیه این رویداد، روز پنجشنبه- سوم اسفندماه- از ساعت ۱۸:۳۰ با حضور مسئولان هنری، دبیران و داوران جشنواره، استادان هنر‌های تجسمی، هنرمندان و هنردوستان، در تالار وحدت برگزار می‌شود.

منبع: ستاد خبری جشنواره هنرهای تجسمی فجر

دانلود فیلم

ادامه مطلب هنر‌های تجسمی، پرجمعیت‌ترین خانواده در میان جشنواره‌های فجر است