is_tag

آیا اجل دین فرا رسیده است

کتاب «امداد‌های غیبی در زندگی بشر» پاسخ می‌دهد:

کتاب «امداد‌های غیبی در زندگی بشر» از شهید مرتضی مطهری که انتشارات صدرا آن را منتشر کرده، شامل یک مقدمه و چند فصل است. فصل اول آن شامل خورشید دین هرگز غروب نمی‌کند، فصل دوم امداد‌های غیبی در زندگی بشر، فصل سوم مدیریّت و رهبری در اسلام، فصل چهارم رشد اسلامی و فصل پنجم در پیرامون محلّل است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «آیا دین اجل و پایان دارد؟ من امشب می‌خواهم در جواب یک سوال بحث کنم. آن سوال این است: این دنیای ما دنیای تغییر و تحول است. در این دنیا و از این اموری که ما به چشم خود می‌بینیم، هیچ چیزی نیست که برای همیشه باقی بماند؛ همه چیز عوض می‌شود، کهنه می‌شود، بر چیده می‌شود، دوران عمرش منقضی می‌شود و به نهایت می‌رسد؛ آیا دین نیز همین طور است؟ آیا دین در تاریخ بشر دوره بخصوصی دارد، که اگر آن دوره بخصوص گذشت، دین هم حتماً و به حکم جبر باید برود و جای خود را به چیز دیگری بدهد؟ یا اینطور نیست؟ برای همیشه در میان مردم باقی خواهد بود، هر اندازه علیه دین نهضت و قیام بشود باز دین به شکل دیگر ظاهر می‌شود.

اینکه عرض کردم به شکل دیگر مقصودم این است که بعد از مدت موقتی دوباره باز می‌گردد، رفتنی نیست.

ویل دورانت که شخصاً لا دین است، در کتاب درس‌های تاریخ ضمن بحث درباره تاریخ و دین با نوعی عصبانیّت می‌گوید: دین صد جان دارد، هر چیزی اگر یک بار میرانده شود، برای همیشه می‌میرد، مگر دین که اگر صد نوبت میرانده شود باز زنده می‌شود. این را که دین مردنی نیست می‌خواهم بر پایه علمی برای شما بیان کنم، که طبق قانون طبیعت چه چیز در دنیا از میان رفتنی است و چه چیز برای همیشه باقی خواهد ماند. البته نمی‌خواهم راجع به اشیاء خارج از اجتماع بشر صحبتی کرده باشم، بحثم فعلاً راجع به پدیده‌های اجتماعی است، راجع به آن چیز‌هایی است که در زندگی اجتماعی ما هست؛ ببینیم طبق قانون خلقت چه چیز‌هایی برای همیشه باقی خواهد ماند و چه چیز‌هایی از میان می‌روند و زمان آنها را فرسوده و کهنه می‌کند.

[…] علیهذا اگر دین بخواهد در این دنیا باقی بماند، باید دارای یکی از این دو خاصیّتی که عرض کردم بوده باشد: یا باید در نهاد بشر جای داشته باشد، در ژرفنای فطرت جا داشته باشد، یعنی خود در درون بشر به صورت یک خواسته‌ای باشد، که البته در آن صورت تا بشر در دنیاست باقی خواهد بود؛ و یا لااقل اگر خودش خواسته طبیعی بشر نیست، باید وسیله باشد، باید تامین‌کننده خواسته یا خواسته‌های دیگر بشر باشد، امّا این هم به تنهایی کافی نیست، باید آنچنان وسیله تامین‌کننده‌ای باشد که چیز دیگری هم نتواند جای او را بگیرد، یعنی باید چنین فرض کنیم که بشر یک رشته احتیاجات دارد، که آن احتیاجات را فقط دین تامین می‌کند، چیز دیگری غیر از دین و مذهب قادر نیست آن احتیاجات را تامین کند؛ و الّا اگر چیزی در این دنیا پیدا شد، که توانست مثل دین یا بهتر از دین آن حاجت و آن خواسته را که دین تامین می‌کرده است تامین کند، آن وقت دین از میان می‌رود، خصوصاً اگر بهتر از دین هم تامین کند».

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب آیا اجل دین فرا رسیده است

روز جمهوری اسلامی عید است

در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛

حجت الاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی با اشاره به روز جمهوری اسلامی در صحیفه امام بیان کرد: دوازدهم فروردین، روز جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ روزی که مسیر تاریخ را در عصر حاضر دستخوش تغییرات گسترده‌ای کرد؛ تغییراتی که روز به روز ابعاد و زوایای جدیدی از آن پیدا می‌شود.

جلد ششم از کتاب ارزشمند صحیفه‌ی امام خمینی صفحه‌ی ۴۵۲، پیرامون سخنان ایشان در مورد برگزاری رفراندوم و اعلام حکومت جمهوری اسلامی ایران است.

 امام خمینی (ره) کلام خود را با قرائت آیه پنجم از سوره‌ی مبارکه قصص آغاز می‌کنند: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» «ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم».

دو نکته درباره آیه وارثان زمین

این کارشناس مذهبی گفت: قبل از بررسی ادامه سخنان امام خمینی (ره) توجه شما را به دو نکته مهم پیرامون آیه مذکور جلب می‌کنم:

کلمه «منّت» در آیه شریفه

کلمه‌ى «منت» در آیه شریفه به معناى نعمت بزرگ و با ارزش است، نه منّت زبانى که بازگو کردن نعمت به قصد تحقیر دیگران باشد، منّت در این آیه یعنی ما وقتی مستضعفین زمین را حاکم زمین قرار دهیم به آن‌ها یک نعمت ارزشمند و بزرگ عطا کرده‌ایم که باید قدر آن را دانسته و شکر آن را به جا بیاورند.

همه‌ی نعمت‌های خداوند عظیم و بزرگ است، اما در خصوص چند نعمت، تعبیر به منّت شده است که طبعاً از اهمیت بالاى آن‌ها حکایت دارد، از جمله: 

الف: نعمت اسلام «کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ» نساء، ۹۴.
ب: نعمت نبوّت «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا» آل‌عمران، ۱۶۴. 

ج: نعمت هدایت «بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ» حجرات، ۱۷.

د: نعمت حاکمیّت مؤمنان

که توضیح اجمالی آن را بیان نمودیم. 

چهار نکته در پیام امام ره درباره روز جمهوری اسلامی

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی تصریح کرد: مرحوم امام خمینی (ره) در پیام ارزشمند روز ۱۲ فروردین سال ۱۳۵۸ و پس از اعلام نتایج رفراندوم به بیش از ۱۴ نکته‌ی ناب و اساسی اشاره می‌کنند که چهار مورد را برای شما توضیح می‌دهم: 

مستضعفین دست توانای خدا

مستضعفین دست توانای خدا هستند و ملت ایران پیشوای مستضعفین

من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آن‌چه کردند، صمیمانه تبریک می‌گویم. خداوند تعالی بر ما منّت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملت‌های مستضعف نمود و با برقراری جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت. من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می‌کنم.

در اندیشه‌ی امام خمینی (ره) روز جمهوری اسلامی دو ویژگی مهم برای مردم ایران دارد:

اولاً روز پیروزی است. یعنی گذر از مرحله‌های دشوار و آغاز یک مسیر تعیین کننده و نورانی.

ثانیاً ملت ما با این سدشکنی به عنوان اولین ملت در مقابل طواغیت عالم ایستاد و پیشوا و الگوی مستضعفان عالم شد. شاید این سخن در فروردین ۵۸ بخوبی امروز درک نمی‌شد و ما در سال۱۴۰۱ روز‌هایی را می‌بینیم که محور مقاومت از هر سو عرصه را بر ظالمین و طاغوت‌ها تنگ کرده است.

حکومت اسلامی چه حکومتی است؟

این کارشناس مذهبی مطرح کرد: حکومتی که در آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده می‌شوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک طور می‌تابد و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کَس به یکسان می‌بارد. مبارک باد شما را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.

در اندیشه‌ی امام خمینی (ره) یکی از اصول اساسی حکومت جمهوری اسلامی ایران رعایت عدالت با تمام زوایا و ابعاد آن است، البته متأسفانه، هنوز بعد از گذشت سال‌ها از انقلاب در این زمینه نارسایی‌ها و مشکلاتی وجود دارد.

مقام معظم رهبری در بیاناتی در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش در تاریخ ۱۳۹۶/۱۱/۱۹ بیان کردند: عدالت، عدالت اجتماعی، برداشتن فاصله‌های زیاد بین قشر‌های مختلف مردم. در این زمینه البته کم‌کاری داریم، عقب‌ماندگی داریم، کاری که باید در این زمینه انجام بگیرد آن‌چنان‌که شایسته و بایسته و لازم بوده انجام نگرفته؛ باید بجد دنبال این باشیم و بدانید که به توفیق الهی دنبال این هستیم و از این قضیه صرفِ‌نظر نخواهیم کرد؛ این یکی از پایه‌های اصلی نظام جمهوری اسلامی است. البته راهش مبارزه‌ی با ظلم و مبارزه‌ی با فساد است.

وظیفه سنگین مردم در حفظ حکومت اسلامی 

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی افزود: در جلد ششم صحیفه‌ی امام خمینی (ره) صفحه‌ی ۴۵۲ آمده است: اینک شما ملت شجاع، پاسداری جمهوری اسلامی هستید. اینک شما هستید که باید این اثر الهی را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید و نگذارید بقایای رژیم متعفن که در کمین نشسته‌اند و طرفداران دزدان بین‌المللی و نفت‌خواران مفتخوار در بین صفوف فشرده شما رخنه کنند.

آیا همه مشکلات تقصیر حکومت است؟

یکی از مغالطه‌های رایج میان مردم، درست کردن تمام مشکلات پیدا و پنهان بدست حکومت و دولت است یعنی همه‌ی تقصیر و قصور‌ها را از آن ناحیه ببینیم و به نقش مردم در پیدایش یا گسترش برخی مشکلات در جامعه بی توجهی کنیم، مثلاً گران فروشی یک مشکل دوطرفه است بخشی وظیفه دولت است که باید نظارت کند و بخشی هم وظیفه مردم است که با گزارش تخلفات یا عدم خرید برخی کالا‌ها و… به وظیفه‌ی خود در این باب عمل کنند.

چرا روز ۱۲ فروردین عید است؟

این کارشناس مذهبی یادآور شد: در جلد ششم صحیفه‌ی امام خمینی (ره) صفحه‌ی ۴۵۲ آمده است: صبحگاه ۱۲ فروردین – که روز نخستین حکومت الله است – از بزرگ‌ترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره‌های قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.

وظیفه هر مسلمان نسبت به روز جمهوری اسلامی

یکی از وظایف تک تک ما به عنوان مسلمان ایرانی در روز جمهوری اسلامی نکوداشت این روز بزرگ است کار‌هایی مانند:

نصب پرچم کشورمان بر سر در خانه‌ها و محله‌ها

پخش گل و شیرینی

برگزاری جلسات تبیینی

تولید محتوا در فضای مجازی

به بزرگداشت این روز کمک می‌کنند.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب روز جمهوری اسلامی عید است

چرا روز جمهوری اسلامی عید است؟

در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛

حجت الاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی با اشاره به روز جمهوری اسلامی در صحیفه امام بیان کرد: دوازدهم فروردین، روز جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ روزی که مسیر تاریخ را در عصر حاضر دستخوش تغییرات گسترده‌ای کرد؛ تغییراتی که روز به روز ابعاد و زوایای جدیدی از آن پیدا می‌شود.

جلد ششم از کتاب ارزشمند صحیفه‌ی امام خمینی صفحه‌ی ۴۵۲، پیرامون سخنان ایشان در مورد برگزاری رفراندوم و اعلام حکومت جمهوری اسلامی ایران است.

 امام خمینی (ره) کلام خود را با قرائت آیه پنجم از سوره‌ی مبارکه قصص آغاز می‌کنند: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» «ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم».

دو نکته درباره آیه وارثان زمین

این کارشناس مذهبی گفت: قبل از بررسی ادامه سخنان امام خمینی (ره) توجه شما را به دو نکته مهم پیرامون آیه مذکور جلب می‌کنم:

کلمه «منّت» در آیه شریفه

کلمه‌ى «منت» در آیه شریفه به معناى نعمت بزرگ و با ارزش است، نه منّت زبانى که بازگو کردن نعمت به قصد تحقیر دیگران باشد، منّت در این آیه یعنی ما وقتی مستضعفین زمین را حاکم زمین قرار دهیم به آن‌ها یک نعمت ارزشمند و بزرگ عطا کرده‌ایم که باید قدر آن را دانسته و شکر آن را به جا بیاورند.

همه‌ی نعمت‌های خداوند عظیم و بزرگ است، اما در خصوص چند نعمت، تعبیر به منّت شده است که طبعاً از اهمیت بالاى آن‌ها حکایت دارد، از جمله: 

الف: نعمت اسلام «کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْکُمْ» نساء، ۹۴.
ب: نعمت نبوّت «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا» آل‌عمران، ۱۶۴. 

ج: نعمت هدایت «بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ» حجرات، ۱۷.

د: نعمت حاکمیّت مؤمنان

که توضیح اجمالی آن را بیان نمودیم. 

چهار نکته در پیام امام ره درباره روز جمهوری اسلامی

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی تصریح کرد: مرحوم امام خمینی (ره) در پیام ارزشمند روز ۱۲ فروردین سال ۱۳۵۸ و پس از اعلام نتایج رفراندوم به بیش از ۱۴ نکته‌ی ناب و اساسی اشاره می‌کنند که چهار مورد را برای شما توضیح می‌دهم: 

مستضعفین دست توانای خدا

مستضعفین دست توانای خدا هستند و ملت ایران پیشوای مستضعفین

من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آن‌چه کردند، صمیمانه تبریک می‌گویم. خداوند تعالی بر ما منّت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملت‌های مستضعف نمود و با برقراری جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت. من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می‌کنم.

در اندیشه‌ی امام خمینی (ره) روز جمهوری اسلامی دو ویژگی مهم برای مردم ایران دارد:

اولاً روز پیروزی است. یعنی گذر از مرحله‌های دشوار و آغاز یک مسیر تعیین کننده و نورانی.

ثانیاً ملت ما با این سدشکنی به عنوان اولین ملت در مقابل طواغیت عالم ایستاد و پیشوا و الگوی مستضعفان عالم شد. شاید این سخن در فروردین ۵۸ بخوبی امروز درک نمی‌شد و ما در سال۱۴۰۱ روز‌هایی را می‌بینیم که محور مقاومت از هر سو عرصه را بر ظالمین و طاغوت‌ها تنگ کرده است.

حکومت اسلامی چه حکومتی است؟

این کارشناس مذهبی مطرح کرد: حکومتی که در آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده می‌شوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک طور می‌تابد و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کَس به یکسان می‌بارد. مبارک باد شما را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.

در اندیشه‌ی امام خمینی (ره) یکی از اصول اساسی حکومت جمهوری اسلامی ایران رعایت عدالت با تمام زوایا و ابعاد آن است، البته متأسفانه، هنوز بعد از گذشت سال‌ها از انقلاب در این زمینه نارسایی‌ها و مشکلاتی وجود دارد.

مقام معظم رهبری در بیاناتی در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش در تاریخ ۱۳۹۶/۱۱/۱۹ بیان کردند: عدالت، عدالت اجتماعی، برداشتن فاصله‌های زیاد بین قشر‌های مختلف مردم. در این زمینه البته کم‌کاری داریم، عقب‌ماندگی داریم، کاری که باید در این زمینه انجام بگیرد آن‌چنان‌که شایسته و بایسته و لازم بوده انجام نگرفته؛ باید بجد دنبال این باشیم و بدانید که به توفیق الهی دنبال این هستیم و از این قضیه صرفِ‌نظر نخواهیم کرد؛ این یکی از پایه‌های اصلی نظام جمهوری اسلامی است. البته راهش مبارزه‌ی با ظلم و مبارزه‌ی با فساد است.

وظیفه سنگین مردم در حفظ حکومت اسلامی 

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی افزود: در جلد ششم صحیفه‌ی امام خمینی (ره) صفحه‌ی ۴۵۲ آمده است: اینک شما ملت شجاع، پاسداری جمهوری اسلامی هستید. اینک شما هستید که باید این اثر الهی را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید و نگذارید بقایای رژیم متعفن که در کمین نشسته‌اند و طرفداران دزدان بین‌المللی و نفت‌خواران مفتخوار در بین صفوف فشرده شما رخنه کنند.

آیا همه مشکلات تقصیر حکومت است؟

یکی از مغالطه‌های رایج میان مردم، درست کردن تمام مشکلات پیدا و پنهان بدست حکومت و دولت است یعنی همه‌ی تقصیر و قصور‌ها را از آن ناحیه ببینیم و به نقش مردم در پیدایش یا گسترش برخی مشکلات در جامعه بی توجهی کنیم، مثلاً گران فروشی یک مشکل دوطرفه است بخشی وظیفه دولت است که باید نظارت کند و بخشی هم وظیفه مردم است که با گزارش تخلفات یا عدم خرید برخی کالا‌ها و… به وظیفه‌ی خود در این باب عمل کنند.

چرا روز ۱۲ فروردین عید است؟

این کارشناس مذهبی یادآور شد: در جلد ششم صحیفه‌ی امام خمینی (ره) صفحه‌ی ۴۵۲ آمده است: صبحگاه ۱۲ فروردین – که روز نخستین حکومت الله است – از بزرگ‌ترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره‌های قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.

وظیفه هر مسلمان نسبت به روز جمهوری اسلامی

یکی از وظایف تک تک ما به عنوان مسلمان ایرانی در روز جمهوری اسلامی نکوداشت این روز بزرگ است کار‌هایی مانند:

نصب پرچم کشورمان بر سر در خانه‌ها و محله‌ها

پخش گل و شیرینی

برگزاری جلسات تبیینی

تولید محتوا در فضای مجازی

به بزرگداشت این روز کمک می‌کنند.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب چرا روز جمهوری اسلامی عید است؟

همنشینی با نادان از بودن در جهنم بدتر است!

داستان آهو در طویله خران : یک روزی بود و یک روزگاری. یک روز یک شکارچی از صحرا یک آهو گرفته بود و شب که به خانه آمد دید هیچ‌چیز برای خوردن، در خانه نیست. هر چه فکر کرد که آهو را بکشد و کباب کند دلش راضی نشد. آهو را برداشت آمد سر کوچه. چند نفر ایستاده بودند.

داستان آهو در طویله خران

صیاد گفت: «آهو را می‌فروشم.» گفتند: «چند؟» گفت: «پنجاه تومان می‌ارزد. ولی چون من احتیاج دارم می‌دهم ده تومان.»

وقتی مردم احتیاج صیاد را دیدند یکی گفت: «من دو تومان می‌خرم» یکی گفت «سه تومان»، یکی گفت «چهار تومان»، یک مرد چاروادار هم که از آهو خوشش آمده بود و پول زیادی داشت گفت: «من پنج تومان می‌خرم و هیچ‌کس هم این نصف شبی آهو را بیشتر از این نمی‌خرد، مگر یک آهوی خشک لاغر چقدر گوشت دارد؟»

صیاد گفت: «آهو را برای گوشتش نمی‌خرند، آهو آهو است. گوسفند که نیست!»

چاروادار (چهارپادار) گفت: «خودت می‌دانی، خلاصه از ما پنج تومان می‌رسد.»

حکایت آهو در طویله خرها

چاروادار آهو را خرید

آهو را خرید و برد به خانه‌اش و آن را در طویله‌ی خرها ول کرد.

آهو وارد شد و دید عجب جای وحشتناکی است. چند تا خر آنجا هستند و چند تا آخور هست و در هر آخور قدری کاه هست و یک حوضچه آب پر از آشغال، و بوی رطوبت و بوی سرگین و هوای خفه و طویله دربسته و همین.

هنوز در فکر بود که چه باید بکند، خرها او را دیدند و نگاهی به یکدیگر کردند و پوزخندی زدند و یکی از خرها پرسید: «تو دیگر کی هستی؟»

آهو گفت: «من هم یکی از بندگان خدا هستم، اسمم آهو است، در صحرا زندگی می‌کردم، یکی مرا گرفت و آورد به ارباب شما فروخت، او هم مرا آورد اینجا.»

آشنایی خران با آهو

خرها گفتند: «بسیار خوب، هر چه هستی حالا بفرما تو، اینجا هم خیلی جای خوبی است، ببین، حوضچه پر از آب است و آخورها پر از کاه است و تا صبح هم هیچ‌کس کاری با اینجا ندارد، تو هم مهمان ما هستی، بیا هرچه می‌خواهی بخور و هر جا می‌خواهی استراحت کن، ولی مواظب باش زیر دست‌وپا له نشوی.»

آهو گفت: «متشکرم. حالا که هستم، ولی من این آب و کاه را نمی‌توانم بخورم، شما به کار خودتان مشغول باشید، من هم این گوشه‌ها هستم.»

خرها مشغول خوراک بودند و از این آخور به آن آخور می‌رفتند، یکدیگر را رم می‌دادند و در طویله می‌دویدند و گرد و خاله می‌کردند و آهو می‌ترسید و از این گوشه به آن گوشه می‌دوید و از زیر دست‌وپای آن‌ها درمی‌رفت و از ترس و ناراحتی و هوای پُر گردوخاک و بوی طویله داشت خفه می‌شد.

خرها هم گاهی به او نگاه می‌کردند و به یکدیگر اشاره می‌کردند و می‌خندیدند و باهم می‌گفتند: «آهو را باش، جانور عجیبی است، پاهایش مثل نی‌قلیان باریک است، شاخش را ببین، چشم‌هایش را نگاه کن، هیچ‌چیزش به آدمیزاد نمی‌ماند، هیچ‌چیز هم نمی‌خورد و هیچ حرفی هم نمی‌زند و از این گوشه به آن گوشه فرار می‌کند و از ما می‌ترسد، به خیالش ما لولوخورخوره هستیم.» و همه باهم می‌خندیدند.

یکی از خرها که نجیب‌تر بود گفت: «آخر، او از جنس ما نیست و اینجا غریبی می‌کند و چون بچه است و کوچک است شاید از ما می‌ترسد، ما نباید او را ناراحت کنیم، هر چه باشد مهمان ماست. باید آرام باشیم و کاری نکنیم که او بیشتر بترسد.»

و همه تصدیق کردند و آرام شدند.

توصیه الاغ

آن‌وقت الاغ نجیب به آهو گفت: «بیا بچه جان، بیا اینجا پهلوی خودم در آخور خودم غذا بخور، ببین چه کاه خوبی است، زرد مثل زعفران، درشت مثل برگ درخت، نرم مثل یونجه‌ی تر، شیرین مثل پوست خربزه، هیچ نترس، کسی به تو کاری ندارد، بیا شامت را بخور.»

آهو گفت: «از لطف شما ممنونم ولی من کاه نمی‌خورم، بچه هم نیستم. ولی ذاتاً نازک‌نارنجی هستم، هیکل من کوچک است. ولی من به سهم خودم بزرگ‌سال و کامل هستم، اگر آهو نبودم در نظر شما یک پیرمرد حساب می‌شدم.»

الاغ‌ها همه باهم خندیدند، بعد یکی از خرها گفت: «خوب، بچه نیستی، پیرمرد که هستی، پیرمرد بیا اینجا پهلوی خودم جو بخور.» و همه خرها خندیدند.

آهو گفت: «من هیچ‌چیز نمی‌خواهم، کاه و جو برای شما خوب است که به آن عادت دارید، دندان من به کاه و جوکار نمی‌کند، مرا به حال خودم بگذارید.»

یکی از خرها گفت: «آهان، فهمیدم، این پیرمرد دندان ندارد، بیچاره پیرمرد، خوب، پس تو در صحرا چه می‌خوردی؟ باد هوا می‌خوردی؟ یا کسی برایت آش رشته می‌پخت؟» و همه خرها خندیدند.

آهو گفت: «خواهش می‌کنم سربه‌سر من نگذارید، آخر شما نمی‌دانید، من اینجا دارم خفه می‌شوم، جای من در طویله‌ی خرها نیست، نمی‌خواهم به شما توهین کنم. ولی خر خر است و آهو آهو است، هرکسی را یک جوری ساخته‌اند، من همیشه در صحراهای سبز گشته‌ام و علف سبز خورده‌ام، ملاحظه می‌کنید که من تقصیری ندارد.»

یکی از خرها گفت: «خوبه، خوبه، حالا به او رو دادیم ببین چه‌حرف‌های بزرگ بزرگی می‌زند: اینجا دارد خفه می‌شود، صحرای سبز و علف سبز و آهو، خر نیست. بدبخت بینوا کاه و جو به این خوبی را نمی‌پسندد و از ما علف سبز می‌خواهد، اصلاً خر هم خودتی، ولش کنید بگذارید از گرسنگی بمیرد.»

آهو گفت: «من هم همین را می‌خواهم، مرا به حال خودم بگذارید و دلم را نسوزانید».

آهو خیلی غمگین شده بود و نمی‌دانست چه کند، چشم‌هایش پر از اشک شده بود و با خود فکر می‌کرد «ای‌کاش صیاد مرا به چاه انداخته بود و به این طویله نفرستاده بود، برای من هر پیشامدی بهتر از زندگی با این ناجنس‌های زبان‌نفهم است.»

خری که از همه نجیب‌تر بود وقتی اشک آهو را دید دلش به رحم آمد و رفت پیش آهو و گفت: «ببین عزیز من، هیچ‌وقت گریه نکن، گریه هیچ دردی را دوا نمی‌کند، غصه خوردن و سر به‌زانوی غم گذاشتن هم فایده ندارد، از قدیم گفته‌اند به دنیا بخند تا دنیا به تو لبخند بزند، ما را می‌بینی که می‌خندیم و گریه نمی‌کنیم، ما هم مثل تو دلمان از این زندگی خون است. باور کن کاه هم خوشمزه است، اگر تو هم کاه و جو بخوری مثل ما بزرگ می‌شوی و می‌شوی یک حیوان حسابی، ولی اگر علف سبز می‌خواهی من حالا هر چه علف سبز توی کاه‌ها هست جدا می‌کنم و به تو می‌دهم.»

آهو که می‌دید آن‌ها حرف او را نمی‌فهمند بغض کرده بود و نمی‌توانست جوابی بدهد.

الاغ ها، آهو را مسخره کردند

در این وقت یکی از خرها از گوشه طویله فریاد زد: «آهای یک دانه علف سبز هم من پیدا کردم، بچه‌ها، هر کس علف سبز پیدا کرد کنار بگذارد برای آهو، شما که می‌خواهید ثواب کنید سبزهایش را به آهو بدهید، از گریه‌ی آهو دلم کباب شد، نگذارید این بیچاره گریه کند، خدا را خوش نمی‌آید».

آهو جواب داد: «لازم نیست برای من دلسوزی کنی، دلسوزی کردنتان هم خرانه و احمقانه است، من گدا نیستم که برای ثواب در راه خدا چیزی به من بدهند، گدا خودتان هستید، شما نمی‌توانید مرا بشناسید برای اینکه من آهوم و شما الاغ هستید.»

خرها سرها را برگرداندند و گفتند: «دیگر چه؟ عجب جانور احمقی هستی، ما داریم به تو خوبی می‌کنیم و تو این‌طور به ما متلک می‌گویی؟»

یکی از خرها گفت: «شیطان می‌گوید بروم یک لگد بزنم توی سرش».

یکی دیگر گفت: «علف سبز می‌خواهد و منت هیچ‌کس را هم قبول ندارد!»

یکی گفت: «الآن به حسابش می‌رسم، آمد جلو و یک لگد به پای آهو زد، یکی دیگر هم آمد و بازوی او را گاز گرفت و آهو از ترس و درد بی‌هوش شد و افتاد.

الاغ نجیب گفت: «بد کاری کردید، او تقصیری نداشت، در دنیا هزار جور حیوان هست، این هم یک‌جورش بود، خیلی‌ها هستند که زندگی و طرز فکرشان با ما فرق دارد، واجب نیست که همه مثل ما باشند و مثل ما فکر کنند. ما کاه و جو می‌خوریم، آهو نمی‌خورد، این‌که گناه نیست و زدن و بستن لازم ندارد، خیلی بد کردید که او را زدید.»

خرها گفتند: «اصلاً تقصیر از تو است که از اول نازش را کشیدی و او را گریه انداختی. وگرنه گرسنگی او را مجبور می‌کرد که همین کاه را بخورد و بگوید به‌به».

آهو در طویله خرها

صبج روز بعد

دیگر صبح شده بود. مرد چاروادار آمد به طویله تا خرها را برای کار ببرد. دید آهو در کناری افتاده و نفس‌نفس می‌زند. آهو را به دوش گرفت و برد به خانه‌ی صیاد و گفت: «ببین داداش، من جز یک طویله جایی نداشتم و دیشب آهو را فرستادم آنجا، و معلوم می‌شود خرها با این آهو نمی‌سازند، او را زده‌اند و من دلم به حالش می‌سوزد، بگیر یک فکری برایش بکن و هر وقت پول داشتی پنج تومان مرا بیار پس بده.»

صیاد آهو را پس گرفت و چند روز او را نگاه داشت تا حالش خوب شد. بعد او را برد به باغ‌وحش و به پنجاه تومان فروخت و پول چاروادار را هم پس داد.

آهو را به قفس آهوها بردند و چون خیلی خوشحالی می‌کرد و می‌خندید آهوها او را سرزنش کردند و گفتند: «عجب آهوی بی‌خیالی هستی، خوب است که می‌توانی توی این زندان این‌طور خوشحال باشی، از کجا آمده‌ای؟»

آهو گفت: «از جهنم آمده‌ام، از این خوشحالم که اینجا هرچه باشد همه زبان همدیگر را می‌فهمیم، من بدتر از این را دیده‌ام و اینجا نسبت به طویله‌ی خرها بهشت است و هم‌نشینی با ناجنس و نااهل از جهنم بدتر است.»

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب همنشینی با نادان از بودن در جهنم بدتر است!

آیا مرد به همسرش خیانت کرده است یا زن توهم زده است!؟

آزمون تصویری شناسایی واقعیت تصویر: مجله خبری چشمک و بخش سرگرمی این وب سایت هر روز با جدیدترین و به روزترین آزمون ها با شماست. شما می توانید با اضافه کردن این وب سایت به لیست علاقمندی ها خود در مرورگر گوشی و یا رایانه شخصی خود، همواره از انتشار جدیدترین و جذاب ترین آزمون ها و چالش های تصویری مطلع شوید.با مجله خبری چشمک و آزمون تصویری شناسایی واقعیت تصویر همراه شوید.

آزمون های تصویری بهترین گزینه برای ورزش مغز هستند. به باور کارشناسان مغز نیز همچون جسم نیازمند ورزش است و ورزش منظم روزانه می تواند این عنصر حیاتی بدن را از بیماری هایی همچون فراموشی، آلزایمر و … در سنین میانسالی و کهنسالی حفظ نماید. آزمون تصویری شناسایی واقعیت تصویر از آن جمله سوالات تصویری است که به خوبی می تواند ذهن شما را به چالش بکشد و قوای شناختی و همچنین تحلیل و منطق شما را رشد و توسعه دهد. با وب سایت چشمک و آزمون تصویری شناسایی واقعیت تصویر همراه باشید.

شاید بپسندید: آزمون هوش: کدومیک از ۳ زن تصویر، نی نی کوچولو داره!؟

آزمون تصویری شناسایی واقعیت تصویر

همان طور که اشاره شد در آزمون امروز نیز مهارت ها و توانائی های شناختی شما به چالش کشیده می شود. شما باید بتوانید این چالش ها را با دقت تمام بررسی و سپس بتوانید بهترین پاسخ را ارائه دهید. در بسیاری از مواقع برای ارائه پاسخ به این آزمون ها شما نیاز دارید که به جزئیات و نشانه های موجود در تصاویر دقت کنید تا به پاسخ درست برسید. محدودیت زمانی در این آزمون ها نیز به دلیل بالا بردن سطح سختی این آزمون هاست.

آیا شما برای ارائه پاسخ به آزمون تصویری شناسایی واقعیت تصویر، آمادگی کامل را دارید؟اگر فکر می کنید آماده هستید ما تصویر را با شما به اشتراک می گذاریم. یادتان باشد برای ارائه پاسخ تنها ۶ ثانیه فرصت دارید.

در تصویر شما با زنی روبرو هستیذ که همسر خود را متهم به خیانت کرده است. اما مرد مدعی است که همسرش درباره او اشتباه کرده است. به نظر شما کدامیک واقعیت را می گوید؟ به نظر شما کدامیک از افراد تصویر دروغ می گویند؟ کدامیک راست می گویند. با مجله خبری چشمک و آزمون تصویری شناسایی واقعیت تصویر همراه باشید.

شاید بپسندید: داستان دوستی الاغ و شتر | داستان هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد!

آزمون تصویری شناسایی واقعیت تصویر

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون تصویری شناسایی واقعیت تصویر

اگر جواب را یپدا کرده اید و فقط می خواهید آن را مقایسه کنید به شما تبریک می گوئیم. شما پیروز واقعی این آزمون هستید. اگر هم بدنبال زمان بیشتر برای فکر کردن هستید، این زمان به شما داده می شود. به بالا برگشته و ۵ ثانیه بیشتر تصویر را بررسی کنید.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون تصویری شناسایی واقعیت تصویر: زن واقعیت را می گوید. مرد به همسرش خیانت کرده است. همکار جدید مرد در واقع یک زن است که تلاش کرده خود را شبیه مردان در آورد. اما این مسئله از سبیل ساختگی و موی رنگی که از زیر کلاه گیس بیرون زده است مشخص شده است.

شاید بپسندید: معما: تو برادر من هستی اما من برادر تو نیستم، من کی هستم!؟

جواب آزمون شناسایی واقعیت تصویر

امیدوارم از آزمون تصویری شناسایی واقعیت تصویر استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

برایتان جالب خواهد بود

آزمون بینایی: آیا می توانید پرنده مخفی تصویر را پیدا کنید!؟

سوال هوش: با توجه به دیگر عبارت پاسخ عبارت ۵۵۵۵=؟ چند می شود!؟

داستان جالب ملانصرالدین و دزد کفش | حکایت پیدا کردن دزد توسط ملا از طریق کشیدن دم خر!

کدامیک از این ۳ مرد شیرین عقل، همسر این خانم فیس و افاده ای است!؟



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب آیا مرد به همسرش خیانت کرده است یا زن توهم زده است!؟

گناه عامل توقف روح و جسم انسان است

در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی درمورد آثار ناشی از گناه کردن بیان کرد: در خصوص داستان مرد گِل خوار و عطار قند فروش باید گفت که مولوی در دفتر چهارم مثنوی داستانی به نثر می‌آورد و بسیار آموزنده است:

فردی دچار بیماری گِل‌خواری بود و، چون چشمش به گِل می‌افتاد، اراده اش سست می‌شد و شروع به خوردن آن می‌نمود.

 وی روزی برای خریدن قند به دکان عطاری رفت. عطار در دکان سنگِ ترازو نداشت و از گِل سرشوی برای وزن‌کِشی استفاده می‌کرد.

عطار به مرد گفت: من از گِل به عنوان سنگِ ترازو استفاده می‌کنم. برای تو مشکلی نیست؟

مرد گفت: من قند می‌خواهم و برایم فرق نمی‌کند از چه چیزی برای وزن‌کِشی استفاده کنی. در همین هنگام مرد در دل خود می‌گفت: چه بهتر از این! سنگ به چه دردی می‌خورد برای من گِل از طلا با ارزش‌تر است. اگر سنگ نداری و گِل به جای آن می‌گذاری باعث خوشحالی من است.

عطار به جای سنگ در یک کفه‌ی ترازو، گِل گذاشت و برای شکستن قند به انتهای مغازه رفت. در همین اثنا، مرد گِل خوار دزدکی شروع به خوردن از گِلی که در کفه‌ی ترازو بود کرد. او تند تند می‌خورد و می‌ترسید مبادا عطار متوجه ماجرا شود.

عطار زیرچشمی متوجه‌ی گِل خوردن مشتری شد ولی به روی خودش نیاورد. بلکه به بهانه پیدا کردن تیشه قند شکنی خود را معطل می‌کرد.

عطار در دل خود می‌گفت: تا می‌توانی از آن گل بخور. چون هر چقدر از آن می‌دزدی در واقع از خودت می‌دزدی! تو به خاطر حماقتت می‌ترسی که من متوجه دزدیت بشوم. در حالیکه من از این می‌ترسم که تو کمتر گل بخوری! تا می‌توانی گل بخور. تو فکر می‌کنی من احمق هستم؟، نه!، این طور نیست. بلکه هنگامی که در پایان کار، مقدار قندت را دیدی، خواهی فهمید که چه کسی احمق و چه کسی عاقل است!

این کارشناس مذهبی تصریح کرد: سپس، مولوی می‌گوید انسانی که از فرصت‌ها استفاده می‌کند تا مرتکب گناه شود، بسیار به این فرد شبیه است. تصور می‌کند که با انجام دادن گناه از فرصت‌ها استفاده کرده، اما در حقیقت گناهان و سیئاتی که از آنها نهی شده است به مصلحت او نیست و سبب گمراهی شخصی یا اجتماعی فرد می‌شود.

نکته مهمی از این داستان که بنده میخواهم به آن اشاره کنم این که روحانیت و علما و دلسوزان به ایشان می‌گویند: گناه نکنید به خاطر این است که گناه، روح و صفای روح انسان را متلاشی می‌کند ولی بنا بر این داستان که شنیدیم باید گفت:گناه هم به جسم کار دارد و هم به روح انسان و دقیقاً مانند این فردی است که گِل خوار بود، او هم در آخر داستان قند کمی از قند فروش دریافت کرده است و هم اینکه با خوردن گِل حتماً دچار امراض و بیماری‌هایی خواهد شد.

برای تفسیر کامل این حرف بر سر سفره رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌نشینیم تا از ایشان کسب فیض کنیم.

از بین رفتن صفای درونی انسان به خاطر گناه

حجت‌الاسلام یعقوبی گیلانی گفت: گناه، انسان را از اوج اعتلای انسانی ساقط می‌کند. هر کدام از گناهان، ضربه‌ای به روح انسان، صفای انسانی، معنویت و اعتزاز روحی وارد می‌کنند و شفّافیت روح انسان را از بین می‌برند و آن را کدر می‌کنند. گناه، آن جنبه معنویتی را که در انسان است و مایه تمایز انسان با بقیه موجودات این عالم مادّه است، از شفّافیت می‌اندازد و او را به حیوانات و جمادات نزدیک می‌کند.

گناه فقط به روح ضرر نمی‌زند بلکه موفقیت دنیوی را از ما می‌گیرد

این کارشناس مذهبی ادامه داد: گناهان در زندگی انسان، علاوه بر این جنبه معنوی، عدم موفّقیت‌هایی را نیز به بار می‌آورند. بسیاری از میدان‌های تحرک بشری وجود دارند که انسان به خاطر گناهانی که از او سرزده است، در آنها ناکام می‌شود. اینها البته توجیه علمی و فلسفی و روانی هم دارند؛ صرف تعبّد یا بیان الفاظ نیست. چطور می‌شود که گناه، انسان را زمین‌گیر می‌کند؟

گناه عاملی برای عدم موفقیت در جنگ اُحد 

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: مثلاً در جنگ اُحد، به خاطر کوتاهی و تقصیر جمعی از مسلمین، پیروزی اوّلیه تبدیل به شکست شد. یعنی مسلمین، اوّل پیروز شدند، ولی بعد کماندارانی که باید در شکاف کوه می‌نشستند و پشت جبهه را نفوذ ناپذیر می‌کردند، به طمع غنیمت، سنگر خودشان را رها کردند و به طرف میدان آمدند و دشمن هم از پشت، آنها را دور زد و با یک شبیخون، حمله‌ای غافلگیرانه کرد و مسلمانان را تار و مار نمود. شکست اُحد، از این جا به وجود آمد.

در سوره آل عمران می‌فرماید:

«إِنَّ الَّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التَقَى الجَمعانِ إِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا وَلَقَد عَفَا اللَّهُ عَنهُم إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ حَلیمٌ

کسانی که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشید. خداوند، آمرزنده و بردبار است».

این کارشناس مذهبی تصریح کرد: عدم موفقیت در جنگ احد به خاطر گناهان گذشته بود. یعنی این که دیدید عدّه‌ای از شما در جنگ اُحد، پشت به دشمن کردند و تن به شکست دادند، مسأله اینها از قبل زمینه سازی شده بود. اینها اشکال درونی داشتند. شیطان اینها را به کمک کار‌هایی که قبلاً کرده بودند، به لغزش وادار کرد. یعنی گناهان قبلی، اثرش را در جبهه ظاهر می‌کند؛ در جبهه نظامی، در جبهه سیاسی، در مقابله با دشمن، در کار سازندگی، در کار تعلیم و تربیت، آن جایی که استقامت لازم است، آن جایی که فهم و درک دقیق لازم است، آن جایی که انسان باید مثل فولاد بتواند ببرّد و پیش برود و موانع جلوِ او را نگیرد. البته گناهانی که توبه نصوح و استغفار حقیقی از آنها حاصل نشده باشد.

این کارشناس مذهبی با اشاره به دو پیامد گناه افزود: گناهانی که انسان انجام می‌دهد، این تخلّف‌های گوناگون، این کار‌هایی که ناشی از شهوترانی و دنیاطلبی و طمع ورزی و حرص ورزیدن به مال دنیا و چسبیدن به مقام دنیا و بخل نسبت به دارایی‌های موجود در دست آدمی و نیز حسد و حرص و غضب است، به طور قطعی دو اثر در وجود انسان می‌گذارد:

پیامد معنوی

یک اثر، معنوی است که روح را از روحانیت می‌اندازد، از نورانیت خارج می‌کند؛ معنویت را در انسان ضعیف می‌کند و راه رحمت الهی را بر انسان می‌بندد.

عدم موفقیت در امور دنیایی

 اثر دیگر این است که در صحنه مبارزات اجتماعی، آن جایی که حرکت زندگی احتیاج به پشتکار و مقاومت و نشان دادن اقتدار اراده انسان دارد، این گناهان گریبان انسان را می‌گیرد و اگر عامل دیگری نباشد که این ضعف را جبران کند، انسان را از پا درمی آورد. البته گاهی ممکن است عامل‌های دیگری مثل یک صفت و یا کار خوب در انسان باشد که جبران کند. بحث بر سر آن موارد نیست؛ اما گناه، فی نفسه اثرش این است. 

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی در پاسخ به این سوال که در مقابل گناه از خدا چه بخواهیم؟ افزود: شما با گناهی که مرتکب می‌شوید، مثل این است که زخمی به بدن خودتان زده و میکروبی را وارد بدنتان کرده باشید؛ بیماری اجتناب ناپذیر است. اگر می‌خواهید اثر این زخم و این بیماری و این ضربه، در وجود شما از بین برود، خدای متعال بابی باز کرده و آن باب توبه و استغفار و انابه و بازگشت به خداست. اگر برگردید، خدای متعال جبران خواهد کرد. این، نعمت بزرگی است که خدای متعال به ما داده است. بنابراین، از خدا باید مغفرت را بخواهید.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب گناه عامل توقف روح و جسم انسان است

مسئله جامعه امروز اخلاق است

در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛

شبکه افق هر ساله در مناسبت‌های آیینی ویژه برنامه‌هایی برای مخاطبان خود در نظر می‌گیرد. در ایام ماه مبارک رمضان، نیز شبکه افق ویژه برنامه‌هایی در قالب برنامه‌های سحرگاهی و افطاری برای مخاطبان خود تدارک دیده است. برنامه‌هایی که متناسب با حال و هوای لحظات معنوی ماه مبارک رمضان برای پخش در مدت زمان یک ماهه تولید می‌شود و در جدول پخش این شبکه قرار می‌گیرد. 

«وقت سحر» ویژه برنامه سحرگاهی ماه مبارک رمضان شبکه افق با مشارکت مرکز هنری رسانه‌ای نهضت است که با اجرای حامد عسگری و محمد قاسمی و با حضور حاج حسین یکتا، حجت الاسلام طباخیان و علی غلامی برای روزه داران پخش می‌شود. 

علی غلامی، کارشناس مسائل اخلاقی برنامه، در رابطه با انتخاب موضوع با محور اخلاقی را برای این شب‌ها، گفت: بنده مسئله جامعه را اخلاق می‌دانم و به همین خاطر اخلاق را انتخاب کردم. این مسئله به آن معنا نیست که جامعه مشکل اخلاقی دارد و من ندارم بلکه من هم جزئی از همین جامعه هستم و متوجه هستم که مسائل اخلاقی خیلی از مسائل دیگر ما را خراب می‌کند.

وی ادامه داد: روحیه تکبر، غرور، غیبت و غضب باعث شده که روابط فردی، اجتماعی، سیاسی، علمی و ورزشی حتی فرهنگی ما تحت الشعاع قرار بگیرد. از طرف دیگر، چون قبول نداریم که این رذائل را داریم درباره آن صحبت نمی‌کنیم و هیچ وقت هم برطرف نخواهد شد.

غلامی تاکید کرد: موضوعی که برای برنامه انتخاب کردم بحث تکبر است. تکبر بلای شایع در جامعه ماست و معمولا افرادی که به این رذیلت مبتلا هستند به خاطر همین تکبر حاضر به پذیرش این مسئله نیستند و بعضی از افراد این را نقطه قوت خودشان می‌دانند.

وی با اشاره به سیر بحث‌های خود در این برنامه، بیان کرد: سیر بحث ما از تعریف تکبر و تفاوت آن با غرور و از چیستی تکبر و عناصر آن شروع می‌شود. در ادامه به سراغ علامات تکبر، بعد ریشه تکبر، بعد درجات تکبر و در ادامه اسباب تکبر، سپس به سراغ آثار آن در دنیا و آخرت می‌رویم. در ادامه برنامه و تقریبا در شب‌های پایانی به سراغ درمان تکبر و اینکه در چه صورتی تکبر کردن خوب است می‌پردازیم.

غلامی در رابطه با نوع بازخورد مردم نسبت به این موضوع، گفت: این روز‌ها درگیر آماده سازی مطالب و برنامه‌های مختلف هستم زیاد نتوانستم ارتباطی بابت بازخورد مردمی داشته باشم، اما سال گذشته در بحث غصب و غیبت زمانی که با مردم مواجهه داشتم بازخورد خیلی خوبی دیدم و ورای آن چیزی بود که توقع داشتم. فکر نمی‌کردم یک موضوع اخلاقی در شبکه افق آنقدر دیده شود.

وی اضافه کرد: گمان می‌کنم امسال هم همین بازخورد را داشته باشیم و انسان‌های متنوعی این صحبت‌ها را می‌شنوند. آنهایی که عقلانیت دارند خودشان را محتاج موعظه می‌دانند. نه اینکه بنده واعظ باشم ولی انسان عاقل همیشه فکر می‌کند یک کسی باید همیشه ایرادات و اشتباهات را به ما بگوید؛ هیج کدام از ما معصوم نیستیم، اما معصوم هم مثل امیرالمومنین علی (ع) به یارانش می‌گوید که مرا موعظه کنید و چیزی به من بگویید.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب مسئله جامعه امروز اخلاق است