• نویسنده: مدیر

• 17 بازدید
• 09 مه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

رفع عرق زیر بغل در طب سنتی: اگر نگران سلامتی خود هستید، ممکن است در جستجوی راهی طبیعی تر برای جلوگیری از تعریق از داروهای ضد تعریق که حاوی مواد شیمیایی سخت هستند پرهیز کنید. در این مطلب سلامت به رفع عرق زیر بغل با روش های طب سنتی پرداخته می شود.

بیشتر بخوانید: رفع بوی عرق: ۸ گیاه بی نظیر که عرق را کاهش داده و بوی بد آن را رفع می کنه!

۱.سرکه

سرکه مخصوصا سرکه سیب لیستی چشمگیر از فواید سلامتی را فراهم می‌کند. این ماده به تنظیم قند خون، دفع سموم، تسکین دل درد و ریفلاکس اسید کمک می‌کند و حتی به کاهش وزن کمک می‌کند. سرکه هنگامی که مستقیماً روی پوست قرار می‌گیرد به عنوان قابض برای از بین بردن باکتری و بسته شدن منافذ پوست نیز عمل می‌کند. اگر زیاد عرق می‌کنید، نوشیدن معجون سرکه یا استفاده از آن به طور مستقیم در محل عرق هر شب می‌تواند به کاهش عرق کمک کند.

قبل از صبحانه، ناهار و شام مخلوطی از ۲ قاشق چای خوری سرکه و یک قاشق چای خوری سرکه سیب بنوشید. اثرات خشک شدن باید ظرف چند روز یا همین حدود شروع شود.

۲. آب گوجه فرنگی

رفع عرق زیر بغل در طب سنتی، فراتر از مزایای مبارزه با سرطان، آب گوجه فرنگی منافذ پوست را نیز کاهش می‌دهد و می‌تواند عرق مزمن را کاهش دهد. خوردن یک رژیم غذایی غنی از گوجه فرنگی یا نوشیدن روزانه یک لیوان آب گوجه فرنگی به شما کمک می‌کند تعریق بیش از حد را کنترل کنید. اگر گوجه فرنگی مورد علاقه شما نیست، سعی کنید آب گوجه فرنگی را به زیر بغل خود بمالید (یا هر جایی که بیشتر عرق می کنید) و بگذارید حداقل ۱۰ دقیقه قبل از شستشو بماند.

۳. چای سبز و سیاه

نوشیدن نوشیدنی‌های گرم مانند چای ممکن است برای جلوگیری از تعریق خلاف واقع باشد. اما چای سبز حاوی منیزیم و ویتامین B است که غدد عرق شما را منقبض می‌کند و شما را آرام می‌کند. اگر بیش از حد عرق می کنید، سعی کنید قهوه صبحانه خود را با چای سبز عوض کنید تا از این مزایای انسداد عرق بهره مند شوید.

اگر تعریق مداوم زیر بغل را تجربه می کنید، چای سیاه همچنین دارای خاصیت قابض است که می تواند عرق را به طور مستقیم روی پوست شما کاهش دهد. پس از دم کردن چای سیاه (و اجازه دهید تا خنک شود)، چای را با حوله (یا خود کیسه چای) روی زیر بغل خود بمالید و به مدت چند دقیقه بمالید.

۴. نشاسته ذرت و جوش شیرین

نشاسته ذرت و جوش شیرین به طور طبیعی عوامل جذب کننده آب هستند. از آنجا که جوش شیرین قلیایی است، با اسیدهای دوستدار باکتری در عرق مقابله می کند و به عنوان یک خوشبو کننده طبیعی عمل می کند. به همین دلیل بسیاری از دئودورانت های فروشگاهی حتی حاوی جوش شیرین هستند.

مطمئن شوید زیر بغل شما خشک است و هر شب مخلوط سنگینی از این دو را مستقیماً به قسمت عرق شده بمالید. قبل از اینکه با آب بشویید بگذارید ۳۰ دقیقه بماند. به عنوان یک هشدار قبلی، گذاشتن طولانی مدت معجون می تواند عوارض جانبی ناخوشایندی ایجاد کند.

۵. آب سبوس دار

یک آب علف گندم که یک سم زدایی کننده طبیعی است، همچنین سرشار از ویتامین A، C ، B12 ، B6 و اسید فولیک است. با خنثی سازی و رقیق سازی سموم موجود در خون، نوشیدن فقط یک قاشق غذاخوری گیاه گندم در روز به مبارزه با عرق کمک می کند. اگر عرق شما بخصوص تند است، خوش شانس هستید! آب گندم همچنین باعث کاهش بوی عرق می شود.

۶. سیب زمینی و سایر مواد غذایی غنی از پتاسیم

رفع عرق زیر بغل در طب سنتی، مصرف بیش از حد سدیم باعث می شود بدن شما آب بیشتری حفظ کند. غذاهای غنی از پتاسیم مانند سیب زمینی و کلم بروکلی این روند را معکوس می کند تا به شما کمک کند آب را از بدن خارج کنید. به دلیل این پاسخ، شناخته شده است که سیب زمینی آب اضافی را جذب می کند و به رفع تعریق کمک می کند. کافی است هر روز چند برش سیب زمینی را بر روی پوست زیر بغل خود بمالید تا این اثرات خشک شدن را تجربه کنید.

۷. روغن TEA TREA

مانند چای و سرکه، روغن درخت چای به عنوان قابض برای مبارزه با باکتری های ایجاد کننده عرق عمل می کند. یک پنبه را به روغن درخت چای آغشته کنید و روزانه آن را روی زیر بغل خود بکشید. اثرات باید در عرض چند روز شروع به نشان دادن کنند.

۸. لیمو

رفع عرق زیر بغل در طب سنتی، اسید موجود در لیمو آن را به عنوان یک گزینه مناسب برای کاهش تعریق بیش از حد طبیعی در اختیار شما قرار می دهد. می توانید نیمی از لیمو را روی زیر بغل خود بمالید (در حالی که کمی فشار می دهید تا مایعات آن خارج شود) و یا مقدار کمی آبلیمو را با جوش شیرین مخلوط کرده و با پنبه بمالید. سعی کنید حداقل ۳۰ دقیقه آب لیمو را بگذارید و سپس کاملاً بشویید.

۹. فندوق جادوگر

فندق جادوگر یک درمان خانگی عالی برای زیر بغل های عرق کرده است. فندوق جادوگر گیاه دارویی که در طبیعت یافت می شود. فندق جادوگر به عنوان قابض و ضد تعریق عمل می کند. برای جلوگیری از تعریق پوست شما را خشک کرده و منافذ پوست را می بندد. برای جلوگیری از تعریق با فندق جادوگر دو راه وجود دارد:

اولین مورد این است که فندق جادوگر مایع را با یک پنبه در مناطقی که بیشتر عرق می کنید استفاده کنید. همچنین می توانید به مقدار مساوی آب و پودر پوست فندق را با هم ترکیب کنید تا خمیری درست شود. خمیر را روی پوست خود بمالید و بگذارید یک ساعت بماند تا آن را با آب بشویید.

۱۰. نمک

رفع عرق زیر بغل در طب سنتی، نمک عرق را جذب می کند، منافذ پوست شما را مسدود کرده و پوست شما را خشک نگه می دارد. هنگام استفاده از نمک به عنوان داروی خانگی برای هایپرهیدروز، دو گزینه دارید. ابتدا سعی کنید بلورهای نمک دریا را روی مناطق عرق کرده خود بمالید. حتی می توانید قسمتهای مساوی نمک و آب آهک را با هم ترکیب کنید و یک اسکراب مرکبات درست کنید. محلول را روی پوست خود بمالید، آن را بشویید و از تعریق کمتری لذت ببرید!

بیشتر بخوانید: دیگه به عطر نیاز نداری: ۵ غذای باورنکردنی که بوی بد عرق را از بین می برد!

• نویسنده: مدیر

• 13 بازدید
• 09 مه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

با بیوگرافی کوری آنتونیو هاوکینز بازیگر آمریکایی که با بازی در نقش تایبالت در نمایشنامه رومئو و ژولیت، آندره دکتر دره یانگ در فیلم Straight Outta Compton و هیث در مجموعه تلویزیونی The Walking Dead به شهرت رسیده است همراه ما باشید.

بیوگرافی کوری آنتونیو هاوکینز 

هاوکینز در ۲۲ اکتبر سال ۱۹۸۸ در  واشنگتن دی سی متولد شد.

قبل از تحصیل در مدرسه جولیارد در شهر نیویورک، در مدرسه هنر دوک الینگتون تحصیل کرد، جایی که او بخشی از گروه ۴۰ بخش درام بود.

پس از فارغ التحصیلی، بازیگری را در تولیدات خارج از برادوی آغاز کرد.

یکی از اولین بازی‌ های او در سال ۲۰۱۱ به ‌عنوان «باگی» در تولید «دهکده آسیب» توسط کمپانی Signature Theatre بود.

او اولین بازی خود را در فیلم کوتاه ‘Empire Corner’ انجام داد.

اولین حضور او در سینما در سال ۲۰۱۲ در درام هیجان انگیز “بیعت” انجام شد.

از آن زمان، او خود را به عنوان یکی از آینده ‌دار ترین بازیگرانی که امروز در این صنعت کار می ‌کند تثبیت کرده است.

او برای بازی در نقش دکتر دره نامزد چندین جایزه از جمله جایزه SAG شد و در سال ۲۰۱۵ برنده جایزه هالیوود Breakout Ensemble Award شد.

هاوکینز در سال ۲۰۱۷ برای “شش درجه جدایی” نامزدی تونی را برای بهترین بازیگر نقش اول مرد دریافت کرد.

دوران کودکی و اوایل زندگی کوری هاکینز

کوری هاوکینز در ۲۲ اکتبر ۱۹۸۸ در واشنگتن دی سی، ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد.

مادرش، مونیکاماری هاوکینز، افسر پلیس، او را بزرگ کرد.

او دانشجوی مدرسه هنر دوک الینگتون بود و بعدها در مدرسه جولیارد در شهر نیویورک تحصیل کرد.

در طول مدت حضورش در آنجا، او عضو گروه ۴۰ بخش درام بود. او همچنین جایزه معتبر جان هاوسمن را برای برتری در تئاتر کلاسیک دریافت کرد.

فعالیت حرفه ای کوری هاکینز

کوری هاوکینز پس از فارغ التحصیلی از جولیارد، حرفه بازیگری خود را با تولیدات خارج از برادوی آغاز کرد.

در سال ۲۰۱۱ در تولید «خودکشی وارز» توسط کمپانی Roundabout Theatre، او برای نقش پری انتخاب شد.

او نقش باگی را در نمایش «دهکده صدمه» به کارگردانی تالار کاتوری توسط کمپانی Signature Theatre بازی کرد.

این نمایش در فصل افتتاحیه ۲۰۱۱-۲۰۱۲ در مرکز امضای میدان پرشینگ از ۲۷ فوریه تا ۱۸ مارس ۲۰۱۲ اجرا شد.

هاوکینز در سال ۲۰۱۰ در درام کوتاه ‘Empire Corner’.  نقش مکمل کوری را بازی کرد.

او همچنین در یک فیلم کوتاه تراژیک “Wu Is Dead” ظاهر شد.

اولین حضور کوری هاکینز در تلویزیون

او اولین حضور خود در تلویزیون را در یک قسمت از مجموعه وب “Futureestates” در سال ۲۰۱۱ انجام داد.

در همان سال، او به عنوان یک خدمتکار در رستوران در فصل سوم سریال کمدی-درام “دردسرهای سلطنتی” شبکه USA انتخاب شد.

اولین حضور کوری هاکینز در سینما

در سال ۲۰۱۲، هاوکینز برای اولین بار در فیلم درام-هیجان ‌انگیز مایکل کانرز، نویسنده و کارگردان، با بازی در نقش مکمل ویلی، روی پرده سینما شد.

یک سال بعد، او در فیلم ابر قهرمانی MCU «Iron Man 3» در نقش نیروی دریایی بازی کرد و در نقش اواندر در سریال کوتاه‌ مدت جنایی-درام «پسر طلایی» CBS بازی کرد.

در سال ۲۰۱۳، او اولین بازی خود را در برادوی در  “دان روی کینگ” با اقتباس از «رومئو و ژولیت» اثر ویلیام شکسپیر انجام داد که برای ۹۳ اجرا منظم از ۱۹ سپتامبر تا ۸ دسامبر ۲۰۱۳ در تئاتر ریچارد راجرز اجرا شد.

اجرای فیلمی از نمایشنامه “رومئو و ژولیت” در ۱۳ فوریه برای هفته روز ولنتاین در سال ۲۰۱۴ در سینماهای ایالات متحده اکران شد.

فیلمی که در آن بازیگران سفید پوست در نقش خانواده Montague و بازیگران سیاه پوست در نقش خانواده Capulet بازی کردند، هاوکینز در نقش تایبالت، پسر عموی اول ژولیت با خلق و خوی عصبی ظاهر شد.

بین سال‌ های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶، او بخشی از بازیگران سریال تلویزیونی ترسناک پسا آخرالزمانی «مردگان متحرک» AMC بود.

شخصیت او، هیث، اولین حضور خود را در قسمت ششم  ‘First Time Again’ انجام می دهد.

هیث که یکی از دونده ‌های منطقه امن اسکندریه است، در کار خود بسیار ماهر است، اما در مواجهه با واقعیت وضعیت خود مشکل دارد.

او آخرین بار در قسمت هفتم “قسم خوردن” ظاهر شد.

در سال ۲۰۱۷، او فضای صفحه نمایش را با تام هیدلستون، ساموئل ال. جکسون، جان گودمن و بری لارسون در فیلم «Kong: Skull Island» از جردن وگت رابرتز، دومین ورودی فیلم Legendary Pictures «MonsterVerse» به اشتراک گذاشت.

در همان سال، هاوکینز نقش اریک کارتر، یک تکاور سابق ارتش ایالات متحده را در سریال فاکس «۲۴: میراث»، اسپین آف «۲۴» به تصویر کشید.

این برنامه پس از پخش ۱۲ قسمت لغو شد.

فیلم های اخیر کوری هاکینز

او در فیلم جنایی واقعی اسپایک لی «BlacKkKlansman» در سال ۲۰۱۸ نقش سازمان دهنده سوسیالیست و فعال حقوق مدنی کوام توره/استوکلی کارمایکل را بازی کرد.

در سال ۲۰۱۹، او در درام جنایی بیوگرافی “جورج تاون” ظاهر شد. او قرار است در فیلم های آینده «۶ زیرزمین» و «در ارتفاعات» بازی کند.

کارهای بزرگ کوری هاکینز

زمانی در سال ۲۰۱۴، کوری هاوکینز در نقش آندره “دکتر دره” یانگ در فیلم “Straight Outta Compton” ساخته F. Gary Gray انتخاب شد.

این فیلم بر اساس داستان واقعی گروه رپ گانگستایی NWA و اعضای آن Eazy-E، Ice Cube و Dr. Dre، در سال ۲۰۱۵ در سینما اکران شد.

این فیلم با واکنش مثبت منتقدان مواجه شد و فروش ۲۰۱۶ میلیون دلاری در مقابل بودجه ۲۸ تا ۳۰ میلیون دلاری خود داشت.

در بهار ۲۰۱۷، او نقش پل را در احیای برادوی «شش درجه جدایی» جان گوار در تئاتر اتل بریمور شرح داد.

هاوکینز که  با بازیگرانی مانند آلیسون جنی و جان بنجامین هیکی به ایفای نقش می پردازد، نامزد تونی بهترین بازیگر مرد در یک نمایشنامه برای بازی خود شد.

خانواده و زندگی شخصی کوری هاکینز

او در حال حاضر مجرد است.

او با کسی در رابطه نیست.

ما اطلاعات زیادی در مورد رابطه قبلی او و نامزدی قبلی نداریم. او فرزندی ندارد.

اما در برخی از منابع گفته شده که او به هالی بری بازیگر سینما علاقه زیادی دارد.

او با وجود داشتن یک حساب اینستاگرام با بیش از صد هزار دنبال کننده، در شبکه های اجتماعی فعال نیست.

دارایی خالص کوری هاوکینز

دارایی خالص او در سال های ۲۰۲۰-۲۰۲۱ رشد قابل توجهی داشته است.

بنابراین، دارایی کوری هاوکینز در ۳۳ سالگی چقدر است؟ منبع درآمد کوری هاوکینز بیشتر از یک بازیگر موفق است.

او اهل ایالات متحده آمریکا است.

ما دارایی خالص، پول، حقوق، درآمد و دارایی کوری هاوکینز را تخمین زده ایم.

در آمد او در سال ۲۰۲۱ از یک تا پنج میلیون دلار می باشد.

گردآوری: نیمکت خبر

• نویسنده: مدیر

• 10 بازدید
• 09 مه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

حکایت زنان حیله گر و جذاب بخش دوم: آن وقت گذاشت و رفت. درویش‌ها یکى یکى به بوق‌علیشاه گفتند: ‘گل مولا خوابت تعبیر شد. انشاالله هر شب از انى خواب‌ها ببینی.’ پادشاه افسون شدهٔ بوى غذاهاى خودش به دماغش خورد قدرى جان گرفت. درویش‌ها شروع کردند به خوردن ولى باز هم بوق‌علیشاه از گلوش پائین نمى‌رفت…..

حکایت زنان حیله گر و جذاب بخش دوم

درویشى که از ماجرا باخبر است و محافظ اوست گفت: ‘درویش، چرا درست غذا نمى‌خوری؟ این غذا از برکت قدم تست وگرنه ما چنین روزى به خود ندیده بودیم انشاالله که همیشه از این خواب‌ها ببینى ما را هم شاد کنی.’ خلاصه خواهى نخواهى غذا خوردند و خوابیدند. باز درویش‌ها یکى یکى رفتند پى کار خودشان و بوق‌علیشاه تنها ماند.

شب شد درویش‌ها آمدند چاى درست کردند و مشغول چاى خوردن شدند باز آن یساول وارد شد یک مجمعهٔ پر از غذا آورد و ظرف قبلى را برد. درویش‌ها یک شکمى از عزا درآوردند و باز به بوق‌علیشاه دعا کردند. و مبارکباد گفتند. چند روزى به این منوال گذشت. کم‌کم غذاى دربار یک‌روز در میان دو روز در میان شد تا به کلى قطع شد. حالا دیگر بوق‌علیشاه باید غذاى درویشى بخورد.

چیزى هم بلد نیست و کارى هم نمى‌داند. عاقبت به همان درویش رفیقش گفت یک مدحى یادش بدهد که او هم بتواند امرار معاش کند. درویش هم یک مدحى براش نوشت. پادشاه از بر کرد و خوب بلد شد. کشکول را انداخت به بازو و یک شاخهٔ گل به‌دست گرفت و وارد بازار شد و شروع کرد به خواندن. آواز خوبى هم داشت. هرکس رسید صنار، ده‌شاهى یک قران انداخت توى کشکولش.

ظهر که آمد مسجد شمرد ده تومان شده بود درویش‌ها آفرین گفتند که بابا ایوالله تو که از همهٔ ما زرنگ‌ترى دیگر لازم نیست خواب ببینی. تا ظهر ده تومان تا شب هم ده تومان دیگه مرگ مى‌خواهى برو جوباره. خلاصه درویش تازه هواهاى دورهٔ قدرت از سرش پرید و شروع کرد به دنیا گردی. حالا این هم اینجا داشته باش. چند کلمه از زن سومى بشنو. او هم زن زرنگى بود.

وقتى وارد خانه‌اش شد. مقدارى از گیاهان باددار به غذاى شوهرش زد و به خورد او داد. بعد از چند ساعت شوهر دید سنگین شده وقتى از خواب بیدار شد دید شکمش کمى نفخ کرده به زنش گفت: ‘نمى‌دانم چرا شکمم نفخ کرده؟’ زن گفت: ‘طورى نیست پاشو برو بیرون برگرد تا خوب بشی.’ شوهره رفت و باز زن از همان گیاه‌ها در غذا ریخت. شوهره خورد صبح که از خواب بلند شد باد شکمش بیشتر شده بود اوقاتش تلخ شد و گفت: ‘آخه من نمى‌دانم چه مرگم هست؟’ زنک امروز هم سرش را گرم کرد خلاصه یک معجونى درست کرد که بادى توى دل شوهره مى‌پیچید.

شوهر بدبخت نصب شب بلند شد، گفت: ‘اهوى اهوی؟! بلند شو دارم مى‌میرم باد دلم زیاد شده، یه چیزى تو دلم مثل مار این طرف و آن طرف میره.’ زن مکار دست برد اطراف شکم مرد یک دفعه گفت: ‘وای! … پناه بر خدا! … انگار حامله شده‌ای’ مرد خلقش تنگ شد و گفت: ‘آخه احمق! مگر مرد هم حامله مى‌شه؟’

زن گفت: ‘از کاز خدا بعید نیست یک‌وقت دیدى شدى حالا مى‌باید چکار کرد. بخواب تا من دوادرمونت کنم که بادبر باشد، باده خوب میشه ولى اگر خواى نخواسته حامله شده باشى درد شدت مى‌کنه. مرد دید چاره‌اى نیست آرام شد و زنش هم بلند شد و یک دوائى که پیش پیش آماده کرده بود و – هم بادآورد بود، هم دل درد خفیفى مى‌داد – آورد و جوشاند و به خورد مرد بیچاره داد. هى دل مردک باد کرد و درد گرفت.

مرد بیچاره مثل مار حلقه مى‌زند و به خودش مى‌پیچد آخر شب هم معجونى به او داد که سست و بى‌حالش کرد و سرش روى دوش زنش افتاد و از حال رفت. زنک او را خواباند و قدرى پهلوهایش را چرب کرد تا صبح مرد از خواب بیدار شد حالا دیگر شکم حسابى و درست آمده بود بالا.

مردک گفت: ‘اى زن! پاشو مرا ببر حکیم ببینیم چه دردى دارم’ زن گفت: آخه مرد! اسباب بى‌آبروئى مى‌شه و حکیم مى‌فهمه تو حامله‌اى دیگه آبرومون مى‌ریزه.’ خلاصه زنک مار با هر کلکى بود شوهره را نگذاشت از خانه بیرون برود و ضمناً با زن همسایه هم که فقیر بود و نزدیک زائیدنش بود قرار گذاشت شبى که او وضع حمل مى‌کند، بچه‌اش را به او بدهد تا او بچه را جا بزند البته به زن فقیر وعده کرد که در عوض این کار انعام خوبى به او مى‌دهد. این ماجرا ماند و ماند تا شبى که نوبت وضع حمل زن همسایه بود. زن مکار یک داروئى به‌کار برد که مرد دوباره دلش درد گرفت و از شدت درد بیهوش شد و افتاد توى بغل زنش.

زن هم مى‌گفت: ‘الساعه بچه میاد راحت میشی. راستى مرد! برم ماما بیارم؟’ مرد گفت: ‘تو را خدا دیگه بیش از این آبروم را نبر.’ خلاصه نزدیک صبح یک اسکان چاى شیرین به او داد قدرى ساحت شد و سست شد و افتاد گردن زن که حالم داره بهتر میشه. زن گفت: ‘الان دیگه راحت مى‌شى مثل اینکه سر بچه داره پیدا میشه صلوات بفرست، نترس حالا خلاص میشی.’

در این ضمن بچهٔ همسایه هم به دنیا آمده بود. زنک داروئى به دماغ شوهرش زد. مردک بیهوش شد. زنک بچه را آورد گذاشت زیر پاى مرد و یک قطره سرکه بصورت و دماغ مرد چکاند. مردک تا چشمش را باز کرد صداى گریهٔ بچه بلند شد زن گفت: ‘واى مرد حالا چیکار کنیم پستان‌هایت هم که شیر نداره.’ مرد بدبخت حاضر شد تمام اموال و دارائى خودش را به زن مصالحه کند به شرط اینکه رازش فاش نشود.

زنک هم با زرنگى هرچه تمام‌تر بچه را برد داد به زن همسایه و پول فراوانى به آنها داد ولى نه آنها فهمیدند این چه موضوعى بود که این بچه را گرفت و پس داد، نه مرد فهمید که بچه‌اى که زائیده چطور شد. حالش هم خوب شد و اول صبح رفت سر کارش و انگار نه انگار که دردى داشته. خیال کرد زائیده و تمام شده است. خوب حالا برگردیم به داستان پادشاه و پرسه زدن و درویشى کردن.

پس از یکسال که خوب به گدائى آموخته شد مطابق قرارى که داشتند درویش آوردش در همان مسجد و شبانه، از منزل پادشاهى شامى تهیه کردند و آوردند براى درویش‌ها اما غذاى پادشاه در ظرف جداگانه‌اى بود و داروى بیهوشى به آن زده بودند که خورد و بیهوش شد. فورى چند تا یساول او را به دوش کشیدند و بردند به قصر، توى اتاق خودش و رخت و لباس درویشى را از تنش درآوردند و لباس یکسال پیش را به او پوشاندند و ریشش را خصاب کردند و او را خواباندند.

اذان صبح زن پادشاه شیشهٔ سرکه را برد بالاى سر شوهرش و یک قطره سرکه در دماغش چکانید. شاه از خواب بیدار شد دید ریش و سیبلش خضاب کرده‌اند. پاشد نشست و با خودش گفت: ‘یعنى چه؟’ آن وقت صدا زد: ‘این چه وضعیه؟ چرا سر به سرم گذاشته‌اید کى به ریش من خصاب مالیده؟’ زن پادشاه پرید توى اتاق و گفت: ‘تصدقت گردم چیه؟

آب میارم حنا را مى‌شویم انگارى خوب رنگ گرفته!’ پادشاه نگاهى به اطراف کرد که اینجا کجاست؟ رفیق درویشش کو؟ مرشدشان کجاست؟ زن پادشاه زد زیر خنده و صدا زد: ‘بلقیس جان بیا! بیا قبلهٔ عالم خواب دیده‌اند. بیا ببریمشان حمام.’ کنیزکان ریختند دور پادشاه و او را بغل کردند و بردند حمام و حسابى سر و تنش را شستند. پادشاه ماتش برده بود که یعنى چه؟ راستى خواب مى‌بینم یا جن‌زده شده‌ام؟ از حمام بیرون آمد.

 

شربت: شیرینی، گز، باقلوا، نان خشک و چاى آوردند. با خودش گفت: ‘عجب! این چه حالیه؟’ رو کرد به زنش و گفت: ‘آهای! من یک‌سال کشکول به‌دست پرسه مى‌زنم مرا کجا بردید کجا آوردید؟ شهرهائى را که ندیده بودم پرسه زدم شب و نصب شب در بیابان‌ها خوابیدم.’ که یک وقت زنش از خنده غش کرد و گفت: ‘انشاءالله خواب خیر است.

چون پادشاه خوش‌قلب و رعیت‌دوستى هستی، خواب هم که مى‌بینى خواب مشغول‌کننده است. خواب وحشت‌آور نیست.’ پادشاه خواهى نخواهى قبول کرد که همهٔ اینها را در خواب دیده است. وقتى سر یک‌سال شد سه نفر زن زیرک و دانا در حمام شدند و هر کدام شاهکار خود را گفتند. معلوم شد زیرکى زن پادشاه بالاتر از همه است و رودست ندارد. قصهٔ ما به سر رسید. رفتیم بالا ماست بود پائین آمدیم دوغ بود، قصهٔ ما دروغ بود.

– سه زن مکار
– قصه‌هاى ایرانى – جلد دوم – ص ۱۳۳
– گردآورنده: سید ابوالقاسم انجوى شیرازى
– انتشارات امیرکبیر – ۱۳۵۳
– به نقل از: فرهنگ افسانه‌هاى مردم ایران – جلد هفتم، على‌اشرف درویشیان – رضا خندان (مهابادی)، نشر کتاب و فرهنگ، چاپ اول ۱۳۸۰

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

• نویسنده: مدیر

• 13 بازدید
• 09 مه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

با خبر و عکس ازدواج سپند امیر سلیمانی و مونا کرمی دو بازیگر مشهور تلویزیون که خودشان با انتشار تصاویری این خبر را در فضای مجازی اعلام کردند در ادامه همراه ما باشید.

سپند امیر سلیمانی و مونا کرمی، طی یک پست مشترک خبر از ازدواج با یکدیگر دادند.

این دو نوشتند: من و جام می و معشوق، الباقی اضافات است.

سپند امیرسلیمانی

سپند امیرسلیمانی در سال ۱۳۵۶ زاده‌ شد.

پدر او سعید امیرسلیمانی بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما است.

خواهر او کمند امیرسلیمانی نیز به حرفه بازیگری اشتغال دارد.

مونا کرمی

مونا کرمی در ۱۸ آذر ۱۳۶۹ در گلستان‌ به‌ دنیا آمده‌ است.

در سال ۱۳۹۴ وقتی ۲۵ سال داشت برای اولین بار با سریال بیمار استاندارد ساخت سعید آقاخانی جلوی دوربین رفت

از جمله سریال‌های مشهور او می‌توان به «از سرنوشت» و «حوالی پاییز» اشاره کرد.

گردآوری: نیمکت خبر

• نویسنده: مدیر

• 12 بازدید
• 09 مه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

• نویسنده: مدیر

• 13 بازدید
• 09 مه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

✖