همه آنچه سریال فرمانروا: میراث هیولاها میدانیم
- 114 بازدید
- 12 فوریه 2024
- اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب
داستان فرمانروا: میراث هیولاها، درست پس از داستان فیلم گودزیلا ساخته گرت ادواردز و محصول ۲۰۱۴ اتفاق میافتد. فیلم گودزیلا سیامین فیلم از مجموعه گودزیلا و محصول کمپانی لجندری پیکچرز بود و این سریال بیشتر بر شخصیتهای انسانی و روابط آنها تمرکز میکند تا هیولاهای واقعی، و یک درام مبتنی بر شخصیت خلق میکند که داستان را پیش میبرد. سریال فرمانروا: میراث هیولاها را کمپانی اپل تیوی پلاس در ۱۰ اپیزود پخش کرد. علاقهمندان به فرنچایز «گودزیلا» و ژانر علمی-تخیلی قطعا از این سریال لذت خواهند برد که از حالا زمزمه تولید فصل دومش به گوش میرسد.
فهرست بهترین و محبوب ترین سریال های علمی تخیلی
خلاصه داستان سریال فرمانروا: میراث هیولاها
داستان سریال فرمانروا: میراث هیولاها Monarch: Legacy of Monsters از اینجا شروع میشود؛ کیت از حمله گودزیلا به سانفرانسیسکو جان سالم به در برده است. اما یک راز پنهانی خانوادگی او را حیرتزده میکند. کیت در کوران حملات هیولاها، دست به سفری میزند تا حقایقی را درباره خانواده خود و سازمان مرموز «مونارک» کشف کند.
عوامل و بازیگران سریال فرمانروا: میراث هیولاها
پدیدآورنده سریال: کریس بلک و مت فرکشن، کارگردانان: مت شکمن، جولیان هولمز، هیرومی کاماتا، اندی گدار، مارزی الماس، موسیقی: لئوپولد راس، مدیرفیلمبرداری: ژان فیلیپ گوسارت، کریس سیگر، سم مکوردی، ده قسمت در یک فصل
بازیگران: آنا ساوایی (کیت راندا)، کرسی کلمونس (می)، رن واتابه (کنتارو)، ماری یاماماتو (کیکو)، آندرس هولم (بیل راندا)، کرت راسل (لی شاو)، وایت راسل (لی شاو)، جو تیپت (تیم) و الیزا لاسوفسکی (دووال).
حاشیه تولید سریال
- در حال حاضر تولید فصل دوم سریال فرمانروا: میراث هیولاها به طور رسمی اعلام نشده است. اما تیم سازنده اطمینان دارند که به دلیل استقبال خوب بینندگان از فصل نخست، تولید فصل دوم چندان دور از ذهن نیست. کریس بلک، پدیدآورنده سریال، میگوید: «هنوز به ما سفارش تولید فصل دوم را ندادهاند. مونارک: میراث هیولاها با استقبال خیلی خوبی روبرو شد، بنابراین ما بسیار خوشبین و مثبتاندیش هستیم. و احساس میکنیم داستانهای بیشتری برای روایت داریم.»
- فرمانروا: میراث هیولا از «دنیای سینمایی هیولاها» یا همان MonsterVerse است. همانطور که دنیای سینمایی مارول به کمپانی والت دیزنی تعلق دارد. دنیای سینمایی هیولاها یا مانسترورس به کمپانیهای لجندری پیکچرز و برادران وارنر متعلق است و هیولاهایی سینمایی چون کینگ کونگ، گودزیلا و… را در فیلمها و سریالها عرضه میکند و داستان آثارشان در چنین دنیایی میگذرد. در حقیقت دنیای سینمایی مانستر ورس، امتیاز خلق شخصیتها و هیولاهایی را برای دنیای چندرسانهای در آمریکا خریده که در اصل کمپانی توهو در ژاپن برای نخستین بار آن را به دنیای سینما عرضه کرد. نخستین فیلم از مانستر ورس، فیلم گودزیلا (۲۰۱۴) بود. جدیدترین آنها، گودزیلا و کینگ کونگ: امپراتوری جدید ساخته آدام وینگارد است که قرار است ماه مارس اکران شود.
نقد و بررسی منتقدان درباره سریال فرمانروا: میراث هیولاها
ای. وی کلاب | امتیاز ۹۱ از ۱۰۰
سَم برسانتی | در فیلمهایی که موجودات بزرگ و جالبی (دایناسورها، ترانسفورماتورها و غیره) و همچنین انسانهای کوچک معمولی دارند، میتوان فرض کرد که انسانها همیشه، همیشه و همیشه کمتر از یکی از آن موجوادت بزرگ و باحال خواهند بود. این بدان معنا نیست که هر فیلمی با دایناسور بهتر از هر فیلمی بدون دایناسور است، اما اگر یک فیلم دایناسور داشته باشد، همه بیشتر از دوستان انسانِ دایناسور به دیدن دایناسور علاقهمند میشوند. این، طبیعتاً در مورد سری فیلمهای «مانسترورس»ِ کمپانی برادران وارنر و لجندر نیز صدق میکند، که تعداد زیادی از بازیگران بسیار با استعداد/مشهور مانند کن واتانابه، برایان کرانستون، بری لارسون، تام هیدلستون، چارلز دنس، میلی بابی براون را به تصویر کشیده است. اما فقط زمانی که یک هیولا روی پرده ظاهر میشود که کارهای هیولایی جالبی انجام میدهد، فیلم درخشان میشود. و با این حال، هر چند ممکن است متناقض به نظر برسد، اما شخصیتهای انسانی در سریال اسپین آف «مانستر ورس»، فرمانروا: میراث هیولاها، واقعاً سرگرم کننده هستند و گودزیلا هم در سریال حضور دارد! شما میتوانید گودزیلا و هیولاهای دیگر را در چند قسمت ببینید! فرمانروا: میراث هیولاها، یکی از آن مجموعههای تلویزیونی نیست که هیولا ندارد، بنابراین شما چارهای ندارید جز اینکه به کارهایی که انسانها انجام میدهند توجه کنید. فرمانروا سریالی است که هیولا دارد و با این حال انسانها و خرده داستانهای شخصیتهای انسانی آن پیشبرنده روایت هستند.
لسآنجلس تایمز | امتیاز ۸۰ از ۱۰۰
رابرت لوید | گودزیلا به ژاپن تعلق دارد به همان شکلی که مثلا شخصیت دکتر در دکتر هو همیشه بریتانیایی خواهد بود، حتی اگر آن شخصیت از یک سیاره متفاوت باشد و از هر نظر تغییرپذیر باشد. این نقطه ضعف چهار فیلم آمریکایی است که محتوای آسیایی نسبتا کمی دارند. گودزیلا موجودی با معنای خاص در ژاپن است، یک هیولای اتمی تنها ۹ سال پس از بمباران اتمی و نابودی هیروشیما و ناکازاکی و بمباران توکیو ایجاد شد – خاطرهای در حد یک استعاره. به یک معنا که آمریکاییها اصلا نباید فیلم گودزیلا بسازند. بنابراین خوب است که ببینیم این سریال که داستانش بین فیلم گودزیلا (۲۰۱۴) و گودزیلا: پادشاه هیولاها (۲۰۱۹) می گذرد، به تبار ملی این هیولا احترام میگذارد. شخصیتهای ژاپنی در اینجا نقشهای اصلی را بازی میکنند و شهر توکیو با نمای نزدیک نمایش داده میشود.
تی ویلاین | امتیاز ۷۵ از ۱۰۰
دیو نمتز | فرمانروا: میراث هیولاها تمام تلاش خود را میکند تا درام میان شخصیتها را به اندازه حملات هیولا جذاب کند، اما شخصیتهای انسانی نمیتوانند جلوههای ویژه را تحتالشعاع قرار بدهند. اگر میخواهید کرت راسلی را تماشا کنید که هنگام مواجهه با یک جانور یخی غولپیکر در حال متلکپرانی است، به جای درستی آمدهاید.
والچر | امتیاز ۷۰ از ۱۰۰
رکسانا حدادی | وقتی داستان سریال راه میافتد، همانطور که اغلب تماشای هشت قسمت از ده قسمت ارائهشده برای نقدنویسی کافی است، فرمانروا: میراث هیولاها مانند یک رمان ماجراجویانه در میانه قرن به نظر میرسد، یک جور کتاب بازاری که ما را در دنیایی خودش غوطهور میکند که احساس میکنیم دنیای خودمان است. ، درست تا زمانی که میبینیم دنیای ما نبود.
امتیاز سایت های سینمایی به سریال فرمانروا: میراث هیولاها
برآیند امتیاز سریال فرمانروا: میراث هیولاها به شرح زیر است
آراء | امتیاز دهندگان | امتیاز میانگین | نام سایت |
۲۶ هزار کاربر | کاربران | ۷ از ۱۰ | IMDb |
براساس ۲۶ نقد | منتقدان برتر | ۶۸ از ۱۰۰ | متاکریتیک |
براساس ۸۱ نقد | عموم منتقدان | ۸.۹ از ۱۰ | راتن تومیتوز |
سازندگان سریال چه میگویند؟
کرت راسل | یادم میآید که وقتی بچه بودم گودزیلا را دیدم. نمیدانم چندساله بودم، چیزی از داستان یادم نیست، یادم میآید گودزیلا از آب بیرون میآمد. اما یادم نمیآید که از او ترسیده باشم. توده ساخته اروین یورث ترسناک بود. وقتی توده را دیدم کمی بزرگتر بودم و فکر میکنم، رفیق… برای یک کودک هشتساله تماشای چنین فیلمی کابوس است. ولی من کینگ کنگ را به یاد دارم، یک سری هیولاهای خاصی در خاطرم مانده. اما درباره گودزیلا، او یک ویژگی خاصی داشت. نمیدانم چی بود. فقط یک چیزی وجود داشت، فکر میکنم حتی برای یک بچه هم مشخص بود، که به نحوی داستان پسزمینه برای گودزیلا وجود دارد. . او از کجا آمده است؟ او دایناسور نیست چرا چنین رفتاری دارد؟ و به نظر میرسد که گودزیلا همیشه در حال مبارزه با هیولاهای دیگر است. شما هرگز صحنهای عاشقانه بین ماترا و گودزیلا نمیبینید. دارند با هم دعوا میکنند، آنها مدام در حال جنگ هستند. این چیزی است که من به یاد دارم.
وایت راسل | من وقتی کمسن بودم، چندان فیلم هیولاهایی ندیدم. هرگز به ذهنم خطور نمیکرد که در چنین پروژهای مقابل دوربین بروم. اما زمانیکه قرار شد در سریال فرمانروا ایفای نقش کنم، نخستین فیلم گودزبلا را تماشا کردم. کاراکتر «امیکو» در این فیلم هست. شخصیتهای متنوعی در گودزیلا وجود دارد که به روش خیلی جالبی با هم پیوند میخورند. آفیلم که محصول سال ۱۹۵۴ است، بیشتر درباره فضای جامعه در آن سال است، مردم ترس از بمب اتم داشتند، و ترس از بمب اتم آنها را دلمشغول کرده بود.
مت شکمن | تهیهکننده اجرایی و کارگردان دو اپیزود از سریال | چیزی که کریس بلک و مت فرکشن خلق کردند واقعا هیجانانگیز بود. من فیلمنامه اول را خواندم و بلافاصله مجذوب ایده میراث، داستان چند نسلی شدم که آنها داشتند برنامه ریزیاش میکردند. و من عاشق فیلمهای مانستر ورس هستم، اما تعجب کردم که چگونه میخواهند داستان را در ده قسمت تلویزیون روایت کنند. زیرا تلویزیون واقعاً در مورد شخصیتهایی است که شما آنها را دوست دارید و نسبت به آنها حس نزدیکی دارید. و یک فیلم هیولایی، بدیهی است که شخصیتهای مهمی در آن وجود دارد، اما شما در درجه اول میخواهید گودزیلا و کینگ کنگ را ببینید. اما کاری که کریس و مت انجام داده بودند این بود که یک گروه شگفتانگیز از کاراکترها را در دورههای زمانی مختلف نوشتند که سرگذشت و ارتباط غنی داشتند. من نسبت به کاراکترها حس نزدیکی پیدا کردم، به آنها اهمیت دادم و این چیزی بود که در نهایت مرا به سمت پروژه برد. این ایده که بتوانیم داستان دنیای هیولاها را از منظر انسانی تعریف کنیم.
کریس بلک | دو موضوع وجود داشت. اولی، از نظر بودجه اجرایی – مطمئنم قابل درک است – ما سعی داشتیم ده ساعت برنامه تلویزیونی با بودجه کمتر از هزینه یکی از آن فیلمهای بلند بسازیم. ما به سادگی آن منابع مالی را نداشتیم و میدانستیم که در جلوههای بصری ریسک وجود دارد. نه مردمی که به تماشای فیلمهای گودزیلا عادت کرده بودند، و نه خود ما نسخه تلویزیونی بیکیفیت از این فرنچایز را نمیپذیرفتیم. میدانستیم که جلوههای بصری، موجودات، [و] تایتانها باید از ویژگیهای خاصی برخوردار باشند، و برای انجام این کار، فقط باید عاقلانهتر عمل میکردیم. دومی این بود که احساس نمیکردیم که بشود یک سریال را فقط با هیولاها جذاب کرد. باوجودی که تایتانها تماشایی هستند، فکر میکنم اگر هر قسمت یک مبارزه با هیولاهای غول پیکر داشت، مردم خسته میشدند. ما باید یک سریال اپیزودیک با گروهی از شخصیتها میساختیم که مردم بخواهند هر هفته دنبال کنند.