is_tag

ابتکار و تنوع در ساختار برنامه سازی رادیو از نقاط قوت معاونت صداست

علی بخشی زاده معاون صدای رسانه ملی ضمن قدردانی از همه مدیران شبکه‌ها و پخش رادیو که پرتلاش، متدین و آماده تحقق بخشی به اهداف رسانه ملی هستند، تاکید کرد: جابه‌جایی مدیران، اقدامی هدفمند و سنجیده مبتنی بر دانش مدیریتی است. این رویکرد می‌تواند زمینه استفاده بهتر از تجربیات و دانش مدیران را فراهم کند.

وی ادامه داد: رادیو اکنون رسانه‌ای پرمخاطب است. ابتکار در ساختار‌های مختلف برنامه‌سازی، ایجاد تنوع و توسعه حوزه‌های تخصصی فعالیت رادیو و … از نقاط قوت معاونت صدا در سال‌های اخیر است. رویکرد ما در رادیو، تقویت برنامه‌های گفتگو محور، استقبال از نوآوری در ساختار برنامه سازی، نقد مستقل و بی طرفانه و اشاعه روحیه نشاط و شادابی به مخاطبان است که با قوت بیشتر و سازماندهی مجدد ادامه می‌یابد.

بخشی زاده با اشاره به حکم انتصاب مهدی آذرمکان در سمت قائم مقام معاونت صدا گفت: با توجه به تعهد، تخصص و تجارب مفیدی که آقای آذرمکان داشتند به این سمت منصوب شدند. انتظار است با بهره مندی از توانایی و تجربه مدیران و همکاران معاونت ماموریت و اهداف تعیین شده اجرایی شود.  

وی درباره ماموریت‌های تعیین شده عنوان کرد: راهبری کارگروه چهارگانه ستاد تحول معاونت صدا بر اساس راهبرد‌ها و سیاست‌های تحول سازمان، استفاده از ظرفیت شورا‌های تخصصی، میز‌های پژوهشی و زیر ساخت‌های تعاملی شبکه‌ها برای هم افزایی، تلاش برای گسترش شیوه زندگی ایرانی اسلامی در میان مردم، بهبود روند‌ها و فرآیند‌های کنونی تولید برنامه بر مبنای آینده پژوهی، تلاش برای افزایش سهم رادیو در سبد رسانه‌ای مخاطبان، بهبود شیوه‌های گذشته و یافتن شیوه‌های نو، تسهیل در امور آموزش همه سطوح و … از ماموریت‌های مشخص شده برای آقای آذرمکان است که امیدوارم به جد دنبال شود.  

ذبیح الله سلیمانی مدیر پخش و نظارت رادیو فرهنگ و دبیر شورای پخش معاونت صدا به نمایندگی از مدیران پخش ضمن قدردانی از زحمات دکتر مظفری عنوان کرد: دکتر مظفری چند روز بعد از انتصاب به اتفاق مدیران و مشاوران مرکز طرح، برنامه و بودجه صدا و سیما از مجموعه پخش رادیو بازدید کرد و قول مساعد برای پیگیری مشکلات پخش داد.  

دکتر مهدی آذر مکان، مدیر رادیو ایران و قائم مقام جدید معاون صدا طی سخنانی از زحمات دکتر مظفری تقدیر و تشکر کرد. وی در این جلسه از همه مدیران و کارکنان رادیو خواستار همکاری و همیاری در راستای کمک و ارتقای معاونت صدا شد.

دکتر مظفری طی سخنانی گفت: من تجربه خوبی در رادیو  داشتم. صفا و صمیمیت رادیو خیلی خوب و مثال زدنی است. از اساتید رادیو آموختم و تجربیات زیادی کسب کردم.

حمید رضا افتخاری مدیر رادیو صبا از زحمات شبانه روزی دکتر مظفری در رادیو تشکر کرد و ادامه داد: او با جان و دل برای رادیو کار کرد، چون ذات وی رادیویی بود. ضمن اینکه در رادیو خیلی تلاش کرد. در حال حاضر هم پرچم رادیو را بالا برده است. امیدوارم در سمت جدید هم با همان روحیه رادیویی کار می‌کنند.

مسعود کاویانی مدیر رادیو معارف در بخشی از مراسم ضمن قبولی طاعات و عبادت حاضران در ماه رمضان گفت: از خدا می‌خواهم که حول حالنا احسن الحال شود و با حضور دکتر مظفری در مرکز طرح و برنامه و بودجه حال سازمان هم خوب شود. الحمدالله با حضور آقای مظفری در این مرکز امید در بین نیرو‌های سازمان افزایش پیدا کرده و با توجه به درایت، تقوا، انرژی و پر کاری که از آقای دکتر مظفری سراغ دارم، حال سازمان و نیرو‌های سازمان در سال آینده به احسن الحال تبدیل و مشکلات رادیو رفع شود. به  آقای آذر مکان تبریک می‌گویم که در مسئولیت موفق و سربلند باشند.

منصور قصری زاده مدیر رادیو قرآن با اشاره به رمز موفقیت دکتر شاهید مظفری بیان کرد: به نظرم تخصص، متانت، صبوری و اشراف به مسائل در سایه ایمان و تقوا رمز موفقیت اوست. برای آقای آذرمکان در مسولیت جدید آرزوی توفیق دارم. ضمن اینکه از زمانی که آقای بخشی زاده به معاونت صدا آمدند، این معاونت کارساز، مدیرساز  و… شده است.

محمدجعفر محمدزاده دبیر شورای پاسداشت زبان فارسی آیه ۱۸۵ سوره بقره و تفسیرش را در این جلسه خواند و درباره ماه رمضان نکاتی را بیان کرد و برای دکتر مظفری و دکتر آذرمکان آرزوی توفیق برای مسولیت جدید کرد.
گفتنی است مهدی آذرمکان مدیر رادیو ایران و قائم مقام جدید معاونت صدا، دبیر کارگروه قرارگاهی معاونت صدا، دبیر کارگروه اجتماعی معاونت صدا، مدیر رادیو ورزش، دبیر شورای تخصصی
ورزش معاونت صدا، مدیرکل نظارت و ارزیابی خبر و برنامه‌های سیاسی، مدیرکل اطلاعات و برنامه ریزی معاونت استان‌ها، مدیر گروه اجتماعی شبکه دو و مدیر گروه سیاسی شبکه دو بود.

 

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب ابتکار و تنوع در ساختار برنامه سازی رادیو از نقاط قوت معاونت صداست

متن استعفای خدابخشی از معاونت سیاسی رسانه ملی

متن کامل نامه استعفای علیرضا خدابخشی از معاونت سیاسی رسانه ملی به شرح زیر است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
برادر گرامی جناب آقای دکتر جبلی
رئیس محترم سازمان
باسلام و احترام

اکنون که با پایان یافتن دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی یکی از مسئولیت‌های سنگین معاونت سیاسی برای پیگیری ۴ راهبرد رهبر معظم انقلاب اسلامی روحی له الفدا مبنی بر مشارکت، رقابت، امنیت و سلامت پایان یافته است و رضایت معظم له را در پی داشته، بازآرایی و تازه‌گردانی عملیات رسانه‌ای در مقابله با جنگ همه‌جانبه و ترکیبی دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی؛ ضرورت دارد. 

فرصت را مغتنم شمرده و برای باز کردن فضا برای مدیری تازه نفس و استمرار نوآوری در معاونت سیاسی رسانه ملی؛ استعفای خود را مجددا تقدیم می‌کنم.

لازم می‌دانم از حمایت‌های کافی حضرتعالی در دوران مسئولیت و همچنین تلاش همکارانم در معاونت‌های سازمان خصوصا معاونت سیاسی تشکر و قدردانی و بابت تقصیر‌ها و قصور‌ها طلب حلالیت کنم.

دانلود فیلم

ادامه مطلب متن استعفای خدابخشی از معاونت سیاسی رسانه ملی

محمدعلی صائب سرپرست معاونت سیاسی صداوسیما شد

رئیس سازمان صداوسیما با توجه به استعفای علیرضا خدابخشی، در حکمی محمدعلی صائب را به سرپرستی معاونت سیاسی صداوسیما منصوب کرد.

در حکم جبلی برای محمدعلی صائب آمده است: «ضروری‏ است همه محور‌های حکم انتصاب معاون سیاسی بصورت جدی در دستور کار شما و مورد پیگیری مستمر در آن حوزه باشد. تجربه عملیات رسانه‏‌ای بی ‏سابقه و گسترده رسانه ملی در انتخابات اخیر نشان داد که شکوفایی ظرفیت ‏های بزرگ با همت و عزم همکاران قابل تحقق است و معاونت سیاسی می‏ تواند در این زمینه یکی از پیشران ‏های رسانه‏ ملی باشد.»

رئیس رسانه ملی در پایان از زحمات و تلاش‌های مفید علیرضا خدابخشی که پیش از این معاون سیاسی سازمان صداوسیما بود، تشکر کرده است.

محمدعلی صائب از سال ۷۹ تا ۸۹ در سمت‌های خبری رادیو پیام، رادیو جوان و رادیو ایران مشغول فعالیت بودهاست. وی قائم‌مقامی اداره کل پخش اخبار صدا، خبرنگاری در معاونت خبر مرکز خراسان جنوبی تا سال ۹۴، معاونت خبر مرکز خراسان جنوبی تا سال ۹۸ و مسئولیت باشگاه خبرنگاران جوان این استان را نیز در کارنامه رسانه‌ای خود دارد. صائب مدیر دفتر رئیس سازمان صداوسیما در زمان دکتر جبلی بود و از شهریور ۱۴۰۱ ریاست خبرگزاری صداوسیما را برعهده داشت.

دانلود فیلم

ادامه مطلب محمدعلی صائب سرپرست معاونت سیاسی صداوسیما شد

نمایی از عملکرد شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی‌ معاونت برون‌مرزی در ۱۴۰۲

تقابل مستکبران عالم با انقلاب اسلامی ایران از ابتدای راه تا امروز که درختی تناور شده، از ابعاد نظامی و اقتصادی عبور کرده و وارد جنگ ترکیبی شده است.

برهمین اساس و با توجه به بیانیه گام دوم انقلاب، شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی معاونت برون‌مرزی به‌صورت فعال در عرصه کنشگری رسانه‌ای حضور دارند که در ادامه مروری بر آنچه انجام شده است، خواهیم داشت.

 شبکه خبری العالم

شبکه خبری العالم با دارا بودن نزدیک به ۶۰ خبرنگار و چهار دفتر رسمی در تهران، بیروت، بغداد و دمشق و چند دفتر غیررسمی در ۲۰ نقطه جهان ازجمله قدس اشغالی، رام‌الله، غزه، صنعا، توکیو، لندن و بروکسل مهم‌ترین رویداد‌ها و وقایع خبری را در ۵۰ بخش خبری مشروح و کوتاه در شبانه‌روز همراه با تحلیل و گزارش به اطلاع مخاطبان خود می‌رساند.

 پخش برنامه «پانوراما»، «مع‌الحدث» و ویژه‌برنامه‌های مناسبتی به‌صورت زنده در قالب گفتگو با کارشناسان و مسئولان مربوطه و همچنین پخش زنده سخنرانی‌های مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) و مقامات دیگر کشور‌ها به انضمام پوشش زنده تحولات در ۲۴ ساعت شبانه‌روز انجام می‌شود. 

از برنامه‌های تـولیـدی شـاخـص می‌توان به «مع‌الحـدث»، «صبـاح جدید»، «حدیث البحرین»، «المشهد الیمنی»، «نقطه تواصل»، «انقلاب الصوره»، «من طهران»، «من وحی الثوره»، «المغاربیه»، «هاشتاغ»، «قلم رصاص»، «ضیف الحوار»، «محطاط عراقیه»، «حکایات مدینه»، «العین الاسرائیلیه»، «غیاهب الکیان»، «العالم آنلاین»، «مواصلون»، «استودیو بیروت»، «طیف من الشرق»، «الوان ایرانیه»، «العالم موازی» در خصوص موضوعات غزه و مستند «۱۰» در ۱۲ قسمت با موضوع مسائل بین‌المللی از جمله جنگ کوریدورها، جنگ غزه و… اشاره کرد.

در رویداد‌های بین‌المللی خبری روز مانند «بیانیه مقام معظم رهبری درباره گام دوم انقلاب»، «دهه مبارک فجر»، «جنگ ۳۳ روزه لبنان»، «حمله عربستان به یمن»، «وقایع فلسطین»، «سوریه»، «بحرین»، «محور مقاومت» «قرآن‌سوزی و اهانت به پیامبر اعظم (ص)» و…، محتوا‌های گوناگونی تولید و پخش شده است.

 پوشش رسانه‌ای بی‌سابقه از یک نبرد بی‌سابقه

با شروع عملیات «طوفان الاقصی» در هفتم اکتبر (۱۵ مهر) شبکه العالم برنامه‌های عادی خود را متوقف کرده و به‌صورت ۲۴ ساعته به‌صورت زنده، لحظه‌به‌لحظه اخبار و گزارش‌هایی را از سوی خبرنگاران مستقر خود در محل از پیروزی‌های مقاومت و از سویی، حملات فجیع رژیم اشغالگر قدس و جنایات صهیونیست‌ها در نسل‌کشی فلسطینیان و کشتار بی‌سابقه زنان و کودکان در بیش از چهار ماه بدون وقفه به جهان مخابره کرده است.

 در همان روز‌های ابتدایی جنگ و حتی بمباران دفتر العالم در غزه توسط رژیم صهیونیستی و ویران شدن محل کار خبرنگاران این شبکه، فعالیت خبری و انعکاس واقعیت جنگ توسط این شبکه قطع نشد. چندین تن از خبرنگاران شبکه العالم در طول این جنگ نابرابر زخمی‌شدند، خانه‌هایشان ویران شد و نزدیکان خود را از دست دادند.

 بیش از هر زمان دیگری شبکه العالم مرجع خبری در داخل و خارج از کشور شده و تقریباً هر روز بخش‌هایی از گزارش خبرنگاران و تحلیل‌گران این شبکه در فضای مجازی، فراگیر (وایرال) و در مقیاس گسترده در کانال‌های مختلف مجازی و تلویزیونی پخش شده است.

خبرنگاران العالم در غزه در این چهار ماه بیش از ۲۰۰ گزارش تلویزیونی و بیش از ۸۰۰ ساعت گزارش زنده ارسال و سایر دفاتر قدس، رام‌الله، نابلس، جنین، لبنان، دمشق، قاهره، استانبول، تونس، لندن، بغداد، رباط، الجزایر، پاریس، صنعا، ژنو و… قریب به ۴۰۰ گزارش با محوریت غزه به این شبکه ارسال کرده‌اند. اخیراً خبرنگار‌های شبکه العالم برای پوشش خبری خوب جنگ غزه، موفق به دریافت جایزه شدند.

 کانال افغانستان شبکه جهانی سحر

کانال افغانستان شبکه سحر در قالب برنامه «میزگرد سیاسی» یا «چراغ سرخ – لتون» با طرح موضوعات مختلف و متنوع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… در ارتباط با همکاری‌های دوجانبه ایران و افغانستان به طرح موضوعات مهمی، چون تحصیل مهاجران افغانستانی در ایران، اقدامات مشترک برای مبارزه با مواد مخدر، ایجاد گروه تماس بین‌المللی با پیشنهاد ایران برای حل مشکلات و بحران افغانستان، پوشش خبری از حضور هیئت اقتصادی افغانستان در ایران با رهبری ملا برادر و انعقاد ۹ تفاهم‌نامه همکاری اقتصادی، طرح اقتصادی منطقه ویژه چابهار، طرح راه‌آهن خواف – هرات، پوشش خبری و رسانه‌ای نشست‌های مختلف منطقه‌ای در دوشنبه، قرقیزستان و تاشکند که از طرف هیئت ایرانی و برای برقراری صلح، امنیت و ثبات پیشنهاد شده است، حضور وزیر بهداشت طالبان در تهران و امضای تفاهم‌نامه‌هایی با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران برای ارسال تجهیزات پزشکی و بهداشتی و. پرداخته است.

 کانال آذری شبکه جهانی سحر

برنامه فلسطین کانال آذری با استفاده از ظرفیت برنامه‌سازی سحر آذری در ترکیه، با استفاده از شخصیت‌های سیاسی همسو و غیرهمسوی ترکیه در موضوع فلسطین، ظرفیت ویژند‌سازی کانال در بین افراد مؤثر و هم در بین شهروندان افزایش پیدا کرد. موضوع سوخت‌رسانی جمهوری آذربایجان به رژیم صهیونیستی از طریق بندر جیهان کشور ترکیه و همچنین موضوع تقویت اقتصاد رژیم صهیونیستی از سوی ترکیه به یک خط تحلیلی ثابت تبدیل شد.

با اینکه رسانه‌های آذربایجان و ترکیه سعی در شبهه‌افکنی جبهه مقاومت به رهبری ایران داشتند، خط تبلیغی مستقلی در کانال آذری در حمایت از عملیات «طوفان الاقصی» به راه افتاد که باعث شکل‌گیری پویش‌هایی در حمایت از غزه، اعتراضات در ترکیه و تحریم سوخت به رژیم اشغالگر صهیونیستی شد و از نتایج این اتفاق، توقف ۱۰‌روزه صادرات کشور ترکیه به رژیم اشغالگر قدس را می‌توان نام برد. همراهی مردم با گزارش خبرنگاران قدس و غزه در تقبیح اقدامات سوخت‌رسانی باکو به رژیم‌صهیونیستی، به اوج رسید و در استانبول شاهد اعتراضاتی در مقابل کنسولگری آذربایجان شدیم.

در موضوع پاسخ به شبهات سیاسی رسانه‌های جمهوری آذربایجان علیه ایران، کانال آذری شبکه جهانی سحر تصمیم گرفت با رویکرد خلاقانه تک مجری و رو به دوربین با مخاطبان سخن بگوید. هر موضوع سیاسی متناسب با زبان مخاطب و زبان آشنا به گفتمان غالب جمع‌بندی، نویسندگی و اجرا شد.

موضوعاتی همچون ادعای کمک ایران به ارمنستان، کریدور زنگه‌زور و قره‌باغ و… محملی بود که افکار عمومی را با خود همراه و رسانه‌های جمهوری آذربایجان و سیاسیون را وادار به واکنش کرد و شبکه جهانی سحر را بر سر زبان‌ها انداخت. در دو سال گذشته هم در تلویزیون‌ها و هم در مطبوعات و شبکه‌های اجتماعی جمهوری آذربایجان ویدئو‌ها و مطالب شبکه سحر دست‌به‌دست شد تا جایی که هم پارلمان آذربایجان و هم رسانه‌های این کشور، شبکه سحر را مورد هجمه قرار دادند و خواستار محدودیت آن شدند. در یک واکنش عصبی با هجوم اوباش مجازی (ترول) به صفحه شخصی مجری سحر آذری تلاش کردند مجری را به سکوت وادار کنند.

واکنش به کانال آذری شبکه سحر در کشور آذربایجان، به رسانه‌های رسمی محدود نشد و به رسانه‌های زرد و روزنامه‌های حامی تبلیغات غوغاسالار هم کشیده شد. با واژه‌سازی سیاسی در مقابل برچسب‌زنی رسانه‌های باکو، ابتکار شبکه سحر وارد مقالات سیاسی مراکز پژوهشی غربی شد و در طول دو سال گذشته، واکنش مطبوعاتی، علمی و سیاسی بی‌سابقه‌ای را به همراه داشت که همچنان ادامه دارد و امروز شبکه جهانی سحر به یک رسانه جریان‌ساز تبدیل شده است.

کانال اردوی شبکه جهانی سحر

برنامه‌های سیاسی و گفت‌وگومحور «انداز جهان» و «تیتر یک» با موضوعاتی همچون پوشش رسانه‌ای مراسم اربعین و اطلاع‌رسانی به زائران حوزه مخاطب، پوشش کامل سخنرانی‌های مقام معظم رهبری درباره فلسطین و مسائل بین‌المللی در برنامه‌های سیاسی، اقدامات رسانه‌ای برای توسعه زبان فارسی در هند با همکاری بنیاد سعدی در برنامه‌های خبر و روز نو، پوشش کامل و زنده مواضع رهبران حوزه مقاومت به‌صورت پخش زنده، اقدامات رسانه‌ای در زمینه کاهش درگیری بین ایران و پاکستان، پوشش کامل رخداد‌های سیاسی پاکستان، پوشش کامل و رسانه‌ای پیشرفت‌های علمی، دفاعی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، اقدامات رسانه‌ای در جهت تقریب مذاهب اسلامی، پوشش کامل رسانه‌ای حمایت‌های مردم در حوزه مخاطب، منطقه و جهان از مردم مظلوم فلسطین (طوفان الاقصی و به‌خصوص راه‌پیمایی‌ها، سمینار‌ها و گردهمایی‌های مختلف)، پوشش کامل برنامه‌هایی در تقبیح بی‌حرمتی به قرآن کریم در اروپا، پوشش کامل رسانه‌های انتخابات سراسری کشور پاکستان و. در کانال اردوی شبکه جهانی سحر دنبال شده است.

 کانال کردی شبکه جهانی سحر

ویژه‌برنامه گفت‌وگومحور به‌صورت زنده با موضوع سابقه و علل قرآن‌سوزی در جهان و نقش دولت‌های غربی و صهیونیستم در این بی‌حرمتی، «القدس لنا» برنامه گفت‌وگومحور با اختصاص به موضوع جبهه مقاومت و بررسی آخرین تحولات و رویداد‌های منطقه با حضور کارشناسان داخلی و خارجی، پرداختن به موضوع دروغ‌پردازی‌های رسانه‌های همسو با اقدامات رژیم صهیونیستی، گفتگو با عضو شورای رهبری جنبش اسلامی‌کردستان عراق و عضو شورای جنبش وحدت اسلامی‌کردستان عراق در رابطه با رویداد‌های بین‌المللی منطقه، پخش گزارش از وضعیت نابسامان سربازان صهیونیست و نگرانی سران رژیم صهیونیستی برای ادامه‌دار شدن جنگ در نوار غزه، مستند «۱۰ سال مقاومت» و «من قاسم سلیمانی هستم»، «فرمانده»، «ابومهدی»، «مرز‌های مقاومت»، «فلسطین فریاد یک امت»، برنامه «تاریخچه فلسطین از دیرباز تاکنون»، «فروپاشی از درون» و «اسرائیل و تروریسم جهانی» در رادیو کردی، پویش کانال کردی در سایت و فضای مجازی در دعوت از مخاطبان در راه‌اندازی اعلام انزجار از رژیم صهیونیستی و همدلی با مردم مظلوم فلسطین و. در این کانال دنبال شده است.

 شبکه سحاب

«محور مقاومت»، میزگرد سیاسی «ویژه روز قدس»، «روز نکبت»، پادکست «ویژه فلسطین و غزه»، اختصاص پنجره‌های ویژه در صفحه اصلی سایت رادیو با نام «فلسطین اشغالی»، ویژه‌برنامه سالگرد شهادت سردار سلیمانی، برنامه‌های ویژه ایام‌الله دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی، برنامه تولیدی با عنوان «انقلاب اسلامی انفجار نور»، برنامه تولیدی افشای «حقوق بشر دروغین غرب»، برنامه تولیدی «از دستاورد‌ها و توفیقات انقلاب اسلامی» و «توانمندی‌های داخلی ایران» در زمینه‌های گوناگون، وقایع فلسطین و «طوفان الاقصی» تولید بیش از ۵۰۰ ویژه‌برنامه تولیدی و. از جمله برنامه‌های سحاب هستند.

دانلود فیلم

ادامه مطلب نمایی از عملکرد شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی‌ معاونت برون‌مرزی در ۱۴۰۲

تربیت فرزند سخت‌تر از معاونت رئیس‌جمهوری


تربیت فرزند سخت‌تر از معاونت رئیس‌جمهوری

 

یک میز مستطیل کوچک در خیابان اقدسیه در بنیاد خیریه زینب‌کبری(س) که ۴ نفر دورش نشسته‌اند از سه نسل.

 

نفر اول فاطمه برزگر است که دختر، نوه و عروسش مامان فاطی صدایش می‌زنند؛ مدیر بنیاد خیریه زینب‌کبری(س) است و ۷۷ساله.

 

او از روزهایی می‌گوید که تنها دخترش فعالیت‌های انقلابی‌اش را به همه‌چیز ترجیح داد و او باید در خانه منتظرش می‌ماند با همه نگرانی‌هایی که یک مادر می‌تواند داشته باشد.

 

طرف دیگر میز، دکتر خانم ابتکار نشسته است؛ ۴۷ ساله است با دکترای ایمونولوژی و سابقه فعالیت برای پیروزی انقلاب اسلامی. او سال‌ها در سمت‌های مختلف دولتی و غیردولتی فعالیت کرده است.

 

خانم ابتکار را خواهر مری صدا می‌زدند. او این روزها از عضوهای فعال شورای شهر تهران است و دو فرزند به نام‌های عیسی و طه دارد. همسر او، آقای هاشمی، در همه این سال‌ها او را همراهی کرده است.

 

طرف دیگر میز ۲ نفر نشسته‌اند از یک نسل؛ عیسی هاشمی و مریم طهماسبی؛ پسر و عروس خانم ابتکار. هم دانشگاهی بوده‌اند و حالا هر دو فوق‌لیسانس اقتصاد و منابع طبیعی گرفته‌اند.

 

عیسی متولد سال ۶۱ است؛ پسر بزرگ خانواده با همه سؤال‌هایی که فرزندان این نسل داشته‌اند حتما خوش‌شانس بوده که کسی کنارش بوده و جواب سؤال‌هایش را داده است. و هرکدام از دغدغه‌هایشان می‌گویند؛ از دلتنگی‌هایشان، آرزوهایشان و از متن و حاشیه زندگی خانم ابتکار.

 

عیسی: مامان فاطی بگویید فعالیت‌های دخترتان در زمان انقلاب چقدر نگران‌تان می‌کرد.

 

مادر: ایشان خیلی جوان بودند؛ ۱۶ سالش بود. می‌رفت کمیته‌های کارگری تا ۱۱ شب هم می‌ماند.

 

عیسی: کمیته‌های کارگری جاده کرج بود.

 

مادر: تنها فرزندمان بود. نگرانش بودیم ولی حرکتش را هم تایید می‌کردیم.

 

مریم: یک دختر داشته باشی و ساعت ۱۱ شب بیاید خانه؟ (می‌خندد) من جای مامان فاطی بودم، خانه راهتان نمی‌دادم.

 

مادر: یک شب‌هایی که خیلی نگران می‌شدم، می‌خواستم راهش ندهم. همه نگرانی‌های یک مادر این است که چه اتفاقی می‌افتد. شب که دارد می‌آید خانه ممکن است هر اتفاقی بیفتد. آخرش که خیلی نگران می‌شدم، می‌گفتم خدایا من به تو سپردمش؛ هر اتفاقی که می‌خواهد بیفتد، بیفتد. چقدر آدم حرص بخورد!

 

نگرانی‌ها برایتان عادی نشد؟

مادر: کم‌کم عادی شد؛ مخصوصا روزی که رفتم لانه جاسوسی را دیدم. فکر می‌کردم بیچاره‌ها خیلی اذیت می‌شوند، غذا ندارند بخورند.

 

با پدرش رفتیم یک جعبه نارنگی گرفتیم و در آن شلوغی‌ها به بدبختی از روی دیوار رد کردیم. گفتیم بدهید این بدبخت‌ها بخورند، دارند تلف می‌شوند. ما که نمی‌دانستیم چه خبر است.

 

مریم: فکر کنم در واقعیت هم چیزی کمتر از این نبود.

 

خانم ابتکار: در واقعیت روزه می‌گرفتیم. یک‌بار پدر و مادر یک گونی بزرگ شکلات گرفته بودند و آوردند. به من یک دانه هم نرسید. به من فقط خبرش رسید. ماشاءالله این‌قدر جمعیت زیاد بود (می‌خندد). حداقل باید دو تا شکلات به من می‌رسید.

 

بعد، دوره دانشجویی پیش آمد. فعالیت‌های من هیچ‌وقت متوقف نشد. همیشه به شکل دیگری ادامه پیدا می‌کرد و در این میان، مادر خیلی نقش مهمی داشتند. پسرهای من بیشتر روزها پیش مادر بزرگ‌شان بودند. عیسی وقتی به دنیا آمد، من دانشجوی کارشناسی بودم.

 

در این شلوغی‌ها چه سالی ازدواج کردید؟

سال ۶۰

 

مادر: بچه‌ها که به‌دنیا آمدند، من سرگرم بچه‌ها شدم. باید دوتا خانه را اداره می‌کردم، به علاوه بنیاد خیریه زینب کبری(س).

 

مریم: عیسی کمتر از طه شیطنت می‌کرد. در عکس‌ها به‌نظر آرام‌تر می‌آید.

 

مادر: از ۴۰روزگی بچه‌ها را می‌آوردم گوشه دفترم و مواظب‌شان بودم تا بعدازظهر. من مثل مادر‌های خوب، بچه‌داری می‌کردم.

 

شما ۱۳ آبان و حضور مادرتان را در تسخیر لانه جاسوسی چگونه تحلیل می‌کردید؟

عیسی: دوره‌ای که دنبال هویت برای خودم بودم، برایم سؤال پیش آمد. کم‌کم در جریان اتفاقات قرار گرفتم و به تبع آن سؤال‌هایم شروع شد. برایم سؤال پیش می‌آمد که چطوری چندتا دانشجو این حرکت را کردند؛ بعد که خودم دانشجو شدم، مسئله برایم روشن شد.

 

در خانه خیلی بحث مطرح شد. اولین جرقه‌ای هم که باعث شد مادر وارد فضاهای دانشجویی بشوند و به سؤال‌های دانشجویان درباره ۱۳ آبان پاسخ دهند، سؤال‌های من بود.

 

ما مادر را به چالش می‌کشیدیم. وقتی کتابی که مادر درباره ۱۳ آبان به انگلیسی نوشته‌اند ترجمه شد، من آنجا کاملا مسئله را درک کردم. دانشجویان آن زمان یک حرکت بزرگ داشتند؛ یک آرمان مهم.

 

حالا که مادر برای گفت‌و‌گو با دانشجوها می‌رود، من می‌روم و سؤال‌های کلیدی را به نحوی مطرح می‌کنم که زوایای مبهم آن ماجرا روشن شود.

 

شما چه جوابی می‌دادید؟

خانم ابتکار: فضای فکری ما خیلی خاص بود. الان اگر از من بپرسند چرا آن اتفاق افتاد،‌ من جواب می‌دهم شما باید در بطن ماجرا قرار بگیرید. اگر فضای آن موقع را بفهمیم و فکر کنیم چرا دانشجوها به این تصمیم رسیدند، می‌توانیم درکشان کنیم.

 

این پرسش مهم بود که آمریکا با شرایط ایران کنار می‌آید یا نه و شواهد نشان می‌داد که کنار نمی‌آید. نهادهای رسمی و قدرتمند هنوز سازمان‌دهی نشده بود. دانشجوها احساس کردند که اگر حرکت نکنند، ممکن است آرمان‌هایی که برایش فداکاری شده بود، ضربه بخورد.

 

این فضایی بود که حرکت در آن شکل گرفت و بعد امام خمینی(ره) این حرکت را تایید کردند. انقلاب، نهال نوپایی بود که تهدید می‌شد و باید از آن محافظت می‌شد.

 

مسئله‌ای که در جریان فعالیت‌های شما جالب است، قطع‌نشدن فعالیت‌هایتان در مقطع‌های مختلف است.

 

خانم ابتکار: آرمان‌های درونی عامل محرک مهمی است؛ باعث می‌شود همه سختی‌ها را مانع قطعی ندانید و دنبال راه‌حل پیداکردن بروید. افرادی که توان این را دارند که از داخل مشکل عبور کنند، می‌توانند گام‌های مهمی بردارند.

 

یک بخش مهم دیگر، همگرایی خانواده، دوستان و جامعه است. در مقطع‌های مختلف زندگی همفکری‌های پدر و مادر و بعد از آن همسر و بعد هم پسر‌ها خیلی مهم بود؛ در کنار اینها هم همراهی دوستان و جامعه.

 

هیچ‌ کسی با حرف‌های عاطفی نخواست که فعالیت شما کم شود؟

خانم ابتکار: در عمل، بعضی مسائل اجتناب‌ناپذیر است. در همه مراحل می‌تواند عاملی به وجود بیاید که فکر کنید بس است.

 

عامل درونی هیچ وقت برایتان کمرنگ نشد؟

خانم ابتکار: من ادامه تحصیل برایم کلیدی بود؛ هم خیلی علاقه داشتم و هم آرمانم بود. اینکه به‌عنوان زن فکر می‌کردم نباید متوقف شوم. این برایم آرمان شده بود که باید موانع را پشت‌سر بگذارم.

 

مادر: ایشان یک محیط مستعد داشتند برای اینکه خاطرشان جمع بود که یک نفر با بچه‌ها هست.

 

هیچ‌وقت نمی‌خواستید این مسئولیت دیگر با شما نباشد؟

مادر: بعضی وقت‌ها می‌خواستم شانه خالی کنم ولی نمی‌توانستم بچه‌ها را ترک کنم؛ اینکه فکر کنم باید برای بچه‌ها غذا درست کنم و اگر من نباشم کس دیگری نیست.

 

فکر نمی‌کردید به‌خاطر کار خودتان دارید مادرتان را محدود می‌کنید؟

خانم ابتکار: این احساس کاملاً بود ولی اجتناب‌ناپذیر بود. بهترین راه‌حل این بود که بچه‌ها را پیش مادر بگذارم. مهدکودک راه‌حل خوبی نبود.

 

چرا؟

مادر: من راضی نبودم. تلاش می‌کردم که برایشان مادر باشم اما هر کاری می‌کردم مثل مادرشان باشم، جای محبت پدر و مادر را نمی‌گرفت. بچه در کودکی احتیاج دارد که در آغوش پدر و مادرش باشد.

 

مریم: اما مامان معصومه زمان‌های فوق‌برنامه را با بچه‌ها می‌گذرانند. عیسی می‌گوید که هر وقت می‌خواستند نصف‌شب درس بخوانند، مامان معصومه بیدار می‌شدند تا به بچه‌ها کمک کنند.

 

خانم ابتکار: در طول روز بچه‌ها من را نمی‌دیدند بعد من را که می‌دیدند، فقط می‌خواستند بازی کنند. نصف‌شب زمانی که من بیدار می‌شدم تا درس بخوانم، آنها هم بیدار می‌شدند که بازی کنیم.

 

دقیقا زمانی که شما دلتان می‌خواست بچه‌ها خواب باشند.

(می‌خندد) دلم می‌خواست روز ۴۸ ساعت بود و وقتی برای کارهای عقب مانده و بچه‌ها بود. همیشه با خودم می‌گفتم اگر فرصت کمی دارم که با بچه‌ها باشم ولی از این فرصت خوب استفاده می‌کنم.

 

عیسی: یادم هست مادر عصر جمعه که خانه بود، می‌گفت بیا دکتر بازی؛ تو دکتر، من مریض. همان اوایل بازی، مامان از خستگی خوابش می‌برد و من با مامان خواب‌بازی می‌کردم.

 

مریم: من فکر می‌کنم مامان فاطی این‌قدر به بچه‌ها می‌رسیدند که مامان معصومه نگران می‌شدند.

 

عیسی: من یک نکته‌ای را می‌خواهم بگویم. من وقتی می‌خواستم ازدواج کنم، همیشه خیلی جدی می‌گفتم من زنی را می‌خواهم که کار نکند و همیشه در خانه باشد. من به عنوان فرزند اول چرا باید به این نقطه برسم؟

 

خانم ابتکار: در بچگی هم همیشه می‌گفت زنی می‌گیرم که خانه‌دار باشد؛ البته چنین چیزی در عمل پیش نیامد.

 

مریم: من دیدگاه‌هایی شبیه خانم دکتر داشتم اما خیلی زود خودم را با شرایط عیسی تطبیق دادم. کاری را انتخاب کردم که نیمه‌وقت باشد و بتوانم در خانه هم انجامش دهم.

 

عیسی: من می‌خواستم حرفم را به این موضوع ارتباط دهم که روح زنانه- که الان در شما هست- را آن سال‌ها نمی دیدم. من احساس می‌کردم وقتی در مرکز مطالعات زنان بودید روح مردانه بیشتر بر رفتارتان حاکم بود. می‌خواستید از زن‌ها مرد بسازید.

 

الان حس‌های زنانه‌تان بیشتر شده است. احساس می‌کردم مامان من چیزی از یک مرد کم ندارد، پس کو مامان من؟ من مامانم را از همه قوی‌تر می‌دیدم اما مامان من نبود.

 

مامان من از همه بهتر ورزش می‌کرد، از همه بیشتر پیاده‌روی می‌کرد ولی من مامانم را نمی‌دیدم. هیچ‌کس قدرت مامان من را نداشت اما من آن روح زنانه را نمی‌دیدم.

 

مریم: من با ویژگی‌های مردانه که تو می‌گویی، موافق نیستم. مامان معصومه ویژگی‌های کامل یک زن را دارد. لطافت زنانه‌اش را از دست نداده است.

 

عیسی: الان مامان در این حس‌ها به تعادل رسیده است؛ آن موقع روح زنانه‌اش کم بود.

 

خانم ابتکار: یادم است با عیسی بازی می‌کردیم؛ اول می‌گفت من معلم، تو شاگرد. بعد یک مدت که از بازی می‌گذشت، می‌گفت نه، تو مامان منی، معلم نیستی!

 

عیسی: (می‌خندد) سریع می‌رفت در ژست معلمی، من بغض می‌کردم که حالا یک دقیقه هم که با من هستی، معلم نباش، مامانم باش!

 

با این انتظار چگونه کنار می‌آمدید؟

خانم ابتکار: احساس می‌کردم این نیاز هست، از خودم مایه می‌گذاشتم. خانم‌ها اگر بخواهند همه این نقش‌ها را در کنار هم داشته باشند، باید اعضای خانواده هم آنها را همراهی کنند. مثل مادر من؛ هم همسرشان باید همکاری کند و هم فرزندان باید همراهی کنند.

 

من وقتی معاون رئیس‌جمهور شدم، اول با پدر و همسرم و بعد هم با بچه‌هایم مشورت کردم. حرفشان خیلی برایم مهم بود. عیسی ۱۴سالش بود…

 

عیسی: یادم هست، در ماشین نشسته بودیم.

 

خانم ابتکار: طه ۹ سالش بود. به‌شان گفتم این کار بدون همکاری شما امکان پذیر نیست. این مرحله جدی‌تر بود. گفتم شما باید همکاری کنید. خیلی جالب بود که هر دو اول فکر کردند و بعد طه خیلی جسورانه گفت من اگر بگویم نرو، تو می‌گویی نه! یعنی من این‌قدر مهم‌ام؟

 

جا نخوردید؟

من اول از جسارتش جا خوردم و فکر کردم. بعد گفتم همه لطفش به این است که اگر شما بگویید نه، من هم می‌گویم نه. بعد بلافاصله گفت: نه، یک‌دفعه نری بگویی نه.

 

خودشان هم همه همکاری کردند و یک کار صددرصد جمعی بود. امکان ندارد کسی کاری را به سرانجام برساند بدون همدلی صادقانه در خانواده. اصلا منتی هم نگذاشتند و با همدلی رفتار کردند.

 

عیسی: (می‌خندد) سمت من آن موقع مشاور مامان در امور خانواده بود. زنگ می‌زدند که این فهرست خرید است، بخر. بعد زنگ می‌زدند دوباره چک می‌کردند که چیزی از قلم نیفتاده باشد.

 

شما درباره تصمیم مادر چه فکری می‌کردید؟

انرژی خاصی در مادر احساس می‌کردم و صادقانه این انرژی را گرفتم. اگر طه هم آن سؤال را کرد چون دغدغه خانواده را داشت. هم من و هم طه خیلی کمک کردیم. من گاهی با مامان سرکار هم می‌رفتم و کمک می‌دادم.

 

چه کمکی؟

من در بازدیدها کمک مامان بودم. کوه می‌رفتیم؛ من جلو می‌رفتم و دست مامان را می‌گرفتم. بعضی وقت‌ها هم در بازدیدهایی که می‌رفتم، مامان از من جلو می‌افتاد. من می‌ماندم، خسته می‌شدم، ولی مامان می‌رفت. یکی هم کمک به طه و مامان فاطی بود.

 

خانم ابتکار: بچه‌ها همراهم بودند، اولی‌اش هم این بود که اذیت‌هایی که می‌توانستند بکنند، نکردند. ولی اداره خانه خیلی آسان هم نبود. یک جاهایی هم به این نتیجه می‌رسیدیم که مدیریت یک بچه از معاونت ریاست جمهوری سخت‌تر است.

 

مدیریت چالش‌ها و پاسخگویی به نیازهای یک بچه اصلا آسان نیست. من تعجب می‌کنم بعضی زنان می‌گویند خانه‌داری و تربیت فرزند آسان است یا مهم نیست. من آن موقع تازه فهمیدم بچه را درست تربیت‌کردن و با او درست تعامل کردن -به‌خصوص در دوره بلوغ- خیلی دشوار است؛ همپایه معاونت رئیس‌جمهوری است.

 

این دو چالش همپایه هم بود. این غلط است که نقش تربیتی و خانوادگی زن کم‌ارزش جلوه داده شود؛ البته این نقش را پدر هم دارد. برای من یک محک بود. در رابطه با فرزند با پارامترهای عاطفی، انسانی و آرمانی سر و کار داشتم و سر کار با مسائل کاری و اقتصادی.

 

معادله چندمجهولی‌ای بود که باید با صبر، حوصله، درایت و نشاط آن را حل می‌کردم. اگر هم با دلسردی با بچه برخورد می‌کردم، از درون داغون می‌شدم.

 

داشتن فرزند برای شما چه بخشی از زندگی‌تان بود؟

من شخصاً بچه خیلی دوست دارم و حس خیلی خوبی به بچه کوچک دارم. ازدواج را برای استحکام روحی و روانی یک اصل می‌دانستم. فکر می‌کردم حس معنوی و پیوند روحی قوی در ازدواج خیلی مهم است و پشتوانه خیلی خوبی است.

 

فرزند را هم در امتداد این مسئله‌ها و مکمل زندگی می‌دانستم. خانواده اگر می‌خواهد شکل بگیرد، بخشی از آن بچه‌ها هستند.

 

از چه زمانی توانستید از این حسی که حضور مادرتان کنارتان کمرنگ است، بیرون بیایید؟

عیسی: یک جاهایی خودم دلخور می‌شدم، برای همین با خودم عهد بستم زن خانه‌دار بگیرم.

مادر: طه هم همین‌طوری فکر می‌کند.

 

چه ترفندی به کار می‌برید که توجه مادر را جلب کنید؟

عیسی: (می‌خندد) وقتی مامان می‌آمد، کلکسیون درد و بیماری شروع می‌شد. همه اتفاقات بد هر روز می‌افتاد و من و طه کلکسیون ناراحتی بودیم؛ گزارش کاملی از درد می‌دادیم.

خانم ابتکار: من هم باید نازشان را می‌خریدم.

عیسی: البته از یک جایی این رفتار هم قطع شد. از وقتی که من با الگوگرفتن از شخصیت پدر و پدربزرگ‌ام صبورتر شدم و بحث‌هایم با مادرم کمتر شد. مادر تا جایی که می‌توانست کارهای منزل را انجام می‌داد، اما واقعا فرصت نداشت.

 

با این همه کارهای بیرون از منزل، کارهای خانه با کی بود؟

خانم ابتکار: بچه‌ها که بیشتر خانه مادربزرگ بودند.

 

می‌خواهم بدانم بچه‌ها مزه غذایی که شما پخته‌اید، یادشان هست؟

خانم ابتکار: بله.

عیسی: بله.

خانم ابتکار: (می‌خندد) گاه گداری در خانه غذا می‌پزیم.

عیسی: آقای کاردان در برنامه «صندلی داغ» از شما پرسید آخرین غذایی که پختید، چه چیزی بود.

خانم ابتکار: (می‌خندد) گفتم ماکارونی؛ ۱۰روز قبل ماکارونی درست کرده بودم.

 

الان چند روز است آشپزی نکرده‌اید؟

خانم ابتکار: دیشب غذا پختم؛ مرغ گذاشتم در فر و پختم.

 

پس شما خیلی زود با غذاهای یکی دو دقیقه‌ای آشنا شدید؟

خانم ابتکار: خیلی زود؛ پخت انواع غذاها با سرعت بالا.

 

آشپزخانه‌تان هم خیلی زود برقی شد؟

خانم ابتکار: استفاده از مایکروفر و فر خیلی زود در آشپزخانه ما راه افتاد.

مادر: بله، البته اگر یکی دیگر مواد اولیه را بگذارد داخل فریزر (به خودش اشاره می‌کند).

 

فکر نمی‌کنید اگر فرزند دختر داشتید این‌قدر راحت نبودید؟

خانم ابتکار: گاهی فکر کرده‌ام. قبلا ۳ به یک بودیم، الان ۳به۲ شده است. حضور مریم خیلی فضا را تلطیف کرد.

 

حالا با هم خوبید؟

خانم ابتکار: رابطه‌مان خیلی خوب است.

مادر: من آرزو داشتم فرزند اولم دختر باشد؛ فکر می‌کردم کنارم می‌ماند، همدمم می‌شود.

 

شما از بچه‌ها انتظاری ندارید؟

خانم ابتکار: من انتظاری ندارم، فقط دوستشان دارم، محبت هم که ذاتی است، باید بجوشد و گفتن‌اش هم محبت را زیاد نمی‌کند. محبت در مجموعه مناسبات است؛ نمی‌توان روشن و خاموش‌اش کرد.

 

اگر بچه‌ها با شما همراه نبودند؟

خانم ابتکار: باید آنها را به عنوان انسان مستقل پذیرفت. این مستقل‌بودن به‌خصوص در ازدواج خودش را نشان می‌دهد؛ البته من موافق قطع‌شدن رابطه‌ها با خانواده‌ها بعد از ازدواج نیستم. من همیشه انتظار داشتم که تصمیم پخته‌ای بگیرند.

 

و پدرو مادر فکر نمی‌کنند که نظر آنها پخته است؟

خانم ابتکار: درست است، اما باز هم طبیعی است که نظر جوان‌ها را بپذیرند.

 

نظرهایتان با هم در تقابل نبوده؟

خانم ابتکار: عموما همدیگر را قانع کرده‌ایم اما بچه‌ها باید تجارب خودشان را داشته باشند. این برای یک مادر خیلی سخت است.

 

در لحظه‌های خیلی شخصی بچه‌ها هم حضور داشته‌اید؟

خانم ابتکار: گاهی بودم.

 

سخت نبود؟

خانم ابتکار: یک جاهایی سخت بود؛ اینکه احساس کنی فاصله‌ها یا نیمه‌پنهان‌ها وجود دارد.

 

اگر فرزندتان یک روز غیرعمد کسی را بکشد، شما چه می‌کنید؟

خانم ابتکار: سؤال خیلی سختی است. فکر می‌کنم جوان‌ها باید خودشان تا حدودی مسئولیت کاری را که انجام می‌دهند، بپذیرند. اگر این اتفاق بیفتد به مادر طرف مقابل فکر می‌کنم؛ اینکه من می‌توانستم مادر او هم باشم.

ادامه مطلب تربیت فرزند سخت‌تر از معاونت رئیس‌جمهوری