is_tag

زندگی و حرفه ام را مدیون مرد عنکبوتی هستم

به گزارش giantfreakinrobot، تام هالند بازیگر مرد عنکبوتی چهاردرباره حضور بیشترش در Spider-Man 4 خبر داد.

از زمانی که فیلم Spider-Mane در سال ۲۰۲۱،موفقیت بسیاری کسب کرد و طرفداران بسیاری را برای دریافت اطلاعاتی در مورد چهارمین فیلمی که  توسط تام هالند و جان واتس با نام اسپایدر من یا بدون بازگشت به خانه جذب کرد.

 تام هالند می‎گوید او در همان ابتدای برنامه ریزی‌‌ها و اوایل کار برای چیزی که امیدوار بوده است به مرد عنکبوتی ۴ تبدیل شود، درگیر بوده است. این بازیگر می گوید که به شخصیت مرد عنکبوتی پایبند است.

تام هالند خطاب به کسانی که ممکن است نگران این باشند که چگونه می‌توانند اسپایدرمن یا بدون راه بازگشت به خانه را با حضور شخصیت همیشگی اش دنبال کنند صحبت کرده است و اگر شما به عنوان مخاطب اسپایدر من نگران بودید که تام هالند صدای پایان دادن به مرد عنکبوتی ۴ یا حتی بازی او در نقش پیتر پارکر باشد، او به صراحت گفت که هرگز چنین نخواهد شد.

هالند بازیگر با درک قدرت بزرگ و مسئولیت بزرگی که با چنین بازی مورد علاقه طرفداران  این شخصیت همراه است، گفت: زندگی و حرفه ام را مدیون مرد عنکبوتی هستم. از این رو واضح است که تام هالند می خواهد برای همیشه نقش مرد عنکبوتی را بازی کند.

بسیاری از طرفداران متعجب بودند که چگونه اوضاع برای تام هالند و اسپایدر من به هم خورده است و این درحالی بود که  هالند مشغول بسیاری از پروژه های دیگر است، به نظر می رسد آینده فرانچایز ابرقهرمانی او نه تنها آینده خوبی قرار دارد و جدی گرفته می شود، بلکه این چیزی است که  هالند و تیم خلاق  آن را ارزشمند می دانند.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب زندگی و حرفه ام را مدیون مرد عنکبوتی هستم

نابغه ها در یک نگاه، نامزد مرد جوان را بین این سه زن شناسایی می کنند!؟

آزمون تصویری شناسایی معشوقه مرد: یک آزمون و پازل تصویری دیگر که شما باید با کمک نشانه ها بتوانید معشوقه مرد را شناسایی کنید. این کار برای افراد نابغه در یک نگاه امکان پذیر است. بخش تفریح و سرگرمی وب سایت خبری چشمک با یک سوال معمایی تصویری جدید با شماست. بسیاری از این سوالات تصویری، سوال هوش سخت را برای شما مطرح نمی کنند.

در بسیاری از این سوالات شما برای بافتن پاسخ باید به دنبال یک نشانه باشید. یافتن نشانه می تواند به حل این گونه سوالات کمک کند. در واقع هدف اصلی سوالات تصویری به چالش کشیدن مهارت های شناختی شماست.

زندگی مدرن باعث شده است که ما در بیشتر اوقات قادر به دیدن جزئیات نباشیم. چشم ومغز ما کلی نگر شده است و این مسئله می تواند در بلند مدت آسیب های جدی به این عضو مهم بدن وارد کند. اما انجام مرتب بازی های فکری می تواند زمینه را برای فعالیت مغز و ورزش آن فراهم کرده و سبب رشد توانائیهای شناختی شود. بر همین اساس شما برای انجام این سوالات باید از دقت و تمرکز و در عین حال قدرت بینایی خود استفاده کنید. با مجله خبری چشمک و آزمون تصویری شناسایی معشوقه مرد همراه باشید.

بیشتر بخوانید: آزمون قدرت دید: آیا چشمات آنقدر قوی هست که قورباغه استتار شده میان برگ‌ها را ببیند؟

آزمون تصویری شناسایی معشوقه مرد

زبان بدن جزییات بسیار مهمی است که حتی زمانی که می خواهیم چیزی را پنهان کنیم، ناخواسته می تواند دست ما را در مقابل دیگران رو کند. یک متخصص ماهر می تواند فوراً از حرکات و حالات چهره شما بفهمد که چه چیزی را می خواهید پنهان کنید. در آزمون شناسایی معشوقه مرد شما باید تشخیص دهید که مرد تصویر متمایل به کدام یک از زنان تصویر است. در این تست زبان بدن می تواند به شما کمک زیادی کند.

درک زبان بدن، امروزه به یکی از موضوعات مهم تبدیل شده است. هر کدام از ما باید تا اندازه زیادی با زبان آشنایی پیدا کنیم. .درک زبان بدن می تواند هنگام ملاقات در یک مصاحبه شغلی بسیار مفید باشد. امروز با یک آزمون جالب توجه و دقت شما را محک می زنیم و با این تست سرگرم کننده می توانید توانایی خود را در درک زبان ژست ها و حالات چهره مشخص کنید. این تصویر سه زن و یک مرد را نشان می دهد که در حالت های خاصی ایستاده اند و ظاهرا احساس آرامش می کنند.اما چه چیزی از شما خواسته می شود؟ مشخص کنید کدام زن مورد توجه مرد تصویر است؟

اگر آماده هستید با دقت به تصویر آزمون تصویری شناسایی معشوقه مرد نگاه کنید!

بیشتر بخوانید: استعداد بالقوه که باعث میشه آدم موفقی بشی چیه؟ | فقط یک پرنده را انتخاب کن تا بفهمی!

آزمون تصویری شناسایی معشوقه مرد

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون تصویری شناسایی معشوقه مرد

اینجاست که توجه کامل شما مورد نیاز است زیرا پاسخ در جزئیات نهفته است. احتمالاً با کمی آشنایی با زبان بدن، سوال ما را پاسخ داده اید. اما اگر پاسخ را نمی دانید به توضیح و تصویر زیر مراجعه کنید.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون تصویری شناسایی معشوقه مرد: اگر با دقت به عکس نگاه کنید، مطمئناً متوجه خواهید شد که پاهای مرد به کدام سمت است. با توجه به تحقیقات روانشناختی متخصصان زبان بدن، می توان نتیجه گرفت که مردی که از یک زن خوشش می آید، به گونه ناخواسته به سمت او متمایل می شود. پاهای مرد به سوی زن شماره سه است.

بیشتر بخوانید: داستان مرد ماهیگیر و ماهی جادویی | حکایتی جالب از زیاده طلبی آدمها که تمام نشدنی است!

آزمون شناسایی معشوقه مرد

زبان بدن چیست؟

زبان بدن نوعی ارتباط است که در آن از رفتارهای فیزیکی بر خلاف کلمات برای بیان یا انتقال اطلاعات استفاده می شود. چنین رفتاری شامل حالات چهره، وضعیت بدن، حرکات، حرکت چشم، لمس و استفاده از فضا است. زبان بدن هم در حیوانات و هم در انسان وجود دارد. اگرچه زبان بدن بخش مهمی از ارتباطات است، اما بیشتر آن بدون آگاهی آگاهانه اتفاق می افتد. “زبان” بدن نباید با زبان اشاره اشتباه گرفته شود. در یک جامعه، تفاسیر مورد توافق از رفتار خاص وجود دارد. تفسیرها ممکن است از کشوری به کشور دیگر یا فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت باشد.

چرا زبان بدن مهم است؟

  • با استفاده از زبان بدن خود می توانیم بیان کنیم که طرف مقابل را بهتر درک کرده ایم. به عنوان مثال تکان دادن سر برای تاکید گفتار طرف مقابل یک امر کاملا طبیعی است که همواره انجام می دهیم.
  • با استفاده از زبان بدن خود می توانیم با دقت بیشتری روی طرف مقابل تاثیر بگذاریم.
  • زبان بدن در اولین برخورد بسیار مهم است. زیرا اولین برداشت همیشه مهم است و می توانید آن را با بهترین زبان بدن خود نشان دهید.

 

امیدوارم از آزمون تصویری شناسایی معشوقه مرد استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

برایتان جالب خواهد بود

خطای تصویر را پیدا کنید | فقط افراد نابغه در نگاه اول متوجه می شوند!

گرگی که در کمین گوسفندان، خودش را در مزرعه پنهان کرده است را پیدا کنید!؟

میراث پیرمرد برای پسرانش | میراث بی ارزشی که سبب پولدار شدن بچه هاش شد!

 با دلیل بگوئید که کدامیک از افراد رستوران، موجود فضایی است!؟



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب نابغه ها در یک نگاه، نامزد مرد جوان را بین این سه زن شناسایی می کنند!؟

داستان مرد ماهیگیر و ماهی جادویی

داستان مرد ماهیگیر و ماهی جادویی: در حکایت مرد ماهیگیر، ماهی جادویی و آرزوهای همسر ماهیگیر با داستان جالبی روبرو هستیم. در این داستان جاه طلبی و زیاده خواهی آدمها به خوبی به تصویر کشیده شده است. گاهی زیاده خواهی به سقوط و اتمام همه چیز می انجامد، بدون آنکه انسان متوجه آن باشد. با این حکایت زیبا با بخش سرگرمی چشمک همراه باشید.

داستان مرد ماهیگیر و ماهی جادویی

مرد ماهیگیر و همسرش در ساحل یک دریای زیبا با خوبی و خوشی زندگی مر کردند. مرد هر روز به دریا می رفت و به اندازه نیازشان ماهی صید می کرد. بخشی از صید را به بازار می برد و نیازهای روزانه خودش را تأمین می کرد.

روزی از روزها که مرد مشغول ماهیگیری بود و تور خودش را بالا می آورد متوجه شد که ماهی زیبا و قشنگی به رنگ قرمز نیز در تور گیر افتاده است. ماهی ناگاه به زبان آمد و گفت:

ای مرد ماهیگیر. بدان که من یک ماهی ساده نیستم. من شاهزاده آبزیان هستم. از تو خواهش می کنم مرا ازاد کنی! در قبالش قول می دهم هر چه بخواهی برآورده کنم.

ماهیگیر نگاهی به ماهی انداخت و گفت: نیازی نیست. همین که سخن می گویی باعث می شود که تو را آزاد کنم. این جمله را گفت و ماهی را از تور کشید بیرون و به داخل دریا انداخت. ماهی قرمز نیز به سرعت از مقابل جشمان مرد ماهیگیر دور شد.

آن روز غروب وقتی ماهیگیر به خانه بازگشت و داستان ماهی را برای همسرش تعریف کرد،، همسرش گفت:

-عجب آدمی هستی. ما اینقدر مشکلات داریم و تو هیچ چیز نخواستی!؟

مرد پرسید : مثلا چه  می خواستم!؟

اولین خواسته از ماهی جادویی

زن گفت: اینکه خانه ای بزرگ و زیبا داشته باشیم. حالا تا دیر نشده و ماهی فراموش نکرده به کنار ساحل برو و ماهی را صدا بزن و از او بخواه به ما خانه ای بزرگ و زیبا بدهد. وقتی او می تواند حرف بزند، قطعا قدرت دادن یک خانه زیبا را دارد.

مرد به کنار دریا که حالا به رنگ سبز در آمده بود، بازگشت. با صدای بلند ماهی را صدا کرد : ماهی  من آمده ایم تا از تو بخواهم به ما خانه زیبا بدهی. همسرم دوست ندارد در کلبه قدیم مان زندگی کنیم.

ماهی سر از آب برآورد و گفت: برو خانه. آرزویت برآورده شد.

هنگامی که مرد به خانه برگشت ، خانه زیبایی با چند اتاق و شومینه دید . همسرش به او گفت : حالا بهتر نشد ؟

مرد گفت : دیگر می توانیم راحت زندگی کنیم .

همه چیزدر ابتدا خوب بود. ام کم کم باز هم نارحتی و اشکال گرفتن های زن شروع شد. او می گفت:

-تعداد اتاق ها کم است. باغچه خوب ندارد. من دوست داشتم داخل کاخ زندگی کنم. چرا از دوستت (ماهی) نمی خواهی به ما کاخی بدهد!

باز هم مرد ماهیگیر با اصرار زنش به دریا برگشت و ماهی جادویی را صدا کرد .

ماهی از آب بیرون آمد گفت : چه می خواهی ؟

-همسر من یک کاخ سنگی می خواهد .

ماهی گفت : به خانه ات برگرد که همسرت  در کاخ  منتظر توست .

زن جلوی در کاخ ایستاده بود و تا مرد را دید گفت : زیبا نیست ؟

مرد کاخ زیبایی را دید که چندین اتاق و میزهایی طلایی در آن بود . پشت قصر باغ بزرگی به اندازه چند کیلومتر بود .

خواسته های بیشتر همسر ماهیگیر

شب هنگام مرد پیش خودش فکر کرد که برای همیشه در این مکان زیبا زندگی خوب و خوشی را خواهند داشت و با این امید بخواب رفت. ولی صبح همسرش او را با ناراحتی صدا کرد و گفت : بیدار شو .

مرد با تعجب به همسرش نگاه کرد.

همسرش گفت : من از این شرایط راضی نیستم . من دوست دارم ملکه این سرزمین و تو پادشاه آن باشی.

ماهیگیر گفت : من نمی خواهم شاه باشم!

زن گفت : اشکال ندارد خودم شاه هم می شوم. لذا پیش ماهی برو و بگو خواسته مرا برآورده کند .

مرد ناراحت و پریشان به کنار  دریا رفت و ماهی را صدا کرد و خواسته زنش را گفت .

ماهی گفت : به خانه برو که زنت پادشاه شده است .مرد وقتی همسرش را دید به او گفت : حالا که پادشاه شدی دیگر نباید آرزویی داشته باشی .

اما زن گفت: من می خواهم امپراطور شوم. لذا تا باید بروی و از ماهی بخواهی مرا امپراطور بسازد.

مرد شرمنده بود، اما باز ماهی را صدا زد. باز خواسته همسرش را مطرح کرد و ماهی هم گفت که خواسته ماهیگیر برآورده شده است.

مرد به نزد همسرش رفت و گفت: اکنون باید هیچ خواسته ای از من نداشته باشی!

زن گفت باید فکر کنم. آن شب زن نتوانست بخوابد. صبح زود همسرش را از خواب بیدار کرد و گفت: به نزد ماهی برو و از بخواه که قدرت من از ماه و خورشید باید بیشتر باشد.

ماهیگیر گفت: زن! ماهی این قدرت را ندارد.

زن به مرد که ترسیده بود نگاه کرد و گفت : من می خواهم قدرت خدا را داشته باشم .چرا باید خورشید طلوع کند بدون آنکه از من اجازه بگیرد .

مرد ماهیگیر از ترس می لرزید. اما به کنار دریا رفت و ماهی را صدا کرد .

ماهی آمد و مرد گفت: همسرم می خواهد قدرت خدایی داشته باشد. ماهی فکری کرد و گفت : به خانه ات به همان کلبه کوچکت برگرد.

وقتی مرد به خانه رسید ، از آن قصر و کاخ خبری نبود و همه چیز به حالت اولش برگشته بود.

داستان مرد ماهیگیر و ماهی جادویی

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب داستان مرد ماهیگیر و ماهی جادویی

کدامیک از این دو مرد، نوزاد واقعی خودش را در بغل دارد!؟

آزمون تصویری شناسایی نوزاد واقعی : معمای یا آزمون تصویری که مجله خبری چشمک با شما به اشتراک گذاشته شده است، در فیس بوک با اقبال زیادی روبرو شد. در کمتر از یکساعت نزدیک به ۱۰۰۰ مرتبه همرسانی شده و هر کس تلاش کرد تا با این معما یا آزمون دوستان خود و سطح توانائیهای آنها را به چالش بکشد. شما هم می توانید با مجله خبری چشمک همراه شده و ثابت کنید که یک نابغه هستید.

در بسیاری از این سوالات یا معماهای تصویری شما برای ارائه پاسخ باید به دنبال یک نشانه باشید. در بیشتر مواقع پاسخ واقعی ممکن است با دلایل منطقی واقعی فاصله زیادی داشته باشد. به واقع این معماها و سوالات تصویری تلاش می کنند تا توانائیهای شناختی شما را مورد چالش قرار داده و سبب رشد و توسعه آنها شوند. با آزمون تصویری شناسایی نوزاد واقعی و بخش تفریح و سرگرمی چشمک همراه باشید.

شاید بپسندید: آزمون دقت ذهن: یک هلال ماه با بقیه فرق دارد، آن را شناسایی کنید!

آزمون تصویری شناسایی نوزاد واقعی

امروزه بسیاری از افراد که به دنبال سلامت مغز و ذهن خود هستند، بازی های فکری و آنچه که برای حل آن نیاز به دقت و تمرکز و فکر کردن است را در برنامه های روزانه خود قرار می دهند.

پازل ها و معماهای تصویری برای کسانی که به دنبال بهبود مهارت های شناختی خود هستند، بهترین گزینه است. از این جهت مجله خبری چشمک به صورت مرتب و منظم، جدیدترین و جذاب ترین سوالات تصویری را با شما به اشتراک می گذارد. آیا برای انجام آزمون تصویری شناسایی نوزاد واقعی آماده اید. شما برای انجام این معما تنها ۵ ثانیه فرصت دارید.

لازم به ذکر است که از هر ۶ نفر تنها ۱ نفر در زمان تعیین شده موفق به غلبه بر این تمرین ذهنی شدند، برخی به دیدن تصویر حل شده متوسل شدند. در تصویر دو مرد را می بینید که هر کدام یک نوزاد در بغل دارند. اما یکی از این مردان نوزاد واقعی را در بغل ردارد.به نظر شما کدامیک از این مردان نوزاد واقعی را در بغل گرفته است؟ او را در آزمون تصویری شناسایی نوزاد واقعی شناسایی کند!

شاید بپسندید: داستان مرد بهونه گیر | حکایت مردی که ۱۱ تا زن داشت، اما خودش حامله شد!!!

آزمون تصویری شناسایی نوزاد واقعی

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون تصویری شناسایی نوزاد واقعی

جواب رو پیدا نتوانستید؟ نگران نباشید. ما تصویر حل شده را با شما به اشتراک می گذاریم تا بفهمید که چه مقدار برای دستیابی به پاسخ نزدیک بوده اید. اما قبل از آن بهتر است باز هم خود به تصویر نگاه کنید تا پاسخ را پیدا کنید.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

اگر چه برخی رنگ چشم نوزاد و مرد سمت راست را ملاک اصلی مطرح کرده اند، اما باید گفت که این استدلال براساس رنگ چشم نمی تواند منطقی باشد. باید گفت که یک پدر هیچگاه نوزاد تازه متولد شده را به این صورت بغل نمی کند. فرد سمت راست، به شیوه ای نادرست نوزاد تازه متولد شده را در دست گرفته است و این شیوه ممکن است به راحتی به نوزاد آسیب برساند. این مسئله نشان می دهد که او نوزاد واقعی در بغل ندارد. بر همین اساس مرد سمت چپ نوزاد واقعی در بغل دارد.

شاید بپسندید: یک ذهن خلاق می‌تواند قاتل عروس را در یک نگاه شناسایی کند!

آزمون شناسایی نوزاد واقعی

امیدوارم از آزمون تصویری شناسایی نوزاد واقعی استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

برایتان جالب خواهد بود

کدامیک از این دو خواهر دوقلو، ماریا نامزد مرد جوان است!؟

چیستان: نامی پسرانه است که اگر حرف اولش را برداریم نام یک سلسله ایرانی میشود!؟

آزمون تمرکز: کدامیک از تصاویر برگ و کفشدوزک با تصویر نمونه مشابهت دارد!؟

با دلیل بگوئید که کدامیک از افراد حاضر در مراسم، ربات است!



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب کدامیک از این دو مرد، نوزاد واقعی خودش را در بغل دارد!؟

کدامیک از این دو خواهر دوقلو، ماریا نامزد مرد جوان است!؟

آزمون شناسایی با ماریا: به باور محققان معماها و سوالات هوش، منطق و استدلال شما را تقویت می کنند پازل ها برای تمرین مغز ساخته می شوند. جدول کلمات متقاطع، معماها، جستجوی کلمات و مسائل منطقی همگی می توانند بخش های مختلف مغز شما را فعال کنند و به شما کمک کنند تا مهارت های تفکر انتقادی و تحلیلی خود را تقویت کنید.

سوالات و معماهای تصویری از جمله بازی های فکری هستند که می توانند به خوبی مهارت ها و توانائیهای شما را مورد آزمایش قرار دهند. به خصوص شما می توانید کسانی را که مدعی تیزبینی و جزئی نگری هستند را با این قبیل سوالات امتحان کنید.  شما در آزمون شناسایی با ماریا می توانید ثابت کنید که بهترین توانایی ها را دارید و موفق به یافتن پاسخ صحیح در مدت محدود ۵ ثانیه ای هستید.

به باور سازنده این معمای تصویری، فقط افراد تیزبین و دارای ذهن متمرکز می توانند در زمان مشخص شده آزمون شناسایی با ماریا را حل کنند. با بخش سرگرمی وب سایت چشمک همراه باشید.

شاید بپسندید: چیستان: نامی پسرانه است که اگر حرف اولش را برداریم نام یک سلسله ایرانی میشود!؟

آزمون شناسایی با ماریا

همانطور که اشاره شد شما می توانید ثابت کنید که بهترین هستید؟ خود را به چالش بکشید و جرأت کنید یکی از پیچیده ترین معماهای تصویری همه شبکه های اجتماعی به خصوص فیس بوک را حل کنید. به خاطر داشته باشید که برای قبولی در این آزمون ذهنی به یک چشم متخصص و بالاتر از همه به نبوغ زیادی نیاز دارید. آیا فکر می کنید مهارت های لازم را دارید؟ تردید نکنید و ذهن و مغز خود را ورزش دهید.

زمان خود را فعال کنید و تنها در ۵ ثانیه کشف کنید که کدام یک از این دو زن ماریا است. به یاد داشته باشید که باید تمام جزئیات تصویر را بررسی کنید، زیرا تنها در این صورت می توانید بر معمای بزرگ امروز غلبه کنید.

به عکس نگاه کنید و متوجه شوید که ماریا کیست. به تصویر نگاه کنید و متوجه شوید که ماریا کیست. آیا می توانید آزمون شناسایی با ماریا را حل کنید؟ اگر بر این معمای ذهنی غلبه کنید، به شما تبریک می‌گوییم، زیرا همه این کار را نمی توانند انجام دهند. به عکس نگاه کنید و دریابید که ماریا کیست؟

شاید بپسندید: آزمون تمرکز: کدامیک از تصاویر برگ و کفشدوزک با تصویر نمونه مشابهت دارد!؟

آزمون شناسایی با ماریا

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون شناسایی با ماریا

اگر پاسخ را پیدا نکردید، می توانید به بالا برگشته و تصویر را بیشتر بررسی کنید. شما ۵ ثانیه دیگر بیشتر فرصت دارید. در صورتی که سوال را پیدا نکردید، در ادامه پاسخ آزمون شناسایی با ماریا را به شما خواهیم گفت تا بتوانید پاسخ خود را با هم مقایسه کنید و متوجه شوید که آیا شما یک نابغه واقعی هستید یا نه؟

.

.

.

.

.

.

 

پاسخ آزمون شناسایی با ماریا: به دستبندی که ماریا به دست دارد نگاه کنید. حرف ام بر روی آن حک شده است.

مطمئناً نامزد ماریا، این دستبند را به عنوان هدیه به او داده است.

شاید بپسندید: با دلیل بگوئید که کدامیک از افراد حاضر در مراسم، ربات است!

آزمون شناسایی با ماریا

آزمون شناسایی ماریا

امیدوارم از آزمون شناسایی با ماریا استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

برایتان جالب خواهد بود

مرد فقیر و بقال | حکایت مرد بقالی که کلاهبردار بود اما فکر کرد کلاهش توسط مرد فقیر برداشته شده!

با دلیل منطقی بگو که چه کسی بین این بزرگوارا از همه احمق تره!؟

مرد حکیم و دختر لجباز: داستان دختری که لگنش شکست و یک گاو به دادش رسید!

معمای هوش: کدام مخزن برای برداشتن شمش طلا ایمن است!؟



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب کدامیک از این دو خواهر دوقلو، ماریا نامزد مرد جوان است!؟

مرد فقیر و بقال | حکایت مرد بقالی که کلاهبردار بود اما فکر کرد کلاهش توسط مرد فقیر برداشته شده!

مرد فقیر و بقال: انسان هر کار خوب و بدی را انجام می دهد نتیجه آن عاید خودش خواهد شد و به خودش بر می گردد. هر عملی (چه خوب – چه بد) دارای عکس العمل است. این یک سنت همیشگی است نیکی ها و بدی ها سر انجام به خود انسان باز می گردد.اعمال انسان، بی تاثیر در سرنوشت او نیست.هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی. در ادامه با حکایت مرد فقیر و بقال با مجله خبری چشمک همراه باشید.

مرد فقیر و بقال

مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آن را به یکى از بقالى های شهر مى فروخت.

آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت.

مرد آن را به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.

وزن کردن کره توسط بقال

روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.

هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت:

دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن۹۰۰ گرم است.

مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:

ما وزنه ترازو نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم.

مرد فقیر و بقال

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب مرد فقیر و بقال | حکایت مرد بقالی که کلاهبردار بود اما فکر کرد کلاهش توسط مرد فقیر برداشته شده!

حکایت مرد شاطر و جن

مرد شاطرى مقدارى گندم داشت. صبح‌ها بیرون مى‌رفت و زمینش را شخم مى‌زد. یک‌بار غروب وقتى به خانه برگشت، زنش به او گفت:

حکایت مرد شاطر و جن

– ‘مرد! ما دیگر نان نداریم. آردمان تمام شده است و نتوانسته‌ام نان بپزم. بردار گندم‌ها را ببر آرد کن تا فردا نان بپزم.’

مرد، دم اذان یک گونى گندم روى خرش گذاشت و به‌طرف آسیاب به راه افتاد. آسیاب بیرون ده پائین دره قرار داشت.

هوا کم‌کم تاریک مى‌شد. مرد رفت و رفت تا از ده دور شد. در یک محوطهٔ باز افراد زیادى را دید که دور هم جمع شده‌اند، مى‌زنند و مى‌رقصند. پرسید:

– ‘اینجا چه خبر است؟’

جواب شنید: ‘اینجا عروسى است. تو هم بارت را زمین بگذار و بیا در جشن ما شرکت کن’

مرد بار گندم را زمین گذاشت. خرش را به درختى بست و کنار جمعیت بر زمین نشست. دید همه آنها سم و دم و شاخ دارند. صداى یک نفر بلند شد:

– ‘میرزاتقی! تو برقص!’

آن یکى گفت: ‘میرزانقی! تو بخوان’

مرد به کسى که آنها مى‌گفتند نگاه کرد و دید آنها به یک گربه مى‌گویند ‘میرزانقی’ ، گربه لباس‌هاى زن آن مرد را پوشیده بود. مرد شکش برد. شام را آوردند.

مرد با خودش گفت: ‘به جهنم! بگذار دستم را توى روغن فرو کنم و علامتى روى پیراهن این گربه بگذارم تا ببینم چه مى‌شود. ببینم اگر این گربه جزو جن و شیاطین است و لباس زن مرا مى‌پوشد، به زنم بگویم به بقچه لباس‌ها سوزن نزند و سنجاق بزند(عده‌اى از مردم عامى آذربایجان اعتقاد دارند که جن و پریان هم مراسم جشن و عروسى دارند و در این مراسم که شب‌ها برگزار مى‌شود آنها لباس‌هاى مردم را از توى بقچه‌ها برمى‌دارند، مى‌پوشند، در جشن شرکت مى‌کنند و بعد از جشن که معمولاً تا صبح طول مى‌کشد، لباس‌ها را برمى‌گردانند.

برهمین اساس است که مى‌گویند اگر بر بقچه‌هاى لباس سنجاق قفلى بزنند جن‌ها نمى‌توانند لباس‌ها را ببرند!). اگر هم لباس مال زنم نباشد که هیچ.’
مرد دستش را توى روغن کرد علامتى روى پیراهن گربه گذاشت. آنها زدند و رقصیدند و سپس شام را آوردند بخورند. جلوى هرکدام ظرفى غذا گذاشتند. مرد اولین قاشق غذا را که برداشت، گفت:

– ‘بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم’ تا این‌طور گفت یک‌دفعه همهٔ آنها غیب شدند و توى دهان مرد به‌جاى غذا پر از شن شد. فقط خودش ماند، خرش و بار گندمش! با خودش گفت: ‘خدایا! مى‌گویند جن و شیاطین هم عروسى مى‌گیرند. نگو همین امشب عروسى جن و شیاطین بود و من خیال کردم آنها آدم هستند’ .

مرد بار گندم را روى خرش بست و به راه افتاد. دم آسیاب را در زد. آسیابان در را باز کرد. گندم‌ها را توى آسیاب ریختند، مرد گفت:

‘بیا تا هرچه دیده‌ام به تو بگویم’

آسیاب را به راه انداختند و نشستند. مرد گفت:

– من از راه بالا مى‌آمدم که دیدم عده‌اى دور هم جمع شده‌اند و عروسى گرفته‌اند. مرا هم به عروسى دعوت کردند. مى‌زدند و مى‌رقصیدند. من هم گوشه‌اى نشستم. کمى تماشا کردم. همه به گربه‌اى ‘میرزانقی’ مى‌گفتند و از او مى‌خواستند بزند و برقصد.

شام را آوردند. بشقاب را جلوى من گذاشتند. وقتى مى‌خواستم شروع به خوردن بکنم، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم گفتم آن‌وقت همه آنها غیب شدند و غذا

توى دهانم تبدیل به شن شد آسیابان گفت:

‘اشتباه کردی. باید غذا را مى‌خوردى و بعد بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم مى‌گفتی!’

مرد گفت: ‘من چه مى‌دانستم!’

گندم‌ها آرد شد. کیسه‌ها را پر کردند. مرد آردها را بار خرش کرد به ده آمد. شب را خوابید. صبح بیدار شد بعد از صبحانه به زنش گفت:

– ‘زن! پاشو لباس‌هایت را بیاور تا من لباس‌هایت را ببینم’

زن گفت: ‘براى چى مى‌خواهى لباس‌هاى مرا ببینی؟’

مرد گفت: ‘دیشب یک چیزى دیده‌ام. مى‌خواهم ببینم درست است یا نه. گربه خودمان را دیدم که لباس‌هاى تو را پوشیده و همه به او مى‌گویند ‘میرزانقی’ او مى‌خواند و مى‌رقصید’ گربه آنها هم همانجا نشسته بود و گوش مى‌کرد. زن لباس‌ها را آورد. مرد بقچه را باز کرد. دید همان‌جور که با دستش روى لباس علامت گذاشته بود، جاى انگشت‌هایش روى لباس مانده است. مرد این‌طور که دید به گربه گفت:

– ‘گمشو میرزانقی! لباس‌هاى زن مرا چرا جلوى مردهاى نامحرم پوشیده بودی؟’ گربه قهر کرد و از آن ده خارج شد. رفت که رفت و دیگر آن طرف‌ها پیدایش نشد. مرد هم با خودش عهد بست که هیچ‌وقت شب با خودش گندم براى آرد کردن نبرد.

حکایت مرد شاطر و جن

– قصه جن و شاطر
– گنجینه‌هاى ادب آذربایجان – ص ۱۰۲
– گرد‌آورنده: حسین داریان
– انتشارات الهام با همکارى نشر برگ – چاپ اول – ۱۳۶۳

 

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب حکایت مرد شاطر و جن