• نویسنده: مدیر

• 47 بازدید
• 21 فوریه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

خوراکی های مفید برای قلب: بیماری‌های قلبی یکی از شایع‌ترین بیماری‌ها در سنین بالا و حتی عامل مرگ در بسیاری از افراد هستند. در این میان موارد مختلفی می‌تواند این بیماری را به وجود آورده یا تشدید کند که یکی از آن‌ها گرفتگی رگ‌های قلب است. بیماران زیادی با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند و برای درمان آن تلاش می‌کنند. ریسک فاکتورهای مختلفی در ابتلا به گرفتگی رگ‌ها نقش بازی می‌کنند که داشتن رژیم غذایی ناسالم قطعا یکی از آن‌هاست. اما برای باز شدن رگ قلب چی بخوریم؟ با این مطلب سلامت همراه باشید.

بیشتر بخوانید: مهم ترین علائم حمله قلبی: این ۸ علامت را هرگز نادیده نگیرید

۱.روغن زیتون

همگی از خواص فوق‌العاده روغن زیتون بسیار شنیده‌ایم. این روغن طبیعی یکی از مهم‌ترین اجزای رژیم غذایی مدیترانه‌ای است و علاوه بر داشتن خواص ضد التهابی قابل توجه، قویترین باز کننده عروق هم هست. این ماده حاوی پلی فنل بسیار بالایی است که محققان معتقدند عامل تاثیر مثبت آن بر التهاب رگ‌های خونی و عملکرد کلی قلب و سیستم قلبی عروقی است. به خاطر داشته باشید که روغن زیتون نقطه دود نسبتا پایینی دارد، به این معنی که اگر با دمای بالا پخته شود می‌تواند خواص سرطان‌زایی داشته باشد پس از آن برای سرخ کردن و موارد این چنینی استفاده نکنید.

۲.انواع ماهی

خوراکی های مفید برای قلب، همانطور که احتمالا متوجه شده‌اید، چربی‌های مفید قویترین باز کننده عروق هستند و تاثیر بسیار زیادی در این مسئله دارند. از طرفی همانطور که می‌دانید یکی از برترین چربی‌های مفید همان امگا۳ است که تاثیر بسیار زیادی در سلامت سیستم قلبی عروقی در بدن دارد و نشان داده شده که می‌تواند میزان پلاک‌های چسبیده در رگ‌ها را کاهش دهد.

۳.آووکادو

این میوه خوشمزه و چرب شهرت خود را به عنوان یک به اصطلاح ابر غذا به دست آورده است و تعجبی هم ندارد، زیرا سرشار از چربی‌های سالم است و می‌تواند به کاهش سطح کلسترول بد کمک کند که خطر تشکیل پلاک و فشار خون بالا را افزایش می‌دهند. آووکادو همچنین منبع غنی آنتی اکسیدان است که می‌تواند به پیشگیری از انواع بیماری‌های قلبی کمک کند و آن را تبدیل به قویترین باز کننده عروق می‌کند. از طرفی به دلیل طعم نسبتا خنثی‌ای که دارد در بسیاری از دستور غذاها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۴.کلم بروکلی

خوراکی های مفید برای قلب، در زمینه سبزیجات همیشه نام کلم بروکلی به عنوان یکی از پرفایده‌ترین‌ها مطرح بوده و البته دلایل خوبی هم برای این موضوع وجود دارد. این گیاه منبع بسیار خوبی از فیبر است که می‌تواند التهاب را کاهش داده و پروتئین‌هایی را فعال کند که به دفاع طبیعی بدن در برابر انسداد رگ‌های قلب کمک می‌کند.

۵.سبزیجات سبز

به جز کلم بروکلی، سبزیجات دیگری که برگ‌های تیره دارند هم از قویترین باز کننده عروق به حساب می‌روند. سبزیجاتی مانند اسفناج یا کلم پیچ سرشار از فواید مختلف هستند که از مهم‌ترین‌ آن‌ها می‌توان به داشتن نیترات اشاره کرد. این ماده به کاهش التهاب و سلامت عروق کمک می‌کند. به علاوه پتاسیم وجود در این سبزیجات هم به جلوگیری از سفت شدن رگ‌های خونی کمک می‌کند، بنابراین خوردن سالاد همراه غذا را دست کم نگیرید.

۶.آجیل و دانه‌های روغنی

خوراکی های مفید برای قلب، اگر به دنبال یک میان وعده سالم هستتید که قویترین باز کننده عروق هم باشد، انتخاب این گروه از مواد غذایی یک گزینه هوشمندانه و البته خوشمزه است. آجیل‌هایی مانند بادام، گردو، بادام هندی و یا تخمه آفتابگردان منابعی عالی برای تامین پروتئین، فیبر و چربی‌های سالم هستند. این چربی‌های سالم می‌توانند سطح HDL یا همان کلسترول خوب را افزایش دهند و در عین حال به کاهش کلسترول بد کمک می‌کنند که هردو پارامتر در کاهش فشار خون موثر است.

۷.انواع حبوبات

اگر تمایل زیادی به خوردن غلات همراه غذا دارید، آن‌ها را با حبوبات (لوبیا، نخود، عدس) جایگزین کنید. این‌ها دوز بالایی از فیبر از جمله فیبر محلول دارند‌ که می‌تواند با کاهش کلسترول LDL از تصلب شرایین جلوگیری کند. حبوبات جواب مهم دیگری برای سوال برای باز شدن رگ قلب چی بخوریم؟ هستند و با کاهش فشار خون و التهاب مزمن هم مرتبط هستند. با توجه به اطلاعات انجمن دیابت آمریکا، این حبوبات شاخص گلایسمی نسبتا پایینی دارند و از افزایش قند خون جلوگیری می‌کنند، در نتیجه ترکیب آن‌ها با منابع چربی مفید و پروتئین می‌تواند در بهبود سلامت کلی بدن موثر باشد.

۸.چای سبز

خوراکی های مفید برای قلب، درمان گرفتگی عروق با طب سنتی و گیاهان دارویی هم ممکن است و یکی از معروف‌ترین موارد در طب سنتی هم چای سبز است. در یک متاآنالیز، محققان محاسبه کردند که مصرف یک فنجان چای سبز  به طور روزانه روزانه، می‌تواند خطر مرگ ناشی از بیماری های قلبی عروقی را ۵ درصد کمتر کند. مصرف چای سبز با کاهش مولکول‌های چسبنده سلول‌های عروقی مرتبط است، پروتئین‌هایی که در پاسخ به التهاب آزاد می‌شوند و باعث می‌شوند سلول‌ها به اطراف و یکدیگر بچسبند. مهم‌ترین ماده موثره در چای سبز ترکیبات پلی فنول آن به نام کاتچین است که دارای اثرات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی قوی است.

۹.شکلات تلخ

خوراکی های مفید برای قلب، یکی از جذاب‌ترین موارد در لیست قویترین باز کننده عروق همین مورد است. شکلات تلخ منبع قوی از ترکیبات پلی فنول، به ویژه فلاوانول های کاکائو است که نشان داده شده است که به کاهش فشار خون و بهبود جریان خون (با افزایش تولید اکسید نیتریک)، کاهش التهاب و جلوگیری از لخته شدن خون کمک می‌کند. برخی تحقیقات حتی نشان می‌دهند که فلاوانول‌های کاکائو به تقویت سلول‌های بنیادی بدن ما (به ویژه سلول‌های پیش ساز اندوتلیال) برای کمک به ترمیم رگ‌های خونی آسیب‌دیده و رشد رگ‌های جدید کمک می‌کنند که در نوع خود فوق‌العاده است. البته که در مصرف آن نباید زیاده روی کنید و ترجیحا به سراغ درصد‌های بالاتر بروید.

بیشتر بخوانید: اگر در تنهایی دچار حمله قلبی شدم چه کنم؟

• نویسنده: مدیر

• 37 بازدید
• 21 فوریه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

مراسم اختتامیه نمایشگاه رسانه‌های ایران با حضور محمدمهدی اسماعیلی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، فرشاد مهدی‌پور (معاون امور رسانه‌ای و تبلیغات)، محمد خزاعی (رئیس سازمان سینمایی) و همچنین نمایندگان رسانه‌های حاضر در نمایشگاه برگزار شد.

فرشاد مهدی‌پور ـ معاون امور اطلاع‌رسانی و تبلیغات و رئیس نمایشگاه رسانه‌های ایران ـ در سخنانی در مراسم اختتامیه نمایشگاه رسانه‌های ایران گفت: از همه همکاران رسانه‌ای ـ مدیران، خبرنگاران، عکاسان و همه اهالی رسانه ـ که با حضور پر شور خود بعد از ۶ سال نمایشگاه را از روز یکشنبه تا امروز به مدت چهار روز برپا کردند و همه کاستی‌ها را با جان و دل پذیرفتند و آن‌ها را بر ما بخشیدند، تشکر می‌کنم.

او ادامه داد: ما از ابتدا وقتی ایده برگزاری مجدد نمایشگاه را مطرح کردیم که شش سال از آخرین برگزاری آن می‌گذشت، دنبال این بودیم که چه تفاوت‌هایی ایجاد کنیم. مهمترین تغییر در این دوره تغییرات فناورانه بود که در حوزه رسانه اتفاق افتاد و آن را متحول کرد؛ از این حیث ورود شرکت‌های دانش بنیان به این حوزه بود. موضوع دیگر که مهمترین مسئله جهان بشریت بود، موضوع غزه بود که در آن هزاران هزار انسان به دست جانیان و شیادان روی زمین به شهادت رسیدند و کسانی که اجازه ندادند این موضوع پوشیده نشود، اهالی رسانه بودند.

مهدی‌پور همچنین با اشاره به اتفاق دیگر نمایشگاه رسانه‌های ایران که راه‌اندازی بخش کودک بود، توضیح داد: یکی از موضوعاتی که تضعیف شده بود بخش مجلات کودک و نوجوان بود که بخش خاصی برای آن در نظر گرفته شد. همچنین موضوع آخر انسان رسانه‌ها بود که در کنار ۲۸۰ غرفه و ۴۵۰ رسانه حاضر شدند که بخش اعظم میزبانی برعهده خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و پایگاه‌های خبری بود.

او گفت: ۲۱ رسانه خارجی در نمایشگاه حضور داشتند و در این چهار روز بیش از ۳۲ نشست تخصصی در حوزه رسانه و آسیب‌شناسی آن برگزار کردیم و از پیشکسوتان این عرصه تقدیر صورت گرفت؛ و در کنار آن از ۲۲ پیشکسوتان استانی تقدیر به عمل آمد. از کنش گران رسانه‌ای دعوت شد تا در نمایشگاه حضور یابند. حدود ۲۰۰۰ نفر از همکاران رسانه در طول این مدت در نمایشگاه حضور پیدا کردند. بیش از ۲۰ نشست خبری با موضوع سخنگویان مختلف دولت به اشکال مختلف برگزار شد؛ و در آستانه انتخابات گفت‌وگو مناظره و گفت‌وگو‌های مختلف از همه سلایق اتفاق افتاد. یکی از نقاط قوت این نمایشگاه تعاملی بود که اهالی رسانه با مسئولان در آستانه انتخابات داشتند.

معاون امور اطلاع رسانی و تبلیعات وزارت ارشاد در پایان گفت: امیدوارم در سال آینده به شرط حیات، نمایشگاه را با حضور اهالی رسانه در فصل پاییز برگزار کنیم.

نمایشگاه رسانه‌های ایران که از یکشنبه (۲۹ بهمن ماه) کار خود را آغاز کرده بود، امروز چهارشنبه پس از برگزاری مراسم اختتامیه به کار خود پایان می‌دهد.

منبع: ایسنا

• نویسنده: مدیر

• 81 بازدید
• 21 فوریه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

فهرست جذاب بهترین فیلم های آل پاچینو

• آقای پاچینو، بسیاری شما را به عنوان یکی از بهترین بازیگران متد سینمای معاصر آمریکا می‌شناسند و با اینکه به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده هم فعالیت داشته‌اید، اما به عنوان بازیگر شناخته می‌شوید. آیا تا به حال به مسیری که طی کرده‌اید، نگاه انداخته‌اید؟ حرفه خود نگاه می کنید؟ و اگر بله، کدام فیلم ها…؟

آل پاچینو: هرگز. شاید این برای من یک نعمت باشد که خدا را به خاطر آن شکر می کنم چون هیچوقت این کار را انجام نمی‌دهم. البته مواردی هم وجود دارد، مانند زمانی که بزرگداشت فیلم‌های من برگزار می‌شود و نمایش داده می‌شود اما من فقط با جریان پیش می‌روم. و برای همه چیزهایی که به من اجازه تجربه‌کردنشان داده شده است، سپاسگزارم. اما واقعاً دوست ندارم به گذشته نگاه کنم و تا جایی که بتوانم از آن اجتناب می‌کنم.

• اما با توجه به تمام دستاوردهای شما، نگاه کردن به گذشته بسیار قابل قبول خواهد بود، اینطور نیست؟

می دانی من چه دوست دارم؟ دوست دارم وقتی با کسی ملاقات می‌کنم و آن‌ها می‌گویند:« سه سال پیش فلان جا تو را دیدم و تو با من خیلی خوب بودی.» این برای من فوق‌العاده است وقتی کسی این را می‌گوید. اما من با افراد زیادی ملاقات می‌کنم و گاهی اوقات حتی یادم نمی‌آید کجا دیدمشان. بعد مثل این است که درحال خواندن زندگی‌نامه‌ خودم هستم که می‌گوید: «آل پاچینو آدم بدی نبود».

• اما آیا از تحسین دیگران لذت نمی‌برید؟ خاویر باردم اساساً شما را خدای بازیگران نامید…

در گذشته، من با این ستایش‌ها و تشویق‌ها دست و پنجه نرم می‌کردم. حتی نمی‌دانستم چه واکنشی نشان دهم. حالا اما من چیزها را طور دیگری می‌بینم. این اشتیاق است و من به مردم اجازه می‌دهم احساسات خود را داشته باشند. من از این احساسات قدردانی می‌کنم و می‌دانم از کجا نشات گرفته‌اند. اما من آن را به معنای واقعی کلمه جدی نمی‌گیرم. من درک می‌کنم که برای این افراد معنایی دارم – درست همانطور که سایر بازیگران برای من معنایی داشته اند. و این مرا خوشحال می کند.

• آیا تحسینی هست که بتواند شما را خوشحال کند؟

یک بار شخصی به من گفت که من به اندازه میک جگر «جذاب و خوشپوش» هستم. من این تعریف را دوست دارم:« جذاب و خوشپوش» و دوست دارم که با میک جگر مقایسه شوم.

• آیا به این دلیل بازیگر شدید که به دنبال حس خوبی بودید که با چنین تعریف هایی همراه است؟

من در واقع بازیگر نشدم.

• بازیگر نشدید؟

واقعیت این است که من همیشه بازیگر بوده‌ام حتی زمانی که نمی‌دانستم. دیگران زودتر فهمیدند. از زمانی که مدرسه می‌رفتم من را به همین نام صدا می‌زدند. من در برونکس جنوبی بزرگ شدم، ما پول زیادی نداشتیم، پدرم وقتی دو ساله بودم خانواده را ترک کرد. مادرم چند شغل عجیب و غریب داشت و من تقریباً توسط پدربزرگ و مادربزرگم بزرگ شدم. وقتی اینطور بزرگ شدی، برنامه‌ای برای بازیگر شدن نداری. بگذارید در مورد بلانچ روتشتاین به شما بگویم. او در حوالی یازده یا دوازده سالگی‌ام معلم نمایش من بود و از من خوشش آمد. من انجیل را با صدای بلند در جمع می‌خواندم، و این کار را با ذوق و اشتیاق انجام می‌دادم، بنابراین او مرا به عنوان بازیگر در نمایشنامه هایش قرار داد.  یک روز او به برانکس جنوبی آمد و از پنج پله بالا رفت تا با مادربزرگم قهوه بنوشد و به او بگوید که با زندگی خود چه کنم. به همین دلیل است که من معلمان را دوست دارم. اگرچه مادربزرگم مطمئناً نمی دانست در مورد چه چیزی صحبت می کند.

• آقای پاچینو، چگونه با سنگینی دستاوردهای خود کنار می‌آیید؟

من نمی دانم. اما اصولا به این شکل به آن‌ها فکر نمی‌کنید. در واقع شما به آن بخش‌ها به عنوان دستاورد فکر نمی‌کنید. شما به نقش‌هایی که بازی می‌کنید، نقاشی‌هایی که کشیده‌اید فکر می‌کنید. منظورم این است که تصور کنید بازیگری می‌گوید: «دیگر نمی‌خواهم ادامه بدهم، زیرا نمی‌توانم بهتر از آخرین فیلمی که بازی کرده‌ام بازی کنم. شاید الان هم این حرفه را ترک کنم.» ما به آن می‌گوییم که ترس از موفقیت یا ترمز موفقیت به این معنی که شما در موفقیت‌های قبلی گیر کرده‌اید و نمی‌توانید دیگر گامی به جلو بردارید از ترس اینکه مبادا آن‌ها را تکرار نکنید.  من حدس می‌زنم اصلا در این مرحله نیستم. بلکه برعکس تمام قد برای تجربه‌های جدید آماده‌ام! می‌دانید، با تکیه بر موفقیت‌هایتان، شما یک تائید بزرگ دریافت می‌کنید، و ممکن است به حرفه دیگری مشغول شوید… اما به دلایلی قوی، من همچنان می‌خواهم به بازیگری برگردم و این کارها را انجام دهم.

• چون می خواهید تلاش کنید کار جدیدی انجام دهید؟

بله، اگر چیزی پیدا کنم که احساس‌کنم می‌توانم به نحوی در آن مشارکت داشته باشم و احساس نزدیکی به آن داشته باشم، برایم مهم نیست واقعا. حضور خواهم داشت. معنی آن این است که من همانطور که شکسپیر می‌گوید «آینه‌ای را در برابر طبیعت نگه می‌دارم» اگر احساس کنم چیزی را توصیف می‌کنم که راهی برای استفاده از استعدادم و کمک به برقراری ارتباط یک نقش یا یک انسان در یک فیلم است، سعی می‌کنم آن را انجام دهم. بنابراین من از کلمه «بازنشستگی» استفاده نمی‌کنم زیرا این کلمه برای یک هنرمند کلمه عجیبی است.

• کریستو-هنرمند تجسمی- می‌گوید که هنرمندان بازنشسته نمی شوند، بلکه فقط می میرند.

اما هنرمندانی هستند که بازنشسته شده‌اند. مانند فیلیپ راث – من فیلمی از کتاب او به نام «فروتن» ساخته‌ام. او نوشتن را رها کرده و بسیار خوشحال است! بنابراین پس او هم فقط حرفش را می‌زند. او می‌رود و کاری را که دلش می‌خواهد انجام می‌دهد. من می‌توانم این مساله را درک کنم. چون از جایی به بعد همه چیز بسیا روتین می‌شود. شما باید فیلمنامه را دریافت کنید، باید آن را بخوانید، یادش بگیرید و این مسیر هربار به همین شکل اتفاق می‌افتد. طبیعی است که دلتان بخواهد به دنبال چیزهای دیگر هم بروید، مانند کارگردانی که می‌خواهد از شما استفاده کند و هربار همین روتین‌ها را به کار می‌بندد.

• اما مطمئناً همه کارگردانان شما را می‌خواهند.

قبل از پدرخوانده ۱،  هیچ کس مرا برای فیلم‌هایش نمی‌خواست. اما فرانسیس من را خواست! جالب اینجاست که واقعا من را می‌خواست و من آن را درک نمی‌کردم … استودیوها من را نمی‌خواستند، هیچ کس من را نمی‌خواست – چون هیچ کس مرا نمی‌شناخت. من فکر می‌کنم وقتی کارگردانی به شما علاقه‌مندی‌اش را نشان می‌دهد، به جای اینکه عقب‌نشینی کنم باید جلو بروم. شما به دنبال ریسکی هستید که می‌توانید آن را بپذیرید، یک چالش… پذیرش این واقعیت و مواجهه با اینکه زمین بخورید، بلند شوید و ادامه دهید.

وقتی به اندازه کافی این کار را انجام دهید و با این چالش مواجه شوید، دلتان می‌خواهد خودتان را در معرض تجربیات جدید قرار دهید. شما نمی‌خواهید که با فرضیات و تفکر بسته جلو بروید چرا که این خصلت‌ها شما را آسیب‌پذیر می‌کنند. شما نمی‌توانید اجازه دهید پوست شما خیلی ضخیم و زمخت شود. همانطور که برشت در آن نمایشنامه معروفش می‌گوید که در سنین جوانی نیز نوشته است به این مساله اشاره می‌کند. برشت در ۲۲ سالگی در جنگل شهرها به این موضوع اشاره کرد. در این نمایشنامه یکی از شخصیت‌ها می‌گوید:« پوست انسان برای این دنیا زیادی نازک‌ است.» فی‌الواقع پوست انسان هر روز زمخت‌تر و زمخت‌تر می‌شود  تا اینکه یک روز آنقدر زمخت می‌شود که می‌ترکد و دیگر چیزی احساس نمی‌کند.

• آیا از بازی کردن در هیچ یک از فیلم‌هایتان به خاطر علاقه به وسیع کردن مرزهایتان پشیمان هستید؟

من از هیچ چیز پشیمان نیستم. فقط احساس می‌کنم که اشتباهاتی را مرتکب شده‌ام. مثلا فیلم اشتباهی را انتخاب کردم، یا کاراکتری را درک نکرده‌ام یا نقش کسی را بازی کردم و دست به انتخاب زدم… اما هر کاری که انجام می‌دهی بخشی از وجود تست و شما چیزی از آن دریافت می‌کنید. منظورم این است که ایده و هیجان حضور در این موقعیت‌ها و مکان‌ها چیزی بیش از یک خاطره است. این احساسات خبر از زندگی می‌دهند. بنابراین از هیچ چیز پشیمان نیستم.

• حتی از بازی در جنگ ستارگان هم پشیمان نیستید؟

آه! جنگ ستارگان این اولین اشتباه بزرگ من بود.

• و فیلمنامه ترنس مالیک؟

بله، مدت‌ها پیش «تری» می‌خواست من در یک فیلم بازی کنم، و من همیشه آرزو می‌کردم… یکی دیگر از اشتباهات من همین فیلم است. آن‌ها در موزه اشتباهاتم هستند! تمام فیلمنامه‌هایی که من رد کردم!

• آیا منظورتان این است که امروز رویکرد متفاوتی نسبت به گذشته در بازیگری دارید؟

تصور می‌کنم همینطور است. من فکر می‌کنم نگاه متفاوتی پیدا کرده‌ام. در غیر این صورت نمی‌توانستم این همه مدت این راه را ادامه دهم. ما همینطور که زندگی می‌کنیم چرخه‌های خود را طی می‌کنیم و فکر می‌کنم سن یعنی همین. من فکر می‌کنم ما امروز اینجا و در این لحظه هستیم – و پس از آن نیستیم! هر وقت وقتش شد می‌رویم و نمی‌دانیم چه زمانی خواهیم رفت. هیچ کدام از ما نمی‌دانیم. بنابراین ما افقط در چرخه‌ها زندگی را تجربه می‌کنیم.

• آیا از این چرخه زندگی خود لذت می برید؟

می دانید، وقتی به آن فکر می کنید، مثل این است که از خود بپرسید نیمه خالی لیوان بیشتر است یا نیمه پر آن؟ واقعاً برای همه ما یکسان است. روزهایی هست که واقعا از آن‌ها لذت می‌برم و طبیعتا روزهایی هستند که نه… اگر من نقاش بودم، هیچ کس از من درباره سنم سوال نمی‌کرد. «من نقاشی می‌کنم! من یک هنرمندم!» از گفتن این کلمه هنرمند متنفرم و واقعا دوست ندارم آن را به کار ببرم. این چیزی است که من از همان اوایل یاد گرفتم. زنی که با او زندگی می‌کردم گفت: «هر کاری می‌کنی، بکن اما هرگز نگو که هنرمندی.» گفتم: «می دانم! من نمی‌گویم!» (می‌خندد) من از این کار اجتناب می‌کنم. سال‌هاست که از آن اجتناب کرده‌ا‌م. بگذارید اینطور بگوییم، فکر می‌کنم من یک هنرمند هستم. امیدوارم باشم. اما فکر می‌کنم اگر من یک نقاش بودم، سؤالات متفاوت بود.

• اما همه بازیگران همین مشکل را دارند.
  به خاطر مسائل بصری و ظاهری است. به خاطر تصویر است، به این دلیل است که ما باید با تصویر خود کنار بیاییم، حتی با وجود اینکه شخصیت‌های متفاوتی را بازی می‌کنیم، تصویر همیشه وجود دارد… بنابراین نوعی تظاهر در  گفتن اینکه شما یک هنرمند هستید وجود دارد، زیرا در نهایت، شما یک ستاره سینما هستید. و البته این هم اشتباه است! این هم متظاهرانه است – من یک ستاره سینما هستم! پس دیگر چه حرفی می‌ماند؟

بخش دوم؛ پدرخوانده

پنجاه سال بعد از ساخته شدن قسمت اول پدرخوانده، آل پاچینو از آن صحبت می‌کند

•  یک عمر طول کشید تا آن را بپذیرم و ادامه دهم

 پنجاه سال بعد از ساخته شدن قسمت اول پدرخوانده، آل پاچینو طی گفت‌وگویی بلند، نگاهی داشته به نقش موفقیت‌آمیز خود در این فیلم؛ اینکه چگونه برای این نقش انتخاب شد، چرا اسکار را رد کرد و همه اینها حالا پس از اینهمه سال برای او چه معنایی دارند.

تصور پدرخوانده بدون آل پاچینو سخت است. بازی ضعیف او در نقش مایکل کورلئونه، که با وجود خانواده فاسدش به یک قهرمان جنگی قابل احترام تبدیل شد، در ساعت اول فیلم تقریباً مورد توجه قرار نمی‌گیرد – تا اینکه در نهایت خودش را نشان می‌دهد و به تدریج کنترل عملیات جنایتکارانه کورلئونه و فیلم را توامان به دست می‌گیرد. اما آل پاچینو نیز بدون پدرخوانده وجود نمی‌داشت. او ستاره نوظهور تئاتر نیویورک بود و بازیگری بود که تنها با بازی یک نقش در سینما، در درام مواد مخدر «وحشت در نیدل پارک » در سال ۱۹۷۱، شناخته می‌شد. زمانی که فرانسیس فورد کاپولا، برخلاف میل پارامونت پیکچرز، برای بازی در نقش پسر عزیزدردانه و تبهکار کورلئونه در این فیلم حماسی مافیایی برایش جنگید. پدرخوانده برای آل پاچینو کار کرد و هنوز که هنوز است پس از گذشت نیم قرن، همواره نقش‌های محوری سینما از جمله ایفای نقش در قسمت‌های دوم و سوم پدرخوانده به او می‌رسد. پدرخوانده در ۱۵ مارس ۱۹۷۲ در نیویورک اکران شد و ۵۰ سال بعد، می‌توانید تمام دلایلی را تصور کنید که پاچینو دیگر نمی‌خواهد در مورد آن صحبت کند. شاید از این که چگونه این یک نقش، از همان ابتدای کار سینمایی‌اش، هنوز بر تمام رزومه سینمایی‌اش غلبه دارد، خجالت می‌کشد یا آزرده می‌شود، یا شاید تمام آنچه را که در مورد آن می‌توان گفت را طی این سالها گفته است. اما در یک مصاحبه تلفنی در ماه گذشته، پاچینو، که در آن زمان ۸۱ ساله بود، درباره فیلم کاملاً فلسفی و حتی غریب صحبت کرد. او همچنان سرسخت فیلم را ستایش می‌کند و تلاش‌هایی که کاپولا و همبازی‌هایش برای حمایت از او در این فیلم انجام دادند را به خاطر دارد، و هنوز هم از این که چگونه این فیلم به تنهایی کارش را برای یک عمر بازیگری او انجام داد، شگفت‌زده است. پاچینو بیشتر در مورد استخدام شدن و ساخت پدرخوانده، وزن میراث آن و اینکه چرا بعد از آن هرگز نقش شخصیت فیلم دیگری مانند مایکل کورلئونه را بازی نکرد، صحبت کرد. اینها گزیده هایی از گفت‌وگوی ویرایش شده  او و نیویورک تایمز است.

پاچینو از خانه‌اش در لس آنجلس  می‌گوید: اگر من امروز اینجا هستم به خاطر این است که در پدرخوانده بازی کردم. برای یک بازیگر، پیشنهاد بازی در چنین فیلمی، مثل برنده شدن در لاتاری است. وقتی فیلمی درست به شما پیشنهاد می‌شود، تنها کاری که باید کرد این است که کاری به هیچ چیز دیگر نداشت، جز ایفای نقش خود به درست ترین حالت ممکن .

همانطور که کاپولا به یاد می‌آورد، پاچینو همان کسی بود که در تمام طول این نقش در این نقش می دید و کاندیدایی بود که با وجود نداشتن سابقه کار، ارزش رفتن به تشک را داشت. کاپولا در مصاحبه‌ای جداگانه گفته بود: «وقتی کتاب پدرخوانده را می‌خواندم، مدام او را تصور می کردم. من انتخاب دومی نداشتم. برای من مایکل، آل پاچینو بود. به همین دلیل است که من اصرار کردم که او را می‌خواهم و این تا حدودی برایم مشکل‌ساز شد.» اما برای پاچینو ، اسفای این نقش به معنی یک بار برای تمام عمر بود، همانطور که در سال‌های بعد یاد می‌گرفت.

پاچینو می‌گوید: توضیح دادن این مساله در دنیای امروز سخت است – توضیح اینکه من در آن زمان چه کسی بودم و شکلی که به ناگهان مورد توجه‌ها قرار گرفتم. احساس می‌کردم که همپون شیء ای ارزشمند که از آن رونمایی می‌شود و پارچه‌ها کنار می‌روند، همه نگاه ها به من دوخته شد. اگرچه این نگاه‌ها روی دیگر بازیگران هم بود. اما پدرخوانده هویت جدیدی به من داد که کنار آمدن با آن برایم سخت بود.

• وقتی با شما تماس می گیرند و از شما می‌خواهند در مورد پدرخوانده صحبت کنید، آیا بخشی از شما وجود دارد که فکر می‌کند، خدایا، دوباره؟ نه! آیا هیچ وقت خسته کننده می‌شود؟

خب نه.  همیشه من انتظارش را دارم. در واقع انتظار این را دارم که در مورد فیلمی که تا این اندازه موثر بوده است همچنان صحبت کنم.

• اولین بار نقش مایکل کورلئونه چگونه با شما مطرح شد؟

در آن برهه از زندگی‌ام، انتخابی نداشتم. فرانسیس من را می‌خواست. من در یک فیلم بازی کرده بودم و آنقدر که بعد از پدرخوانده به سینما علاقمند شدم آن زمان علاقه نداشتم. در فضای دیگری سیر می‌کردم، احساس می‌کردم سینما جای من نیست. حتی به دوستم چارلی [مربی بازیگری او چارلی لاتون] گفتم: آن‌ها در مورد واقعی بودن سینما صحبت می‌کنند، اما واقعیت این نیست. چون همه جای شما سیم وصل است و هر سکانس را هزاربار تکرار کنید! [می خندد].

• شما و کاپولا چه زمانی با هم آشنا شدید؟

در آن زمان، فرانسیس همان فیلمسازی بود که Zoetrope [شرکت تولید او، American Zoetrope] را داشت و افرادی مانند استیون اسپیلبرگ و جورج لوکاس و [مارتین] اسکورسیزی و [برایان] دی پالما همگی بخشی از همان گروه بودند. به یاد دارم که چند نفر از آن‌ها را دیدم. بعد از اینکه فرانسیس تئاتر من را در برادوی دید، از من خواست به سانفرانسیسکو بروم. سال ۱۹۶۹ بود و  من در برادوی «آیا ببر کراوات می‌بندد؟»  را روی صحنه داشتم. اما تا پیش از آن، هرگز او را ندیده بودم. او در آن زمان «پاتون» را نوشته بود و فیلمنامه‌ای برای داستان عاشقانه‌ای که نوشته بود [که هرگز تولید نشد] برایم فرستاد. می‌خواست مرا ببیند. من باید سوار هواپیما می شدم و به سانفرانسیسکو می‌رفتم- چیزی که اصلا به آن عادت نداشتم- دائم فکر می‌کردم آیا راه دیگری وجود دارد؟ آخر سر نشد و رفتم! پنج روز را با او گذراندم. واقعا روزهای خاص و عجیبی بود هرچند آن فیلم و آن فیلمنامه رد شد!. من یک بازیگر ناشناخته بودم و او چند فیلم ساخته بود از جمله تو الان پسر بزرگی هستی و مردم باران. بنابراین به خانه برگشتم و دیگر خبری از او نشد.

• تا چه زمانی از او خبری نبود؟

هراس در نیدل پارک هنوز اکران نشده بود. فرانسیس کاپولا  با من تماس گرفت و همان اول کار گفت که قرار است پدرخوانده را کارگردانی کند. من فکرش را هم نمی‌کردم که چطور ساخت پدرخوانده را به او داده‌اند؟

• فکر نمی‌کردی امکانش وجود داشته باشد که این فیلم را بسازد؟

نمی‌دانم چطور به شما بگویم اما این را بدانید که در آن زمان کتاب پدرخوانده کتاب بزرگی بود. وقتی شما بازیگر هستید، اصلا به این چیزها توجه نمی‌کنید. آنها برای شما اصلا وجود خارجی ندارند. شما در جایی از زندگی خود قرار دارید که قرار نیست حالا حالاها در آن فیلم‌های بزرگ پذیرفته شوید. اما فرانسیس گفت نه تنها قصد دارد آن را کارگردانی کند بلکه از من می‌خواست در فیلمش بازی کنم. هرکاری می‌کردم باورم نمی‌شد. آن هم برای نقش مایکل! فرانسیس پرسید: هستی؟ گفتم بعله بعله! گفت عالی شد!

• پارامونت به صورت مشخص مخالف این بود که این نقش به شما داده شود.

خب کل بازیگران کاپولا را رد کردند! [می خندد] آنها براندو جیمی کان و باب دووال را هم رد کردند. درگیری عجیب و غریبی وجود داشت.

• وقتی وارد مرحله فیلمبرداری «پدرخوانده» شدید، در کنار افرادی مانند کان و دووال که تجربه بازی‌های بسیار بیشتری داشتند یا براندو که مورد تحسین شما  بود، قرار گرفتید. چگونه توانستید اعتماد به نفس خود را حفظ کنید؟

به نقش فکر کردم. در آن زمان نمی‌توانستم آن را بیان کنم. اما امروز می‌توانم. در آن زمان با خودم به این فکر کردم که این شخصیتی است که اگر از ناکجاآباد بیاید می‌تواند بسیار موثر باشد. این دیدگاه من برای مایکل بود. وقتی فیلمنامه را خواندم احساس کردم این شخصیت برای من ترسیم شده است.

او با اینکه آنجاست اما زیاد ظاهر نمی‌شود. مثلا آن دیالوگ را یادتان بیاید زمانی که او می‌گوید من می‌روم آن بچه‌ها [سولوزو سلطان مواد مخدر و سروان مک‌کلاسکی افسر پلیس فاسد] را بیاورم، و همه شروع به خندیدن به او می‌کنند.

• منظورتان این است که مایکل دست کم گرفته می‌شد و این شباهتی بود که بین خودتان و او می‌دید و به کمکتان می‌آمد؟

دقیقا. هرچند بقیخ احساس راحتی زیادی داشتند و همچون برادرهای بزرگ یا حتی مشاورانی برای من بودند. ؟آنها با عشقی وسیع سر صحنه حضور داشتند.

• آیا لحظه ای در طول ساخت «پدرخوانده» وجود داشت که احساس کرده باشید این فیلم، فیلم مهمی خواهد شد؟

صحنه تشییع جنازه مارلون را به یاد دارید، زمانی که او را زمین گذاشتند؟ غروب شده بود و هوا تاریک شده بود. بنابراین، طبیعتا، خوشحال بودم که می‌توانم به خانه بروم و نوشیدنی بنوشم. من در راه کمپینگم بودم و می‌گفتم خب، امروز خیلی خوب بود. من دیالوگی نداشتم!  قطعا هر روز بی‌دیالوگی برای من روز خوبی است. با خودم گفتم به اردوگاهم برمی گردم.  سر راه، فرانسیس فورد کاپولا را دیدم که روی روی سنگ قبری نشسته بود  و مثل یک نوزاد گریه می‌کرد. به شدت گریه می‌کرد. به سمت او رفتم و گفتم، فرانسیس مشکل چیست؟ چی شده؟ او گفت «دیگر نمی‌گذارند فیلمبرداری کنم و یک سکانس دیگر بگیرم.»  من در آن لحظه با خودم فکر کردم که حتما در فیلم خوبی حضور دارم چرا که کارگردانش اینطور با ذوق و احساس کارش را جلو می‌برد.

• آیا اخیراً فیلم را دوباره تماشا کرده‌اید؟

نه. شاید دو، سه سال پیش دیده باشم. می‌دانید آخر پدرخوانده از آن فیلم‌هایی است که وقتی شروع به تماشای آن می‌کنید، دیگر نمی‌شود آن را تا انتها تماشا نکرد.

• وقتی فیلم‌های خودتان را می‌بینید چه احساسی دارید؟

من از تماشای فیلم‌هایی که در آن حضور داشته‌ام لذت می‌برم. گاهی آن‌ها را به دیگران هم نشان می‌دهم و خودم را که در آن بازی کرده‌ام. هرچند پدرخوانده از آن دست فیلم‌هایی است که خودش تماشایی‌ست. با این وجود وقتی متوجه می شوید که چه تعداد از مردم هرگز آن را ندیده‌اند شگفت‌زده می‌شوید.

• با افرادی روبرو می شوید که از «پدرخوانده» به عنوان یک پدیده فرهنگی یاد می‌کنند اما آن را تماشا نکرده‌اند؟

بله. فقط در مورد آن شنیده‌اند. شما متوجه این مساله می‌شوید. فرق همشهری کین و پدرخوانده را نمی‌دانند. گاهی بهشان می‌گویم من در همشهری کین هم بازی کرده‌ام! مهم نیست چون بهرحال آنها که ندیده‌اند!

• سکوت سنگینی در نحوه بازی مایکل در «پدرخوانده» وجود دارد که فکر نمی‌کنم هرگز در دیگر بازی‌های شما، حتی در قسمت‌هایبعدی که نقش او را بازی کردید، آن را دیده باشم. آیا این بخشی از وجود شما بود که از بین رفت یا فقط ماهیت شخصیت بود که آنطور بازی‌اش کردید؟

من فکر می‌کنم که این ماهیت آن شخصیت خاص و تفسیر من از ایفای نقش او بود. نمی‌توانم به شخصیت دیگری فکر کنم که از چنین چارچوبی برایش استفاده کرده باشم. من یک بازیگر جوان بودم – در «بخش سوم» دیگر جوان نبودم، بنابراین مدل بازی تغییر کرد.

• اما در مقایسه با شخصیت‌های دیگری که شما با آنها نیز شناخته می‌شوید، مثل تونی مونتانا در صورت‌زخمی و…

خب، آن شخصیت، تونی مونتانا، توسط الیور استون نوشته شده و توسط برایان دی پالما کارگردانی شده است، که خواهان واقعیتی بالاتر بود. برایان می‌خواست اپرا بسازد. تنها کاری که لازم بود انجام دهم این بود که از پل مونی تقلید کنم. [می خندد] اما اگر بعد از ظهر سگی ، پدرخوانده یا سرپیکو را بخواهم بررسی کنم، من شباهتی بین آنها و پدرخوانده نمی بینم.

• شما اولین نامزدی اسکار خود را برای پدرخوانده دریافت کردید، اما در آن سال در مراسم شرکت نکردید. آیا به این دلیل اعتراض می‌کردید که به عنوان بازیگر نقش مکمل نامزد شده‌اید و نه به عنوان بازیگر نقش اول؟

نه، مطلقاً نه. من در آن مرحله از زندگی‌ام بودم که تا حدودی سرکش بودم. این مد آن روزها بود. باب [دنیرو] هم رفتاری مشابه داشت، جورج سی اسکات حتی به مراسم نرفت. [می خندد] مارلون نرفت. مارلون حتی اسکار را هم پس داد. هالیوود آنها را عصبانی کرده بود و این فضا وجود داشت.

• بنابراین در آن زمان، همه اینها به احساسات‌تان و شهرت رو به افزایشتان کمک می کند؟

من از بودن در آن موقعیت، بودن در آن دنیا، تا حدودی ناراحت بودم. در آن زمان در بوستون [در «ریچارد سوم»] روی صحنه تئاتر کار می‌کردم. اما این یک بهانه بود. فقط میترسیدم به سینما برگردم. من جوان بودم، حتی از سالهای عمرم در بازیگری جوانتر بودم.

• وقتی برای «بوی خوش زن» برنده اسکار شدید، آیا بخشی از شما هنوز آرزو داشت که برای بازی در نقش مایکل کورلئونه اسکار را دریافت می‌کردید؟

قطعا نه. اگر الان به آن فکر کنم، می‌گویم: مطمئناً، باید برنده می‌شدم! من باید سه اسکار می‌بردم![می خندد] اما حقیقتا فکر می‌کنم که اسکاری که برای بوی خوش زن دریافت کردم، صرفا بابت خودش بود.

• پس اکنون با ستایشی که برای بازی خود در «پدرخوانده» دریافت کردید – و همچنان دریافت می کنید – راحت هستید؟

آه بله. من عمیقاً به آن افتخار می‌کنم. واقعا از حضور در آن خوشحال هستم. این فیلم، کاری بود که من خیلی خوش شانس بودم که در آن حضور داشته باشم. اما یک عمر طول کشید تا آن را بپذیرم و از آن عبور کنم و راهم را ادامه دهم.

• نویسنده: مدیر

• 29 بازدید
• 21 فوریه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

آزمون تصویری با شناسایی چهره های مخفی: با کمک این آزمون، مهارت های شناختی خود را امتحان کنید. شما با کمک این چالش تصویری خواهید توانست که مهارت ها و توانائیهای خود را بشناسید. در آزمون تصویری با شناسایی چهره ها مخفی شما باید بتوانید سه چهره مخفی را در تصویر شناسایی کنید. البته برای پیدا کردن این چهره ها، زمان مشخصی در اختیار شما قرار دارد. برای این کار تنها ۸ ثانیه فرصت دارید.

شاید بپسندید: کدامیک از افراد حاضر در مراسم عروسی، انسان نیست!؟

آزمون تصویری با شناسایی چهره های مخفی

آزمون های تصویری که در بیشتر موارد تحت عنوان چالش ها یا معماهای تصویری یاد می شوند به شدت در فضای مجازی مورد توجه قرار  می گیرند. به باور محققان تنها یک متخصص و تیزبین می تواند بر این چالش تصویری غلبه کند و تمام چهره ها را در عرض ۸ ثانیه پیدا کند.

محققان معتقدند که بسیاری از مشکلات و بیماری های مربوط به مغز می توانند بدلایل مختلف بوجود آیند. یکی از عوامل کاهش فعالیت های مغزی است. اما برای تمرین و افزایش فعالیت های مغزی چه باید کرد.؟ در واقع عملکرد اصلی مغز فکر کردن است و انجام انواع و اقسام بازی های فکری می تواند سبب افزایش فعالیت های آن شود.

افزایش فعالیت مغز مساوی با رشد مهارت های شناختی در بلند مدت است. امروز هم در آزمون تصویری با شناسایی چهره ها مخفی، تمام دقت و حواس شما به چالش کشیده می شود و شما برای یافتن پاسخ باید از حداکثر قدرت بینایی و دقت خود استفاده کنید. در ادامه تصویر آزمون تصویری با شناسایی چهره های مخفی را با هم مروز می کنیم. شما باید در ۸ ثانیه سه چهره مخفی را شناسایی کنید.

شاید بپسندید: کدامیک از افراد احمق تر است!؟| انتخابتان می تواند ویژگی های شخصیتی شما را افشا کند!

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون تصویری با شناسایی چهره های مخفی

چالش بصری که قطعا آمر را حل کرده اید به شما کمک می‌کند تا بررسی کنید که آیا یک تیزبین واقعی هستید یا خیر؟ با انتشار این مطلب در فیس بوک تنها ۱۸ درصد کاربران موفق به شناسایی چهره ها در ۸ ثانیه شدند.

.

.

.

.

.

.

.

.

آیا شما  موفق به حل این معمای تصویری شدید؟ ما مطمئن هستیم که بله. افرادی که سه فرزند گدا یا همان چهره ها  را پیدا کردند دید بسیار خوبی دارند. تبریک می گویم! اگر این چالش بصری را دوست داشتید، باید آن را با دوستان خود در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید. در مرحله بعد، توسعه چالش تصویری را به شما نشان خواهیم داد.

شاید بپسندید: با دلیل بگو که کدومیکی تصمیم داره بچه کودکستانی را بدزده!؟

امیدوارم از آزمون تصویری با شناسایی چهره های مخفی استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

برایتان جالب خواهد بود

سوال هوش: پاسخ عبارت ۳۴۵+۱=؟ چند می شود؟

 آزمون تمرکز: افرادی که قصد دزدیدن گاو زن کشاورز را دارند، پیدا کنید!

حکایت ضرب المثل حرف حق را باید زیر لحاف گفت!

اگه چشمای عقابی داشته باشی در یک نگاه گلابی متفاوت را پیدا می کنی!

• نویسنده: مدیر

• 39 بازدید
• 21 فوریه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

آیین اختتامیه چهلمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن ایران شامگاه چهارشنبه – دوم اسفندماه- با حضور آیت الله سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهوری و محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در محل سالن اجلاس سران کشور‌های اسلامی برگزاری و برترین‌های چهلمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن معرفی شدند.

طبق اعلام هیات داوران این دوره از مسابقات پنج نماینده کشورمان در دو بخش بانوان و آقایان با نمایش عملکردی خوب تمام رتبه‌های نخست مسابقات را به شرح زیر تصاحب کردند:

بخش بانوان

رشته حفظ کل قرآن چهلمین مسابقات بین‌المللی

رویا فضائلی از ایران رتبه اول
میمونه بادغی از نیجریه رتبه دوم
نوریه جوریان ارغا از اندونزی رتبه سوم

رشته قرائت ترتیل چهلمین مسابقات بین‌المللی

عادله شیخی از ایران رتبه اول
عتیقه صهیمی از سنگاپور رتبه دوم
دعاء السعید از عراق رتبه سوم

بخش آقایان

رشته قرائت تحقیق چهلمین مسابقات بین‌المللی

هادی اسفیدانی از ایران رتبه اول
مصطفی برانون از تایلند رتبه دوم
مصطفی علی از هلند رتبه سوم

رشته حفظ کل قرآن چهلمین مسابقات بین‌المللی

امیدرضا رحیمی از ایران رتبه اول
برهان الدین رحیم اف از روسیه رتبه دوم
حذیفه قریشی از الجزایر رتبه سوم

رشته قرائت ترتیل چهلمین مسابقات بین‌المللی

محمد پورسینا از ایران رتبه اول
بلال الشیخ خالد از سوریه رتبه دوم
محمدمهدی عزالدین از لبنان رتبه سوم

نفرات برتر هشتمین مسابقات بین‌المللی قرآن دانش‌آموزی

همچنین نتایج هشتمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن دانش‌آموزی ایران اعلام شد و بر اساس آن سه نماینده از چهار نماینده کشورمان در این مسابقات رتبه نخست رشته‌های خود را به دست آوردند و یک رتبه دوم به نمایندگان ایران رسیده است.

این رقابت‌ها از سوی وزارت آموزش و پرورش و با همکاری سازمان اوقاف و امور خیریه همزمان با برپایی چهلمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن جمهوری اسلامی ایران طی ۲۶ بهمن تا دوم اسفندماه ۱۴۰۲ در سالن اجلاس سران کشور‌های اسلامی برگزار شد.

بخش دختران

رشته حفظ کل قرآن مسابقات بین‌المللی دانش‌آموزی

مهنا قنبری شیرذیلی از ایران رتبه اول
دیاتارا اندیه بوسو از سنگال رتبه دوم
میمونه منیرالزمان از بنگلادش رتبه سوم

رشته قرائت ترتیل مسابقات بین‌المللی دانش‌آموزی

اسماء فلکی از ایران رتبه اول
ریحانه مقدس از افغانستان رتبه دوم
زهرا تاغی الملطاشی از عراق رتبه سوم

بخش پسران

رشته قرائت تحقیق مسابقات بین‌المللی دانش‌آموزی

مهدی اکبری زرین از ایران رتبه اول
محمد ابوبکر از پاکستان رتبه دوم
مشفق رحمان از بنگلادش رتبه سوم

حفظ کل قرآن مسابقات بین‌المللی دانش‌آموزی

احمد بشیر از بنگلادش رتبه اول
سیدمحمد صادق حسینی از ایران رتبه دوم
عبداللهی عبداللهی گیرای از نیجریه رتبه سوم

چهلمین دوره مسابقات بین المللی قرآن و هشتمین دوره مسابقات قرآن دانش آموزی جهان اسلام در دو بخش بانوان و آقایان در رده سنی بالای ۱۸ سال در رشته‌های قرائت تحقیق، قرائت ترتیل و حفظ کل قرآن آقایان و قرائت ترتیل و حفظ کل بانوان برگزار می‌شود.

مسابقات برادران هم از ۲۷ بهمن آغاز شده است و تا یکم اسفند ادامه دارد. در بخش قرائت آقایان ۲۰ نفر، در ترتیل هشت نفر، در حفظ کل قرآن ۱۵ نفر حضور دارند. در بخش دانش‌آموزی و در گروه پسران نیز هشت نفر در رشته قرائت تحقیق، ۹ نفر در رشته حفظ کل قرآن و در رشته ترتیل نیز شش نفر حضور دارند.

کشور‌های حاضر در این مسابقات جمهوری اسلامی ایران، مالزی، مصر، الجزایر، عربستان، ترکیه، اندونزی، لبنان، هند، هلند، آلمان، آمریکا، تونس، روسیه، ساحل عاج، سریلانکا، سنگاپور، سنگال، سوریه، عراق، کانادا، فلسطین، فیلیپین، نوار باختری رود اردن، پاکستان، کومور، بروندی، لیبی، افغانستان، نیجر، سومالی، بنگلادش، تانزانیا، موریتانی، تایلند، تاجیکستان، انگلستان، نیجریه، اتیوپی، اوگاندا، عمان، برونئی، گامبیا و نیوزیلند هستند.

• نویسنده: مدیر

• 62 بازدید
• 21 فوریه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

یک فیلم خوب جاده‌ای می‌تواند حال و هوای مخاطب را عوض کند. سال پیش تلما و لوئیز سوار ماشین شدند و دست به سفری جاده‌ای زدند که یکی از بهترین فیلم‌های جاده‌ای تمام دوران در نیم قرن گذشته را ساختند. اما فیلم‌های جاده‌ای که در خاطره‌هایمان مانده، کدام است؟ مسلما فیلم‌های کلاسیکی مانند تلما و لوئیز یا ایزی‌رایدر سریع‌ترین نام‌هایی است که به ذهن می‌آیند. معیار فهرستی که در پیش‌رو برایتان آماده کرده‌ایم، امتیازهایی است که فیلم‌های جاده‌ای در سایت جمع‌آوری آرای منتقدان راتن تومیتوز بدست آوردند و مانند همیشه براساس سال تولیدشان مرتب شدند.

فهرست بهترین فیلم های جاده ای بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند

تعریف کامل ژانر جاده ای

فیلم لوگان | ۲۰۱۷ | Logan

• کارگردان: جیمز منگولد
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۹۳ از ۱۰۰

دوستی ۲۰‌ساله لوگان (هیو جکمن) و پرفسور ایکس (پتریک استوارت) در این فیلم به نمایش در می‌آید وطرفداران ابرقهرمانان می‌توانند دوستی بین لوگان و پروفسور ایکس را احساس کنند، که شامل مشاجره‌های آن دو در هر پنج ثانیه هم می‌شود. هر دو شخصیت همچنین در آسیب پذیرترین شرایطی هستند که تا به حال تماشاگران آن‌ها را دیده اند، فیلم علاوه بر اینکه یک اثر ابرقهرمانی است فیلمی جاده‌ی هم محسوب می‌شود. لوگان از پرفسور ایکس یک درس دیگر می‌آموزد که قهرمان بودن به این نیست که چقدر قوی باید بود، بلکه به کمک به دیگران بستگی دارد.

فیلم مادربزرگ | ۲۰۱۵ | Grandma

• کارگردان: پال وایتز
• امتیاز در سایت راتن‌تومیتوز ۹۱ از ۱۰۰

داستان درباره یک مادربزرگ (لیلی تاملین) و نوه نوجوانش (جولیا گارنر) است که دست به سفر جاده‌ی می‌زنند تا پولی را تامین کنند. مادر بزرگ به تازگی یارش را از دست داده و در سوگ است. مادربزرگ و نوه هر دو شکست خورده هستند. مادربزرگ فیلم کوچکی است. اما حرف‌های بزرگی برای گفتن دارد و روابط پیچیده‌ای شخصی را به نمایش می‌گذارد.

فیلم میس سان‌شاین کوچولو | ۲۰۰۶ | Little Miss Sunshine

• کارگردان: جاناتان دیتون و ولری فاریس
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۹۱ از ۱۰۰

اعضای خانواده هور ساکن شهر البوکِرکی مثل هر خانواده‌ای در یک فیلم مستقل آمریکایی به طرز خنده‌داری ناکارآمد هستند. فیلم درامی الهام‌بخش درباره اعضای یک خانواده است که برای شرکت دختر کوچک‌شان الیو (ابیگیل برسلین) در مسابقه زیبایی لیتل میس‌سان شاین در لس آنجلس سوار یک فولکس واگن قدیمی خانوادگی شده و همگی به سمت غرب رهسپار می‌شوند. والدین الیو، شریل (تونی کولت) و ریچارد (گرگ کینیر) است. خانواده چهل و هشت ساعت وقت دارند تا الیو را به مسابقه برسانند. برای رسیدن به مقصد موانع متنوعی سرراه آن‌ها قرار می‌گیرد.

فیلم راه‌های فرعی | ۲۰۰۴ | Sideways

• کارگردان: آلکساندر پین
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۹۷ از ۱۰۰

مایلز (پل جیاماتی)، نویسنده‌ی ناموفق که معلم مدرسه است و به تازگی از همسرش جدا شده، برای فرار از کاراکتر ملال‌آور خود و راهی برای برقراری ارتباط مجدد با دوست دیرینه اش، جک (توماس هادن چرچ) که در شرف ازدواج است، سفری یک هفته‌ای را به سانتا باربارا برنامه ریزی می‌کند. اما مانند همه فیلم‌های جاده‌ای، همه چیز دقیقاً آنطور که باید پیش نمی‌رود.

فیلم خاطرات موتورسیکلت | ۲۰۰۴ | The Motorcycle Diaries

• کارگردان: والتر سالس
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۸۳ از ۱۰۰

ارنستو گوارا (گائل گارسیا برنال) جوان بی‌عیب و نقص و دوستش آلبرتو (رودریگو د لا سرنا) با موتور سیکلت سفری را به سرتاسر آمریکای جنوبی می‌روند تا کمی طعم آزادی را بچشند تا پیش از آنکه کار در مستعمره در پرو را شروع کنند. همانطورکه همه می‌دانند ارنستو بعدها به چه گوارای اتقلابی تبدیل شد و خاطرات موتورسیکلت بیداری و آگاهی سیاسی او را به تصویر در می‌آورد. و جرقه آن دیدن فساد سیستماتیک و مردم فقیر است. یکی از ویژگی‌های فیلم تصاویر زیبا است که گاهی از اوقات تماشاگر از خاطر می‌برد، با چه گوارا در این سفر همراه است.

فیلم داستان استریت | ۱۹۹۹ | The Straight Story

• کارگردان: دیوید لینچ
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۹۴ از ۱۰۰

ریچارد فارنزورث نقش مردی را بازی می‌کند که سوار بر ماشین چمن‌زنی به سفری می‌رود تا با برادر بیمارش ملاقات کند. داستان بر اساس یک رویداد واقعی است که در آن آلوین استریت ۲۴۰ مایل از آیووا تا ویسکانسین را با ماشین چمن زنی طی کرد تا به دیدار برادر بیمارش برود. داستان استریت یکی از فیلم‌های محبوب سال ۱۹۹۹ بود.

فیلم خنگ و خنگ‌تر | ۱۹۹۴ | Dumb and Dumber

• کارگردان: پیتر فارلی
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۶۸ از ۱۰۰

برادران فارلی داستان دو دوست کم هوش دوست داشتنی، هری و لوید، با بازی جیم کری و جف دنیلز را در یک سفر جاده‌ای به آسپن روایت می‌کنند که نقطه عطفی در ژانر کمدی است. برادران فارلی فیلم‌های سفر جاده‌ای با موضوع دو رفیق را به سطح جدیدی از مضحک و خنده دار بودن رساندند.

فیلم تلما و لوئیز | ۱۹۹۱ | Thelma & Louise

• کارگردان: ریدلی اسکات
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۸۶ از ۱۰۰

دوستان صمیمی تلما (جینا دیویس) و لوئیز (سوزان ساراندون) که به دنبال کمی دوری از زندگی روزمره خود هستند، سوار ماشین می‌شوند و برای دو روز تعطیلات و استراحت به سفر جاده‌ی می‌روند.

پس از اینکه لوئیز دوستش تلما را از چنگ یک مزاحم به نام هارلن نجات می‌دهد که قصد تجاوز او را دارد. هر دو فرار می‌کنند و سفرشان زمانی پیچیده می‌شود که یک دزد (برد پیت) می‌خواهد از آن‌ها سرقت کند. ماجراجویی‌های تلما و لوئیز، مملو از جبرگرایی است که خاصیت هر رویداد جنایی است، اما پر از انرژی هیجان‌انگیز و تأییدکننده زندگی است که بهترین فیلم‌های جاده‌ای به خاطر چنین خاصیتی در یادها می‌مانند.

فیلم مردبارانی | ۱۹۸۸ | Rain Man

• کارگردان: بری لوینسون
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۸۸ از ۱۰۰

چارلی (تام کروز) پس از مرگ پدرش متوجه می‌شود که یک برادر بزرگتر ریموند (داستین هافمن) دارد که بخشی از ثروت پدر را به ارث برده – و مبتلا به اوتیسم است. او می‌خواهد با گرفتن حضانت برادرش، کنترل ثروت ریموند را بدست آورد. پس از آنکه ریموند حاضر نمی‌شود به دلیل فوبیا با هواپیما به لس‌آنجلس بروند. این دو فرصتی پیدا می‌کنند تا با ماشین به لس‌آنجلس بروند. طبیعتاً، سفر این دو را به هم نزدیک‌تر می‌کند و اسرار خانوادگی دیرینه را آشکار می‌کند.

فیلم گریز نیمه‌شب | ۱۹۸۸ | Midnight Run

• کارگردان: مارتین برست
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۹۵ از ۱۰۰

کاراکترهای جک والش (رابرت دنیرو) و جاناتان مردوکاس (چارلز گرودین) زوج ناجوری هستند که سفری جاده را باید باهم کنار بیایند، جک والش، جایزه بگیر، جاناتان مردوکاس، حسابدار سازمان مافیا را باید پیدا کند و در مهلت تعیین شده از نیویورک به لس‌آنجلس ببرد تا ده هزار دلار جایزه خود را بگیرد و به پلیس تحویلش بدهد. اما اوضاع به خوبی پیش نمی‌رود.

فیلم برادران بلوز | ۱۹۸۰ | The Blues Brothers

• کارگردان: جان لندیس
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۷۲ از ۱۰۰

الوود بلوز (دان آیکروید) و برادرش جیک (جان بلوشی) که اخیراً از زندان آزاد شده است، تصمیم گرفتند تا یکی از قدرتمندترین گروه‌های موسیقی «بلوز» را دوباره راه بیاندازند و ۵۰۰۰ دلار برای نجات یتیم خانه‌ای که در آن بزرگ شده اند، جمع کنند. شاید برادران بلوز صددرصد فیلم جاده‌ی نباشد اما سفری جاده‌ی دارد و یکی از بهترین سکانس تصادف ماشین را در این فیلم می‌توان یافت.

فیلم ماپت‌ها | ۱۹۷۹ | The Muppet Movie

• کارگردان: جیمز فراولی
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۸۸ از ۱۰۰

کرمیت قورباغه پس از آنکه ترانه «اتصال رنگین‌کمانی The Rainbow Connection» را در فلوریدا می‌خواند، مورد توجه کارگزاری قرار می‌گیرد و کشف می‌شود، کرمیت قورباغه حالا رهسپار هالیوود است و در این مسیر با تمامی ماپت‌های قدیمی و آشنا ملاقات می‌کند. شخصیت کرمیت قورباغه ساخته و پرداخته جیم هنسن است که در دهه پنجاه میلادی معرفی شد و بارها در برنامه‌های تلویزیونی و تبلیغات حضور داشت. تا اینکه در نخستین فیلم سینمایی ماپت‌ها در نقش کاراکتر اصلی ظاهر شد.

فیلم اسموکی و بندیت | ۱۹۷۷ | Smokey and the Bandit

• کارگردان: هل نیدهم
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۷۲ از ۱۰۰

برت رینولدز، جری رید و سالی فیلد در این فیلم پرفروش ایفای نقش کردند که نخستین تجربه کارگردانی مسئول بدلکاران هل نیدهم بود و به تنهایی فروش پونتیاک ترنس امز را در اواخر دهه ۷۰ را افزایش داد.

بیشتر سکانس‌های اسموکی و بندیت در اتومبیل‌ها اتفاق می‌افتد و آن را به بهترین فیلم سفر جاده‌ای تبدیل می‌کند. سال‌ها بعد، بدلکاری‌های واقعی اسموکی و بندیت در مقایسه با تعقیب و گریزهای مملو از جلوه‌های بصری امروزی سرگرم‌کننده‌تر است. با این حال، فیلم متکی بر کاراکتر اسموکی است اعتماد به نفس و شجاعت اسموکی برای بینندگان جذاب است، حتی اگر او یک خلافکار باشد. سالی فیلد نیز به عنوان عروس فراری دوست‌داشتنی است. داستان درباره دو قاچاقچی به نام اسموکی و بندیت است که تلاش می‌کنند چهارصد جعبه نوشیدنی الکلی را به آتلانتا ببرند.

فیلم ایزی‌رایدر | ۱۹۶۹ | Easy Rider

• کارگردان: دنیس هاپر
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۸۴ از ۱۰۰

وایات (پیتر فوندا) و بیلی (دنیس هاپر) پس از فروش انبوهی کوکائین به رابط خود (فیل اسپکتور)، با موتور سیکلت هارلی داویدسون خود از لس آنجلس به سمت شرق می‌روند. وایات و بیلی آدم‌های بدی نیستند اما ظاهر متفاوتی نسبت به نسل قدیمی دارند و نماینده نسل جدید و هیپی هستند. در حقیقت ایزی‌رایدر تقابل فرهنگی دو نسل جوان و نسل قدیمی در آمریکا را به تصویر درمی‌آورد.

فیلم در یک شب اتفاق افتاد | ۱۹۳۴ |  It Happened One Night

• کارگردان: فرانک کاپرا
• امتیاز در سایت راتن تومیتوز ۹۸ از ۱۰۰

اگر تا به حال فیلمی کمدی رمانتیک را تماشا کرده‌اید که در آن شخصیت‌های اصلی از هم تنفر دارند، اما به آرامی متوجه می‌شوند که دارند عاشق هم می‌شوند، مسلما از فیلم بسیار تأثیرگذار در یک شب اتفاق افتاد الهام گرفته است. داستانی که فرانک کاپرا درباره الی اندروز با بازی کلودت کولبرت را روایت می‌کند که تصمیم می‌گیرد با مرد محبوبش ازدواج کند در حالی که پدرش با این ازدواج مخالف است و او مجبور می‌شود فرار کند و در اتوبوس به مقصد نیویورک با یک خبرنگاری پیتر وارن (کلارک گیبل) هم سفر می‌شود. رابرت ریسکین، فیلمنامه‌نویس یکی از کلاسیک‌ترین کمدی‌های اسکروبال تاریخ سینما است.

• نویسنده: مدیر

• 54 بازدید
• 21 فوریه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

درمان قند خون با روش های خانگی: دیابت یکی از شایع ترین بیماری ها است که افراد زیادی را درگیر خود نموده است. علاوه بر درمان های پزشکی، تغییر سبک زندگی، خوردن غذاهای سالم و فعالیت های جسمی متناسب به بهبود دیابت کمک قابل توجهی می کنند. یکی از بهترین مواد غذایی برای افراد دیابتی سبزیجات است که با شاخص گلیسمی پایین، غنی از فیبر و ویتامین بوده و باعث کنترل بهتر قند خون می شوند. در این بخش از سلامت سبزیجات مفیدی را معرفی می کنیم که به کاهش قند خون و بهبود علائم بیماری دیابت کمک فراوان می کنند.

بیشتر بخوانید: درمان قند خون: ۱۰ میوه خوشمزه که برای دیابت معجزه می‌کنند!

۱.بروکلی

کلم بروکلی یکی از غنی ترین سبزی ها محسوب می شود که دارای فیبر و ویتامین است. در کلم بروکلی یک ترکیب آنتی اکسیدانی به نام سولفورافان وجود دارد که می تواند در مدیریت علائم دیابت نوع ۲ بسیار موثر باشد. سولفورفان موجود در بروکلی از سلول ها نیز در برابر آسیب محافظت می کند.

۲.شنبلیله

درمان قند خون با روش های خانگی، شنبلیله یکی دیگر از سبزیجات مفید برای دیابتی ها است. دانه های شنبلیله دارای خاصیت کاهش قند خون است. هر روز یک قاشق مرباخوری از این دانه ها را در یک لیوان آب به مدت ۵ دقیقه جوشانده و پس از صاف کردن، آن را مصرف کنید.

۳.کرفس

کرفس نوعی سبزی کم کالری با میزان بالای فیبر و غنی از آنتی اکسیدان است که می تواند به تنظیم قند خون کمک کند. افرادی که دیابت و قند خون دارند می توانند آب کرفس بنوشند زیرا باعث افزایش قند خون و یا ایجاد نوسان در شاخص قند خون نمی شود.

۴.خرفه

درمان قند خون با روش های خانگی، خرفه باعث کاهش قند خون بیماران دیابتی میشود. بیماران دیابتی میتوانند خرفه را در رژیم غذایی روزانه خود بگنجانند و از آن در طبخ غذا یا به عنوان سبزی خوردن و یا در سالاد استفاده کنند. به اعتقاد پزشکان طب سنتی در درمان دیابت گرم بسیار مفید است اما خوردن خرفه برای افراد سرد مزاج و بلغمی به مقدار زیاد مضر بوده و باید با کرفس و نعنا مصرف گردد.

۵.اسفناج

اسفناج سبزی منبع خوبی برای فیبرهای غذایی، روی، نیاسین، ریبوفلاوین بوده و دارای چربی اشباع شده و کلسترول اندکی می باشد، به همین خاطر برای دیابتی ها مفید است و از افزایش قند خون جلوگیری می کند.

۶.مارچوبه

درمان قند خون با روش های خانگی، مارچوبه سبزی غیرنشاسته ای، کم کالری و دارای فیبر و آنتی اکسیدانی به نام گلوتاتیون است که برای تنظیم قند خون و افزایش تولید انسولین بسیار مفید است.

۷.تربچه

درمان قند خون با روش های خانگی، تربچه منبع خوبی از ریبوفلاوین، منیزیم، فولات، مس و منگنز بوده و دارای چربی اشباع شده اندک و کلسترول پایین است، بنابراین از گیاهان مفید برای افراد مبتلا به دیابت نوع دو به شمار می رود.

۸.کاهو

کاهو منبع خوبی از فسفر، پروتئین، منیزیم و کلسیم بوده و حاوی فیبرهای غذایی فولات و آهن بوده و حاوی چربی اشباع شده و کلسترول اندک می باشد، به همین دلیل برای بیماران دیابتی بسیار مفید می باشد.

۹.شاهی

درمان قند خون با روش های خانگی، سبزی شاهی یک ماده خوراکی کم کالری و مملو از مواد مغذی است که عصاره آن دارای تاثیرات کاهنده قند و چربی است پس مصرف منظم شاهی به کنترل دیابت و عوامل پیش دیابت کمک می کند.

۱۰.شوید

درمان قند خون با روش های خانگی، شوید دارای کالری کم و مواد مغذی زیاد می باشد. شوید سطح قند خون را کاهش می دهد و مقاومت به انسولین را هم در افراد مبتلا به بیماری دیابت کمتر می کند.

۱۱.خربزه تلخ یا کارلای

خربزه تلخ اسامی دیگری مثل کارلای، سیب بلزم، خیار آفریقایی و آمپالایا هم دارد. این گیاه منبع خوبی برای اسید پانتوتنیک، فسفر، تیامین، فولات، منگنز و فیبرهای غذایی می باشد و میزان سدیم و کلسترول آن بسیار پایین است، به همین دلیل فواید زیادی برای بیماران دیابتی دارد. خربزه تلخ را می توانید به عنوان غذا، آب میوه یا یک اسموتی مصرف کنید.

۱۲.کدو سبز

کدوسرشار از ویتامین ها و مواد مغذی و آنتی اکسیدان های مفیدی است که به کاهش قند خون و بهبود سطح انسولین کمک می کند. ترکیبات موجود در کدوی سبز از بدن در برابر ابتلا به دیابت نوع ۲ محافظت می کنند.

۱۲.گوجه فرنگی

گوجه فرنگی دارای لیکوپن، پتاسیم، فولات، فیبر رژیمی، منگنز، منیزیم، ویتامین B6 و ویتامین E بوده و به دلیل اندیس گلیسمی پایین به کاهش خطر ابتلا به عوارض دیابت کمک می کند.

۱۳.بادمجان

بادمجان غنی از فیبر غذایی، پتاسیم، ویتامین K، منیزیم، مس، ویتامین B6، ویتامین C، فولات و نیاسین بوده و غیر نشاسته ای، کم کالری و کم کربوهیدرات است و شاخص گلیسمی کمی (۱۵) دارد، بنابراین برای افراد دیابتی مفید است.

۱۴.گل کلم

درمان قند خون با روش های خانگی، گل کلم غنی از پروتئین، فسفر، پتاسیم و منیزیم بوده و شاخص گلیسمی پایین و فیبر بالایی دارد، بنابراین به حفظ سطح قند خون کمک می کند.

۱۵.هویج

هویج غنی از فیبرهای غذایی، منگنز و ویتامین K است و چربی اشباع شده و کلسترول پایینی داشته، بنابراین مصرف آن به افراد دچار دیابت توصیه می شود.

۱۶.قارچ

درمان قند خون با روش های خانگی، قارچ منبع مناسبی از پروتئین، نیاسین، تیامین، فولات، منیزیم، آهن، روی و منگنز است و سدیم و کلسترول و چربی اشباع شده اندکی دارد و برای افراد دیابتی مفید است.

بیشتر بخوانید: این دانه گیاهی را هر روز صبح با معده خالی مصرف کنید، نه دیابت باقی می ماند و نه کلسترول بد!