عکسی از دکوراسیون شیک خانه سانیا سالاری که نشان می دهد خانم بازیگر نقاش حرفه ای است!
- نویسنده: مدیر
- 45 بازدید
- 19 فوریه 2024
- اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب
با واکنش مهران رجبی به جریانات اخیر کوروش کمپانی و پیشنهاد «کوروش کمپانی» برای تبلیغ به خودش و همچنین اشاره به استاندارد تبلیغ برای چهرهها و اصطلاحاً سلبریتیها در ادامه مطلب همراه ما باشید.
چند روزی است موضوع تبلیغ سلبریتیها در ماجرای «کوروش کمپانی» که مالباختگان بسیاری را به جای گذاشته، به اوج خودش رسیده است.
و البته با عذرخواهی برخی از همین چهرهها همراه شده و برخی هم که سکوت اختیار کردهاند.
مهران رجبی بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگویی با خبرنگار تسنیم به این نکته اشاره کرد:
هر تبلیغی برای آدمهای معروف مجاز نیست برای اینکه آن محصول و کالای خاص را متقاضیان به اعتمادی که نسبت به آدمهای معروف (چهرهها یا سلبریتیها) دارند خریداری میکنند.
کسی که هزینه تبلیغ را پرداخت میکند در واقع هزینه آبروی آن مبلّغ را میپردازد.
البته تا جایی که من شناخت دارم و میدانم اگر این چهرهها بدانند آن شخصِ سفارشدهنده تبلیغ، کلاهبردار باشد ورود نخواهند کرد. لذا آدمهای معروف که در جایگاه مبلّغ قرار میگیرند که تأثیرگذارند به گمانم بایستی جوانب امر را بسنجند و از صحت و سقمِ اتفاق، اطلاع پیدا کنند.
وی خاطرنشان کرد:
اگر ندانسته وارد این عرصه میشوند بحث دیگری است و اگر دانسته که حتماً کاری عبث و بیهوده کردهاند؛
چرا که عدهای به واسطه اعتبار آنها به این اسپانسرها و صاحبانِ سرمایه مراجعه میکنند.
به همین خاطر است که اعتقاد دارم هر تبلیغی را هرکس نباید انجام دهد.
سال گذشته به من راجع به فروش واحدهای مسکونی، پیشنهاد تبلیغ شد؛
در قدم اول به سراغ صحت و سقمِ آن رفتم و مدارک آن را از شهرداری و مراکز مرتبط درخواست کردم.
با این حال، علیرغم دریافت هزینه تبلیغ، یک واحد هم از همان واحدهای مسکونی پیش خرید کردم همچون بقیه سرمایهگذاری کرده باشم.
اگر همه مورد کلاهبرداری قرار بگیرند من هم به عنوان مبلّغ مالباخته میشدم.
لذا هر کاری را نباید انجام داد یا باید جوانب امر را سنجید.
وی افزود:
امروز حرف از «کوروش کمپانی» است که به من هم گفته شد اما چون میدانم ذات این کارها گرفتاری است سراغ آن نمیروم.
دیگرانی هم که تبلیغ نمیپذیرند این مسائل را میدانند.
مگر میشود در سایت خودِ «اپل» ۴۰ میلیون خرید و فروش میشود و در این کمپانی ۲۰ میلیون به فروش میرسد؛
این یعنی کلاهبرداری آشکار! همچون شرکت هرمیها که آخریها ضرر میکنند و اولیها سود، اینجا هم چنین شد.
بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون تأکید کرد:
پیشنهادهای بسیاری به ما هم میشود اما جزئیات را ندانم کاری را انجام نمیدهم.
این اتفاقات برای برخی از همکارانمان میافتد چون با آگاهی کامل به سراغِ چنین اتفاقاتی نمیروند.
یک زمانی با یک سازمان، نهاد و کارخانهای مواجهیم که از یک سلسله مراتب و چارچوب و قواعد خاصی برخوردار است مبلّغ در مقابل هر اتفاقی که پیش میآید پاسخگو نیست و زمانی هم با چنین مواردی روبرو میشویم.
ایکاش هر تبلیغی را آدمهای معروف نپذیرند مگر اینکه از صحت و سقم آن آگاهی پیدا کنند.
این روزها انتقادهای فراوانی به چهرهها میشود، چون از ما که اصطلاحاً معروفهای جامعهایم انتظار دیگری میرود.
مثلاً ما را فرهیختهتر میدانند انتظار نیست که هرکاری را انجام دهیم.
شاید کمترین کار معذرتخواهی باشد اما این نکته را هم میدانم همکارانمان در اینگونه موارد مورد اغوای این دستاندرکاران قرار میگیرند و واقعاً بدانند پشتِ پرده این نوع تبلیغات، کلاهبرداری است حتماً در آن حضور نخواهند داشت.
گردآوری: نیمکت خبر
سومین روز چهلمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن ایران از صبح روز یکشنبه ۲۹ بهمنماه با ادامه رقابتها در بخش بانوان آغاز شد و تا ساعت ۲۱ ادامه داشت. در این روز شاهد تلاوت قاریان افتخاری و متسابقان در رشتههای قرائت تحقیق، قرائت ترتیل و حفظ کل قرآن کریم در دو بخش بانوان و آقایان بودیم. البته در سومین روز مسابقات بینالمللی قرآن با توجه به اینکه هیچ شرکتکننده ایرانی در بخش آقایان اجرا نداشت.
مسابقات بخش بانوان از صبح تا ظهر ادامه داشت. در این بخش ۱۱ شرکتکننده شامل چهار شرکتکننده در بخش دانش آموزی و هفت متسابق در بخش بزرگسالان به رقابت با یکدیگر پرداختند. در این روز تنها شرکت کننده ایرانی که رقابت خود را برگزار کرد، عادله شیخی، شرکت کننده رشته قرائت ترتیل بود.
فعالیت و تخصص اصلی عادله شیخی رشته قرائت تحقیق است، اما با توجه به اینکه رشته قرائت تحقیق جایی در مسابقات بینالمللی بانوان ندارد، او همچون بسیاری دیگر از بانوان قاری ناگزیر به حضور در رشته ترتیل شده است.
نوبت بعدازظهر مسابقات سراسری قرآن که اختصاص به رقابت آقایان دارد، روز یکشنبه از ساعت ۱۶ آغاز شد و طی آن ۱۰ قاری، مرتل و حافظ کل قرآن کریم در دو گروه دانش آموزی و بزرگسالان رقابت خود را برگزار کردند. با توجه به اینکه در این بخش هیچ نمایندهای از ایران در جدول اجراها حضور نداشت، مقداری از هیجان تلاوتها در این روز کاسته شد و هیجان اصلی در اتفاقات حاشیه این رویداد بینالمللی بود.
یکی از نکات مثبت مسابقات امسال اجرای عباس سلیمی، پیشکسوت قرآنی کشورمان است، او در خلال اجرای خود به آیات و روایاتی متعددی نیز اشاره میکند که گاه برای حاضران در سالن نیز جالب است. استاد سلیمی روز گذشته در زمان اجرای نماینده کشور اتیوپی به داستان بلال حبشی و نیز روایتی از پیامبر اکرم (ص) در مورد بهترین تلاوت اشاره کرد.
در روز سوم مسابقات تلاوتهای ماندگاری از سوی قاریان افتخاری این روز ثبت شد، سیدمحمد حسینیپور (در ابتدا اعلام شده بود مهدی تقیپور قاری ابتدایی مسابقات است)، سعید پرویزی و قاسم مقدمی در این روز تلاوتهای زیبایی انجام دادند، اما تلاوت قاسم مقدمی یکی از معدود تلاوتهایی بود که از ابتدای مسابقات تا کنون توانسته است بیشترین همراهی مستمعان را داشته باشد.
شعرخوانی مجید تال، شاعر آیینی کشور بخش دیگری از برنامههای روز سوم مسابقات بود، این شاعر آیینی به خوانش اشعاری در وصف امام علی (ع) امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) پرداخت که مورد توجه مستمعان حاضر در سالن قرار گرفت و فضایی احساسی را ایجاد کرد.
در حاشیه چهلمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن ایران و همچون سالهای گذشته نمایشگاهی برپا شده است که البته به نظر میرسد وسعت بیشتری نسبت به نمایشگاههای قبل داشته باشد.
برگزارکنندگان مسابقات تلاش کردهاند در این نمایشگاه خدماتی که عمده آن مربوط به فعالیتهای سازمان اوقاف و امور خیریه است را به بازدیدکنندگان و افرادی که برای استماع کلام وحی به سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی میآیند، ارائه کنند.
در این نمایشگاه غرفههایی همچون پاسخ به سؤالات شرعی بانوان و آقایان، مشاور خانواده و تربیت فرزند، پاسخ به شبهات دینی و قرآنی، مرکز طبع و نشر، شهدای قرآنی، دارالکتابه، خوشنویسی آیات منتخب، شبکه شاد، انتشارات اسوه، قرآن بخوانید جایزه بگیرید، انقلاب قرآنی، رهبر قرآنی، عرضه محصولات حجاب و عفاف، صنایع دستی قرآنی، مرکز ترجمان وحی، بنیاد فرهنگی البرز، دانشگاه علوم معارف قرآن کریم، استعدادیابی مجریگری قرآنی، حفظ موضوعی قرآن کریم، مرکز درسهایی از قرآن و … دایر شده است.
امسال کمیته فنی چهلمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم ایران اقدام به راهاندازی میزِ راهنمایی از متسابقان در سالن اصلی مسابقات کرده است.در این میز که در سمت راست سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی و در ردیف انتهایی قرار گرفته است، سیدعباس انجام و معتز آقایی، دو نفر از اساتید شناخته شده کشورمان به ارائه راهنماییها به شرکتکنندگان در رشتههای قرائت تحقیق، قرائت ترتیل و حفظ کل قرآن کریم میپردازند.
هر شرکتکننده بعد از اجرای تلاوت خود به این اساتید مراجعه کرده و نکاتی در مورد نقاط ضعف و قوت تلاوت خود دریافت خواهد کرد. به نظر میرسد اختصاص این میز برای راهنمایی متسابقان در هیچ رقابت قرآنی دیگری در سطح دنیا مرسوم نیست و تنها ایران است که چنین اقدامی را برنامهریزی کرده است. اقدامی که به نظر میرسد بخشی از اهداف برنامهریزی آن، ارتقای سطح شرکتکنندگان و نیز اقناع آنها از نمرهای که گروه داوری در نظر گرفته است، باشد.
چهلمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم ایران از بیست و ششم بهمنماه با برگزاری مراسم افتتاحیه آغاز شده و روز دوم اسفندماه با برپایی مراسم اختتامیه به کار خود پایان میدهد.
گفتنی است مسابقات بینالمللی قرآن جمهوری اسلامی ایران در بخش آقایان و پسران در رشتههای قرائت تحقیق، قرائت ترتیل و حفظ کل طی ۲۷ بهمن تا ۱ اسفندماه، بعد از ظهرها از ساعت ۱۵ تا ۲۱ و در بخش بانوان و دختران در رشتههای قرائت ترتیل و حفظ کل قرآن طی ۲۸ تا ۳۰ بهمن صبحها ساعت ۹ تا ۱۲ برگزار میشود.
ادامه مطلب از راهاندازی میزِ راهنمایی تا نمایشگاهی برای بازدید کنندگان
رنگهای ترند استایل ۱۴۰۳: رنگهای ترند استایل ۱۴۰۳ بر خلاف سالهای گذشته فقط چند رنگ ساده نیستند و همین موضوع همه را غافلگیر کرده است. در سال جدید به جای تک رنگ، ترکیب رنگها هستند که ترند شدهاند و استایل شما را میسازند. با استفاده از این ترکیب رنگها ست کردن استایل سادهتر است و میتوانید با خیال آسوده برای انتخاب اکسسوری وقت بگذارید. در این مطلب از دنیای مد قرار است با ۵ ترکیب رنگ ترند سال ۱۴۰۳ آشنا شوید.
بیشتر بخوانید: تیپ عید امسال: با این نکات ساده میان همه می درخشی!
اولین ترکیب رنگ از رنگ های عید ۱۴۰۳، ترکیب قهوهای و آبی است. برعکس اعتقاد استایلیستهای وفادار به قوانین پایهی مد و فشن که ترکیب رنگهای قهوهای و آبی نفتی را مناسب نمیدانند، اینطور به نظر میرسد که یکی از شیکترین ترکیب رنگ های ترند استایل ۱۴۰۳ همین ترکیب است. شما میتوانید کیف و کفش جیر شکلاتی را با یک دست لباس آبی نفتی استفاده کنید و برای تکمیل کار، یک کمربند قهوهای هم به کمر ببندید.
رنگهای ترند استایل ۱۴۰۳، ترکیب دو رنگ قهوهای و طوسی یک استایل خنثی با احساس گرمای طبیعت را برای شما میسازد. این استایل نه آنقدر جلب توجه کننده است که همهی نگاهها را به سمت شما جلب کند نه آنقدر خنثی است که اصلا به چشم نیایید. برعکس، از شما یک شخصیت آرام، منظم و قابل اعتماد میسازد.
حالا که از طوسی، پایهی ثابت پالت رنگ استایل عید نوروز، صحبت کردیم بد نیست که آن را با سبز هم ترکیب کنیم. رنگ سبز سرشار از سرزندگی و شادابی است و در ترکیب با رنگ سرد سایهها میتواند تعادل چشمنوازی ایجاد کند. اگر از علاقمندان به پالتهای رنگی سرد هستید این ترکیب رنگ را به شدت به شما توصیه میکنیم.
رنگهای ترند استایل ۱۴۰۳، قرمز همیشه رنگ محبوب و ترند در فصلهایی است که نور خورشید در تمام طول روز میتابد و در لیست رنگ های استایل ۱۴۰۳ دیده میشود. رنگ کلاسیکی که همیشه با قرمز ترکیب میکنند مشکی است اما در سال جدید طوسی جای مشکی را گرفته تا بدون کم کردن جذابیت چنین همنشینی پرهیجانی، ترکیب رنگ ملایمتر و بهاریتری ایجاد کند.
رنگهای ترند استایل ۱۴۰۳، باز هم یک ترکیب از رنگهای خنثی و گرم داریم که باعث میشود استایل متعادلی داشته باشید. بهار فصل بارانهای سبک و سرمای ملایمی است که به آرامی زیر پوست میخزد. پس پوشیدن یک کت خاکی رنگ میتواند مناسب باشد. حالا اگر این کت با اکسسوریهای قرمز یا یک بلوز زرشکی استفاده شود به راحتی استایل شما را به یک استایل ترند و عالی تبدیل میکند.
بیشتر بخوانید: ست رنگ برای لباس عید: تیپ عید چه رنگی شیک تره؟
با بیوگرافی سارینا فرهادی بازیگر و دختر اصغر فرهادی کارگردان ایرانی که فعالیت بازیگری را در سن خردسالی آغاز کرده است در ادامه مطلب همراه ما باشید.
سارینا فرهادی زاده ی ۷ اردیبهشت ۱۳۷۷ در اصفهان می باشد.
این چهره یکی از بازیگران جوان ایرانی است که در خانواده ای هنری بزرگ شد.
مادر سارینا فرهادی، پریسا بخت آور نام دارد که یکی از کارگردانان برجسته ی ایرانی به شمار می آید.
پدر او نیز، اصغر فرهادی، در زمینه ی تهیه کنندگی، کارگردانی و فیلم نامه نویسی فعالیت دارد.
اصغر فرهادی متولد ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۱ در خمینی شهر اصفهان است.
وی فعالیت سینمایی خود را در خردسالی آغاز کرده است و تاکنون موفق به دریافت نشان های متعددی از افتخار هنر و ادبیات شده است.
به طور مثال در ۲۷ فوریه ۲۰۱۴، وزیر فرهنگ پاریس، به نام اورلی فیلیپیتی نشان افتخار هنر و ادبیات فرانسه را به او اهدا کرد.
از سری کار های برجسته ی اصغر فرهادی در زمینه ی هنر کارگردانی می توان به درباره ی الی در سال ۱۳۸۷، جدایی نادر از سیمین در سال ۱۳۸۹، فروشنده در سال ۱۳۹۴ و همه می دانند در سال ۱۳۹۷ اشاره کرد.
سارینا فرهادی در سال ۱۳۸۱ با ایفای نقش در مجموعه ی تلویزیونی پشت کنکوری ها در نقش دختر رامین وارد قاب صدا و سیمای ایران شد.
این مجموعه ی طنز تلویزیونی به کارگردانی پریسا بخت آور (مادر سارینا) در ۳۵ قسمت به تولید رسید.
سارینا فرهادی به موجب ایفای نقش در مجموعه ی پشت کنکوری ها با بازیگران برجسته ای نظیر سیما گرجستانی، علی صادقی، محمد رضا نوروز، مرحوم سیروس گرجستانی، مریم امیر جلالی، برزو ارجمند و… همکاری کرد.
اولین تجربه ی حضور در سینمای سارینا فرهادی در فیلم چهارشنبه سوری رقم خورد.
این فیلم در سال ۱۳۸۴ به کارگردانی اصغر فرهادی منتشر شد. سارینا در این فیلم جذاب و دیدنی نقش دختر پانته آ بهرام را ایفا می کند.
سارینا فرهادی حدود دو سال پس از حضور در فیلم چهارشنبه سوری یعنی در سال ۱۳۸۶، در فیلم “دایره زنگی” به کارگردانی پریسا بخت آور در نقش دختر نگار فروزنده و مهران مدیری به ایفای نقش پرداخت.
یکی از فیلم های برجسته ای که سارینا فرهادی در آن به ایفای نقش پرداخته است، فیلم جدایی نادر از سیمین است.
این فیلم در سال ۱۳۸۹ به کارگردانی اصغر فرهادی ساخته شد.
سارینا فرهادی در فیلم جدایی نادر از سیمین در نقش ترمه، دختر نادر و سیمین، هنر نمایی می کند.
این چهره به موجب ایفای نقش در فیلم سینمایی جدایی نادر از سیمین، کاندید بهترین بازیگر نقش مکمل زن از بیست و نهمین جشنواره ی فیلم فجر شد.
علاوه بر این، از سوی جشنواره ی برلین در سال ۲۰۱۱، برنده ی خرس نقره ای در خصوص بهترین بازیگر زن مشترک با ساره بیات و لیلا حاتمی برای فیلم جدایی نادر از سیمین شد.
سارینا فرهادی، در سال ۱۳۹۹ در فیلم سینمایی “قهرمان ” در نقش نازنین هنر نمایی کرد.
این فیلم به کارگردانی اصغر فرهادی و به تهیه کنندگی الکساندر ماله – گی تولید شده است.
سارینا فرهادی در فیلم قهرمان با بازیگران مشهوری نظر امیر جدیدی، فرشته صدرایی و محسن تنابنده همکاری می کند.
محتوای فیلم در خصوص شخصیتی به نام رحیم است که به موجب بدهکاری های فراوان همواره در زندان به سر می برد.
رحیم در طول دو روز مرخصی تلاش می کند تا از شاکی پرونده، با پرداخت مبلغی از بدهی رضایت بگیرد.
همسر رحیم یک کیف با چند سکه ی پیدا شده را به رحیم می دهد تا با فروش آن ها بدهی خود را با مزدور شاکی تسویه حساب کند.
رحیم متوجه ارزش کم سکه ها می شود و با انتشار اعلامیه ای در سطح شهر، خواستار یافتن صاحب کیف طلا می شود.
این حرکت رحیم توجه رسانه های ملی و مجازی را به خود جلب می کند.
با شهرت یافتن رحیم در سطح رسانه ها، او تلاش می کند تا خود را آدم خدا دوست و خوبی جلوه دهد تا بتواند پول بدهی اش را جمع آوری کند.
فیلم “قهرمان” در ۱۳ جولای ۲۰۲۱ در جشنواره ی فیلم کن در فرانسه به نمایش در آمد.
این فیلم به طور مشترک با فیلم کوپه ی شماره ی ۶ به کارگردانی یوهو کاسمانن موفق به کسب جایزه ی ارزشمند هیئت داوران از سوی جشنواره ی کن شد.
در جشنواره ی هفتاد و چهارم، سارینا فرهادی به همراه اصغر فرهادی و امیر جدیدی بر روی فرش قرمز سالن بزرگ لومیر حضور پیدا کردند.
متأسفانه اطلاعات دقیقی از وضعیت ازدواج سارینا فرهادی در دسترس نیست. اما شواهد حاکی از وضعیت مجرد او دارند.
گردآوری: نیمکت خبر
ادامه مطلب بیوگرافی سارینا فرهادی بازیگر و دختر اصغر فرهادی کارگردان ایرانی
سرهنگ خسرو خطیب قوامی، منتقد در بررسی و نقد کتاب «پروندهای درباره هواپیماربایی» تالیف سرهنگ رضا جهانفر در سرای کتاب برگزار شد، گفت: مولف کتاب در انتخاب موضوع، شجاعت به خرج داده و موضوع بحثبرانگیزی را برای پژوهش انتخاب کرده است.
وی افزود: دشمنان به هر نحوی سعی دارند به انقلاب اسلامی صدمه وارد کنند و هواپیماربایی نیز یکی از راههای آسیب زدن آنها به ماست. چنانکه ما در هشت سال دفاع مقدس نیز با این مساله مواجه بودیم و زمانی که نیاز داشتیم امنیت آسمان را برقرار کنیم در پدافند هوایی به دشواری میشد این امنیت را برقرار کرد، چون تا بروز چنین مسائلی مواجه شدن با قوانین بینالمللی در هواپیماربایی برای نیروهای ما مشکل بود. این موضوع را نمیتوان کتمان کرد که نمیدانستیم چگونه باید با آن برخورد کنیم؟ چون دستورالعملها و آییننامهها در داخل مشخص بود، اما در بعد بینالمللی رویکرد ما نامشخص.
خطیب قوامی ادامه داد: نخستین هواپیماربایی، فرار بنیصدر بود که ما را با چالش بزرگی مواجه کرد. نمیدانستیم چهکار کنیم؟ هواپیما را بزنیم؟ برخورد ما به چه صورت باشد؟ این موضوع تجربه خوبی برای ما بود و ما در این مسئله تمام آنچه باید را طبق آئیننامهها و دستورالعملهای داخلی انجام دادیم، اما با این حال نمیدانستیم ابعاد بینالمللی موضوع چگونه است و آیا باید هواپیما را بزنیم یا خیر؟ هر چند آن موقع نمیدانستیم داخل هواپیما چه کسی است و بعداً متوجه مسافر آن شدیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که درباره پروندههای هواپیماربایی پژوهشهای چندانی کار نشده است، گفت: ما هنوز نیاز داریم که در بحث جهاد تبیین به موضوعات ذیل کلان موضوع جنگ بپردازیم و بخش مهمی از این موضوعات هنوز پنهان مانده است. یکی از دلایل پنهان ماندن موضوعات طبقهبندی محرمانگی آن است که باید از این حالت دربیاید و بخشی هم به علاقه پژوهشگران باز میگردد به نحوی که اکنون برخی حوزهها را کمتر پژوهشگری به سراغش رفته است. موضوع کتاب «پروندهای برای هواپیماربایی» هنوز هم جای کار دارد. امیدورام در چاپهای بعدی به این موضوع با نگاه جامعتری پرداخته شود و اسنادی که در موزه پدافند هوایی وجود دارد در کتاب منعکس شود.
دست نیرو هوایی در هواپیماربایی بسته است
سرهنگ احمد کیا نیز در این نشست گفت: موضوع هواپیماربایی در سه مقطع قابل بحث است؛ قبل از جنگ، در زمان جنگ و بعد از آن. در زمان جنگ من شاهد و ناظر هواپیماربایی زیادی بودم، نخستین موردی که با آن برخورد کردم، فرار بنیصدر بود که دو هواپیمای شکاری به تعقیب آن پرداختند، اما در عمل مانده بودیم که هواپیما را بزنیم یا نه؟
وی افزود: هواپیما از سمت تبریز به مرز شمالی کشور پرواز کرد و از طریق مرز بازرگان به ترکیه رفت. در مواجه با این نوع اتفاقات دست ما در اقدام بسته است. هر چند شبکه منسجم فرماندهی و کنترل پدافند هوایی کارش را به خوبی انجام میدهد، اما نقطه آخر خیلی حساس است که باید با ایجاد قانون خاصی به موضوع توجه شود تا برای پژوهشگرانی که در آینده میخواهند درباره این موضوع تحقیق کنند یک ارائه طریق در میان باشد.
رمز آزادسازی خرمشهر را باید در هوا جستوجو کرد
امیرسرتیپ دوم خلبان علیرضا رودباری نیز در این نشست گفت:، چون مقدمه کتاب درباره جنگ است و در آن به هواپیمای شکاری هم پرداخته شده، نگاهم این بود که مولف قرار است به بحث هواپیماربایی در رابطه با هواپیمای شکاری بپردازد. اگر موضوع به این سمت میرفت من نقد زیادی به کتاب داشتم، به این دلیل که خلبانان ما در جنگ نقش بسیار ارزندهای در دفاع مقدس داشتند و به قاطعیت میگویم اگر مجموعه نیروی هوایی نبود، تعارف نداریم شش روزه آن رویای فتحی که عراقیها داشتند، به وقوع میپیوست و اولین جایی که صدام نگران آن بود، نیروی هوایی بود.
وی افزود: برای همین انواع دسیسهها را برای نیروی هوایی ترتیب دادند از جمله کودتای نقاب که سرنخهایی از آن در سفارت عراق پیدا شد. اولین جایی که صدام مورد حمله قرار داد هم نیروی هوایی بود و در یک حمله سراسری اغلب پادگانهای نیروی هوایی را مورد حمله قرار داد. جایی که خیلی سریع پاسخ حملات صدام را داد، باز هم نیروی هوایی بود؛ بنابراین رشادتهای نیروی هوایی بر هیچکس پوشیده نیست و با قاطعیت تمام میتوان گفت در هیچ عملیاتی در جنگ پیروزی مطلق نداشتیم مگر در عملیاتهایی که نیروی هوایی نقش بسیار ارزشمندی را ایفا کرد.
رودباری ادامه داد: رمز آزادسازی خرمشهر را هم باید در هوا جستوجو کرد. چون در آسمان امنیت ایجاد شد که نیروهای زمینی توانستند آن حماسه قهرمانانه را رقم بزنند؛ لذا وقتی از نیروی هوایی صحبت میکنیم سخن از رشادتهایی است که واقعاً گمنام است. امروز چند تن از بزرگان نیروی هوایی را میشناسیم که با قاطعیت میتوانیم بگوییم اگر آن خلبان نبود خیلی اتفاقات ناگواری برای کشورمان اتفاق میافتاد؛ بنابراین وقتی یک نفر با شرایط خاص خودش هواپیمای شکاری را به کشور دیگری به ویژه به خاک دشمن ببرد اثر وحشتناکی از نظر روحی و روانی توی بخشهای مختلف نظامی میگذارد. خوشبختانه به دلیل آن عِرق ایرانی که داریم این عدد خیلی پایینی نسبت به رشادتهای تیزپروازان نیرو هوایی است.
وی درباره مسئله هواپیما ربایی نیز اشاره کرد:، اما داستان هواپیماربایی برای من که از جمله نیروهای هوانوردی هستم جالب بود، هر چند نقاط مبهمی برایم داشت، اما در بخش فرار بنیصدر برای همه ما جاذبه داشت تا با خواندن آن دریابیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده است؟ اما این بخش سراسر ابهامآمیز است. هر چند موضوع را هر کس از دریچه دید خودش روایت کرده که در آن موقع منصبی داشته است. ضمن اینکه مولف کتاب درصدد تحلیل وقایع و حقایق برنیامده و فقط یکسری مطالب را روایت کرده است. روی هم رفته کتاب ارزشمندی است، اما اگر دو سه نکته در آن رفع شود، از ابهامات آن کاسته میشود.
وی افزود: در مقدمه کتاب بیشتر جنگ را مطرح کرده است و مخاطب را دچار این برداشت میکند که هواپیماربایی بر اثر جنگ است، اما وقتی متن کتاب را میخوانید متوجه میشوید که ارتباطی با جنگ ندارد. ضمن اینکه یکسری اتفاقات از کشورهای دیگر مثل فرانسه و کویت در کتاب مطرح شده است که این اتفاقات و ارتباط ما با آنها با جنگ ربط دارد. در اینجا باز هم نیاز به تحلیل موضوع است که مولف فقط به روایت یکسری اتفاقات بسنده کرده است.
پروندهای درباره هواپیماربایی، کتاب جامعی است
رضا جهانفر، مولف و پژوهشگر جنگ نیز در این نشست گفت: این کتاب پژوهشی تاریخی درباره هواپیماربایی در ایران با رویکرد جامعهشناسی جنگ در پنج فصل است که سال گذشته در انتشارات سرو منتشر شد. فصل نخست به هواپیما ربایی براساس مبانی تاریخی و جامعهشناسی میپردازد. کتاب در واقع یک پژوهش میانرشتهای است در سه حوزه تاریخ، روابط بینالملل و حقوق که پدیده هواپیماربایی را که در کشور ما قبل از انقلاب و بعد از انقلاب با آن درگیر بوده است و به جرئت میتوانم بگویم که در بحث هواپیماربایی، ایران یکی از قربانیان تروریسم هوایی است و کمتر در کتابها به این موضوع پرداخته شده است.
وی افزود: آنطور که کارشناسان نوشتند کتاب جامعی درباره هواپیماربایی در ایران است. متاسفانه پیش از این کتاب درباره این موضوع منتشر نشده است و در نظام مسائل بینالمللی نیاز بود به این مسئله پرداخته شود، ولی کمتر به آن توجه شده بود.
منبع: خانه کتاب و ادبیات ایران
بی بدن مصداقی است بر آن دسته از فیلمهایی که مجذوب ایده میشوند و در فرایند تعجیل برای رسیدن به نسخه نهایی فیلمنامه و فیلم، از کیفیتهای داستانپردازی و اجرا و کارگردانی نسبتا غافل میمانند و تمام پتانسیلهایشان آزاد نمیشود. سالهاست که ضعف در مرحله فیلمنامهنویسی گریبان سینمای ما را گرفته و سالهاست که این قلم و بسیاری دیگر از صاحبنظران این مسئله را چشم اسفندیار تولیدات تصویری ایران میدانند.
فیلم بی بدن؛ معرفی، نقد، حاشیه و عکسها
در این مسیر برخی از فیلمنامهنویسان برای نزدیک شدن به ایدههایی جذاب و پرکشش از یکسو و سراغ گرفتن از مسائل قابل لمس برای مخاطب سینما، سراغ نگارش فیلمنامه بر اساس رخدادها و پروندههای قضایی واقعی رفتهاند. این مسئله به خودی خود بسیار نیکوست. چرا که بخش بزرگی از تولیدات سینمایی موفق در جهان هم بر مبنای اقتباس از یک کتاب یا برداشتی از یک پرونده یا رخداد واقعی تولید میشوند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که تمام قصههای دنیا در ذهن یکی دو نویسنده نیست و باید چشم باز کرد و از قصهها و رخدادهای پرکششی که هر روز کنارمان رخ میدهد بهره ببریم.
در واقع لازم نیست همواره چرخ را از نو اختراع کنیم. کاظم دانشی یکی از استعدادهای نوظهور در سینمای ایران است که با نگارش و ساخت فیلمنامه «علفزار» سری در سرها درآورد. حالا و در جشنواره چهل و دوم فجر، دانشی نویسنده فیلمنامه یکی از پرسروصداترین فیلمهای جشنواره است. «بی بدن» علیرغم تکذیب خود نویسنده، بر اساس یک پرونده واقعی قضایی به نگارش درآمده است. پرونده قتل یک دختر توسط دوست پسرش و از بین بردن جسد او. جسدی که هیچ وقت پیدا نشد، حکمی که تمام شواهد برای قاتل بودن پسر را تایید میکرد به جز جسدی که ثابتکننده نهایی این قتل باشد و اعدامی که پس از سالها کش و قوس سرانجام رخ داد.
فیلمنامه بیبدن اما تصمیم گرفته تمام این رگهها را یکجا در متن بگنجاند. نتیجه چه شده است؟ فیلمنامهای که به وضوح نیمه تمام است و اگر حوصلهای بیشتری صرف نگارش آن میشد، حتما بسیار منسجمتر و کم زایدهتر و هدفمندتر از آب در میآمد. پس بیبدن فیلم قابل توجهی است چون به سوژه جالب توجهی پرداخته است، اما برای تبدیل به فیلم خوبی شدن، موانعی پیش رو دارد
فیلم به وضوح مسئله اعدام کردن یا نکردن قاتل، قصاص کردن یا نکردن، بخشیدن یا نبخشیدن محکوم به اعدام و دشواریهای صدور حکم قطعی در مورد قتل و البته شیوه مواجهه خانواده و بستگان محکوم به قتل و مقتول را هدف گرفته است. طبیعتا این چیدمان به خودی خود پرکشش است و پر تنش. اما سوال اینجاست که آیا نگارش یک فیلمنامه بر اساس یک رخداد واقعی، نویسنده را از پرداختن به ساختار و جزییات در نگارش فیلمنامه بینیاز میکند؟ ارزش افزودهای که نگارش فیلمنامه برای رخداد واقعی به همراه دارد چیست؟ آیا نباید که فیلمنامه هسته اصلی داستان واقعی را شناسایی کند و آن را به شکلی واضح و منسجم پرداخت کند و به روایت آن بپردازد؟ سوال اینجاست. یک قتل رخ داده و یک جسد مفقود شده و یک پسر نوجوان به قتل محکوم شده است.
حال کشمکش این است که او قاتل هست یا نیست و او با عفو روبرو میشود یا نمیشود؟ پس در این بین ماجرای اثبات قاتل بودن یا نبودن و یا در نهایت مورد عفو قرار گرفتن یا نگرفتن هسته اصلی قصه است. از سوی دیگر پرداختن به خانوادههای قاتل و مقتول میتواند یک رگه داستانی دیگر باشد. یعنی پرداختن به شیوه زیست و تربیت آنها که در نهایت منجر به رشد پسر و دختری شده که حالا یکیشان قاتل است و دیگری مقتول. از سوی دیگر رگه اعتراض به صدور حکم اعدام و زیر سوال بردن اصل تشخیص قطعی برای قصاص کردن یا نکردن یک متهم به قتل رگه دیگری از داستان را شکل میدهد.
فیلمنامه بیبدن اما تصمیم گرفته تمام این رگهها را یکجا در متن بگنجاند. نتیجه چه شده است؟ فیلمنامهای که به وضوح نیمه تمام است و اگر حوصلهای بیشتری صرف نگارش آن میشد، حتما بسیار منسجمتر و کم زایدهتر و هدفمندتر از آب در میآمد. پس بیبدن فیلم قابل توجهی است چون به سوژه جالب توجهی پرداخته است، اما برای تبدیل به فیلم خوبی شدن، موانعی پیش رو دارد.
از سوی دیگر انتخاب بازیگران در فیلم تاثیر زیادی در چند پاره شدن آن داشته است. از یکسو الناز شاکردوست تلاش کرده تا یکی از بازیهای قوام یافتهاش را تحویل مخاطب بدهد و از سوی دیگر اشتباه مطلق در انتخاب سروش صحت به عنوان پدر دختر متوفی، فیلم را با صورت به زمین کوبیده است. گویی باید پذیرفت که صحت کارگردان و نویسندهای بسیار جذاب و دلنشین است و بازیگری بسیار بد و نچسب. از سوی دیگر چفت و بست بازی گلاره عباسی و پژمان جمشیدی درست از آب در نیامده جهان این پدر و مادر نخراشیده از آب درآمده است. در این بین مینا وحید، نقشی را بازی کرده که به لحاظ لحن و نگاه و زبان بدن همخوانی ذاتی خوبی با خودش دارد. برجستهترین بازی فیلم اجرای نوید پورفرج در نقش بازپرس است که از مجموع بازیهای فیلم درخشانتر است.
اما در این بین نکته اصلی کجاست؟ تدوین، تدوین و تدوین. فیلم صحنهها و پلانهای شلخته و اضافه بسیاری دارد که با یک تدوین سختگیرانه و منسجم سر حوصله و فرصت و حذف دقایقی از فیلم، میتوان امیدوار بود که انسجام بیشتری در روایت و حتی حسی که از بازی بازیگران منتقل میشود، نصیب مخاطب گردد. بیبدن را باید کنار سایر آثاری قرار داد که به هر قیمت که شده تلاش کردند به جشنواره برسند و از تدوینهای نیمبند و عجولانهشان (در کنار عجله در نگارش فیلمنامه، کارگردانی، بازی و…) هم ضربه خوردند. بیبدن در ساختار و شکلدهی به بدنه خودش، دچار پراکندگی و سردرگمی نسبی است و به بدنی پراکنده بدل شده است که بازنگری در تدوین آن میتواند این پراکندگی را بکاهد.
اما نکته جالب توجه آن است که بزرگترین خدمت به بیبدن از سوی جشنواره رقم خورد. در واقع بیرون نگه داشتن فیلم از بخش مسابقه اصلی جشنواره و حواشی خبری و رسنهای اطراف این مسئله، به برگ برندهای برای فیلم بیبدن تبدیل شد تا نگاهها را به سوی خودش جلب کند و این ویژگی حتما در موعد اکران به کمک فیلم خواهد آمد. بیبدن پاس گل هیات انتخاب جشنواره را به خوبی قدردان بود و گل برتریاش را به ثمر رساند.