نظر شاردن و کرزن در مورد جمعیت ایران
- 1,919 بازدید
- 4 مارس 2012
- ایران باستان
نظر شاردن و کرزن در مورد جمعیت ایران
«… شاردن قلت جمعیت را در اثر چهار علت فرعى مىداند که عبارتند از فسق و فجور غیر طبیعى، افراط در زندگى تجملى، ازدواج در سن جوانى، مهاجرت دائمى به هند. ملکم در اوایل قرن حاضر جمعیت ایران را در حدود ۶ میلیون تخمینزده و موانع ازدیاد جمعیت را تقریبا همانهایى مىداند که شاردن ذکر نموده … کرزن مىنویسد: دکتر پولاک «۲» در گزارش خود، درباره ایران در ۱۸۷۳، علل عمده انحطاط جمعیت را عوامل زیر مىداند: ۱) وضع نامساعد زنان، که شامل سهولت طلاق، ازدواج در سنین جوانى، و زود پیرشدن آنان در دوره طولانى بچه شیر دادن، و کوتاه شدن دوره باردارى است. ۲) فقدان وسایل بهداشتى که نتیجه آن شیوع تلفات از امراضى مانند تیفوس، اسهال، وبا، طاعون و بخصوص آبله است. بعلت نبودن وسایل تلقیح، مرگومیر اطفال در سن دو سالگى عامل مهمى محسوب مىشود.
۳) جنگهاى نابودکننده تاتارها و مغولها و افغانها، و حملات ترکمنها به ایالات شرقى، و فروش اهالى بعنوان برده در بازارهاى خیوه و بخارا و جنگهاى داخلى و کثرت متوفیات بین سربازان که قبل از آنکه به زندگى سربازى و ساخلویى عادت کنند تعداد کثیرى از آنها از بین مىروند.
۴) مهاجرت عناصر و افراد غیر مسلمان از قبیل گبرها و مسیحیان و یهودیها به هندوستان و قفقاز و ترکیه. ۵) وقوع قحطى بعلت کمى باران و برف و شدت آن بعلت فقدان وسایل نقلیه و ارتباطات و تعصب نسبت به تجارت گندم و بدى وضع قنوات و سوء اداره مملکت.
کرزن در همان کتاب ص ۴۹۲ ادامه مىدهد و مىگوید: رالینسون در ۱۸۵۰ جمعیت ایران را ده میلیون نفر تخمینزده است ولى در ۱۸۷۳ در اثر بلیه وبا و قحطى، جمعیت به شش میلیون نفر تقلیل یافت.
نویسندگان دیگر در طى بیست سال اخیر جمعیت ایران را بین ۵ میلیون و ده میلیون ذکر کردند. در حقیقت هیچیک از این ارقام براساس منابع علمى و قابل اعتماد نیست، تاکنون در ایران سرشمارى نشده و وسیله و دستگاه لازم براى اینکار وجود نداشته است و فکر سرشمارى مورد قبول روحانیان و علماى مذهبى نیست.»
قحطى و مرض
در ۱۹۱۸ قحطى و در پس آن حصبه موجب مرگ در حدود صد هزار نفر در شهر تهران شد، درحالىکه در مازندران وبا که بیمارى محلى نیست و از ناحیه ولگا آمده بود، و همچنین حصبه عده زیادى از جمعیت را تلف کرد. در این ناحیه میزان متوفیات اطفال در حدود ۶۵ درصد تخمین زده مىشود. آبله فراوان است ولى اخیرا در اثر تلقیح واکسن رو به تقلیل مىرود. در
خمسه و آذربایجان تیفوس که یک نوع تب مسرى است که بوسیله شپش انتقال مىیابد، وجود دارد. یک نوع تب دیگر بوسیله شپش میانه یا غریبگز منتقل مىشود.
امراض دیگر از قبیل اسهال و اسهال خونى و سل و امراض چشم فراوان است.
گفته شده است که قریب ۸۰ درصد مردم مبتلا به سوزاک و سفلیس مىباشند ..
تاریخ اجتماعى ایران ج۳ ۷ نظر شاردن و کرزن در مورد جمعیت ایران ….. ص : ۷