is_tag

دوستی الاغ و شتر | رفاقت با نادان و ابله سرانجامش هلاکت است!

دوستی الاغ و شتر: علی‌اکبر دهخدا ادیب، لغت‌شناس، سیاستمدار و شاعر  بود. او مؤلف و بنیان‌گذار لغت‌نامه دهخدا نیز بوده‌است. دهخدا از درخشان‌ترین چهره‌های فرهنگ و ادب فارسی معاصر است. حکایت امروز داستانی از کتاب امثال و حکم این نویسنده بزرگ. در حکایت دوستی خر و شتر نکات زیبایی به هر یک از ما گوشزد می شود که با توجه به آن می توان در زندگی موفق‌تر بود. با چشمک همراه باشید.

حکایت دوستی الاغ و شتر

روزی روزگاری در بیرون یک آبادی تقریباً خالی از سکنه و دور ز چشم آدمیان، در بیشه ای الاغ  و شتری ازادانه زندگی می کردند. آنها هر روز بر روی چمنزار در حال گشت و گزار بودند و شب ها در کنار صخره ای سقف دار گذران زندگی می کردند.

نیمه شبی که بسیار مشغول چریدن و پیدا کردن علف های سبزتر بودند، به نزدیکی ابادی رسیدند. شتر لافاصله متوجه خطر شد. رو به الاغ کرد و گفت:

-رفیق من و تو خیلی اشتباه کردیم. آنقدر مشغول چریدن و یافتن علف شدیم، که فراموش کردیم که به نزدیک آبادی و آدمیان رسیدیم. لذا ای خر خواهش می کنم که سکوت اختیار کن تا از معرکه دور شویم. مبادا انسانها به حضورمان پی ببرند!

الاغ گفت : اتفاقا خودت می دانی که این ساعت، زمان عادت نعره زدن و عرعر کردن من است!

شتر التماس کرد که امشب نعره کردن را بی خیال شود. زیرا این نعره کردن می تواند توجه آدمها را به سوی آنها جلب کند و سبب گرفتاری آنها شود.

اما الاغ گوشش بدهکار نبود و گفت:

– من عادت دارم که در همین ساعت عرعر کنم. تو خود بهتر می دانی که ترک عادت موجب مرض است و هلاکت جان.

اما الاغ در این لحظه بی محابا شروع به نعره زدن های پیاپی کرد. از قضا کاروانی که در آن موقع از آن آبادی می گذشت، متوجه حضور الاغ شدند. به سوی صدا حرکت کردند و شتر و الاغی چاق و چابک یافتند.آدمیان هر دو را گرفته و در صف چارپایان بارکش گذاشتند.

الاغ و شتر در صف کاروان تجاری

صبح روز بعد در مسیر راه کاروان، به رودخانه عمیقی رسیدند. عبور از آن برای الاغ میسر نبود. لذا الاغ را بر روی شتر نشانیده و شتر را به سوی آب فرستادند تا از عرض رودخانه عبور کند. چون شتر به میان عمق آب رسید، شروع به پایکوبی نمود.

الاغ گفت :

-ای شتر چه می کنی؟ نکن رفیق وگرنه می افتم و غرق می شوم.

شتر گفت :

-الاغ جان، من عادت دارم در آب برقصم!! ترک عادت هم موجب مرض و هلاکت است!

الاغ بیچاره هرچه التماس کرد، اما شتر وقعی ننهاد. الاغ گفت:

– تو دیگر چه رفیقی هستی؟

شتر گفت:

-چنانکه دیشب نوبت آواز بهنگام الاغ بود!امروز زمان رقص شتر است!

شتر با حرکتی دیگر الاغ را از پشت انداخت و در آب غرق ساخت.

شتر با خود گفت :

رفاقت با الاغ نادان ، عاقبتی غیر از این نخواهد داشت. هم خود را هلاک کرد و هم مرا به بند کشید.

دوستی الاغ  و شتر

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب دوستی الاغ و شتر | رفاقت با نادان و ابله سرانجامش هلاکت است!

چه کسی بر علیه خانم معلم، جمله روی تخته را نوشته است!؟

آزمون تصویری با شناخت مجرم کلاس: در این پازل تصویری، سعی کنید تشخیص دهید که فرد خطاکار کلاس درس، کدامیک از افراد تصویر است!؟ آیا می توانید در کمتر از ۶ ثانیه او  را پیدا کنید؟  فقط افراد با ضریب هوشی و سطح بینایی بالا می توانند در عرض ۶ ثانیه فرد خطاکار کلاس درس را تشخیص دهند! با مجله خبری چشمک و آزمون تصویری با شناخت مجرم کلاس همراه باشید.

این بازی فکری یک تست هوشی سرگرم کننده است که سطح بینایی و قدرت تمرکز و دقت شما را به روشی متفاوت ارزیابی می کند. انواع مختلفی از معماهای تصویری وجود دارد که میزان قدرت تمرکز، دقت و حتی سطح بینایی شما را مشخص می کند. مهمترین جنبه در این پازل ها تجزیه و تحلیل سریع مسئله برای رسیدن به نتیجه در زمان تعیین شده است.

شاید بپسندید: حکایت نابینای ثروتمند و چوپان الکی خوشی که فکر می کرد دنیا به کامش است!

آزمون تصویری با شناخت مجرم کلاس

برای حل چنین آزمون ها و پازل هایی، باید از مهارت های شناختی و نیز تا اندازه ای استدلال و تحلیلی خود استفاده کنید. از آنجایی که این بازی های فکری با تفکر خلاق و سطح بینایی بالا حل می شوند، برای رسیدن به پاسخ باید کمی با دقت و تمرکز زیاد به آزمون تصویری با شناخت مجرم کلاس نگاه کنید.

پس تمرکز کنید، زیرا این بازی تصویری آسان نیست. طبیعتاً باید صبر و واکنش خود را به صورت شبانه روزی آزمایش کنید، بگذارید ببینیم چطور پیش می رود! برای موفقیت باید سریع باشید.

خانم معلم وارد کلاس شده است و متوجه شده که بر روی تخته جمله تو یک معلم بد هستی! نوشته شده است. خانم معلم در صدد توبیخ دانش آموزان و شناسایی فردی است که این کار را کرده است. آزمون از شما می خواهد به کمک خانم معلم رفته و فرد خاطی کلاس درس را شناسایی کنید. از شما می خواهیم که دقت کنید! مدت زمان شما همانطور که در ابتدای متن گفته شد، فقط ۶ ثانیه است! با آزمون تصویری با شناخت مجرم کلاس همراه باشید.

شاید بپسندید: با دلیل بگوئید که چه کسی تصمیم دارد از فروشگاه لباس سرقت کند!؟

آزمون تصویری با شناخت مجرم کلاس

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون تصویری با شناخت مجرم کلاس

چطور گذشت؟ آیا توانستید آزمون تصویری با شناخت مجرم کلاس را در ۶ ثانیه شکست دهید؟ ما می دانیم که شما ماهر هستید و اگر در بار اول شکست خوردید، می توانید از تلاش دوم خود استفاده کنید.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون تصویری با شناخت مجرم کلاس:اگر دقت کنیم به پاسخ آزمون دست پیدا می کردید! در دستان معلم سمت راست گچ دیده می شود. همچنین باید گفت که جمله در قسمت بالای تخته دیده می شود و بعید است دست دو دانش آموز به این قسمت تخته برسد. پس معلم سمت راستی این جمله را نوشته است.

شاید بپسندید: داستان بز حسود و الاغ پرتلاش: بار کج هیچ وقت به مقصد نمی رسد!

آزمون با شناخت مجرم کلاس

امیدوارم از پاسخ آزمون تصویری با شناخت مجرم کلاس استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

برایتان جالب خواهد بود

شاید بپسندید: اگر در یک نگاه اشتباه عکس مزرعه هویج و ترب را پیدا کنی نابغه ای!

چیستان: زنده نیستم، اما رشد می کنم، برای رشد هم به هوا احتیاج دارم!!!!

چیستان: آن چیست که اگر باشد کور است و اگر نباشد کر است!؟

حاصل عبارت ریاضی فوق چند می شود؟ | عجله نکنید، خیلی ها موفق نشدند!



دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب چه کسی بر علیه خانم معلم، جمله روی تخته را نوشته است!؟

حکایت نابینای ثروتمند و چوپان الکی خوشی که فکر می کرد دنیا به کامش است!

نابینای ثروتمند و بی خیال ترین فرد جهان:  داستان ها و حکایات آموزنده از قدیم الایام تاکنون مورد توجه ما بوده اند. در این داستان ها یک موضوع یا پدیده اجتماعی، اخلاقی، تربیتی و … مورد توجه قرار گرفته و به آن پرداخته می شد. چشمک در نظر دارد به صورت روزانه برای یادآوری روزهای قدیم و همچنین سرگرمی روزانه به برخی از این حکایات آموزنده بپردازد.

نابینای ثروتمند و بی خیال ترین فرد جهان

مردی ثروتمندی نابینا شد. دکتر به دکتر ناامیدانه به دنبال چاره درد خود بود. اما هر چه بیشتر می گشت، بیشتر ناامید می شد. پزشکان مختلف و بهترین آنها را امتحان کرد، اما همگی از علت نابینایی و درمان مرد ثروتمند عاجز ماندند. آنها تنها در پاسخ مرد می گفتند :که تاکنون چنین بیماری را ندیده و لذا درمان آن را هم نمی دانند.

مرد ثروتمند پس از قطع امید از پزشکان کشورش، شروع به سفر به سراسر جهان کرد. او به امید یافتن درمانی برای مشکل خود بود. در نهایت وی در یکی از کشورها با درویشی ملاقات کرد. او مشکل خود را با او در میان گذاشت. درویش فکری کرد و گفت:

اگر می خواهی از این مشکل خلاص شوی، باید کسی را بیابی که در زندگی مشکلی نداشته باشد و نسبت به دنیا کاملا بی خیال باشد. پس از یافتن او می توانی پیراهنش را گرفته و بر چشمان خودت بمالی. مطمئناً چشمانت نور پیدا خواهد کرد.

مرد ثروتمند توصیه های این درویش و نتایجی که قبلا برای دیگران داشت را شنیده بود، لذا از سفر دست نکشید و به دنبال فرد گشت که درویش او را توصیف کرده بود.

روزی از روزها در مسیر سفر خود به روستایی رسید. از مردم روستا شنید که چوپانی بر روی کوه زندگی می کند. او آنقدر بی خیال است که حتی یک روز هم وارد روستا نمی شود. تنهای تنها با گوسفندان خود بر بالای کوه زندگی می کند.

مرد ثروتمند بلافاصله به سوی کوه و چوپان شتافت. چنان که گفته شد، چوپان را بر کوه یافت، مشکل خود را با او در میان گذاشت. سپس ادامه داد و گفت: ای چوپان، شنیده ام تو در این دنیا هیچ مشکلی نداری، درست است؟ چوپان با صدایی آرام جواب مرد را داد و گفت: «این طور به نظر می رسد. خدا را شکر، مشکلی ندارم.» مرد نابینا از شادی‌ مات و مبهوت شد، لحظه‌ای که مدت‌ها منتظرش بود فرا رسیده بود و فرصت کمی برای بینایی چشمانش باقی نمانده بود….

مرد نابینا در ادامه سخنانش به سخنان درویش اشاره کرد و گفت: چوپان عزیز، پس لطف کن پیراهنت را در بیاور، بگذار پیراهنت را روی چشمانم بگذارم تا من هم چشمانم بینا شود. چوپان در پاسخ گفت: خوب است. اما مشکل اینجاست که من پیراهن ندارم! من آدم بی خیالی هستم، به همین خاطر هیچ وقت پیراهن نپوشیده ام! مرد نابینا مانده بود که گریه کند یا بخندد.

سخن پایانی

هیچ کس از آدمها در این دنیا بدون مشکل نیست! شاید در این مسئله همه با هم مشترک باشیم، اما تنها تفاوت میان ما آدمها در مهربانی کردن با همنوعان است. آدمهای مهربان همواره تلاش دارند که دایره مهربانی خود را به همه گسترش دهند. حتی احساسات خوب خود را برای تسری دادن با دیگران به اشتراک می گذراند. بیائید با یکدیگر بیشتر مهربان باشیم.

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب حکایت نابینای ثروتمند و چوپان الکی خوشی که فکر می کرد دنیا به کامش است!

آیا حجاب یک مسئله دینی و منحصر به زنان است؟

در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛

حسن بنیانیان،  عضو دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی درمورد این که آیا حجاب و عفاف یک مسئله دینی و منحصر به زنان است؟، بیان کرد: مسئله عفاف و حجاب امری است فطری که در همه انسان‌ها وجود دارد چه دین داشته باشند و چه نداشته باشند و می‌توان برای آن استدلال آورد.

دین، هم به طور طبیعی برای مصالح فردی و اجتماعی این امر را مورد تأیید و تأکید قرار داده است و حتی اگر دین هم نگفته بود، اگر امروز قرار بود جامعه‌ای پویا و سالم توام با آرامش داشته باشیم، به این نقطه می‌رسیدیم. این مقوله از یک بخش بیرونی یعنی نوع پوشش زن و مرد در محیط اجتماع تشکیل شده است و بخش دیگر و اصلی آن، درون افراد قرار دارد که شامل نگاه عفیفانه زن و مرد به یکدیگر در زندگی اجتماعی است و در ابتدا، باید این بخش شکل بگیرد و به هر نسبتی که این مسئله از درون روابط زن و شوهر به محیط خانواده و جامعه اشاعه پیدا کند، آسیب‌های آن شروع خواهند شد.

بنیانیان تصریح کرد: از آنجا که این موضوع یک مبحث اجتماعی است، می‌توان با پژوهش‌های میدانی به آن دست یافت و برای متقاعد کردن نسل جوان از فطرت، آموزه‌های دین و آموزه‌های علمی و عقلی بهره برد، اما ما این کار را انجام نداده ایم به دلیل اینکه حکومت ما یک حکومت دینی و مبتنی بر آیات و احادیث است و خیلی زود به دنبال ابزار‌های قانونی رفتیم.

جوامعی که قرن‌ها سابقه تمدن و پادشاهی دارند و خودشان قانون وضع می‌کردند و هر کسی که برخلاف آن عمل کرده، مجازات شده است، باعث شکل گیری یک فرهنگ میان مردم می‌شود. حالا که ما رشد یافته ایم حرف زور را به مجلس می‌بریم و تبدیل به قانون می‌کنیم.

عضو دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کرد: منظور از حرف زور این است که ما از طریق اراده درونی افراد یک رفتار را دنبال نمی‌کنیم. باید از طریق استقرار باور در دختران و پسران، پوشش و عفاف را تبدیل به ارزش کنیم و سپس جوانان با اراده و متناسب با شرایط خویش پوشش و حجاب خود را انتخاب کنند.

اگر به یک رئیس دانشگاه بگوییم وضعیت حجاب خوب نیست، او از حراست دانشگاه می‌خواهد که وارد عمل شود و حراست هم افرادی را در محیط دانشگاه مأمور تذکر دادن به دختران و پسران بدحجاب کرده یا از ورود افراد با پوشش نامناسب جلوگیری می‌کند. سپس، این رفتاری که براساس تهدید است را تبدیل به یک قانون می‌کنیم.

او گفت: در کشور‌های اروپایی، هنگامی که قانونی وضع می‌شود، تا مدت زمانی طولانی فلسفه این قانون را برای مردم توضیح می‌دهند و اغلب مردم قانع می‌شوند که این قانون به نفع ماست. در کنار هر قانون، یک فعالیت سازمان‌دهی شده فرهنگی هم وجود دارد که خود مردم، مجری قانون می‌شوند.

امروز در جامعه، خلاف هایی‌ داریم که از انجام آنها خجالت می‌کشیم. مثلاً در نانوایی دیگر صف را به هم نمی‌زنیم تا اول باشیم و در این صورت همه به آن اعتراض می‌کنند، زیرا تبدیل به فرهنگ شده است. چون ما به صورت افراطی بخصوص بعد از انقلاب، اهداف خود را از طریق قانون دنبال کرده ایم.

بنیانیان با اشاره به بُعد اجتماعی حجاب و عفاف ادامه داد: در مورد حجاب حتی بُعد دینی آن به طور مناسب تبیین نشده است. زیرا افراد زیادی آن را ارزش اسلامی می‌دانند و نه حکم اسلامی و هنوز هم پاسخی برای آن نیست. شما بدحجابی را پدیده اجتماعی می‌دانید یا آسیب اجتماعی؟ یا اینکه واقعاً حلقه مفقوده در زمینه حجاب همین بُعد اجتماعی آن است؟

در تحلیل این نوع پدیده ها، حتما باید نگرش سیستمی داشته باشیم و برخی متغیر‌ها دست به دست هم داده‌‌اند و گرایش به بدحجابی افزایش یافته است و این بدحجابی، خود منشأ سلسله عواملی است که ممکن است دور‌های بسته‌ای را در ذهن شما شکل دهد و ابعاد تأثیرگذاری هر کدام هم، رو به افزایش هستند. از این دور‌ها زیاد داریم که حجاب هم یک حلقه از آنهاست.

او عنوان کرد: فرض کنید که مشکلات اقتصادی در جامعه ظاهر می‌شود و بعد یک دوره سربازی هم برای پسر‌ها وجود دارد. تا پسری بخواهد آماده ازدواج شود، حدود ۲۶ یا ۲۷ سال سن دارد و در ابتدای زندگی امکانات زیادی هم ندارد. هنگام خواستگاری یک سبد گل و در صورت لزوم یک حلقه انگشتر حدود ۳ میلیون تومان می‌شود. در نتیجه، ازدواج عقب می‌افتد. در سن سی سالگی، حدود ۱۶ سال از زمان بلوغ و نیاز‌های فیزیولوژی فرد گذشته است و این خود باعث انواع مشکلات روانی است. این مشکلات به شکلی دیگر هم، برای دختران وجود دارد. در نتیجه، هنگامی که پسران نتوانند تشکیل زندگی بدهند، دختران هم خواستگار ندارند و به این فکر می‌کنند که، چون مردان زیبایی را دوست دارند، بایدانواع جراحی‌های زیبایی را انجام دهند و از این طریق بستر را برای خواستگاری و ازدواج فراهم کنند. از طرفی وقتی پسران می‌بینند که شرایط دوستی با دختران فراهم است و می‌توان نیاز‌ها را بدون پرداخت هزینه‌های سنگین، تأمین کرد، دیگر به سمت ازدواج نمی‌روند و نقطه شروع این موضوع، مشکلات اقتصادی بوده است و از سوی دیگر، در فرهنگ غلط خانواده‌ها نیز، مهریه و هزینه‌های سنگین را برای ازدواج درنظر می‌گیرد و همه این اتفاقات دست به دست هم داده‌اند و نیاز‌ها را از رابطه زن و شوهری، به سطح جامعه می‌آورد.

عضو دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: این‌ها اتفاقاتی هستند که در غرب افتاده‌اند و ناگهان در اسپانیا، هفتاد درصد مردم بدون ازدواج، با هم زندگی می‌کنند و هر لحظه هم ممکن است از هم جدا شوند. در این فرآیند، زن‌ها به شدت مظلوم واقع می‌شوند و نسخه عمومی هم نمی‌توان برای این معضل پیچید. زیرا بخشی از آن عمومی است و مابقی اختصاصی است. مثلاً اگر بخواهیم در تلویزیون درباره دیابت برنامه آموزشی بسازیم، بر کلیات این بیماری متمرکز می‌شویم، پس از آن هر فردی که مبتلا به این بیماری است باید شخصاً به دکتر مراجعه کرده و با توجه به سبک تغذیه و قد و وزن و… نسخه اختصاصی دریافت کند. مقوله حجاب هم به همین صورت است و از جایی به بعد، باید برای افراد مختلف، نسخه‌های متفاوت پیچیده شود و فهم این موضوع بسیار مهم است.

او افزود: اگر در یک کلاس در مسجد، دو دختر چادری حضور داشته باشند، ممکن است بعد از اینکه با هر کدام جداگانه صحبت کنید متوجه شوید که کاملاً با هم متفاوت هستند. ممکن است یکی از آنها از یک خانواده بدحجاب و بدون اعتقادات مذهبی باشد و فقط به دعوت دوستش در کلاس‌های مسجد شرکت کرده و به ناچار چادر پوشیده باشد و دختر دیگر، اتفاقا از یک خانواده مذهبی باشد.

چون هنوز فرهنگ را به صورت علمی نمی‌فهمیم در نتیجه برای همه یک نسخه می‌نویسیم و به نتیجه هم نمی‌رسیم. در مورد مثال بالا، درمان‌های متفاوت داریم، در یک مورد باید رفتار‌های اشتباه پدر را تحلیل و رابطه با دخترش را ترمیم کنیم و در مورد دیگر موضوع حجاب نیست و باید بر جهان شناسی و از کجا آمده ایم و هدف زندگی چیست، متمرکز شویم و باید بگوییم فعلاً نیازی به چادر نیست و هنگامی که ایمان در او تقویت شود، خودش با رغبت و اختیار چادر را انتخاب می‌کند. مانند کسانی که در کشور‌های اروپایی متدین و شیفته حجاب می‌شوند، زیرا اتفاق اصلی درون آنها رخ داده است.

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب آیا حجاب یک مسئله دینی و منحصر به زنان است؟

آن چیست که اگر باشد کور است و اگر نباشد کر است!؟

چیستان حرف : معماها و چیستان ها از قدیم الایام وجود داشته اند و بخشی از فرهنگ و هنر هر تمدن بوده است. نخستین نمونه های ثبت شده مربوط به مصر باستان است. اما معماهای کلاسیک امروزی در یونان و روم باستان رایج بودند. در قرون وسطی نیز این معماها به عنوان بخشی از آموزش و تفریح مورد استفاده قرار می گرفتند. امروزه معماها و چیستان ها به عنوان ابزاری برای سرگرمی و تقویت مهارت های شناختی مورد توجه قرار گرفته اند.

معما و چیستان چیست؟

معما یک سوال یا مسئله است که به منظور برانگیختن فکر و تحلیل، طراحی شده است. معماها معمولاً به صورت سوالات کلامی یا شعر آمده‌اند و برای حل آن‌ها نیاز به تفکر خلاقانه و استدلال منطقی است. معماها می‌توانند در موضوعات مختلفی مانند ریاضیات، زبان، منطق و حتی علوم طبیعی طراحی شوند.

چیستان نیز به معنی یک سوال یا مسئله است که برای نیاز به تفکر خلاقانه و استدلال منطقی طراحی شده است. اما در مقایسه با معما، چیستان‌ها معمولاً به صورت سوالات کوتاه و ساده‌تری هستند که پاسخ آن‌ها نیاز به دانش عمومی و تجربیات زندگی دارد. در برخی موارد، معما و چیستان به صورت ترکیبی از هر دو استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، معماهایی که به صورت چیستان‌های کوتاه باشند و یا چیستان‌هایی که به صورت معماهای طولانی و پیچیده باشند.

اهمیت معما و چیستان

معماها و چیستان‌ها برای کودکان بسیار مفید هستند، زیرا به توسعه مهارت‌های ذهنی و ارتباطی کمک می‌کنند. در این بخش به بررسی برخی از این اهمیت‌ها می‌پردازیم.

حل معما و چیستان به کودکان کمک می‌کند تا تفکر خلاقانه خود را تقویت کنند. زیرا برای حل این نوع سوالات، باید به دنبال راه‌حل‌های نوینو غیرمعمول باشند. این فرآیند به کودکان کمک می‌کند تا در مواجهه با مسائل و چالش‌های جدید، راه‌حل‌های خلاقانه و نوآورانه ارائه دهند.

معماها و چیستان‌ها به کودکان کمک می‌کنند تا استدلال منطقی خود را تقویت کنند. برای حل این نوع سوالات، باید گام‌های منطقی را دنبال کرده و به راه‌حل درست برسند. این مهارت در مواجهه با مسائل زندگی و تصمیم‌گیری‌های مهم نیز کاربرد دارد.

با حل معما و چیستان، کودکان می‌توانند حافظه خود را تقویت کنند. برخی از این سوالات نیاز به به‌خاطرسپاری اطلاعات دارند که به کودکان کمک می‌کند تا حافظه‌ی کاری خود را تقویت کنند. همچنین، حل این سوالات می‌تواند به کودکان کمک کند تا اطلاعات جدید را بهتر و سریع‌تر یاد بگیرند.

حل معما و چیستان به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌های ارتباطی خود را تقویت کنند. زمانی که کودکان به دنبال راه‌حل‌هایی برای این سوالات هستند، می‌توانند نظرات خود را با دیگران در میان بگذارند و از تجربیات یکدیگر بهره‌برداری کنند. این فرآیند به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌های بحث و گفتگو و همکاری را تقویت کنند.

چیستان حرف

چیستان: آن چیست که اگر باشد کور است و اگر نباشد کر است!؟

چیستان حرف

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ چیستان حرف

آیا توانستید بفهمید که پاسخ این چیستان چیست؟ اگر هنوز در حال فکر کردن هستید، بهتر است بیشتر تمرکز و فکر کنید. ما اطمینان داریم به پاسخ دست پیدا خواهید کرد. چیستان‌ها و معماها سوالاتی هستند که می‌توانند ذهن را به چالش بکشند. سوالاتی که نکاتی انحرافی یا استعاراتی دارند که مفهوم واقعی خود را ندارند. اگر شما هم علاقه‌مند به چیستان و معما هستید، همراه ما باشید.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ : حرف واو

 

چیستان حرف

امیدوارم از چیستان حرف استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب آن چیست که اگر باشد کور است و اگر نباشد کر است!؟

آیا مغزتان جوان است| در تصویر ابتدا چه دیدید؟

آزمون مغز با تصویر پیرزن: این تصویر که با توضیح همسر یا مادر شوهر در فضای مجازی بسیار معروف است، از کلاسیک ترین و معروف ترین تست های تصویری معمایی در تاریخ تصاویر و پازل های معمایی است. تصویر W. E. Hill را ببینید و بگویید ابتدا زن جوان را دیدید یا زن پیر را؟ چه تعداد چهره در این تصویر پنهان شده است. این آزمون مغز با تصویر پیرزن نشان می دهد که مغز شما واقعا ًچند ساله است؟ با آزمون مغز با تصویر پیرزن و مجله خبری چشمک همراه باشید.

این تصویر برای اولین بار بر روی یک کارت پستال آلمانی در سال ۱۸۸۸ ارائه شد. این تصویر نیز توسط یک هنرمند و کاریکاتوریست انگلیسی به نام ویلیام الی هیل در نشره آمریکایی “Puck” در ۱۹۱۵ به تصویر کشیده شد.

اگر آماده هستید با دقت به تصویر نگاه کنید. به تصویر نگاهی بیندازید در حد نیم ثانیه. آنچه را که می بینید، مشخص کنید. پیرزن یا دختر جوان؟ تصویر آزمون مغز با تصویر پیرزن نشان می دهد که مغز شما چند ساله است؟

شاید بپسندید: داستان کوتاه الاغ باهوش و گرگ طمعکار| دیوانه در کار خود هشیار است!

آزمون مغز با تصویر پیرزن

تصاویری شبیه تصویر فوق می توانند قدرت تمرکز و دقت شما را افزایش دهند. شما با حل مرتب معماها و سوالات هوش و تصاویر این چنین، مغز خود را به فعالیت وادار می کنید. این مسئله به افزایش تمرکز، دقت و جزئی نگری شما خواهد افزود.برای حل سوالات هوش و تصاویر پازلی، دقت کردن حرف اول برای موفقیت است. اکنون نیز به دقت به تصویر نگاه کنید.

به گفته Psychology Today، ورزش منظم مغز می تواند حافظه، تمرکز و توانایی های تفکر جانبی را بهبود بخشد. باور نکردنی است که چگونه یک سرگرمی دلپذیر مانند حل پازل یا جدول کلمات متقاطع ممکن است چنین مزایای عظیمی بر سلامت کلی شما داشته باشد. یک نگاه کوتاه به تصویر بیندازید و ببینید در نگاه اول در تصویر چه چیزی دیدید!؟

شاید بپسندید: تست هوش: با توجه به ۳ عبارت دیگر، پاسخ عبارت ۷+۳=؟ چند می شود!؟

آزمون مغز با تصویر پیرزن

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون مغز با تصویر پیرزن

اگر بتوانید هر دو زن را در این توهم بینایی کلاسیک یا ت آزمون مغز همسر یا مادر شوهر تشخیص دهید، قدرت بینایی بسیار خوبی دارید.

 

.

.

.

.

.

.

.

.

برخی ممکن است شاهد دختر جوانی باشد که به سمت شانه سمت راست خود نگاه می کند.

برخی دیگر شاهد دیدن پیرزنی هستند که به جلو نگاه می کنند.

شما در ابتدا متوجه کدام تصویر شدید؟ پیرزن را دیدید با دختر جوان؟ اصلا توانستید هر دو شکل را شناسایی کنید؟

شاید بپسندید: ماجرای غذای رعیتی ناصرالدین شاه: وقتی ناصرالدین شاه تصمیم گرفت غذای رعیتی یعنی ماست و خیار بخورد!

آزمون با تصویر پیرزن

در این مطالعه آمده است که افراد مسن ابتدا متوجه زن مسن می شوند، در حالی که افراد جوان تر چهره جوان تر را می بینند. این مطالعه شامل ۳۹۳ شرکت کننده (۲۴۲ مرد، ۱۴۱ زن) از سنین ۱۸ تا ۶۸ سال با میانگین سنی ۳۲ سال بود. تصویر به مدت نیم ثانیه به آنها نشان داده شد و سپس از آنها خواسته شد که ابتدا جنسیت و سن شکلی را که دیدند نشان دهند.

اکثر شرکت کنندگان ابتدا زن جوان را دیدند.  هنگامی که محققان ۱۰ درصد مسن ترین و ۱۰ درصد جوان ترین افراد مورد بررسی را از هم جدا کردند، دریافتند که گروه مسن تر ابتدا زن مسن را دید. از سوی دیگر، افراد جوان، چهره جوان‌تر را می‌دیدند. هدف از این مطالعه تعیین این بود که آیا “سوگیری های سنی خود بر تفسیر اولیه یک تصویر در سطح ناخودآگاه تاثیر می گذارد.”.

 

امیدوارم از آزمون مغز با تصویر پیرزن استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

برایتان جالب خواهد بود

کدامیک از افراد تصویر انسان است و یک موجود بیگانه نیست!

چیستان:به گردی یک تابه و به گودی یک تشت است، ولی با آب اقیانوس نمی‌توان آن را پر کرد!

آزمون تمرکز: کدام لیوان چای زودتر از بقیه، پر می شود!؟

اصطلاح حرف مفت نزن از کجا آمد!؟ | حکایت حرف مفت زدن!



دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب آیا مغزتان جوان است| در تصویر ابتدا چه دیدید؟

داستان کوتاه الاغ باهوش و گرگ طمعکار| دیوانه در کار خود هشیار است!

داستان کوتاه الاغ باهوش و گرگ طمعکار: یک روز یک مرد روستایی یک کوله بار روی خرش گذاشت و خودش هم سوار شد تا به شهر برود. خر پیر و ناتوان بود و راه دور و ناهموار بود و در صحرا پای خر به سوراخی رفت و به زمین غلتید. بعد از این که روستایی به زور خر را از زمین بلند کرد، معلوم شد پای خر شکسته و دیگر نمی تواند راه برود.

داستان کوتاه الاغ باهوش و گرگ طمعکار

روستایی کوله بار را به دوش گرفت و خر پا شکسته را در بیابان ول کرد و رفت. خر بدبخت در صحرا مانده بود و با خود فکر می کرد که «یک عمر برای این بی انصاف ها بار کشیدم و حالا که پیر و دردمند شده ام، مرا به گرگ بیابان می سپارند و می روند».

خر با حسرت به هر طرف نگاه می کرد و یک وقت دید که راستی راستی از دور یک گرگ را می بیند.

گرگ درنده همین که خر را در صحرا افتاده دید، خوشحال شد و فریادی از شادی کشید و شروع کرد به پیش آمدن تا خر را از هم بدرد و بخورد.

خر فکر کرد: «اگر می توانستم راه بروم، دست و پایی می کردم و کوششی به کار می بردم و شاید زورم به گرگ می رسید، ولی حالا هم نباید ناامید باشم و تسلیم گرگ شوم. پای شکسته مهم نیست. تا وقتی مغز کار می کند، برای هر گرفتاری چاره ای پیدا می شود».

خرنقشه می کشد

نقشه ای را کشید، به زحمت از جای خود برخاست و ایستاد، اما نمی توانست قدم از قدم بردارد.

همین که گرگ به او نزدیک شد، خر گفت:«ای سالار درندگان، سلام».

گرگ از رفتار خر تعجب کرد و گفت:«سلام، چرا اینجا خوابیده بودی؟»

خر گفت: «نخوابیده بودم بلکه افتاده بودم، بیمارم و دردمندم و حالا هم نمی توانم از جایم تکان بخورم. این را می گویم که بدانی هیچ کاری از دستم بر نمی آید، نه فرار، نه دعوا، و درست و حسابی در اختیار تو هستم، ولی پیش از مرگم یک خواهش از تو دارم».

گرگ پرسید:« چه خواهشی؟»

وصیت خر به گرگ

خر گفت: «ببین ای گرگ عزیز، درست است که من خرم ، ولی خر هم تا جان دارد جانش شیرین است، همان طور که جان آدم برای خودش شیرین است، البته مرگ من خیلی نزدیک است و گوشت من هم قسمت تو است، می بینی که در این بیابان دیگر هیچ کس نیست. من هم راضی ام، نوش جانت و حلالت باشد.

ولی خواهشم این است که کمی لطف و مرحمت داشته باشی و تا وقتی هوش و حواس من بجا هست و بی حال نشده ام ، در خوردن من عجله نکنی و بی خود و بی جهت گناه کشتن مرا به گردن نگیری، چرا که اکنون دست و پای من دارد می لرزد و زورکی خودم را نگاه داشته ام و تا چند لحظه دیگر خودم از دنیا می روم.

در عوض من هم یک خوبی به تو می کنم و چیزی را که نمی دانی و خبر نداری به تو می دهم که با آن بتوانی صد تا خر دیگر هم بخری.»

گرگ خر می شود

گرگ گفت: «خواهشت را قبول می کنم، ولی آن چیزی که می گویی کجاست؟ خر را با پول می خرند، نه با حرف».

خر گفت: «صحیح است من هم طلای خالص به تو می دهم. خوب گوش کن، صاحب من یک شخص ثروتمند است و آنقدر طلا و نقره دارد که نپرس، و چون من در نظرش خیلی عزیز بودم، برای من بهترین زندگی را درست کرده بود.

آخور مرا با سنگ مرمر ساخته بود، طویله ام را با آجر کاشی فرش می کرد، تو بره ام را با ابریشم می بافت و پالان مرا از مخمل و حریر می دوخت و به جای کاه و جو، همیشه پسته و بادام به من می داد. گوشت من هم خیلی شیرین است. حالا می خوری و می بینی.

آن وقت چون خیلی خاطرم عزیز بود، همیشه نعل های دست و پای مرا هم از طلای خالص می ساخت و من امروز تنها و بی اجازه به گردش آمده بودم که حالم به هم خورد. حالا که گذشت ولی من خیلی خر ناز پرورده ای هستم و نعل های دست و پای من از طلا است و تو که گرگ خوبی هستی، می توانی این نعل ها را از دست و پایم بکنی و با آن صدتا خر بخری. بیا نگاه کن ببین چه نعل های پر قیمتی دارم!»

همان طور که دیگران به طمع مال و منال گرفتار می شوند، گرگ هم به طمع افتاد و رفت تا نعل خر را تماشا کند. اما همین که به پاهای خر نزدیک شد ،خر وقت را غنیمت شمرد و با همه زوری که داشت لگد محکمی به پوزه گرگ زد و دندان هایش را در دهانش ریخت و دستش را شکست.

گرگ از ترس و از درد فریاد کشید و گفت: «عجب خری هستی!»

خر گفت: «عجب که ندارد، ولی می بینی که هر دیوانه ای در کار خودش هوشیار است. تا تو باشی و دیگر هوس گوشت خر نکنی!»گرگ شکست خورده ناله کنان و لنگان لنگان از آنجا فرار کرد. در راه روباهی به او برخورد و با دیدن دست شل و پوزه خونین گرگ از او پرسید: «ای سرور عزیز، این چه حال است و دست و صورتت چه شده، شکارچی تیرانداز کجا بود؟»

گرگ گفت: «شکارچی تیرانداز نبود، من این بلا را خودم بر سر خودم آوردم.»

روباه گفت: «خودت؟ چطور؟ مگر چه کار کردی؟»

گرگ گفت: «هیچی، آمدم شغلم را تغییر بدهم و این طور شد، کار من سلاخی و قصابی بود، زرگری و آهنگری بلد نبودم، ولی امروز رفتم نعلبندی کنم!»

داستان کوتاه الاغ باهوش و گرگ طمعکار

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 



دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب داستان کوتاه الاغ باهوش و گرگ طمعکار| دیوانه در کار خود هشیار است!