is_tag

نوزدهمین مراسم «شب کارگردان» برگزار شد/ آرزوی نویدمحمدزاده چه بود؟

نوزدهمین مراسم «شب کارگردان» انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران و آئین نکوداشت اکبر زنجانپور، عصر امروز نهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

حمود دولت‌آبادی، فریبرز گلبن، اسماعیل خلج، اصغر همت، ایرج راد، حبیب رضایی، مسعود دلخواه، مهدی میامی، کاظم هژیرآزاد، مجید امرایی، محسن بهرامی، از حاضران در این مراسم بودند‌.

در ابتدای این مراسم شهرام گیل‌آبادی رئیس انجمن صنفی کارگردانان تئاتر گفت: امروز روز تولد استاد حمید سمندریان است. خاطرات فراوانی با نام بردن از حمید سمندریان به عنوان نشانه و تلنگر در ذهن ما ایجاد می‌شود. هیچ لحظه‌ای در تئاتر ایران ایشان از ذهن ما فراموش نمی‌شود.

وی ادامه داد: انجمن با مرور ملاک‌های مختلف در طول سال به این نتیجه رسید که مدالیوم و نشان عالی خود را به استاد اکبر زنجانپور چهره تأثیرگذار تئاتر ایران اهدا کند. انجمن به دلایل حمایتی قصد دارد به خاطر منش فکری و کاری‌شان از ژاله علو، علیرضا کوشک‌جلالی و علی شمس نیز قدردانی کند.

وی افزود: خوشحال و خرسندیم که با سختی در کنار دوستان‌مان ایستادیم و هیچ تحمیلی را نپذیرفتیم و با استقلال و به پشتوانه بزرگان تئاتر پیش می‌رویم. تئاتر عرصه نقد، تحلیل و حقانیت است.

گیل‌آبادی بیان کرد: سال قبل مدالیوم انجمن به آتیلا پسیانی اهدا شد که دیگر در میان‌مان نیست. یادش را گرامی می‌داریم.

سپس تصاویری از مراسم هجدهمین «شب کارگردان» و سخنان زنده‌یاد آتیلا پسیانی نمایش داده شد‌.

در ادامه احسان حاجی‌پور دبیر مراسم متن لوح قدردانی از علی شمس را قرائت کرد و سپس با حضور صدرالدین زاهد از علی شمس قدردانی شد.

علی شمس روی سن آمد و گفت: ممنونم که انجمن به یاد من بود. من حرفی نمی‌زنم که جشن امشب به حاشیه نرود. امیدوارم مسیر چرخ روزگار به شکل دیگری بچرخد که هر کدام از ما تئاتر مدنظر خود را روی صحنه ببریم و هیچ رنج و عذابی گریبان‌مان را نگیرد.

در ادامه آرش دادگر عضو هیأت‌مدیره انجمن صنفی کارگردانان تئاتر روی صحنه رفت و ضمن قرابت متن لوح قدردانی علیرضا کوشک‌جلالی گفت: یک سال پیش تماس تلفنی داشتم و کارگردان بزرگی با من تماس گرفت. از لقب استاد برای او استفاده کردم ولی او گفت که از واژه استاد استفاده نکن. علیرضا کوشک جلالی برای من همچنان استاد است و اعتبار بین‌المللی به تئاتر ایران داده است.

سپس پیام صوتی ژاله علو برای حاضران در مراسم پخش شد. وی در ابتدای این پیام از اینکه به دلیل کسالت نتوانسته در جمع حضور پیدا کند، عذرخواهی کرد.

وی در ادامه پیام خود یادآور شد: هنر والای تئاتر برای من ارزشمند بوده و با اشتیاق تمام کار هنر را دنبال کردم. من کار تئاتر را از ۱۳۲۷ در تئاتر تهران شروع کردم. سپس در تئاتر فردوسی و پس از آن در تئاتر فرهنگ به ایفای نقش پرداختم.

وی به ذکر نام کارگردان‌ها و نمایش‌هایی که همکاری داشت پرداخت و یادآور شد: در ادامه در سینما و رادیو نیز فعال شدم.

علو تاکید کرد: فکر می‌کنم بزرگترین ارزش برای هر هنرمندی این است که نتیجه کار‌های خود را توسط مردم ببیند. خوشحالم کار‌هایی کردم که همچنان بین مردم به نیکی از آن یاد می‌شود و خوشحالم کار‌هایی کردم که مردم از آنها راضی هستند.

در ادامه اصغر همت لوح قدردانی از کوشک‌جلالی را به وی اهدا کرد.

سپس محمد رحمانیان روی صحنه حضور پیدا کرد و بخشی از نمایش رادیویی «روز‌های رادیو» را که اشاره‌ای به ژاله علو و رقیه چهره‌آزاد داشت، خواند.

وی خطاب به کوشک‌جلالی گفت: حضور تو برای تئاتر ایران مانند یک معجزه است، بمانی برای‌مان.

سپس متن لوح قدردانی از ژاله علو را قرائت کرد و ایرج راد به نمایندگی از ژاله علو لوح و نشان مدنظر را دریافت کرد.

در این بخش از مراسم، هایده حائری خطاب به حاضران در مراسم گفت: من از مردم قدردانی می‌کنم که قدر هنرمندان‌شان را می‌دانند و در این مراسم حضور پیدا کردند. هنرمندان تلاش می‌کنند با فعالیت‌های خود هنر را پیش ببرند گرچه همه چیز بر علیه‌شان است.

حائری در ادامه به طنز بیان کرد: حیف است که جایزه ژاله علو عزیز را ۲ آقا بگیرند، به همین دلیل آمدم و جایزه ژاله علو عزیز را می‌گیرم.

در این بخش از مراسم تصاویری از گفت‌وگوی محمد رحمانیان با اکبر زنجانپور پخش شد که طی آن زنجانپور به ذکر خاطراتی از نحوه حضور خود در عرصه بازیگری و تجربه همکاری با حمید سمندریان و جمیله شیخی پرداخت.

سپس محمود دولت‌آبادی روی صحنه رفت و یادی از مهدی فتحی به عنوان دوست مشترک خود و زنجانپور کرد و گفت: روزی مهدی به اکبر گفت کسانی که هنر کار نمی‌کنند چه می‌کنند؟ من در عجب بودم از افقی که پیش روی این ۲ عزیز شکل گرفته است. اکبر سعی کرده که همیشه هنر بورزد ولی موانع خیلی وقت‌ها اجازه نداده است. این اجتماع به نشانه دوستی و ارادت به هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.

وی یادآور شد: لازم نیست که حتماً چیزی بشود. همین که سرپا هستید و همین شب‌ها را برپا می‌کنید یعنی شدن. امیدوارم همیشه پاینده باشید.

سپس محمد رحمانیان مجدداً روی صحنه رفت و گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» و سپس در کار‌های تلویزیونی دیدم. بعد از آن تماشای نمایش «همه پسران من» به کارگردانی اکبر زنجانپور باعث شد بفهمم که در زندگی به جای درستی رسیده‌ام. کار درخشانی بود که لحظه‌لحظه‌اش کلاس درس بود.

وی خطاب به زنجانپور تاکید کرد: از صمیم قلبم خیلی از شما متشکرم آقای زنجانپور.

سپس تصاویری از نمایش «چشم اندازی از پل» به کارگردانی حمید سمندریان در سال ۱۳۵۱ پخش شد که اکبر زنجانپور در جوانی خود در آن به ایفای نقش پرداخته بود.

در ادامه مسعود دلخواه نیز روی صحنه رفت و گفت: اکبر زنجانپور مثل هیچ کسی نیست؛ بازیگر و کارگردانی توانا و از همه مهمتر انسانی شریف و دوست‌داشتنی است.

وی تاکید کرد: اکبر زنجانپور بودن ساده نیست و دشوار است، از این رو صحبت کردن درباره او هم دشوار است.

دلخواه یادآور شد: وقتی نمایش «سیزوئه بانسی مرده است» با کارگردانی رکن‌الدین خسروی را دیدم، بازی اکبر زنجانپور حیرت‌زده‌ام کرد.

وی تصریح کرد: حق اکبر زنجانپور این است که جایزه‌ای به نام وی به بازیگران تئاتر اهدا شود.

نوید محمدزاده دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: وقتی قرار باشد درباره استاد صحبت کنم، خجالت می‌کشم. خیلی دوست‌تان دارم. امیدوارم قسمت باشد تا روی صحنه با شما نفس بکشم و قسمت باشد روی صحنه تئاتر از شما یاد بگیرم.

سپس شهرام گیل‌آبادی مجدداً روی صحنه رفت و عنوان کرد: در بیش از ۳۰ سالی که در رادیو بودم، صدای رامین فرزاد از گوشم خارج نمی‌شود که ته مانده غذا‌ها را به گربه‌ها می‌داد و برای‌شان «هملت» می‌خواند. سعادت این را داشتم که تجربه حضور در خدمت بزرگان را داشته باشم. مهدی فتحی روبه‌روی دیوار می‌ایستاد و دیالوگ‌های خود را مرور می‌کرد. ما با حکمت‌های مختلف از جمله آموزش در رادیو مواجه بودیم.

وی یادآور شد: دیدن حرکات معلم بزرگی، چون اکبر زنجانپور درس‌های بزرگی برای من داشت. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد این بود که نظم توسعه فکری، دانایی و درایت، سکوت را به همراه می‌آورد. استاد زنجانپور با اندیشه و آثار خود عالم دیگران را ارتقا داد. اکبر زنجانپور در عالم هنر از آبرو‌های زمین است.

در ادامه پرویز ممنون روی صحنه حضور پیدا کرد و گفت: من از خاطرات هنرجویی و دانشجویی اکبر می‌گویم. اولین بار که دعوت شدم برای تدریس در دانشگاه، نمایشی را از بهمن فرسی دیدم و اکبر زنجانپور نقش اصلی را بازی می‌کرد. مونولوگی طولانی داشت و من تحت تأثیر صدا و بیان اکبر زنجانپور قرار گرفتم.

وی یادآور شد: اکبر از جمله ۴ نفری بود که در دانشگاه به آنها عشق می‌ورزیدم و آخری آذر فخر بود که رفت. من و اکبر اختلاف سنی زیادی نداشتم.

ممنون تاکید کرد: زنجانپور بدون شعار کار می‌کرد. فردی با شخصیت بود که برای هم حرمت قائل بودیم. اکبر همیشه محترم و بسیار جدی بود.

اکبر زنجانپور در ادامه و در میان تشویق همگان روی صحنه رفت و گفت: این تعریف‌ها مسؤولیت آدم را زیاد می‌کند، اینکه هنر و نخ مرتبط هنر یعنی مخاطب را جدی بگیریم. ما تلاش می‌کنیم تا ارتباط نانوشته و ناگفته را در تئاتر ایجاد کنیم.

وی تاکید کرد: وظیفه ما هنرمندان تئاتر این است که تصویری که دیده نمی‌شود بسازیم و آنچه شنیدنی نیست بشنویم و به مخاطب ارائه دهیم. زمانی به این مهم می‌رسیم که کمتر حرف بزنیم.

زنجانپور تصریح کرد: هنریک ایبسن می‌گوید قوی‌ترین انسان کسی است که تنهاترین است. بگردیم و تنهایی‌های خود را پیدا کنیم.

در پایان این مراسم گیل‌آبادی متن لوح قدردانی از زنجانپور را قرائت کرد و نکوداشت اکبر زنجانپور با حضور محمود دولت‌آبادی، محمد رحمانیان، پرویز ممنون، ایرج راد، اسماعیل خلج و چند تن از چهره‌های هنری برگزار شد.

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب نوزدهمین مراسم «شب کارگردان» برگزار شد/ آرزوی نویدمحمدزاده چه بود؟

رونمایی منوچهر هادی کارگردان مشهور از هنر جدیدش در عرصه موسیقی

با کلیپی از رونمایی منوچهر هادی کارگردان مشهور سینما و تلویزیون ایرانی از هنر جدیدش در عرصه موسیقی که در حال ساز زدن‌ با هنگ‌ درام است در ادامه‌ مطلب همراه‌ ما باشید.

 

منوچهر هادی

منوچهر هادی، کارگردان‌ مشهور ویدئویی از خود در حال ساز زدن‌ با هنگ‌درام منتشر کرد.

‌وی کارگردان معروف سینما و تلویزیون است.

منوچهر هادی با سریال‌هایی چون دلدادگان و عاشقانه به شهرت رسید. او همسر سابق یکتا ناصر است.

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۱ رای

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب رونمایی منوچهر هادی کارگردان مشهور از هنر جدیدش در عرصه موسیقی

مصاحبه با آرمان خوانساریان کارگردان فیلم جنگل پرتقال

مسعود جعفری جوزانی کارگردان مطرح سینمای ایران عزادار شد

با خبر عزادار شدن مسعود جعفری جوزانی کارگردان مطرح سینمای ایران که به سوگ خواهر نشست و مراسم ترحیم آن مرحومه روز سه شنبه چهارم اردیبهشت است در ادامه مطلب همراه ما باشید.

مسعود جعفری جوزانیمسعود جعفری جوزانی
مسعود جعفری جوزانی

مسعود جعفری جوزانی

‌مسعود جعفری جوزانی کارگردان مطرح سینمای ایران به سوگ خواهر نشست.

مجلس ترحیم آن مرحومه روز سه شنبه چهارم اردیبهشت از ساعت ۱۷:۳۰ الی ۱۹ در مسجد الجواد واقع در میدان هفت تیر برگزار می‌شود.

گردآوری: نیمکت خبر

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۲ رای

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب مسعود جعفری جوزانی کارگردان مطرح سینمای ایران عزادار شد

استایل متفاوت منوچهر هادی کارگردان معروف بعد از جدایی

با استایل متفاوت منوچهر هادی کارگردان معروف سینما و تلویزیون که با سریال‌هایی چون دلدادگان و عاشقانه به شهرت رسید بعد از جدایی از خود منتشر کرد در ادامه مطلب همراه ما باشید.

استایل متفاوت منوچهر هادی کارگردان معروف بعد از جدایی استایل متفاوت منوچهر هادی کارگردان معروف بعد از جدایی
استایل متفاوت منوچهر هادی کارگردان معروف بعد از جدایی

منوچهر هادی

برخی از کاربران فضای مجازی استایل او را با زمان ازدواج با یکتا ناصر مقایسه کردند و نوشتند که تیپ او قبلا رسمی‌تر بوده است.

چندی پیش نیز شلوار پلنگی و تیپ متفاوت منوچهر هادی در دادگاه سروصدا به پا کرده بود.

منوچهر هادی کارگردان معروف سینما و تلویزیون است.

منوچهر هادی با سریال‌هایی چون دلدادگان و عاشقانه به شهرت رسید. او همسر سابق یکتا ناصر است.

گردآوری: نیمکت خبر

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۱ رای

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب استایل متفاوت منوچهر هادی کارگردان معروف بعد از جدایی

موقعیت رفتن از ایران را داشتم اما نرفتم

محمد حسین لطیفی کاگردان سینما تلویزیون کشورمان شب گذشته در برنامه برمودا حاضر شد و در ابتدا درباره موقعیت رفتنش از ایران گفت: موقعیت رفتن از ایران را به دفعات داشتم اما نرفتم. حتی یادم است که در یکی از کشورها میهمان دوستم بودم و از اداره مهاجرت آمدند و گفتند نمی‌خوایید اینجا بمانید؟ گفتم شاید اگر من یک صنعتگر یا یک طبیب بودم شاید به مهاجرت فکر می‌کردم اما به اصطلاح امروزی ‌ها که خودم قبول ندارم می‌گویند هنرمندی؛ خب هنر و هنرمندی یک کسی که سال‌ها توانسته در کشور خود موفق شود رفتنش شدنی نیست. 

وی ادامه داد: در هر کشوری که من را ببرند و به حساب ریشه‌ام را بزنند و جای دیگری بکارند من گلخانه ای می‌شوم و اتفاقی می‌افتد که دیگر آن آدم نیستی و نمی‌توانی آن خلاقیت را داشته باشی‌. در کمال تاسف بزرگانی را دیده ام که پایشان را آن طرف گذاشتند و پس از آن دیگر اثر موفقی از آن‌ها ندیدیم که این درسی برای من شد.

لطفیان درباره ازدواجش گفت؛ سال ۱۳۶۱ازدواج کردم و ۴۱ سال از آن زمان می‌گذرد. با همسرم قوم و خویش بودیم و در واقع برای اولین باری که پای صحبت نشستیم خاطرم هست که همه سعی کردند بگذارند ما حرف هایمان را بزنیم و بعد‌ها فهمیدم که فقط من صحبت می کردم و همسرم فقط می‌گفتند بله یا سر تکان می دادند‌.

محمد حسین لطیفی در برنامه برمودا

وی درباره بزرگ‌ترین ترس دوران کودکی‌اش بیان کرد: عموما بزرگ‌ترین ترس بچه‌ها از دست دادن والدینشان است و من فکر می کنم بزرگ‌ترین ترس من در کودکی همین بود و با اشک از خواب بیدار می‌شدم. 

وی درباره این سوال که حاضرید کدام عضوی از بدنتان را از دست بدهید گفت:‌آپاندیس که البته می گویند گلبول سفید می‌سازد‌.

به گفته برخی آقای لطفی رفیق باز است و به برخی از دوستانش نه نمی‌تواند بگوید و گاهی جلوی دوربین کارگردان‌های کم تجربه رفته است از این جهت لطفیان گفت: ‌ واقعیت این است آن چیزی که معتقدم و سرکلاس هایم می‌گویم این است که نباید بپذیری که با یک کارگردان کار می کنید یا اگر پذیرفتید بایستی حرف آن را درست انجام دهید تا اینکه خود مختار خودت فکری کنی‌‌ در مجموع شاید لکه رنگی بر روی تابلو باشد اما تمام تابلو را بهم می‌ریزد.

وی ادامه داد: برایم اینقدر سخت است که وقتی می‌روم جلوی دوربین شبیه گربه‌هایی که وقتی سیبیلشان را می‌کنند می‌شوم و معمولا ده دقیقه تلاش می کنم و باید خود را تطبیق دهم که کارگردان نیستم و باید بر این تمرکز کنم که دیالوگ‌هایم را چگونه بازی کنم. این تجربه برایم مفید بود و می‌دانم برای راهبری بازیگری، از دیالوگ‌هایی که تا قبل از اینکه بازی کنم استفاده نمی‌کردم اکنون برای بازی بازیگرم استفاده می‌‌کنم و من سمت دیگر دوربین بیشتر حالم خوب است چون کار سخت‌تر است‌. 

وی درباره اینکه در حلول و خلوت خود کدام اثر خود را به یاد می‌آورید و دغدغه اش را دارید گفت: صاحبدلان‌. داستان اینطور است که خیلی وقت‌ها ما خودمان طور دیگر فکر می‌کنیم. برای مثال کسی که نماز شب می‌خواند فکر می‌کند رستگار شده است و در حق چهل مومن دعا می‌کند و نمی‌داند که همان شب که گفت من رستگار شدم فایل خود را بست و آدم خیلی باید مراقب باشد. وینکه می گویند آقای لطیفی جایزه فجر از آن شما شد یک لحظه باید به خوب نهیب بزنید که لامصب تمام این کلمات ممکن است تو را به پایین بیندازد‌‌. اینکه برایت صندلی می‌گذارند؛ جان مادرتان برای من صندلی نگذارید من دست دارم و می‌توانم برای خود صندلی بیاورم و کسانی که با من کار کردند می‌دانند تا اینجای کار چنین بوده است و می‌توانند شهدت دهند‌.

وی ادامه‌داد: همیشه گاهی وقت‌ها با خود می‌گویم و طلب مغزت می‌کنم که من بدترین است. منی ات و من بودن چیزی است که واقعا می‌خواهم خدا از هرکسی دور کند و در ابتدا خود من.

وی در پاسخ به این سوال که اعتقادی به تخصصی بودن ژانرها دارید؟ گفت: بله، چون من دست آویزم و در قصه با آدم‌ها کار دارم سعی می‌کنم از طوفان فیلم بیرون بیایم‌. 

 این کارگردان در ادامه گفت: همه معجزه را دوست دارند که اگر کسی بگوید نه، دروغ می‌گوید. برخی می‌گویند ای کاش به معجزه اعتقاد داشتیم و اتفاقات اتفاق میوافتاد‌ند.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب موقعیت رفتن از ایران را داشتم اما نرفتم

بیوگرافی وحید رهبانی بازیگر کارگردان تئاتر و مترجم ایرانی

با بیوگرافی وحید رهبانی بازیگر کارگردان تئاتر و مترجم ایرانی که در سال ۱۳۵۸ در تهران متولد شد و فعالیت هنری خود را از ۱۷ سالگی آغاز کرد در ادامه مطلب همراه ما باشید.

فهرست موضوعات

بیوگرافی وحید رهبانیبیوگرافی وحید رهبانی
بیوگرافی وحید رهبانی

بیوگرافی وحید رهبانی

وحید رهبانی در ۲۹ فروردین ۱۳۵۸ در تهران به دنیا آمد.

او از پدر و مادری اصفهانی است و فعالیت هنری خود را از ۱۷ سالگی با حضور در نمایش «معرکه» به کارگردانی داوود میرباقری آغاز کرد.

در سال ۱۳۷۷ با بازی در نمایش «دایره گچی قفقازی» به کارگردانی حمید سمندریان به شهرت رسید.

دو سال بعد در سال ۱۳۷۹ با بازی در سریال «خانه ما» به کارگردانی مسعود کرامتی به تلویزیون آمد.

در سال ۱۳۸۲ برای ادامه تحصیل راهی کانادا شد و تا چند سال در آن کشور به فعالیت‌های هنری خود در زمینه تئاتر ادامه داد.

رهبانی به زبان انگلیسی مسلط است و به همین دلیل به ترجمه نمایشنامه نیز روی آورد.

او نمایش‌نامه‌های بسیاری را ترجمه کرده و به روی صحنه برده است.

رهبانی در ترجمه نمایشنامه ها هم به فرم زبانی و روایی نمایش‌نامه‌ها توجه دارد و هم هدف او از ترجمه تنها اجرای نمایش‌نامه است و نه انتشار ترجمه آنها.

در واقع ترجمه‌های رهبانی با اجرا به پایان می‌رسند و هیچ کتابی از او منتشر نشده است.

با این حال، در سامانه کتابخانه ملی دو کتاب به نام‌های «بدون شک» از مارکوس لوید و «نامه‌هایی به باد» از آلگ بوگایف به ثبت رسیده است.

وحید رهبانی بازیگر، کارگردان تئاتر و مترجم ایرانیوحید رهبانی بازیگر، کارگردان تئاتر و مترجم ایرانی
وحید رهبانی بازیگر، کارگردان تئاتر و مترجم ایرانی

علت بازگشت وحید رهبانی به ایران

وحید رهبانی بازیگر، کارگردان تئاتر و مترجم ایرانی، در سال ۱۳۸۲ برای ادامه تحصیل به کانادا رفت.

او پس از چند سال در آن کشور به فعالیت‌های هنری خود در زمینه تئاتر ادامه داد.

رهبانی در سال ۱۳۸۹ به ایران بازگشت.

او در مصاحبه‌ای در آن زمان گفت که دلیل بازگشتش به ایران این بود که احساس می‌کرد وظیفه دارد تجربیات و دانش خود را با دیگر هنرمندان ایرانی به اشتراک بگذارد.

او همچنین گفت که در زمان شروع فعالیت در تئاتر، فردی خشمگین، جدی و عصبی بوده است.

اما با گذشت زمان، یاد گرفته است که به نظرات همه اعضای گروه احترام بگذارد و در فضایی دوستانه و صمیمی کار کند.

تصاویر وحید رهبانیتصاویر وحید رهبانی
تصاویر وحید رهبانی

حمله تند کیهان به وحید رهبانی

رهبانی در سال ۱۳۸۹ نمایش «هدا گابلر» را به کارگردانی خود در ایران روی صحنه برد.

این نمایش با انتقاد شدید روزنامه کیهان مواجه شد.

کیهان این نمایش را به دلیل نمایش بردگی جنسی و فراماسونری، ضد ارزش‌های اسلامی دانست و به رهبانی حمله کرد.

کیهان حتی ادعا کرد که رهبانی از سوی سازمان سیا حمایت می‌شود. این ادعا منجر به توقیف نمایش «هدا گابلر» شد.

وحید رهبانی بازیگر ایرانیوحید رهبانی بازیگر ایرانی
وحید رهبانی بازیگر ایرانی

وضعیت تاهل ازدواج

وحید رهبانی هنوز ازدواج نکرده است و مجرد است.

او در مصاحبه‌‌ای گفته‌ است که‌ هنوز برای ازدواج آماده‌ نیست و ترجیح می‌دهد تمرکز خود را روی فعالیت‌ های هنری خود بگذارد

عکس های وحید رهبانیعکس های وحید رهبانی
عکس های وحید رهبانی

آثار وحید رهبانی

تئاتر

دایره گچی قفقازی ۱۳۷۷ ریچارد سوم ۱۳۷۸
نمایش «مشروطه بانو» ۱۳۹۰ نمایش «وزنه‌های بی وزن» کانادا، ۲۰۱۰
نمایش «بازی یالتا» ۱۳۹۵، کانادا ۲۰۱۷ نمایش «اگر…» ۱۳۹۵

تلویزیون

خانه ما ۱۳۷۸ کمین ۱۳۷۹
تله‌فیلم «باد بهشت» ۱۳۸۹ تله‌فیلم «برگ و باد» ۱۳۹۱
تله‌فیلم «وقت خوب بودن» ۱۳۹۱ شاید برای شما هم اتفاق بیفتد ۱۳۹۰
بچه‌های گروهان بلال ۱۳۹۷ گاندو ۱۳۹۸
بازیگری سینما
دوئل ۱۳۸۲–۸۳ مادر پاییزی ۱۳۹۰–۹۱
کارگردانی تئاتر
معرکه در معرکه ۱۳۷۵ در انتظار گودو ۱۳۷۷
کرگدن ۱۳۸۰ مرد اتفاقی ۱۳۸۳
الوتریا ۱۳۸۴ هبوط ۱۳۸۹
هدا گابلر ۱۳۸۹ کابوس نامه ۱۳۹۱
درخت بلوط ۱۳۹۱ اگر… ۱۳۹۵
هنر ۱۳۹۶

آثار هنری وحید رهبانی در کانادا

یکشنبه (لوون هفتوان)، ۲۰۰۵ Hello Out There …Levon Haftvan…۲۰۰۵
In The Hallow …Ker Wells…۲۰۰۸ Fewer Emergencies…Brendan Healy…۲۰۰۹
«این به آن در» (غلام حسین ساعدی- اجرا شده به به زبان فارسی)…۲۰۰۵…. تورنتو Ashes to Ashes … هارولد پینتر … مونترئال…۲۰۰۷
Little Eyolf … هنریک ایبسن … مونترئال…۲۰۰۸ The Dwarfs … هارولد پینتر … مونترئال…۲۰۰۸
Blackbird … David Harrower … مونترئال…۲۰۰۹ Tick … Mathew Mackenzie … مونترئال…۲۰۰۹
The Particular… Mathew Mackenzie … مونترئال…۲۰۱۰

ترجمه های وحید رهبانی

– ریچارد سوم رخ نخواهد داد

– کلاغ

– بازی یالتا

– کابوس نامه

– صد در صد

– هدا گابلر

– مردی که زنش را با کلاه اشتباه گرفت

– هنر

– هفت کودک یهودی

– من ریچل کوری هستم

– درخت بلوط

وحید رهبانی مترجم ایرانیوحید رهبانی مترجم ایرانی
وحید رهبانی مترجم ایرانی

گردآوری: نیمکت خبر

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۲ رای

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب بیوگرافی وحید رهبانی بازیگر کارگردان تئاتر و مترجم ایرانی