is_tag

• 25 بازدید
• 2 مارس 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

حبیب ایل‌بیگی، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در برنامه «هفت» شبکه نمایش در پاسخ به سوال بهروز افخمی مبنی بر اینکه اگر اکران فیلم‌های کمدی ادامه یابد، برای همه انواع سینما مشکل جدی پیش می‌آید؛ چرا خیلی از فیلم‌ها بودند، که در زمان اکران هزینه پوستر و تبلیغات فیلم هم در نمی‌آوردند، گفت: بخاطر همه‌گیری کرونا تصورم این بود زمان می‌برد، تا سینما به حالت عادی‌اش برگردد. ولی در پاییز یا نیمه دوم سال ۱۴۰۰ بازگشت خوبی را به سینما داشتیم.

ایل‌بیگی به تاثیر فتنه سال ۱۴۰۱ بر تعطیلی سینما‌ها اشاره کرد و افزود: وقوع اغتشاشات در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ لطمه زیادی به سینما زد. در آن شرایط به زعم روسای صنوف و فعالان حوزه پخش و نمایش دیگر سینما تعطیل شده است! به ما توصیه می‌کردند پیگیر وضعیت نمایش نباشید و بگذارید سینما بسته بماند. سال گذشته با گفتگو و خواهش و تمنا از بسیاری از صاحبان فیلم‌ها می‌خواستیم فیلم‌ها را اکران کنند و نگذارند چراغ سینما خاموش شود. توصیه روسای صنوف این بود که اگر دولت می‌خواهد سینما را باز بگذارد، پول خیلی زیادی وسط بگذارد و به هر فیلمی حداقل پنج شش میلیارد تومان کمک بلاعوض بدهد، تا فقط اکران شود؛ چراکه مردم به سینما نمی‌آیند. 

معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی به ماجرای درخواست مبالغ هنگفت انجمن سینماداران و پخش‌کنندگان از وزیر ارشاد پرداخت و گفت: انجمن سینماداران و پخش‌کنندگان اواخر سال ۱۴۰۱ به محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نامه زدند و نوشتند که سینما تعطیل است. اگر دولت پول بسیار زیادی وسط نگذارد، باید قید داشتن سالن سینما و اکران فیلم را بزند. در همان ایام که برای اکران نوروزی فیلم‌ها با صاحبان فیلم صحبت می‌کردیم، بیشتر آن‌ها برای اکران تردید داشتند و دنبال تضمین با مبالغ زیاد بودند. حال بعد از کرونا و اغتشاشات مردم دنبال فرصتی بودند، تا با دیدن فیلم‌ها کمدی دلی از عزا در آورند و در سینما‌ها بخندند. تا حدود زیادی نمایش فیلم‌های کمدی به انتخاب مردم بود.

وی درباره شکست خوردن برخی فیلم‌های کمدی توضیح داد: شکست خوردن کمدی‌های امسال که با مدل‌های قبلی ساخته شدند، نشان دهنده تغییر در روندهاست. ما به سازندگان کمدی‌ها گفتیم که آن افرادی که سال‌هاست کمدی می‌سازند، اگر می‌خواهند مجوز بگیرند و در این عرصه بمانند، خودشان را ارتقا دهند. ما در تعداد مجوز‌ها مراقب هستیم. اگر الان کسی بخواهد متقاضی فیلم کمدی باشد، باید به اکران ۱۴۰۴ فکر کند. تا الان به کمدی‌هایی که مجوز دادیم و هنوز به مرحله پروانه نمایش نرسیدند، برای سال ۱۴۰۳ کفایت می‌کند. از طرفی، نظام‌نامه اکران فیلم هم در حال آماده شدن است 

ایل‌بیگی درباره رعایت قاعده اکران فیلم‌ها روی پرده سینما توضیح داد: بعد از بحران سال گذشته (اغتشاشات) شورای صنفی نمایش پیشنهاد کرد تا اجازه داده شود اکران فیلم‌هایی که می‌فروشند، ادامه یابد. فیلم «فسیل» ۶ ماه، فیلم «هتل» ۴ ماه و فیلم «هاوایی» ۱ ماه جزو پر فروش‌ها بودند. از اول سال آینده قاعده اکران رعایت می‌شود. البته معتقدیم سینمای کشور فقط شامل فیلم‌های کمدی نیست و باید همه فیلم و ژانر‌ها در سینمای ایران اکران شوند. طبق قرارداد سانس‌های مناسب به فیلم‌ها اختصاص یابد و بر مبنای سه سانس در روز فیلم‌ها نمایش داده شود.

معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی با بیان اینکه بیشتر فیلم‌ها پخش‌کننده پیدا نمی‌کنند، افزود: این دسته از فیلم‌ها باید به شبکه نمایش خانگی و تلویزیون بروند. در سال ۱۴۰۰ که اکران فیلم‌ها مختل شده بود، صداوسیما اقدام به خرید یکی دوتا از فیلم‌ها کرد، تا در تلویزیون پخش شود. ما هم استقبال کردیم. صداوسیما با پرداخت پول توانست بخشی از هزینه سرمایه‌گذاری ما را برگرداند. برای تلویزیون هم جذاب بود، که یک فیلمی که اکران نشده، نمایش داده شود.

به گفته وی، الان بیشتر تهیه‌کنندگان و سینماگران نمی‌دانند اگر فیلم اکران نشده داشته باشند، تلویزیون با قیمت مناسب می‌خرد و برای خودش هم جذاب است، تا کار دیده نشده‌ای را پخش کند. طبق قانون شورای عالی انقلاب فرهنگی باید نسبت فیلم ایرانی به فیلم خارجی در تلویزیون بیشتر باشد. شاید تلویزیون کمتر روی فیلم‌های ایرانی حساب باز می‌کند.

• 32 بازدید
• 29 فوریه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

رمان «ملکه یمن» به قلم محدثه اصلانی درباره ماجرای قرآنی اصحاب اُخدود است، که به خون‌ریزی و نسل‌کشی یهودیان در تاریخ می‌پردازد. قصه اصحاب اُخدود در آیات ۴ تا ۱۰ سوره بروج آمده است. مفاد آیات قرآن مجید در این باره چنین است: عده‌اى باعث شدند جمعى از مردان و زنان مؤمن را در خندق آتش افکنند؛ در حالى که خود براى تماشا کنار آتش نشسته بودند و از مشاهده آن لذت مى‌بردند و آنان که طعمه حریق مى‌شدند، جز ایمان به خداوند عزیز حمید – که فرمانروایى بر آسمان و زمین مخصوص او است و بر هر چیزى گواه است – گناهى نداشتند. اما مسببان خود دچار آتش شدند یا شعله بالا گرفت و ایشان را سوزانید یا آن که به دست همان جبار یا به دست دیگرى طعمه آتش شدند. 

به نوشته عده‌اى از مورخان، ذونواس حاکم یمن که یهودى بود، نجران را محاصره کرد و مردم آن را به قبول یهودیت مجبور کرد و کسانى را که از قبول کیش یهود سر باز زدند، در خندق آتش انداخت. در منابع مسیحیت نیز واقعه‌اى شبیه به این قصه موجود است. 

نویسنده کتاب داستان اصحاب اخدود را که در منابع قصص قرآن تفصیل یافته، با گسترش روایت و پیوند بخش‌های اصیل و تاریخى داستان به اساطیر و شخصیت‌پردازی‌های دقیق تبدیل به یک رمان خواندنی کرده است. رمان «ملکه یمن» در انتشارات جمکران به چاپ رسیده است و در ۱۷۵ صفحه و با قیمت ۱۰۵ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «آنگاه شمعون پیش‌قدم شد، از تخت پایین آمد و میریام را از آغوش من جدا کرد. دخترکم هنوز هم آرام و ساکت بود. 

-، اما او فرزند تو هم هست. چطوری به این حد از قساوت قلب رسیده‌ای؟ خواستم کودکم را از میان بازوانش بیرون بکشم، اما دو سرباز مانعم شدند.

– همین حالا در مقابل این مردم حرف‌هایی را که بر زبان راندی، پس بگیر تا از جان میریام بگذرم. رعشه‌ای به جانم افتاد. زبانه‌های آتش فاصله اندکی با قنداق دخترکم داشتند که در دستان شمعون تاب می‌خورد. ذونواس با چشمانی که به خون نشسته بود، بدون اینکه به چشمان دخترکش بنگرد، منتظر بود تا حرف‌هایی را که بر زبان رانده بودم، کتمان کنم. در آن لحظه، آرتا برخواست و گفت: «تو که می‌خواهی تمام ما را بسوزانی؛ لااقل بر طفل خود رحم کن». ذونواس ریشخندی زد و گفت: مسّبب تمام این‌ها تو هستی. تو بودی که آدیا را با این کیش و آیین آشنا ساختی؛ حال چطور می‌خواهی آن‌ها را نجات بدهی؟ ملکه یمن باید در آتش بسوزد، چون تو برای منافع خویش ذهن او را آلوده کردی و این تقاص گمراهان است».

آرتا گفت: «به خدا سوگند که آدیا زین پس رستگار می‌شود و تو در قعر دوزخ جاودانه خواهی گشت!».

• 30 بازدید
• 24 فوریه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب

ماجرای ماست و خیار ناصرالدین شاهی: می گویند در زمان ناصرالدین شاه، روزی امیرکبیر که از حیف و میل سفره های خوراکِ درباری به تنگ آمده بود به شاه پیشنهاد کرد که برای یک روز آنچه رعیت می خورند را میل فرمایند….

ماجرای ماست و خیار ناصرالدین شاهی

شاه پرسید که مگر رعیت ما چه میل می کنند؟

امیر گفت : ماست و خیار…

شاه سر آشپزباشی‌ را صدا زد و فرمان داد برای ناهار فردا ماست و خیار درست کند…

سر آشپزباشی‌ به تدارکات چی دستور تهیه مواد زیر را داد:

۱- ماست پر چرب اعلا ۶ من …

۲- خیار نازک و قلمی ورامین ۲ من …

۳-گردوی مغز سفید بانه ۱ کیلو …

۴- پیاز اعلای همدان ۱ من …

۵- کشمش اعلا و مویزِ شاهانی بدون هسته ۱ کیلو …

۶- نان مرغوب مغز دار خاش خاش دارِ دو آتیشه ۳ من …

۷- نعنای باغی اعلا و سبزی‌های بهاری ۱ کیلو! …

۸- و ….

ناصر الدین شاه بعد از اینکه یک شکم سیر ماست و خیار تناول کردند، فرمان به یک کاسهِ اضافه داد و در حالی‌ که ترید می فرمودند برگشت و به امیرکبیر گفت: « پدر سوخته ها ، رعایای ما چه غذاها می خورند و ما بی‌ خبر بودیم ! هر کس نارضایتی کرد و کفرانِ نعمت، به چوب و فلک ببندینش …!!

امیدوارم از داستان ماست و خیار ناصرالدین شاهی استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

• 37 بازدید
• 20 فوریه 2024
• اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب