is_tag

اردشیر دوم شاه هخامنشی

اردشیر دوم . [ ا د / دِ رِ دُوْ وُ ] (اِخ ) (هخامنشی ) اسم این پادشاه را چنین نوشته اند: در کتیبه های هخامنشی به پارسی قدیم ارْت خْشثْر، در توریه (کتاب عزرا و کتاب نحمیا) ارْت خشثتا، نویسندگان یونانی مانند دیودور،آریان ، سترابون و پولی ین آرْتاکسِرک سِس ْ، کتزیاس – آرت کسِرک سِس از نویسندگان قرون اسلامی ، ابن الندیم الوراق صاحب کتاب الفهرست – ارْطخْشثْت ، ابوریحان بیرونی – ارطخشثت و اردشیربن داراالثانی ، در داستان های ما این اردشیر با اردشیر اوّل و سوّم یک تن شده اند و از سه شاه فقط اسم اردشیر اول (درازدست ) باقی مانده . از نویسندگان قرون اسلامی آنهائیکه از مدارک شرقی استفاده کرده اند، یعنی طبری و مسعودی و حمزه ٔاصفهانی و ثعالبی و غیره مانند داستانها فقط اسم اردشیر درازدست را ذکر کرده اند یونانی ها برای امتیاز این اردشیر از اردشیر اول او را من ِمون گفته اند، که به معنی باحافظه است ، زیراچنانکه پلوتارک نوشته حافظه ٔ خوبی داشته است . بعضی گمان میکنند که این لقب را بپارسی قدیم ابی یه تاک میگفته اند. ابوالفرج اسم او را ارطحشثت الثانی ضبط کرده . پلوتارک گوید (اردشیر، بند۱) ((داریوش از پروشات چهار پسر داشت : اول اردشیر که بزرگتر از همه بود بعد کوروش ، استان و اُکزاثر . اردشیر در ابتداء آرزیکاس نام داشت اگر چه دی نن او را اُآرتس مینامد وهر چند کتزیاس تاریخ خود را از افسانه های سخیف و مضحک پر کرده و با وجود این باور کردنی نیست تصور کنیم که کتزیاس حتی اسم شاهی را که در دربارش طبیب خود او، زن ، مادر و اولادش بوده ، نمیدانسته )). مقصود پلوتارک این است ، که دی نُن اشتباه کرده و قول کتزیاس صحیح است ، ولی وقتی که بنوشته های کتزیاس رجوع میکنیم می بینیم که او اسم اردشیر را آرزاکس نوشته (پرسی کا کتاب ۱۹) نه آرزیکاس پس بهمان دلیل که پلوتارک ذکر کرده ، باید گفت که آرزیکاس پلوتارک مصحف آرزاکِس است ، و چون (چنانکه بیاید) یونانیها ارشکهای سلسله ٔ اشکانی را آرزاکِس مینامیدند، پس شکی نیست که اسم این شاه در ابتداء، یعنی قبل از جلوس بتخت ، ارشک بوده و آرزاکِس یونانی شده ٔ آن است .

 

 

ادامه مطلب اردشیر دوم شاه هخامنشی

دلایل تجدید حیات‌ مهرپرستی‌ در دوره هخامنشیان‌

۱- درباره‌ی‌ آیین‌ هخامنشیان‌ و دیانت‌ در عصر هخامنشی‌، چه‌ در آغاز و چه‌ در مرحله‌ی‌ میانگین‌ آن‌، دگرباره‌ تأکید می‌شود که‌ موردی‌ است‌ بسیار دشوار و مستلزم‌ مطالعاتی‌ بسیار. در آغاز پرستش‌ و احترام‌ شدید اورمزد، البته‌ نه‌ به‌ عنوان‌ خدایی‌ یکتا، بلکه‌ سرور مطلق‌ خدایان‌ رواج‌ داشت‌ و پس‌ از آن‌ کم‌ کم‌ خدایان‌ آریایی‌ که‌ زرتشت‌ آنها را و مراسم‌ پرستششان‌ را منع‌ کرده‌ بود، شروع‌ به‌ تظاهر بیشتری‌ کردند. هخامنشیان‌ در آغاز بی‌شک‌ به‌ اصول‌ زرتشی‌ پایبندی‌ بیشتری‌ داشتند، امّا هر چه‌ زمان‌ می‌گذشت‌ و ملل‌ و اقوام‌ بیشتری‌ تحت‌ لوای‌ پرچم‌ شاهنشاهی‌ در می‌آمدند، ترکیب‌ و اختلاط‌ عقاید بیشتر می‌شد و در این‌ میان‌ نقش‌ طبقه‌ی‌ مغان‌ در دیگرگونی‌ دین‌ زتشت‌ از عناصر دیگر بیشتر بود.

ادامه مطلب دلایل تجدید حیات‌ مهرپرستی‌ در دوره هخامنشیان‌

عطایاى سلطنتى هخامنشیان

یونانیان خوب مى دانستند که با خدمتگزارى به شاه بزرگ امکان دریافت عطایا و هدایا را خواهند یافت ( ر. ک. هرودوت، کتاب ۷، بند۱۳۴ – ۱۳۷ ؛ کتاب ۸، بند ۵ ؛ کتاب ۹، بند ۱۸ و غیره ). گزنوفون که پیوسته به این ویژگى در ایدئولوژى و راه و رسم سلطنت هخامنشیان اشاره مى کند، در اقتصاد آن را چنین توضیح مى دهد: اگر فرماندهان پادگانها و گردانها کار خود را خوب انجام دهند « شاه مقام و منصب ( tai timais auxei ) آنان را ارتقا مى بخشد و آنان را در عطایاى بزرگ غوطه ور مى سازد » ؛ در عوض « دیگران را به سختى کیفر مى دهد، برکنار مى کند و براى انجام وظایفشان دیگران را منصوب مى کند » ( کتاب ۴، فصل ۷ ) . همچنین است در مورد مأمورانى که مسئول بالا بردن بازدهى اراضى زیر کشت بودند ( کتاب ۴، فصل ۸ ) . بر اساس همین پیش فرضهاست که گزنوفون سیماى آرمانى شده کوروش صغیر را ترسیم کرده است:

ادامه مطلب عطایاى سلطنتى هخامنشیان

مصر و داریوش

خشثرپاون و خشثروپان نشین ها . درباره سیاست داریوش در مصر اسناد فراوان و متنوعى در اختیار داریم. متون (مصرى، آرامى، یونانى) و اسناد باستان شناختى (پیکره داریوش، نقشها و پیکره ها، استلها، درونخانه هاى پرستشگاهها) به طور گویایى گواه فعالیت چند شکلى داریوش در سواحل نیل و بیابانهاى شرقى و غربى است: احداث پرستشگاهها، جمع آورى «قوانین مصرى» گشایش ترعه اى بین نیل و دریاى سرخ و غیره. تردیدهاى برجا مانده درباره شرایط قیام مصر هر چه باشد، چنین مى نمایدکه داریوش آریاندس را در نقش خشثرپاونى خود حداقل تا سال ۵۱۰ استوارکرده است، در این سال وى معزول و در شرایطى که روایت هرودوت آن را کاملا روشن نمى کند به مرگ محکوم شد (کتاب ۴، بند۱۶۶ ). متون دموتى نشان مى دهندکه در سال۴۹۲ فردی به نام فرنداتس به این سمت منصوب شد . اما در سال۴۸۴ خشیارشا برادر خود هخامنش را به مقام خشثرپاون مصر برگما رد (هرودوت، کتاب ۷ بند ۷).

ادامه مطلب مصر و داریوش