is_tag

آشنایی با فضل و رحمت خدا در جلد سوم کتاب «طعم شیرین خدا»

جلد سوم مجموعه کتاب «طعم شیرین خدا» با عنوان «با تیغ مهربانی‌ات آخرش می‌کشی مرا» به قلم محسن عبّاسی ولدی و از سوی انتشارات آیین فطرت منتشر شده، که در تلاش است با آیات قرآن و روایت اهل بیت (ع) به معرفی خدا بپردازد. حرف اصلی کتاب درباره رحمت خداست، که اشاره می‌کند: «توجّه به فضل ممکنه آدم رو جسور بکنه. ممکنه چیه؟ حتماً یه سری از آدما وقتی به فضل خدا توجّه می‌کنن، جسور می‌شن؛ امّا راه جلوگیری از این جسارت این نیست که جوری با مردم درباره خدا حرف بزنیم که انگار هیچ فضلی نداره و همه‌ش با عدلش با مردم برخورد می‌کنه. اگه راه این بود، که اهل بیت (ع) این طوری خدا رو معرّفی نمی‌کردن.

تو بحث توبه هم گفتم که بعضی از ما‌ها برا معرفی خدا طوری عمل می‌کنیم که العیاذ بالله انگار می‌خوایم اشتباه‌هایی که خدا و اهل بیت (ع) تو معرفی‌شون داشتن، جبران کنیم. انگار که اونا حواسشون نبوده این حرفا می‌تونه زمینه‌ساز جری شدن بعضی از بنده‌ها بشه. 

حالا که اهل بیت (ع) این حرفا رو گفتن و زیادم گفتن، ما نباید این مشکل رو با پنهان کردن این حرفا حل کنیم. ما غافلیم از اینکه بنده‌ای که فضل خدا رو قبول کرده، نهایتش گناه می‌کنه و بعدشم می‌آد می‌گه: «خدایا! ببخش که گناه کردم»؛ امّا بنده‌ای که خدا رو فقط با عدلش می‌شناسه، از خدا فرار می‌کنه؛ چون خدایی که فضل نداره، خدایی نیست که آدم توی فطرتش اون رو می‌شناسه».

فصل اول کتاب با عنوان آیا خدای ما و خدای قرآن یکیه؟ فصل دوم با عنوان کی می‌تونه این خدا رو دوست نداشته باشه؟ فصل سوم با عنوان خدا سخت می‌بخشه یا آسون؟ فصل چهارم با عنوان چرا خدا می‌خواد ببخشه؛ امّا ما نمی‌ذاریم؟ فصل پنجم با عنوان از بستن درِ توبه به روی مردم چی بهمون می‌رسه؟ فصل ششم با عنوان مهربونی خدا، مثل مهربونی ماست؟ فصل هفتم با عنوان خدای ما فقط عدل داره؟ پس فضلش چی می‌شه؟ فصل هشتم با عنوان اگه خدا فقط عدل داشت، باید چی کار می‌کردیم؟! و فصل نهم با عنوان چرا همه‌ش از خدای اخمو حرف می‌زنیم؟! هست.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب آشنایی با فضل و رحمت خدا در جلد سوم کتاب «طعم شیرین خدا»

محسن رمضانی بازیگر نابینای رنگ خدا به همراه دختر زیبایش+عکس و بیوگرافی

محسن رمضانی متولد ۲۰ تیر ۱۳۶۵ است. رمضانی در هفدهمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر دیپلم افتخار بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در فیلم رنگ خدا به کارگردانی مجید مجیدی دریافت کرد. وی محصل مجتمع نابینایان شهید محبی بوده و در این مجتمع آموزشی تحصیل کرده است. در ادامه این مطلب بخش فرهنگ و هنر در مجموعه فیلم و سریال مجله خبری چشمک با بیوگرافی بازیگر نابینای فیلم رنگ خدا یعنی محسن رمضانی و جدیدترین عکس های او همراه باشید.

 

بیوگرافی محسن رمضانی

همان طور که اشاره شد محسن رمضانی متولد ۲۰ تیر ۱۳۶۵ است. محسن رمضانی ازدواج کرده و در کنار همسر و دختر ۴ ساله‌اش مهلا زندگی خوبی را می‌گذراند. رنگ خدا فیلمی ایرانی به کارگردانی مجید مجیدی محصول سال ۱۳۷۷ است. رنگ خدا چهارمین ساخته بلند مجید مجیدی است. محسن رمضانی فرزند نابینای هاشم که در مدرسه نابینایان تحصیل می‌کند برای گذراندن تعطیلات به خانه بازمی‌گردد….

استیفان هلدن در نگاهی مشابه ابرت در ۲۵ سپتامبر ۱۹۹۹ در نیویورک تایمز می‌نویسد: «این فیلم در حد بالاترین درجه وضوحی که یک فیلم ممکن است بدان برسد، نشان می‌دهد که دارای رسالتی دینی است، اما تجربه‌ای ژرف از تأمل در جهان طبیعی را در اختیار ما قرار می‌دهد… فیلم رنگ خدا گوهری دیگر است که از سرچشمه‌ای واحد، یعنی از یکی از پویاترین سینماهای ملی جهان به ما عرضه شده‌است.»

فیلم رنگ خدا

درباره محسن رمضانی

همه ما بازیگر فیلم رنگ خدا که نابینا بود را به یاد داریم، پس از گذشت ۲۵ سال از بازی محسن رمضانی در فیلم رنگ خدا گفتگویی با این بازیگر را در ادامه ارائه کرده ایم که خواندنش خالی از لطف نیست.

«می دونی چیه؟ هیچکی منو دوست نداره ، عزیزم منو دوست نداره ، اگر چشم داشتم می رفتم مدرسه روستا ، همه بچه های روستا اونجا درس می خونن ، غیر من که باید برم مدرسه نابیناها که اونور دنیاست ، معلمون می گه خدا شما نابیناها را بیشتر دوست داره چون نمی بینید ، ولی من گفتم اگر ما رو دوست داشت نابینا نمی کرد تا اونو نبینیم، ولی اون گفت خدا دیدنی نیست ، خدا همه جا هست ، شما می تونید اونو حس کنید ، شما می تونید اونو با دستاتون ببینید ، حالا من همه جا رو می گردم تا دستم به خدا بخوره و همه چیزو بهش بگم حتی هرچی که تو دلم هست.»

محسن رمضانی

اینها دیالوگ های یکی از معروف ترین سکانس های فیلم رنگ خدا به کارگردانی مجید مجیدی است که محسن رمضانی بازیگر نوجوان این فیلم بعد از گذشت حدود ۲۵ سال، همچنان از حفظ بیان می کند و می گوید این دیالوگ ها هیچ وقت از ذهنم پاک نشده است.

رمضانی که عکسی از فیلم رنگ خدا را در کنار عکس پدر مرحومش بر روی دیوار خانه دارد با اشاره به نحوه حضورش در این فیلم گفت:در مجتمع نابینایان شهید محبی مشغول تحصیل بودم که یک روز آقای مجیدی آمدند و خواستند برای فیلمشان از بچه ها تست بگیرند، به من هم گفتند دوست داری بازی کنی؟ و من با علاقه پاسخ دادم اگر خدا بخواهد و این شانس را داشته باشم ، بله.

وی ادامه داد:ایشان از حدود ۵۰۰ نفر تست گرفتند که در نهایت من انتخاب شدم. علاقه زیادی به بازیگری داشتم و دست به گریه کردنم هم حرف نداشت. برای تست دادن کمی گریه کردم که البته ناخواسته بود و اشکم درآمد و در نهایت از انتخاب شدنم بسیار خوشحال شدم.

این بازیگر افزود:آن موقع سریال همسران را دنبال می کردم و گوش می دادم. تصورم از بازیگری این بود که مثلا از یک خیابان رد می شویم و کار تمام می شود. روز اول که سرکار رفتیم آقای مجیدی که حرکت می داد ، خنده ام می گرفت و مدام سرم را قایم می کردم.

رمضانی با بیان اینکه برای «رنگ خدا» حدود ۱۸۰ روز در شمال سر فیلمبرداری بودیم ، گفت:تابستان بود و مدرسه نداشتیم و حسابی به من که آن موقع ۱۰ ، ۱۱ سال داشتم خوش گذشت.

محسن رمضانی

وی درباره رابطه این روزهایش با حسین محجوب بازیگر نقش پدرش و مجید مجیدی اظهار کرد:سر فیلم ارتباط خوبی با آقای محجوب داشتم و هنوز هم گاهی احوال ایشان را می پرسم. خود آقای مجیدی هم به من لطف دارند و مدتی پیش خدمت ایشان بودم و به قول معروف تجدید میثاق کردم.

رمضانی درباره فعالیت های هنری اش بعد از رنگ خدا گفت:در سریال چراغ های خاموش به کارگردانی کاظم بلوچی در کنار اسماعیل شنگله ، هایده حائری و مهدی سلوکی حضور پیدا کردم و بعد هم این افتخار را داشتم که با استاد کمال تبریزی نقشی را در خیابان های آرام داشته باشم که باعث افتخار من بود. همچنین در فیلم ویدئویی انگشتر که یکی از همکاران آقای تبریزی آن را می ساخت نقش کوتاهی داشتم اما هیچ کدام از کارهایم به رنگ خدا نمی رسید.

رمضانی ادامه داد:شبی که برای اولین بار فیلم در جشنواره فجر به نمایش درآمد، ساعت ۱۱ شب بود که همه به من تبریک گفتند. شب خوبی که دوست دارم باز هم تکرار شود که البته تکرار آن بستگی به نویسندگان و کارگردانان قهار سینمای ایران دارد که نقشی مناسب من بنویسند و بازی کنم.

وی افزود:هنوز هم من را در خیابان می بینند، می شناسند و می گویند:شما همون رنگ خدا هستید و من هم سعی می کنم با صبر و حوصله به ابراز احساساتشان پاسخ دهم. وقتی هم فیلم از تلویزیون پخش می شود دوستانم با من تماس می گیرند و تنها زمانی است که یادی از من می کنند.

 

محسن رمضانی

 

 

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب محسن رمضانی بازیگر نابینای رنگ خدا به همراه دختر زیبایش+عکس و بیوگرافی

پذیرش دعوت مهمانی خدا در کتاب «برای مهمانی خدا آماده شویم»

کتاب «برای مهمانی خدا آماده شویم» به قلم حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان، استاد حوزه و دانشگاه است، که از سوی بیان معنوی منتشر شده است.

انتشارات کتاب در مقدمه‌ای درباره لزوم آمادگی مهمان برای ورود مهمانی نوشته: «آمادگی پیدا کردن قبل از ورود به هر مهمانی کمک می‌کند تا انسان با آرامش و اشتیاق بیشتری به آن مهمانی وارد شود و بهره بیشتری از پذیرایی تدارک شده ببرد».

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «ضیافت، مهمترین وصف ماه رمضان. شاید ضیافت مهمترین وصف رمضان باشد و اگر بخواهیم به تبیین ماهیت رمضان بپردازیم، باید از این توصیف آغاز کنیم که مادر همه اوصاف این ماه عزیز است. رمضان یعنی یک ضیافت، یعنی ماه مهمانی خدا. در رمضان ما مهمان خداییم و خدا میزبان ماست. ما که همیشه از بدو خلقت مهمان خدا بوده‌ایم و دائم بر سر خوان نعمت او نشسته‌ایم، باز در رمضان مهمان اوییم. این مهمانی مضاعف و ویژه چه پیامی برای ما دارد و چه لطافتی را می‌خواهد در تصّور ما از رمضان ایجاد نماید؟ 

ضیافت، وصف پیامبر برای رمضان

اتصاف رمضان به ضیافت یک تعبیر ذوقی نیست، که اهل ادب و عرفان آن را وضع کرده باشند. بلکه تعبیری است که شخص نازنین پیامبر اکرم (ص) که آگاه به تمامی حقایق عالمند، آن را برای رمضان به کار گرفته‌اند و از اولین جملاتی است که در خطبه شعبانیه بیان فرموده‌اند: «هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَهِ اللَّهِ؛ شما در این ماه به مهمانی خدا دعوت شده‌اید». پس باید به مختصات این تعبیر و توصیف دقت کنیم و از فرصت این تشبیه برای فهمیدن رمضان کمال استفاده را ببریم.

ما از مهمانی چه می‌فهمیم؟

ابتدا باید ببینیم ما از مهمانی چه می‌فهمیم. خصوصاً آنکه اگر مهمانی را در فرهنگ دینی خودمان ترجمه کنیم، چه ویژگی‌هایی را در آن می‌یابیم. حتی باید به دل‌های خود نگاه کنیم و ببینیم وقتی نام مهمانی را می‌شنویم یا به رابطه میزبان و مهمان می‌اندیشیم، چه احساسی پیدا می‌کنیم. اینها همان چیز‌هایی است که پیامبر مهربان خواسته است ما از رمضان ادراک و احساس کنیم.

۱. مهمان را گرامی می‌دارند، حتی اگر کافر باشد

مهمان گرامی است و احترام دارد، حتی اگر کافر باشد. این سفارش پیامبر گرامی ماست، که در سخنی فرموده‌اند: «أَکْرِمِ الضَّیْفَ وَ لَوْ کَانَ کَافِراً؛ مهمان را گرامی بدار، اگرچه کافر باشد»؛ بنابراین در مهمانی بنا بر مهربانی و فراوانی است. میزبان اگر خود کریم و گرامی باشد، برای اکرام مهمان بیش از نگاه به لیاقت مهمان به معنای مهمانی نگاه می‌کند و بیش از آنکه مقام مهمان را ببیند و برای خود منزلت مهمان را مایه فخر ببیند، مهمان‌داری را مبنای مباهات خود می‌یابد. 

اینکه از ما خواسته‌اند کافران را هم در زمانی که مهمان ما هستند گرامی بداریم، به دلیل ضرورت رعایت حرمت مهمانی است. حتماً آنان که چنین دستوراتی داده‌اند خود بهتر از هر کسی رعایت می‌کنند».

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب پذیرش دعوت مهمانی خدا در کتاب «برای مهمانی خدا آماده شویم»

در شب قدر سه چیز را از خدا بخواهید

در شب قدر در ابتدا از خودِ «خدا» بخواهیم اندازه‌اش را برای ما بگوید تا حدی که دل ما روشن شود. با درس و بحث و کتاب نمی‌توان ربّ را فهمید. تشخیص ربّ عالم، یک «دلِ بیدار» می‌خواهد. شب قدر شرایط به گونه‌ای است که خدا کمک می‌کند اینها را بفهمیم. خیلی مقام بلندی است که آدم بفهمد جهان ربّ دارد و این ربّ حکیم در زوایای حیاتش حاضر است.

دوم از خدا بخواهیم اندازهٔ «خودمان» را به ما بفهماند. در شب قدر انسان باید به بصیرتی برسد که بفهمد «بنده» است؛ این که من مرد هستم یا زن، بی‌پول هستم یا پولدار و… همه دروغ و سراب است. انسان باید در شب قدر از خدا بخواهد که قدرش را به او بنمایاند که اگر هرکسی، قدر خود را بفهمد دیگر برای چیز‌های بی‌ارزش تلاش نمی‌کند. این که ما بنده هستیم در شب قدر برای انسان باید مشخص شود؛ البته کار مشکلی است، اما باید به خدا التماس کرد که خدایا «بندگی» مرا به من نشان بده.

سوم اینکه از خدا بخواهیم که قدر و اندازهٔ این «دنیا» را هم به ما بفهماند. دنیا «متاعِ غرور» است، محل «امتحان» است. باور کنید که اگر این سه چیز را شما در شب قدر بگیرید از مرز «انسانِ طبیعی» بیرون می‌آیید؛ یعنی نسبت به افراد معمولی ادراک بسیار بالایی پیدا می‌کنید.

برگرفته از «تفسیر سوره قدر» استاد اصغر طاهرزاده.

منبع: ایسنا

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب در شب قدر سه چیز را از خدا بخواهید

چطور خدا را بزرگ ببینیم؟

جلد اول مجموعه کتاب «طعم شیرین خدا» با عنوان «من با خدای کوچکم قهرم» به قلم محسن عبّاسی ولدی و از سوی انتشارات آیین فطرت منتشر شده، که در تلاش است با آیات قرآن و روایت اهل بیت (ع) به معرفی خدا بپردازد.

موضوع جلد اول کتاب درباره بزرگ دیدن خداست. به قول نویسنده: «توی این کتاب می‌خوایم بگیم اگه ما به وجود خدا اعتقاد داشته باشیم، امّا به بزرگیش ایمان نیاریم، اون اعتقاد نمی‌تونه تاثیر زیادی تو زندگیمون بذاره. تو این کتاب مفصّل درباره آثار بزرگ دیدن خدا صحبت می‌کنیم.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «سخنرانی تموم شد. سوالا رو جمع کردم و ریختم تو یه پلاستیکی که از دفتر مدرسه برام آوردن. خیلی زود خداحافظی کردم و رفتم پایانه مسافربری تا برگردم قم. همین که سوار اتوبوس شدم، انبوه سوالایی رو که بچّه‌ها درباره خدا پرسیده بودن، یکی یکی از تو پلاستیک در آوردم و شروع کردم به خوندن. خشم به دنیای اطرافم عوض شده بود. باری روی دوشم احساس می‌کردم که خیلی سنگین بود. این سوالا حرف دل بچّه‌هایی بود که خیلیا فکرمی‌کردن از خدا فرارین. زبون حال بچّه‌ها رو چه راحت می‌شد از دل این سوالا فهمید». 

فصل اول کتاب با عنوان چه طوری می‌شه خدا رو فراموش کرد؟ کسی می‌دونه؟ فصل دوم با عنوان تاحالا شنیدید کسی خدا روعبادت کنه؛ امّا برا دنیا؟ فصل سوم با عنوان کی می‌تونه بگه: «من برا خدا می‌میرم؟» فصل چهارم با عنوان مگه می‌شه از سختیا هم لذّت برد؟ فصل پنجم با عنوان بجز قدرت خدا، قدرت دیگه‌ای هم سراغ دارید؟ فصل ششم با عنوان چرا دلمون به وعده‌های خدا گرم نیست؟ فصل هفتم با عنوان به نظرتون می‌شه با خدا بود و ناامید؟ فصل هشتم با عنوان جز خدا کی می‌تونه آدم رو عزیز کنه؟ فصل نهم با عنوان اگه خدا بزرگه، بزرگی ما چه معنایی داره؟ فصل دهم با عنوان چرا عبادت می‌کنیم؛ امّا احساس رشد نمی‌کنیم؟ فصل یازدهم با عنوان چه طور می‌شه احساس هیچ بودن کرد؛ ولی شاد بود؟ فصل دوازدهم با عنوان می‌شه هم خدارو دوست داشت، هم ازش ترسید؟ و فصل سیزدهم با عنوان مگه می‌شه طعم مصیبت شیرین باشه؟ شامل می‌شود.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب چطور خدا را بزرگ ببینیم؟

بازیگر نابینای رنگ خدا در ۳۷ سالگی اش به همراه دختر زیبایش+عکس و بیوگرافی

بازیگر نابینای فیلم رنگ خدا: محسن رمضانی متولد ۲۰ تیر ۱۳۶۵ است. رمضانی در هفدهمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر دیپلم افتخار بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در فیلم رنگ خدا به کارگردانی مجید مجیدی دریافت کرد. وی محصل مجتمع نابینایان شهید محبی بوده و در این مجتمع آموزشی تحصیل کرده است. در ادامه این مطلب بخش فرهنگ و هنر در مجموعه فیلم و سریال مجله خبری چشمک با بیوگرافی بازیگر نابینای فیلم رنگ خدا یعنی محسن رمضانی و جدیدترین عکس های او همراه باشید.

بیوگرافی بازیگر نابینای فیلم رنگ خدا

همان طور که اشاره شد محسن رمضانی متولد ۲۰ تیر ۱۳۶۵ است. محسن رمضانی ازدواج کرده و در کنار همسر و دختر ۴ ساله‌اش مهلا زندگی خوبی را می‌گذراند. رنگ خدا فیلمی ایرانی به کارگردانی مجید مجیدی محصول سال ۱۳۷۷ است. رنگ خدا چهارمین ساخته بلند مجید مجیدی است. محسن رمضانی فرزند نابینای هاشم که در مدرسه نابینایان تحصیل می‌کند برای گذراندن تعطیلات به خانه بازمی‌گردد….

بازیگر نابینای فیلم رنگ خدا

استیفان هلدن در نگاهی مشابه ابرت در ۲۵ سپتامبر ۱۹۹۹ در نیویورک تایمز می‌نویسد: «این فیلم در حد بالاترین درجه وضوحی که یک فیلم ممکن است بدان برسد، نشان می‌دهد که دارای رسالتی دینی است، اما تجربه‌ای ژرف از تأمل در جهان طبیعی را در اختیار ما قرار می‌دهد… فیلم رنگ خدا گوهری دیگر است که از سرچشمه‌ای واحد، یعنی از یکی از پویاترین سینماهای ملی جهان به ما عرضه شده‌است.»

درباره محسن رمضانی

همه ما بازیگر فیلم رنگ خدا که نابینا بود را به یاد داریم، پس از گذشت ۱۷ سال از بازی محسن رمضانی در فیلم رنگ خدا گفتگویی با این بازیگر را در ادامه ارائه کرده ایم که خواندنش خالی از لطف نیست.

بازیگر نابینای فیلم رنگ خدا

«می دونی چیه؟ هیچکی منو دوست نداره ، عزیزم منو دوست نداره ، اگر چشم داشتم می رفتم مدرسه روستا ، همه بچه های روستا اونجا درس می خونن ، غیر من که باید برم مدرسه نابیناها که اونور دنیاست ، معلمون می گه خدا شما نابیناها را بیشتر دوست داره چون نمی بینید ، ولی من گفتم اگر ما رو دوست داشت نابینا نمی کرد تا اونو نبینیم، ولی اون گفت خدا دیدنی نیست ، خدا همه جا هست ، شما می تونید اونو حس کنید ، شما می تونید اونو با دستاتون ببینید ، حالا من همه جا رو می گردم تا دستم به خدا بخوره و همه چیزو بهش بگم حتی هرچی که تو دلم هست.»

اینها دیالوگ های یکی از معروف ترین سکانس های فیلم رنگ خدا به کارگردانی مجید مجیدی است که محسن رمضانی بازیگر نوجوان این فیلم بعد از گذشت حدود ۱۷ سال، همچنان از حفظ بیان می کند و می گوید این دیالوگ ها هیچ وقت از ذهنم پاک نشده است.

رمضانی که عکسی از فیلم رنگ خدا را در کنار عکس پدر مرحومش بر روی دیوار خانه دارد با اشاره به نحوه حضورش در این فیلم گفت:در مجتمع نابینایان شهید محبی مشغول تحصیل بودم که یک روز آقای مجیدی آمدند و خواستند برای فیلمشان از بچه ها تست بگیرند، به من هم گفتند دوست داری بازی کنی؟ و من با علاقه پاسخ دادم اگر خدا بخواهد و این شانس را داشته باشم ، بله.

وی ادامه داد:ایشان از حدود ۵۰۰ نفر تست گرفتند که در نهایت من انتخاب شدم. علاقه زیادی به بازیگری داشتم و دست به گریه کردنم هم حرف نداشت. برای تست دادن کمی گریه کردم که البته ناخواسته بود و اشکم درآمد و در نهایت از انتخاب شدنم بسیار خوشحال شدم.

این بازیگر افزود:آن موقع سریال همسران را دنبال می کردم و گوش می دادم. تصورم از بازیگری این بود که مثلا از یک خیابان رد می شویم و کار تمام می شود. روز اول که سرکار رفتیم آقای مجیدی که حرکت می داد ، خنده ام می گرفت و مدام سرم را قایم می کردم.

رمضانی با بیان اینکه برای «رنگ خدا» حدود ۱۸۰ روز در شمال سر فیلمبرداری بودیم ، گفت:تابستان بود و مدرسه نداشتیم و حسابی به من که آن موقع ۱۰ ، ۱۱ سال داشتم خوش گذشت.

بازیگر نابینای فیلم رنگ خدا

وی درباره رابطه این روزهایش با حسین محجوب بازیگر نقش پدرش و مجید مجیدی اظهار کرد:سر فیلم ارتباط خوبی با آقای محجوب داشتم و هنوز هم گاهی احوال ایشان را می پرسم. خود آقای مجیدی هم به من لطف دارند و مدتی پیش خدمت ایشان بودم و به قول معروف تجدید میثاق کردم.

رمضانی درباره فعالیت های هنری اش بعد از رنگ خدا گفت:در سریال چراغ های خاموش به کارگردانی کاظم بلوچی در کنار اسماعیل شنگله ، هایده حائری و مهدی سلوکی حضور پیدا کردم و بعد هم این افتخار را داشتم که با استاد کمال تبریزی نقشی را در خیابان های آرام داشته باشم که باعث افتخار من بود. همچنین در فیلم ویدئویی انگشتر که یکی از همکاران آقای تبریزی آن را می ساخت نقش کوتاهی داشتم اما هیچ کدام از کارهایم به رنگ خدا نمی رسید.

رمضانی ادامه داد:شبی که برای اولین بار فیلم در جشنواره فجر به نمایش درآمد، ساعت ۱۱ شب بود که همه به من تبریک گفتند. شب خوبی که دوست دارم باز هم تکرار شود که البته تکرار آن بستگی به نویسندگان و کارگردانان قهار سینمای ایران دارد که نقشی مناسب من بنویسند و بازی کنم.

بازیگر نابینا

وی افزود:هنوز هم من را در خیابان می بینند، می شناسند و می گویند:شما همون رنگ خدا هستید و من هم سعی می کنم با صبر و حوصله به ابراز احساساتشان پاسخ دهم. وقتی هم فیلم از تلویزیون پخش می شود دوستانم با من تماس می گیرند و تنها زمانی است که یادی از من می کنند.

 

بازیگر نابینای فیلم رنگ خدا

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب بازیگر نابینای رنگ خدا در ۳۷ سالگی اش به همراه دختر زیبایش+عکس و بیوگرافی

رمضان؛ ماه خودسازی بندگان خدا

در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی با اشاره به آخرین ماه رمضان امام خمینى رحمت الله علیه بیان کرد: یادی کنیم از روح پرفتوح بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی رحمت الله علیه که رئیس دفتر ایشان، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین توسلى، درباه آخرین ماه رمضان حضرت امام رحمت الله علیه که در بیمارستان تشریف داشتند، فرمود: آخرین ماه رمضان دوران حیاتشان متفاوت از دیگر ماه رمضان‌ها بود. به این صورت که امام رحمت الله علیه همیشه براى خشک کردن اشک چشمشان دستمالى را همراه داشتند، ولى در آن ماه رمضان، حوله اى را نیز همراه خود برمى داشتند تا در هنگام نمازهاى نیمه شبشان از آن هم استفاده کنند. 

یا جای دیگر، مرحوم توسلی فرمود: امام خمینی رحمت الله علیه با همه اشتغالاتى که داشتند، به انجام مستحبات، به ویژه خواندن قرآن، دعا و نماز اول وقت، اهمیت مى دادند و امام رحمت الله علیه هر روز، سه تا پنج مرتبه قرآن مى خواندند. در ماه مبارک رمضان، سه بار قرآن را ختم مى کردند و شاید کسى باور نکند که ایشان در جایگاه یک رهبر انقلابى و سیاسى، اغلب دعاهاى “مفاتیح الجنان” را خوانده باشند! 

ماه رمضان فرصت خوبی برای خودسازی

این کارشناس مذهبی تصریح کرد: ماه رمضان فرصت خوبی برای خودسازی است. ما همان ماده‌ی خام هستیم که اگر روی خودمان کار کردیم و توانستیم این ماده‌ی خام را به شکل‌های برتر تبدیل کنیم، آن کار لازم در زندگی را انجام داده‌ایم و هدف حیات همین است. وای به حال کسانی که روی خودشان از لحاظ علم و عمل کاری نکنند و همان‌طور که وارد دنیا شدند، به اضافه‌ی پوسیدگی‌ها و ضایعات و خرابی‌ها و فساد‌ها که در طول زندگی برای انسان پیش می‌آید، از این دنیا بروند.

روزه توفیقی برای خودسازی 

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی مطرح کرد: شرایط در ماه رمضان آماده است و یکی از بزرگ‌ترین شرایط، همین روزه‌ای است که شما می‌گیرید. این، یکی از بزرگ‌ترین توفیقات الهی است. توفیق یعنی چه؟ توفیق یعنی این‌که خدای متعال چیزی را برای انسان، مناسب بیاورد. 

با واجب کردن روزه، خدای متعال زمینه مناسبی را برای من و شما به‌وجود آورده است که قدری در این ماه به خودمان برسیم. روزه، نعمت بزرگی است. شکم خالی است و مبارزه با نفس، تا حدودی در اثنای روز، از جهات مختلف وجود دارد:

 هرچه را دوست دارید، نمی‌خورید و نمی‌آشامید و بسیاری از مشتهیات نفسانی را برای خودتان به مدت چند ساعت ممنوع می‌کنید. این، یک مبارزه با نفس است؛ مبارزه با هواست و مبارزه با هوی، در رأس تمام کار‌های نیک و خودسازی‌ها قرار دارد.

در این ماه هرکس طبیب خود باشد!

این کارشناس مذهبی عنوان کرد: این ماه رمضان، فرصت و زمینه‌ی بسیار خوبی است. زمینه خوبی است که انسان در این ماه به خودش برسد. مثل طبیبی که با فردی بیمار مواجه است و آن بیمار به امراض متعدّدی مبتلاست یا مثلاً مرض قند و فشار خون دارد، چربی خون دارد، استخوان درد دارد، رماتیسم دارد، زخم معده دارد و خلاصه انواع و اقسام مرض در او هست – طبیب حاذق که امراض او را می‌شناسد و راه علاجش را بلد است، با این بیمار چه کار می‌کند؟

 اول سعی می‌کند بیماری‌های او را روی کاغذ بیاورد و ببیند به چه امراضی مبتلاست. اگر طبیب، بعضی از بیماری‌های او را نشناسد و برای علاج بیماری دوایی بدهد که با بیماری دیگر ناسازگار باشد، ممکن است به جای این‌که او را علاج کند، بیچاره را به بیماری‌های دیگری هم متبلا سازد! اما طبیب حاذق اینگونه است.

پس اوّل باید با دقّت نگاه کرده و دلسوزانه بیماری‌ها را پیدا کند و آنها را بنویسد؛ بعد ببیند کدام مهم‌تر است، کدام فوتی‌تر است و کدام اصولی‌تر است. شما طبیب خودتان بشوید.

او ادامه داد: برادر عزیز! هیچ‌کس مثل خود انسان نمی‌تواند بیماری‌های خودش را بشناسد. برخی بیماری‌ها در انسان هست که اگر مثلاً شما به من بگویید «تو دچار این بیماری هستی»، عصبانی می‌شوم و بدم می‌آید یا اگر بگویند: «آقا، شما مرد حسودی هستید.» مگر کسی تحمّل می‌کند که به او بگویند «حسود»؟ می‌گوید: «حسود خودت هستی! چرا اهانت می‌کنی؟ چرا بی‌خود می‌گویی؟» از دیگری حاضر نیستیم قبول کنیم. اما به خودمان که مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم بله؛ ما متأسفانه از این بیماری‌ها داریم. سرِ هرکس را انسان کلاه بگذارد؛ از هرکس که پنهان کند، با خودش که دیگر نمی‌تواند! پس بهترین کسی که می‌تواند بیماری ما را تشخیص دهد، خودمان هستیم. روی کاغذ بیاورید!

 بنویسید: «حسد» 

بنویسید: «بخل» 

فرق هلاکت مادی با معنوی

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی افزود: اگر بیماری‌های ما اینهاست، اینها را روی کاغذ بیاوریم. ماه رمضان فرصتی است که یکی‌یکی این بیماری‌ها را تا آن‌جایی که بشود، برطرف کنیم. اگر برطرف نکنیم، این بیماری‌ها مهلک خواهند شد؛ هلاک معنوی و واقعی. هلاک جسمی که چیزی نیست!

 اگر بیماری مهلکی در ما باشد یا احتمالش را بدهند، چقدر دستپاچه می‌شویم؟ شب خوابمان نمی‌برد. بهترین دکتر‌ها را پیدا می‌کنیم، می‌گوییم: «نکند این غدّه‌ای که در بدن و در دست و زیر پوست من است، سرطان باشد!» از تصوّرش کلّی وحشت می‌کنیم. آخرش چه؟ آخرش مردن است. حالا نشد، یک سال دیگر است، دو سال دیگر است، ده سال دیگر است.

ماندنی که نیستیم. چند صباحی، کمی این‌ور، کمی آن‌ور، تمام خواهد شد. هلاکت جسمانی این است و این‌قدر از آن می‌ترسیم. 

این کارشناس مذهبی تصریح کرد: هلاکت معنوی، یعنی برای ابد دچار خذلان و عذاب الهی شدن. یعنی در زندگی جاودان ابدی، از همه نعمت‌ها و لذّت‌ها و چشم‌روشنی‌هایی که خداوند برای من و شما معین و مقرّر کرده اند محروم ماندن. 

اخلاص از ویژگی‌های مهم مورد توجه در خودسازی

یکی از ویژگی‌ها که بسیار مهمّ است تا برای خودسازی به آن توجّه کنیم و شاید جنبه تقدّمی هم داشته باشد، «اخلاص» است.

 اخلاص عبارت است از کار را خالص انجام دادن و این‌که کاری را مغشوش انجام ندهیم. گاهی هست که کسی عبادت نمی‌کند و گاهی عبادت می‌کند. اما مغشوش و ناخالص. این هم مثل آن است. خالص بودن عبادت و خالص بودن عمل، این است که برای خدا باشد. اما متأسفانه، در بین مردم خیلی رایج است که کار‌های خوب خودشان را بر زبان بیاورند و بگویند. 

گویی توجّه ندارند که نباید کار نیک را به زبان آورد و گفت که ما می‌خواهیم این کار را بکنیم یا ما این کار‌ها را می‌کنیم. بنابراین، همه‌مان در هرجا و در هر موقعیتی که هستیم، باید خیلی تلاش کنیم که کار را خالص انجام دهیم.

سه امتیاز مخلَصین

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی مطرح کرد: اگر ما اخلاص ورزیدیم، بنده مخلص می‌شویم؛ اخلاص‌ورزیدن برای خدا در عمل و نیت. اما فراتر از بنده مخلِص، بندگانِ مخلَص‌اند.

 مرحوم «سید بحرالعلوم» رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه در رساله‌ای که در سیر و سلوک به ایشان منسوب است، بین مُخلِص و مُخلَص فرق می‌گذارد و می‌گوید مُخلِص کسی است که عملی را فقط برای خدا انجام می‌دهد و کاری به کار دیگران ندارد. اما مُخلَص آن است که همه وجود خود را خالصاً و مخلصاً برای خدا قرار می‌دهد. همه هستی او فقط برای خداست. بعد می‌فرماید: خدای متعال به این مُخلَصین سه وعده و سه امتیاز بزرگ داده اند.

این کارشناس مذهبی ادامه داد: حساب و کتاب ندارند.

 یکی این است که فرموده است:

 «فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ» 

 یعنی در قیامت، همه مردم در محشر حاضر می‌شوند و مورد محاسبه الهی قرار می‌گیرند، مگر بندگان مخلَص که آنها معاف هستند.

پاداش بی نهایت

امتیاز دوم این است که می‌فرماید:

 «وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ» 

 همه مردم، پاداش متناسب با عملی که انجام داده‌اند را می‌گیرند، مگر بندگان مخلَصِ خدا. اینها عملشان و پاداششان متناسب نیست. عملشان هرچه که باشد، پاداش آنها بی‌نهایت است؛ زیرا این وجود متعلّق به خدا، برای خدا و سرتا پا در خدمت اهداف الهی است. او، همه وجودش برای خدا خالص شده است.

مقام توصیف خدا

این کارشناس مذهبی افزود: امتیاز سوم که از همه این‌ها بالاتر است، این است:

 «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ» 

 یعنی خدای متعال از آنچه که بندگان او توصیف کنند، منزّه است؛ مگر از آنچه که بندگان مُخلَص توصیف کنند. یعنی آنها می‌توانند حقِ‌ّ توصیف الهی را ادا کنند. 

راه مخلَص شدن

از پیغمبر اکرم صل الله علیه وآله والسلم نقل شده است که فرمودند:

 «إِنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقِیقَهً»

 هر چیزی دارای حقیقتی است و یک روح و یک معنا و یک حقیقت دارد. «وَ مَا بَلَغَ عَبْدٌ حَقِیقَهَ اَلْإِخْلاَصِ»

 بنده به حقیقتِ اخلاص و به آن معنای حقیقی اخلاص نمی‌رسد.

 «حَتَّى لاَ یُحِبَّ أَنْ یُحْمَدَ عَلَى شَیْءٍ مِنْ عَمَلِ اَللَّهِ» 

مگر این‌که دوست نداشته باشدکه مردم او را برای هیچ یک از کار‌هایی که برای خدا انجام می‌دهد، ستایش کنند. مثلاً فردی است که کار را برای دیگران انجام نمی‌دهد: برای خاطر خدا نماز می‌خواند، ختم قرآن می‌گیرد، کار خیری انجام می‌دهد، احسان و کمک و صدقه‌ای می‌دهد و مجاهدتی برای خدا می‌کند. اما دوست می‌دارد که مردم بگویند: «ایشان چقدر آدم خوبی است.» کارش را برای مردم نکرده است. کار را برای خدا انجام داده و تمام شده است؛ اما از مدح مردم و از این‌که مردم از او تعریف کنند، خوشش می‌آید.

دانلود فیلم

ادامه مطلب رمضان؛ ماه خودسازی بندگان خدا