is_tag

دوره گوش نکردن رادیو به سر آمده است

در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛

عذرا وکیلی، گوینده پیشکسوت رادیو و مجری سابق «سلام کوچولو» در پاسخ به این سوال که با وجود اینکه رادیو وارد ۸۴ سال می‌شود، حالش خوب است؟ گفت: حالش خیلی خوب است. از نیمه سال گذشته تا الان حال رادیو خیلی بهتر شده است. حال رادیو را می‌توان از پخش برنامه‌ها فهمید. بنظرم برنامه‌ها متنوع شده و برای مردم جذاب شده است. 

وکیلی در پاسخ به این سوال که زمانی بود که برنامه‌های رادیو سروصدا می‌کرد، اما الان آیا از آن برنامه‌ها خبری هست؟ گفت:، چون الان شبکه‌های رادیویی زیاد شده، شنونده در انتخاب شبکه‌ها گیج می‌شود و نمی‌تواند دست به انتخاب بزند. در گذشته دو شبکه بیشتر نبود و تمام هم و غم‌مان روی یک برنامه بود. اما الان شبکه‌ها زیاد شده و سلیقه‌ها متفاوت شده است. 

گوینده پیشکسوت رادیو در پاسخ به این گزاره که بعضی‌ها می‌گویند الان کسی رادیو گوش نمی‌کند، توضیح داد: خیر، یک دوره‌ای بود که کسی رادیو گوش نمی‌کرد. زمانی که آغاز دوره ورود موبایل به دست همه یا فراگیری شبکه‌های ماهواره‌ای بود، کسی رغبت نمی‌کرد رادیو گوش کند. الان کسی که خانه‌اش ماهواره دارد، باز به شبکه‌های داخلی توجه می‌کند و رادیو در دسترس‌تر است.

وی درباره مشکلات اهالی رادیو پیرامون کم بودن دستمزد‌ها توضیح داد: مشکلات مالی را همه دارند. وضعیت ایران در شرایطی است که آدم باید همکاری کند، قناعت کند، کم بریز و بپاش کند و بسازد.

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب دوره گوش نکردن رادیو به سر آمده است

ولنتاین یا روز عشاق از کجا آمده + تاریخچه

ولنتاین از کجا آمده: همه ساله با فرارسیدن ۱۴ فوریه، فروشگاه‌ها و خیابان‌ها به رنگ سرخ درمی‌آیند. روز ولنتاین یا روز عشاق، بهانه‌ای است برای توجه به شریک زندگیمان یا کسانی‌که عاشقانه دوستشان داریم، در این مطلب فرهنگ و هنر قصد داریم به تاریخچه و فلسفه وجودی آن بپردازیم.

بیشتر بخوانید: رسوم عجیب خواستگاری: آداب خواستگاری در کشورهای مختلف چگونه است!؟

ولنتاین از کجا آمده است؟

درباره منشاء ولنتاین اختلاف نظرهایی وجود دارد و گاهی اوقات مرز میان افسانه و تاریخ از بین می‌رود. آن‌گونه که می‌دانیم مسیحیان امپراطوری رم در قرن سوم میلادی، تحت تعقیب و آزار حاکمان بت‌پرست قرار می‌گرفتند و جان‌شان در خطر بود. ۱۴ فوریه سالروز به قتل رساندن کشیشی به نام والنتین است. امپراطور کلادیوس دوم بنابر قول مشهور، مخالف ازدواج جوانان بوده و باور داشته که سربازان مجرد، مناسب‌تر از سربازان متاهل برای جنگ هستند.

کشیش والنتین، که چنین حکمی از جانب امپراطوری رم را نادرست می‌دانست؛ مخفیانه میان زن و مردان مسیحی جوان، پیوند زناشویی برقرار می‌کرد. کشیش والنتین در سال ۲۶۹ میلادی به دستور امپراطور رم، گردن زده شد. اما مسیحیان نام و یاد او را زنده نگه‌داشتند. کلیسای کاتولیک اعتقاد دارد که تعداد کشیش‌هایی که والنتین نامیده شده‌اند بیش از یک نفر هستند. اما مشخص است که کشیش والنتین به مسیحیان اولیه کمک می‌کرده و آن‌ها پناه می‌داده به همین خاطر جانش را از دست داده است.

ولنتاین از کجا آمده

ولنتاین از کجا آمده، دو قرن پس از جان باختن کشیش والنتین، پاپ ژلازیوس یکم، ۱۴ فوریه را روز ولنتاین نامگذاری کرد و کشیش والنتین به عنوان قدیس حامی عاشقان در کلیسای کاتولیک مورد ستایش قرار گرفت. برخی اعتقاد دارند که حرکت پاپ تلاشی برای مسیحی‌سازی یک سنت مشرکانه به نام لوپرکالیا (جشن باروری) بوده است. لازم به توجه است که پاپ پس از ممنوع کردن لوپرکالیا، روز ولنتاین را در تقویم مسیحی ثبت کرد.

جشن سپندارمذگان و نسبت آن با روز ولنتاین

در تقویم باستانی ایرانیان، ۵ اسفندماه  یا ۲۹ بهمن، روز عشاق یا جشن سپندارمذگان به حساب می‌آید. سپندارمزد را نماد باروری نیز به حساب می‌آورند؛ به گفته ابوریحان بیرونی، اسپندارمذ ایزد پشتیبان زنان وفادار بوده است. در این روز همانند ولنتاین، مردان به همسران خود هدیه می‌دانند. با توجه به نزدیکی تقویمی روز ولنتاین و جشن سپندارمذگان، احتمال وجود ریشه مشترک میان این دو مراسم را بیشتر می‌کند.

جشن گرفتن ولنتاین در ایران و جهان

ولنتاین از کجا آمده، تحت تاثیر گسترش ارتباطات و پدیده “جهانی شدن” هنجارهای اجتماعی جهان غرب به سایر جهان نیز تسری پیدا کرده است. در اکثر کشورهای جهان هدیه دادن گل امر مرسومی به حساب می‌آید. دادن هدایایی نظیر شکلات و کارت پوستال نیز متداول است. با این حال در بعضی از کشورها تلاش می‌شود که روز ولنتاین محدود شود. دلایل و انگیزه‌های این محدودیت‌ها متفاوت اند.

ولنتاین از کجا آمده

نسبت مارکتینگ و روز ولنتاین

ولنتاین از کجا آمده، به نظر می‌آید که شرکت‌ها در گسترش ایده روز ولنتاین، نقش قابل توجهی ایفا کرده‌اند؛ بخش زیادی از فروش صنعت‌های مختلف، وابسته به کمپین‌ها است؛ روز عشاق نیز با توجه به آن‌که تعداد فراوانی از اعضای جامعه را درگیر خود می‌کند؛ بستر مناسبی برای سودآور شدن کمپین‌ها است.

عده‌ای باور دارند که تاثیر شرکت‌ها بر ولنتاین باعث ترویج “مصرف‌گرایی” شده و چپ‌گرایان ولنتاین را جشنی برای سرمایه‌داری، به حساب می‌آورند. بدون تردید محبت و ابراز علاقه، نیازمند هدیه دادن گل ،کارت‌پستال یا شکلات آن‌هم در روزی خاص نیست. با این‌حال برگزاری روز ولنتاین و سنت هدیه دادن، به اقتصاد محلی کمک می‌کند. به طور کلی نمی‌توان در رابطه با پدیده‌های اجتماعی، نگاهی تماما مثبت یا منفی داشت. با این وجود برخی از مسلمانان و ملی‌گرایان هندو با توجه به ریشه‌های مسیحی این سنت، نگاه مثبتی به ولنتاین ندارند و آن را امری وارداتی می دانند.

بیشتر بخوانید: معیار زن زیبا در ۱۱ کشور مختلف چیست؟ + دیدگاه یک جهانگرد غربی از معیار زن زیبای ایرانی!

دانلود فیلم

ادامه مطلب ولنتاین یا روز عشاق از کجا آمده + تاریخچه

حکایت شنیدنی نه خانی آمده نه خانی رفته


حکایت شنیدنی نه خانی آمده نه خانی رفته: در روزگاران قدیم مردی روستایی بود که همیشه در توهم و تخیلاتش دوست داشت مثل اشراف و خان ها زندگی کند. اما نه پولی داشت، نه گاو و گوسفند و نوکر و کلفتی. به همین خاطر تا آنجا که راه داشت به فکر این بود که در زندگی اش صرفه جویی کند تا شاید بتواند یواش یواش پولدار شود و آرزویش را که همان خان و اشراف بودن است را برآورده کند.

حکایت شنیدنی نه خانی آمده نه خانی رفته

یک روز تابستانی این مرد قصد رفتن به شهر را داشت تا بتواند جنس هایش را بفروشد. به همین خاطر وقتی که به شهر رفت و جنسش را فروخت در حین برگشت چشمش به مغازه خربزه فروش افتاد و با خودش گفت: «چطور است به جای ناهار، یک خربزه بخرم و بخورم؟ با خوردن خربزه، سیر می شوم و دیگر نیازی به خرید ناهار ندارم.»

مرد خوش خیال خربزه خرید

با این فکر به داخل مغازه رفت و یک خربزه خرید و از شهر خارج شد. در بیابان درختی پیدا کرد و زیر سایه اش نشست. خربزه را محکم به روی سنگ کوبید و بعد مشغول خوردن تکه های آن شد. وقتی که خربزه را می خورد، گفت: « پوست خربزه را نمیتراشم تا هر کس از اینجا عبور کند و پوست خربزه را ببیند، بگوید که بدون شک یک خان از اینجا گذشته، خربزه را خورده و پوستش را رها کرده و رفته.»

تصمیم گرفت مثل خان ها بلند شود و به راهش ادامه دهد. اما هنوز گرسنه بود و میل به خوردن خربزه آزارش می داد. با خودش گفت: «پوست خربزه را هم می تراشم و می خورم. پوست و تخمه هایش را می گذارم همین جا بماند.

آن وقت، هر کس از اینجا عبور کند، می گوید که یک خان از اینجا عبور کرده، خربزه را خورده و پوستش را هم به نوکرش داده تا بتراشد و بخورد. این جوری خیلی بهتر است.»

از خربزه فقط پوست و تخمه ماند

مرد روستایی بیچاره با این توهمات، پوست خربزه را هم تراشید و خورد. اما دوباره گرسنه بود. به همین خاطر دوباره نشست و مشغول خوردن پوست خربزه شد و با خودش گفت: «همین که تخمه های خربزه بر جا بماند، کافی است.

بعدها هر فردی از اینجا بگذرد، حتما با خودش می گوید که: «یک خان ثروتمند زیر این درخت لحظاتی اطراق کرده و خربزه را خودش خورده، ته خربزه را نو کرش تراشیده و خورده و پوست خربزه را هم داده به الاغش. چه خان مهمی که هم الاغ داشته، هم نوکر!»

خوردن پوست خربزه هم تمام شد. خان خیالی مانده بود و تخمه های خربزه!! اما هر کاری می کرد، نمی توانست از تخمه های خربزه هم دل بکند. برای خوردن تخمه های خربزه هیچ بهانه ای نداشت.

با بی میلی بلند شد و راه افتاد. چند قدمی که رفت، دوباره برگشت و گفت: «نه! از تخمه های خربزه هم نمی توانم بگذرم. اما اگر آنها را هم بخورم مردم چه می گویند؟ نمی گویند این چه خانی بوده که از تخمه ی خربزه هم چشم پوشی نکرده است؟!»

بنابراین مرد روستایی تصمیم گرفت تخمه های خربزه را بی خیال شود و ادامه مسیر را پیش ببرد. چند قدم از جایی که خربزه را خورده بود، فاصله گرفت. به نظرش، گذشتن از تخمه های خربزه، کار مهمی بود. به همین خاطر با غرور مثل خان ها قدم برداشت. در این حال، احساس می کرد که پیاده نیست و بر الاغی که پوست خربزه را خورده سوار شده است و نوکری که پوست خربزه را تراشیده، دهنه ی الاغش را به دست دارد. این فکرها مدت زیادی ادامه پیدا نکرد.

خوردن تخمه های خربزه

یکباره مرد روستایی از خر شیطان پیاده شد و با عجله به طرف تخمه های خربزه اش دوید. خیلی زود تخمه های خربزه را برداشت و با میل زیاد مشغول خوردن آنها شد.

تخمه های خربزه را هم که خورد، گفت: «آخیش! راحت شدم. حالا انگار نه خانی آمده، نه خانی رفته. اصلاً هیچ خانی از اینجا عبور نکرده و خربزه ای هم نداشته که بخورد.»

حکایت شنیدنی نه خانی آمده نه خانی رفته

کاربرد ضرب المثل حکایت نه خانی آمده نه خانی رفته

از آن روزگار به بعد اگر کسی قبلا تعهد داده کاری را انجام بدهد و بعدا پشیمان شده است. او با گفتن «نه خانی آمده و نه خانی رفته» ، به دیگران می فهماند من اصلا اهل این کار نیستم؛ دست از سرم بردارید.»

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 



دانلود فیلم

ادامه مطلب حکایت شنیدنی نه خانی آمده نه خانی رفته