روابط فئودالى
- 1,390 بازدید
- 20 مارس 2012
- ایران باستان
روابط فئودالى
ضمن سده دهم تا آغاز سده سیزدهم، مالکیت فئودالى که در سدههاى ۷- ۹ پدید آمده بود، مانند پیش جریان داشت. اما روابط فئودالى تا اندازهاى دگرگون شد. در سده دهم به حساب املاک دولتى و ملکها شماره املاک اقطاع افزایش یافتند. تا پیش از تسلط دودمان بویه، املاک خصوصى (ملکها) در فارس و ظاهرا در عراق عجم زیادتر بودند.
دودمان بویه مقدار زیادى از این املاک را مصادره و به عنوان اقطاع میان فرماندهان نظامىاش تقسیم کرد. املاک اقطاع در خاور ایران در قلمرو سامانیان هم همینگونه افزایش یافت. زمینهاى اقطاع قانونا به مالکیت موروثى درنمىآمدند، اما عملا بیشتر این زمینها بعدها به املاک موروثى تبدیل گردیدند، چون وارثان مالکان منصوب هم مقام پدر
را در قلمرو ملک نامبرده بگونه ارثى اشغال مىکردند. اینگونه در سده دهم خانواده فئودالى سیمجورى در طول چهار نسل حق بهرهبردارى از املاک واگذارى اقطاع کوهستان را داشتند. بنابراین اشراف تازه به دوران رسیده یعنى فرماندهان نظامى (که بیشترشان از میان غلامان ترک برخاسته بودند) روزبروز داراى نفوذ بىاندازهاى شدند و حتى قسمتى از املاک اقطاع به دست فئودالهاى محلى افتاد، طبعا این موضوع باعث ناتوانى اشراف قدیمى یعنى دهگانها که مالکان املاک خصوصى بودند، گردید.
روند طولانى دگرگون شدن وضع دهقانان آزاد ادامه داشت، مثلا در خراسان، وابستگى دهقانان به فئودالها در پایان قرن دهم انجام شد. این جریان بیشتر در نتیجه غصب زمینهاى دهقانان به وسیله فئودالها رویداد، بیشتر از زمینها از راه واگذارى داوطلبانه، به وسیله دهقانان به فئودالها منتقل گردید، اما عملا دهقانان نیازمند بودند تا زمینهاى خود را زیر سرپرستى اشراف درآورند. ربودن زمینهاى دهقانان به وسیله فئودالها و افزایش مالیات در پایان سده دهم باعث پیدایش بینوائى همگانى قسمتى از دهقانان گردید. وضع دهقانان که در نیمه سده نهم تا اندازهاى رضایتبخش بود، در پایان سده دهم به سختى گرائید. مقدسى نوشت، که در عراق عجم بسیارى از «مردم ساده» از داشتن زمین و خانه محروم بودند و ناگزیر از زادگاه خود آواره شدند.
سلجوقیان هنگام تسلطشان دوباره به تقسیم اراضى پرداختند. بگونهایکه و. و بارتولد مىنویسد (ضمن سدههاى ۱۱- ۱۲ اشراف قدیمى (دهگانان) رفتهرفته ناپدید شدند و املاک خصوصى بگونه اقطاع میان اشراف کوچنشین نظامى ترک تقسیم گردیدند. بنابراین اقطاع به شکل مالکیت فئودالى بیشتر زمینها تبدیل گردید. ملکشاه املاک اقطاع را میان ۴۶ هزار تن لشکرى تقسیم کرد: روستاها را به درجههاى پائین، بخشها و حتى استانهاى کامل را به بلندپایگان واگذاشت. ترکهائى که به مالکیت اقطاع منصوب شده بودند، با اشراف کوچنشین قبیلهاى قطع رابطه نکردند ضمنا به استثمار فئودالى روستائیان ساکن پرداختند.
در زمان سلجوقیان، املاک اقطاع عملا به تیول نظامیان درآمد و بعدها موروثى گردید، اگرچه قانونا نبایستى چنین مىشد. گسترش املاک اقطاع همراه با معافیت مالیاتى این املاک (این مالیاتها در آغاز به خزانه دولت وارد مىگردید، اما هماکنون به جیب مالکان منصوب اقطاع ریخته مىشد)، قدرت دولت مرکزى را ناتوان کرد و باعث افزایش پراکندگى فئودالى گردید. اقطاعهاى بزرگ، مثلا خوارزم رفتهرفته، عملا به امیرنشینهاى مستقلى تبدیل گردیدند. نظام الملک در «کتاب حکومت» به این مسئله اصرار ورزید که باید قانون اقطاع در چارچوب مقررات اولیه اجرا گردد و اقطاعداران علاوه بر آنچه که بابت اجاره و مالیات مىگیرند (آنهم با وضع عادلانه) نبایستى درآمد دیگرى از اقطاع داشته باشند.
اما از قسمت دیگر کتاب چنین برمىآید که ظاهرا وضع اقطاعها جور دیگر بوده و دهقانان از خودسرى و بىبندوبارى اقطاعداران رنج فراوان مىبردهاند. اما در پایان سده ۱۲، بگونهایکه فرمانهاى خوارزمشاهیان نشان مىدهند، اقطاعداران رسما داراى اختیارات مطلق قضائى، حقوقى و اجرائى نسبت به ساکنان قلمرو زیردستشان بودند.
در سدههاى ۱۱- ۱۲ علاوه بر خراج و مالیاتهاى مقرر، پولهاى دیگرى به عنوان رفع نیازمندى ارتش یا پیشکشىهاى اجبارى که به مالکان تعلق مىگرفت و غیره از روستائیان اخاذى مىشد، تاریخنگار ایرانى به نام راوندى مىنویسد، در پایان سده ۱۲ که کلیه سرزمین ایران به قلمرو خوارزمشاهیان پیوست، قشر مالیاتدهنده یعنى همان رعایاى بلندپایگان زیر فشار توانفرسائى قرار گرفتند؛ میزان مالیاتها بسیار مستبدانه تعیین مىشد و براى وصول آنها نیروى لشکرى به کار مىرفت.
===================
نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز
نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى
تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م
موضوع: تاریخ عمومى
زبان: فارسى
تعداد جلد: ۱
ناشر: انتشارات پویش