روابط فئودالى‏

روابط فئودالى‏

ضمن سده دهم تا آغاز سده سیزدهم، مالکیت فئودالى که در سده‏هاى ۷- ۹ پدید آمده بود، مانند پیش جریان داشت. اما روابط فئودالى تا اندازه‏اى دگرگون شد. در سده دهم به حساب املاک دولتى و ملک‏ها شماره املاک اقطاع افزایش یافتند. تا پیش از تسلط دودمان بویه، املاک خصوصى (ملک‏ها) در فارس و ظاهرا در عراق عجم زیادتر بودند.

دودمان بویه مقدار زیادى از این املاک را مصادره و به عنوان اقطاع میان فرماندهان نظامى‏اش تقسیم کرد. املاک اقطاع در خاور ایران در قلمرو سامانیان هم همین‏گونه افزایش یافت. زمین‏هاى اقطاع قانونا به مالکیت موروثى درنمى‏آمدند، اما عملا بیشتر این زمین‏ها بعدها به املاک موروثى تبدیل گردیدند، چون وارثان مالکان منصوب هم مقام پدر

را در قلمرو ملک نامبرده بگونه ارثى اشغال مى‏کردند. اینگونه در سده دهم خانواده فئودالى سیمجورى در طول چهار نسل حق بهره‏بردارى از املاک واگذارى اقطاع کوهستان را داشتند. بنابراین اشراف تازه به دوران رسیده یعنى فرماندهان نظامى (که بیشترشان از میان غلامان ترک برخاسته بودند) روزبروز داراى نفوذ بى‏اندازه‏اى شدند و حتى قسمتى از املاک اقطاع به دست فئودالهاى محلى افتاد، طبعا این موضوع باعث ناتوانى اشراف قدیمى یعنى دهگانها که مالکان املاک خصوصى بودند، گردید.

روند طولانى دگرگون شدن وضع دهقانان آزاد ادامه داشت، مثلا در خراسان، وابستگى دهقانان به فئودالها در پایان قرن دهم انجام شد. این جریان بیشتر در نتیجه غصب زمین‏هاى دهقانان به وسیله فئودالها رویداد، بیشتر از زمین‏ها از راه واگذارى داوطلبانه، به وسیله دهقانان به فئودالها منتقل گردید، اما عملا دهقانان نیازمند بودند تا زمین‏هاى خود را زیر سرپرستى اشراف درآورند. ربودن زمین‏هاى دهقانان به وسیله فئودالها و افزایش مالیات در پایان سده دهم باعث پیدایش بینوائى همگانى قسمتى از دهقانان گردید. وضع دهقانان که در نیمه سده نهم تا اندازه‏اى رضایت‏بخش بود، در پایان سده دهم به سختى گرائید. مقدسى نوشت، که در عراق عجم بسیارى از «مردم ساده» از داشتن زمین و خانه محروم بودند و ناگزیر از زادگاه خود آواره شدند.

سلجوقیان هنگام تسلطشان دوباره به تقسیم اراضى پرداختند. بگونه‏ایکه و. و بارتولد مى‏نویسد (ضمن سده‏هاى ۱۱- ۱۲ اشراف قدیمى (دهگانان) رفته‏رفته ناپدید شدند و املاک خصوصى بگونه اقطاع میان اشراف کوچ‏نشین نظامى ترک تقسیم گردیدند. بنابراین اقطاع به شکل مالکیت فئودالى بیشتر زمین‏ها تبدیل گردید. ملکشاه املاک اقطاع را میان ۴۶ هزار تن لشکرى تقسیم کرد: روستاها را به درجه‏هاى پائین، بخش‏ها و حتى استانهاى کامل را به بلندپایگان واگذاشت. ترکهائى که به مالکیت اقطاع منصوب شده بودند، با اشراف کوچ‏نشین قبیله‏اى قطع رابطه نکردند ضمنا به استثمار فئودالى روستائیان ساکن پرداختند.

در زمان سلجوقیان، املاک اقطاع عملا به تیول نظامیان درآمد و بعدها موروثى گردید، اگرچه قانونا نبایستى چنین مى‏شد. گسترش املاک اقطاع همراه با معافیت مالیاتى این املاک (این مالیات‏ها در آغاز به خزانه دولت وارد مى‏گردید، اما هم‏اکنون به جیب مالکان منصوب اقطاع ریخته مى‏شد)، قدرت دولت مرکزى را ناتوان کرد و باعث افزایش پراکندگى فئودالى گردید. اقطاع‏هاى بزرگ، مثلا خوارزم رفته‏رفته، عملا به امیرنشین‏هاى مستقلى تبدیل گردیدند. نظام الملک در «کتاب حکومت» به این مسئله اصرار ورزید که باید قانون اقطاع در چارچوب مقررات اولیه اجرا گردد و اقطاع‏داران علاوه بر آنچه که بابت اجاره و مالیات مى‏گیرند (آنهم با وضع عادلانه) نبایستى درآمد دیگرى از اقطاع داشته باشند.

اما از قسمت دیگر کتاب چنین برمى‏آید که ظاهرا وضع اقطاع‏ها جور دیگر بوده و دهقانان از خودسرى و بى‏بندوبارى اقطاع‏داران رنج فراوان مى‏برده‏اند. اما در پایان سده ۱۲، بگونه‏ایکه فرمانهاى خوارزمشاهیان نشان مى‏دهند، اقطاع‏داران رسما داراى اختیارات مطلق قضائى، حقوقى و اجرائى نسبت به ساکنان قلمرو زیردستشان بودند.

در سده‏هاى ۱۱- ۱۲ علاوه بر خراج و مالیات‏هاى مقرر، پول‏هاى دیگرى به عنوان رفع نیازمندى ارتش یا پیشکشى‏هاى اجبارى که به مالکان تعلق مى‏گرفت و غیره از روستائیان اخاذى مى‏شد، تاریخ‏نگار ایرانى به نام راوندى مى‏نویسد، در پایان سده ۱۲ که کلیه سرزمین ایران به قلمرو خوارزمشاهیان پیوست، قشر مالیات‏دهنده یعنى همان رعایاى بلندپایگان زیر فشار توان‏فرسائى قرار گرفتند؛ میزان مالیاتها بسیار مستبدانه تعیین مى‏شد و براى وصول آنها نیروى لشکرى به کار مى‏رفت.

 ===================

نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز

نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى‏

تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م‏

موضوع: تاریخ عمومى‏

زبان: فارسى‏

تعداد جلد: ۱

ناشر: انتشارات پویش‏

http://www.vatanfa.com/?s=روابط-فئودالى‏