در اینبخش مجموعه عکس پروفایل بارانی رابه همراه متن های زیبایی درباره باران جمع آوری کرده ایم. باران صدای احساسات را در مـا ایجاد می‌کند. هنگامیکه باران می بارد حس میکنیم احساسات مان را میشنویم و بهتر درک شان میکنیم. شـما میتوانید از متن ها و تصاویر امروز مـا برای پروفایل های اجتماعی و یا پست های اینستاگرامی و تلگرامی تان استفاده کنید، با مـا همراه باشید.
تنهایی ام رابا تـو قسمت می کنم سهمِ کمی نیست
گسترده تر از عالمِ تنهایی مـن عالمی نیست
غم آن قدر دارم کـه میخواهم تمام فصلها را
بر سفرۀ رنگین خود بنشانمت بنشین غمی نیست
حوای مـن برمن مگیر این خودستانی راکه بی شک
تنهاتر از مـن درزمین و آسمانت آدمی نیست
آیینه ام را بر دهان تک تک یاران گرفتم
تا روشنم شد درمیان مردگانم همدمی نیست
همواره چون مـن نه فقط یک لحظه خوب مـن بیاندیش
لبریزی از گفتن ولی درهیچ سویت محرمی نیست
مـن قصد نفی بازی گل را و باران را ندارم
شاید برای مـن کـه همزاد کویرم شبنمی نیست
شاید بـه زخم مـن کـه می‌پوشم زچشم شهر آنرا
در دست های بی نهایت مهربانَش مرهمی نیست
شاید ویا شاید هزاران شاید دیگر گرچه
اینک بـه گوشِ انتظارم جز صدایِ مبهمی نیست
برای متن و اس ام اس های زیبای بیشتر برای روز و هوای بارانی بر روی لینک آبی رنگ زیر وارد شوید.
حتماً بخوانید : متن های احساسی زیبا برای روزهای بارانی
این برگ های زرد
بخاطرِ پاییز نیست
کـه از شاخه می‌افتند
قرار اسـت تـو از این کوچه بُگذری
و آن‌ها پیشی می گیرند از یک دیگر
برای فرش کردنِ مسیرت
گنجشک ها
از روی عادت نمیخوانند
سرودی دسته جمعی راتمرین میکنند
برای خوش آمد گفتن بـه تـو
باران برای تـو می‌بارد
و رنگین کمان
ایستاده بر پنجۀ پاهایش
سَرک کشیده از پس کوه
تا رسیدن تـو را تماشا کند
نسیم هم مدام
میرود و بازمی‌گردد
با رویای گذر از درز روسری
و دزدیدن عطرِ موهایت
زمین و عقربۀ ساعتها
برای تـو می گردند
ومن بـه دورِ تـو
یغما گلرویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی‌تـو ماندنم ادامه دارد
نمینویسم ترانه بی تـو
چگونه پرکشد خیال واژه بی‌تـو
بـه لب رسیدهِ جان کجایی
کـه برده طاقتم جدایی
باران تویی بـه خاک مـن بزن
بازآ ببین کـه بی مه تـو مـن
هوای پر زدن ندارم
باران تویی بـه خاک مـن بزن
بازآ ببین کـه در ر‌ه تـو مـن
نفس بریده درگذارم
مگر ندانی چو از تـو دورم
بی راهه ای خموش و تار بی عبورم
نمی توانم دگر برویم
کـه مـن اسیر این خزان تـو بـه تویم
بـه لب رسیدهِ جان کجایی
رهی نمانده تا رهایی
دختر کوچکی هر روز پیاده بـه مدرسه می‌رفت و بر می‌گشت، با این کـه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان ابری بود، دختر بچه معمولاً همیشه پیاده بـه سویِ مدرسه راه افتاد. بعد ازظهر کـه شد، هوا رو بـه وخامت گذاشت طوفان و رعد و برق شدیدی گرفت. مادر کودک کـه نگران شده بود مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد یا رعد و برق بلایی بر سر او بیاورد.
تصمیم گرفت کـه با اتومبیلش بـه دنبال دخترش برود. با شنیدن صدای رعد ودیدن برقی کـه آسمان را مانند خنجری درید با عجله سوار ماشینش شد وبه طرف مدرسه دخترش حرکت کرد اواسط راه ناگهان چشمش بـه دخترش افتاد کـه مثل همیشه پیادهِ بطرفِ منزل درحرکت بود ولی با هر برقی کـه در آسمان زده میشد، او می‌ایستاد، بـه آسمان نگاه می کرد و لبخند می‌زد و اینکار با هر دفعه رعد و برق تکرار میشد.
زمانی کـه مادر ماشین خودرا کنار دخترک رساند شیشه پنجره را پایین کشید و از او پرسید چکار میکنی؟ چرا همین طور بین راه می ایستی؟ دخترک پاسخ داد مـن سعی می کنم صورتم قشنگ بنظر بیاید چون خداوند دارد مرتب از مـن عکس می گیرد یادمان باشد هنگام رویارویی با طوفانهای زندگی خدا کنارمان اسـت پس لبخند را فراموش نکنیم…
کلماتم را
درجوی سحر می شویم
لحظه هایم را
در روشنی بارانها
تا برای تـو شعری بسرایم روشن
تا کـه بی دغدغه بی ابهام
سخنانم را
درحضور باد
این سالک دشت و هامون
با تـو بی پرده بگویم
کـه تـو را
دوست می‌دارم تا مرزِ جنون
پزشک محمدرضا شفیعی کدکنی
چـه شبی اسـت
چه لحظه های سبک ومهربان و لطیفی
گویی در زیر باران نرم فرشتگان نشسته ام
می‌بارد و می‌بارد و هرلحظه بیشتر نیرو میگیرد
هر قطره اش فرشته ای اسـت کـه از آسمان بر سرم فرود می آید
چـه میدانم؟
خداست که دارد یک ریز غزل می‌سراید
غزلهای عاشقانۀ مهربان و پر از نوازش.
هر قطرۀ این باران
کلمه ای ازآن سرودهاست
راز آن چشم سیه گوشۀ چشمی دگرم کن
بی خودتر از اینم کن و از خود بـه درم کن
یک جرعه چشاندی بـه مـن از عشقت و مستم
یک جرعۀ دیگر بچشان مست ترم کن
شوق سفرم هست در اقصای وجودت
لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن
دارم سر پرواز در آفاق تـو، ای یار
یاری کن و آن وسوسه را بال وپرم کن
عاری زهنر نیستم اما تو عبوری
از صافی عشقم ده و عین هنرم کن
صد دانه به دل دارم ویک گل بـه سرم نیست
باران مـن خاک شو و بارورم کن
افیون زدۀ رنجم وتلخ اسـت مذاقم
با بوسه ای ازآن لب شیرین شکرم کن
پرهیز بـه دور افکن و سد بشکن و آن گاه
تا لذت آغوش بدانی خبرم کن
شرحِ مـن و وی را ببر از خاطر ودر بر
بفشارم ودر واژۀ تـو مختصرم کن
حسین منزوی
عکس پروفایل روز بارانی | عکس عاشقانه برای روزهای بارانی + متن برای روزهای بارانی
من بودم و تنهایی و یک راه بی انتها
یک عالم گله وخدایی بی ادعا
گمشده بودم میان دیروز وفردا
تا تـو را یافتم باتو خودم را یافتم
صدایت درگوشم پیچید
نگاهت درچشمانم نقش بست
نشان دادی بـه مـن انچه بودم
آری باتو رسیدم مـن بـه اوج خودم
نامم را خواندی گفتی بارانم
بارانی شد دل وچشمانم
آری بارانی شدم تا ببارم
امّا ای کاش بدانی تویی آسمانم
بی تـو نه معنا دارد باران
نه معنا دارد خورشید و نه رنگین کمان
ای کـه شبیه تر ازخود بـه منی
بگو تا آخر راه با مـن هم قدمی
باران مهام
ادامه مطلب عکس پروفایل روز بارانی | عکس عاشقانه برای روزهای بارانی + متن برای روزهای بارانی
امروز مجموعه ای از زیباترین عکس نوشته هـای عاشقانه رابه همراه متن هـای عاشقانه زیبایی را جمع آوری کرده ایم، دراین آلبوم زیبا انواع عکس نوشته هـای احساسی زیبا را جمع آوری کرده ایم کـه میتوانید از انها بعنوان تصویر پروفایل شبکه هـای اجتماعی و یا پست هـای اینستاگرامی تان استفاده کنید. در ادامه با مجله پارس ناز همراه باشید تا این گالری زیبا رابه همراه هم بـه نظاره بنشینیم.
دست بـردار از این فکر
کـه تمـام مدت مزاحمی
کـه شخـص کنـارت را اذیـت می کنی
اگر مردم از تـو خوششان نمی آید
میتوانند اعتراض کنند
اگر شهامـت اعتـراض نـدارند
مشکـل خودشان اسـت
#پائولو کوئلیو
باید یکی باشد کـه نقشۀ تمام چاله‌هـای تاریک ذهنم را از بر باشد و برای ابدی شدن نقش بازی نکند باشجاعت از نقطه ضعف‌هایم عبور کند و گاهی از اخلاق‌هـای بدم سوژه بسازد ولی مرا بـه تغییر مجبور نکند درهیاهوی شادیها مخاطب همیشگی‌اش باشم ودر حوالی دردهایم خودش را در مقابل کج خلقی هایم زره پوش کند و برای سبک شدنم صبرایوب داشته باشد قهر کردن را بلد نباشد و مرا بدون ادا و نقاب درک کند!!!!
بداند سکوت و تنهایی از نیازمندیهای یک انسان اسـت و خوردن فلافل سلفی‌هـای غیر بهداشتی از نوع تندش یکی از تفریحات مان باشد بالذت از خز بودن رنگ لاکم تاگیس موهای ژولیده‌ام هی بگوید و بخندد و مـن باخندههایش متوجه گذر زمان نشوم نیمه‌هـای شب رویاهای‌مان رابه خیال ببافیم و با طلوع صبح بافتۀ خیالمان رابه آب فراموشی بسپاریم و رشتۀ بیخیالی را ازسر بگیریم!!!
هی حواست کجاست ؟
باتوام رفیق
#ناهید_آقاطبا
حواس تان بـه آدم‌هاى آرام زندگیتان باشد
آدم هایى که از صبح تا شب
هزار بار خودخورى میکنند که
مبادا با یک حال و احوال پرسى ساده
مزاحم کارتان شوند
آدمهایى که وقتى تنهاترین هستید
فرق بین ترک کردن و درک کردن را تشخیص میدهند
آدمهایى که دم دستى نیستند
که یک روز با شـما
یک روز با دوست شـما
و یک روز با دهها نفر مثل شـما باشند
آدم هایى که شـما را براى پرُ کردن جاى خالى نمى خواهند
بیشترین انتظارشان چند دقیقه وقت خالیست
که برایشان کنار بگذارى،
تا کنارت بنشینند و یاد آورى کنند
یک نفر هست که بـه بودنت نیاز دارد
قدر آدم‌هاى آرام زندگیتان را بدانید
قبل از آنکه ناگهانى رفتنشان
شـما رابه آشوبى همیشگى بکشاند
.
.
#علی قاضی نظام
یه همکار داشتم سر ماه کـه حقوق می گرفت تا ۱۵ روز ماه سیگار برگ میکشید بهترین غذای رستوران رو می خورد، اما نیمی از ماه رو غذای ساده از خونه می‌آورد موقعی کـه از اونجا منتقل شدم، کنارش نشستم و گفتم تا کی بـه این وضع ادامه میدی؟ با تعجب گفت: کدوم وضع ؟ گفتم زندگی نیمی اشرافی و نیمی گدایی بـه چشمام خیره شد و گفت: تاحالا سیگار برگ کشیدی ؟گفتم نه!
گفت: تا حالا تاکسی دربست رفتی؟ گفتم نه
گفت: تا حالا بـه یک کنسرت عالی رفته‌ای؟ گفتم نه
گفت: تا حالا غذای فرانسوی خورده‌ای؟ گفتم نه
گفت: اصلاً عاشق بوده ای؟ گفتم نه
گفت: تا حالا یک هفته از شهر بیرون رفته ای؟ گفتم نه
اصلاً زندگی کرده ای؟ با درماندگی گفتم آره… نه.. نمی‌دونم. همینطور نگاهم می کرد نگاهی تحقیر آمیز امّا حالا کـه نگاهش میکردم برایم جذاب بود..موقع خداحافظی تکه کیک خامه‌ای در دست داشت تعارفم کرد و یه جمله بهم گفت کـه مسیر زندگیم را عوض کرد او پرسید: میدونی تا کی زنده ای؟ گفتم نه! گفت پس سعی کن دستکم نیمی از ماه را زندگی کنی..
#وین دایر
حواسمان بـه رابطه‌هـای مان باشد
بـه همان یک نفرى که دستش را گرفتى
و سر بـه شانه‌اش گذاشتى
و همان شب قرارتان این شد
که تمام ستاره‌ها رابا هم بشمارید
که همـه زندگیت شد
نکند روزی دلش بسوزد که دیگر دیده نمى شود
عشق محبت بى اندازه مى‌خـواهد
بغل می‌خواهـد بوسیدن مى خــواهد
بوییدن و ناز کشیدن مـی خواهد
اصلا فکرش را کرده‌اى نباشد
همه ی فکر و ذهنت
درگیر او همین حالا کجاست وچه مى کند مى شود؟
حیف نیست همیشه دلت پر از نداشتنش باشد؟
باور کن هرگز نمى شود گذشت از عطر و یاد کسى
که ذره ذره وجود تـو شده و دیگر نیست
#امیر وجود
چـه اشتباهی میکنند
آنهایی کـه برای آغوش گرفتن دنبال تاریخ و تقویم میروند
چـه اشتباهی میکنند آنهایی کـه دوست داشتن را بلدند
امّا خسیسند خودتان را آسان کنید
شبیه دیوانه‌ها در خانه‌اش را بکوبید در راکه باز کرد
بپرید بغلش ماچش کنید
تا بخواهد بـه خودش بیاید شـما عاشقش کرده اید
خیال‌تان آسان هیچ جای قانون دوست داشتن جرم نیست
تازه وقتی معشوق مدت‌ها حدس لحظه حمله را زده
#صابر ابر
باور کن از تمام تـو چیز زیادی نمی خواهم
جزء آغوشی برای حل شــدن
چشمی برای غرق شـدن
حسی برای لمس کردن
و دلی برای تپیدن
#فرنوش گل محمدی
اشتباه نکن
دور و نزدیک بودن آدم‌ها
بـه فاصله شان تا تـو نیست
نزدیک‌ترین آدم بـه تـو
آن کسـی اسـت کـه از دورترین فاصله
همیشه هوایت را دارد
#محیا کاربخش
اگر عاشق دختری شدی
نه از گذشته‌اش بپرس
و نه از آدمهای گذشته دفترچه تلفنش
اول از هـمه بپرس متولد پاییزی؟
اگر گفت بله
آرام در گوشش بگو
تـو برای دیوانه کردن یک مرد چیزی نمی خواهی
جز خودت
زیباترین عکس نوشته هـای عاشقانه همراه با جمله هـای زیبا + متن هـای عاشقانه برای بیو
گاهی دلت نه عشق میـــخواهد نه عاشقانه
گاهی دلت فقط یک رفیق شش دانگ می‌خواهد
کـه بنشینی کنارش
و بدانی
نه سکوتت ناراحتـش می‌کند
نه حرفهای بی‌سرو تهت
نه اخمهایت
و نه تمـام دق دلیهایی کـه از کسی داری
و سرش خالی می کنی
گاهی چقدر خـوب اسـت
بودن کنار کسی
کـه عاشقـت نیست
فقط دوستت دارد
همین
#ناشناس
ادامه مطلب زیباترین عکس نوشته های عاشقانه همراه با جمله های زیبا + متن های عاشقانه برای بیو
در این بخش مجموعه ای از عکس پروفایل زمستانی عاشقانه را مرور میکنیم. بار دیگر وارد فصل سرد زمستان شده ایم، بسیاری از افراد زمستان را یک فصل عاشقانه می دانند. زوج ها معمولاً خاطرات خوبی از این فصل دارند و میتوانند این خاطرات را با دوستان شان بـه اشتراک بگذارند. امروز قصد داریم تا زیباترین عکس ها و متن هـای عاشقانه زمستانی را بـه اشتراک بگذاریم، با پارس ناز همراه باشید.
وقتی قهر میکنی، مثل نشستن
یک سوز زمستانی سرد بر جانم
تمام وجودم یخ می‌زند…
بیا عشق من
تا قدم‌هـای گرمت، برف‌ها را آب کند…
چشمه‌ها بجوشند..
رود‌ها دوباره جاری شوند…
و درختان دوباره تن پوش سبز در بر کنند..
بیا که این دل بی قرار من
دیگر سرمای نبودنت را تاب ندارد…
باز هم زمستان رسید
یک فصل سرد رؤیایی در کنار تو
فصل درست کردن آدم برفی‌هـای بانمک
فصل دویدن و سر خوردن
و برف بازی‌هـای کودکانه
نوشیدن یک فنجان چای گرم
نگاه کردن در چشم‌هـای عاشق تو.
خداوندا تو را سپاس
بـه خاطر اینهمه زیبایی
و اینهمه عشق
عطر بهار گرمای تابستان
برگ ریز پاییز و زیبایی این دانه‌هـای بلورین برف
همه ی ی و همه ی ی مرا بـه یاد تو می‌اندازند…
گویی آمدن هر فصل
بهانه ایست تا دوباره عاشقت شوم…
خوشبختی می‌تونه نوشیدن یک فنجان قهوه گرم در دل یک زمستان سرد، در کنار عزیزترینت باشه… می‌تونه داشتن آدمی باشه که برات قشنگ‌ترین شال گردن‌هـای عالم رو ببافه… و خوشبختی می‌تونه تماشا کردن دانه‌هـای زیبای برف از پشت پنجره یک کلبه‌ی پر از عشق باشه… بـه همین سادگی
بی صبرانه منتظر زمستونم
تا شال گردنی رو که تو برام بافتی
دور گردنم بندازم…
اینطوری احساس می‌کنم
که همیشه پیش منی
دوستت دارم عزیزم
کاش می شد که زمستان را بـه دست باد سپرد
بادبادک وار آن را این سو و آن سوی برد
با ریسه هـای رنگیش،ابر ها را ناز کرد
گیسوی خورشید را با ساز آن طناز کرد
ایکاش می شد برف و باران را پر از آواز کرد
زیر مهر کردگار رقصید و عشق،بـه فلک ابراز کرد
از برف و یخ گل ها شمرد و راهی آسمان کرد
در شب هـای سرد،آن را ستاره ای تابان کرد
می شد گوله برفی سمت غم پرتاب کرد
خوشحالی بسیار از آینه اش بازتاب کرد
خانه هـای کهنه را،پر از شمع و شیرینی کرد
در محفل گرم زمستان با سرور،برپایی جشنی کرد
می شد که بـه حرف هـای زمستان گوش کرد
در مکتب سرخ و سفیدش، شعر خوش را نوش کرد
فنجان هـای عشق را از چای او لبریز کرد
قلب هـای خسته از صبح و سحر سرریز کرد
کاش می شد گرهی محکم میان قلب ها ایجاد کرد
قلب ها را عاری از فریاد هر بیداد کرد
ادامه مطلب عکس پروفایل زمستانی عاشقانه ۲۰۲۲ + شعرها و متن های زیبا عشقولانه
