is_tag

مجمع جهانی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها فرصتی برای بیان مواضع ایران به نخبگان

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بامداد چهارشنبه -١٢ اردیبهشت – برای حضور در ششمین مجمع جهانی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها عازم باکو پایتخت جمهوری آذربایجان شد.

باکو از امروز چهارشنبه تا جمعه -۱۴ اردیبهشت -میزبان وزریران فرهنگ و شخصیت‌ها و مقامات سیاسی و فرهنگی کشور‌های مختلف جهان است.

در این مجمع که با مشارکت وزارت فرهنگ جمهوری آذربایجان، آیسسکو و برخی سازمان‌های بین‌المللی مانند ائتلاف تمدن‌های سازمان ملل متحد برگزار می‌شود، چالش‌های جهانی مربوط به گفتمان تمدنی، همکاری برای مقابله با تنفر و تقویت ارزش‌های صلح مورد بحث و تبادل نظر قرار می‌گیرد.

پیش از این پنجمین دوره مجمع گفت‌وگوی فرهنگ‌ها در اردیبهشت سال ۱۳۹۸ برگزار شده بود که در آن دوره از این مجمع ۱۴۰ کشور و نهاد بین المللی مشارکت داشتند.

اهداف وزیر فرهنگ در سفر به جمهوری آذربایجان

اسماعیلی پیش از عزیمت به باکو گفت:از این سخنگاه برای بیان حقایق مختلف در حوزه فرهنگ اقلیت‌ها استفاده خواهیم کرد.

وی گفت: با توجه به وضعیت ناعادلانه در نظامات بین‌المللی، باید از هر فرصتی برای بیان حقایق و تنویر و آگاه‌سازی افکار عمومی استفاده کنیم.

او ادامه داد: به این اجلاس به‌عنوان فرصتی برای بیان مواضع و انتقال نگاه جمهوری اسلامی به نخبگان و مقامات شرکت‌کننده نگاه می‌کنیم.

وی افزود: دیپلماسی فرهنگی در دولت مردمی، به‌عنوان یک راهکار جدی برای ایجاد بستر‌های لازم جهت گسترش تعاملات توسط دولت دنبال می‌شود.

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب مجمع جهانی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها فرصتی برای بیان مواضع ایران به نخبگان

بستن صفحات فضای مجازی امام خامنه‌ای گواهی بر دروغ بودن آزادی بیانِ غربی

در نشست «مناسبات فرهنگی ایران و ونزوئلا» که در دانشگاه بولیواری ونزوئلا و با حضور جمعی از اندیشمندان و استادان دانشگاه برگزار شد، اقدام شرکت متا در حذف صفحات حامیِ فلسطینِ امام خامنه‌ای در اینستاگرام و فیس بوک محکوم شد. در این نشست که در سالگرد رونمایی از کتاب سلول شماره ۱۴، کتاب خاطرات رهبر معظم انقلاب اسلامی در کاراکاس برگزار شد، پیام‌های وزرای فرهنگ ایران و ونزوئلا قرائت شد.

محمدمهدی اسماعیلی در پیام خود به این نشست با اشاره به یادداشت رهبر انقلاب اسلامی در نسخه اسپانیولی کتابِ «سلول شماره ۱۴» خطاب به ملت‌های اسپانیولی زبان و نیز رونمایی کتاب «سلول شماره ۱۴»، بر گسترش روابط فرهنگی دو ملت تاکید کرد.

اسماعیلی در پیام خود با اشاره به حوادث تلخ روز‌های اخیر در غزه، مدعیان حقوق بشر به سرکردگی آمریکا را دشمنان مشترک ملت‌های عدالت‌خواه عنوان کرده که با تحریم، ترور و سانسور با مخالفان شان برخورد می‌کنند.

وزیر فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی با اشاره به حذف محتوا‌های حمایت از فلسطین توسط مدعیان آزادی بیان، افزوده است: «آزادی بیان تا زمانی معتبر است که به سیاست‌های ظالمانه‌ی ایشان خدشه‌ای وارد نکند. بسته شدن صفحات اطلاع رسانی رهبر معظم ایران، امام خامنه ای، پس از حمایت قاطع ایشان از ملت مظلوم فلسطین و محکومیت رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا، گواهیِ آشکاری بر این مسئله است.»

ارنستو ویگاس پولژاک، وزیر فرهنگ ونزوئلا نیز در پیامی با ابراز سلام گرم خود به ملت ایران، بر حق حیاتی ملت‌ها برای داشتن حاکمیت مستقل و دفاع از فرهنگ و سنت خود تأکید کرد و گفت: «ما می‌خواهیم از حق مردم خود برای حاکمیت مستقل، آینده‌ای مستقل، دفاع از ویژگی‌های فرهنگ‌هایمان در جهانی متنوع، که در آن برای همه فرهنگ‌ها در شرایط مساوی احترام وجود دارد، دفاع کنیم.»

در این نشست پروفسور ادگار فیگوئرا، محقق و پژوهشگر خانه مطالعات دانشگاه ملی بولیواری و رامون مدرو، رئیس بنیاد سگوندو پاسو درباره مناسبات فرهنگی ایران و ونزوئلا سخنرانی و تأکید کردند که تعامل فرهنگی به عنوان راهی برای مقاومت و ایجاد ارتباط نزدیک بین مردمان ملت‌های عدالت طلب است. 

گفتنی است، سال گذشته کتاب سلول شماره ۱۴، ترجمه اسپانیایی کتاب خون دلی که لعل شد، در نمایشگاه دوستی ایران و ونزوئلا رونمایی شد که با استقبال مخاطبان اسپانیایی زبان همراه شده و تاکنون به چاپ ششم رسیده است. در یادداشت رهبر معظم انقلاب اسلامی برای مخاطبان اسپانیایی زبان بر شناخت ملت‌های عدالت طلب از یکدیگر تأکید شده است.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب بستن صفحات فضای مجازی امام خامنه‌ای گواهی بر دروغ بودن آزادی بیانِ غربی

تفسیر قرآن را برای اعضای خانواده بیان کنید

حجت الاسلام محسن قرائتی امروز -شنبه ۱۹ اسفند- در مراسم رونمایی از صد و پنجاهمین نشریه قرآنی رایحه ویژه نامه استاد و مفسر قرآن کریم گفت: جلسات ۱۰ دقیقه‌ای با خانواده بگذارید و یک تفسیر ساده مثل تفسیر نمونه را برای آنان بخوانید. همه باید تفسیر قرآن را بفهمند، ولی بیشتر تفسیر‌ها به صورت تخصصی نوشته می‌شود. تفسیر را در خانه ترویج کنید و برای فرزندانتان سوره‌های کوچک را بخوانید.

وی با بیان این که «حق قرآن را ادا نکرده ایم» اظهار داشت: من خانه مراجع رفتم و از آنان خواستم تا توجه بیشتری به تفسیر قرآن داشته باشند و در بیشتر بیت مراجع به سخنرانی پرداختم. حتی به محضر رهبر معظم انقلاب رسیدم و از ایشان درخواست کردم که به من گفتند پنج دقیقه صحبت کن، ولی وقتی به رهبر انقلاب گفتم، فرمود «شما ۴۰ دقیقه وقت درس مرا صحبت کن».

رئیس ستاد اقامه نماز افزود: ما قرآن را علم نمی‌دانیم درحالی که امام رضا (ع) فرمود اگر علم می‌خواهید در قرآن است. باید برای قرآن نهضتی ایجاد کرد و هر کدام از شما می‌توانید یک جلسه قرائت راه بیاندازید، ولی فقط به الفاظ بسنده نکنید و لازم است که در تفسیر قرآن هم کار کنید.

وی با اشاره به تالیفات خود در زمینه تفسیر قرآن گفت: من از نظر علمی شاگرد آیت الله مکارم شیرازی هستم و نکات بسیاری در تفسیر نمونه وجود دارد که در تفسیر نور نیست.

قرائتی از برگزارکنندگان این مراسم تشکر و به این فراز از دعای کمیل اشاره کرد که می‌فرماید «کم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته؛ خدایا! چه بسیار ستایش نیکویی که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردی»

حسن مسلمی نائینی رئیس جهاد دانشگاهی هم گفت: آقای قرائتی بیش از ۵۰ سال است که با جدیت و پشتکار در مورد قرآن تلاش کرده و در مسائلی مانند زکات و نماز نیز فعالیت‌های فراوانی داشته است.

وی افزود: آقای قرائتی همیشه به دنبال جوانان بودند و نمی‌نشستند تا دیگران به سراغش بیایند. در واقع مثل پیامبر (ص) که در روایتی از حضرت علی (ع) نقل شده که رسول خدا (ص) «طبیب دوّار» بودند؛ یعنی پزشکی که به دنبال بیماران بودند.

مسلمی نائینی با اشاره به تالیفات حجت‌الاسلام قرائتی به ویژه تفسیر نور گفت: بهترین اثر وی در کشور‌های مختلف از اروپا و آسیا گرفته تا آفریقا منتشر شده است.

وی با اشاره به فعالیت‌های قرائتی در چهار دهه بعد از انقلاب گفت: ایشان در دوران دفاع مقدس برنامه‌های مختلفی داشتند. مثلا بعد از کربلای پنج که مجروح شده بودم و مرا به بیمارستان نمازی شیراز برده بودند، یک روز حاج آقا را دیدم که به عیادت مجروحان آمده بودند.

رشید جعفرپور معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گفت: حجت الاسلام قرائتی، هم یک معلم برای عموم مردم است و از طرف دیگر استادی برای افراد خاص و تحصیلکرده هستند.

وی افزود: آقای قرائتی یک مدیر تراز انقلاب اسلامی و الگویی برای مدیران هستند که تمام وجود خود را برای ترویج معارف قرآن و انقلاب صرف کردند.

حجت الاسلام سید مصطفی حسینی دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز با اشاره به روش تبلیغ حجت الاسلام قرائتی برای نشر معارف دینی که به روش چهره به چهره معروف است، اظهار داشت: حاج آقای قرائتی یک شب ساعت ۱۰ و نیم تماس گرفتند و پیگیر کاری بودند و من که جای فرزند حاج آقا بودم از این همه انرژی و نشاط برای ترویج امر قرآن تعجب کردم. چون وقتی به آقای قرائتی گفتم فردا پیگیری می‌کنم، گفتند نیم ساعت بعد تماس می‌گیرم و نتیجه را می‌خواهم

حجت الاسلام علی تقی زاده رئیس سازمان دارالقرآن الکریم با اشاره به آیه ۷۹ آل عمران از آقای قرائتی به عنوان یک انسان ربانی یاد کرد که دیدن وی هر انسانی را به یاد خدا می‌انداز.

جلیل بیت مشعلی مدیر عامل خبرگزاری بین المللی قرآنی ایکنا هم گزارشی از عملکرد این رسانه در اهتمام به انتشار اخبار قرآنی ارائه کرد و گفت: این خبرگزاری تاکنون ۱۵۰ ویژه نامه با عنوان رایحه منتشر کرده است که در هر شماره ویژگی‌های یکی از شخصیت‌های قرآنی مورد بررسی قرار گرفته و شماره صد و پنجاهم به حجت الاسلام قرائتی اختصاص دارد و مصاحبه‌ها و گزارش‌هایی در این زمینه منتشر شده است.

زندگینامه حجت الاسلام قرائتی از زبان خودش

اینجانب محسن قرائتی فرزند علینقی، در سال ۱۳۲۴ هجری در کاشان بدنیا آمدم. مرحوم جدم، در زمان رضاخان که با تمام قدرت با اسلام و مظاهر آن مبارزه می‌شد، جلسات قرآن را در خانه‌های مردم کاشان تشکیل می‌داد و بخشی از عمر خود را در این راه صرف نمود؛ لذا فامیل ما قرائتی شد.

پس از او، مرحوم پدرم با تشکیل این جلسات در خانه ها، مساجد و تکایا راه پدرش را ادامه داد و به استاد قرائت قرآن معروف شد. آن مرحوم از بازاریانی بود که حدود ۴۰ سال با شنیدن صدای اذان، مغازه خود را می‌بست و به سوی مسجد و نماز اول وقت می‌شتافت؛ او برای دیگران الگو شده بود و در عوض خداوند به او روحی مطمئن و حکمت و عرفان جوشیده از درون عطا فرموده بود. چیزی که ذهن و فکر او را مشغول می‌کرد، این بود که تا حدود سن ۴۰ سالگی صاحب فرزندی نشده بود تا این که با همه مشکلات موجود در آن زمان، با عنایت و لطف خداوند بزرگ، موفق به زیارت خانه خدا و اعمال حج گردید.

شاید بتوان گفت این هم در شرایط موجود زندگی‌اش، اجری از جانب پروردگارش نسبت به تلاش و کوشش‌های قرآنی و دینی‌اش بود. او در همان سفر در کنار خانه خدا چنین دعا می‌کند:‌ای خدایی که فرموده ای: «ادعونی استجب لکم» (بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را»!‌ای خالق یکتا! فرزندی به من عطا فرما که مبلغ قرآن و دین تو باشد. این دعا به اجابت رسید و خداوند او را صاحب فرزندانی نمود که برخی از آنان به لباس مقدس روحانیت در آمدند.

گفتنی است که من در سنین نوجوانی که شناخت و اطلاعات کافی نداشتم با پیشنهاد مرحوم پدرم برای ورود به حوزه، موافق نبودم، ولی با اصرار و تشویق او در سن ۱۴ سالگی وارد حوزه شدم. یک سال در کاشان زیر نظر استاد آیت الله صبوری دامت برکاته مشغول درس شدم. هر شب نیز به طور مرتب در جلسه تفسیر قرآن مرحوم آیت الله حاج شیخ علی آقا نجفی‌قدس سره که بعد از نماز مغرب و عشا برقرار می‌شد، شرکت می‌کردم. این جلسه دل مرا به تفسیر قرآن جذب نمود. از آن زمان به بعد با قرآن انس پیدا کردم و تا به حال الحمدلله ادامه دارد.

با اطمینان می‌گویم که بیشترین مطالعه من درباره قرآن و تفسیر بوده و، چون قرآن و کلام خدا نور است، تا به حال در راه تبلیغ درمانده نشده ام. حتی زمانی هم که برای ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه قم شدم، در کنار (لمعه) کتاب درسی رسمی حوزه، تفسیر «مجمع البیان» را با برخی از دوستان، مطالعه و مباحثه می‌کردم. همین که دروس سطح و مقداری از درس خارج را در حوزه گذراندم، به فکر افتادم که خلاصه مطالعات و مباحثات تفسیری خود را یادداشت کنم و این کار را تا پایان چند جزء ادامه دادم.

در آن ایام شنیدم که آیت الله مکارم شیرازی دامت برکاته با جمعی از فضلا تصمیم دارند تفسیر بنویسند. من نوشته‌های تفسیری خود را ارائه دادم و ایشان هم پسندیده و من به جمع آنان پیوستم. حدود ۱۵ سال طول کشید تا تفسیر نمونه در ۲۷ جلد به اتمام رسید و تا به حال بار‌ها تجدید چاپ و به چند زبان ترجمه شده است. تقریبا نیمی از تفسیر نمونه تمام شده بود که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید و من به پیشنهاد علامه شهید مرتضی مطهری‌قدس سره و مؤافقت امام خمینی (ره) برای اجرای برنامه درس‌هایی از قرآن، به تلویزیون رفتم.

در این بین به فکر افتادم درس تفسیری را در سطح فهم عموم شروع کنم. برای این کار با گرفتن دو همکار، علاوه بر تفسیر نمونه، از ۱۰ تفسیر دیگر یادداشت برداری کردیم و برنامه تفسیر خود را با عنوان «آینه وحی» در رادیو آغاز کرده و تاکنون پیش رفته ام. بار‌ها از طرف دوستان و دیگران، پیشنهاد شد که آنچه را در رادیو می‌گویم، به صورت کتاب منتشر کرده و در دسترس عموم به خصوص عزیزان فرهنگی قرار دهم. با این تصمیم و نیت چند جزء از یادداشت‌های تفسیری خود را در حضور دو نفر از فقهای قرآن شناس و محقق که از اساتید حوزه علمیه قم هستند خواندم و با تأیید و اصلاح آن دو بزرگوار، به سبک و برداشت‌های تفسیری خود اطمینان بیشتری پیدا کردم.

پس از آن چند نفر از فضلا کار بازنویسی و تدوین آن را انجام دادند و تحت عنوان «تفسیر نور» منتشر گردید. این تفسیر دارای امتیازاتی است، که در مقدمه جلد اول ذکر شده است. برگردم به گذشته خود. سال دوم طلبگی به قم آمده، در مدرسه مرحوم آیت‌الله العظمی گلپایگانی قدس سره و مدرسه خان مشغول به تحصیل شدم. سپس برای ادامه تحصیل به نجف اشرف هجرت کرده، رسائل و مکاسب را در آن جا به پایان رساندم و دوباره به قم مراجعت کردم. پس از امتحان کفایه، چند سالی هم در درس خارج شرکت کرده و در مجموع ۱۶ سال در کاشان، قم، مشهد و نجف بودم تا درس‌های سطح حوزه را تمام کردم.

همواره در این اندیشه بودم که قرآن و اسلام برای همه اصناف و طبقات مردم است و کودکان و نوجوانان هم از همین مردم‌اند. ما پزشک اطفال داریم، ولی روحانی اطفال نداریم، لذا تصمیم گرفتم در این راه به قصد خدمت به نسل جوان و آینده سازان، اسلام و معارف قرآنی را با زبان ساده و روان به آن‌ها منتقل نمایم. از این رو به کاشان برگشتم و ضمن دعوت نوجوانان، برنامه تبلیغی خود را با حضور هفت نفر آغاز کردم و به علت علاقه و استقبال نوجوانان، کلاس‌ها را ادامه دادم، هر هفته از قم به کاشان می‌رفتم؛ با این اندیشه که قرآن ده‌ها داستان و قصه دارد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با همین داستان‌ها، سلمان و ابوذر‌ها را تربیت فرموده، کلاسم را با تلفیقی از اصول عقاید، احکام و داستان‌های قرآنی اداره کردم و به ارائه مطالب زنده و تازه روی تخته سیاه پرداختم.

نحوه کلاسداری و قدرت تشبیه و تمثیل من، به جذابیت جلسات و استقبال از آن‌ها، به شکل چشمگیری افزود. جلسات کاشان، چند سال ادامه داشت و برکاتی را نیز به همراه داشت. البته، چون این کار بی‌سابقه بود که یک روحانی به جای منبر پای تخته سیاه برود و برای کودکان و نوجوانان جلسه و کلاس داشته باشد؛ گاهی مورد بی‌مهری برخی افراد قرار می‌گرفتم، ولی، چون به کار خود اعتقاد و ایمان داشتم، در طول این مدت آنی نسبت به کار خود با شک و تردید نگاه نکردم، به صورتی که الان هم اگر بخواهم آن را از ابتدا شروع کنم، از همان جای قبلی، آغاز خواهم کرد.

به دنبال جلسات کاشان، در قم نیز کار مشابهی را با جوانان و نوجوانان شروع کردم. در جلسات قم، فرزند آیت‌الله علی مشکینی شرکت می‌کرد و یادداشت‌های کلاس را به اطلاع ایشان می‌رسانید. یک روز آن بزرگوار به کلاس درس آمد و از نزدیک اینجانب را مورد عنایت و تفقد قرار داده و فرمود: آقای قرائتی! حاضر هستی با من یک معامله کنی؟ ثواب جلساتی که شما برای نسل جوان دارید از من، و ثواب درس‌هایی که من در حوزه می‌دهم از شما و بعد هم در جلسه درس خود از کار و نحوه کلاس و روش جدید، تجلیل و تعریف نمودند.

گفتنی است که آن روز‌ها ایشان برای حدود هزار طلبه، درس مکاسب و تفسیر می‌فرمودند و من برای ۲۰ جوان، جلسه اصول عقاید داشتم. بعد از این برخورد، به کار و راهی که انتخاب کرده بودم، عشق و علاقه بیشتری پیدا کردم و بعد از آن هم گروه گروه طلبه‌ها آمدند تا از نزدیک روش کلاسداری مرا مشاهده کنند.

با این گونه تشویق‌ها و استقبال‌ها به ذوق آمده و تصمیم گرفتم مطالب را دسته بندی، منظم و یاداشت کنم. البته در زمان طاغوت هم از طرف تلویزیون به پیشنهاد بعضی، مرا برای اجرای برنامه و کلاس دعوت کردند، ولی به دلیل این که نخواستم بازوی دستگاه طاغوت باشم، قبول نکردم. به علت عشق زیادی که به کار داشتم، تقریبا به تمام شهر‌های ایران مسافرت نموده، کلاسی برقرار می‌کردم.

در اوائل کار به جلسات دبیران تعلیمات دینی راه یافتم. در یکی از سمینار‌ها که مقام معظم رهبری دامت برکاته و شهید دکتر بهشتی‌قدس سره تشریف داشتند، در آن جلسه برنامه اجرا کردم و از طرف مقام معظم رهبری دامت برکاته مورد تفقد قرار گرفتم. ایشان مرا به منزل خود دعوت کردند و بعد از تشویق، مسجد امام حسن علیه السلام را که در آن اقامه جماعت داشتند و آن روز‌ها از مساجد فعال و موفق و مبارزپرور علیه طاغوت در مشهد بود، برای کلاسداری در اختیارم گذاشتند.

در سفر تبلیغی به اهواز هم، با علامه شهید مطهری‌قدس سره آشنا شدم. ایشان روش کلاسداری مرا دیده و بسیار پسندید. من از اول، معلم قرآن بودم و با روش جدیدی که داشتم، نسل نو را با قرآن آشنا می‌کردم. در زمانی که امام خمینی (ره) فریاد الهی – سیاسی خود را علیه طاغوت بلند کردند، من دروس مرحله اول حوزه را می‌خواندم و شرایط سنی لازم برای شرکت در بعضی از برنامه‌ها را نداشتم. البته در آن زمان به دیدار بعضی علمای زندانی و تبعیدی در محل زندان و تبعید می‌رفتم و در زمینه حمایت‌های جانبی، اطلاع رسانی و تشویق مردم به مسائل انقلاب بی‌تأثیر نبودم.

در همان زمان، عوامل رژیم و ساواک، برای دستگیری من چندمرتبه شبانه به خانه پدرم در کاشان و منزل خودم در قم حمله ور گشتند، ولی موفق نشدند. چند ماهی هم زندگی مخفی داشتم تا انقلاب اسلامی ایران با امداد‌های الهی و رهبری حضرت امام خمینی و پشتیبانی ملت مؤمن و غیور و شجاع به پیروزی رسید و دوران جدیدی از فعالیت‌های فرهنگی با احساس مسؤلیت بیشتری آغاز شد.

بعد از پیروزی انقلاب، با پیشنهاد علامه شهید مطهری و مؤافقت امام خمینی برای اجرای برنامه، به تلویزیون معرفی شدم، روزی که به آن تشکیلات وارد شدم، بیشتر کارکنان نمی‌دانستند، قبله کدام طرف است و… در آن جا با بهانه گیری و وسواس زیاد مرا آزمایش کردند و زمانی که در این جهت موفق یافتند، پیشنهاد کردند که بدون لباس روحانیت برنامه اجرا کنم و به طور علنی گفتند: ما به جز دو روحانی (حضرت امام و آیه الله طالقانی) به دیگران اجازه حضور در این تشکیلات را نمی‌دهیم.

من هم با این پیشنهاد موافقت نکرده و اعلام داشتم: برخورد شما را به اطلاع حضرت امام خواهم رساند. بعد از این اخطار، آنان قبول کردند که با لباس روحانی اجرای برنامه کنم. به هر حال سال هاست است که این برنامه تلویزیونی که از باقیات الصالحات علامه شهید مطهری و حمایت‌های امام عزیز است، برگزار می‌شود و بر اساس نظرسنجی‌های صدا و سیما از برنامه‌های مؤفق بوده است.

امام خمینی به واسطه همان برنامه تلویزیونی، به اینجانب لطف و عنایت خاصی داشت و هر بار که خدمت ایشان می‌رسیدم، مورد لطف و محبت ایشان قرار می‌گرفتم. برنامه درس‌هایی از قرآن که بنا بود از طرف مدیریت آن زمان تلویزیون تعطیل شود، ایشان به وسیله یکی از اعضای دفتر خود، به رئیس صدا و سیما اعلام فرمودند که این برنامه‌ها مفید بوده و باید باشد و، چون من بابت اجرای برنامه‌ها حق الزحمه‌ای دریافت نمی‌کردم، آن امام بزرگوار چند بار مبلغ قابل توجهی برایم فرستاد که بخدمتشان شرفیاب شده و اعلام کردم من فعلاً نیاز ندارم، ولی ایشان می‌فرمود: این از بیت المال نیست و نزد شما باشد و بعد از این آشنایی بود که آن رهبر فرزانه حکم نمایندگی خود را در سازمان نهضت سوادآموزی به من عطا فرمود.

منبع: ایرنا

دانلود فیلم

ادامه مطلب تفسیر قرآن را برای اعضای خانواده بیان کنید

خانه جدیدترین مسابقه تلویزیون با موضوع بیان دستاورد‌های کشور



در مسابقه خانه جمعی از شرکت‏ کنندگان توسط «خانه» به یک چالش دعوت شده اند. آن‌ها باید با کمک یکدیگر، به هفت پرسش غیرمنتظره پاسخ دهند و راه خود را به اتاق سرنوشت هموار کنند. در این میان، شخصیتی با عنوان «ناخوانده» تلاش می‌کند با همراهی دو شخصیت «هوچی گر» و «سوداگر» مانع راه دانشگران باشد. در هر قسمت از این مسابقه یک موضوع مورد بحث و تبادل نظر شرکت کنندگان قرار می‌گیرد.

ناصر عالمی تهیه کننده این مسابقه گفت: سئوالات این مسابقه در حوزه‌های کشاورزی، صنعت، اقتصاد، فناوری، ورزش طرح شده است. در هر قسمت ۶ شرکت کننده حضور دارند که به هفت سئوال مطرح شده پاسخ می‌دهند. شرکت کنندگان در خصوص موضوع مطرح شده با هم بحث و گفتگو می‌کنند. اطلاعات خود را درباره سئوال مطرح می‌کنند، در برخی مواقع مخالفت‌هایی بیان می‌شود، در برخی موارد همدیگر را اقناع می‌کنند تا به جواب درست برسند. میزبانی این برنامه بر عهده امیرمحمد زند است.

عالمی ادامه داد: از میان این شرکت کنندگان در بخش نخست مسابقه، دو نفر در نقش‌های «هوچی گر» و «سوداگر» قرار دارند که در جریان مسابقه سعی می‌کنند شرکت کنندگان را منحرف کنند و از پاسخ صحیح دور و به سمت جواب‌های نادرست بکشاند.

تهیه کننده «چالش مسابقه خانه» در ادامه خاطرنشان کرد: زمانی که در مرحله نخست به هفت سئوال پاسخ داده شد شرکت کنندگانی که بیشترین پاسخ صحیح را داشتند به مرحله «اتاق سرنوشت» وارد می‌شوند. البته در بخش نخست اجزای معما برای آن‌ها مطرح شده است و شرکت کنندگان باید به واسطه این اطلاعات به جواب معمای مرحله «اتاق سرنوشت» برسند.

وی افزود: در «چالش مسابقه خانه» یک نقش ثابت به نام «ناخوانده» داریم که به نوعی مهمان ناخوانده خانه است و هدایت نقش منفی‌های مسابقه را بر عهده دارد. نقش «خانه زاد» هم همچون صاحب خانه، پذیرای شرکت کنندگان است و حتی در برخی موارد به آن‌ها کمک می‌کند.

عالمی خاطرنشان کرد: این مسابقه با بیش از صد شرکت کننده شروع شد که به تدریج با گذر از مراحل مختلف، از تعداد آن‌ها تا رسیدن به مرحله نهایی کاسته شد.

عالمی درباره دکور برنامه نیز یادآور شد: «چالش مسابقه خانه» از چند دکور جذاب و منحصر به فردی برخوردار است. فضای برنامه در یک خانه سنتی، اما با عناصری به روز جریان دارد و با ۱۶ دوربین ضبط می‌شود. دکور برنامه یک فضای ۳۶۰ درجه‌ای دارد و تصاویر آن از زوایای مختلفی گرفته می‌شود.

«چالش مسابقه خانه» در فصل نخست خود در چهل قسمت تولید شده و قرار است به زودی از قاب سیما پخش شود. ناصر عالمی و یاسر عالمی تهیه کننده و کارگردان برنامه و سیدمجتبی قافله باشی طراح و سردبیر «چالش مسابقه خانه» هستند.

دانلود فیلم

ادامه مطلب خانه جدیدترین مسابقه تلویزیون با موضوع بیان دستاورد‌های کشور