بررسی خواستگاه هخامنشیان

هخامنشیان

در ابتدا به بررسی خاستگاه هخامنشیان بوسیله بررسی آثار دانشمندان و محققان غربی و ایرانی میپردازیم …

اطلاق نام ایرانی یا پارسی به یک قوم مهاجر دلیل بر یکی بودن نژاد ایرانیان با هخامنشیان نیست ، چون دیگر اکنون بخوبی میدانیم که مردم ایران و ساکنین اصلی ایران حداقل هفت هزار سال پیش از هخامنشیان دارای فرهنگ و هنر و صنعت خاص خود بوده اند

در حالی که تقریبا همه محققان و دانشمندانی که از آنها نقل قول میکنم ، مهاجرت این قوم بیگانه را از هزار سال پیش از میلاد دانسته اند …

پیش از هر چیز ، ذکر این نکته ضروریست که این مبحث به هیچ وجه دستاویزی برای پان ها (پانترکها ، پانعربها وپان..) نیست ، که هرفی جز بر هم زدن اتحاد ایرانیان نداشته و ندارند …

به هیچ وجه هم کسی نمیخواهد به ملیت کشورش توهین شود، یک بحث کاملا تخصصی است…

 

 

 

 

در ابتدا به بررسی خاستگاه هخامنشیان

بوسیله بررسی آثار دانشمندان و محققان غربی و ایرانی میپردازیم …

 

اطلاق نام ایرانی یا پارسی به یک قوم مهاجر

دلیل بر یکی بودن نژاد ایرانیان با هخامنشیان نیست ،

چون دیگر اکنون بخوبی میدانیم که مردم ایران

و ساکنین اصلی ایران حداقل هفت هزار سال پیش از هخامنشیان

دارای فرهنگ و هنر و صنعت خاص خود بوده اند

در حالی که تقریبا همه محققان و دانشمندانی که

از آنها نقل قول میکنم ،

مهاجرت این قوم بیگانه را از هزار سال پیش از میلاد دانسته اند …

 

 

” چنین نیست که این نام ها – پرسوا و مادای – به مفاهیم نژادی و قومی به کار رفته باشد بل که بیشتر تصور می رود که این اسامی به محوطه هایی که قبایل مذکور در آنها از نیمه قرن نهم ق.م سکونت داشته اند اطلاق شده است ”

(گیرشمن – ایران از آغاز تا اسلام – ص ۷۸)

 

 

اما بطور خلاصه نظر چندین محقق و دانشمند

رادرباره خاستگاه هخامنشیان می خوانیم…

 

” از نظر ما تمامی اقوام کوچ نشین که آسیای جنوب غربی را مورد هجوم قرار داده اند همواره از دروازه میان دریای خزر و فلات پامیر وارد شده اند و مسیر کوههای قفقاز که تنها بر مبنای یک گواه بسیار مشکوک هرودوت مبنی بر هجوم سکاها به سرزمین ماد مورد استناد قرار میگیرد به کلی منتفی است . هرچند می پذیریم که کوچ نشینان استپ های ولگا و دن در طول تاریخ بارها سرزمین های قفقاز را مورد تاخت و تاز قرار دادند… ” (توین بی – تاریخ تمدن – جلد ۷ – ص ۶۰۶ )

 

” چنین مینماید که آریاییها به سرزمین پرفرهنگ بین النهرین از کوهستان های شرقی آمده اند .اما آشکار نیست که ایشان از کدام سوی شمال به فلات ایران راه یافته اند از قفقاز آمده اند یا از آسیای میانه یا از هر دو ، ولی محتمل است ایشان از راه اخیر آمده باشند ”

(ریچارد .ن. فرای – میراث باستانی ایران – ص ۳۷ )

 

” اخیرا برخی دانشمندان عنوان کرده اند که سرزمین اصلی ایرانیان در آسیای میانه واقع شده که از آنجا برخی از قبایل بین قرون نهم و هشتم ق.م وارد فلات ایران شدند . ولی هنوز عده ای هستند که معتقدند آنها از طریق قفقاز از استپ های جنوب روسیه آمده اند .”

( م . آ. دندامایف- تاریخ تمدن آسیای مرکزی – جلد دوم ص ۱۷ )

 

” اکنون بیشتر محققان و دانشمندان نظریه کایلر یانگ ( CAH IV 4 ch.1) را پذیرفته اند که ایرانیان در آغاز رمه دارانی بودند که در طول دوره طولانی از آسیای میانه به ایران کوچ کردند ”

(املی کورت – هخامنشیان – ص ۲۷ )

 

“پارسیان که از خویشاوندان نژادی مادها به شما رمیرفتند و خود را آریایی مینامیدند در آغاز هزاره یکم پیش از میلاد به ایران آمدند و در پایان سده هشتم ق.م در پارس امروزی ساکن شدند ” ( شاپورشهبازی – کورش بزرگ – ص ۲۸)

 

نظر تورات در مورد خاستگاه هخامنشیان و نابود کنندگان بابل :

 

” این سخنانیست که خداوند علیه بابل و مردم آن به من فرمود : به همه قوم ها اعلام کنید که بابل ویران خواهد شد ! بت مردوک و سایر بت های بابل سرافکنده و رسوا خواهند شد ! زیرا قومی از شمال بر بابل هجوم خواهند آورد . و آنرا ویران خواهند کرد …”(عهد عتیق –ارمیا – ۴۰-۲۱ : ۵۰:)

 

” من لشکر بزرگی از قوم های نیرومند شمال

را برخواهم انگیخت تا بر بابل هجوم آورند و نابودش کنند ….

از سرزمینی دور دست به جنگ بابل بیایید ، انبارهای غله اش را خالی کنید

خانه هایش را ویران سازید و همه جا را با خاک یکسان کنید …

بنگرید ! سپاهی بزرگ از طرف شمال می آید ! …

آنها سلاح های خود را برداشته و برای کشتار آماده اند

، ایشان سنگ دلند و به کسی رحم نمی کنند

فریاد آنان مانند خروش دریاست ،

ای بابل ایشان سوار بر اسب به تاخت به جنگ تو می آیند ”

(عهد عتیق – ارمیا – ۴۲-۴۱ – ۱۰- ۹- ۳-۱ : ۵۰ )

 

 

“ای بابل ، ای کوه مستحکم ، ای ویران کننده جهان ، اینک من دشمن توام ! …

از تو چیزی جز یک تپه خاکستر باقی نخاوهم گذارد …شیپور جنگ بنوازید .

به سپاهیان آرارات ، اشکناز و میتی بگویید حمله کنند . فرماندهی تعیین کنید تا دستور حمله بدهد ، اسبان زیاد فراهم کنید ”

( عهد عتیق – ارمیا – ۲۷-۲۵ : ۵۱ )

 

 

 

میدانیم که آرارات در مرزهای استپ های روسیه با سرزمینهای جنوب است …

از میتی ها اطلاع دقیق در دست نیست …

اما اشکنازی ها را بخوبی میشناسیم …

“اشکناز :… آن شهریست که در کنار

بحراسود واقع شده است ، ملاحظه

در متی و مهاجرین از این جا و آنجا

به اروپا رفته ، سبب اسم اسکاندیناویا شدند …”

( هاکس – قاموس کتاب مقدس – صفحه ۷۲ )

 

 

 

 

 

گل نبشته بابلی کورش ( منشور کورش ):

 

۱۳ – او ، سرزمین ” گوتیان ” و تمامی سپاهیان “مند” را به فرمانبرداری از او (کورش) واداشت . او (واداشت تا) “سیاه سران ” به دست کورش شکست داده شوند . ”

( عبدالمجید ارفعی – فرمان کورش بزرگ – ص ۱۷ )

 

اما این گوتیان که حامی کورش بودند چه کسانی بودند ؟؟

 

” گوتی : از اسناد موجود پیداست که گوتیان مردمی وحشی و سختدل بودند و ولایت اباد بین النهرین را غرقه خون و طعمه آتش کردند . هجوم طوایف گوتی نخستین هجومی است که تاریخ آسیای غربی قدیم ذکر آن را باقی گذاشته است …

در آثار قدیم بابل کنیزکان گوتی نژاد را ستوده اند و آن ها را مامورتی خوانده اند که به معنی صاحب بشره یا موی روشن است و از این حیث با زنان سومری و اکدی تفاوت بسیار داشته اند …

از تحقیق در این اسما ء استنباط میشود که گوتیان سامی نژاد نبوده اند و از مقایسه با سایر آثار میتوان گفت که گوتیان از طوایف آدریاتیک بوده اند ”

( دهخدا – لغتنامه – ذیل واژه گوتی)

 

 

اینجا میتوان حامیان کورش را بخوبی شناخت و دید که نه تنها خود کورش

بل که لشکر او و حامیانش هم دارای موی بور و روشن بوده اند و از این رو دشمنانش را براحتی ” سیاه سر ” نامیده …

————————————————————————————————————————

مهاجرت یک قوم از شمال( نوار توحش) : مهاجرت ویرانگر و مخرب :

 

آیا مهاجرت یک قوم از شمال به جنوب میتواند ” تمدن ساز ” باشد ؟

یافته های باستان شناسی به ما نشان میدهد

که تقریبا تمام مراکز باستانی تمدن در یک

شاهراه ۲۵ درجه ای در نیمکره شمالی قرار گرفته اند …

نواری از ده تا ۳۵ درجه ی عرض شمالی …

به خوبی نشان میدهد که انسانها از قدیم ترین

ایام به ترین اعتدال جغرافیایی را برای سکونت،

در این عرضها یافته اند …

 

میتوان در این عرض تمدنهای بسیاری را بخوبی دید :

تمدنهای کهن آسیای جنوب شرقی ،تمدن بزرگ هند ،

تمدن کهن چین ، تمدن باکتریا ، سغدیان ، سکاها ،

نجد ایران : پارت ها ، هیرکانیان ، زابلی ها ، سیستانی ها

بلوچ ها ، رخجی ها ، تمدن کرمان ، تمدن مکران ،

انشان ، شوش ، ایلام ، کادوسی ها ،

تمدن مارلیک ، ارارتوها ،

و آنگاه تمدن درخشان بین النهرین : بابل ، اکد ، آشور ،

سومر ، اور ، تمدن ارمنی ها ، لیدیه ای ها ، اتروسک و

ایبری ،

تمدنهای درخشان شمال افریقا ، کارتاژها ، اسپارت ها ،

بربرها ،و حتی تمدنهای حیرت انگیز ، آزتک ها ، اینکاها

و مایا ها در امریکای مرکزی که مجموعه تمدنهای

شناخته شده باستان اند و همگی از این شاهراه میگذرند …

 

نوار توحش :

نواری در شمال نوار تمدن …

گروه ها و تجمع های اندک انسانی در این نوار به

علت بی حاصلی و ناباروری اقلیم آن در حداقل

تمرکز هم نیازمند مهاجرت بوده اند …

ساکنین اندک این نوار بدلیل همسازی با طبیعت خشن ،

روحیه ای جنگنده و جسمی توانمند داشته اند ،

در این نوار به فرهنگ شکل گرفته و شناخته شده ای بر نمیخوریم ،

تنها جهت مهاجرت اقوام ساکن این نوار شمال به جنوب

است که مشخصه ویژه آن تجاوز و تخریب است …

 

 

نگاهی به آثار شناخته شده ی هجوم وایکینگ ها ،

فرانک ها ، گل ها ، هانس ها ، توتون ها ، هون ها ،

مهاجمین اسلاو و استپ های شمالی ، بلغارها ،

ترکها ، تاتارها ، و مغولها ، که همگی از عرض

بالاتر ازنوار تمدن برخاسته اند به خوبی نشان میدهد که

مهاجمین شمال نه تنها نمی توانسته اند موجب

پیدایی تمدن شوند بل که به عکس موجب رشد طبیعی

و موزون تمدنهای جنوب شده اند …

 

 

اشتباه و سهل انگاری در پارسی و ایرانی معرفی کردن هخامنشیان :

داریوش در سنگ نبشته بیستون از تسلط بر پارسی ها

سخن میگوید و هیئت پارسی در نگاره های درگاه جنوبی

تالار صد ستون و هم نگاره ی آرامگاه نقش رستم ،

چون سایر ملل مغلوب ، تخت خشایارشا و داریوش

را بر شانه حمل میکنند و داریوش به پارس و

انشان به چشم یکی از ایالات مفتوحه

و نه سرزمین خویش نگاه میکند ..

 

داریوش در کتیبه بیستون ، خانواده اش را

از پارسها و مادها جدا میداند :

” داریوش شاه میگوید : کسی از پارس یا

ماد یا از خاندان ما پیدا نشد که این

پادشاهی را از مغ گئومات بستاند ”

—–====================================================

آتش پرستی این قوم نشانگر چیست ؟؟؟!!!

*************************************

 

 

 

آتش پرستی این قوم خود میتواند

به اثبات این قضیه کمک کند…

 

چنانچه پیشتر آوردیم :

اصولا آتش پرستی منتسب به زرتشتیان

نمیتواند با حیات بومی مردم اقلیم های جنوبی ایران

مطابقت داشته باشد که گرمای زمین

به حد کافی آزار دهنده است….

 

در صحراهای زمین خورشید عنصری موافق حیات

شمرده نمی شود از این رو این مردم زمان و تقویم خود

را بر اساس حرکت ماه تنظیم میکنند…

 

ولی گرامی داشتن آتش نزد یک قوم در جنوب ایران

را نمیتوان چندان بومی شمرد و

میتواند از همان استپ های جنوبی روسیه

به ایران آمده باشد ….

 

و این مهاجمین هخامنشی بودند که از استپ های سرد

روسیه اینرا به ایران منتقل کردند…

 

محمد مردوخ-تاریخ مردوخ-ص۲۸

(( آری کلمه ای است مرکب از آر و ی

آر در زبان کردی و فرس قدیم ، به معنی آتش است

همچنان آیر با یای مجهول و اتر و اگر همه در السنه طوایف کرد

به معنی آتش اند…

 

در زبان فرس قدیم هم آتش را هار و هیر و آذر و اتر و اکر گفته اند…

امثال این کلمات از ماده ی آر اشتقاق دارند و متضمن معنی آتشند…

پس آری که با یای نسبت ترکیب یافته یعنی آتشی و

آتش پرست و جمع آن آریان می شود…

یعنی آتش پرستان

چه این گروه همه آتش پرست بودند

و با آتش سروکار داشته اند …))

====================================================================

انشان نامی کهن و بی ارتباط با قوم هخامنشی بوده …

 

« انشان نام الهه ی غله در ایران کهن بوده است »

(کارل مایسلز – پیدایش تمدن – ص ۱۹۴)

 

انشان آنطور که گفته شده در دست قوم کورش نبوده و

داستانهایی که در مورد حکومت اجدادش گفته شده چه در بیستون و…

بنظر با سالنامه های بابلی تطبیق ندارد …

 

« بنا بر سال نامه های بابلی ،

پس از مرگ هومبان – نیکش اول ،

خواهر زاده او شوتروک – نهونته ی دوم

(۶۹۹-۷۱۶پیش از میلاد) بر تخت شاهی نشست .

در متون بدست آمده ی ایلامی وی

خود را “شاه انشان و شوش” و

“گشترش دهنده ی سرزمین ایلام ” میخواند »

 

(یوسف مجید زاده – تاریخ تمدن ایلام – ص ۲۹)

 

 

 

 

داریوش دروغ گفته یا کورش ؟

 

 

 

 

« …کورش بزرگ به جای “شاه پارس” خود را

“شاه انزان” خوانده . این حدس به نظر صحیح می آید ،

ولی یک اشکال باقی می ماند ،

اگر عقیده صحیح باشد باید گفت که قبل از

داریوش اول از سلسله هخامنشی دوازده نفر

پادشاه یا امیر بودند و حال آنکه داریوش اول

در کتیبه بیستون میگوید: هشت نفر قبل از

من شاه بودند و من نهمین شاه از دودمان

دوگانه ی هخامنشی هستم »

( پیرنیا – ایران باستان – ص ۲۳۰)

 

البته بنظر میرسد داریوش در این کار شهره بوده …

فتوی از مفتی انشان :

« داریوش شاه :

آن جا که دروغ لازم است باید دروغ گفت ،

چه ، مقصود از دروغ و راست یکی است » !!!

(به نقل از هرودوت ، پیرنیا ، ایران باستان ، ص ۵۲۲)

==================================================

مشکوک بودن هرودوت و نوشته های داریوش

در مورد شجره نامه و اقوامش و…

 

« باید اضافه کنیم که شجره نامه ی پادشاهی که هرودوت ارائه میدهد دقیقا با آنچه به وسیله داریوش داده شده مطابقت نمیکند …لیکن این مدرکها چندان مطمئن نیستند

در واقع از یک سو درباره اصالت آن ها شک و تردیدهای جدی وجود دارد

و از سوی دیگر گفته های داریوش خود نیز ، سخت مشکوک به نظر میرسد »

(پی یر بریان – تاریخ امپراتوری هخامنشی- ص ۷۳)

 

 

نام گذاری و جعل اجداد توسط داریوش :

 

« روشن به نظر میرسد که داریوش قصد داشته است ،

بعد از پایان یک دوران فترت سلسله ای

بنیان های تازه ای برای پادشاهی پارس و استیلای هخامنشیان بگذارد ،

و گزینش یک جد بزرگ “نام دهنده ” به اسم هخامنش نیز

که توجیه کننده حقوق مکتسب اوست ناشی از همین نیاز است …

در همین معناست که پادشاه تازه فرمان میدهد

این عنوان را بر روی کتیبه های پاسارگاد نقر کنند

و متقلبانه به نام کورش نسبت دهند »

(پی یر بریان – تاریخ امپراتوری هخامنشی- ص ۲۶۹)

 

« همواره این ادعا که داریوش که خود را نهمین شاه خاندان هخامنشی خوانده ، مسئله ساز بوده است ، چه در صورت صحت ارشام و آریارمنه پدر بزرگ و جد او در زمره نه تن خواهند شد حال آنکه این دو تن معاصر با کورش دوم و کمبوجیه اول بوده اند و دومی هم به گواه لوح رسی کورش خود شاه بوده است …

هر چند فرضیه جذاب بنظر میرسد اما متاسفانه به یک بازی هوشمندانه با داده ها بیش تر شبیه است تا یک واقعیت تاریخی ، حتی با کشف دو لوح زرین به نام آرشام و آریارمنه در همدان ، گروهی به گمان اثبات قطعی نظریه افتادند ،

اما با بررسی های بیشتر جعلی بودن لوح ها به اثبات رسید»

(توماس کویلریانگ – تاریخ باستان کمبریج – ج ۴ – فصل اول – ص ۲۴)

 

«چگونه باید پیدایش قدرتمندانه ناگهانی قوم و دولتی را که عملا ناشناخته بوده است ، در عرصه تاریخ توضیح داد ؟…

ظفرمندیهایی چنین گسترده را نمی توان فقط با اصرار یک طرفه بر انحطاط دولت های مغلوب کورش توضیح داد – که ضرورت دارد همین انحطاط نیز معلوم شود و روند ها و چگونگی های آن مشخص شود .همچنین جهان گشایی های کورش را نمیتوان تا حد این فرض راحت و به حقارت گیرنده تنزل داد و

مدعی برتری بدیهی “اقوام چادر نشین” بر مردمان ” یک جا نشین ” شد.»

(پی یر بریان – تاریخ امپراتوری هخامنشیان – ص ۶۵)

=============================================

 

بن مایه های این مبحث :

۱-

گیرشمن – ایران از آغاز تا اسلام – ص ۷۸

۲-

توین بی – تاریخ تمدن – جلد ۷ – ص ۶۰۶

۳-

ریچارد .ن. فرای – میراث باستانی ایران – ص ۳۷

۴-

م . آ. دندامایف- تاریخ تمدن آسیای مرکزی – جلد دوم ص ۱۷

۵-

املی کورت – هخامنشیان – ص

۶-

شاپورشهبازی – کورش بزرگ – ص ۲۸

۷-

عهد عتیق –

۸-

هاکس – قاموس کتاب مقدس – صفحه ۷۲

۹-

عبدالمجید ارفعی – فرمان کورش بزرگ – ص ۱۷

۱۰-

دهخدا – لغتنامه

۱۱-

محمد مردوخ-تاریخ مردوخ-ص۲۸

۱۲-

کارل مایسلز – پیدایش تمدن – ص ۱۹۴

۱۳-

یوسف مجید زاده – تاریخ تمدن ایلام – ص

۱۴-

پیرنیا – ایران باستان – ص ۲۳۰

۱۵-

پی یر بریان – تاریخ امپراتوری هخامنشی- ص۷۳

۱۶-

توماس کویلریانگ – تاریخ باستان کمبریج – ج ۴ – فصل اول – ص ۲۴

۱۷-و…

 

http://www.vatanfa.com/?s=بررسی-خواستگاه-هخامنشیان
علی گفته:

خیلی کوته فکرانه قلم زده اید تو صیه میکنم بیشتر مطالعه کنید ای دشمن نادان ایرانی ها
——————–
————
مدیر سایت:
علی جان واقعا که از تو انتظار ناسزار رو نداشتم
این مطلب مال من نیست نقل قول هست
میخواستم جوابشو شماها با مدارکی که دارین بدین

loveiran گفته:

سلامی خدمت شما سربازان پارسی
شما کارتان را بدون توجه به سخنانی مثل علی ادامه دهید

علی آریورامین گفته:

متاسف شدم تمدنی را که حتی مورخین مغرض غربی ستوده اند …
شما به باد انتقاد گرفتید ….خودتان را پشت نقاب واقعگرایی پنهان نکنید
امروز تمام دنیا خود را مدیون تمدن باشکوه آریایی ما میداند …از خواب غفلت بیدار شوید.

مهدیه گفته:

اولا که کشف جدیدی درمطالبی که نوشتی به چشم نمیاد جزتلاشت درخراب کردن چهره کوروش درفتح بابل که جایی ازتخریب وقتل عام به دست اوسخن گفته نشده اماتوازیه منبع معتبر تورات ؟که خودتون میگین تحریف شده است استفاده کردی دوما بالاخره کوروش یهودی بوده یا آتش پرست لااقل تکلیفتون رو با خودتون روشن کنین سوما حالاکه کوروش اینقدر بد دست از سر منشورش بردارین بزارین دست همونایی باشه که بهش افتخارمیکنن در ضمن میتونی توضیح بدی زبان پارسی و نام ایران ازکجااومده و خلیج پارس متعلق به کدام اسناد تاریخی وخود تو ملیتت چیه؟ودرآخر تمدن ساز بودن هخامنشیان درتلفیق عناصر فرهنگی تمدنهای برتردوران خودشون که این رو درمعماریهای به جا مانده ازاون دوران میشه دید و همونایی که خرابه های تخت جمشید رواز زیر خاک درآوردن آثار مربوط به بومیان فلات ایران رو هم یافتن وتواین
مختصرنمیشه توضیح داد همین بسکه چون ازتمدن هند نام بردی بهتر بدونی اونایی تو امروزه نجس نامیده میشن بومیان اصلی واولیه هند هستن اما در ایران ازچنین طبقاتی نداشتیم تو با تخریب کوروش هویت خودتو تخریب میکنی البته اگرایرانی باشی

ناشناس گفته:

doroghgohaye vagheyee ro shenakhtam

ن.ساکن گفته:

خیلی خوبه که با ذکر منابع صحبت کردید… درست و غلطیش رو هرکسی با عقل خودش باید بسنجه … همین که مستنده کافیه!

مسلم گفته:

از توضیحاتتون ممنونم …اجتماع امروز ایران بیشتر هرچیز نیاز به مطالعه مستند تاریخ دارد بدون تعصب و خودبرتربینی …واقعیات تاریخی هر چقدر بیشتر ارزیابی شود فهم و درک اجتماع ارتقا پیدا میکند …باز هم مچکرم ..