is_tag

اعتراف نامه ایمان

بیان رسمى باورهاى اعتقادى که هدف آن به طور معمول اظهار علنى از سوى فرد، گروه، جماعت، سینود یا کلیساست. اعتراف نامه ها شبیه به اعتقادنامه هاست، گرچه بیشتر آنها مبسوط ترند. این اعتراف نامه ها به ویژه به کلیساهاى اصلاح طلب پروتستان نسبت داده مى شود.

کلیساى مسیحى در قرون وسطى کوششى براى تدوین رسمى اعتقاداتش به عمل نیاورد. اعتقادنامه هاى به یادگارمانده از دوران باستان (اعتقادنامه نیقیه) یا تدوین شده در اوایل قرون وسطى (اعتقادنامه رسولان، اعتقادنامه آتاناسیوسى) به هنگام اعتراف به ایمان مسیحى در مراسم عبادى به کار مى رفت. به دنبال مناقشات اعتقادى،شوراها بعضى از مطالب اعتقادى را تعریف کردند. جنبش هاى بدعت آمیز هیچ اعلامیه جامعى در باب ایمان فراهم نیاوردند.

ادامه مطلب اعتراف نامه ایمان

از منشور کوروش+ ترجمه کامل

سه دقیقه زمان کوتاهی بود در برابر تاریخ، ما ۱۸۰ ثانیه فرصت داشتیم در برابر منشوری بایستیم که آلان  ۲۵۴۹ ساله است و زمان هم که می دود. بلیت را که گرفته بودیم کیف و موبایل را که تحویل داده بودیم از ورودی که رد شدیم وارد موزه ملی که شدیم، اِ اول سراغ منشور را نگیریم! حتی اگر بار پنجم است که برای بازدید از موزه ملی می آییم و اگر نه که همه چیز معلوم است برویم جلوی پله های خروجی تخت جمشید بایستیم. برویم و مرد نمکی را ببینیم، مجسمه داریوش را ببینیم و متن آن را بخوانیم که

« سپاس می گوید خداوند را که این زمین را آفرید که آن آسمان را آفرید که مردم را آفرید که شادی را آفرید….»

ادامه مطلب از منشور کوروش+ ترجمه کامل

آداب و اخلاق هخامنشیان

آنچه مایه شگفتی می‌شود این است که مردم ماد و پارس، با وجود آن دینی که داشتند، تا چه حد بیرحم بودند. بزرگترین شاه ایشان، داریوش اول، در کتیبه بیستون چنین می‌گوید: «فرورتیش دستگیر شد و او را نزد من آوردند. گوشها و بینی و زبان او را بریدم و چشمهای او را درآوردم. او را در دربار من به غل و زنجیر کردند تا همه مردم او را ببینند. بعد او را به اکباتان بردم و به دار آویختم… و اهورمزدا یاری خود را به من عطا کرد. به اراده اهورمزدا قشون من بر قشونی که از من برگشته بود پیروز شد و چیترتخم را گرفته نزد من آوردند. من گوشتها و بینی او را بریدم و چشمهای او را برکندم. او را در دربار من در غل و زنجیر داشتند، و تمام مردم او را دیدند. بعد به امر من در اربل او را مصلوب کردند.» داستانهایی که پلوتارک، در سرگذشت اردشیر دوم و حوادث اعدامی که به فرمان وی صورت گرفته، نقل می‌کند، نمونه‌های خونینی از اخلاق شاهان پارس را در دوره اخیر آنان نشان می‌دهد. بر کسانی که خیانت می‌ورزیدند هیچ گونه رحمت و شفقتی روا نمی‌داشتند: این گونه اشخاص، و پیشوایان ایشان را به دار می‌آویختند. پیروانشان را چون بنده می‌فروختند و شهرهاشان را چپاول می‌کردند و پسرانشان را اخته می‌ساختند، و دخترانشان را به اسیری می‌بردند و می‌فروختند. ولی عدالت و حق مقتضی آن نیست که، در باره یک ملت، تنها از اعمال و رفتار شاهان آن قضاوت شود؛ فضیلت چیزی نیست که مانند اخبار تاریخی روایت شود، و نیکان و پاکان، مانند ملتهای خوشبخت، تاریخی ندارند. حتی شاهان نیز، در پاره‌ای از  موارد، از خود اخلاق نیک نشان می‌دادند، و چنان بود که میان یونانیان پیمانشکن به درستی عهد معروف بودند. چون پیمانی می‌بستند به آن استوار می‌ماندند، و به این می‌بالیدند که هرگز وعده‌ای را که داده‌اند خلف نمی‌کنند. آنچه از تاریخ پارسیها با ستایش و تحسین باید ذکر شود این است که بندرت اتفاق می‌افتاد که فرد پارسی برای جنگ با پارسیها به مزدوری گرفته شود؛ در صورتی که هر کس می‌توانست یونانیان را برای جنگ با خودشان اجیر کند.

ادامه مطلب آداب و اخلاق هخامنشیان

هخامنشیان باستان و علم و هنر

چنان به نظر می‌رسد که پارسیان، جز هنر زندگی، هیچ هنری به فرزندان خود نمی‌آموخته‌اند. ادبیات در نظر ایشان همچون تجملی بود که به آن کمتر نیازمند بودند، و علوم را همچون کالاهایی می‌دانستند که وارد کردن آنها از بابل امکان‌پذیر بود؛ گرچه تمایلی به شعر و افسانه‌های خیالی داشتند، این کار را بر عهده مزدوران و طبقات پست اجتماع می‌گذاشتند، و لذت سخن‌گفتن و نکته‌پردازی و لطیفه‌گویی در گفت‌و شنید را برتر از لذت خاموشی و تنهایی و مطالعه و خواندن کتاب می‌شمردند. شعر را، بیش از آنکه از روی نوشته بخوانند، از راه آوازخوانی می‌شنیدند؛ با مردن خنیاگران، شعر نیز از میان رفت.

 

ادامه مطلب هخامنشیان باستان و علم و هنر

عطایاى سلطنتى هخامنشیان

یونانیان خوب مى دانستند که با خدمتگزارى به شاه بزرگ امکان دریافت عطایا و هدایا را خواهند یافت ( ر. ک. هرودوت، کتاب ۷، بند۱۳۴ – ۱۳۷ ؛ کتاب ۸، بند ۵ ؛ کتاب ۹، بند ۱۸ و غیره ). گزنوفون که پیوسته به این ویژگى در ایدئولوژى و راه و رسم سلطنت هخامنشیان اشاره مى کند، در اقتصاد آن را چنین توضیح مى دهد: اگر فرماندهان پادگانها و گردانها کار خود را خوب انجام دهند « شاه مقام و منصب ( tai timais auxei ) آنان را ارتقا مى بخشد و آنان را در عطایاى بزرگ غوطه ور مى سازد » ؛ در عوض « دیگران را به سختى کیفر مى دهد، برکنار مى کند و براى انجام وظایفشان دیگران را منصوب مى کند » ( کتاب ۴، فصل ۷ ) . همچنین است در مورد مأمورانى که مسئول بالا بردن بازدهى اراضى زیر کشت بودند ( کتاب ۴، فصل ۸ ) . بر اساس همین پیش فرضهاست که گزنوفون سیماى آرمانى شده کوروش صغیر را ترسیم کرده است:

ادامه مطلب عطایاى سلطنتى هخامنشیان

جشن نوروز

بزرگترین جشن ملی ایران که در نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آن‌گاه که آفتاب جهانتاب به برج حمل انتقال یابد و روز و شب برابر گردد ـ آغاز می‌شود در ادبیات پارسی گاه به نام «جشن فروردین» خوانده می‌شود:
جشن فرخندۀ فروردین است
روز بازار گل و نسرین است

و گاه «جشن بهار» یا «بهار جشن»:
بهار سال غلام بهار جشن ملک
که هم به طبع غلامست و هم بطوع غلام

ادامه مطلب جشن نوروز

استوانه کوروش بزرگ، منشور حقوق بشر


http://www.vatanfa.com/wp-content/uploads/manshoor_koroosh_kabir.jpg

منشور حقوق بشر در نتیجه پیگیری‌های مستمر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، با تدابیر ویژه امنیتی همراه با هیاتی به سرپرستی ‘جان کرتیس’ مدیر بخش خاورمیانه موزه بریتانیا از فرودگاه امام خمینی به موزه ملی ایران منتقل شد. منشور کوروش برای مدت ۴ ماه در ایران حضور خواهد داشت. این چهار ماه، فرصت مناسبی برای همه ایرانیان علاقمند است تا از این منشور دیدن کنند. این منشور در سازمان ملل نیز بعنوان منشور حقوق بشر مورد ارزیابی قرار گرفته و مورد قبول همه جهان واقع شده است.

 

ادامه مطلب استوانه کوروش بزرگ، منشور حقوق بشر