بابک خرمدین نمادی از مقاومت ایرانیان در برابر تجاوز بیگانه

معنی اسم “بابک خرمدین”

 

خرم در زبان پارسی هر چیزی است که خوشی و شادی و لذت را برای انسان فراهم آورد. اینکه بهار و باغ و بوستان را خرم  گوئیم به این دلیل است که مایه‌ی شادی و نشاط‌اند. واژه دین از دینه اوستایی می باشد که به معنی وجدان انسان معروف است . خرم‌دین، و بصورت امروزی دینِ خرم به معنای دینی است که در کنار انسان ساز بودنش مایه‌ی شادی و خوشی مردمان شود . تعریف دین به این مفهوم در جای‌جای گاتای زرتشت آمده است، مؤلف کتاب البدء والتاریخ درباره پیروان زرتشت میگویند: هرچه انسان خرمی بیشتری بطلبد اندوه اهریمن بیشتر میشود و اهریمن بیشتر درصدد جنگیدن با انسان برمی‌آید ؛ و در تعریف عقاید خرم‌دینان مینویسد که  آنها هرچه باعث شادی و لذت باشد و طبیعت انسان به آن علاقه داشته باشد و زیانی به کسی نرساند را مباح میدانند . نهضت حق طلبانه خرم دینان را می توان نهضتی بزرگ در تاریخ ایران دانست . زیرا روحیه ملی و ضد بیگانه را در ایران زمین گسترش داد .

 

معنی واژه بابک در واژه نامه پهلویاوستایی استاد بهرام فره وشی از پاپک گرفته شده است که پدر عزیز و کوچک معنی می دهد . یکی از بزرگان سرزمین ایران از نیای ساسان نیز بوده است . متاسفانه عده ای از پانترکهای بی سواد دست به جعل نام این بزرگ مرد ایران زده اند و در سایتهای خود از او به عنوان قهرمان ترکان نام می بردند و او را از ترکستان و مغولستان که سرزمین ترکها می باشد خوانده اند . ولی خوشبختانه نام و معنی وی صددرصد ایرانی است و این حرکات فقط کوته فکری – عدم آگاهی و تفکری متحجرانه از آنها را برای ما نمایان می سازد . پاپک خرمدین از سرزمین آریایی مادهای آذربایجان کجا و بای بک ساختگی عده بچه تجزیه طلب از نوادگان وحشی چنگیز خان مغول کجا ؟!؟!؟

بابک از نژادی ایرانی و مسکنش آذرآبادگان بود، گویا مسلمانش کرده بودند و نام عربیش حسن بود. جنبشی که بابک در ایران آغاز کرد و رسما نام جنبش خرم‌دینان برخود داشت، یک ایدئولوژی مشخصی را مطرح میکرد که هدفش براندازی نهائی سلطه‌ی عرب – برقراری مساوات انسانی در ایران – تأمین خوشی برای همگان و بازگشت به شکوه و عظمت ایران باستان بود. ابن حزم مینویسد که ایرانیان از نظر وسعت ممالک و فزونی نیرو برهمه‌ی ملتها برتری داشتند، به همین جهت لقب – آزادگان – را ممالک دیگر برای ایرانیان برگزیدند.چون دولت باشکوه و سترگ ساسانی بر اثر نبردهای طولانی با امپراتوری روم و هجوم تازیان جنگجو بر افتاد و عرب که نزد آنها دون پایه‌ترین قوم جهان بود برآنها مسلط گردید این امر بر ملت ایران گران آمد و خود را با مصیبتی تحمل‌نشدنی روبرو یافتند، و برآن شدند که با راههای مختلف به جنگ با اعراب برخیزند. ازجمله رهبران آزادی بخش و ملی ایران میتوان سنباد، مقنع، استادسیس، بابک و دیگران را نام برد . دولت ساسانی که نیز که در سالهای پایانی عمرش به سر می برد بدون شک اگر با حمله اعراب روبرو نمی گشت با قیامهایی ملی همچون زمان پارتیان تغییر سلسله می دادند و حکومتی قوی تر و جدید به صورتی کاملا ایرانی روی کار می آمد همانگونه که پارتیان بر ضد سلوکیان یونانی در ایران قیام کردند و دست بیگانگان را از این سرزمین برچیدند و سلسله قدرتمند شاهنشاهی پارتی را برقرار نمودند

نام  خرم‌دین  که به پاخاستگانِ ایرانی برای این جنبش برگزیده بوده‌اند به روشنی نشان میدهد که این یک جنبش مزدکی بوده و همه‌ی شعارها و برنامه‌های مساوات‌طلبانه و ضد بهره‌ کشی مزدک را دنبال میکرده است. خود مزدک در تاریخ دینی که ادعای پیامبری آن را می کرد از زرتشت گرفته بود و با تغییراتی می خواست آن را به روز کند ولی چون در برابر دین بهی که دارای پایه های بسیار کهن بود قدرتی نداشت نتوانست گسترش یابد . ابن حزم تصریح میکند که خرم‌دینانِ پیرو بابک یک فرقه‌ی مزدکی بودند . اساس تعالیم مزدک برآن بود که مردم باید هم دراین دنیا و هم دردنیای دیگر به سعادت و شادمانی دست یابند؛ یعنی هم دراین دنیا با کسب وکار وکشاورزی و صنعتْ برای خودشان بهشت بسازند، و هم با انجام کارهای نیکو و خودداری از کارهای بد رضایت خدا را حاصل کنند تا درآخرت به بهشت بروند. نیک  در تعالیم مزدک عبارت بود ازگفتار وکرداری که به خود یا دیگری منفعتی برساند و سعادتی فراهم آورد؛ و بد  عبارت بود ازگفتار یا کرداری که به خود یا دیگران آسیب و گزند وارد آورد یا سبب محرومیت شود. ابن‌الندیم در وصف یکی از ایرانیان مزدکی مقیم بغداد به نام خسرو ارزومگان که ویرا پیرو مذهبی شبیه مذهب خرم‌دینان نامیده، مینویسد که به پیروانش دستور میداد بهترین لباسها بپوشند، و خودش نیز بهترین لباسها می‌پوشید و به آن افتخار میکرد .

مرکز فعالیت بابک در آذربایجان بود ولی نهضتش در تمامی شهرهای ایران مشغول به فعالیت بود . جماعات بزرگی از عربها پس از یورش سپاه اسلام در شهرها و روستاهایش آذرآبادگان اقامت گرفته بودند. هدف او از میان بردن سلطه‌ی اربابان عرب بود که نزدیک به دوقرن مردم ایران را تاراج میکردند. قبایل عرب همراه با فتوحات عربی به درون آذربایجان و دیگر شهرهای ایران سرازیر شدند. بلاذری درباره‌ی سرازیر شدنِ عربها به آذربایجان در زمان عثمان و امام علی، مینویسد:بسیاری از عشایر عرب از بصره وکوفه و شام به آذربایجان سرازیر شدند و هرگروهی برهرچه از زمین توانست دست یافت و مصادره کرد، و بعضی‌شان زمینهائی را از عجمها خریدند و روستاهائی نیز به این عشایر واگذار شد، و مردم این روستاها به مزارعین اینها تبدیل شدند .

بابک به خون خواهی ابومسلم خراسانی در سال ١٩۴ق قیامش را آغاز کرد . او علنا می گفت روح ابومسلم در وجودم حلول نموده و با این سخن از سراسر ایران مردان جنگاور و سلحشور به او پیوستند.حس انتقام از عربهای مهاجم تمام وجود بابک را گرفته بود و به همه می گفت ایران را دوباره باید احیا کنیم . بسیار از نادانان زاهد بر او خرده می گرفتند که خون را با خون نمی شورند و او فجایع عباسیان را یک به یک بر می شمرد.به قول ارد بزرگ : گذشت را می توان در مورد آدمها به کار گرفت اما باید دانست این درس از آن آدمهاست نه کشورها ، سکوت در مقابل وحشی گری دشمن هیچگاه درست نیست . طبری مینویسد که مردم روستاهای نواحی اصفهان و همدان و ماهسپیدان و مهرگان‌کدک و جز اینها نیز به دین خرم‌دینان درآمدند . نخستین درگیری ناکام سپاهیان دولت عباسی و بابک درسال ١٩٨خ گزارش شده و خبر از شکست سپاه عباسی می‌دهد. دومین درگیری ناکام سپاه عباسی و بابک درسال ٢٠٠خ بود که بخش اعظم سپاهیان عباسی را بابک در غرب ایران نزدیکی‌های همدان کشتار کرد. اعزام نیروهای عباسی به جنگ بابک درسراسر سالهای ٢٠٠- ٢٠۶خ تکرار شد و هربار از بابک شکست یافتند. در سال ٢٠٣خ در دو نبرد بزرگ، دوتن از فرماندهان برجسته‌ی دولت عباسی به قتل رسیدند؛ و یک فرمانده برجسته نیز شکست یافته فرار کرد. در سال ٢٠۶خ یک افسر برجسته‌ی عرب با سمت والی آذربایجان اعزام شد و سپاه بزرگی در اختیارش نهاده شد تا به‌کار بابک پایان دهد. این مرد نزدیک به دوسال با بابک درگیر بود، و در خردادماه ٢٠٨خ درکنار روستای بهشتاباد کشته شد و بخش اعظم سپاهش قتل عام شدند.

خلیفه‌ی عباسی در اواسط تابستان ٢١٢خ چندین لشکر به غرب ایران فرستاد، که به گزارش طبری شصت هزار تن از روستائیان ناحیه‌ی همدان را قتل عام کردند، ولی بابک توانست شکستهای سختی بر این نیروها وارد سازد و با تلفات و این متجاوزان را با شکست به بغداد برگرداند. به دنبال این شکستها، خلیفه تصمیم گرفت که امر مقابله با بابک را به یک افسر مانوی مذهب نومسلمان ایرانی معروف به افشین ، از خاندان ساسانی واگذارد. افشین چندی پیش برای سرکوب شورشهای مصر اعزام شده بود و مأموریتش را به نحوی بسیار پسندیده انجام داده بود و هنوز در مصر بود. اورا خلیفه فراخوانده به مقابله‌ی خرم‌دینان گسیل کرد. افشین درناحیه‌ی همدان مستقر شد و در غرب و مرکز ایران از همدان و آذربایجان تا اصفهان و ری، با بزرگان روستاها مذاکراتی انجام داد و وعده های دروغین برای متفرق کردن آنها از کنار بابک به آنان داد که به ظاهر برآورنده‌ی خواسته‌های روستائیان بود .
افشین پس ازآنکه اوضاع غرب ایران را در خلال یک‌سال و نیم با سیاست ضد ایرانی و در جهت حمایت از اعراب و تهدید و هدایای نقدی (که به دهخدایان میداد) آرام کرد، برای به دام افکندن بابک نقشه چید. کاروانی با محموله‌ی امداد مالی و غذائی از بغداد عازم اردبیل شد تا به دژی که محل استقرار سپاهیان خلیفه بود تحویل دهد. بابک بی‌خبر از دامی که افشین برایش چیده بود، تصمیم گرفت که راه را برآن کاروان بربندد و محموله‌هایش را تصاحب کند. افشین شبانه بدون سروصدا و بدون نواختن کوس(طبل) و کرانای (شیپور جنگی)، در نزدیکیهای دژ موضع گرفت؛ زیرا یقین داشت که بابک برای تصرف دژ خواهد آمد. بابک ابتدا یک قرارگاه کوچک سپاهیان خلیفه بر سرراهش را مورد حمله قرار داد و افرادش را کشت، آنگاه به کنار دژ رفته به افرادش استراحت داد که روز دیگر به دژ حمله کنند. دراین هنگام افشین براو شبیخون زد. گویا همه‌ی افرادی که همراه بابک بودند کشته شدند، ولی بابک جان سالم ماند (زمستان سال ٢١۴خ). افشین پس ازآن به برزند برگشت و آنجا اردو زد تا با ادامه دادن تماس با کلانتران روستاها کار پراکنده کردن بقایای هواداران روستائی بابک در ایران را دنبال کند .

از اوائل سال ٢١۵خ منطقه‌ی نفوذ بابک که سابقا به همدان و اصفهان و ری میرسید، ازحد مناطق کوهستانی هشتادسر در آذربایجان فراتر نمیرفت. افشین پس از برگزاری مراسم نوروز و سیزده به‌در برای حمله به بابک آماده شد. نخستین حمله‌ی او به هشتادسر با شکست مواجه شد. پس ازآن در سراسر ماههای این سال چندین حمله به هشتادسر صورت گرفت که همه ناکام ماند. داستان این نبردها را طبری با استفاده از آرشیو گزارشهای کتبی به تفصیل دقیقی درحجم حدود ٣٠ صفحه ذکر کرده است که همه خبر از رشادتهای بیمانند بابک و یارانش میدهد .

در بهار سال ٢١۶خ سپاه امدادی خلیفه با سی میلیون درهم کمک مالی به بَرزَند رسید؛ و افشین حملاتش به بابک را ازسر گرفت. افشین ابتدا به کلان‌رود منتقل شده درآنجا اردو زد و برگرد خویش خندق کشید. به زودی یک لشکر بابک تحت فرمان آذین برادر بابک  به سوی کلان‌رود حرکت کرد. نبرد سپاهیان افشین و بابک در یکی ازدره‌های تنگ کوهستانی درگرفت، که تفاصیل آن‌را طبری ذکر کرده ولی نتیجه‌ی آن را معلوم نمیدارد. ازآنجا که این تفاصیل از روی سند کتبی گزارش افشین نوشته شده، میتوان پنداشت که افشین این بار نیز با شکست مواجه شده ولی شکست خود را در نامه‌اش منعکس نکرده باشد. دراین میان لشکرهای امدادی پیوسته از بغداد میرسید. افشین پیشروی آهسته در گذرگاههای کوهستانی به سوی قرارگاه بابک را ادامه داد. او بر هرکدام از گذرگاههای استراتژیک دست می‌یافت دژی بنا میکرد و پیرامونش را خندقی میکشید و لشکری درآن می‌گماشت تا تحرکات احتمالی روستائیان منطقه را زیر نظر بگیرد. بدین ترتیب افشین به قرارگاه بابک در منطقه‌ی بذ در کلیبر نزدیک شد. ازاین به بعد نام بخاراخدا از فئودالهای بزرگ ایرانی‌تبار سغد بعنوان یکی از فرماندهان برجسته‌ی سپاه افشین به میان می‌آید. استقرار افشین برفراز یکی از بلندیهای مشرف درکنار رود ماهها بطول انجامید. بابک دسته‌ جات مسلحش را به گذرگاههای کوهستانی میفرستاد تا دسته‌جات افشین را به دام افکنند، و خودش در قرارگاهش در برابر دیدگان افشین موضع گرفته بود و همه‌روزه جشن شادی برپا میکرد و افرادش نای و دهل میکوفتند و پایکوبی میکردند و سرود میخواندند و افشین خائن به ایران را به استهزاء میگرفتند. دریکی از روزها بابک مقادیری خیار و سبزیجات و هندوانه برای افشین هدیه فرستاد و به او پیام داد که می‌بینم شما جز کُماچ و شوربا چیز دیگری برای خوردن ندارید؛ دلم برایتان میسوزد و امیدوارم این هدایا دلتان را نیز نسبت به ما نرم کند . افشین که میدانست هدف بابک ازاین کار برآورد نیروی او باشد سردسته‌ی این مأموران را با گروهی از افرادش فرستاد تا سه خندق بزرگ و دیگر خندقها را بازدید کند و خبرش را برای بابک ببرد، شاید بابک دست از مقاومت برداشته و تسلیم شود .

در شهریورماه ٢١۶خ و زمانی که روستائیان سرگرم کار در مزارع و باغستانها بودند، حمله‌ی افشین به شهر بذ(مرکز بابک) با سپاهی عظیم آغاز شد. چون افشین به نزدیکی بذ رسید و بابک فقط سرداران خود را در کنارش دید راهی به جز فریب افشین خائن ندید . به همین جهت شخصی به نزد او فرستاده پیام داد که چنانچه او تعهد بسپارد که به وی و مردانش آسیب نرسد، شهر را به او تسلیم خواهد کرد. افشین پاسخ مساعد داد و بابک شخصا از دژ بیرون آمد تا با افشین مذاکره کند. افشین نیز وقتی دانست که بابک درحال نزدیک شدن به اواست به طرف او رفت. چون بابک و افشین در فاصله‌ئی ازهم قرار گرفتند که میتوانستند صدای یکدیگر را بشنوند، بابک به او گفت: حاضرم که تسلیم شوم ولی مهلت میخواهم که خود را آماده کنم. افشین گفت: چندبار به تو گفتم که بیا و تسلیم شو، ولی قبول نکردی. اکنون نیز دیر نیست، اگر امروز تسلیم شوی بهتر از فردا است. بابک گفت: من تصمیم خودم را گرفته‌ام و تسلیم میشوم؛ ولی باید تعهدنامه‌ی کتبی خلیفه را برایم بیاوری تا اطمینان یابم که چنانچه تسلیم شوم نه به خودم و نه به افرادم گزندی نخواهد رسید. افشین به او قول داد که چنین خواهد کرد .

ولی بابک که افشین را فردی خائن و ضد ایرانی می دانست افشین را فریب داده بود و در اندیشه پیروزی در جنگ بود . در همان لحظاتی که بابک با افشین درحال مذاکره بود و به افسرانش پیام فرستاده بود که دست از نبرد بکشند تا به ظاهر با افشین به نتیجه برسد، تیپهای سپاه افشین وارد شهر بذ شدند وآتش در شهر افکندند و شهر را ویران کردند . گروهی به فراز کاخ بابک رفتند تا پرچم اسلام برافرازند. گروههای بسیاری در کوچه‌ها در حرکت بودند وآتش به خانه‌ها می‌افکندند و شهرها را ویران کردند و خبر این جنایات بر بابک رسید و سریعا محل مذاکره را ترک کرده به شهر برگشت شاید بتواند شهر را نجات دهد. ولی دیر شده بود. کشتار و تخریب و نفرت‌افکنی و آتش‌زنی تا پایان روز ادامه یافت، کلیه‌ی مدافعان شهر به قتل آمدند، و افراد خانواده‌ی بابک دستگیر شده به نزد افشین فرستاده شدند. درپایان روز که سپاه افشین به خندقشان برگشتند، بابک و مردانی که همراهش بودند به شهر وارد شدند و پس از دیدن ویرانیها از شهر رفته در دره‌ئی درکنار هشتادسر مخفی شدند. روز دیگر نیز به روال همانروز تخریب و آتش‌زنی ازسر گرفته شد و این کار تا سه روز ادامه داشت تا شهر به‌کلی سوخت و اثری ازآبادی برجا نماند .
افشین به همه‌ی کلانتران روستاهای اطراف، ازجمله به دیرها و کلیساهای مسیحیان که در همسایگی آذربایجان درخاک ارمنستان بودند نامه نوشت که هرجا از بابک خبری به دست آورند به او اطلاع دهند و پاداش نیکو دریافت کنند. بابک با دوبرادرش و مادر و همسرش گل‌اندام راهی جنگلهای ارمنستان و آران شدند. کسانی به افشین خبر دادند که بابک و چندتن از یارانش در یک دره‌ی پردرخت وگیاه درمرز آذربایجان وارمنستان مخفی است. افشین برگرداگرد آن دره دسته‌جات مسلح مستقر کرد تا از هرراهی که بیرون آید دستگیرش کنند. او ضمنا امان‌نامه‌ی خلیفه را که میگفت درآن روزها رسیده به افراد بابک که اسیرش بودند نشان داد، و به یکی از برادران بابک و چندتنی از کسانش که اجبارا تسلیم شده بودند سپرد وگفت: من انتظار نداشتم که به این زودی نامه‌ی خلیفه برسد، و اکنون که رسیده است صلاح را درآن میدانم که برای بابک بفرستم. او ازآنها خواست که نامه را برداشته برای بابک ببرند و راضیش کنند که بیاید و خود را تسلیم کند. آنها گفتند که محال است بابک تن به تسلیم دهد؛ زیرا کاری که نمی‌بایست اتفاق می‌افتاد اکنون اتفاق افتاده و جائی برای آشتی باقی نمانده است. افشین گفت: اگر این‌را برایش ببرید او شاد خواهد شد . سرانجام دوتن از یاران بابک حاضر شدند نامه را ببرند. پسر بابک نامه‌ ای همراه اینها خطاب به پدرش نوشته به او اطلاع داد که اینها با امان‌نامه‌ی خلیفه به نزدش آمده‌اند و او صلاح را درآن میداند که وی خود را تسلیم کند . چون فرستادگان به نزد بابک رسیدند بابک به آنها و به پسرش که نامه به وی نوشته بود دشنام داد و گفت اگر این جوان پسر من بود باید مردانه میمرد نه اینکه خودش را به دشمن تسلیم میکرد . به آن دونفر نیز گفت که شما اگر مرد بودید نباید اکنون زنده می‌بودید تا پیام دشمن را به من برسانید؛ زیرا مردن در مردی بهتر است از لذت زندگی چهل‌ساله در نامردی . سپس یکی ازآنها را دردم کشت و دیگری را با همان امان‌نامه‌ی خلیفه باز فرستاد، و گفت به پسرم بگو که حیف ازنام من که برتو است. اگر زنده بمانم میدانم با تو چه کنم .

بعد ازآن بابک در یکی از روزها با همراهانش ازدره خارج شده به سوی ارمنستان به راه افتاد. افراد افشین که از بالا نگهبانی میدادند آنها را دیده تعقیب کردند. بابک و همراهانش به چشمه‌ساری رسیدند و ازاسب پیاده شدند تا استراحت و تجدید نیرو کنند و غذائی بخورند. افراد تعقیب‌کننده برآن بودند که بابک را غافلگیر کنند، ولی هنوز به نزد بابک نرسیده بودند که بابک وجودشان را احساس کرده خود را برروی اسب افکند و ازجا درپرید. سواران تعقیبش کردند. زن و مادر و یک برادر بابک دستگیر شدند. بابک وارد خاک ارمنستان شد و چون خسته وگرسنه بود به یک مزرعه رفت که چیزی بخرد. سران آن روستا نیز مثل دیگر روستاها پیام افشین را دریافته بودند، و میدانستند که اگر بابک را تحویل دهند جایزه دریافت خواهند کرد. یکی از کشاورزان با دیدن بابک که رخت برازنده دربر داشت و سوار براسبی نیکو بود وشمشیری زرین حمایل کرده بود، گمان کرد که او شاید بابک باشد. لذا خبر به کشیش روستا برد. کشیش چند نفر را برداشته به سرعت خودش را به بابک رساند که درحال غذا خوردن بود. او به بابک تعظیم کرده دستش را بوسیده گفت: من از دوستداران توام، و ازتو میخواهم که به مهمانی به خانه‌ام بیائی. دراین روستا و اطراف آن همه‌ی کشیش‌ها دوستدار تو هستند و اگر با ما باشی آسیبی به تو نخواهد رسید . بابک که خسته و درمانده بود، فریب احترامها و وعده‌های کشیش را خورد و همراه او وارد خانه‌اش شد. کشیش از همانجا شخصی را به نزد افشین فرستاد تا به وی اطلاع دهند که بابک درخانه‌ی او است. افشین یکی از افرادش را به نزد کشیش فرستاد تا بابک را شناسائی کند و نسبت به درستی پیام کشیش اطلاع یابد. کشیش به فرستاده‌ی افشین رخت طباخان پوشاند، و وقتی آن مرد سینی غذا را برای بابک و کشیش برد بابک ازکشیش پرسید: این مرد کیست؟ کشیش گفت: ایرانی است و مدتی پیشتر مسیحی شده و به ما پیوسته در اینجا زندگی میکند. بابک با مرد حرف زد و پرسید اگر مسیحی شده چه ضرورتی داشته که اینجا باشد. مرد گفت: من از اینجا زن گرفته‌ام. بابک به شوخی گفت: ازمردی پرسیدند ازکجائی؟ گفت: ازآنجا که زن گرفته‌ام .

به‌هرحال کشیش به افشین پیام داد که دودسته‌ی مسلح را به نقطه‌ی مشخصی بفرستد، و روزی را نیز مقرر کرد که بابک را به بهانه‌ی شکار به آنجا خواهد بُرد. این عمل برای آن بود که او نمیخواست بابک را در خانه‌اش تحویل مأموران افشین بدهد، زیرا از آن میترسید که بابک زنده بماند و دوباره جان بگیرد و از او انتقام بگیرد. طبق قراری که در پیامش به افشین داده بود، کشیش یک روز به بابک گفت: چند روزی است که درخانه نشسته‌ای و میدانم که ازاین حالت دلگیر و خسته‌ای. اگر تمایل داری من زمینی دارم که آهوان بسیاری درآنجا یافت میشوند، و چندتا باز شکاری نیز دارم که گاه آنها را با خود به شکار می‌برم. بیا فردا به شکار برویم . بابک درخلال چند روزی که مهمان کشیش بود از او و اطرافیانش رفتارهای نیکی دیده و کاملا به او اعتماد یافته بود. افشین دودسته‌ی مسلح از افراد برجسته‌اش را همراه دو افسر از خاندان ایرانی سغد به نامهای پوزپاره و دیوداد به محلی که کشیش تعیین کرده بود فرستاد تا کمین کنند و درلحظه‌ی مناسب برسر بابک بتازند و دستگیرش کنند. بابک در روز مقرر همراه کشیش به شکار رفت ولی خودش شکار پوزپاره و  دیوداد  گردید. وقتی بازداشتش کردند و دستهایش را ازپشت می‌بستند، رو به کشیش کرده به او دشنام داد و گفت: مردک! اگر پول میخواستی من میتوانستم بیش ازآنچه اینها به تو خواهند داد بدهمت. مطمئنم که مرا به بهای اندک فروخته‌ای .

روزی که قرار بود بابک را وارد برزند (اقامتگاه افشین) کنند، افشین مردم شهر و بسیاری از مردم روستاهای دور و نزدیک را در میدان بزرگی در بیرون شهر در دوسو گرد آورد و میانشان فاصله‌ی کافی گذاشت تا بابک بگذرد و همه به او بنگرند و بدانند که کار بابک تمام است. ساعتی که بابک را در زنجیرهای گران از میان دوصف مردم میگذراندند، شیون زنان وکودکان بلند شد که برای رهبر محبوبشان میگریستند و برسر و سینه میزدند. افشین با صدای بلند خطاب به زنهای شیون‌کننده گفت: مگر شما نبودید که میگفتید بابک را دوست ندارید؟ زنان با شیون جواب دادند: او امید ما بود و هرچه میکرد برای ما میکرد . برادر بابک نیز مثل بابک نزد یکی از کشیشان پنهان شده بود. وی را نیز آن کشیش به مأموران افشین تحویل داد .

موضوع بابک چنان برای خلیفه بااهمیت بود که وقتی خبر دستگیریش را شنید جایزه‌ی بزرگی برای افشین فرستاد و به او نوشت که هرچه زودتر وی را به پایتخت ببرد. فرستادگان خلیفه همه‌روزه به آذربایجان اعزام میشدند تا با افشین درتماس دائم باشد و او بداند که چه وقت و چه ساعتی افشین و بابک به پایتخت خواهند رسید؛ و برفراز تمام بلندیهای سرراه و درکنار جاده دیدبان گماشت تا هرگاه افشین را ببینند به یکدیگر جار بزنند و همچنان این جارها تکرار شود تا به خلیفه برسد. او همه‌روزه هیئتی را همراه با هدایا و اسب و خلعت به نزد افشین میفرستاد تا قدردانی از خدمت افشین را به بهترین وجهی نشان داده باشد. افشین در دیماه ٢١۶خ با شوکت و شکوه بسیار زیادی وارد پایتخت خلیفه گردیده به کاخی رفت که به خودش تعلق داشت و بابک را نیز درآن کاخ زندانی کرد. چون هوا تاریک شد و مردم به خواب رفتند، خلیفه به یکی از محرمانش مأموریت داد تا بطور ناشناس به نزد بابک برود و اورا ببیند و بیاید اوصافش را به او بگوید. آن مرد چنان کرد، و افشین وی‌ را بعنوان مأمور حامل آب به اطاقی برد که بابک درآن زندانی بود. خلیفه وقتی اوصاف بابک را ازاین محرم شنید، برای اینکه بابک را ببیند و بداند این مرد چه عظمتی است که ٢٢ سال مبارزات مداوم و خستگی‌ ناپذیرش پایه‌های دولت اسلامی را به لرزه افکنده است، نیم‌ شبان برخاسته رخت ساده برتن کرد و وارد خانه‌ی افشین شده بطور ناشناس وارد اطاق بابک شد و بدون آنکه حرفی بزند یا خودش را معرفی کند، دقایقی دربرابر بابک برزمین نشست و چراغ دربرابر چهره‌اش گرفته به او نگریست .

بامداد روز دیگر خلیفه با بزرگان دربارش مشورت کرد که چگونه بابک را درشهر بگرداند و به مردم نشان بدهد تا همه بتوانند او را ببینند. بنا بر نظر یکی از درباریان قرار برآن شد که وی را سوار بر پیلی کرده در شهر بگردانند. پیل را با حنا رنگ کردند و نقش و نگار برآن زدند؛ و بابک را در رختی زنانه و بسیار زننده و تحقیرکننده برآن نشاندند و درشهر به گردش درآوردند. پس ازآن مراسم اعدام بابک با سروصدای بسیار زیاد با حضور شخص خلیفه برفراز سکوی مخصوصی که برای این کار دربیرون شهر تهیه شده بود، برگزار شد. برای آنکه همه‌ی مردم بشنوند که اکنون دژخیم به بابک نزدیک میشود و دقایقی دیگر بابک اعدام خواهد شد، چندین جارچی در اطراف و اکناف با صدای بلند بانگ میزدند نَوَد نَوَد این اسم دژخیم بود و همه اورا میشناختند.

ابن الجوزی مینویسد که وقتی بابک را برای اعدام بردند خلیفه درکنارش نشست و به او گفت: تو که اینهمه استواری نشان میدادی اکنون خواهیم دید که طاقتت دربرابر مرگ چند است! بابک گفت: خواهید دید. چون یک دست بابک را به شمشیر زدند، بابک با خونی که از بازویش فوران میکرد صورتش را رنگین کرد. خلیفه ازاوپرسید: چرا چنین کردی؟ بابک گفت: وقتی دستهایم را قطع کنند خونهای بدنم خارج میشود و چهره‌ام زرد میشود، و تو خواهی پنداشت که رنگ رویم از ترسِ مرگ زرد شده است. چهره‌ام را خونین کردم تا زردیش دیده نشود . به این ترتیب دستها و پاهای بابک را بریدند . چون بابک برزمین درغلتید، خلیفه دستور داد شکمش را بدرد. پس از ساعاتی که این حالت بربابک گذشت، دستور داد سرش را از تن جدا کند. پس ازآن چوبه‌ی داری در میدان شهر سامرا افراشتند و لاشه‌ی بابک را بردار زدند، و سرش را خلیفه به خراسان فرستاد .

 

 

آخرین گفتار بابک ( به نوشته کتاب حماسه بابک اثر نادعلی همدانی ) :
تو ای معتصم خیال مکن که با کشتن من فریاد استقلال طلبی ایرانیان را خاموش خواهی کرد . نه ! این حماقت است اگر فکر کنی چون افشین وطن فروش را با زر خریده ای میتوانی ایرانیان را اسیر کنی . من مبارزه ای را آغاز کرده ام که ادامه خواهد داشت.من لرزه ای بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دیر یا زود آن را سرنگون خواهد نمود . تو اکنون که مرا تکه تکه میکنی هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ایران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالی شما پاسداران جهل و ستم را از میان بر خواهد داشت ! این را بدان که ایرانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان را تحمل نخواهد کرد.

من درسی به جوانان ایران داده ام که هرگز آنرا فراموش نخواهند کرد . من مردانگی و درس مبارزه را به جوانان ایران آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشیرش را برای بریدن دست و پاهای من تیز میکند صدها ایرانی با خون بجوش آمده آماده طغیان هستند.مازیار هنوز مبارزه میکند و صدها بابک و مازیار دیگر آماده اند تا مردانه برخیزند و میهن گرامی را از دست متجاوزان و یوغ اعراب بدوی و مردم فریب برهانند . اما تو ای افشین . . . در انتظار روزی باش که همین معتصمی را که امروز مانند سگانی در برابرش زانو میزنی و وطن ات را برای او فروختی در همین تالار و روی همین سفره سرت را از بدن جدا کند .

مردی که به مادر خود ( میهن ) خیانت کند در نزد دیگران قربی نخواهد داشت و هیچکس به فرد خود فروخته اعتماد نخواهد کرد . و بدینسان نخست دست چپ بابک بریده شد و سپس دست راست او و بعد پاهایش و در نهایت دو خنجر در میان دنده هایش فرو رفت و آخرین سخنی که بابک با فریادی بلند بر زبان آورد این بود:

” پاینده ایران “

 

روز اعدام بابک خرمدین و تکه تکه کردن بدنش در تاریخ ۲ صفر سال ۲۲۳ هجری قمری انجام گرفت که مسعودی در کتاب مشهور مروج الذهب این تاریخ را برای ایرانیان بسیار مهم دانسته است. اعدام بابک چنان واقعه‌ی مهمی تلقی شد که محل اعدامش تا چند قرن دیگر بنام خشبه‌ی بابک  یعنی چوبه‌ی دار بابک در شهر سامرا که در زمان اعدام بابک پایتخت دولت عباسی بود شهرت همگانی داشت و یکی از نقاط مهم و دیدنی شهر تلقی میشد . برادر بابک یعنی آذین را نیز خلیفه به بغداد فرستاد و به نایبش در بغداد دستور نوشت که اورا مثل بابک اعدام کند. طبری مینویسد که وقتی دژخیمْ دستها و پاهای برادر بابک را می‌برید، او نه واکنشی از خودش بروز میداد و نه فریادی برمی‌آورد. جسد این مرد را نیز در بغداد بردار کردند . بدین ترتیب کار بابک پس از ٢٢ سال پیروزی پی‌درپی و وارد آوردن شش شکست بزرگ بر شش‌ تا از بهترین فرماندهان ارتش عباسی، و پس از امیدهای فراوانی که روستائیان ایران به او بسته بودند، با توطئه‌ی نماینده‌ی عیسا مسیح و یک شاهزاده خائن به پایان رسید . تاریخ بداند که مدعیان تولیت دین در هردین و مذهبی دشمن توده‌های تحت ستم و همدست زورمند دانند، و این امر منحصر به متولیان یک دین خاص نیست، بلکه کشیشان مسیحی نیز با همه‌ی مدعاهائی که ارائه میکنند .

امروزه ایرانیان آزاده از ۱۰ تا ۱۳ تیر ماه هر سال بر قلعه سر به فلک کشیده این سردار بزرگ گرد هم می آیند و مراسم زادروزش را گرامی می دارند . مردم ایران از شهرهای مختلف راهی کلیبر در شمال اهر می شوند . متاسفانه عده ای از ضد ایرانیان متحجر و وطن فروش نیز از این گردهم آیی ملی سو استفاده میکنند و با برافراشتن پرچمهای ترکیه و جمهوری آران ( آذربایجان ) سعی به انحراف کشیدن این یادبود میکنند . این افراد که به پان ترکیسم مشهور هستند باقی مانده سید جعفر پیشه وری گجستک هستند که با امکانات روسهای متجاوز سعی در متلاشی کردن ایران داشت . به همین منظور همه ساله سپاه پاسداران دورادور کل این مراسم را تحت کنترل خود دارند .

http://www.vatanfa.com/?s=بابک-خرمدین-نمادی-از-مقاومت-ایرانیان-در-برابر-تجاوز-بیگانه
farhadadmin گفته:

بابک خرمدین بزرگ مرد تاریخ ایران

واقعا بزرگ بود

فرهنگ گفته:

خوشا به حال چنین مردان بزرگوارانی…

ناشناس گفته:

خوش به حالشون کاش منم میتونستم جونمو فدای وطنم کنم.

بابک گفته:

یاشاسین تورک اوغلو

بابک گفته:

من هر وقت داستان بابک در پیش اون خلیفه می خوانم اشک در چشمانم جمع میشود.

mahan گفته:

واقعا آدم بزرگیه . مرگ بر تمام+++++++++ اعراب+++++++++

کاربر گفته:

دزدی و دروغ در خون شما ایرانی هاست از این داستان منحرفی که ساختی نشان بر جهالت و دروغگو بودن توست هر چیزی را می دزدید از موسیقی گرفته تا ایده های تبلیغاتی و… امروزها هم که تاریخ یک قوم را که به راحتی با انحرافات کوچک وکلیدی به نام خود ثبت می کنید انتظار دارید با این کارهایتان هم به حقوق شما احترام گذاشته شود کاش میدانستی آن بالا خدایی هم هست!…. نام پاک (سردار. سر دار)!بابک خرمدین را خراب نکن

با سلام
نمیدونم شما اهل کجا هستین اما همین حرف زدتون معلوم شد که کجایی هستین،اگر نمیدانین،بابک خرمدین یک اذربایجانی بود و ایشان ترک بودند.اگر از تاریخ ایران خبر ندارید کافیه چند تا کتاب در مورد ایران باستان بخوانید.

فرشید گفته:

هر بلایی که عربها به سرمون بیارن حقمونه.تاریخمونو بدزدن . خلیج پارس رو به خاطر این که عربها (پ) ندارن کردیم فارس الان هم که شد خلیج عربی .خودم کردم که لعنت بر خودم باد

حسين گفته:

ما نیز این رو باید بگیم

پاینده ایرن

پ گ چ گفته:

پاپک سوگند به تن خسته ات دستهای بریده ات روی خونین ات روح بلندات راه تو استادسیس سنباد ابو مسلم فردوسی و همه وطن خواهان ادامه خواهد داشت
تا پیروزی پارس
باشد ان روز که تازیان را پرپر کنیم انگونه که جوانانمان را پرپر کردند

فرحان گفته:

من سی ودومین نوه ی بدرم بابک هستم شیرمرد اذربایجان انهایی که میگویند از سلسله ی بابک کسی نمانده چرا هست ما هر ساله سالگرد تولد و وفات بدر بزرگمان را بربا میکنیم ما از نوادگان بابکیم. بابک ضد اسلام نبود ضد عرب بود اگر ضد اسلام بود چرا در سباهش اذان میگفتند و نماز میکردند!!! بابک خواهان ازادی بود قیام بابک بر علیه عباسیانی بود که به خون امامانمان تشنه بودند. سگان نجاستخواری بودند که با مال اندوزی و زناکاری دم از مسلمانیت میزدند. اری بدربزرگم بابک برعلیه چنین شیطان صفتانی قیام کرده بود. روحش شاد باد…

یک نفر گفته:

آقا بسه دیگ چقد دروغ…….!
پیکاسو ادیسون گوته و… همشون ایرانی بودن همشونم اهل تهران بودن آیا می دونستین؟
شما نژادپرستان تهرانی و پارسی فقط خودتونو ببینید
حقیقت تلخه اما نمیشه وجودشو انکار کرد

درود
اره من خبر داشتم که پیکاسو ادیسون گوته و… ایرانی هستن تازه شما نیوتون رو فراموش کردید،شما فقط یه مدرک بهم بدید که بابک ایرانی نبوده

sohrab گفته:

واقعآ که بابک هم که فارس شد–هم اسمش هم نسبش هم کل دودمان طرفدار هاش……شما که اینهمه ایران ایران میگین چرا.

یه خرده از مطلبتون رو پاک کردم ،اما منم با شما موافقم و یک ایرانی هستم و به چیز هایی که شما گفتین من هم اعتقادی ندارم

mehran گفته:

از دوستانی که مطالعه تاریخی ندارند و یا زیر دستگاهی موسوم به شستشوی مغزی قرار گرفته اند خواهشمندم نظر ندن
بابک یک ایرانی فارس است چون تا آن زمان هنوز ترکها (ترکستان چین) هنوز به ایران نیامده بودند
بابک به گردن همه ایرانیان حق داره و کسانی که منکرشان هستنذ ++++++++ بیش نیستند
پاینده باد ایران

شاهزاده ایرانی گفته:

زنده باد وطنم ایران
زنده باد اسطورگانم ایرانیان

azerus گفته:

سلام وممنون بخاطر مطالبت؛
منتها به اذری ها اهانت نکن!!!!
بابک دو رگه ی فارس واذری بود وایرانی شما حق نداری بگی پارس برای احترام به دیگران!!!
با اینکه من از این شخصیت بدم میاد یک انسان ازادی وفساد خواهی بود اعتقاد داشت نباید همه چیز را با اسلام شروع کرد یا پایان رساند این را به یاد داشته باش:
کسانیکه به فکر ازادی و خرم بودن هستند زود منحرف می شوند تا کسانیکه راه اسلام را می روند من نه زیاد مذهبی هستم نه زیاد ازاد پرست عقیده من با عقیده بابک و تر کا واذری ها فرق می کند مهم این است خودت باشی وطرز فکرت نه از پیشینیان برای خودت الگو بسازی هر کس اینده خودش را می سازد درحالیکه کشور شما از اسلام وجود میگیرد حرف زدن از کوروش وبابک واینها خیال هست شاهزاده سازی وترویج چنین فرهنگ هایی در سالهای اخیر بی هدف نبوده!
موفق باشید.

پاسخ:راستش من زیاد از حرف های شما سر در نیاوردم بلاخره نفهمیدم شما کوروش و بابک رو قبول داشتین یا نه؟
میشه بگید چرا حرف زدن از کوروش و بابک خیال است؟

امير گفته:

یاشاسین آذربایجان غیرتی

ناشناس گفته:

من به عنوان یک لک زبان این مرد بزرگ را بدرود می گوییم زنده باد بابک زنده باد ایران وایرانی

ahoora گفته:

دورد بر آتورپاتگان
درود بر آذریان ترک المیش
و لعنت بر اعراب و ترکان غز

میلاد گفته:

همیشه احمقهایی هستند که لنترونی کنن بحرحال دمت گرم که بجای اتو آشغالای دینی مطلبی درباره یک مرد گذاشتی وای به آدمهایی که نمیفهمن و ننگ به آدمهایی که نمیخوان بفهمن.

بابك گفته:

خواهشمندم ازکسانیکه نظرمیخوان بدن درموردبابک لطفابه سالهای مبارزه بابک توجه کوجیکی داشته باشن_راحت میشه فهمیدبابک جه نزادی بود_حالااسمش به کنار

فريد عطار گفته:

چی بگم هرچی که به سر این ملتبیاد حقشه زیرا از بس دزدو دغل بازند

نسرين گفته:

من به عنوان یک ایرانی خیلی متاسفم که چنین بحث هایی بین ایرانیها اتفاق میافته چرا بین ما همیشه بحث ترک . پارس ، کرد و …اتفاق میافته مگه ما هموطن نیستیم مگر ما ایرانی نیستیم این همه بحث به خاطر چیست؟برای همین است که همیشه از ایران ما سوءاستفاده میشه چون ما هنوز ( ما ) نشدیم. و تا زمانیکه حتی قهرمانان ایران زمین را نمی توانیم با هم سهیم شویم پس چرا ادعای ایرانی بودن داریم ؟ تمام کسانی که برای ایران مبارزه ای انجام دادن به هیچ منطقه ای یا گروهی مختص نیستند چون مبارزان ایرانی فقط و فقط برای ایران جنگیدن تا وطنمان در سلطه بیگانگان نباشد . از هموطنان عزیز خواهش دارم به این موضوع توجه داشته باشند.
من با هر زبانی صحبت کنم و در هر جای ایران باشم یک ایرانیم.

Ardeshir.shah گفته:

yani hamatoon roo ham andaze nasrin aghl too saretoon nabood ke ino befahmin oona vase iran jangidand na torko arabo lor ya kord.chera inghadr kootah fekrin?fekresho kon babak joon dad ke ma be joone ham nayoftim ke bichare mesle inke be hadafesh naresid

khodaeish khejalat dare.zemnan in sandis khora nayan inja post bedan.hamoon sitehaye darepite khodetoon bashin kafie.

میلاد گفته:

سلام.
ایران دارای قدرت بیشتری بود که از روم مصر و بسیاری از کشورهای دیگر باج میگرفت!!
اونوقت میفهمیم ایران اون زمون چی بود چی داشت چی شد!!!
مهمترین چیز اینکه برگردیم به ریشه ایران باستان!

سپیده گفته:

زنده باد ایران ۰۰۰ بزرگ مردایی مثل بابک ایرانی که به خاطر وطنشون جنگیدن کم نبودن وطنم یعنی همه ی ایران مهمترین کاری که ما باید انجام بدیم اینه که تو نادونی به سر نبریم بریم این ادمای بزرگ و تاریخ وطنمونو بشناسیم حتی شده یه ذره ی کوچولو۰۰۰ چطور که زندگی امامای عزیز رو که چندان ارتباطی به تاریخ اجداد ما اجداد اریایی نسل ایرانی نداره از حفظیم

arya گفته:

ضمنا واسم اصلا مهم نیست بابک اذربایجانی بوده یا کرد یا لر مهم اینه که ایرانی بوده و با عرب ها جنگیده.بدرود

شوا گفته:

واقعا متاسفم که هنوز ما در میان خودمان این همه فاصله داریم یا فاصله میاندازند به هر حال اگر ما کمی به گذشته و حالمان نیک بنگریم خواهیم دید که همیشه ترس از اتحاد ایرانیان بوده پس چرا به جای تهدید و تمسخر هم نمیایید همدیگر و همینطور که هستیم بپذیریم؟ چرا عوض اختلاف افکنی بین خودمون نمیاید ایران رو ابادش کنیم؟که در اینصورت دنیا جای بهتری هم برای خودمون هم برای دیگران شه .حقیقتا به نفع همه ی ماست که به این چراها دمی بیندیشیم.

مجید گفته:

۴٫تاریخ ایران مملو از قهرمانان .دلاوران و بزرگانی است که جان خودرا برای میهن داده اند و نامی نیکو ازخودبجا گذاشته اند پس ما نیازی نداریم که شخصیتهای تاریخی دیگرکشورها را بدزدیم وبرای خود هویت بسازیم .واین کشورها و دهاتهای کوچک و تازه تاسیس هستند که برای ابرازوجود .ورفع عقده حقارت فرهنگی تاریخی خود دست بدزدی شخصیت فرهنگی ملی کشورهای همسایه می زنند.

مجید گفته:

۵٫ درپایان باید متذکر شوم اگر بدروغ و جعل تاریخی بخواهید تمام شخصیتها و قهرمانان بزرگ ملی را مثلا از ما بگیرید بدانید ما با سه اسطوره بزرگ بر تمام جهانیان اقا و سروری میکنیم و این سه شخصیت هویت ملی میهنی مارا تشکیل داده وباعث سربلندی ما درتمام دنیاهستند وما بواسطه انان بر دیگرملل مباهات میکنیم .۱٫کوروش کبیر با اولین منشور حقوق بشرش ۲٫ حضرت زرتشت با اوستایش ۳٫ فردوسی بزرگ با شاهنامه اش .

mona گفته:

zende bad iran
zende bad har che az korosh monde
zendebad har ki ke vaghean vase koroshe bozorg arzesh ghaele

آذربایجان گفته:

افسوس که نمیدانی زرتشت در سبلانی بدنیا آمد که در آذربایجان است برو خوب مطالعه کن عزیز

دغدویه گفته:

درود بر پاپک خرمدین درود برتمام وطن پرستان به امید پیروزی

دغدویه گفته:

درود بر پاپک خرمدین درود برتمام وطن پرستان ازهرقومی که باشندبه امید پیروزی

سربازبابک گفته:

ایرانی برای خاطرایران برای خاطر کوروش ،بابک،مازیار،….بیاید یکی بشیم من خودم آذریم وازاینکه هموطنهای عزیزمون به مابی احترامی میکنن رنج میبرم اما اونابااین کارشون نشون میدن که چقدراز اون فرهنگ وتمدنی که ازش دم میزنن فاصله دارن وشاید هم…بگذریم،الان وقته اتحاد،آذری لر شمالی خراسانی شیرازی کرد بلوچ اصفهانی و…وطن چشم امیدش به ماست.نه اینکه همدست بشیم واسه تحقبرهم دیگه .من ایران رو بدون آذربایجان نمیخوام،آذربایجانم بدون ایران نمیخوام پس زنده باد ایران یاشاسین آذربایجان.

فرزند ایران گفته:

درد ب بابک درو بر همه ایرانیان
درو بر همه وطن پرستان

نرگس گفته:

از همه خواهش میکنم تا تاریخو مطالعه نکردن ادعای پیغمبری نکنن.هر کی که ترک بودن یا پارس بودن خودشو به رخ میکشه بدونه ترک و پارس از هزاران ساله که با کمک هم به موفقیت رسیدن.هیچ وقت که ماد و پارس یادتون نرفته.اینقدر که دعوا میکنیم بریم دو سطر تاریخ بخونیم تا با مدرک جلوی دشمنان پارسی وایستیم

مهدی گفته:

درود بر ایران و ایرانی.درود بر کسانی که جونشونو به ایرانشون هدیه دادن.ایرانیان ایرانی بمونید و با هم متحد باشید که برای ما ایرانیان و ایران خوابها در سر دارند.بابک وار در برابر ایران فروشان میایستیم و جانمان را برای کشور رنج کشیدمون میدیم. دوباره میسازمت وطن….
————

n-r گفته:

درود بر روان پاک ومطهر دوسردار نامی ایران بابک خرمدین ومازیار طبرستانی .هر وقت به تاریخ ایران نگاه میکنم میگوییم مارا چه شد که به جای افتخار به گوشه گوشه این خاک مقدس ؛شروع به جک گفتن قومیتی وملیتی کردیم .براستی ایا ما هیچ وقت قصد نداریم که راه این دوسردار بزرگ وسردارانی همانند آریو برزنگ و کاوه وهزاران سردار نامی دیگر مثل آرش قهرمان ادامه بدهیم .وای اگر روزی این دلاوران راستین به فراموشی سپرده شوند .ما اگر اینها را نشناسیم وراهشان را ادامه ندهیم خائین . جنایت کاریم .دراخر درود میفرستم به روان پاک دکتر مصدق و هم رزم قهرمانش دکتر فاطمی

Ida گفته:

به به عجب پسر گلی بوده این بابکـــــــــــــ
چه سینه ستبرم بودهــــــــــــــــــــــــــــــ

فرید گفته:

بابک مازیار ابومسلم یادیگرون همه قهرمانهای ملی ایران ووطنمون هستن بیاین این اختلافای قومی وزبونی روکنار بزاریم ولهجه ها وقومیت هارو مسخره نکنیم چون باعث خوشحالی دشمنامون میشه من یه اذری زبونم اما عاشق فردوسی وفروغ وشاهنامه ام بیاین بااتحادمون راه بابک مازیار وهمه قهرمانان ملی رو ادامه بدیم .زنده باد ایران وایرانی لعنت بر همه دشمنهن حسود وبدذات ایران دختروپسرهمه باهم درراه وطنمان جانمان فدای وطن.

شاهرخ گفته:

درود بر تمامی زحمتکشان که برای بلندی ایران زمین و دین بهی در تلاشند .
من از خواندن مطالب بعضی از دوستان به فکر فرو رفتم که آیا واقعا ایرانی هستند و اینچنین می گویند ؟؟؟؟؟؟؟؟

بابك گفته:

درود بر ترک

فرید گفته:

جون مادرت نگو درود بر ترک .معلومه که تاریخو نخوندی. برو تارخو بخون بعد جو گیر بشو. بابک هم اصالتا ترک نبوده .فتحعلی شاه ناصرالدین شاه….. همین ترکاهای ترکیه کنونی که چقدر تاختو تاز کردند به کشور ما.هر جا صحبت از خیانت بوده پای ترکا درمیون بوده. چقدر اعتماد به نفس دارید شماها؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ترک قیزی گفته:

کدوم کتاب تاریخو میگین شما؟؟؟…………همون کتابای تحریف شده???
بذبختا هیچی ازخودتون ندارین,ازحسودی دارین می ترکین,وقتی داری حرف ازترک میزنی اول دهنتو آب بکش!!!!
شماازخودتون چی دارین هااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تاریخ شمارم خوندیم میدونیم چقدبزدل وترسوین,توجنگ زن وبچتونو میزارین ,دفرار…
بروچندتا کتاب به زبان اصلی بخون بعدبیا,ببینیم واسه گفتن چیزی داری؟؟

parsis گفته:

ترک ها ایرانی نیستند و آذربایجانی ها گل های ایران ترک نژاد نیستند بلکه آریایی های ترک زبان هستند
از اینکه خیلی از همین آریایی ها خودشونو ترک نژاد میدونند واقعا اعصابم خورد میشه
آخه چرا؟؟!!
ترک ها یه مشت مغول و تازی بودن شما خودتونو تازی میدونید؟
درود بر بابک نماد آزادی خواهی در ایران

فرید گفته:

بنده به اون کسی که با اسم مستعار ترک قیزی وارد شده بگم که خواهشا درست صحبت کنه و تو حرف زدن جانب ادبو رعایت کنه و به قول ما پارسی زبانها رگ ترکیش عود نکنه. اولا ترکها پارس نیستند پس خودتو به پارسیها نچسبون. درضمن هر وقت خواستم کتاب بخونم میرم یا به زبون پارسی میخونم یا به زبان انگلیس یا فرانسه. بیکار نیستم برم زبون شما رو بخونم.

فرید گفته:

واقعا چه اسم مستعار مسخره ای “ترک قزیم” گفتم که اعتماد به نفس تون الکی و بیخودی بالاست. تابلوه که اهل مطالعه و تحصیل کرده نیستی. وگرنه اون اراجیفو راجع به آب کشیدن دهن نمیگفتی. تو تاریخ ایران پارسی زبانها رو اگه خونده بودی اینقدر با اعتماد به نفس حرف نمیزدی. . چرا راه دور بریم همین همسایه خودمون. از اینطرف میاند طرح دوستی میریزند با ایران از اونطرف میاند به اسرائیل اجازه میدند که پایگاه هوایی تو کشورش بزنه. ببینم قرارداد ترکمن چای که درکتابا خوندیم تحریف شده یا فین کنشتاین؟ . میدونی دولت عثمانی چه بر سر کشور ما آورد؟ میدونی سلطان محمود غزنوی کی بود .؟ ودر آخر نصیحتت میکنم برو ادب سواد و تاریخو یاد بگیر .

حسنلو گفته:

مهم نیست که بابک اهل کجا بود ترک بود یا پارس بود مهم هدف بابک بود ایا ارش جان خود و عزیزترین کسانش را فدای این کرد که نویسند به ترکان بگه مغول یا ترکها هی بگن بابک ترک بود یا ما راه او و هدف او را ادامه دهیم به امید روزی که همه ما ایرانیه ترک (خودم هم ترکم)پارس کرد لر و همه وهمه با هم متحد بشیم و تلاش کنیم دوباره این خاک عزیز را در جهان سر فراز کنیم بهامید انروز…. پاینده بادبابک

اهورااريا گفته:

درود بر ایران و ایرانی
نظرات دوستان را خواندم متاثر شدم
ما همه در ایرانی بودن مشترکیم فرقی نمیکنه از کدوم قوم باشیم همه کسایی که این پستارو میخونن وطن پرستن که اومدن تو این سایت پس چرا با هم می جنگیم ؟ چرا به حرفای کسایی که مدام ادعای عاشقیشونو داریم عمل نمی کنیم؟
کجا کورش گفته پارسها برترن؟ کجا بابک خودشو سردار ازادی ترکها خونده؟ اونها همه به ایران و ایرانی بودن افتخار کردن و برای عظمت ملتی واحد سوای هر قومیتی تلاش کردن. دوستان تنها راه بازگشت به شکوه گذشته اتحاد . ببخشید تا ببخشنتون.

محمد گفته:

راستش واقعا متاسف شدم ازاینکه بحث جالبی دررابطه با ارمان وعقیده اشخصاصی همچون بابک پهلوان مطرح میشه اونوقت ما بجای اینکه اصل موضوع که نپذیرفتن حاکمیت بیگانه به خودمون هست رو درک کنیم وعبرت بگیریم بحث بعضی ها برسر اینه که بابک کجایی بوده .همین طورییکه بیگانگان این جوری به ما مسلط میشن.باید بگم ازماست که برماست.

ناشناس گفته:

درود بر بزرک مردان و زنان ایرانی

علی گفته:

ما کمبود نداریم ترکان که نژادشونو به تنگ چشما وصل میکنن ومولوی از ۶۰۰۰۰ بیت یک بیتش ترکی نیست میگن ترکه یه سفر برین ترکیه آثار یونانی وایرانی رو بهنام ترکیه معرفی میکنن

مهران گفته:

اولا بابک ترک بوده اصلا شکی نیست که دارید بحث میکنید دوما نویسنده این مطلب یکمی دقت کنه دروغ نگه سوما اگه همین بابک از بچگی میزاتن پیش فارسها بزرگ بشه مثل افشین میشد شاهزاده وطن فروش با اصالت پارسی پس بدون لقب گرگ برای مردم ما بی خود انتخاب نشده چهارم فارسها جرات اینو ندارند که با ازادگی و شجاعت کامل کشته بشن میشاشن به خودشون پنجما روح بابک به من داده غیرت

یکی گفته:

من با توجه به مطالعات تاریخیم… ان زمان ترکها هنوز در ایران نبودندووان زمان فقط در جایگاه فعلی اسکان ترکها ماد ها که همان کرد های هستند میزیسته اند…من بارها به این مطلب رسیده ام….اینجا کسی به قومیتی توهین نمیکند…میشود گفت شهریار فقط مال ترک هاست؟خیر مطعلق به همه ایران هستند…در ضمن ترکهای ایران ترک هستند نه اذری…بروید در مورد قومیت خود تحقیق کنید..که از کجا امدهاید…ایران پادشاهان قدرتمند زیادی داشته ملاک ایران را بر پاییه کوروش نگذارید…..بیشتر بدانید.

bi nam گفته:

salam
babak che irani bashe che turk hadafesh faghat bara iran bud
migi na boro motale e kon bad mifahmi
asan che ahamiati dare khone tork to rage ma pars ha hastesh tork ha ham khone parsi daran
dooroood bar babak

iran pars گفته:

babak irani bude
asan nabayad ba tork ha bahs kard torkan dg baw
fekr kardan babak ham ye joke ke daran bahash shokhi mikonan
bi khood nis roozi 100 ta jook misazan vase shuma torka
dorod bar babak parsi

مهدي گفته:

یورش تازیان برای ما جز تفرقه و تحقیر چیزی نداشت…………..

من سرباز كوروش هستم گفته:

من+تو=ما
پس
فارس+ترک+لر+کرد+شمالی+جنوبی+من وتو=همه جان فدای ایرانم
پس دست به دست هم بدیم چیزی که ایران و کوروش شاه و بابک خرمدین و ارش کمانگیر و سیاوش از ما میخواهند و همین دست به دست هم دادن لرزه به اندام بدخواهان ایران و بدخواهان ما میندازه باهم باشیم نمیشکنیم
جاوید ایران زنده باد ایرانی

ازادی گفته:

بعضی از کسرویستهای افراطی حتی پا را از دیدگاههای احمد کسروی نیز فراتر گذاشته اند و به اصطلاح تحمیل زیان ترکی بر مردم آذربایجان را به مغولان نسبت داده اند این افراطیون حتی نمی دانند و یا خود را به نادانی زده اند که زبان مغولی چیزیست متفاوت از زبان ترکی ، و اگر میخواستند زبان خود را بر مردم ایران و آذربایجان تحمیل کنند چرا زبا مغولی خود را تحمیل نکردند و زبان ترکی را تحمیل کردند از آن گذشته مغولان فقط کنترل آذربایجان را در دست نداشتند بلکه از چین تا عراق در دست آنها بود و اگر در پی تحمیل زبان ترکی بودن چرا هموطنانفارس ما ترک نکردند !!!

و با همه این حرفها این در حالی است که ترکان همیشه در طول تاریخ به رشد و گسترش زبان فارسی کمک کرده اند و در هیچ کجا نمیتوان مدرکی را پیدا کرد که ترکان بر علیه و برای از بین بردن این زبان کاری انجام دادند . زبان ترکی زبانیست زیبا با قدمت هفت هزار ساله و سومین زبان زنده و با قاعده دنیا (به نقل از مجله پیام یونسکو) .بابک یک تورک بود و به خاطر اذربایجان جنگید نه یه خاطر شما نمک نشناسا.اینقدر هم الکی از تاریخ تحریف شده تان دم نزنید بروید تاریخ بین الملی که خودتون ننوشته باشید رو بخونید.یاشاسین اذربایجان

سورنا سرباز كوروش هستم گفته:

درود به همه پارسیان
ازادی یه سوال اذربایجان جز ایران هستش یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا میخواید ایران رو به زمان فبل کوروش که بصورت قبیله ای بودش دربیارید این همه ایرانی جان دادن تا هم باهم متحد بشیم چرا الان بساط جدایی و قبیله گری رو پهن میکنید بابک برای ایران و ایرانی جنگید فقط محل تولدش فرق میکرد اما برای ایران جنگید و جان داد پسس همه باهم دست بدست هم تا ایرانی قدرتمند
جاوید ایران و ایرانی

ایران گفته:

دورود به همه ی شما.ما همه ایرانی هستیم چه لر.ترک.کرد.سیستانی.خوزستانی و… و فقط با همدلی و یک پارچگی میتوانیم ایران را اباد کنیم.پاینده ایران

پارس گفته:

دورود.ما ایرانیها باید همیشه از سه تا کشور بترسیم چون همیشه دوست دارند ایران و ایرانی از هم جدا باشند.عربستان.انگلستان.روسیه.پس باید همیشه یک پارچه باشیم

سورنا سرباز كوروش هستم گفته:

درود به همه پارسیان

پارس عزیزم ما از هیچ کسی نخواهیم ترسید بلکه اونا که باید از ما بترسند که اگه روزی این شیر زخمی سلامتی خودشو بدست بیاره به هیچ کدوم از این لاشخورها رحم نخواهد کرد این شیر ۱۴۰۰ ساله زخمی بوده و حالا در حال سالم شدن و قدرتنمایی میکن
جاوید ایران و ایرانی

said گفته:

سلام در پاسخ به آن‌هایی که می‌گویند آذربایجان ترک نبوده وجدیداً ترک شده است: لطفاً اندکی در سایت‌هاومنابع دیگر درباره دریاچه بزرگ ساوه که مورد پرستش بوده و با تولد پیامبر اعظم(ص) و در یک شب دریاچه بدان بزرگی خشک شد مطالعه کنید !!!!

آریو برزن گفته:

سلام تمام نظرات رو خوندم و بایدخدمتتون عرض کنم که هدف ما اثبات ترک بودن یانبودن آذربایجان نیست.هدف ما ادامه راه این عزیزان از بابک گرفته تا آریوبرزن وتمامی وطن پرستانی که جان تسلیم جان افرین کردندتا من.تو.ما بتوانیم اینجا باشیم.خواهشا از روی بحث اقوام در بیایید چون همه ما ایرانی بوده وخواهیم بود
چو ایران مباد تن من مباد

مهرداد گفته:

با درود به همهء برادران و خواهرانم. اگه به چیزی ایمان دارید. اگه پیرو زرتشت پاک هستید یا هر کس دیگه. دروغ نگید من خودم بختیاری هستم. در شهری زندگی میکنم که در زمان هخامنشیان پارسوماش نام داشت. و بزرگترین افتخارم اینه که پدر پاک{کورش بزرگ در اینجا به دنیا امدن. من هر زمان که داستان پاپک خرمدین رو میشنوم یا میخونم گریه ام میگیره. از کسانی که فکر میکینند پاپک تورک بوده خواهش میکنم برن و در منابع علمی دنبال اثبات حرفشون باشن. من آریائی ام مانند برادران و خواهرهن پارت و ماد خودم وشکل استخوانبندیم این حرفمو اثبات میکنه.و آذریهایی که دلاوران بزرگی داشتند هم مانند من یک استخوان بندی همشکل با من دارند . و به هیچ وجه شبیه زردپوستان نیستند .و چاز نگر علمی جد بشر به میمون ها میرسه.از نگر دینی هم هیچ فرقی بین انسانها نیست مگر در پارسایی و ستایش پروردگار. پس بحث های نزادی بی معنی هستن. و دیگر اینکه زبان دلیل تعلق به نژاد خاصی نیست. وازتون خواهش میکنم به دشمنان این میهن پاک اجازه ندین که بینمون تفرقه بیندازند.درود بر پاپک وهمهء سلحشوران این خاک مقدس در هر دوره از تاریخمون.و دیگر اینکه ما به اندازه کافی از خلفای تازی و شخصیتهای اونها کشتیم و انتقام اجدادمون رو تا اندازه ای گرفتیم .ما حتی در اسارت هم جنگیدیم و پیروز شدیم و سلحشور بودن خودمون رو به دنیا نشون دادیم. از آریو برزن و خواهر شیرزنش یوتاب تا شهدایی ماننند بهنام محمدی که با ۱۲سال سن مفهوم میهن رو به دنیا نشون دادند پاینده میهنم. بدرود.

سورنا سرباز كوروش هستم گفته:

درود به همه پارسیان عزیز
مهرداد جان درود به شما که با ما هم صدا شدی من و تو میشم ما و همین تن دشمنای این خاک بهشتی و وطن فروشان رو به لرزه درمیاره
همین جا از همه دوستان میخام با ما همه صدا شن و نظر خودشون رو بدهند تا از همین جا سیلی محکمی به دشمنای کوروش زده باشیم
جاویدان ایران

مهرداد جان من کنارتم چون هموطنتم و یه هدف داریم
به امید صبح سبز آزادی

مهرداد گفته:

با درود به برادرم سورنای جان. از اینکه برادرانی همچون شما دارم به خودم میبالم.دوستان این گفته رو همیشه بیاد داشته باشیم از پیامبر پاکی {دستت را به من بده تا ازآتش بگذریم:آنان که سوختند همگی تنها بودند} پاینده ایران.

پريسا گفته:

آخه چرا میخواین خودتونو گول بزنید و الکی بگید بابک ایرانی نبوده؟؟؟؟؟!!!! اگه راست میگید که بابک ایرانی نبوده یه مدرک درست و حسابی بیارید اونوقت همه قبول که بابک ایرانی نبوده و مال همون جایی که شما دوست دارین باشه!!!!!!!!!!
آخه دیگه اینو همه ی دنیا میدونن که بابک ایرانی بوده پس بیخودی زور الکی نزنید.
زنده باد ایران عزیز.

شهریار مغانی گفته:

سلام دوستان
ما همه ایرانی هستیم وهمه مان دشمن مشترک دیرینه بنام اعراب وحشی وتشنه به خون ایرانی داریم اینها هیچوقت با ما ها خوب نبوده اند وخوب نخواهند و بابک خرمدین هم قهرمان ملی ماست وجای بسی تاسف فروان هست برخی ازدوستان …..با خواندن ظلم وستم اعراب برما وفرهنگ وهویت وملت ما ها بجای نکوهش اعراب همیشه وحشی
دنبال اهداف آنها (اختلاف وتفرق)هستند بابک برای ایران وبرعلیه فریب کاران ودغل بازان مذهبی جنگید ومردانه جنگید وحتی ازبازوان قوی وتنومندش گذشت بخاطر ما
اون موقع ما دنبال تفرق ومسائل پیش وپا افتاده هستیم

زنده باد ایران وقهرمانان ملی ایران زمین

دختر آریایی(ایرانی ) گفته:

درود برایرانیان
وای وای وای ایرانیان با هم همچین برخوردی کنند که ایران می پاشه از هم !!!این حرف ها چیه؟؟؟؟؟؟؟خجالت بکشین
من از نطر مهرداد خیلی خوشم اومدآقا مهرداد از اینکه بابک رو به شکل اصلیش یعنی پاپک نوشتی مشخصه که ادم با مطالعه ای هستی و الکی حرف نمیزنی درود بر تو برادر عزیزو همچین سورنا عزیز
آقا فرید درود بر تو برادر بامزه ی خودم چیزایی که نوشتی کاملا بامزه بودند

دختر آریایی(ایرانی ) گفته:

درود برایرانیان
هوووووووووووووووووووووووی آزادی درست صحبت کن؟ نمک نشناس مانیستیم درست حرف بزن !درضمن تاریخ ما تحرررررررررررررررررررررررررریف شدست هه هه زرشک !!!!!حتما خودت رو ایرانی نمیدونی که میگی تاریختووووووووون دلت بخواد نخواد آذربایجان تو خاک ایران منه نانا.راستی مگه خبر نداری مردم منطقه فسا ترکی حرف میزدند پس تحمیل رو قبول کن!!اگه زبا ن ترکی هفت هزار سالست مییییییییییییشه گفت با تاریخ ایران هم اندازست .دیگه بات کاری ندارم برو با زبان هفت هزاز سالت حال کن .

از پارسیان عزیز معذرت میخوام حرف های این یارو یه کوچولو قل قلکم داد

پاپک پارسی بود گفته:

ترک چه نام واژه ی عجیبی ؟
شاهنامه را بخوانید دیگر ترک ترک نخواهید گفت
ز ایران هنر زاید و راستی
ز ترکان کژی اید و کاستی
پاپک را ندزدید
پاپک پارسی است
تازی نیست
ترک نیست
بیخردان شما ترکان ۸۰۰ سال است که مانند آوار بر سر ایران فرو امده اید
آترو پاتکان سرزمین مادری پاپک است اما ترک نیست

سهیل گفته:

چی بگم؟!

چو ایران مباشدتن من مباد… گفته:

بادرود. من متنتون رو کامل نخوندم .چون همه که نه ولی بیشتر تاریخ رو حفظم البته نه تاریخ یونانی ونه تاریخ عربی بلکه تاریخ ایرانی. دوست ودوستان گرامی بابک واقعا خرمدین بود چون برای نجات ایران بپا خواسته بود و در شرایط نابسامان ان زمان که حتا عده ای نا بخرد ازخود مردم ایران هم از ترس تازیان به ایران خیانت میکردنندکمتر کسی یافت میشد که چنین قیام بزرگی کند.حرفی که میخواهم بگویم نه از روی دشمنی با قومی است ونه از روی احساسات است ولی دوستان ترک زبان باید بدانید که درست است بابک یا پاپک متعلق به اترپاتکان بود ولی باید بدانید که ایرانی اصیل بود و نه ترک چون قوم گرامی ترک ایرانی نیستند واز شمال قفقاز به این سرزمین آمده اند ودر ایران ساکن شدند و باید بدانید عده ای از مردم اذربایجان ایرانی اصیل اند. با سفری که قسمت های باستانی ایران داشتم بر ایرانی بودن مردمان مختلف این سرزمین بر اساس دانسته های خود واز روی شواهد ظاهری پی بردم که کدام ایرانی اصیل هستند.البته کسی از دوستان از این حرفها ناراحت نشود. این مردمان ایرانی اصیل بدین شرحند:
عده ای از مردم کرد زبان اطراف کردستان وکرمانشاه وایلام. مردمان ساکن مناطق بختیاری. عده ای از مردم سیستان. عده ای از مردم مازندران.عده ای از مردم خراسان.عده ای از مردم بوشهر وجنوب.عده ای از مردم اذربایجان.و تعدادی دیگر از مردم پراکنده در گوشه کنار ایران.اینان را باید از روی دماغ مانند برامدگی در بالای دماغ و چشمان قهوه ای در عیلامیان وسبز در پارسیان انگشت پاهایشان که دومی بلند تر از انگشت بزرگ است واز روی قدشات که عیلامیان ۱۸۰ تا ۲۰۰ سانت و پارسیان از۱۹۰ تا ۲۲۰ سانت هستند. نا گفته ها زیاد هستند سرتان را درد نیاورم پیروز ورستگار باشید و بدانید که پاپک ترک نبود…

میهن پرست گفته:

من ایرانیم. یک ایرانی میهن پرست. که مانند بابک، پیشوای ایرانیم نه ترکم، دستها و پاها و سر خود را در راه میهنم با افتخار نثار خواهم کرد.

اون ترکا یا پان ترکایی که میگن بابک ایرانی نبوده ترک بوده، خیلی غلط کردن. بابک مرد بود…

مهسا (دختر آریایی) گفته:

بابا این حرفهایی رو که پان ترکها می گن رو باور نکنین . بابک یه اصیل زاده ایرانی بوده. بابک نزدیک به ۱۲۰۰ سال پیش قیام کرده بوده در حالی که ترکها ۸۰۰ سال پیش به ایران محاجرت کردن . با این حال شما چه جوری می گین بابک ترک بوده؟؟ البته به ترکهای اهل ایران توهین نشه . چون نژاد خیلی از اونها ایرانی هستش. من منظورم ترکیه ای ها هستن که می خوان با این حرفها بین مردم ایران تفرقه بندازن. پس به راحتی تسلیم حرفهاشون نشین

مهرداد گفته:

با دورود
دوستان توصیه میکنم در ویکی پدیا نزادهای ایرانی تبار رو جستجو کنن. دیگه اینکه زبان دلیل نژاد نیست. مگه مردم افریقا که بیشترشون به زبان تازی و یا فرانسوی حرف میزنن. فرانسوی یا تازی اند؟خود ترکیه فقط زبانشون از زبانهای آلتایی هست وگرنه بیشترشون نوادگان مردم آسیا یا اروپا حساب میشن.این آذر بایجان جعلی هم بیشتر دنبال تفرقه توی ایران هست با اون علی اف . اگه مرد شرف داشته باشه که اسمش الهام نمیشه.
پاینده میهنم

سیاوش گفته:

زنده با ایران و ایرانی حالا میخاد فارس. ترک.لر.کرد.بلوچ. یاهر قومی دیگه تو رو قسم به خون دلاوران ایران این همه اختلاف بین همه ندازین. به خدا قسم ایرونی هر کجا باشه ایرونی من دست همه تون میبوسم. سیاوش از طوس قدیم مشهد امروزی

یک ایر انی ….. گفته:

همه نظرات رو خوندم خیلی عجیب بود اینهمه به همدیگه تاخت و تاز میکنید که چی بشه؟ هدفتون چیه؟ یه مطلبی که میخواید بنویسید اول هدفتون را مشخص کنید واقعا متاسفم برای ایرانی که به جون هم افتادن. این کارا را میکنید که وضع معیشتمون به این روز افتاده.اونایی که دم از پارس بودن بابک میزنن چند بار به خاطر ارزش نهادن به آرمانهای او به قلعه بابک رفتند خداییش شاید یکبار هم نرفتند یا اونایی که ادعای ترک بودن بابک رو دارن چه حرکتی مثبتی در قلعه بابک کردند؟ جز دنبال خوشگذرونی و… به اونجا رفتن کدوم یک از اهداف بابک رو در زندگیشون پیاده کردند؟ البته به نظر من این تاخت وتازها هیچ ارتباطی به این مسائل ندارند بدبختی ما ایرانیها الان اینه که فرهنگ و تمدن خود را گذاشتیم کنار. خودمونو تو دنیا عرب معرفی میکنیم شما اگه دقت کنید تو دنیا ایران را به عنوان یک کشور عربی میشناسن !! بله باید تعجب کرد یعنی اینقدر بدبخت شدیم؟ برادرا و خواهرا بیایید متحد شویم ایران و ایرانی رو سربلند کنیم.اگر سران مملکتمون فرهنگ و حق تک تک ایرانی را بدرستی بهش ارزش بدد و حقوق واقعی هر انسانی در ایران رعایت شود این مشکلاتی که هست پیش نمیاید بیایید واقعا شعار این بزرگمردان تاریخمون را الگو قرار بدیم نه اینکه کجایی بود و …
یک شهروند ایرانی(هم ترک.هم فارس.هم کرد. هم لر.هم بلوچ و …) افتخارم اینه که یک ایرانیم

میثم گفته:

پاینده وسربلند باد آذربایجان
تسلیم و زانو زده بابک خرمدین هستم و حاضرم عمرم را قربانی کنم تا یه بار هم بابک از خواب بیدار بشه و ایران را جاودانه بگیره

ایران1 گفته:

درود بر ایران.
آذربایجان همیشه جزئی از خاک ایران بوده و همیشه خواهد بود حتی امیدوارم اون قسمتی را هم که روس های کثیف ازمون دزدیدند یک روز دوباره به ایران برگرده و اگر مایک بار این ادعا را مطرح کرده بودیم که جمهوری آذربایجان از ایرانه حالا این احمقا برامون شاخ نمی شدند. هر وجب از خاک ایران را مثل جان دوست دارم و به هیچ کس اجازه نمی دم اونا از ایران جدا کنه هرکس از ایرانی بودن ناراحته می تونه از ایران بره بیرون بره همونجایی که ازش امده. من ایران را دوست دارم با همه ی آدماش با هر نژاد و زبان و لهجه و دین و مذهب و اعتقادی که دارند. من بابک و کوروش و داریوش و خیلی از آدمای بزرگی را که برای ایران زندگی کردند و مردند را پرستش می کنم و بهشون افتخار می کنم.
حاضرم جونم را برای ۱- میهنم ۲- یزدان بزرگ ۳- خانوادم فدا کنم. به امید آزادی و آبادی حقیقی برای ایران عزیز

ستاره (***مهسا***) گفته:

همه ما ایرانی هستیم از هرجای این خاک که برخاسته باشیم همه ایرانی هستیم وازیه ریشه ایم درست نیست بگیم که چون ترک ها ریشه پارسی واریایی ندارن ایرانی نیستن اونها هم درهمه ی مراحل سخت وجنگهایی که ایران توش درگیر بوده سهم خودشونو دادن و برای حفظ این ملت خون دادن مثل اینکه فراموش کردید ستارخان وباقرخان ومردم تبریز بودن که توجریانات مشروطه شش ماه توی محاصره بودن و گرسنگی کشیدن وقیام از همون جا شروع شد فراموش کردید؟؟؟؟
حالا مهم نیست که بگیم بابک ترک بوده یانه مهم اینکه بابک برای کشورش ملتش وهموطناش جونشو از دست داده پس درود بر او وخاک ایران وپاینده باد ایران جاوید !!!!!

ایران ۱ حرفاتون واقعا تاثیر گذاربود من باشما کاملا موافقم

آرمان گفته:

مهم نیست بابک آذر بوده یا فارس . بابک ایرانی بوده . بابک تشنه به خون کسایی بودن که وطنشو به تاوز ازش گرفتن . بابک مردی بود که در برابر دروغ فساد و هر نامردی که عرب ها کردند . و مطمئن باشید بابک مرد تا بابک های جدید ایرانی زنده بمونند . بابک مرد تا بگه حتی توی همین وب نباید اتحاد کمرنگ شه . بابک میگه ایرانی باش و بهش افتخار کن . و براین اعتقادم همیشه استوارم که روزی بابکی دیگر انتقام مارا از اعراب خواهد گرفت
زنده باد خاک پاکم ایران

saeid گفته:

مهم نیس بابک از چه نژادی بود مهم اینه دیگه بابکی نداریم

قاسم اذری گفته:

از بعضی دوستان پارس زبان میخوام که اینقدر به نژاد ترک توهین نکنن واگه صحبت و بحصت از تاریخ و بابک کورش و…..باشه لطف کنن بیشتر و کتابهای وحقایق درست رو مطاله کنن بیان نظر بدن نه انکه کتاب هر چرت وپرت نویس رو مطالعه وزهن خیلیارو بهم بزنن yashasn btun azarbayjan milati bizim o gadar iftikharlarlarmiz varki sayisiz ci janglarimiz ci shakhsiyatlarimiz va asil tarihimiz babak asil bir turkdur ya olsun korush ki blar kurosh adinan cikhiblar ozlarine internet de akhtarin va gorun

بابک گفته:

مگه شماآریاییها ایرانی هستین؟چرادم ازایرانی بودن میزنید؟شمابرفرض۲۰۰۰سال پیش اومدین ایران.ماترکهابقول شما۸۰۰سال.حالا قضاوت کنیید کدام یک عرضشون بیشتربوده؟دانابودن وزرنگ؟خواهشا این تایپیک بنده رو اگه مردی حذفش نکن بزارهمه ببینن.

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

نگو که ترکها با عرضه تر بودن خنده ام میگیره!
من خودم یه دوست ترک یا آذری زبون دارم باید یه حرفم رو دوبار براش بگم و تشریح بدم تا خانم بفهمه من چی دارم میگم البته من بقیه ترکهای عزیز رو کار ندارم خیلی هم آدمای متدین و با شخصیتین مخصوصا ترک های تبریز ..!
این از این….
شما منظورتون از عرضه چیه و درمورد چه مبحثی دقیقا حرف میزنید؟
اگه از فرهنگ و تمدنه ، به نظر من آریایی ها از تمامی اقوام فهمیده تر و با تمدن ترند.من زمان حال رو کار ندارم..
اما اگه صفحات تاریخ رو ورق بزنید میبینید آریایی ها همیشه درخشیدند زمانی که پادشاهان آشور آتش زدن خانه مردمان بیچاره رو افتخار میدونست کورش که یک آریایی بو به این افتخار میکرد که با صلح و آرامش ببل رو فتح کرد ،زمانی که اعراب جاهل دخترانشون رو زنده به گور میکردند زن ان در ایران جایگاه والایی داشتند ،زمانی که فرعون های مصر از بردگان برای ساختن اهرامشون استفاده میکردن ایرانیان آریایی برای ساختن تخت جمشید به تمامی کارگران مزد میدادند. اون زمان که بانوان و دختران ایرانی حجاب و پوشش داشتند در روم و عربستان زنان موهای سرشون رو نمایان میکردند.
حالا من کاری ندارم ترکها بعد از اسلام که تازه سرو کله شون پیداشد چه خدماتی انجام دادن.
شما فقط به من بگو شما در دوران باستان که ما بر جهان حکومت میکردیم و کورش بزرگ فرمانروایی چهارگوشه جهان رو داشت ،شما ترکا کجا بودین؟
من قصد بی احترامی به هموطنان ترک خودمو ندارم ولی زورم میاد این همه شکوه و عطمت آریایی ها رو نمیبینید و به خودتون مینازید و نمیدونم دقیقا به چی هم مینازید؟به زبون آذریتون؟خب ارزونیتون!همه ی دنیا میدونن که فارسی شکره ..!به آذربایجانتون خب اونم که تو خاک ایرانه آریاییه
خودتون میایید حرفی میزنین تفرقه ایجاد میکنید و خودتون رو ازبقیه ایرانیان متمایز میکنین ،بعد به ما ها میگید تفرقه میندازیم!

دیاکو گفته:

با سلام من یه کردم یه کلام ختم کلام بابک ایرانی بود بس واسه عقیده وکشورش جنگید وبس

مهدی ازکرج گفته:

اززمانی که هویت خودم را به عنوان یک فرد ترک یافتم همیشه احساس آرامش کرده ام وافتخارمی کنم که بابک خرمدین یک سردار ترک بود نه یک فارس متظاهر.(یاشاسین آذربایجان)

آراز گفته:

برای آزادی ملت ترکم که در اشغال ایرانستان است نهایت تلاشم رامی کنم.عشقیم تورک

سهیل گفته:

شرمنده اینو میگم اما شما ترکا هستین که جای ما رو تنگ کردین!
درود بر پارس زبانان با شخصیت
البته همه ترکا بد نیستند یه عده هستند که بووووووووق!

محمد فرزند ایران گفته:

عزیز من یعنی چی که بدتون میاد تو ایران هستید و میخواین جدا بشید.اگر ایران نبود نه نه فارس بود نه لر و نه ترک .اینقد بحث ترک و فارس در نیارید لطفا .الان اگر یه نفر به یه سیاه پوست توهین بکنه همه بهش نزاد پرست میگن .بحث ترک و فارس هم همینه .همه مون باید به حال خودمون تاسف بخوریم که تو قرن ۲۱داریم این بحثای بیخود رو میکنیم .(روی صحبت من با فارس ها هم هست که تو اینجا به ترک تو هین میکنن.به خدا زشته این حرفا .یه نگاه کنید به موضوع ……..موضوع در مورد غیرت افرادی مثه بابک هست …….اصلا فرض کنید بابک خرمدین اهل یه کشور دیگه ست.این مطلب رو واسه این اینجا اوردن که ما مطالعه کنیم و غیرت و شرف رو یاد بگیریم .نه اینکه بحث بکنیم که بابک کجایی بوده .
تمام عقب موندگی ها و بدبختی های که داره به سر ما میاد فقط و فقط به خاطر طرز فکرهای بچه گانه ی خود ماست .نه امریکا مقصره و نه اسرائئیل و ازین جور حرفای چرت و پرت .فقط و فقط خود ما مقصریم .کامنتای بالا رو بخونید اون وقت متوجه میشید عامل عقب افتادگی ما چیه
درود بر هر کسی که قلبش برای ایرااااااااااااااااااااان میتپه

محمد فرزند ایران گفته:

دختر اریایی این حرفای مسخره چیه اینجا اومدی داری میگی .خودت رو هم به عنوان یه ادم وطن پرست میشناسی ؟به هموطنت توهین میکنی .به مذاهب دیگه توهین میکنی توقع داری دیگران هم هیچی نگن .اگر اونا دارن یه حرفی میزنن و تو هین میکنن تو باید جوری صحبت کنی که اونا متوجه اشتباهشون بشن .
من عروس اینجوری نمیخوام ………به پسرم میگم طلاقت بده

فرهاد 0111 گفته:

منم باممدموافقم همه ماایرانی هستیم ترک،لر،بلوچ،گیلک،کرد همه دست دردست هم برای سربلندی کشورمون حرکت کنیم

مهسا( دختر آریایی) گفته:

نرود میخ آهنین در سنگ خارا. عزیزان ،دوستان ، هم وطنان گرامی خواهش می کنم که از این حرفها نزنین. به خدا این حرفها یه سود هیچ کسی نیست. به اون آقایی که با نام آراز اومده می خوام بگم که مگه ایران چشه. مگه همین ما ترکها نبودیم که تو دوران عباس میرزا با جان فشانی از ایران دفاع کردیم؟ حالا چتون شده . تو رو به خدا سر عقل بیاید . این همه به دشمنامون اجازه ندین که توی ایران رخنه کنن و نظم ما رو به هم بریزن.
خدایا خودت آخر عاقبت ما رو به خیر کن

مهسا( دختر آریایی) گفته:

و آقا سهیل ما ترکها کجا جای شما رو تنگ کردیم هان!!!! یه لحظه به این فکر کنین که یه بخشی از ایران جدا بشه چه قدر برای ما سنگینه. یه لحظه فکر کنین که توی اون ۸ سال جنگ حتی یه وجب از خاک ایران جدا می شد الان ما می تونستیم سرمون رو بلند کنیم و حرفی بزنیم بگین می تونستیم؟؟؟

سهیل گفته:

من بعضی ترکا رو میگم نه شما رو.

ستاره (***مهسا***) گفته:

سلام

من واقعا متاسفم که هم زبون هایی دارم که اینقدر سطح درکشون کمه یعنی چی که میگید ملتم در اشغال ایرانستان است من خودم یه ترکم من برای شما که ادعای ترک بودن دارید متاسفم اقا …شما اگه ترک بودید میفهمیدی اینجا نباید این حرفا رو زد شما ترک نیستید اگه از مردم خود تبریز بودید میفهمیدید چقدر این مردم این ترکای باغیرت برای حفظ وطنمون خون دادن چقدر جون دادن شما این درکو ندارید که اگه هم زبونای ترک مانبودن شاید الان ایران دست عراق بود اون موقعی که کردستان شورش میکرد جونای مردمو تو راه جبهه ها سرشونو با شیشه میبرید همین ترکابودن که جوناشونو دسته دسته میفرستادن جبهه ها مادرای ترک بودن که پاره های تنشونو میفرستادن جلو توپ وتانک که ایران ایران بمونه نه اینکه بیفته دست یه سری افراد جاهل نادون که پیامبرو همین افراد پیر کردن

واقعا برای اون دسته از ترکایی که ادعای ازادی دارن متاسفم ….این حرف دل همه ترکا نیست همه ماایرانی هستیم ونژادما فرقی نداره دین ما اسلامه این دین مارو به برادری وبرابری دعوت کرده شما مسلمونی جناب که برمیگردی ادعای ازادی میکنی حداقل اگه اینقدر فهم وشور ومطالعه نداشتی که بفهمی اینجا جای این عقاید مسخره واون ور ابی نیست میفهمیدی که داری بین ما رو بهم میزنی برات متاسفم واقعا ….

ستاره (***مهسا***) گفته:

اقا محمد این حرفا حرفای همه ترکا نیست من خودم یه ترکم ترکای باغیرتو از بی غیرتاش تشخیص میدم این جناب جو الکی دارن میدن

درضمن دختر اریایی عزیز شما هم کم تقصیر نداری توهین به هم وطن دوری میاره وتخم نفاقو میکاره حالا اگه یه نفر اونطوری باشه بقیه هم اونطورین ؟؟؟؟؟؟یعنی منم الان اگه شما حرفی رو بزنی بیست بار بگی تازه میفهمم چی شده …بلاخره روی صحبت شما به ترکاست منم یه ترکم یعنی شما هم داری به من توهین میکنی عزیزم

من با قسمت اول حرفای اقامحمدفرزند ایران کاملا موافقم چون این بحثا اصلا درست نیست من خودم وقتی از زبون یه ترک همچین حرفایی شنیدم خون جلو چشامو گرفت واقعا خیلی ناراحت شدم هم از حرفای اون هم زبون های عزیز هم از دست دختر اریایی عزیزتر .

فرهاد 0111 گفته:

همه جای ایران سرای من است بچه ها یکی یه اشتباهی میکنه شمادیگه ادامه ندین اونابه اشتباه خودشون پی بردن بااین حرفهایی که زده شده، پاینده ایران

محمد فرزند ایران گفته:

دوستان امروز که اخرین روز از تعطیلات هست رو کلا به بازدید اثار تاریخی پرداختم .اول در شهر ی که مرکز زیبایی های دنیاست (دیگه همتون میدونید کدوم شهر رو میگم) به سراغ تپه حصار و کاخ ساسانیان و مسجد تاریخانه و مقبره پیرعلمداررفتم .ازونجا هم به شهر بسطام و زیارت مقبره بایزید بسطامی و برج غازان خان و زیارت ابو سعید ابوالخیر رفیتم .ازونجایی که خانوادم میدونن من چقد به اثار تاریخی علاقه دارم .همش با من بودن.خیلی امروز خوش گذشت .جاتون خالی

ستاره (***مهسا***) گفته:

خوب پس به هم کاری نداشته باشید این بهترین راه برای اینکه دیگه بی احترامی به هم نکنید هم اقامحمد هم اقاسهیل یادتون باشه بهم کاری نداشته باشید مرسی از لطفتون …
به عنوان خواهر کوچیکترتون ازتون میخوام که خدایی دیگه بهم نپرید …

سهیل گفته:

چشم خواهر کوچیکه.
البته تقصیر خودمه که نظراتش رو تائید میکنم و براش ارزش قائل میشم اما از این به بعد دیگه به خاطر شما هم که شده جنگ و دعوا نخواهی دید.

محمد فرزند ایران گفته:

اقا سهیل همیشه دنیا یه جور نمیمونه

سهیل گفته:

به خون من که تشنه ای پس به خاطر مهسا خانم دیگه بحث نکن.

ستاره (***مهسا***) گفته:

اقا محمد خواهشا دیگه دعوا نکنید باباشما که اینقدر بافهم وشعورید وبزرگتر از همه ماهستید وریش سفید سایتید وخوب کوروشو میشناسید ومیدونید نباید بهش بی احترامی کنیم دیگه حرفی نزنید تا بی احترامی نشه اقاسهیلم دیگه قول دادن حرفی نزنن خیلی ممنون اقامحمد که میخواید به کوروش احترام بذارید ….

ناشناس گفته:

بابک وقتی که دستاشو بریدند خونشو به صورتش مالید وگفت:
خورشید وقتی غروب میکند سرخ میشود.
بابک غروب کرد اما ما باقی هستیم………..
روزی میشه که آذربایجان و ملتهای ترک یکی بشه
اون موقع مرد میخوام که به ترکها چپ نگاه کنه

هارای هارای من تورکم……………

ستاره (***مهسا***) گفته:

مطمئنید بابک رو منصور حلاج اشتباه نگرفتید ؟؟؟اخه منصور حلاجم دقیقا یه همچین کاری کرد

محمد فرزند ایران گفته:

اندکی اندیشه

یه روز یه ترکه… نه! یه روز یه رشتیه… نه! یه روز یه لره… نه! یه روز… اصلا ولش کن! بذار از اول میگم!

یه روز یه ترکه اسمش ستار خان بود، یا نمیدونم شایدم باقرخان؛ خیلی شجاع و باهوش بود. یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی بر اومد. جونش رو کف دستش گذاشت و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد. فداکاری کرد؛ برای امروز من؛ برای امروز تو؛ برای همه ما، برای ایران. برای این که حالا ما بتونیم تو این مملکت، آزاد زندگی کنیم…

یه روز یه رشتیه اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی. نترس و با غیرت بود و جلوی ارتش شوروی و بیگانه واستاد تا نتونن خاک کشورش رو اشغال کنن. مردم شهر و استانش رو با تعصبشون علیه حمله کنندگان به خاک ایران جمع کرد و جلوی قدرت مطلقه ایستاد و برای مهار کردنش تلاش کرد؛ برای این که کسی نتونه توی این مملکت ادعای خدایی کنه. اونقدر جنگید تا خونش رو فدای ما کرد؛ فدای میهنش؛ فدای ایران…

یه روز یه جنوبیه اسمش علی هاشمی بود؛ سردار هور؛ جونش رو فدای آرمانهاش کرد، فدای سرزمینش، فدای ایران من و تو…

یه روز یه فارسه اسمش کوروش بود. ۲۵۰۰سال قبل، وقتی که همه دنیا و کشورایی که الان ادعای بزرگی دارن یا فرهنگ نداشتن یا اصلا کشف نشده بودن، منشور حقوق بشر رو نوشت و توی وصیت نامه اش سفارش کرد که بدنش رو بدون مومیایی و چیزی توی خاک ایران دفن کنن تا ذرات بدنش خاک ایران رو تشکیل بدن؛ ایران امروز من و تو…

یه روز یه لره اسمش آریوبرزن بود. وقتی که اسکندر و متجاوزین به کشور ایران حمله کرده بودن با سپاه کم تعدادش جلوی ارتش بزرگ مقدونی واستاد و وقتی همه سربازاش کشته شدن، با تعصب بالا جلوی دشمن واستاد تا تکه تکه شد، برای اینکه از خاک ایرانش دفاع کنه، از ایرانی که من و تو به گذشته اش میبالیم…

یه روز ما همه با هم بودیم… ترکه و رشتیه و لره و اصفهانیه و فارسه و آبادنیه و… ما با هم دوست بودیم و متحد. تا این که یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردن و قفل دوستی ما رو شکستن.

حالا دیگه یه ترکه ست… یه رشتیه ست… یه لره ست… یه اصفهانیه ست… یه آبادانیه ست… یه…

حالا دیگه ما برای هم جک می سازیم… به همدیگه میخندیم و همدیگه رو با هم دشمن میکنیم… ما اینجوری شادیم… خیلی داره بهمون خوش میگذره، نه؟! خوش میگذره؟! پس یه روز یه…

نام شما:

سهیل گفته:

اینو خیلی وقت پیش توی اون یکی سایتم فرستاده بودم.

ستاره (***مهسا***) گفته:

اقا محمد خیلی قشنگ بود ممنون واقعا این بخش به این مطلب نیاز داشت

مهسا (دختر آریایی) گفته:

آقا سهیل من یک سری مطالبی رو دارم که می خوام برای سایتتون بفرستم . اگه می شه آدرس ایمیلتون رو به ایمیل من که براتون می نویسم بفرستید.

سهیل گفته:

ایمیل دادم بهت.

بهزاد گفته:

چی شدحرفام خیلی سنگین بود که نذاشتیش

سهیل گفته:

نه معمولا زرهای مفت رو تائید نمیکنم.

دخترایرانی گفته:

سلام ماهمه ایرانی هستیم وهمه اریایی هستیم واینکه به مردم اذری ترک میگن فقط یک اصطلاحه به خاطرشباهت زبان اذری بازبان ترکی اینم به خاطراینه که زبان اذری که یکی از گویشهای زبان پهلویست بعدازهجوم بعضی ازقومهای ترک به ایران تحریف شده .من یک ایرانی هستم ازتبریز

امین گفته:

سلام..مگه شمات نمی گید ما ایرانی هستیم…اما تو این کشور هم ترک و هم لر وهم کرد وهم……داریم….مگه شما دم از اسلام وقران نمی زنید…مگه نمی گید همه برابرند…هیچ وقت سر خودمان رو کلاه نذاریم..بیا با هم دقیق وصاف وساده باشیم….ایا مقایسه ترک و لر و کرد اصلا درست هست؟؟….ترک ها هم اکنون تعدادشان درایران حدود۳۰ میلیون هست…درحالی که لرها وکردها حتی ۲میلیون هم نیستن…البته من هم به کرد ها وهم به لر ها احترام می ذارم….خوپ شاید بگی من دروغ می گم ولی شهرهای=تبریز-اردبیل-ارومیه-زنجان-همدان-قزوین-بیشتر اراک-کرج-۷۰درصدتهران-۴۰درصدقم-بخشی از استان خراسان وترک های قشقایی..این شهرها ترک هستن….خوب ما می گیم دولت باید عدالت داشته باشه؟خوپ تو این کشور دولت داره زبانش رو تحمیل می کنه…ترک ها باجمعیت ۳۰میلیون نفر نباید یه کانال سراسری داشته باشن؟؟؟؟(به جمعیت توجه کن)…………….حالا فرضا بابک رو فارسی بدونیم…اگربابک ۲۲سال با اعراب جنگ کرد وخونش رو داد…..این شهیددکترمجیدشهریاری بود که خونش رو داد تا کشور ایران هسته ای بشه…اره اون تنها کسی بود که می تونست ایران رو هسته ای کنه..که این کار رو کرد.مطمن باش شهریاری اهل زنجان وترک بود…کاری که شهریاری برای ایران کرده خیلی بزرگتر از کار بابک بوده..دشمنان ایران امروز از ایران هسته ای می ترسن…نه ازتاریخ ایران…همین رهبر خودمون به اون اقا گفت که مذاکره با غرب هیچ فایده ای نداره ..ولی گوش نکرد و غنی ساری روبه۵درصد رسوند؟؟؟؟اما بدون همین رهبرمون که مثل مرد مقابل این ادم های کثیف واستادا..اهل شبسترتبریز هست…..پس ..دراخرشعری از حافظ می گم=ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند……ساقی بده بشارت رندان تشنه لب را

محمد گفته:

با سلام به همه هم میهنانم
من پیرامون این موضوع خیلی بررسی کردم چند مشکل وجود داره

۱٫در ایرانی بودن بابک شکی نیست.حال نژاد این ایرانی .او یک آذری است.
هموطنان عزیز آذری لطفا کمی در مورد گذشته آذربایجان و پارس و ماد تحقیق کنید.شما هر چه باشید ترک نیستید
ترکها ۱ قبیله از قبایل مغول هستند که به دلیل هجوم وحشیانه چنگیز به صورت گسترده در ممالک تحت سیتره آنها پخش شدند
مطمعن هستم منظور خیلی از دوستان فارس همین است که بد بیان میشود
آذربایجان از اعصار دور تا به حال خاک ایران زمین بوده و خواهد بود
و خاک ایران متعلق به پارس و آذری . لر و کرد و بلوچ … است
دوستان آذری لطفا تفاوت ترک و آذری را جستو کنید تا به حقیقت دست یابید
نام بابک ایرانی
نام جنبش او ایرانی
محل قلعه او در آن زمان ایران
نام مادرش پارسی
پدرش ایرانی

زنده باد ایران با همه اقوامش

مهتاب گفته:

سلام ب همگی
من سالها پیش رمانی خوندم که سرگذشت بابک خرم دین رو حکایت میکرد.
خیلی جامع و با جزییات بود حالت روایی داشت نه مستند،حتی مسایل ریز مثل نام مادر و … رو هم توی داستان آورده بود
اما حالا هر چه تو کتاب فروشی ها میگردم پیداش نمیکنم.
کسی هست

مهتاب گفته:

کسی هست که اسم کتاب یا نویسنده رو بهم بگه؟
ممنون میشم.

حسین گفته:

زنده باد وطن پرستی هرکسی برای سربلندی وطنمان تلاش کند دستش را میبوسم.

زهرا گفته:

وااااااقن متاسف شدم از خوندن این نظرات.دارین سر این دعوا میکنین که بابک کجایی بوده؟ گیریم نا مشخصه.ولی خیلی دور نیستن ازمون آدمایی که با هر زبان و قومیتی پشت به پشت هم واسه آزادی این کشور هشت سال جنگیدن.بابک به تاریخ پیوست ی آدم بزرگ .و بزرگ مردای دیگه ای که اونا هم روزی به تاریخ می پیوندن گذشته ی پر افتخاری داریم .قبول .اما نگاه کنید ببینید شما دارین چه گذشته ای رو برای آیندگانتون میسازید .این از همه چیز مهم تره. زندهباد ایران.

محمد گفته:

درود به همه دوستان … زنده باد ایران . بابک عزیز یک ایرانیه باغیرت بود مثه همه ماها . لطفا خودتون رو دشمن شاد نکنید ، همه شماها در کل ایرانی هستید .

ناشناس گفته:

بابک خرم ترک بود وافتخارازربایجان