is_tag

داستان‌های جاودانه؛ تئاترها و اجراهایی که به یاد مانده‌اند!

تئاتر به‌عنوان یکی از هنرهای جاودانه بشر، طولی به‌قدمت تاریخ دارد. این نمایش هنری، برگرفته از نمایش‌های سنتی اقوام و تمدن‌های گذشته است که در شکلی بلوغ‌یافته، این نام را بر خود گرفته است. امروزه تئاتر درکنار سینما، محفلی گرم برای علاقه‌مندان به هنر است که هنوز هم مانند دهه‌های اولیه، طرفداران بسیار زیادی دارد. در این مطلب ضمن معرفی مهم‌ترین تئاترهای جذاب ایران، بهترین مرجع خرید بلیت تئاتر را نیز به شما معرفی خواهیم کرد.

فهرست موضوعات

اجراهای جذابی که نباید از دست بدهید

تئاتر ذاتا زیباست و این زیبایی را مدیون قدرتمندی و توانمندی این سبک هنری در انتقال پیام خود به مخاطب و بیننده است. برخلاف سینما و فیلم‌های سینمایی که گونه‌ای از نمایش پرزرق‌و‌برق محسوب می‌شوند، تئاتر به سادگی و بی‌آلایش ‌بودن خود مشهور است و همین موضوع آن را بسیار خاص و جذاب می‌کند. در ادامه مهم‌ترین اجراهای تئاتری که نباید از دست بدهید را معرفی خواهیم کرد تا ضمن آشنایی با برخی از آثار شاخص این حوزه، همچنین با سینماتیکت که مهم‌ترین مرجع خرید بلیط تئاتر است آشنا شوید.

چه کسی جوجه تیغی را کشت؟

تئاتر چه کسی جوجه تیغی را کشتتئاتر چه کسی جوجه تیغی را کشت
تئاتر چه کسی جوجه تیغی را کشت

اجرای جذاب چه کسی جوجه تیغی را کشت قرار است به تهیه‌کنندگی محمد قدس و به کارگردانی و نویسندگی بهرام افشاری، از ۱۵ فروردین تا ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ در پردیس تئاتر شهرزاد (سالن ۱) اجرا گردد. بازیگران این نمایش زیبا و محبوب، تینو صالحی و بهرام افشاری هستند و مدت‌‌زمان آن نیز ۷۰ دقیقه خواهد بود.

در خلاصه داستان این اثر آمده است که پایان هرچیزی خوش است؛ اگر پایان چیزی خوب پیش نرفت پس هنوز به پایان آن نرسیده‌ایم. برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاهده پیش‌نمایش این اثر جذاب می‌توانید به سینماتیکت مراجعه کرده و همچنین نسبت‌به خرید بلیط تئاتر جوجه تیغی اقدام نمایید.

شازده کوچولو

تئاتر زیبای شازده کوچولو قرار است به‌ کارگردانی ماهان حیدری و همچنین به تهیه‌کنندگی النا خلیلی و الی حیدری از ۲۹ فروردین تا ۳۰ اردیبهشت در تالار وحدت اجرا گردد. درباره خلاصه داستان این اثر آمده است که سال ۱۹۳۵، هواپیمایی در مسیر پاریس به سایگون قرار دارد که دچار نقص فنی شده و به‌ناچار مجبور می‌شود در صحرای بزرگ آفریقا فرود آید. مدت‌زمان این اجرا، ۱۲۰دقیقه خواهد بود.

بیژن و منیژه

تئاتر بیژن و منیژهتئاتر بیژن و منیژه
تئاتر بیژن و منیژه

اجرای تئاتر بیژن و منیژه قرار است به نویسندگی و کارگردانی شکرخدا گودرزی و همچنین به تهیه‌کنندگی مهدی بخشیانی، از تاریخ ۲ الی ۳۱ اردیبهشت در پردیس تئاتر شهرزاد اجرا گردد. بلیط تئاتر این اثر را می‌توانید ازطریق سینماتیکت تهیه فرمایید.

در خلاصه داستان آمده است که این اجرا، روایت‌گر ماجرای سردار جوان ایرانی به‌نام بیژن است. وی به مقابله با گرازهایی می‌رود که کشتزارهای شهر مرزی بین ایران و توران را از بین برده‌اند و در ادامه این ماجرا، عاشق و دلباخته دختری به‌نام منیژه می‌شود که از اهالی توران است. مدت‌‌زمان این اجرای زیبا که پس‌زمینه‌ای تاریخی و اسطوره‌ای دارد، ۱۲۰دقیقه خواهد بود.

لورل و هاردی ۱

اجرای جذاب و خاطره‌انگیز لورل و هاردی ۱ قرار است به کارگردانی و تهیه‌کنندگی ایرج نریمانی، درکنار نویسندگی محبوبه اسلاملو از تاریخ ۲۲ فروردین لغایت ۱۹ اردیبهشت در بوتیک تئاتر ایران اجرا گردد. بلیط تئاتر این اثر ازطریق سینماتیکت ارائه می‌شود.

خلاصه داستان این اجرا، به حکایت لورل و هاردی می‌پردازد که مدت‌ها پیش وارد ایران شده‌اند و لورل نیز با زنی ایرانی ازدواج کرده. اما حالا به مشکل مالی برخورده‌اند و همسر وی با عصبانیت از او می‌خواهد تا شغلی دست‌و‌پا کند و وی نیز با هاردی برای یافتن کار در یک کافی‌شاپ مشغول کار خواهند شد. برای خرید بلیت تئاتر این اثر جذاب به سینماتیکت مراجعه کنید.

پارازیت

تئاتر پارازیتتئاتر پارازیت
تئاتر پارازیت

اجرای جذاب و کمدی پارازیت قرار است به کارگردانی مختار مرادی و همچنین به تهیه‌کنندگی محمدرسول قیس، از ۲ اردیبهشت تا ۷ اردیبهشت به‌مدت ۶ روز در سینما دزاشیب تهران (ساعت ۲۱) برگزار گردد. بلیط تئاتر این اثر جذاب نیز ازطریق سینماتیکت قابل خرید و دریافت است.

بازیگران اصلی این اجرا شامل امیرمحسن جمشیدیان، مختار مرادی، رحمان اجاقلو، نادره شهابی، کیانا اطهری‌نژاد، داوود نوترکش، مصطفی بلوکات و همچنین سعید شیری هستند. در خلاصه داستان این اثر آمده است که شخصی هنگام کار روی درمان‌جوها، متوجه می‌شود شخصی سالم نیز بین بیماران قرار دارد و همین بهانه‌ای برای تحقیق درباره علت حضور وی در آنجا می‌شود.

سینماتیکت؛ مرجع تخصصی خرید بلیت تئاتر و سینما

سینما و تئاتر از جذاب‌ترین عرصه‌های هنری کشورمان عزیزمان ایران هستند که پویایی، تنوع و محبوبیت آثار تولیدی آن، زبانزد خاص و عام است. دریافت و خرید بلیط تئاتر می‌تواند همراه با خانواده یا دوستان، لحظاتی شاد و مفرح و به‌دور از هرگونه دغدغه را برای شما فراهم آورد.

سینماتیکت، بزرگ‌ترین ارائه‌دهنده بلیط‌های سینما و تئاتر است که علاوه‌بر معرفی کامل آثار هنری، همچنین اطلاعات جامعی نیز درباره ساعات اجرای آن ارائه کرده است. برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره اجرای موردعلاقه خود و خرید بلیت تئاتر آن، سینماتیکت را به‌یاد داشته باشید.

سخن نهایی

تئاتر همچون سینما، یکی از پویاترین هنرهای بشر است که درطول زمان و با الهام از فرهنگ و تمدن اقوام مختلف، توانسته است بالغ شود و وجهه‌ای مستقل به خود گیرد. درطول دهه‌های اخیر، تئاتر همچنان جذابیت خود را حفظ کرده و دلیل آن نیز، قدرت تاثیرگذاری آن بر مخاطب و اثرگذاری پیام خاص آن است. تئاتر در کشور ایران سابقه بسیار زیادی دارد و می‌توان به جرئت گفت که این کشور یکی از برترین کشورهای جهان در حوزه اجراهای هنری محسوب می‌شود.

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۱ رای

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب داستان‌های جاودانه؛ تئاترها و اجراهایی که به یاد مانده‌اند!

زمان مراسم تشییع و ترحیم زنده یاد داوودنژاد اعلام شد

مراسم تشییع پیکر رضا داوودنژاد؛ بازیگر جوان تلویزیون و سینما، از ساعت ۹ صبح شنبه ۱۸ فروردین‌ماه در خانه سینما شماره ۲ برگزار می‌شود و سپس پیکر این هنرمند به قطعه هنرمندان بهشت زهرا منتقل می‌شود.

مراسم سوم مرحوم داوودنژاد نیز در روز دوشنبه ۲۰ فروردین از ساعت ۱۳ تا ۱۴:۳۰ در مسجد جامع شهرک غرب برگزار می‌شود.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب زمان مراسم تشییع و ترحیم زنده یاد داوودنژاد اعلام شد

۱۲ باور نادرست که در کودکی به ما یاد دادند

باورهای نادرست کودکی: یکی از کاربران ردیت یک پرسش به ظاهر ساده را مطرح کرد و خیلی زود حجم واکنش‌ها به این پرسش نشان داد کاربران زیادی در سراسر دنیا به چنین موضوعی فکر می‌کنند. این کاربر پرسید:”در زمان کودکی از پدر و مادر یا دیگر بزرگسالان چه دروغ‌هایی شنیده‌اید؟ چه باورهایی به خورد شما داده شد؟ در ادامه این بخش موفقیت مجله خبری چشمک با باورهای نادرست کودکی همراه باشید.

باورهای نادرست کودکی

دروغ‌هایی که به عنوان قانون زندگی به شما گفته شد و تنها پس از بزرگسالی دریافتید که حقیقت ندارند.” کاربران فراوانی از نقاط مختلف دنیا به این پرسش ساده پاسخ دادند و قرار است برخی از محبوب‌ترین پاسخ‌ها را با هم مرور کنیم.

مانند همیشه می‌توانید پاسخ همین پرسش را در بخش نظرات با ما و بقیه مخاطبان در میان بگذارید و آن‌ها را مورد بحث قرار دهید.

تو میتوانی هر کسی که دلت می‌خواهد باشی

خیلی از بزرگسال شدنم نگذشته بود که فهمیدم این حرف حقیقت ندارد. واقعیت این است که در بیش از ۹۰ درصد کشورهای دنیا تنها ۵ درصد جمعیت از ثروت و روابط کافی برای داشتن آینده‌ای تضمین شده برخوردار هستند و بقیه(که اکثریت قابل توجه مردم دنیا در این دسته قرار می‌گیرند) به سادگی نمی‌توانند آن کسی بشوند که دوست دارند.

همیشه به آدم بزرگ‌ها اعتماد کن

من هیچ‌وقت چنین حرفی به فرزندم نخواهم زد. همه ما می‌دانیم آدم بزرگ‌ها توانایی انجام چه جنایاتی را دارند و به نظرم اینکه کودکت را قانع کنی که یک فرد به صرف بالغ بودن قابل اعتماد است، ظلم بزرگی در حق اوست.

آدم بزرگ‌ها همیشه از همه‌چیز خبر دارند

بیشتر از دو دهه از زمانی که این جمله را می‌شنیدم می‌گذرد و حالا ۳۵ سال دارم و اگر بخواهم وضعیتم را به چیزی تشبیه کنم بهترین چیز مرغی است که سرش قطع شده و بدون هدف به این طرف و آن طرف می‌دود. راستش را بخواهید به نظر من اگر کسی در این دنیای بی‌نظم و پر از تصادف بداند که دارد چه می‌کند، آن شخص حتما یک کودک است.

دولت صلاحِ تو را می‌خواهد

البته این جمله با توجه به اینکه در چه کشوری زندگی کرده‌اید ممکن است متفاوت بوده باشد اما به طور کلی اینکه “کسانی که در راس کار هستند صلاح تو را می‌خواهند” و این یک دروغ بزرگ بود. واقعیت این است که تنها در ۵ درصد کشورهای حال حاضر دنیا، اعتماد به دولت و سیاسیون کار عاقلانه‌ای است و در بقیه نقاط دنیا از قضا حرص و طمع و زیاده‌خواهی همان سیاسیون و افراد در راس کار، میلیون‌ها و میلیارها نفر را در فقر و بدبختی نگه داشته است.

یک روزی خودت می‌فهمی برای چه کتکت زدم و دعوایت کردم

و بالاخره آن روز رسید و من فهمیدم آن روز کتک خوردم چون تو کودکیت را در خانواده‌ای گذرانده بودی که به جای حرف زدن و سخن گفتن برای حل مشکلات، همدیگر را کتک می‌زدند و من قول می‌دهم آن عضوی از این خانواده باشم که این روند معیوب را قطع کنم و همیشه از منطقم و عقلم برای تربیت کودکم استفاده کنم و نه زور بازویم.

همیشه باید به بزرگتر از خودت احترام بگذاری

البته این را بگویم که به نظر من همیشه باید به همه احترام بگذاری اما هیچ‌وقت این جمله را درک نکردم. چرا باید به یک قاتل سریالی یا یک متجاوز به کودکان که دو سال زودتر از من به دنیا آمده احترام بگذارم؟ واقعیت این است که رفتار آدم‌ها با خودشان و دیگران مشخص می‌کند لیاقت چه نوع رفتاری را دارند و صرف اینکه فردی چند روز زودتر از شما به دنیا آمده او را شایسته احترام نمی‌کند.

همیشه ماشین حساب همراهت نخواهد بود

راستش نسبت به بقیه نظرها این یکی چندان جدی و مهم نیست اما چون در دلم مانده پس می‌گویم. خانم معلم فیزیکی که بیست و چند سال پیش پس از اینکه به خاطر استفاده از ماشین حساب مقابل همه من را تحقیر کردی، به من گفتی:”فکر می‌کنی تا آخر عمرت در همه لحظات زندگی یک ماشین حساب در کیفت خواهی داشت؟” حالا نه فقط من بلکه همه آدم‌های روی کره زمین حتی در سرویس بهداشتی، تخت خواب یا در هنگام ورزش، یک ماشین حساب در جیبشان دارند.

در مدرسه آزارت می‌دهند؟ بهترین کار این است که به آن‌ها توجه نکنی

حالا که به عنوان یک بزرگسال به این توصیه فکر می‌کنم تازه متوجه می‌شوم که چقدر غلط است. پدرها و مادرهای عزیز چه دوست داشته باشید و چه نه فرزندان بعضی از شما در مدرسه توسط دانش‌آموزان دیگر اذیت می‌شوند و جملاتی کلیشه‌ای مانند “به آن‌ها توجه نکن” یا “سعی کن با آن‌ها دوست شوی” و … چاره کار نیست. به نظرم شما وظیفه دارید در چنین مواقعی به کودکانتان بیاموزید که زندگی همین است و متاسفانه همیشه همین خواهد بود. در تمام طول زندگی بدون توجه به اینکه تو چقدر خوب و مهربان هستی، اشخاصی به خاطر مشکلات شخصی خودشان تورا آزار خواهند داد. ضمن محکوم کردن خشونت و آسیب فیزیکی به یک انسان دیگر، گاهی در چنین مواقعی تنها راه‌حل مقابله و روبرو شدن با مشکل است.

متقلب‌ها هیچ‌وقت به جایی نمی‌رسند

هیچ بزرگسالی وجود دارد که واقعا این جمله را باور داشته باشد؟ واقعیت دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم این است که از قضا فقط متقلب‌ها به جایی می‌رسند و آدم‌های درستکار و مهربان در بیشتر مواقع به آدم‌های درستکار و مهربان و فقیر تبدیل می‌شوند.

زیبایی، سلاح دختر است

با شنیدن هزار باره این جمله در کودکی، از همان سن کم در اعماق ذهنم کاشته شد که من نسبت به برادرم چیزی کم دارم. البته شکایتی از کسانی که چنین جمله‌ای را به من می‌گفتند ندارم و درک می‌کنم که قصد بدی نداشتند اما از یادم نمی‌رود که هربار این جمله را می‌شنیدم با چه حسرتی به برادرم نگاه می‌کردم. یادم هست با خودم فکر می‌کردم:”خدای من چرا من دختر هستم. من هم درسخوان‌تر از برادرم هستم و هم در ورزش از او بهتر هستم و با این حال باید به محض بزرگ شدن همه این‌ها را کنار بگذارم و با سلاح زیبایی سعی کنم مردی مانند برادرم را به دام بیندازم”.

سختکوشی تو را به موفقیت می‌رساند

البته من مشکلی با سختکوشی ندارم و در بسیاری مواقع این جمله قصارِ بیشتر افراد موفق که “پشتکار بسیار مهمتر از استعداد است” را قبول دارم اما واقعیت دنیای امروز چیز دیگری است. واقعیت این است که ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که مهم‌ترین ویژگی برای موفقیت انعطاف است. من به فرزندم خواهم گفت برای ماهر شدن در هر کاری، سختکوشی و پشتکار لازم است اما به هیچ‌وجه رسیدن به موفقیت را تضمین نمی‌کند. من به او می‌گویم در بسیاری مواقع برای موفق شدن باید سخت کار کنی و در بسیاری مواقع هم باید هوشمندانه کار کنی تا موفق شوی.

مدرک دانشگاهی همه درها را به روی تو باز خواهد کرد

وقعا لازم است برای اثبات غلط بودن این جمله که بیشتر ما در کودکی شنیده‌ایم، چیزی بگویم؟ به دور و برتان نگاه کنید. چند درصد از افراد موفق به خاطر مدرک دانشگاهی‌شان موفق هستند؟ فقط در دوستان و آشنایان و فامیل، چند نفر را می‌توانید بشمارید که با وجود داشتن مدرک دانشگاهی از دانشگاهی معتبر و ممتاز و حتی نخبه بودن در آن رشته، بیکار و اصطلاحا ناموفق هستند؟

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب ۱۲ باور نادرست که در کودکی به ما یاد دادند

«لبخند جاودانی»؛ گرامیداشت یاد شهید امیر حاج امینی

امیر حاج امینی متولد پنجم دی ۱۳۴۰ بی‌سیم‌چی گردان نصر لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله در جنگ ایران و عراق بود. این رزمنده در ۱۰ اسفند ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.

نشست ادبی «لبخند جاودانی» در سالروز شهادت امیر حاج امینی شهید دفاع مقدس با حضور جمعی از اهالی ادب و اندیشه کشور‌های ایران، هند، افغانستان، تاجیکستان، پاکستان و ازبکستان با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سیدمسعود علوی تبار در گروه بین المللی هندیران برپا شد.

در ابتدای این نشست سیدسلمان صفوی رییس آکادمی مطالعات ایرانی لندن با اشاره به ابیاتی در باب «فنای عاشق در غلبات عشق» از مولانا، به بررسی جایگاه شهید در ادبیات عرفانی پرداخت و اظهارداشت: در ادبیات عرفانی «شهیدان»، «عاشقان» و «عقل» مترادف هستند. شهیدان به مدد تهذیب نفس، تجرد وجودی و «معرفت» که مقدمه عاشقی است و «بال‌های عاشقی»؛ برتر و فراتر از مرغان هوایی در ساحت حضرت دوست پرواز می‌کنند که «یُحِبُّهُم وَ یُحِبُّونَهُ».

وی گفت: شهیدان «شاهان» عالم غیب هستند که به یاری عشق، باب‌های عوالم پنهان را گشوده‌اند و از جمله رموز توفیق آن‌ها در این پرواز عاشقانه؛ رهایی از «انواع خویش» است. شهیدان علوی-حسینی در عشق فانی گشته‌اند.

رییس آکادمی مطالعات ایرانی لندن در بخش‌های دیگری از سخنان خود شهدای دفاع مقدس و شهدای جبهه مقاومت را مصداق‌های بارزی برای مکتب عشق و عرفان و شهادت در عصر حاضر عنوان کرد و افزود: شهید امیر حاج امینی، در جوانی با چهره گلگون به دیار عاشقان شتافت. او همنشین سپاه عشق شد که رهبرانش علی (ع) و حسین (ع) هستند و سردارش «ابوالفضل العباس» (ع). او راه علی اکبر (ع) را شجاعانه ادامه داد.

سیده بلقیس فاطمه حسینی شاعر پارسی زبان و استاد دانشگاه از دهلی نو نیز در این نشست اظهار داشت: عکس شهید امیر حاج امینی را که دیدم از جبهه به خانه رسیدم. آرامش و طمأنینه‌ای که بر چهره پر خون این مجاهد مشاهده کردم آیه نورانی «یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ» را در ذهنم جلوه داد. البته، چون خودم مادر هستم، درد مادرش مرا محزون کرد. خداوند متعال درجات شهید را متعالی بفرماید و اهل خانه و متعلقینش را صبر دهد.

سید مسعود علوی تبار شاعر هم در این نشست اظهارداشت: تصویر مظلوم، زیبا و عرفانی چهره نورانی و سراسر آرامش شهید امیر حاج امینی که توسط احسان رجبی در لحظه عروج ملکوتی شهید در دهم اسفند ماه ۱۳۶۵ ثبت شد گواهی بر این مطلب است که نه تنها خود شهدا زنده هستند و صد البته زنده جاوید، بلکه هر گونه نام و نشان و یادی از آنان منشأ اثر و خیر و برکت و پویایی در سطح فرد و جامعه است.

وی گفت: در این نشستی که امشب و در شب شهادت شهید برپا شد شاهد طوفانی از جنس احساسات، عواطف و اندیشه‌های متعالی شاعران و دیگر هنرمندان کشور‌های مختلف حوزه ایران فرهنگی بودیم. به توفیق الهی و با نگاه و عنایت شهید إن شاء الله به زودی آثار ارائه شده در این محفل در قالب کتابی منتشر شده و در دسترس عموم قرار خواهد گرفت.

همچنین این محفل ادبی با بداهه نویسی اساتید خوشنویسی نظیر مسعود ربانی و محسن شعبانی از ایران و محمد آرمان حبیب از کشور هندوستان همراه بود.

برخی از اشعار ارائه شده در این نشست در ادامه می‌آید:

علیرضا قزوه؛ «الهی خیر از عقبی ببینی، شهیدم‌ای امیر حاج امینی/ لبت خونی، لباست غرقه در خون، ندیدم خنده با این دلنشینی»

امیر عاملی؛ «به چشم بسته به دیدار دیدنی شده‌ای، گلی که از نظر یار چیدنی شده‌ای/ خداست مشتری خون رفته شهدا، امیر حاج امینی خریدنی شده‌ای»

غلامرضا کافی؛ «خوشا آن گل که همچون حاج امینی، نسیمی عاشقانه پرپرش کرد/شهادت گرچه مرگی بود شیرین، لب خونین تو، شیرین ترش کرد!»

سید عبدالله حسینی؛ «بردل مرا شرار تو تا چند میزنی، مابین عشق و حادثه پیوند میزنی/با من بگو چه کس سر بالینت آمده است، کاین گونه می‌شکوفی و لبخند میزنی»

جعفر محمد ترمذی (ازبکستان)؛ «ز خونت لاله می‌روید بهاران، پس از فریاد و شیون‌های باران/چنانکه رسته از خون سیاوش، سیاووشان کنار جویباران»

رضا اسماعیلی؛ «اگر فارغ ز وسواس زمینی، اگر خواهان عطری دلنشینی/گذر کن از گلستانِ شهیدان، نظر کن بر رُخ ماه «امینی»

عبدالرحیم سعیدی راد؛ «چنان ماهی زمینی یاد بادا، شکوهی مه جبینی یاد بادا/شهیدی با گل لبخند بر لب، امیر حاج امینی یاد بادا»

بلرام شکلا (هندوستان)؛ «شهیدان با خدا دیدار کردند، تمام خویش را ایثار کردند/ «امیرِ» مُلکِ مهرِ ماه و شمس‌اند، چو جا بر گنبد دوّار کردند»

ایرج قنبری؛ «ای ماه چه لبخند قشنگی داری، چه چفیه و سربند قشنگی داری/خونین پر و سینه سرخ، اما سرمست، با دوست چه پیوند قشنگی داری»

رضا عبداللهی؛ «شکسته‌های دل رابند می‌زد، شقایق رابه خون پیوند می‌زد/به گریه دست تربت می‌سپردند، چه زیبا برهمه لبخند می‌زد»

سیده بلقیس فاطمه حسینی (هندوستان)؛ «زبان عاشقی می‌داند این مرد، سرود عاشقی می‌خواند این مرد/نشسته بر براق آرزوها، به سمت زندگی می‌راند این مرد»

صادق رحمانی؛ «تو مثل ابر باران‌زاده بودی، که شعر تازه‌ی ما را سرودی/اگر خون شما جاری نباشد، به سالی گردد ایران خشک‌رودی»

فاطمه عارف نژاد؛ «پیروز فصل آخر خون و خطر شدی، آرام چشم بستی و آرام‌تر شدی/خط زیر آتش و نفست زیر ذره‌بین…، خورشید خیره شد به تو و شعله‌ور شدی/مقصد تو را به خویش فراخواند، صبح زود، همپای جاده پا به رکاب سفر شدی، تا آسمان برای تو آغوش باز کرد، پروانکرده با همه تن بال و پر شدی/هر کس که ماند بی‌خبر از راز عشق بود، رفتی و برنگشته سراپا خبر شدی/ در روضه‌های علقمه آب از سرت گذشت، در بین خیمه‌های غمش دربه‌در شدی/بر شانه وصال که آرام شد سرت، آرام چشم بستی و آرام‌تر شدی»

کاظم جیرودی؛ «به گلگون رخ تابناکت قسم/ به گل‌های رسته زخاکت قسم/ بپوییم راه تورا‌ای شهید/ به آن جسم گلگون وپاکت قسم»

سیدمسعود علوی تبار؛ «در لحظه مرگ شادمانی دارد/مستی شراب آن جهانی دارد/در گوشه لب‌های به خون خفته او/لبخند، حضور جاودانی دارد»

مهدی باقرخان (هندوستان)؛ «شهادت سرنوشت حاج امینی ست /کجا این عرشی از جنس زمینی ست/ وجود او همه عین الیقین بود/ سجود او همه حق الیقینی ست»

پروانه نجاتی؛ «سخت است ز دیگران چنین دل بردن/لبخند زدن زمان ضربت خوردن/ هست آرزوی هزار‌ها همچون من/ مانند شهید حاج امینی مردن»

وحید ضیائی؛ «بسته ست به خون لبی که یا هو یاهو/پیوسته یا ربی که … یاهو یا هو/ لبخند تو از خود خدا نقاشی ست/ از دامن زینبی … که یا هو یا هو»

سارا جلوداریان؛ «از خرمن عشق، خوشه‌چینی زیباست/ حقا که وصال اینچنینی زیباست/ هنگام به‌خون‌خفتن و اشهدگفتن/ لبخند امیر حاج امینی زیباست»

هرمز فرهادی بابادی؛ «هرچند (امیر) عشق بی‌تردیدم/از مذهب عاشقانه ات فهمیدم/یک روز شهیدت‌ای وطن خواهم شد/بر بال فرشته می‌دهی تعمیدم»

شاه منصور شاه میرزا (تاجیکستان)؛ «به روی آینه‌ها پرده غبار افتاد/دوباره دل به غم عشق تو دچار افتاد/تو غرق خنده گذشتی از این دیار ولی/چه درد‌ها که به این قلب داغدار افتاد»

کمیل کاشانی؛ «سرمستیِ از جام یقین یعنی عشق/خون بسته شکوفه بر جبین یعنی عشق/از بس به وصال یار مشتاق شدی/لبخند زدی به مرگ، این یعنی عشق»

شعبان کرمدخت؛ «با همین جان و جامه خونین/می‌روی تا کرانه دیدار/تا شود منتشر روایت تو/زلف خود را به دست باد سپار/ سمت پیشانی تو می‌تابد/همه شب ماه مهربان انگار/در دلت جلوه‌ای ست شورانگیز/ بر لبت. ریخته هزار اسرار/ گرچه چشمان بسته‌ای دارد/ حاج امینی‌ست همچنان بیدار»

حمیده پارسافر؛ «تماشا می‌کنم عکس تو را بر سینه دیوار/ جهانی می‌شود بر شانه‌های خسته ام آوار! / غزل با گریه جاری می‌شود بر گونه دفتر/چه دردی می‌کشد وقت نوشتن، جوهر ِ خودکار! /تو با لبخند سرخت، ریختی بر هم جهانی را/زمین در جست و جوی خنده ات آواره است انگار/ خیالت مثل باران، در دو چشمم آشیان دارد/ خیالت مثل دریایی زلال از آسمان سرشار/ رها مانده است در دلتنگی شب‌های حیرانی/دل، این آیینه‌ی لبریز ِ از تاریکی و زنگار/امیر ِحاج امینی! آفتاب ِ بی غروب عشق! / شهید نور و لبخند!‌ای دو چشمت تا ابد بیدار/ نگاهی کن دل ِ تاریک ما را نور باران کن! / ببر از چشم هامان با دعایت، اشک را این بار»

علی اصغرالحیدری (هندوستان)؛ «شهادت ارث اهل عشق و درد است/ بریده سر، همیشه سربلند است/ نمی‌ترسند اهل عشق از مرگ/ شهادت، بهترین معراج مرد است»

فاطمه نانی زاد؛ «شهید پرپرم، حاجی امینی/میون عرشی و بالانشینی/ نگاهت آشنا با آسمونه/ غریبه با اهالی زمینی»

ایمان طرفه؛ «نشد خورشیدچینی را بفهمم/کمال عشقِ دینی را بفهمم/ «خدایا عاشقم کن» عاشقم تا/ «امیر حاج‌امینی» را بفهمم»

مسعود ربانی؛ «سر و رو لاله گون لبخند می‌زد/میان خاک و خون لبخند می‌زد/ امیر حاج امینی غرقه در خون/ به این دارالجنون لبخند می‌زد»

سید حکیم بینش؛ «نمی گویم چنانی یا چنینی/ولی گل می‌شوی با گلنشینی/به یک دیدن تو عادت میکنی عشق! /به لبخند امیرِ حاج امینی»

سیدمهدی بنی هاشمی لنگرودی؛ «اگر پرخون تنش روی زمین است/ بدان معراج هر عاشق همین است/ شهادت می‌دهد لبخندش این را/سرش بر روی پای شاه دین است»

شوجان پرویز (بنگلادش)؛ «خون ریخته‌ای برای خاک کشور/نامت به دل و خیال رویت در سر/سوگند به لبخند و به آرامش تو/ خون تو نمی‌رود شهیدا به هدر»

فرزانه قربانی؛ «چه غمِ نهفته‌ای درون عکست دیده؟ /که برای غربتت، نگاه من باریده/تو چه کردی که دل خسته‌ی من جذبت شد/تو چه کردی که چنین دست و دلم لرزیده/به تماشای لب خونی تو مشغولم/تو که لبخند شهادت به لبت روییده/ بوی سیب از دل لبخند شما می‌آید/ چه کسی آن لب خونین تو را بوسیده/ چقدر حرف به دل داری و ساکت هستی/چقدر شعر به لب داری و کس نشنیده/ گرچه بسته است نگاه تو، ولی خورشیدی ست/ که به روی شب تنهایی من تابیده»

یوشدا کامل؛ «لبم خونین، ولی لبخند دارم/همیشه با خدا پیوند دارم/خداوندا خدایا عاشقم کن/ز مهرت بر سرم سربند دارم»

حسین عبدی؛ «عجب خواب خوشی، خواب شهادت/دو بیت سرخ در باب شهادت/ امیر حاج امینی را ببینید/ چه تمثالی ست در قاب شهادت»

فائزه زرافشان؛ «کو جنگ؟ بگو وقت وصال یار است/کو زخم؟ بگو که سرخوشی بسیار است/ آرام، چنان به شطّ خون خوابیدی/انگار سرت به شانه دلدار است»

میثم یوسفی سُرخَنی؛ «به این آمد شدِ آونگی ام هر بار می‌خندی/ به این اوضاعِ هر روزه، به این تکرار می‌خندی/ به این دلبستگی هایم، به این واگویه‌ها با خود:/ «که آری می‌رسی میثم»، به این افکار می‌خندی/ به این: من می‌رسم هایم، به این: یک روز آخر من… / به این شوق رسیدن‌های خنده دار می‌خندی/ تو می‌دانی که پایانی ندارد این کمِ دنیا/ زیاده خواهی ام را، هان تاسف بار می‌خندی/ تو می‌دانی که پایانی ندارد این دویدن ها/ و من می‌مانم و یک عمر حسرت وار، می‌خندی/ بیا، آری مرا هم مثل خود کن، مثل این لحظه/درست اینگونه که از جان و دل سرشار می‌خندی/ جوابم را به لبخندی بده، من هم شهادت را…؟ / امیر حاج امینی آه باز انگار می‌خندی»

ابراهیم میر؛ «از تُنگ حصار تن گذر خواهم کرد/در راه رسیدنش خطر خواهم کرد/ با بوسه پیغمبر اعجاز لبش/از مرگ به زندگی سفر خواهم کرد»

سیده کبری حسینی بلخی (افغانستان)؛ «روایت کن امیر، حاجی امینی/ بگو آن سوی این عالم، چه بینی/ چقدر این عکس راز و رمز دارد/ چقدر‌ای عکس زیبا، نازنینی»

سمانه خلف زاده؛ «دریاست دلت، زلال مثل دریاست/ چشمان تو روشناست، صبح فرداست/ در لحظه آخر رسیدن به بهشت/ لبخند بزن که خنده گل زیباست»

محمد فاطمی منش؛ «چون رنگ ستاره شوق تابیدن داشت/ از باغ فلک، هوای گل چیدن داشت/ وقتی که گلوله‌ای دلش را ترکاند/ لبخند نشسته بر لبش دیدن داشت»

زهرا میریان کُرمی؛ «غرقه درخون برزمین افتاده‌ای/درسِ از دنیا بریدن داده‌ای/ تو امیری و شهیدی سربلند/ حاج امینی! این چنین آزاده‌ای»

فاطمه ناظری؛ «امیرحاج امینی بی‌قراری! / تو در راه خدا جان می‌سپاری/ شهید من! کجا بودی؟ چه دیدی؟ / که بر روی لبت لبخند داری»

سارا عبداللهی‌فر؛ «به لب داری چه لبخند حزینی/امیر دل تویی‌ای حاج امینی/ هزاران حرف باشد در نگاهت/چه زیبا با خدایت همنشینی»

عبدالرحمن حواشی؛ «به چشم بسته دنیا را تو دیدی/همان زیبای زیبا را تو دیدی/ همه درگیر امروزیم، اما/ تمام روز فردا را تو دیدی»

ام البنین بهرامی؛ «لبی خندان و چشمی خونفشان داشت/ تو گویی ذکر زهرا بر زبان داشت/ میان کربلای ۵ دیدیم/ که از عباس حیدر او نشان داشت»

محمد علی یوسفی؛ «به شدت عاشق است از دور پیداست/ شهیدی لایق است از دور پیداست/ در این رؤیای پاک شاعرانه/ طلوعی صادق است از دور پیداست»

رسول شریفی؛ «زیباست میان خاک و خون لبخندت/ با هر چه گل و پرنده‌ها پیوندت/‌ای از من و ما رها «امینی» عزیز! / خون تو در این وصال شد سربندت»

احمد رفیعی وردنجانی؛ «آخر محقق شد همان چیزی که می‌خواست/آن حاجتی که از خدا می‌کرد در خواست/بسته ست چشم از دیدن دنیای خاکی/باشوق، وجهُ الله را محوِ تماشاست/ پرپر شده آنگونه که می‌خواست، یک عمر/می گفت: هر سختی به راه دوست زیباست/ کارِ بهارِ نابِ لبخند حسین (ع) است/ روی لبش گلزار لبخندی که پیداست/ در راهِ یاریِ ولایت، جان سپردن/ این سرنوشت خوب فرزندان زهرا (س) ست»

سید علی عطایی (افغانستان)؛ «شبیه لاله‌ای شد، چیدنی شد/چه زیبا جلوه کرد و دیدنی شد/چه گفتی با شهادت که لبانت/شکفت و سرخ شد، بوسیدنی شد؟»

زیبا جواهریان همدانی؛ «به باغ سرخ خون غلطیده پیکر، شدم، چون لا له‌ای در باد پر پر/ «خدایا عاشقم کن» تا گردم، به دریای جنون در خون شناور»

مهسا ایمانی؛ «از نور بپرسیم؟ نگاه تو جواب است، لبخند تو اوج هنری در دل قاب است/شاعر شده‌ایم از عشق تو یاد کنیم، ابیات که در وصف تو گفتیم ثواب است»

لیلی حضرتی؛ عطر نفست میان خون پیچیده، در دامنی از عشق و جنون پیچیده/فریاد نگاه بسته ات وقت طلوع، از خانه عجیب تا برون پیچیده»

عماد الدین ربانی؛ «تو تنها عاشقی را می‌پسندی، به بند زلف لیلی پایبندی/تو آزادی و ما در بند نفسیم، تو باید هم به حال ما بخندی»

سیده فاطمه صغری زیدی (هندوستان)؛ «به دیدار علی هر کس رسیده، دلش از عقد‌ها دیگر بریده/ شهیدم رنج بی پایان ندارد، به بالینش علی شاید رسیده»

شهلا کلبعلی؛ «صبحی که باران بر شقایق باده می‌ریخت، خون از تن پاک گلی آزاده می‌ریخت/ از جمع باران و نگاه آفتابت، رنگین کمانی بر سر سجاده می‌ریخت»

کبری قالینی نژاد؛ «مثل فرشته پر کشیدی تا خدایت، جام شهادت نوش جان با صفایت/بر نفس خود الحق امیری حاج امینی، تو اسوه و اسطوره این سرزمینی/لب‌های تو رنگین شد از رنگ شهادت، چشمان تو لبریز شد از این حکایت/ سربند سرخ یا حسینت غرق در خون، یعنی که محبوبت خدا هست و تو مجنون/ گیسوی تو با خون خضاب و عنبر افشان، رخسار پر مهر تو همچون لاله زاران/ والا شهیدی‌ای امیرحاج امینی، با اولیاء الله جنت همنشینی»

زهره یوسفی؛ «چه زیبا بود گفتار و نگاهت، خدا باشد امید و سر پناهت/ خودت گفتی خدایا عاشقم کن، برو عشق الهی تکیه گاهت»

راضیه جبه داری؛ «تصویرت شد نماد تصویر شهید، یک قاب پر از پاکی خاکی امید/ من در عجبم از این شباهت به حسین، لب‌های به خون نشسته و رویِ سپید؟»

حسین دورقیان؛ «لبخند تو غرق خون تماشایی بود، این مرحله از جنون تماشایی بود/ این ساز امیر حاج امینی بی شک، چون ساز (مقربون) تماشایی بود»

زهرا آراسته نیا؛ «ای شعر زیبا واژه هایت «یاحسین» است، آرامشت گویای عهدت با حسین است/ راهت نمایان گشت بر پیشانی ات با، خونی که خطی سرخ از تو تا حسین است»

صبا فیروزی؛ «در لحظه مرگ، چون شقایق شده بود، دل محو و اسیر آن دقایق شده بود/ سربند و سر و سینه او غرقه خون، لبخند به لب داشت و عاشق شده بود»

خدیجه دیلمی؛ «اگر از آسمان هم سنگ بارَد، شهید آرامشی در چهره دارَد/دلش آرام آرام است هر کس، شبیه حاج امینی جان سپارَد»

امیر حسین داود آبادی؛ «ای خنده صبح نقشی از خنده تو، خورشید گرفت نقش تابنده تو/ من را کمکی رسان نباشم هرگز، «شرمنده آن که نیست شرمنده تو»»

مسلم اسدالله؛ «چون ماه که خویش را به دریا دیده، بر لاله گلاب نسترن پاشیده/با مرگ میانه‌ای ندارد هر چند، آرام میام خاک و خون خوابیده»

دانلود فیلم

ادامه مطلب «لبخند جاودانی»؛ گرامیداشت یاد شهید امیر حاج امینی

۵ درس زندگی که مردان اغلب خیلی دیر یاد می‌گیرند!

درس های مهم زندگی: مردان در فصول مختلف زندگی خود از درک برخی حقایق مهم پیرامون روابط، سلامت، تعادل، مهارت‌های عاطفی و … ناتوان هستند. در ادامه این مطلب موفقیت به بررسی پنج بینش اساسی می‌پردازیم که بسیاری از مردان خیلی دیر متوجه می‌شوند و آگاهی از آن‌ها می‌تواند تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر کیفیت زندگی‌شان بگذارد.

بیشتر بخوانید: چگونه بهترین باشیم | با به کارگیری این ۴ راز، در هر چیزی بهترین باشید!

۱. روابط مستلزم تلاش و سازش مداوم هستند

مردان اغلب همسر، خانواده و دوستی‌های نزدیک خود را بدیهی می‌پندارند و قدردان آن‌ها نیستند. آن‌ها فرض می‌کنند که این پیوند‌ها بدون نیاز به توجه، همدلی و مصالحه پایدار خواهند ماند. اما روابط سالم نیازمند تلاش مداومند و نمی‌توانند به طور مستقل رشد کنند. بدون تعامل فعال، آن‌ها فرسوده و شکننده می‌شوند. اگرچه این کار مستلزم آسیب‌پذیری و انتقادپذیری است، اما تلاش و سازش، به تقویت روابطی منجر می‌شود که به زندگی ما معنا می‌بخشند. هر چه زودتر از این درس استفاده کنیم، ارتباطاتمان غنی‌تر می‌شود.

درس های مهم زندگی

۲. سلامت و خودمراقبتی باید قبل از اینکه خیلی دیر شود در اولویت قرار گیرند

خیلی اوقات مردان به بدن و سلامت روان خود توجه نمی‌کنند و این‌طور می‌پندارند که جوانی یا شانس به‌طور نامحدودی از آن‌ها محافظت می‌کند. رژیم‌های غذایی ناسالم، نادیده گرفتن سطوح رو به رشد استرس و ایده رژیم خودمراقبتی از این جمله است. با این حال، در حدود میانسالی، پیامد‌های این رفتار‌های سهل انگارانه از طریق افزایش وزن، فرسودگی شغلی، کاهش سطح انرژی، بی‌خوابی و نوسانات عاطفی ظاهر می‌شود.

درس های مهم زندگی، برخی این حقیقت را تنها به‌واسطه یک تشخیص یا علامت هشداردهنده شدید متوجه می‌شوند، اما تصور کنید که اگر از همان ابتدا به این مسائل توجه می‌شد چه نشاط و آرامش درونی به‌وجود می‌آمد.

۳. وقت‌گذرانی با دوستان و خانواده ارزشمندتر از کار و پول است

در طول سال‌های کاری، بسیاری از مردان با دنبال کردن ترفیع شغلی، بستن معاملات یا جمع‌آوری ثروت و دارایی تحلیل می‌روند. آن‌ها از دست دادن مناسبت‌های خانوادگی، هم‌نشینی با دوستان نزدیک یا اوقات فراغت را منطقی می‌دانند، زیرا مشاغلشان به تلاش و تمرکز بی‌وقفه نیاز دارد.

با این حال در سال‌های آتی زندگی، از دست دادن این لحظات باکیفیت می‌تواند حسرت بر جای بگذارد. زمان هرگز قابل بازیابی نیست و مردان در نهایت متوجه می‌شوند که روابط و تجربیات مشترک غنابخش زندگی هستند، نه مقام یا اشیاء جمع‌آوری‌شده.

درس های مهم زندگی، کار کردن امرار معاش را ممکن می‌سازد، با این حال باید بلندپروازی را با حفظ پیوند‌های معنی‌دار متعادل کنیم. آن معامله آتی همیشه منتظر خواهد بود، اما عزیزان و عمر محدود ما ممکن است چنین نباشند.

درس های مهم زندگی

۴. هوش عاطفی و ارتباط مهم است

بسیاری از مردان با سرکوب احساسات، اجتناب از گفتگو‌های دشوار و فقدان زبان بیان نیاز‌های روانی یا درخواست کمک در زندگی به جلو می‌روند. با این حال سرکوب احساسات، ارتباطات صمیمی را محدود می‌کند. ناکامی در برقراری ارتباط صادقانه باعث ایجاد رنجش و آسیب به روابط می‌شود.

در مراحل بعدی زندگی، از آنجایی که پیوند‌های اجتماعی معنای بیشتری دارند، ناتوانی در بیان احساسی یا ارتباط صمیمانه با دیگران، بسیاری از مردان را ناکام می‌گذارد. آن‌ها خیلی دیر درمی‌یابند که پذیرفتن آسیب‌پذیری، گفتن حقایق، فعالانه گوش کردن، حل تعارضات از طریق گفتگو، و تقویت در دسترس بودن عاطفی، پیوند‌های سالم‌تر و مفیدتری را با همسر، خانواده، دوستان و جامعه پرورش می‌دهد.

۵. برای رشد شخصی هرگز دیر نیست

درس های مهم زندگی، نوسازی و پیشرفت در هر سنی با پذیرش انعطاف پذیری به جای مقاومت در برابر جزر و مد‌های تغییر زندگی آشکار می‌شود. هر چالش یا کمبود جدیدی که بر آن غلبه کنیم ما را غنی می‌کند. سرمایه‌گذاری‌های شکست‌خورده درس‌های جدیدی به ما می‌آموزند و انسان از طریق گستره‌های بینش و تجلی‌های رشد، از نسخه‌های گذشته خود فراتر می‌رود.

درس های مهم زندگی، مردان در موارد بسیار به چشم‌انداز‌ها و الگو‌های قدیمی بسیار فراتر از سودمندیشان تکیه می‌کنند. با این حال، با گشودن ذهن به روی دیدگاه‌ها و تغییرات مختلف، مسیر‌های جدیدی از هدف و شادی خود را نشان خواهند داد.

بیشتر بخوانید: پولدار شدن: ۲۰ راه آسان برای رسیدن به پول و ثروت!

دانلود فیلم

ادامه مطلب ۵ درس زندگی که مردان اغلب خیلی دیر یاد می‌گیرند!

سئو چیست و چگونه سئو یاد بگیریم


سئو | سئو چیست و چگونه سئو یاد بگیریم

سئو چیست و چگونه آن را یاد بگیریم؟ شرکت دیجیتال مارکتینگ پونه مدیا با تکیه بر دانش متخصصان و کارشناسان خود ظرف زمانی کوتاه به یکی از مدعیان سئو تبدیل شد. پونه مدیا در طول سال های فعالیت خود، افتخار داشته است تا در کنار نام آور ترین برندهای ایرانی قرار گیرد و بیش از هزار پروژه موفق سئو را به سرانجام برساند.

 

یکی از فعالیت های اصلی پونه مدیا فراهم کردن امکان فراگیری سئو برای علاقه مندان این حوزه است. شما می توانید با مطالعه مقالات آموزش سئو پونه مدیا، دانش خود را در این زمینه بالا ببرید و مقدمات را برای ورود به بازار کار سئو ایجاد کنید.

 

سئو چیست و برای یادگیری آن چه باید کرد؟

سئو مجموعه اقداماتی است که متخصصان برای قرار گرفتن وب سایت ها در صفحه نخست و به طور ویژه برای قرار گرفتن سایت ها در رتبه ۱ گوگل انجام می دهند. تسلط به سئو و فعالیت به عنوان متخصص سئو مستلزم آموزش های دقیق و تخصصی در کنار انجام پروژه های عملی است.

 

این را بدانید که آموزش سئو مخصوصاً در ابتدای راه، کار ساده ای نیست. اگر در ابتدای مسیر فراگیری سئو هستید، نیاز دارید تا منابع مطالعاتی معتبر را به طور منظم بخوانید و دانش خود را به روز نگه دارید. از آن جایی که سئو مفهومی سیال است که به سرعت تغییر می کند، به روز بودن در آن، کلید موفقیت است.

 

برای یادگیری سئو، بهتر است که در اولین قدم سئو را بشناسید و با مفاهیم ابتدایی و پایه آن آشنا شوید. برای این منظور بهترین راه استفاده از وب سایت های مرجعی است که در تمام دنیا شهرت دارند. اگر با زبان انگلیسی آشنایی دارید، سایت های زیر برای شروع آموزش سئو بهترین گزینه هستند:

* HubSpot

* Semrush

* com

* Webmaster World

* Search Engine Journal

* Digital Marketing Institute

سئو | سئو چیست و چگونه سئو یاد بگیریم

سایت هایی مثل Semrush و HubSpot علاوه بر آموزش سئو، آزمون هایی را هم برای تثبیت دروس در ذهن دانشجویان خود برگزار می کنند و به آن ها مدرک می دهند؛ مدرک های معتبری که بعدها برای استخدام شما در شرکت های بزرگ، رزومه ای قابل توجه خواهند بود.

 

وب سایت های فارسی زبان هم فعالیت های مؤثر و قابل قبولی دارند و سعی می کنند تا دانش سئو را در میان افراد علاقه مند جا بیندازند. وب سایت هایی مانند پونه مدیا، مرجعی مفید و ارزشمند برای آموزش سئو هستند که مطالب آن ها مطابق با دانش روز سئو نوشته می شوند.

 

بهترین روش یاد گرفتن سئو چیست؟

اگرچه تسلط به مفاهیم تئوری سئو ضروری است، بهترین روش یاد گرفتن سئو برای ورود به بازارکار، انجام دادن آن به صورت عملی است. این که شما بتوانید در کنار افراد متخصص و حرفه ای سئو تمرین کنید، امتیازی ویژه است که به شما این امکان را می دهد تا آن چه را که به صورت تئوری یاد گرفته اید، به صورت عملی پیاده کنید و اشکالات و مزایای آن را بفهمید.

 

وقتی به عنوان کارآموز سئو در شرکت های باتجربه استخدام می شوید، از یک مزیت بزرگ برخوردار می شوید: شما حق دارید اشتباه کنید. بزرگ ترین مزیت استخدام به عنوان کارآموز این است که در پروژه های مهم و بزرگ شرکت داده می شوید و می توانید تجربه های مهمی را به دست آورید، با این تفاوت که اگر در جایی از کار اشتباه کنید، اتفاق ناگواری نمی افتد. زیرا لازمه کارآموزی، اشتباه کردن است.

سئو | سئو چیست و چگونه سئو یاد بگیریم

نکته دیگر در مورد یادگیری سئو به روش عملی این است که در محیطی حرفه ای قرار می گیرید و در کنار متخصصان چیزی فراتر از آموزش های تئوری را می آموزید. محیط های حرفه ای راه و رسم حرفه ای گری را به شما یاد می دهند و مهارت های شما را ارتقا می دهند.

 

دلیل دیگری که باعث می شود تا از یادگیری عملی به عنوان بهترین روش آموزش سئو یاد شود، این است که در این روش و در کنار متخصصان سئو، از به روز ترین ابزارها و تجهیزات استفاده می کنید و کیفیت کار متفاوت تری را تجربه می کنید.

 

شما می توانید با مطالعه مطالب آموزشی سئو در سایت پونه مدیا به مهم ترین مفاهیم سئو مسلط شوید و در مرحله بعد به عنوان کارآموز سئو درخواست کار دهید. تجربه یک آموزش تئوری خوب و یک فعالیت عملی مؤثر در کنار تیم حرفه ای پونه مدیا به شما کمک می کند تا سئوکار بهتری شوید.

 

ادامه مطلب سئو چیست و چگونه سئو یاد بگیریم