is_tag

محسن رمضانی بازیگر نابینای رنگ خدا به همراه دختر زیبایش+عکس و بیوگرافی

محسن رمضانی متولد ۲۰ تیر ۱۳۶۵ است. رمضانی در هفدهمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر دیپلم افتخار بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در فیلم رنگ خدا به کارگردانی مجید مجیدی دریافت کرد. وی محصل مجتمع نابینایان شهید محبی بوده و در این مجتمع آموزشی تحصیل کرده است. در ادامه این مطلب بخش فرهنگ و هنر در مجموعه فیلم و سریال مجله خبری چشمک با بیوگرافی بازیگر نابینای فیلم رنگ خدا یعنی محسن رمضانی و جدیدترین عکس های او همراه باشید.

 

بیوگرافی محسن رمضانی

همان طور که اشاره شد محسن رمضانی متولد ۲۰ تیر ۱۳۶۵ است. محسن رمضانی ازدواج کرده و در کنار همسر و دختر ۴ ساله‌اش مهلا زندگی خوبی را می‌گذراند. رنگ خدا فیلمی ایرانی به کارگردانی مجید مجیدی محصول سال ۱۳۷۷ است. رنگ خدا چهارمین ساخته بلند مجید مجیدی است. محسن رمضانی فرزند نابینای هاشم که در مدرسه نابینایان تحصیل می‌کند برای گذراندن تعطیلات به خانه بازمی‌گردد….

استیفان هلدن در نگاهی مشابه ابرت در ۲۵ سپتامبر ۱۹۹۹ در نیویورک تایمز می‌نویسد: «این فیلم در حد بالاترین درجه وضوحی که یک فیلم ممکن است بدان برسد، نشان می‌دهد که دارای رسالتی دینی است، اما تجربه‌ای ژرف از تأمل در جهان طبیعی را در اختیار ما قرار می‌دهد… فیلم رنگ خدا گوهری دیگر است که از سرچشمه‌ای واحد، یعنی از یکی از پویاترین سینماهای ملی جهان به ما عرضه شده‌است.»

فیلم رنگ خدا

درباره محسن رمضانی

همه ما بازیگر فیلم رنگ خدا که نابینا بود را به یاد داریم، پس از گذشت ۲۵ سال از بازی محسن رمضانی در فیلم رنگ خدا گفتگویی با این بازیگر را در ادامه ارائه کرده ایم که خواندنش خالی از لطف نیست.

«می دونی چیه؟ هیچکی منو دوست نداره ، عزیزم منو دوست نداره ، اگر چشم داشتم می رفتم مدرسه روستا ، همه بچه های روستا اونجا درس می خونن ، غیر من که باید برم مدرسه نابیناها که اونور دنیاست ، معلمون می گه خدا شما نابیناها را بیشتر دوست داره چون نمی بینید ، ولی من گفتم اگر ما رو دوست داشت نابینا نمی کرد تا اونو نبینیم، ولی اون گفت خدا دیدنی نیست ، خدا همه جا هست ، شما می تونید اونو حس کنید ، شما می تونید اونو با دستاتون ببینید ، حالا من همه جا رو می گردم تا دستم به خدا بخوره و همه چیزو بهش بگم حتی هرچی که تو دلم هست.»

محسن رمضانی

اینها دیالوگ های یکی از معروف ترین سکانس های فیلم رنگ خدا به کارگردانی مجید مجیدی است که محسن رمضانی بازیگر نوجوان این فیلم بعد از گذشت حدود ۲۵ سال، همچنان از حفظ بیان می کند و می گوید این دیالوگ ها هیچ وقت از ذهنم پاک نشده است.

رمضانی که عکسی از فیلم رنگ خدا را در کنار عکس پدر مرحومش بر روی دیوار خانه دارد با اشاره به نحوه حضورش در این فیلم گفت:در مجتمع نابینایان شهید محبی مشغول تحصیل بودم که یک روز آقای مجیدی آمدند و خواستند برای فیلمشان از بچه ها تست بگیرند، به من هم گفتند دوست داری بازی کنی؟ و من با علاقه پاسخ دادم اگر خدا بخواهد و این شانس را داشته باشم ، بله.

وی ادامه داد:ایشان از حدود ۵۰۰ نفر تست گرفتند که در نهایت من انتخاب شدم. علاقه زیادی به بازیگری داشتم و دست به گریه کردنم هم حرف نداشت. برای تست دادن کمی گریه کردم که البته ناخواسته بود و اشکم درآمد و در نهایت از انتخاب شدنم بسیار خوشحال شدم.

این بازیگر افزود:آن موقع سریال همسران را دنبال می کردم و گوش می دادم. تصورم از بازیگری این بود که مثلا از یک خیابان رد می شویم و کار تمام می شود. روز اول که سرکار رفتیم آقای مجیدی که حرکت می داد ، خنده ام می گرفت و مدام سرم را قایم می کردم.

رمضانی با بیان اینکه برای «رنگ خدا» حدود ۱۸۰ روز در شمال سر فیلمبرداری بودیم ، گفت:تابستان بود و مدرسه نداشتیم و حسابی به من که آن موقع ۱۰ ، ۱۱ سال داشتم خوش گذشت.

محسن رمضانی

وی درباره رابطه این روزهایش با حسین محجوب بازیگر نقش پدرش و مجید مجیدی اظهار کرد:سر فیلم ارتباط خوبی با آقای محجوب داشتم و هنوز هم گاهی احوال ایشان را می پرسم. خود آقای مجیدی هم به من لطف دارند و مدتی پیش خدمت ایشان بودم و به قول معروف تجدید میثاق کردم.

رمضانی درباره فعالیت های هنری اش بعد از رنگ خدا گفت:در سریال چراغ های خاموش به کارگردانی کاظم بلوچی در کنار اسماعیل شنگله ، هایده حائری و مهدی سلوکی حضور پیدا کردم و بعد هم این افتخار را داشتم که با استاد کمال تبریزی نقشی را در خیابان های آرام داشته باشم که باعث افتخار من بود. همچنین در فیلم ویدئویی انگشتر که یکی از همکاران آقای تبریزی آن را می ساخت نقش کوتاهی داشتم اما هیچ کدام از کارهایم به رنگ خدا نمی رسید.

رمضانی ادامه داد:شبی که برای اولین بار فیلم در جشنواره فجر به نمایش درآمد، ساعت ۱۱ شب بود که همه به من تبریک گفتند. شب خوبی که دوست دارم باز هم تکرار شود که البته تکرار آن بستگی به نویسندگان و کارگردانان قهار سینمای ایران دارد که نقشی مناسب من بنویسند و بازی کنم.

وی افزود:هنوز هم من را در خیابان می بینند، می شناسند و می گویند:شما همون رنگ خدا هستید و من هم سعی می کنم با صبر و حوصله به ابراز احساساتشان پاسخ دهم. وقتی هم فیلم از تلویزیون پخش می شود دوستانم با من تماس می گیرند و تنها زمانی است که یادی از من می کنند.

 

محسن رمضانی

 

 

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب محسن رمضانی بازیگر نابینای رنگ خدا به همراه دختر زیبایش+عکس و بیوگرافی

پخش سریال «کشیک قلب» با بازی محسن کیایی از امشب

 به نقل از روابط عمومی شبکه یک سیما، مینی سریال «کشیک قلب» که هشت سال پیش در پنج قسمت به کارگردانی حسین مهکام و تهیه‌کنندگی علی پورکیایی در شب هی قدر از تلویزیون پخش شد، از امشب (۱۰ فروردین ماه) نیز ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه از شبکه یک سیما پخش می‌شود.

این مجموعه درام اجتماعی ـ مذهبی در فضای پزشکی به قلم حسین مهکام به نگارش درآمده است.

در خلاصه داستان «کشیک قلب» آمده است: «یک پزشک جوان به نام یوسف، در کودکی تمام اعضای خانواده خود را از دست داده است و از کودکی فردی بی‌نام و نشان او را از نظر مالی تأمین کرده است. او در بیمارستان و در شب نوزدهم ماه رمضان با یک بیمار عجیب روبه‌رو می‌شود.»

پخش سریال «کشیک قلب» با بازی محسن کیایی از امشب

داستان این سریال سه دوره زندگی دکتر یوسف رستمی (نقش اول مجموعه) را به تصویر کشیده است. دوران کودکی یوسف در حوالی سال ۱۳۷۲ است، دوران جوانی او در بین سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ و زمان حال در سال ۱۳۹۵ (زمان ساخت سریال) می‌گذرد.

برخی از بازیگران مینی‌سریال «کشیک قلب» عبارتند از: محسن کیایی، رحیم نوروزی، علیرضا استادی، لیندا کیانی، نگین معتضدی، آتیلا پسیانی، کاظم هژیرآزاد و ….

مینی‌سریال «کشیک قلب» طی پنج قسمت از ۱۰ تا ۱۴ فروردین ماه هرشب ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه از شبکه یک سیما روی آنتن می‌رود.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب پخش سریال «کشیک قلب» با بازی محسن کیایی از امشب

«آبنبات دارچینی» و حکایت سفر فامیلی خانواده محسن به روستای طبر

کتاب «آبنبات دارچینی» از سری سوم کتاب‌های مجموعه «آبنبات» است، که به قلم مهرداد صدقی با همان حال و هوای کمدی از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار شده است.

به قولِ نویسنده کتاب، ما توی «آبنبات هلدار»، «آبنبات پسته‌ای» و «آبنبات دارچینی» با یک بسته روبه‌رو هستیم. در جلد نخست وقایع در دهه ۶۰ می‌گذرد، در جلد دوم اتفاقات مربوط به اوایل دهه ۷۰ است و در جلد سوم به فضا و رویداد‌های اواسط دهه ۷۰ اشاره دارد. ضمن اینکه جلد بعدی «آبنبات» به اواخر دهه ۷۰ اختصاص خواهد داشت.

در کتاب «آبنبات دارچینی» محسن به عنوان کوچکترین عضو خانواده که راوی داستان است و در مقطع دبستان درس می‌خواند، حالا به سن بلوغ رسیده و با چالش‌های این سن دست و پنجه نرم می‌کند. آن‌ها اینبار تصمیم می‌گیرند دسته جمعی و به همراه فامیل راهی یکی از روستا‌های آب و اجدادی‌شان بشوند و همراه هم لحظه‌های خوشی را رقم بزنند.

«هر جور حساب می‌کردم، حتی تا ده رقم بعد از اعشار هم نمی‌شد جزء سرنشینان پیکان باشم. با مشاهده وضعیتِ وانت آهسته کنار گوش آقاجان گفتم: «آقاجان، نمشه آقا برات‌اینا با وانت بیان، من با پیکان بیام؟».

– پسرجان، خودت که مِبینی؛ بازم جا نمشیم. همین‌جور جلو بریم یک‌وقت مبینی توی همین وانتم جا نشی و مجبور بشی تا طبر پشت سر ما بدوی».

«[…] به سفارش آقاجان، زن‌ها توی خانه و ما مرد‌ها توی ایوانِ مشرف به باغ خوابیدیم. عمو باقر جلوی ایوان را با آفتابه مسی آب‌پاشی کرده بود. بوی نمِ دلپذیری می‌آمد و با وزش نسیم آدم دلش می‌خواست برود زیر لحافِ سنگین. با اینکه خیلی خسته بودم، خوابم نمی‌برد. رو به آسمانِ پُرستاره، به دریا فکر می‌کردم و اینکه آیا او هم در این لحظه به ستاره‌ها نگاه می‌کند؟ چون جا کم بود، آقاجان و آقا برات روی یک تشک و زیر یک لحاف دونفره خوابیدند. چراغ‌ها که خاموش شد، عمو باقر فانوس به دست آمد توی ایوان. سوسویِ نورِ فانوس، با هر حرکت، روی دیوار سایه‌هایی مثل تصویر گلدوزی‌های خاله رقیه ایجاد می‌کرد.

– این فانوس اینجایه. فعلاً خاموش مُکنمش. ولی اگه هر کی نصف شب خواست بره مستراح، روشن کنه که راهِ ببینه.

دایی گفت: «نه نمخواد. امشب مهتابه. اینا پاهاشانِ واجبی انداختن. برق مزنه، همه‌جا رِ روشن مُکنه». عمو باقر بدون توجه به حرف دایی گفت: «راستی امروز هی کوه کوه مِکردین، غروب توی مسجد بشیرِ دیدم. فردا صبح زود گوسفندا رِ مبره کوه. از جلوی باغ رد مشه. اگه مخواین برین، بیدارتان کنم». دایی اکبر با اشتیاق گفت: «ها عامو جان … دمت گرم! بی‌زحمت همه‌مانِ بیدار کنین؛ به‌خصوص علی آقا رِ». آقاجان گفت: «شما بِرین. من راهشِ خودم بلدم. با آقا برات خودمان می‌آیم». حتی اگر احسان و مهسا هم توی جمع ما بودند می‌تواتستند میزانِ صداقت آقاجان را در جمله‌اش تشخیص بدهند. بعد از چند لحظه، آقا برات سرش را از زیر لحاف درآورد و درباره مهمترین دغدغه‌اش از عمو باقر پرسید: «عمو جان، راستی اینجا مار داره یا نه؟» 

عمو باقر که حس می‌کرد یک سوال تخصصی از او پرسیده شده و لازم است با تفصیل پاسخ دهد، مثل معلم‌هایی که اول می‌خواهند ببینند چه کسی سوال کرده تا بدانند چطور جواب بدهند، فانوس را جلو آورد و از بالای سرِ همه رد کرد تا رسید به قیافه مبهوت آقا برات. چون عمو باقر فانوس را پایین نگه داشته بود و نورِ آن از پایین به چهره‌اش می‌تابید، حتی از خودِ مارِ عکاس هم ترسناک‌تر شده بود».

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب «آبنبات دارچینی» و حکایت سفر فامیلی خانواده محسن به روستای طبر

ماجرا‌های خواستگار‌های خواهر محسن در کتاب «آبنبات پسته‌ای»

کتاب «آبنبات پسته‌ای» ادامه کتاب «آبنبات هل‌دار» به قلم مهرداد صدقی است، که اینبار از سوی انتشارات کتاب چرخ فلک روانه بازار شده است. 

از آنجایی که محسن پسرِ بازیگوش بجنوردی روایتگر داستان و خلق موقعیت‌های کمدی است، داستان حول محور سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۲ می‌گذرد. محسن با خانواده‌اش در بجنورد زندگی می‌کند و خواهرش ملیحه که دختر جوانی است، خواستگاران زیادی دارد. محسن با خواستگار‌های خواهرش رفتار‌های خنده‌دار و بامزه‌ای دارد. داستان این کتاب برخلاف «آبنبات هل‌دار» مربوط به دهه ۷۰ است و نویسنده به زیبایی حوادث تاریخی آن زمان را که بر زندگی محسن و همسایگانش تأثیر گذاشته، روایت می‌کند.

«مامان با تعجب به من نگاه کرد. منتظر بود گوشی را از من بگیرد؛ اما خانمی که پشت خط بود، چنان مرا به حرف گرفته بود، که نمی‌گذاشت گوشی را به کسی دهم. فکر می‌کرد هنوز بچه‌ام و نمی‌فهمم که می‌خواهد از زیر زبانم راجع به خانواده‌مان حرف بکشد:

– بله … هنوز گوشی دستمه …! نه ماشین پاشین نداریم … نه، متراژ خانه‌مانِ که نِمِدانم؛ ولی خیلی بزرگه … گفتم که اسمم محسنه …! بله …؟ نه، سوم راهنمایی‌ام … هنوز که برام زوده، ایشالله سی سالگی؛ شایدم هیچ وقت …! بله مدانم شوخی کردین؛ منم شوخی کردم … اتفاقاً منم شوخی کردم که شوخی کردم …! چشم، خیلی ببخشین. الان صداش مکنم.

گوشی نگه داشتم و برای اینکه خانم پشت خط نفهمد مامان از صبح کنارم بوده است، الکی با صدای بلندی داد زدم: «مامان بیا تلفن!»، اما مامان فوراً گوشی را از دستم گرفت و شروع کرد به حرف زدن».

«[…] وقتی یاد شوخی‌های رد‌وبدل شده افتادم، کمی نگران شدم. با خودم گفتم نکند من هم مزاحم تلفنی پیدا کرده‌ام و خودم خبر ندارم! نکند برایم خواستگار پیدا شده! یادم آمد دو سه روز قبل توی صف نانوایی برای یک پیرزن که نمی‌توانست توی صف بایستد، دو تا نان گرفتم و او هم گفت: «اوغِل جان، تو چی خوب پسری هستی!» همان‌جا هم احساس کردم طور خاصی به من نگاه می‌کند. نکند با همان نگاه، یک دل نه، صد دل برای نوه‌اش عاشق من شده و مرا برای او زیر نظر گرفته است؟ نکند شماره تلفنم را از طریق نانوایی گیر آورده است؟ عمراً اگر به او جواب مثبت بدهم! چون به بهانه اینکه دندان‌هایش نان بیات نمی‌گیرد، هر روز با گفتن اوغِل جان مرا اغفال می‌کند، تا بفرستد نانوایی.

تازه هرچه باشد، ملیحه زودتر از من باید ازدواج کند. اسم ملیحه که آمد توی ذهنم، به این فکر‌های خودم خنده‌ام گرفت و حدس زدم هرکسی است، احتمالاً برای ملیحه زنگ زده».

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب ماجرا‌های خواستگار‌های خواهر محسن در کتاب «آبنبات پسته‌ای»

استوری تند آرون افشار برای محسن یگانه

با استوری تند آرون افشار خواننده خبرساز پاپ برای محسن یگانه که تنها یک ساعت در صفحات شخصی این خواننده درج شد در ادامه مطلب همراه ما باشید.

فهرست موضوعات

استوری تند آرون افشار برای محسن یگانه استوری تند آرون افشار برای محسن یگانه
استوری تند آرون افشار برای محسن یگانه

آرون‌ افشار خواننده خبرساز پاپ، در یک سلسله استوری‌ تند، به محسن یگانه تاخته است.

این خواننده با انتقاد از اظهارات محسن یگانه درباره اجرای لایو خواننده های پاپ، نوشته:

«خودم صدای شما را خیلی دوست دارم اما احساس میکنم به جای تمرکز روی اجراهای زنده ات، دوست داری خودت را برنز ارز خواننده های دیگر نشان بدهی.»

افشار با انتقاد از لحن نامحترم محسن یگانه درباره اجرای لایو دیگر خواننده ها، معتقد است:

«شما را به یک اجرای دو نفره دعوت میکنم تا مردم صاحب نظر باشند».

چند استوری آرون‌ افشار درباره یگانه را بصورت کامل بخوانید.

استوری هایی که تنها یک ساعت در صفحات شخصی این خواننده درج شد و سپس به دلایل نامعلوم حذف شد.

استوری تند آرون افشار برای محسن یگانه استوری تند آرون افشار برای محسن یگانه

گردآوری: نیمکت خبر

 

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۲ رای

دانلود فیلم

ادامه مطلب استوری تند آرون افشار برای محسن یگانه

محسن تمام اعداد از ۳۰۰ تا ۴۰۰ را روی یک کاغذ نوشت

سوال معمایی ریاضی : معماها و چیستان ها از قدیم الایام وجود داشته اند و بخشی از فرهنگ و هنر هر تمدن بوده است. نخستین نمونه های ثبت شده مربوط به مصر باستان است. اما معماهای کلاسیک امروزی در یونان و روم باستان رایج بودند. در قرون وسطی نیز این معماها به عنوان بخشی از آموزش و تفریح مورد استفاده قرار می گرفتند. امروزه معماها و چیستان ها به عنوان ابزاری برای سرگرمی و تقویت مهارت های شناختی مورد توجه قرار گرفته اند.

معما و چیستان چیست؟

معما یک سوال یا مسئله است که به منظور برانگیختن فکر و تحلیل، طراحی شده است. معماها معمولاً به صورت سوالات کلامی یا شعر آمده‌اند و برای حل آن‌ها نیاز به تفکر خلاقانه و استدلال منطقی است. معماها می‌توانند در موضوعات مختلفی مانند ریاضیات، زبان، منطق و حتی علوم طبیعی طراحی شوند.

چیستان نیز به معنی یک سوال یا مسئله است که برای نیاز به تفکر خلاقانه و استدلال منطقی طراحی شده است. اما در مقایسه با معما، چیستان‌ها معمولاً به صورت سوالات کوتاه و ساده‌تری هستند که پاسخ آن‌ها نیاز به دانش عمومی و تجربیات زندگی دارد. در برخی موارد، معما و چیستان به صورت ترکیبی از هر دو استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، معماهایی که به صورت چیستان‌های کوتاه باشند و یا چیستان‌هایی که به صورت معماهای طولانی و پیچیده باشند.

اهمیت معما و چیستان

معماها و چیستان‌ها برای کودکان بسیار مفید هستند، زیرا به توسعه مهارت‌های ذهنی و ارتباطی کمک می‌کنند. در این بخش به بررسی برخی از این اهمیت‌ها می‌پردازیم.

حل معما و چیستان به کودکان کمک می‌کند تا تفکر خلاقانه خود را تقویت کنند. زیرا برای حل این نوع سوالات، باید به دنبال راه‌حل‌های نوینو غیرمعمول باشند. این فرآیند به کودکان کمک می‌کند تا در مواجهه با مسائل و چالش‌های جدید، راه‌حل‌های خلاقانه و نوآورانه ارائه دهند.

معماها و چیستان‌ها به کودکان کمک می‌کنند تا استدلال منطقی خود را تقویت کنند. برای حل این نوع سوالات، باید گام‌های منطقی را دنبال کرده و به راه‌حل درست برسند. این مهارت در مواجهه با مسائل زندگی و تصمیم‌گیری‌های مهم نیز کاربرد دارد.

با حل معما و چیستان، کودکان می‌توانند حافظه خود را تقویت کنند. برخی از این سوالات نیاز به به‌خاطرسپاری اطلاعات دارند که به کودکان کمک می‌کند تا حافظه‌ی کاری خود را تقویت کنند. همچنین، حل این سوالات می‌تواند به کودکان کمک کند تا اطلاعات جدید را بهتر و سریع‌تر یاد بگیرند.

حل معما و چیستان به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌های ارتباطی خود را تقویت کنند. زمانی که کودکان به دنبال راه‌حل‌هایی برای این سوالات هستند، می‌توانند نظرات خود را با دیگران در میان بگذارند و از تجربیات یکدیگر بهره‌برداری کنند. این فرآیند به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌های بحث و گفتگو و همکاری را تقویت کنند.

سوال معمایی ریاضی

محسن تمام اعداد از ۳۰۰ تا ۴۰۰ را روی یک کاغذ نوشت. او رقم ۳ را چند بار نوشت!؟

سوال معمایی ریاضی

.

.

.

.

.

.

.

جواب سوال معمایی ریاضی

آیا توانستید بفهمید که پاسخ این سوال معمایی ریاضی چیست؟ اگر هنوز در حال فکر کردن هستید، بهتر است بیشتر تمرکز و فکر کنید. ما اطمینان داریم به پاسخ دست پیدا خواهید کرد. چیستان‌ها و معماها سوالاتی هستند که می‌توانند ذهن را به چالش بکشند. سوالاتی که نکاتی انحرافی یا استعاراتی دارند که مفهوم واقعی خود را ندارند. اگر شما هم علاقه‌مند به چیستان و معما هستید، همراه ما باشید.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

پاسخ سوال معمایی ریاضی: ۱۲۰ مرتبه

 

پاسخ سوال ریاضی

امیدوارم از سوال معمایی ریاضی استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

برایتان جالب خواهد بود



دانلود فیلم

ادامه مطلب محسن تمام اعداد از ۳۰۰ تا ۴۰۰ را روی یک کاغذ نوشت

بیوگرافی مهوش وقاری بازیگر و همسر محسن قاضی‌ مرادی


با بیوگرافی مهوش وقاری بازیگر مطرح سیما و تلویزیون و همسر محسن قاضی‌ مرادی بازیگر سینما و تلویزیون در ادامه مطلب همراه ما باشید.

فهرست موضوعات

بیوگرافی مهوش وقاریبیوگرافی مهوش وقاری
بیوگرافی مهوش وقاری

بیوگرافی مهوش وقاری

مهوش وقاری در سال ۱۳۳۳ در شهر تهران متولد شد.

او دارای تحصیلات علوم سیاسی است.

و به جز بازیگری به عنوان معلم هم سال های بسیاری از زندگی خود را به کار آموزش پرداخته است و اکنون معلم بازنشسته می باشد.

خانم وقاری از هنرپیشه های باتجربه و قدیمی در عرصه سینما و تلویزیون می باشد.

وی در خانواده ای هفت نفره بزرگ شده است که دو خواهر و دو برادر دارد.

مهوش وقاریمهوش وقاری
مهوش وقاری

شروع فعالیت هنری

مهوش وقاری اولین کار بازیگری خود را در سال ۱۳۶۷ با کمک همسرش توانست در فیلمی به نام نار و نی اجرا کند.

و همینطور بعدها با همسرش در یک سریالی به نام همسران به اجرای نقش زن و شوهر پرداختند

ازدواج مهوش وقاری

مهوش وقاری ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ هنگامی که ۲۶ ساله بود با همکارش، محسن قاضی مرادی که آن زمان ۳۹ سال سن داشت ازدواج کرد،

ملاقات و آشنایی این دو هنرمند از سال ۱۳۵۶ شروع شد.

در آموزش و پرورش با یکدیگر همکار بودند و پس از سه سال آشنایی با هم ازدواج کردند

پس از ۴۰ سال زندگی مشترک، این زوج نتوانستند یا نخواستند که فرزندی داشته باشند.

مهوش وقاری و همسرشمهوش وقاری و همسرش
مهوش وقاری و همسرش

بیماری همسر مهوش وقاری

محسن قاضی مرادی همسر خانم وقاری زمانی که در سن ۶۲ سالگی بود.

دستان او شروع به لرزیدن کرد هنگامی که او را نزد پزشک برد آگاه شدند که آقای قاضی مرادی به مریضی پارکینسون گرفتار شده است

که در نهایت در سال ۱۳۹۱ بیماری همسرش به قدری زیاد شد که علاوه بر لرزش دستانش دیگر نتوانست به خوبی صحبت کند.

سرانجام این هنرمند گرانقدر در سال ۱۴۰۰ و تحمل چندین سال بیماری در سن ۷۹ سالگی دار فانی را ودا گفت.

جوایز مهوش وقاری 

– جایزه اول بازیگری برای نمایش «کلاغ»، جشنواره زاهدان؛ ۱۳۶۵

‌- جایزه اول بازیگری برای نمایش «آرمون»، جشنواره فجر؛ ۱۳۶۷

– جایزه اول بازیگری برای نمایش «امشب باید بروم»، جشنواره فجر؛ ۱۳۷۲

عکس مهوش وقاری و همسرشعکس مهوش وقاری و همسرش
عکس مهوش وقاری و همسرش

آثار سینمایی مهوش وقاری

۱۳۹۵ نهنگ عنبر ۲
۱۳۸۸ نیش زنبور
۱۳۸۷ بیداری
۱۳۸۷ پسر آدم، دختر حوا
۱۳۸۷ پوست موز
۱۳۸۷ نطفه شوم
۱۳۸۷ یک وجب از آسمان
۱۳۸۵ بی‌وفا
۱۳۸۵ سوغات فرنگ
۱۳۸۴ تقاطع
۱۳۸۴ تله
۱۳۸۳ کوچولوی خوش‌شانس
۱۳۸۱ چشمان سیاه
۱۳۷۹ زیر پوست شهر
۱۳۷۹ شب‌های تهران
۱۳۷۸ دوستان
۱۳۷۵ روزی که خواستگار آمد
۱۳۷۴ گریز از مرگ
۱۳۷۳ مروارید سیاه
۱۳۷۲ آنها هیچکس را دوست ندارند
۱۳۷۲ راز گل شب بو
۱۳۷۱ سارا
۱۳۷۱ ماه عسل
۱۳۷۱ مجسمه
۱۳۷۱ مستاجر
۱۳۷۰ سیرک بزرگ
۱۳۶۷ نار و نی

 

آثار تلویزیونی مهوش وقاری

۱۳۹۴ کیمیا
۱۳۹۴ دوردست‌ها
۱۳۹۲ یادآوری
۱۳۹۲ تله‌فیلم _آقای عبدی‌نسب و بانو
۱۳۹۱ تله‌فیلم _سورچی گلستان
۱۳۹۱ دزد و پلیس
۱۳۹۱ تله‌فیلم «یک تصادف ساده»
۱۳۸۹ موج و صخره
۱۳۸۸  تله‌فیلم «مهمان بابا»
۱۳۸۷ تله‌فیلم «پاپوش»
۱۳۸۷ زمانی برای پشیمانی
۱۳۸۳ رسم شیدایی
۱۳۸۳ مسافر پردردسر
۱۳۸۱ هزاران چشم
۱۳۷۹ مهر پنهان
۱۳۷۹ دختران
۱۳۷۹ سفر باران
۱۳۷۸ روزگار جوانی (سری دوم)
۱۳۷۷ روزهای زندگی
۱۳۷۷  زیر بازارچه
۱۳۷۷ ماجراهای خانوادهٔ تمدن
۱۳۷۶ عروسی ۷۷
۱۳۷۶ سفر عشق
عکس مهوش وقاری بازیگر ایرانیعکس مهوش وقاری بازیگر ایرانی
عکس مهوش وقاری بازیگر ایرانی

گردآوری: نیمکت خبر

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۱ رای

دانلود فیلم

ادامه مطلب بیوگرافی مهوش وقاری بازیگر و همسر محسن قاضی‌ مرادی