is_tag

استوری عاشقانه نوید محمد زاده برای فرشته حسینی

با استوری عاشقانه نوید محمد زاده بازیگر مطرح سینما و تلویزیون برای همسرش فرشته‌ حسینی جهت حمایت از او در سریال «جنگل آسفالت» در ادامه‌ مطلب همراه‌ ما باشید.

استوری عاشقانه نوید محمد زاده برای فرشته حسینی استوری عاشقانه نوید محمد زاده برای فرشته حسینی
استوری عاشقانه نوید محمد زاده برای فرشته حسینی

بعد از سریال قورباغه، جنگل آسفالت دومین همکاری نوید محمدزاده با همسرش است.

سریال جنگل آسفالت در ژانر خانوادگی، درام می‌باشد و به‌ کارگردانی پژمان تیمورتاش در سال ۱۴۰۲ ساخته‌ شده‌ است.

ازدواج نوید محمد زاده‌ و فرشته‌ حسینی

نوید محمدزاده‌ مدتها به‌ دلیل پوشیدن‌ لباسهای ست با فرشته‌ حسینی، مورد توجه‌ کاربران‌ قرار گرفته‌ بودند.

تا اینکه در ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ با انتشار ویدئویی خبر از ازدواج خود با فرشته حسینی بازیگر کشرمان داد.

و در ۲۹ تیرماه از حلقه ازدواج همسرش رونمایی کرد.

گردآوری: نیمکت خبر

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۱ رای

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب استوری عاشقانه نوید محمد زاده برای فرشته حسینی

عکس ها و پوستر قسمت سیزدهم گناه فرشته

نگاهی به ظرفیت‌های فرامتن مستتر در سریال گناه فرشته







نگاهی به ظرفیت‌های فرامتن مستتر در سریال گناه فرشته | فیلیموشات






















fosil

دانلود فیلم

ادامه مطلب نگاهی به ظرفیت‌های فرامتن مستتر در سریال گناه فرشته

درباره قسمت دوازدهم سریال گناه فرشته | جدایی مهتاب از حامد







درباره قسمت دوازدهم سریال گناه فرشته | جدایی مهتاب از حامد | فیلیموشات






















fosil

دانلود فیلم

ادامه مطلب درباره قسمت دوازدهم سریال گناه فرشته | جدایی مهتاب از حامد

پوستر قسمت دوازدهم گناه فرشته







پوستر قسمت دوازدهم گناه فرشته | فیلیموشات





















fosil

دانلود فیلم

ادامه مطلب پوستر قسمت دوازدهم گناه فرشته

نگاهی به نقش وکیل و تبلیغ وکالت در سریال گناه فرشته

میثم اکبرپوری، روزنامه‌نگار و عضو کانون وکلای دادگستری مرکز | برخلاف چیزی که معمولا وکلا اعتقاد دارند و به سیمای وکیل در عرصه نمایش ایران معترض هستند که اصلی‌ترینش هم نمایش شیطان در سریال «او یک فرشته بود» در قالب یک وکیل دادگستری است، این‌عرصه در سینمای ایران پر از وکلایی با سیمای ارزشمند و تاثیرگذار است؛ «هامون» را یادتان می‌آید؟ بازی درخشان عزت الله انتظامی در نقش «آقای دبیری» را یادتان هست؟ فرامرز قریبیان را در «می‌خواهم زنده بمانم» چه‌طور؟ در نقشی متفاوت، که مقتول فرزندش بود و متهم به قتل همسرش، و حالا می‌خواهد همسرش را که همه‌چیز، علیه اوست از زیر تیغ نجات دهد.

اطلاعات و معرفی گناه فرشته

خسرو شکیبایی، در نقش «رضا صباحی» قطعا یکی از دلبرترین وکلای تاریخ سینما و تلویزیون ما با بازی درخشانش در «خانه سبز» است که البته الآن «حامد تهرانی» در «گناه فرشته»، رقابت تنگاتنگی را با او در دلبری کردن آغاز کرده، که باید منتظر باشیم تا ببینیم در پایان سریال حامد تهرانی می‌تواند دلبرترین شود یا نه؟ خانم‌ها هم در نقش وکلا حضور پررنگی داشته‌اند، لادن مستوفی که در «گناه فرشته» در نقش وکیل ظاهر شده ایفاگر نقشی است که قبلا کتایون ریاحی در «این زن حرف نمی‌زند»، لیلا حاتمی در «دوران عاشقی» و مریلا زارعی در «هیس، دختر‌ها فریاد نمی‌زنند!» آن‌را بازی کرده‌اند و اگر همه این‌وکلای خانم و آقا را ارزیابی کنیم، درمجموع، سیمایی منفی از وکلا به چشممان نمی‌آید؛ هرچند که منفی‌ها مثل همان شیطان وکیل در «او یک فرشته بود» بیش‌تر در خاطر وکلا مانده و هروقت هم از سیمای وکیل در آثار نمایشی صحبت می‌شود، این‌صنف به ضرس قاطع، شاکی‌اند که ما را منفی نشان می‌دهند!

بیشتر از آن‌که سیمای خوب یا بد وکلا در آثار نمایشی چالش باشد انگار اصلی‌ترین چالش واقعی بودن سیمای وکیل در آثار نمایشی است! همین امروز رسانه‌های محدود حقوقی رو اگر نگاه کنید و در کانال‌ها و گروه‌های حقوقی سر و کله‌ای بچرخانید اولین چیزی که درخصوص «گناه فرشته» می‌گویند این است که فضای سازمان قضایی، روند پیگیری یک‌پرونده و از همه مهم‌تر شهاب حسینی در نقش یک‌وکیل در این سریال اصلا شباهتی به واقعیت ندارند و البته در نگاهی دیگر، پرسش این است که «خب چرا باید عینا یا تا حد زیادی واقعی باشد؟» بگذارید به درام حقوقی مطرح و مشهور آمریکایی «کت‌شلواری‌ها» بپردازیم، هاروی اسپکتور آن‌سریال دقیقا سیمای یک‌وکیل دادگستری در ایالات متحده را نشان می‌دهد؟ موسسه حقوقی آن‌ها و روابطشان عین واقعیت است؟ کار حقوقی واقعا این‌قدر چالش‌های متعدد، پرهیجان و عجیب دارد؟ قطعا نه!

لادن مستوفی و شهاب حسینی در سریال گناه فرشته

«گناه فرشته» یک درام بیوگرافی نیست و حامد تهرانی هم یک‌شخصیت داستانی است که زاده ذهن کسی است که آن را ساخته و پرداخته، دنیایی هم که حامد در آن فعالیت می‌کند همین‌ویژگی‌ها را دارد، قرار نیست که ما یک گرته‌برداری مو‌به‌مو از نظام قضایی کشور یا چالش‌های کار حقوقی در ایران را در این سریال ببینیم! قطعا اگر قرار بود که حامد تهرانی عینا با چالش‌ها و وقایعی که ما در نظام دادگستری‌مان داریم عینا برخورد کند قطعا بخش زیادی از سریال صرف قطعی‌های مکرر سامانه عدلیران می‌شد بخش دیگری پشت در دفتر دادگاه می‌گذشت، حامد هرقدر که تلاش می‌کرد قاضی را ببیند، قاضی به او وقت نمی‌داد، احتمالا وکالتش قبول نمی‌شد چون قاضی به مو‌به‌مو اجرا شدن قانون آیین دادرسی مدنی در اعلام وکالت مقید بود و …، خب جذابیت این‌ها برای نمایش در عرصه نمایش کجاست؟ کجای این‌چالش‌ها، گره‌افکنی‌های متداول درام است؟ پس به‌نظر می‌رسد چالش‌های متداول نظام دادگستری‌مان که وکلا هرروز با آن دست و پنجه نرم می‌کنند چندان برای درام جذاب نیست!

همان‌طور که هاروی اسپکتور و همکارانش در سریال «کت‌شلواری‌ها» خیلی‌ها را به وکالت علاقه‌مند کرده‌اند، رضا صباحی «خانه سبز» وکیل دوست‌داشتنی نسل وکلای جوان امروز شد، حامد تهرانی باانگیزه، تلاشگر، وظیفه‌شناس و بچه پرروی «گناه فرشته» هم نسل جدیدی را به وکالت علاقه‌مند می‌کند!

اما در مورد خود حامد تهرانی، سئوالات این است: «کدام وکیل دادگستری دکمه‌های پیراهنش را این‌گونه باز می‌گذارد و به دادگاه می‌آید؟»، «کدام وکیل دادگستری آن‌قدر متهور است که به این‌شکل با قضات کَل‌کَل کند و به قول خود حامد «شعبده‌بازی» کند؟»، «کدام وکیل دادگستری در دادگاه داد و بیداد می‌کند و کل ساحت دادگاه و اولیای دم و همه را به باد ناسزا می‌گیرد؟» و خیلی سئوالات دیگر که به‌نظر پاسخش ساده است: «وکیلی که قرار است شهاب حسینی نقش آن را بازی کند!».

تعارف نداریم، قرار نیست که شهاب حسینی را به‌عنوان نقش اول یک‌سریال طراز اول در یک‌نقش پرچالش نمایش‌دهیم، بعد بخواهیم که این نقش اول ستاره خوش‌تیپ خوش‌صدای ما با آن استایل سیگار کشیدنش که موکل هم عاشقش می‌شود، عین یک‌وکیل سیاست‌ورز، با فراست اهل رایزنی ببر و بدوز، مثل نقطه مقابل خود در این‌سریال «متین‌دفتری» بازی کند! وکیل مورد قبول از نگاه بیننده که شهاب حسینی بازی می‌کند همین است و هرچند که بخش محدودی از بینندگان خود وکلا هستند و حامد تهرانی را باور نمی‌کنند و برایشان دلچسب نیست اما باید باور کنیم که دنیای نمایش و قهرمانانش حتی در آثار رئال هم کاملا واقعی نیستند و این‌خاصیت نمایش و داستان است؛ پس شهاب حسینی وکیل را همین‌جوری قبول کنیم!

باید در نظر داشته‌باشیم که همه‌چیز نمایش و داستان است و حقوقی‌ها هم اکثرا می‌دانند که «از این‌خبر‌ها نیست!» چرا که احتمالا فردی با مختصات رفتاری حامد تهرانی در دنیای واقعی وکالت نه وکیل موفقی است و نه احتمالا مدت زمان زیادی می‌تواند پروانه وکالتش را حفظ کند؛ با همین‌رفتار‌هایی که حامد در قسمت نهم در دادگاه از خودش به‌نمایش گذاشت احتمالا می‌رفت برای تعلیق و ابطال پروانه در دادگاه انتظامی وکلا! عده‌ای از وکلا نگاه دیگری دارند و می‌گویند که سیمای غیر واقعی وکیل در سریال «گناه فرشته» مردم را درخصوص وکلا به اشتباه می‌اندازد که باید گفت واقعیت این است که هرکس که یک‌بار سر و کارش به دادگستری افتاده و حتی یک بار از در دفتر الکترونیک قضایی داخل رفته باشد متوجه می‌شود که از این‌خبر‌ها نیست و واقعیت چیز دیگری است!

همان‌طور که هاروی اسپکتور و همکارانش در سریال «کت‌شلواری‌ها» خیلی‌ها را به وکالت علاقه‌مند کرده‌اند، رضا صباحی «خانه سبز» وکیل دوست‌داشتنی نسل وکلای جوان امروز شد، حامد تهرانی باانگیزه، تلاشگر، وظیفه‌شناس و بچه پرروی «گناه فرشته» هم نسل جدیدی را به وکالت علاقه‌مند می‌کند! نمایش سیمای واقعی وکالت، نظام دادگستری، قضات و همه ارکان و عوامل قضایی را هم باید همجنان مطالبه کرد اما ماهیت «گناه فرشته» با همه حسن‌ها و عیب‌هایش اصلا قرار نیست که نمایان‌گر همه واقعیت‌های موجود باشد و درنهایت داستانی است که هدف اصلی‌اش سرگرم‌کنندگی و قرار نیست اصلاح‌گر و آموزنده باشد!

دانلود و تماشای آنلاین سریال گناه فرشته

دانلود فیلم

ادامه مطلب نگاهی به نقش وکیل و تبلیغ وکالت در سریال گناه فرشته

درباره خیر و شر در سریال گناه فرشته | نبرد انتقام و عدالت

گناه فرشته گرچه از منظر ژانری در ذیل قصه‌ای جنائی- معمایی قرار می‌گیرد اما در عمل، داستان چندلایه و متکثری دارد که سویه‌های مختلفی از ابژه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه را در درون مایه خود و جهان دراماتیکی که طراحی کرده، صورت‌بندی می‌کند تا شمایلی از یک کلیت که جهان اجتماعی آشفته بحران زده موجود است را ترسیم کند. اشاره به تاریخ شمسی قصه و زیرنویس کردن آن به اقتضای پیشروی درام، ضمن فشرده کردن زمان و افزودن بر التهاب درونی قصه، تاکیدی بر این معناست که در پس یک قتل که نقطه کانونی قصه است، قرار است معمایی رمزگشایی شود که فقط کشف راز یک قتل نیست، بلکه معانی دلالتگری را به این قتل گره می‌زند که هر کدام از دل یک بحران می‌آید.

اطلاعات و معرفی گناه فرشته

بحران‌های ملموس از زیست- جهانی که برای مخاطب ایرانی آشناست و با آن همذات‌پنداری می‌کند. از بحران اقتصادی گرفته تا نابسامانی اجتماعی در نقطه وصل این قتل، نه فقط پازل یک جنایت که شمایل جنونی پنهان در جامعه کنونی را بازنمایی می‌کند. بحرانی که در مناسبات مالی و سیاسی و عاطفی تنیده شده و فسادی هژمونیک آفریده است. حالا به میانجی یک موقعیت جنایی و مکاشفه‌ای قضایی، این هژمونی در دل یک پرونده قضایی مورد واکاویی قرار می‌گیرد. شاید گزافه نباشد که بگوییم «گناه فرشته» را نباید لزوما در خوانش ژانری و ملزومات آن و صرفا قصه‌ای جنائی-معمایی دانست، بلکه بیشتر یک تراژدی رئالیستی است که به نوعی به جامعه‌شناسی یک جنایت دست می‌زند. ضمن اینکه ردی از خوانش‌های روانشناختی را هم در پس قصه و شخصیت‌هایش می‌توان کشف کرد که فقط اقتضای ژانری و دراماتیک ندارد، بلکه ارجاعی پاتولوژیک به شرایط روحی و روانی جامعه بحرانی و آشفته کنونی است تا در نهایت چشم اندازی آسیب شناسانه از اکنونیت جامعه به ویژه بحران اخلاقی در آن به تصویر کشیده شود.

جدال حامد تهرانی (شهاب حسینی) با نوید عشیری (امیر آقایی) تنها یک نبرد شخصی و خانوادگی نیست، بلکه نماد بیرونی و چه بسا نمادین تقابل «خیر و شر» به مثابه پیرنگ اصلی قصه است تا این جدال حقوقی را به قلمرو وسیع‌تری که وضعیت اجتماعی و ساختار جامعه است تسری دهد و امکان یک نقد جامعه شناختی فراهم شود

شاید به همین دلیل است که سویه‌های معمایی قصه، بیش از وجوه جنایی آن برجسته شده و گویی کارگردان معنای مورد نظر خود از قصه را در سویه‌های معمایی آن بیشتر برجسته کرده تا به مخاطب را به تامل درباره آن وادارد. در «گناه فرشته» قرار است به میانجی بازگشایی پرونده یک قتل، پرونده قتلی دیگر در گذشته هم باز شود و با یک روایت و خوانش موازی مواجه شویم که در هم تنیده شده اما این یک بازگشایی قضایی صرف و روایت یک پرونده جنایی نیست، بلکه تصویری پازل‌گونه از فساد اقتصادی و مالی و جنایت‌های برآمده از آن است که در سطحی کلان‌تر و در بستر زد و بندهای سیاسی و بازی‌های قدرت در ساحت درام روایت می‌شود. حتی قتل و کشف قاتل در اینجا، صرفا یک کنش فردی یا میان فردی نیست، بلکه در سطحی کلان‌تر و در جدال بین دو خانواده پی گرفته می‌شود و بعد به ساحت کلان‌تری در مناسبات اجتماعی و اقتصادی بسط می‌یابد تا در نهایت میدان نبرد بزرگتری در تقابل نیروهای «خیر» و «شر» صورت‌بندی شود.

از این منظر، جدال حامد تهرانی (شهاب حسینی) با نوید عشیری (امیر آقایی) تنها یک نبرد شخصی و خانوادگی نیست، بلکه نماد بیرونی و چه بسا نمادین تقابل «خیر و شر» به مثابه پیرنگ اصلی قصه است تا این جدال حقوقی را به قلمرو وسیع‌تری که وضعیت اجتماعی و ساختار جامعه است تسری دهد و امکان یک نقد جامعه شناختی فراهم شود. به همین دلیل کارگردان از حرکت‌های پر تحرک و ملتهب دوربین پرهیز کرده و از ظرفیت‌های دراماتیک دیگر مثل موسیقی، ضرب‌آهنگ تند ناشی از تعدد نماها، نورپردازی‌های نوآر گونه یا بازی‌های فرمی با قاب برای تعلیق و کشش و حس وحشت و هیجان کمتر استفاده می‌کند تا قصه به عناصر ژانری تقلیل نیابد بلکه امکانی فراهم شود تا در طمانینه‌ای دراماتیک، خوانشی نقادانه از یک قتل و جنایت مرموز و مشکوک شکل بگیرد و تلنگری بر ذهن مخاطب بزند که ما با یک بحران اخلاقی و انسانی جدی مواجه هستیم.

با یک دوقطبی پر مخاطره که آدم‌ها را در جدال و تنش خود فرو می‌بلعد. این دوگانگی را می‌توان در شخصیت‌پردازی کاراکترها هم پی گرفت. دوگانگی‌ها و دوقطبی‌های درون خانوادگی، مثل شکاف بین حامد (شهاب حسینی) و مهتاب (لادن مستوفی) که برای اولین بار در زندگی مشترک، بر سر یک پرونده مشترک جنایی، از همسر و رفیق بودن به رقیب هم تبدیل می‌شوند. یا اختلاف نظری که بین نوید (امیر آقایی) و پدرش وجود دارد همچنان که بین حامد و پدرش (بهروز رضوی). این دوگانگی‌ها و دوقطبی‌ها ناظر به پارادوکس و شکافی است که در سطوح مختلف جامعه در حال رخ دادن است. از شکاف دولت- ملت گرفته تا شکاف ملت- ملت و حتی اختلاف‌های درون خانوادگی که در یک دهه اخیر، افزایش یافته است. هر چه قصه جلوتر می‌رود، دامنه و عمق بحران‌ها بیشتر شده و گویی خشم و کینه و اختلاف نظرهای پنهان شده در ضمیر ناخودآگاه شخصیت‌های به واسطه این پرونده، برون فکنی می‌شود. از جمله شکاف و خلا عاطفی که بین حامد و مهتاب به وجود می‌آید که روابط زناشویی انها را تیره و تار می‌کند. یا رابطه وکیل و موکلی بین حامد و فرشته به تدریج به سوی نوعی رابطه عاطفی گرایش پیدا می‌کند. جنگ میان امیر عشیری و عماد تهرانی به موازات جدال حامد تهرانی و نوید عشیری اوج پیدا می‌کند. فرشته بر خلاف تصور حامد در دادگاه به قتل عشیری اعتراف می‌کند و از آن سو مشفق هم به مثابه یک دانای کل و پیر خردمند وارد قصه می‌شود.

لادن مستوفی و شهاب حسینی در سریال گناه فرشته

به این موارد می‌توان مولفه‌های دیگری را هم افزود که همه این عناصر در خدمت یک قصه معمایی پیچیده و چندلایه با شخصیت‌های مرموز و مشکوک قرار گرفته تا سرنخ‌های یک پرونده قتل به یک چرخه معیوب و فاسد اقتصادی پیوند بخورد که می‌تواند قانون را هم دور زده یا از ظرفیت آن به نفع منافع و مصالح شخصی بهره ببرد. اگر بخواهیم «گناه فرشته» را در یک نظام مفهومی صورت‌بندی کنیم و عناصر درام را در ظرف آن بریزیم می‌توان آن را نبرد «عدالت» و «انتقام» دانست که در یک جدال خانوادگی، تعین می‌پذیرد و بار احساسی و عاطفی هم به دوش آن گذاشته می‌شود تا تا تجربه‌های حسی مثل عشق و نفرت در کالبد قصه دمیده شود.

حامد عنقا تلاش کرده تا در روایت این التهاب و پیچیدگی از بازی‌های فرمی دوری کرده و در واقع التهاب دوربین را از قصه برداشته تا آن را در روابط آدم‌ها به ویژه به واسطه دیالوگ‌پردازی نشان دهد. گرچه برداشت‌های بلند از گفت‌وگوهای دو نفره حجم زیادی دارد و کمی از ریتم و ضرب‌آهنگ روایت کاسته اما به نظر می‌رسد تاکید کارگردان بر این بوده تا به جای هیجان‌زده کردن تماشاگر و ایجاد فضای ملتهب برای میخکوب کردن مخاطب، او را بیشتر به سمت تامل و اندیشیدن درباره موقعیت قصه بکشاند. به همین دلیل شاید، روایت و ریتم سریال، برخی از مخاطبان را که با ذهنیت کلیشه‌ای از اثر پلیسی که با تعقیب و گریز یا غافلگیری‌های شوکه‌کننده همراه است راضی نکند اما فیلمساز تعمدا از شکل گیری چنین فضایی پرهیز کرده تا مخاطب را به تعمق در زیرمتن قصه خود بکشاند. زیرمتنی که تمام حرف سریال در آن نهفته است و به جای پردازش قاتل جنایت، مخاطب را به عوامل شکل گیری یک جنایت متوجه می‌کند.

در واقع کنتراست چیره درام به عوامل پشت صحنه و دست‌های پنهان و پشت پرده گرایش دارد که از سطح رخدادها می‌گذرد تا به عمق آن‌ها برسد. به همین دلیل از شیوه قطره‌چکانی در ارائه اطلاعات به مخاطب استفاده شده و در پس هر قسمتی، لایه‌های تازه از واقعیت بازنمایی می‌شود. یک بازنمایی پارادوکسیکال. اساسا «گناه فرشته» قصه تضادها و تعارض هاست، قصه دوگانگی‌ها و دوقطبی ها، قصه شکاف‌هایی که جامعه را از تعادل خارج می‌کند و موجب بی‌عدالتی می‌شود که عدالت یعنی هر چیزی در جای خودش استقرار بیابد. حتی عنوان سریال هم روایت این تضادهاست. از یک سو فرشته از حیث الاهیاتی موجودی است که گناه نمی‌کند و از سوی دیگر وکیل عدالت جوی قصه در پی اثبات بی‌گناهی فرشته قصه است. در واقع کارگردان هم در فرم روایی خود از الگوی کلاسیک استفاده کرده و هم در انتخاب قصه خود به کهن الگوهای اخلاقی و بشری توجه داشت. به نبرد ازلی و ابدی خیر و شر.

دانلود و تماشای آنلاین سریال گناه فرشته

دانلود فیلم

ادامه مطلب درباره خیر و شر در سریال گناه فرشته | نبرد انتقام و عدالت