is_tag

متن استعفای خدابخشی از معاونت سیاسی رسانه ملی

متن کامل نامه استعفای علیرضا خدابخشی از معاونت سیاسی رسانه ملی به شرح زیر است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
برادر گرامی جناب آقای دکتر جبلی
رئیس محترم سازمان
باسلام و احترام

اکنون که با پایان یافتن دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی یکی از مسئولیت‌های سنگین معاونت سیاسی برای پیگیری ۴ راهبرد رهبر معظم انقلاب اسلامی روحی له الفدا مبنی بر مشارکت، رقابت، امنیت و سلامت پایان یافته است و رضایت معظم له را در پی داشته، بازآرایی و تازه‌گردانی عملیات رسانه‌ای در مقابله با جنگ همه‌جانبه و ترکیبی دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی؛ ضرورت دارد. 

فرصت را مغتنم شمرده و برای باز کردن فضا برای مدیری تازه نفس و استمرار نوآوری در معاونت سیاسی رسانه ملی؛ استعفای خود را مجددا تقدیم می‌کنم.

لازم می‌دانم از حمایت‌های کافی حضرتعالی در دوران مسئولیت و همچنین تلاش همکارانم در معاونت‌های سازمان خصوصا معاونت سیاسی تشکر و قدردانی و بابت تقصیر‌ها و قصور‌ها طلب حلالیت کنم.

دانلود فیلم

ادامه مطلب متن استعفای خدابخشی از معاونت سیاسی رسانه ملی

محمدعلی صائب سرپرست معاونت سیاسی صداوسیما شد

رئیس سازمان صداوسیما با توجه به استعفای علیرضا خدابخشی، در حکمی محمدعلی صائب را به سرپرستی معاونت سیاسی صداوسیما منصوب کرد.

در حکم جبلی برای محمدعلی صائب آمده است: «ضروری‏ است همه محور‌های حکم انتصاب معاون سیاسی بصورت جدی در دستور کار شما و مورد پیگیری مستمر در آن حوزه باشد. تجربه عملیات رسانه‏‌ای بی ‏سابقه و گسترده رسانه ملی در انتخابات اخیر نشان داد که شکوفایی ظرفیت ‏های بزرگ با همت و عزم همکاران قابل تحقق است و معاونت سیاسی می‏ تواند در این زمینه یکی از پیشران ‏های رسانه‏ ملی باشد.»

رئیس رسانه ملی در پایان از زحمات و تلاش‌های مفید علیرضا خدابخشی که پیش از این معاون سیاسی سازمان صداوسیما بود، تشکر کرده است.

محمدعلی صائب از سال ۷۹ تا ۸۹ در سمت‌های خبری رادیو پیام، رادیو جوان و رادیو ایران مشغول فعالیت بودهاست. وی قائم‌مقامی اداره کل پخش اخبار صدا، خبرنگاری در معاونت خبر مرکز خراسان جنوبی تا سال ۹۴، معاونت خبر مرکز خراسان جنوبی تا سال ۹۸ و مسئولیت باشگاه خبرنگاران جوان این استان را نیز در کارنامه رسانه‌ای خود دارد. صائب مدیر دفتر رئیس سازمان صداوسیما در زمان دکتر جبلی بود و از شهریور ۱۴۰۱ ریاست خبرگزاری صداوسیما را برعهده داشت.

دانلود فیلم

ادامه مطلب محمدعلی صائب سرپرست معاونت سیاسی صداوسیما شد

استفاده حزبی و سیاسی از مساجد ممنوع است

محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صبح امروز در نشست معاونان و مدیران ستاد هماهنگی کانون فرهنگی هنری مساجد کشور با تاکید بر اهمیت مساجد در حوزه فرهنگ گفت: در مساجد جذابیت ایجاد می‌کردند، افراد قرآن حفظ می‌کردند، به حاضران جایزه می‌دادند و نوبت تکبیر در مسجد می‌گذاشتند، اکنون حوزه فرهنگ و هنر در اختیار ما است و باید آن را مردمی کنیم.

 اسماعیلی در عین حال تصریح کرد: باید به مردمی‌سازی فرهنگ و هنر از طریق حضور در مساجد، (به جز یکی دو شاخه هنری که حضورشان در مساجد مسائلی دارد) اهتمام داشت.

وی ادامه داد: بار‌ها در جلسات گفته ام همه ما قرآن را در مساجد یاد گرفتیم. جای خوشنویسی در مساجد است؛ خوشنویسی آیات قرآن که تحولی در این حوزه ایجاد کرد نیز در مساجد باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: خبرنگاری به معنای مثلا حضور در خبرگزاری نیست که در روز خبرگزاری یا هر رسانه دیگری نیرو‌های خبری خود را افزایش دهد؛ بلکه این است که باید هر کانون یک محل داشته باشد. تا افراد بتوانند تولیدات خود را داشته باشند.

وی تاکید کرد: در مساجد خبرنگار تقویت کنید. بچه‌ها و خبرنگار‌هایی که در مسجد بزرگ شوند. مسجد حس خدا است و برای ما مصونیت می‌آورد، مسجد خانه خدا است.

وزیر فرهنگ ادامه داد: اگر ما دولت اسلامی را تشکیل می‌دهیم، نهضت امام است که مبتنی بر آرزو‌های تاریخی مؤمنان برقرار شده و یک آرزوی ۱۴۰۰ ساله نهضمت پیامبر است که با قرآن و مساجد و حسینه‌ها پیروز شد.

وی تاکید کرد: در نهضت ما قرآن و عترت در کنار هم بودند و از هم جدا نشدند.

عضو هیات امنای دانشگاه تهران تصریح کرد: مسجد سنگر پیروزی ما بود. روز‌های انقلاب، مساجد محل حضور و اجتماع مردم بود که انقلاب پیروز شد؛ امنیت محله‌ها را مساجد تامین می‌کردند.

وی افزود: خدا آیت‌الله مهدوی کنی را بیامرزد که کمیته‌ها و انقلاب‌ها را در مساجد برپا کرد.

وزیر فرهنگ ادامه داد: یادی کنیم از آیت الله امامی کاشانی که چند روزی است ایشان را از دست داده ایم و درجات والا و همنشینی با اولیا و شهدا و صالحان را برایشان خواستاریم.

وزیر فرهنگ تاکید کرد: در خانه خدا رفت و آمد دل‌ها را نورانی می‌کند؛ ما باید خودمان پیشتاز باشیم تا بچه‌هایمان در آنجا به عنوان عکاس، هنرمند، خبرنگار، روزنامه نگار و… تقویت شوند.

وی ادامه داد: در هر شبکه اجتماعی داخلی مانند بله، ایتا، روبیکا و… باید ارتباط گیریم و یک شبکه قدرتمندی از مردم را پشت اهداف متعالی نظام بیاوریم.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: استفاده جناحی، حزبی و سیاسی در مساجد ممنوع و خط قرمز ما است.

وی افزود: در ماجرای سیستان بلوچستان، باید از همه جای کشور فراخوان کمک و همراهی دهیم و مومن مسلمان ایده‌آل در تعریف تفکر اسلامی کسی است که بیشترین خدمت را به مردم می‌رساند و باید این کار را نهادینه کنیم. باید بازوی اصلی شورای فرهنگ عمومی، کانون مساجد باشد.

دانلود فیلم

ادامه مطلب استفاده حزبی و سیاسی از مساجد ممنوع است

از ۳ کتاب حوزه فرهنگ و ارتباطات سیاسی رونمایی شد

آیین رونمایی از کتاب‌های حوزه فرهنگ و ارتباطات سیاسی با حضور نویسندگان از جمله سیدرضا نقیب‌السادات، یوسف سلمان‌خواه، صابر جعفری کافی‌آباد و محسن اسلامی، سخنگوی ستاد انتخابات وزارت کشور در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

سلمان‌خواه با بیان اینکه همیشه مدیریت انتخابات و اتخاذ رویه‌های انتخاباتی برایم جذاب بود، گفت: چراکه در سن ۱۳، ۱۴ سالگی مدام در ستاد‌های انتخاباتی حضور داشتم و می‌دیدم شیوه خاصی در مدیریت انتخابات وجود ندارد. الان هم می‌بینیم شهرستان‌ها بیشتر به شور و هیجان انتخابات تاکید می‌کنند. قبل از کرونا به نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران رفتم و خواستم ببینم راجب انتخابات چه کتاب‌هایی وجود دارد. با دیدن منابع متوجه شدم اگر هر نامزد انتخاباتی بخواهد به شیوه علمی در زمینه انتخابات مطالعه داشته باشد، باید بیش از ۱۵ هزار صفحه کتاب بخواند.

نویسنده کتاب «کارزار انتخابات راهبرد، راهنما و راهکار» افزود: فصل اول کتاب به جغرافیای انتخابات می‌پردازد. ما تا زمانی که حوزه و جغرافیای انتخابات را نشناسیم و درباره تاثیر عوامل جغرافیایی بر جریان رای‌دهی اطلاع نداشته باشیم، نمی‌توانیم برنامه‌ریزی خوبی برای انتخابات داشته باشیم. یعنی هویت مکانی منجر به مشارکت سیاسی مردم می‌شود. از طرفی، کتاب به سازمان کارزار انتخابات می‌پردازد. اینکه وقتی نامزد انتخاباتی وارد انتخابات می‌شود باید چکار کند؟ چگونه می‌تواند کمپین تشکیل دهد و یارگیری کند. فصل دوم کتاب به سازمان کارزار انتخابات، فصل سوم به بازاریابی سیاسی، فصل چهارم به بایسته‌های کارزار انتخابات و فصل پنجم به تبلیغات؛ تکنیک‌ها و تاکتیک‌ها می‌پردازد. 

سخنگوی ستاد انتخابات وزارت کشور به قانون جدید انتخابات کشور پرداخت و گفت: امسال قانون‌گذاران با تدوین قانون جدید، تبلیغات انتخابات را سازمان‌مند کردند. الان انتخابات دارای تبلیغات مجاز در عرصه حقیقی و مجازی شده و از سامانه شفافیت مالی رونمایی شده است. براساس این سامانه باید منابع مالی نامزد انتخاباتی مشخص شود. با وجود اینکه امسال تمام فرایند‌های انتخابات الکترونیکی شده، فضای انتخابات به سمت مجازی رفته است. 

اسلامی

اسلامی ادامه داد: در حوزه انتخابیه قومی و طایفه‌ای که متاثر از فضای شور و نشاط است، عموماً تبلیغات سنتی و کلاسیک کارساز است. الان قانون‌گذار گفته که هر نامزد یک ستاد انتخابات اصلی و فرعی دارد. ستاد انتخابات فرعی را در شهر، بخش و روستا تقسیم کرده است. همچنین، قانون‌گذار گفته که نامزد انتخابات می‌تواند ستاد انتخابات بانوان هم داشته باشد. علاوه‌بر آن، قانون‌گذار به ستاد انتخابات مجازی اشاره می‌کند. ما از سامانه انتخاب ایران رونمایی کردیم، که نامزد‌ها تمام پیوند‌های مجازی خود را در سامانه بارگذاری می‌کنند.

وی با بیان اینکه در کشورمان به روش‌های انتخابات کم توجهی شده، افزود: توجه به روش‌ها منجر می‌شود که انتخابات به سمت لایه‌های میانی جامعه سرزیر شود. اصولاً روش‌ها سنتی بوده و بعضی مراسم‌ها همراه با پذیرایی برگزار می‌شده است. توجه به روش‌های جدید در کمپین‌ها و پویش‌های سیاسی منجر به ورود نسل جدید می‌شود. نسل جدید آنقدر با انتخابات ذهنیت ندارد. اما وقتی با کارزار‌های سیاسی پیوند می‌خورد، مقوله انتخابات به خوبی برایش تعریف می‌شود. مثلاً وقتی به آمار مشارکت‌ها در ۴۰ سال اخیر نگاه کنید می‌بینید میزان مشارکت انتخابات به صورت سینوسی بوده است. 

جعفری کافی‌آباد درباره کتاب «نخبگان مشروطه در آینه فرهنگی سیاسی» گفت: حافظه تاریخی امری راکد، مرده و مربوط به گذشته نیست و در این کتاب نوع نگاه ما به حافظه تاریخی ایرانیان اینگونه نبوده است. حافظه تاریخی به شدت سیاسی، زنده و پویا و مربوط به اکنون ماست. با درنظر گرفتن تاریخ معاصر ایران می‌توان دوره مشروطه را به عنوان دوره‌ای درنظر گرفت، که بعد از آن شاهد سریع‌ترین و گسترده‌ترین تغییرات در شئون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران هستیم.

سیدرضا نقیب‌السادات درباره کتاب «انتخابات و تکنیک‌های تبلیغات سیاسی» گفت: اگرچه در گذشته تبلیغات انتخاباتی نامزد‌ها به نصب پوستر‌های تبلیغاتی و برپایی ضیافت‌های رنگین در ستاد‌های انتخاباتی محدود می‌شد، اما با پیچیدگی فناوری‌های ارتباطیِ در دسترس نامزد‌های انتخابات مجلس، پیچیدگی تبلیغات انتخاباتی نیز افزوده شده است.

دانلود فیلم

ادامه مطلب از ۳ کتاب حوزه فرهنگ و ارتباطات سیاسی رونمایی شد

لزوم ایفای رسالت رسانه‌ها در مهم‌ترین رویداد سیاسی اجتماعی ملی

پیمان جبلی در بازدید چندساعته‌ای که امروز از بیست‌وچهارمین نمایشگاه رسانه‌های ایران در مصلای تهران داشت، ابراز کرد: خوشبختانه با تلاش مدیران سخت‌کوش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این نمایشگاه بعد از وقفه‌ای شش‌ساله برپا شد. ارتباط مستقیم رسانه‌های مختلف با مردم که مخاطبان آن‌ها هستند، گریزناپذیر است و این نمایشگاه فرصتی را فراهم می‌کند که رسانه‌ها با یکدیگر، مخاطبان و حتی رقبای خودشان در عرصه رسانه‌ای آشنا و تعاملاتشان را تقویت کنند.

وی اظهار خشنودی کرد که فرصتی دست داده تا در نمایشگاه رسانه‌های ایران با همکاران رسانه‌ای‌اش در خبرگزاری‌ها و رسانه‌های مختلف از نزدیک دیدار کرده و به آن‌ها خداقوت بگوید.

جبلی ادامه داد: امیدواریم تعامل میان ما رسانه‌ها برای کسب رضایت‌مندی مردم و پیشرفت جامعه روزبه‌روز گسترش یابد.

رئیس رسانه ملی با یادآوری آنکه وظیفه همه رسانه‌ها در هر قالب و جایگاهی که قرار دارند، کمک به حرکت جامعه به سمت پیشرفت، توسعه، آینده درخشان و امیدوارکردن مردم به آینده روشن است گفت: درعین‌حال که مطالبه‌گریم، باید در پیشرفت و توسعه کشور نیز یاری‌رسان باشیم و بستر‌های لازم را برای بهره‌مندی از ظرفیت‌های عظیمی‌که در میان اقشار مختلف جامعه وجود دارد، مهیا کنیم.

جبلی به برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی اشاره کرد و گفت: رسانه‌ها می‌توانند در این زمینه نقش‌آفرینی کنند و جایگاه قانون‌گذاری کشور را به‌درستی تبیین و با ایجاد شور و نشاط انتخاباتی، به مردمی‌کردن و مشارکت حداکثری مردم پای صندوق‌های رأی مدد برسانند.

وی ادامه داد: امیدواریم جمعه هفته آینده که انتخابات مجلس شورای اسلامی‌برگزار می‌شود، با حضور پررنگ رسانه‌ها در این عرصه، مشارکت آگاهانه در بستری عادلانه و با حضور خوب مردم رقم بخورد.

رئیس رسانه ملی همچنین در جریان بازدید از این نمایشگاه به برخی سؤالات خبرنگاران پاسخ داد و ضمن ذکر آنکه تأسیس شبکه‌های ۲۰۰ گانه انتخاباتی مهم‌ترین اقدام صداوسیما برای مردمی‌کردن هرچه بیشتر انتخابات و برگزاری انتخابات آگاهانه بوده است، گفت: تا امروز ۱۴۰۰ مناظره در ۲۰۰ حوزه انتخابیه میان نامزد‌ها درباره مسائل اساسی که باید درباره‌اش فکر و برنامه‌ریزی کنند و در آینده در صورت ورود به مجلس درباره‌اش تصمیم‌گیری کنند، ضبط شده است.

جبلی افزود: در کنار مناظره‌ها حدود ۲۴۰۰ بسته تصویری ۲۰ دقیقه‌ای نامزد‌ها در جدول پخش قرارگرفته و از فردا، پنج‌شنبه، سوم اسفندماه مردم شاهد پخش آن‌ها از کانال‌ها خواهند بود.

وی همچنین درباره آخرین روند تولید مجموعه‌های نمایشی در رسانه ملی عنوان کرد: در حال حاضر حدود ۱۷ سریال دوربین روشن داریم و نزدیک به ۲۵ فیلم‌نامه در آستانه عقد قرارداد و آغاز پیش‌تولید است. تا پایان سال ۱۴۰۳ جدول پخش مجموعه‌های نمایشی کامل است و به موضوعات مختلف از شخصیت‌های تاریخی، تاریخ معاصر، مسائل مرتبط با سبک زندگی و سایر حوزه‌های مغفول خواهیم پرداخت. در تلاشیم بر تنوع تولیدات بیفزاییم و پاسخگوی نیاز‌های جامعه باشیم.

رئیس رسانه ملی در پاسخ به پرسش دیگری پیرامون انتشار نتایج یک نظرسنجی از برنامه‌های مختلف رسانه‌های ملی در شبکه‌های اجتماعی گفت: شاخص‌های متفاوت و قابل تفسیری دراین‌باره وجود دارد؛ اتکای صرف به نتایج نظرسنجی‌ها در هیچ کجای دنیا یک کار علمی‌ای نیست و باید به مجموعه شاخص‌ها، زمینه‌ها و عوامل تأثیرگذار توجه کرد. معمولاً آمار خام باید فرآوری و با شاخص‌های مختلف سنجیده شوند.

جبلی تصریح کرد که البته ما از هرگونه کمک منصفانه و دلسوزانه رسانه‌ها به جامعه و مردم و تعالی رسانه ملی استقبال می‌کنیم.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی صداوسیما

دانلود فیلم

ادامه مطلب لزوم ایفای رسالت رسانه‌ها در مهم‌ترین رویداد سیاسی اجتماعی ملی

اندیشه‌های سیاسی سعدی شاعر بزرگ ایرانی


اندیشه‌های سیاسی سعدی شاعر بزرگ ایرانی

 

زمینه و زمانه‌ی سعدی

سعدی شیرازی (۶۰۶- ۶۹۰ه. ق) در دوره‌ای چشم به جهان گشود که ایران زمین از هر سو عرصه‌ی تاخت و تاز نیروهای ویرانگر زندگی اجتماعی قرار گرفته بود.

 

از سوی غرب صلیبیان، حکومت در حال زوال سلجوقیان را هر چه بیش‌تر به سوی نابودی می‌کشاندند.

 

از سوی شرق مغولان از کشته‌ها پشته می‌ساختند، و از درون نیز، امیران و حاکمان محلی با باج و خراج و در گیری‌های خونبار داخلی، عرصه‌ی زیست اجتماعی را به جهنمی سوزان تبدیل کرده بودند. سعدی از زمانه‌ی خویش چنین یاد می‌کند:

 

ای محمد گر قیامت می برآری سر ز خاک

سر برآور وین قیامت در میان خلق بین

 

زینهار از دور گیتی و انقلاب روزگار

در خیال کس نیامد کانچنان گردد چنین

 

در نیک اندیشی و بزرگ منشی سعدی همین بس، که در چنین زمانه‌ی خون ریزی از آموزه‌ی

 

بنی آدم اعضای یک پیکرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

 

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضو ها را نماند قرار

 

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامد نهند آدمی

 

سخن به میان آورده است. هر چند نباید از یاد بُرد که نه سعدی خود توانست به این آموزه همواره پایبند بماند و نه در جامعه‌ی آن روز ایران این آموزه قابل تحقق بود. نکته‌ی مهم اما این بود که سعدی با این آموزه، افقی بسیار انسانی فرا راه ذهن و زبان جامعه گشود.

 

سعدی که آموزش‌های نخستین را در زادگاه خود فرا گرفته بود، در حدود سال ششصد و بیست هجری قمری یعنی زمانی که دو سالی از یورش مغولان به ایران می‌گذشت و به گفته ی سعدی، جهان چون موی زنگی آشفته و درهم شده بود،

 

و اقلیم آرام فارس هم میدان تاخت و تاز پیر شاه، پسر محمد خوارزم‌شاه، شده بود؛ برای ادامه‌ی آموزش، راهی بغداد شد و در مدرسه ی نظامیه‌ی بغداد به فراگیری دانش پرداخت.

 

اما چندی نگذشت که شور سوزان جهان گردی، هوای آموختن در مدرسه را از سر وی به در کرد و از بغداد راهی دیگر سرزمین‌های عربی شد.

 

سفر به کوفه، بصره، ترابلس، شام، صنعا و حجاز هر یک برای او خاطره ها و تجربه های فراوانی به همراه داشت و از سویی موجب انس سعدی بـا زبان و ادب عربی شد.

 

او افزون بر سرزمین های عربی به روم و شرق جهان اسلام نیـز سفر کرد. ره آورد این جهان گردی برای سعدی، افزون بر تجربه‌ی بی واسطه‌ی زیست جهان‌های متفاوت، آشنایی با انبوهی از روایت‌ها، قصه‌ها و اندوخته‌های متنوع مردمان سرزمین‌های گوناگونی بود که با این روایت‌ها و قصه‌ها زند‌گی کرده بودند.

 

شاید به همین علت است که هر حکایت گلستان، پنجره ای رو به فهم زندگی می گشاید و گویی هر حکایت‌اش جمع بندی هزاران تجربه و آزمون زندگی عملی است. سعدی خود در این باره می‌گوید:

 

در اقــصای عالم بــگشتم بـــسـی

به ســر بردم ایـام با هـر کسی

 

تـمّتـع ز هـــــر گوشه ای یـافـتــم

ز هـر خرمنی خوشه ای یافتم

 

سعدی پس ازگذشت سی و پنج سال در حالی که آتش فتنه‌ی مغول رو به سردی نهاده بود و وی پنجاهمین سال گرم زندگی را تجربه می‌کرد، به گفته‌ی خویش که:

به قدم از شیراز رفته بود، اکنون به سر به شیراز بازمی‌گشت. در ایامی که سعدی به شیراز بازگشت، اتابک ابوبکر، پسر سعد زنگی‌‌، بر این شهر حکومت می‌کرد.

 

اتابکان توانسته بودند با سیاست و چاره اندیشی، سرزمین فارس را از گزند ویرانگر تاتار در امان نگه دارند.

 

سعدی باقی عمر خود را در شیراز گذراند و سرانجام در سال ۶۹۰ ه . ق در شیراز جان سپرد و در جایی که امروزه به سعدیه معروف است به خاک سپرده شد.

 

سعدی و دگرگونی مبحث صوفیانه

هر چند مبحث صوفیانه‌ی نخستین، که مبحثی زاهدانه بود، در دوران شکل‌گیری فرهنگ و تمدن اسلامی و در قلمرو اقلیم عربی نطفه بست.

 

اما هنگامی که این مبحث به خراسان راه یافت، دگرگونی‌های بسیاری پذیرفت، زیرا در این فضای تازه از سویی با عناصر فرهنگ بودایی و مانوی، درهم آمیخته شد و در نتیجه جان و شکل دیگری یافت، و از سوی دیگر روح پهلوانی بازمانده از فرهنگ پارتی در این خطه از ایران، زمینه ساز رویکرد حماسی به عرفان شد.

 

در تتیجه در تصوف خراسانی روح و زبان حماسی و شاعرانه ی آن یک عنصر چشمگیر بود. این زبان و حال حماسی را می‌توان در سخنان نخستین صوفی بزرگ خراسان، بایزید بسطامی، و سپس در همه ی سنت گفتار و ادب صوفیانه‌ی پرورش یافته در خراسان دید.

 

در این بستر بود که استوره‌ی هبوط آدم به سفر حماسی آدم تبدیل شد و رابطه‌ی عابد و معبود، به رابطه‌ی عاشق و معشوق تبدیل شد و تا حدودی ترس زاهدانه جای به شور عاشقانه ‌سپرد.

 

اما سرانجام در فضای فرهنگی- تاریخی فارس، به ویژه شیراز است، که ما شاهد دگردیسی تصوف حماسی ِ زاهدانه به عرفان عاشقانه و رندانه هستیم.

 

به گفته ی دیگر، در سفر از خراسان به عراق عجم و فارس است که وجه صوفیانه‌، یعنی زاهدانه‌ی این عرفان هر چه کمرنگ‌تر و وجه شاعرانه‌ی آن پر رنگ‌تر می‌شود و شکوه حماسی گفتار صوفیانه‌ی خراسانی جای خود را به غزل‌سرایی عاشقانه می‌سپارد.

 

صوفیان خراسان اهل کشف و کرامات‌ و اهل ارشاد و خانقاه دار و دارای دستگاه مرید پروری بودند.

 

اما شاعران عارف درعرفان شاعرانه، داعیه‌های کشف و کرامات را فرومی‌گذارند و به فضل و هنر خود می‌نازند و حتا دعوی کشف و کرامت را به ریشخند می‌گیرند.

 

اینان نه تنها خود را صوفی نمی‌نامند و نمی‌خوانند، بل با صوفی و زهد ریایی سر جنگ دارند. با این شاعران عارف، زبان شاعرانه‌ی این عرفان غزل‌سرا تر و روح شاعرانه نمایان‌تر می‌شود.

 

سرحلقه‌ی بزرگ این عرفان شاعرانه شعر سعدی است و کمال شاعرانه و رندانه‌ی آن حافظ. و چنین است که در برابر عرفان پهلوانانه‌ی خراسانی با سنت زهد خانقاهی‌اش، عرفان شاعرانه و رندانه‌ی فارس با دو نماینده‌ی بزرگ آن، سعدی و حافظ، به عنوان دیدگاه تازه‌ای شکل می‌گیرد.

 

هر چند نباید از یاد برد که به علت چیر‌گی عرفان زاهدانه و فلسفی‌مابانه و فضای رسمی خانقاهی، که همخوانی و داد و ستد بسیاری با باید و نبایدها و حاکمان زمانه‌ی نا به سامان خود داشت، عرفان شاعرانه و رندانه‌ی این دو شاعر به حاشیه رانده شد و هرگز مورد توجه واقع نشد.

 

سعدی نخستین شاعر بزرگ فضای فرهنگی- تاریخی فارس، به ویژه شیراز است. او پیشرو عرفان رندانه و شاعرانه است. عرفان زند‌گی دوست و رها از شطح و طامات و ادعای کشف و کرامات، عرفانی مرگ آگاه، نه مرگ پرست.

 

سعدی با آز دنیا پرستی میانه‌ای ندارد، اما بی قرار کندن از زندگی و زمین نیست، بل زمین، این جلوه گاه نمود زیبایی ازلی و جایگاه شور و مستی زندگی را با اشتیاق تمام و روح شاعرانه ی سرشار خود دوست دارد.

 

به گفته‌ی خود او:

 

به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست

عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست

 

بر خلاف آن صوفیان شاعر، سعدی دریغ‌اش از این نیست که چرا به دنیا آمده و در غربت این عالم مانده است. بل گلایه دارد که چرا فرصت زند‌گی این همه کوتاه است.

 

آیین اخلاقی او مدارا با خلق است و نیکویی و احسان به آنان و ستیز با خود آزاری زاهدانه و مردم آزاری حاکمان زر و زور پرست.

 

با آموزه های شاعرانه و حکمت عملی اوست که رندی هم چون یک شیوه‌ی زیست، و هم چون یک جهان بینی در تار و پود فرهنگ جامعه تنیده می‌شود و به ویژه به حکمت عملی زندگی بسیاری از سرآمدن جامعه بدل می‌شود.

 

با سعدی است که عرفان زمینی‌تر و شاعرانه‌تر می‌شود و در زمینه‌ی ذهن شاعر می‌نشیند.

 

به همین دلیل، زندگی روزمره و روابط شخصی و آیین زیستن با دیگران و سامان دهی زندگی جمعی و راه و رسم کشورداری را جدی می‌گیرد و در باب آن‌ها دو کتاب درخشان، گلستان و بوستان، را به رشته‌ی تحریر درمی‌آورد.

 

حکمت عملی و اخلاق وضعیت مند و وظیفه گرایانه‌ی سعدی

گلستان و بوستان سعدی را به جرأت می‌توان از نقش آفرین‌ترین و تاثیر گذارترین متن‌های ادب فارسی بر ارزش‌ها و باورهای مردم ایران زمین دانست.

 

تا پیش از سعدی، نگاه غالب اندیشه‌مندان ایرانی به حکمت عملی و اخلاق، نگاهی مطلق، انتزاعی، تجویزی و آرمانی بود.

 

هر چند پیش از سعدی هم نویسند‌گانی بودند که در قالب حکایت‌هایی از زبان حیوانات، به بیان ظرایف حکمت عملی پرداخته بودند، کلیله و دمنه و مرزبان نامه دو نمونه از این آثارند.

 

اما این سعدی بود که برای نخستین بار انسان مشخص اجتماعی را، هرچند در قالب تیپ‌های اجتماعی، در بطن شرایط و موقعیت‌های مشخص اجتماعی مد نظر و مخاطب حکمت عملی و اخلاقی خود قرار داد.

 

سعدی آموزه‌های حکمت عملی و اخلاق اجتماعی خود را بر اساس واقعیت‌های روزمره‌ی جامعه و مصلحت اجتماعی افراد استنتاج می‌کرد.

 

از این رو، به منطق زندگی روزمره و مسایل عملی و اخلاقی زندگی اجتماعی و آن‌چه به معاش و معاد مردمان مربوط بود می‌اندیشید.

 

در نتیجه باکی نداشت که به صراحت اعلام کند دروغ مصلحت آمیز به ز راست فتنه انگیز است.

 

سعدی در گلستان و بوستان در چند و چون کار پادشاهی و درویشی، عاشقی و بند‌گی، کسب و کار و حتا آداب همسری، باریک بینانه می اندیشد و از اندرزهای کلی و انتزاعی اخلاق زاهدانه و فیلسوفانه پرهیز می‌کند.

 

سعدی فلسفه‌ی اخلاق ازلی و ابدی نمی‌بافد، از سر انصاف و واقع بینی در طبع بشری خود و دیگران درنگ می‌کند و به گفته‌ی خود از بیم جان و امید نان انسان سخن می‌گوید.

 

سعدی نه بارگاهی به پا کرد، نه مُراد حلقه ایی مُرید پرور بود، نه خلوت نشینی عافیت طلب. سعدی سودای طرحی نو درافکندن نداشت، درنتیجه دل سپرده‌ی هیچ مدینه‌ی فاضله ای نبود، وی به حاکمی فاضل و عادل دل خوش بود.

 

حاکم آرمانی وی نه حکیم شاه، بل شاه اهل حکمت بود. سعدی مصلح بود، مصلحی راسخ قدم. نه اهل رشوه و عشوه بود، چنان که خود می‌گوید:

 

بگوی آن چه دانی که حق گفته به

نه رشوت ستانی نه عشوه ده

 

نه اهل خوف و طمع، چنان که باز خود می‌گوید:

 

سعدیا چنان که می‌دانی بگو

حق نباید گفتن الا آشکار

 

هرکه را خوف و طمع در کار نیست

از خطا باک اش نباشد وز تتار

 

سعدی در پی برآوردن مُراد دل خود نبود، غم‌خوار دل بی مُرادان بود:

 

که مرد ار چه بر ساحل است ای رفیق

نیاساید و دوستانش غریق

 

من از بی مُرادی نیم روی زرد

غم بی مُرادان دلم خسته کرد

 

چو بینم که درویش مسکین نخورد

به کام اندرم لقمه زهر است و درد

 

سعدی چون همه‌ی اصلاح گران با پذیرفتن بنیاد نظم موجود بر این باور بود که تنها راه به سامان کردن نابه سامانی‌های نظم موجود، این است که از درون همین شبکه‌ی سلسله مراتبی و هرم وار قدرت که در راس آن پادشاه قرار دارد و در قاعده‌ی آن رعیت، باید به اصلاح پندار و کردار شاهان و رعایا پرداخت.

 

سعدی در همین راستا می‌کوشد چون حلقه‌ی واسطی میان دو قطب فرادستان و فرودستان، به تناوب و اقتضای حال و موقعیت به نمایند‌گی هر سوی این دو قطب با آن روی دگر سخن بگوید.

 

سعدی به نفی رابط‌ه ی شبان- رمه گی نمی‌اندیشید و با اساس رابطه‌ی سلسله مراتبی و هرم وار فرادستان و فرودستان مخالفتی نداشت.

 

ازین رو می بینیم که وی حتا باب‌های کتاب گلستان را نیز بر پایه ی رابطه‌ی سلسله مراتبی فرادستان و فرودستان تنظیم کرده است؛ بدین معنا که نخست به شرح وظایف و اخلاق پادشاهان و حاکمان اشاره می‌کند و سپس به سایر گروه های اجتماعی می‌پردازد.

 

سعدی زندگی اجتماعی را مانند سرودن شعری در قالب رباعی می‌پندارد که دو مصراع اول آن را فرادستان می‌سرایند و دو مصراع بعدی آن را فرودستان. به زعم سعدی فرادستان در بیت خود از اقبال و بی غمی خود سخن می‌گویند و فرودستان نیز از ضرورت لطف و احسان و غم‌خواری حاکمان. و آن رباعی این است:

 

ما را به جهان خوشتر از این یک دم نیست

کز نیک و بد اندیشه و از کس غم نیست

 

ای آن که به اقبال تو در عالم نیست

گیرم که غمت نیست، غم ما هم نیست

 

سعدی بر این باور است که تاریخ ِ این سپنج سرای، یعنی جامعه‌ی بشری، چیزی جز تاریخ نوبتی حکومت پادشاهان نیست، بر این پایه امیدوار است که شاهان با توجه به ناپایداری حکومت خود، به عدالت رفتار کنند.

 

به نوبت‌اند ملوک اندر این سپنج سرای

کنون که نوبت تُست ای مَلک به عدل گرای

 

سعدی بر این باور است که رعیت چو بیخ اند و سلطان درخت، در نتیجه به سلطان نهیب می‌زند که:

 

مکُن تا توانی دل خلق ریش

و گر می‌کُنی، می‌کَنی بیخ خویش

 

دگر کشور آباد بیند به خواب

که دارد دل اهل کشور خراب

 

و یا در جایی دیگر می‌گوید: آگر جور در پادشاهی کنی پس از پادشاهی گدایی کنی. اما درباره‌ی پادشاهی که پاسدار رعیت است می‌گوید:

 

شهی که پاس رعیت نگاه می‌دارد

حلال باد خراج‌اش که مزد چوپانی ست

 

بنابر این سعدی به پادشاهان توصیه می کند که پاسدار رعیت باشند:

 

برو پاس درویش محتاج دار

که شاه از رعیت بود تاج‌دار

 

سعدی ستم بر رعیت را سبب ویرانی عالم و آدم می‌داند و به شاهان گوشزد می‌کند که:

 

خبر داری از خسروان عجم

که کردند بر زیر دستان ستم

 

نه آن شوکت و پادشاهی بماند

نه آن ظلم بر روستایی بماند

 

چو خواهد که ویران شود عالمی

کند مُلک در پنجه ی ظالمی

 

سعدی تاکید می‌کند که خلل در ارکان تخت و مُلک نتیجه‌ی بی توجهی شاه در احوال شبان است:

 

در آن تخت و مُلک از خلل غم بُود

که تدبیر شاه از شبان کم بُود

 

از سوی دیگر پایداری حکومت را، حتا به گاه حمله‌ی خصم، نتیجه‌ی صلح با رعیت و عادل بودن شاه می‌پندارد:

 

با رعیت صلح کن، وز جنگ خصم ایمن نشین

زآن که شاهنشاه عادل را رعیت لشکر است

 

در یک نگاه کلی شاید بتوان گفت سه اصل عدالت، واقع بینی و اعتدال‌گرایی از مهم‌ترین اصول حکمت عملی و اندیشه‌ی سیاسی سعدی به شمار می آیند.

 

به باور سعدی عدل و احسان و انصاف خداوندان مملکت، موجب امن و استقامت رعیت است و عمارت و زراعت بیش اتفاق افتد. سعدی واقع بینی دشمنان را به تر از نیک بینی غیر واقع بینانه ی دوستان می‌داند.

 

از صحبت دوستی برنجم

که اخلاق بدم حُسن نماید

 

عیبم هنر و کمال بیند

خارم گُل و یاسمن نماید

 

کو دشمن شوخ چشم ناپاک

تا عیب مرا به من نماید

 

در جای دیگر نیز می‌گوید:

 

ز دشمن شنو سیرت خود که دوست

هر آن‌چه از تو آید به چشمش نکوست

 

سعدی اعتدال‌گرایی و پرهیز از افراط و تفریط را به منزله‌ی معیار و الگوی رفتار فردی- اجتماعی بارها توصیه کرده است. وی در این باره می‌گوید:

زهد و عبادت شایسته است نه چندان که زندگانی بر خود و دیگران تلخ کند. عیش و طرب ناگزیر است نه چندان که وظایف طاعت و مصالح رعیت در آن مستغرق شود.

 

سعدی در زندگی خود کوشید با عدالت و واقع بینی و اعتدال‌گرایی به وظیفه‌ی انسانی خویش عمل کند. سعدی نمی‌خواست انسان کامل باشد، بل می‌خواست کاملن انسان باشد. از این رو نام سعدی ثبت است بر جریده‌ی عالم.

 

منابع:

داریوش آشوری: عرفان و رندی در شعر حافظ .۱۳۸۲. تهران. نشر مرکز

 

سیاوش حق جو: حکمت سیاسی سعدی. پژوهش نامه‌ی علوم انسانی و اجتماعی. سال دوم. شماره‌ی ششم و هفتم. سال ۱۳۸۱. برگ ۹۷- ۱۱۷

 

محمود عبادیان: وقتی، سعدی قانون می‌نویسد. روزنامه ی همشهری.بهمن ۱۳۸۶

ادامه مطلب اندیشه‌های سیاسی سعدی شاعر بزرگ ایرانی