is_tag

در حالی که زن ژست گرفته، عکاس مفقود است

آزمون تصویری شناسایی عکاس: شما با کمک قدرت دید، تمرکز و دقت خود خواهید توانست این معما یا پازل تصویری را رمزگشایی کنید و در کمتر از ۵ ثانیه عکاس را شناسایی کنید. به این ترتیب قدرت درونی خود را آزاد کنید و در ۵ ثانیه عکاس پنهان زن را پیدا کنید.  بازی های فکری به همان اندازه که سرگرم کننده هستند، مغز شما را نیز به چالش می کشند. آنها یک راه عالی برای تقویت ظرفیت ذهنی و مهارت های تفکر جانبی، حفظ قدرت حافظه و همچنین سرگرم نگه داشتن شما هستند.

بازی های فکری همچنین آرامش بخش و تقویت کننده خلق و خوی باشد. این موضوع در چندین مطالعه انجام شده توسط محققان ثابت شده است. وقتی یک پازل را حل می کنید، مغز شما تولید دوپامین را افزایش می دهد، ماده ای شیمیایی که مسئول خلق و خوی شماست. بنابراین، ما با یک بازی فکری دیگر به شما کمک می کنیم تا مهارت های شناختی خود را تقویت کنید و روحیه خود را ارتقا دهید. آیا برای چالش آماده اید؟ پس با آزمون تصویری شناسایی عکاس و مجله خبری چشمک همراه باشید.

شاید بپسندید: تست هوش: با دلیل بگو که کدومیکی وضع مالی اش خرابه!؟

آزمون تصویری شناسایی عکاس

در تصویر بالا، زنی را می بینید که در مقابل دوربین قدیمی ایستاده است. او ژست گرفته است و منتظر است تا عکاس از او عکس بگیرد. اگر به محیط اطرافش نگاه کنیم، درختان، گل ها و درختچه های مختلفی را می یابیم. به نظر می رسد که او در یک پارک است و برای گرفتن یک عکس زیبا آماده می شود. اما اپراتور دوربین یا عکاس کجاست؟ زن مدل معروفی است و بدون عکاس نمی تواند عکسبرداری کند. آیا می توانید به او کمک کنید تا او را پیدا کند؟

بیایید این مسئله را به یک چالش تبدیل کنیم. تایمر را بر روی ۵ ثانیه تنظیم کنید و عکاس پنهان را در ۵ ثانیه پیدا کنید. اگر بتوانید این بازی فکری را در زمان کمتری حل کنید، بهتر است. اکنون آماده شوید و عینک خود را بیرون بیاورید. زمان شما از الان شروع می شود.  راه حل این بازی فکری را در انتهای این مطلب آورده شده است. قبل از دیدن پاسخ بهتر است بیشتر این آزمون را بررسی کنید.

شاید بپسندید: دانش ریاضی ات رو با پیدا کردن پاسخ عبارت ۳۵÷۵×(۴ + ۹)=؟ ارزیابی کن!

آزمون تصویری شناسایی عکاس

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون تصویری شناسایی عکاس

همانطور که در بالا اشاره شد، شما وظیفه داشتید عکاس پنهان را در عرض ۵ ثانیه پیدا کنید. اگر هنوز به دنبال پاسخ هستید و تمایل دارید بیشتر تلاش کنید، می توانید زمان بیشتری را برای رمزگشایی آزمون صرف کنید. در صورت تمایل به دیدن پاسخ می توانید عکس پایین را مشاهده کنید.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ آزمون تصویری شناسایی عکاس: تصویر علامتگذاری شده در تصویر زیر ارائه شده است. این تصویر مربوط  اویل قرن بیستم میلادی است و در آن زمان برخی شرکت ها چنین تصاویری را برای بررسی دقت و تمرکز مخاطبان خود ارائه می کردند.

شاید بپسندید: سوال هوش: عدد مناسب را به جای علامت سوال در جدول پیدا کنید!

جواب شناسایی عکاس

امیدوارم از پاسخ آزمون تصویری شناخت مرد فقیر استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

دانلود فیلم

ادامه مطلب در حالی که زن ژست گرفته، عکاس مفقود است

چند زن در این تصویر وجود دارد!؟


تست مغز با تصویر توهم نوری: تصاویر توهم نوری امروزه به ابزار خوبی برای روانشناسان تبدیل شده اند. آنان با کمک این تصاویر تلاش دارند تا ابعاد شخصیتی افراد را بهتر مورد شناسایی قرار دهند. نمونه ای از تصاویری که روان شناسان بسیار مورد استفاده قرار دادند را در مطلب امروز مورد بررسی قرار می دهیم. در تست مغز جزئی بین شما باید تشخیص دهید که اساساً در تصویر موجود چند زن پنهان شده است؟ آیا برای انجام تست مغز با تصویر توهم نوری آماده هستید؟ در این تصویر چند زن پنهان شده است. با مجله خبری چشمک همراه باشید.

شاید بپسندید: با پیدا کردن ۵ تفاوت دو تصویر دخترک، اثبات کن که دقیقی!

تست مغز با تصویر توهم نوری

انجام این تست و ضریب سختی آن باعث شده است که روانشناسان معتقد باشند که تنها افراد جزئی بین که دارای دقت و تمرکز بالا هستند بتوانند تمام زنان موجود در این عکس را مورد شناسایی قرار دهند.

آیا تا به حال به این مسئله فکر کرده اید که می توانید بر روی جزئیات یک مسئله به درستی فکر کنید. این تست برای شما یک فرصت ایجاد می کند که این موضوع را شناسایی کنید. در این عکس چندین زن حضور دارد که ما فعلا تعداد آن را مشخص نمی کنیم. اگر شما جزئی نگر باشد حتما همه را در کمتر از ۱۵ ثانیه شناسایی می کنید.

تصویر چشمان شما را فریب نمی دهد، بیش از یک زن در این تصویر وجود دارد. اولگ شوپلیاک مبدع این تصویر، یک هنرمند اوکراینی است که در توهمات نوری از جمله رازهای پرتره تخیلی به نام تصاویر پنهان تخصص دارد. این قطعه سورئالیسم شوپلیاک در سال ۲۰۱۳ ساخته شد. در نگاه اول به نظر می رسد که زنی در حال صحبت با تلفن است. خوب بقیه زنان را پیدا کنید.

شاید بپسندید: حکایت شنیدنی نه خانی آمده نه خانی رفته | داستان مرد فقیری که در خیالاتش هم فقیر بود!

تست مغز با تصویر توهم نوری

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ تست مغز با تصویر توهم نوری

 توهمات نوری مانند این تصویر در فضای آنلاین محبوب هستند، به ویژه توهماتی که ادعا می کنند چیزی در مورد شخصیت یا ویژگی های شخصیتی به بینندگان ارائه می دهند. گفته می‌شود که این تصاویر و نمونه های مشابه آن، برداشتی از پردازش ذهنی ارائه می‌دهد که تجربه ما از جهان قابل مشاهده مان است

برخی از توهمات نوری به سطح ادراکات و برداشت افراد از پدیده ها بستگی دارد و همه آنها را به یک شکل نمی بینند. به این ترتیب در این عکس، چهار زن حضور داشت. اما فقط افراد بیش از حد جزئی بین می توانند همه آنها را در ۱۵ ثانیه پیدا کنند. اکثر مردم به راحتی تمام چهار نفر را در عکس نمی بینند. مخصوصاً اولین باری که می بینند.

اینکه بتوانید هر چهار زن را در عکس پیدا کنید یک شاهکار واقعا شگفت انگیز است. هنگامی که آن را جستجو می کنید به شما هیجان می دهد. وقتی واقعاً همه آنها را پیدا می کنید باعث می شود احساس پیروزی کنید. افرادی که می توانند هر چهار زن را در عکس پیدا کنند بسیار جزئی بین هستند و می توانند جزئی ترین چیزها را در یک زمینه درک کنند. اگر هنوز نتوانستید همه زنان را تشخیص دهید بهتر است به پاسخ مراجعه کنید.

.

.

.

.

.

.

.

خوب به همان تصویر اصلی دقت کنید. تصویری که گویا در حال صحبت با گوشی همراه است. وقتی به دست زن که نزدیک گونه اش قرار دارد، نگاه کنید، متوجه زنی دیگر روی کف دست او می شوید. پس این چهره دومین زن بود.

شاید بپسندید: چیستان: کدام کلمه پنج حرفی است که با اضافه شدن دو حرف به آن کوتاه تر می شود!؟

تصویر چهره دوم

پیدا کردن زن سوم کمی مشکل است. وقتی به زن کوچک روی بازو نگاه می کنید، ممکن است شکل بینی، چشم ها و یک جفت لب را ببینید. زن سوم از نمای کناری دیده می شود و در ابتدا تشخیص آن کمی سخت می شود.

تست مغز با تصویر توهم نوری

پیدا کردن زن چهارم بسیار آسان است. متوجه خواهید شد که روی شکم اولین زن یک جفت لب است و کل تصویر یک زن است.

تست مغز با تصویر توهم نوری

امیدوارم از تست مغز با تصویر توهم نوری استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

شاید برایتان جالب باشد

عددی که باید جایگزین علامت سوال شود را پیدا کن!

چیستان: استخری کوچک است با دو دیوار دور آن، یکی سفید و نرم و دیگری تیره و سفت!

آزمون تمرکز: عدد ۱۸۲۲ را بین اعداد ۱۸۲۳ پیدا کنید!

یکی از پروانه ها را انتخاب کن تا بگم آدم منطقی هستی یا خیال پرداز!؟



دانلود فیلم

ادامه مطلب چند زن در این تصویر وجود دارد!؟

کدومیک از این چهار زن باردار است!؟


تست هوش شناسایی زن باردار: با هوش پلیسی و نگاه چون عقابتان، سریع و در یک نگاه شناسایی کنید که کدامیک از زنان تصویر باردار است، نویسنده و طراح اصلی تست هوش زن باردار، معتقد است که تنها یک کارآگاه با ضریب هوشی کارآگاهی هرکول پوارو می تواند این معمای تصویریی را حل و رمزگشایی کند. پس عجله کنید و تست هوش شناسایی زن باردار مجله خبری چشمک را در ۳ ثانیه حل کنید.

مجله خبری چشمک با انتشار جدیدترین و به روزترین معماها و سوالات تصویری تلاش می کند تیازهای مخاطبان خود را برای ورزش روزانه مغز و ذهن آنان فراهم کند. این بازی ها در عین حال که می توانند سرگرم کننده باشند، از سوی دیگر می توانند شرایط خوبی را برای افزایش فعالیت های مغزی آنان را فراهم کند. با توجه به این مسائل تلاش کنید که هر روز با بخش تفریح و سرگرمی چشمک همراه باشید و سوالات و بازی ها را با دوستان و اطرافیان خود به اشتراک بگذارید. ما مطمئن هستیم که تست هوش شناسایی زن باردار نیز شما را به چالش خواهد کشید.

شاید بپسندید: هوش ریاضی ات رو با پیدا کردن مقدار A ارزیابی کن!

تست هوش شناسایی زن باردار

محمد شایسته در بخش تفریح و سرگرمی چشمک معمای تصویری جدیدی را به شما معرفی می کند. این معماها و سوالات تصویری به یکی از پرطرفدارترین سوالات در شبکه های اجتماعی تبدیل شده است، چرا که ۸۲ درصد از اشتراک کنندگان در تست هوش زن باردار نتوانستند در زمان مشخص شده به آن پاسخ دهند.

قبل از شروع به رمزگشایی تست هوش شناسایی زن باردار توصیه می کنیم از هرگونه حواس پرتی خودداری کنید و برای یافتن پاسخ، تمام جزئیات تصویر آزمون را بررسی کنید. تنها در این صورت می توانید این آزمون را رمزگشایی کنید.

همان طور که در ابتدای متن هم اشاره کردیم در ادامه عکسی را برای شما به اشتراک می گذاریم که در آن چهار زن را خواهید دید. اگرچه به نظر می رسد همه آنها باردار هستند، اما تنها یکی از آنها تا چند ماه دیگر مادر می شود. وظیفه شما به عنوان یک کارآگاه مشتاق این است که بفهمید چه کسی در میان آنها باردار است. آیا فکر می کنید می توانید این زن را شناسایی کنید؟ یادتان باشد که فقط ۳ ثانیه برای انجام آزمون فرصت دارید.

شاید بپسندید:حکایت مرد فقیری که روزی بی زحمت می خواست!

تست هوش شناسایی زن باردار

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ تست هوش شناسایی زن باردار

اگر به این قسمت رسیدید، به احتمال زیاد نتوانسته اید تست هوش شناسایی زن باردار را حل کنید، با این حال، شما یک فرصت دیگر برای رمزگشایی آزمون دارید. قبل از اینکه پاسخ را به شما ارائه دهیم بهتر است که تصویر را برای بار دوم هم دقیق بررسی کنید.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ تست هوش شناسایی زن باردار: فردی که باردار بود زن سمت راست است. زنی که دامن به تن دارد. اگر دقت کنید، این زن تنها زنی است که می تواند در میان این چهار زن دیگر باردار باشد. زیرا یکی از زن ها مشروبات الکلی می‌نوشد، دیگری رژیم دارد و دیگری فقط از چاقی رنج می‌برد.

شاید بپسندید: فقط یک نابغه باهوش اشکالات تصویر زمین بازی را پیدا می کند!

جواب تست شناسایی زن باردار

امیدوارم از تست هوش شناسایی زن باردار استفاده کرده باشید. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 

شاید برایتان جالب باشد

نکته سنجی، پس بگو پدر دختر در حال بازی کدوم مرد داخل پارک هست!؟

آزمون هوش: با دلیل بگو کدامیک از این دو نفر آرایشگر نیست!؟

در نگاه اول چهره دیدی یا درخت!؟ | افشای خصوصیات شخصیتی پنهان!

سوال هوش ریاضی: پاسخ عبارت آخر را در کمتر از ۱۰ ثانیه پیدا کنید؟



دانلود فیلم

ادامه مطلب کدومیک از این چهار زن باردار است!؟

تصویر پوشش الیف ارول بازیگر زن ترکیه‌ای در ایران


تصویری از الیف ارول بازیگر ترکیه‌ای فیلم «ترانه‌ای عاشقانه برایم بخوان» را در اکران خصوصی این فیلم می‌بینید.



سینماگرام – «ترانه‌ای عاشقانه برایم بخوان» شب گذشته با حضور بازیگران و عوامل فیلم در پردیس کورش به نمایش درآمد.

ادامه مطلب تصویر پوشش الیف ارول بازیگر زن ترکیه‌ای در ایران

۱۶ زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)


۱۶ سلبریتی زن بالای ۵۰ سالی که هیچ عمل جراحی زیبایی انجام نداده اند!

 

ما همیشه دیده ایم که سلبریتی ها عمل های زیبایی انجام می دهند تا جوان تر دیده شوند.

 

جراحی های بینی، تزریق ژل لب حتی اگر نیاز نداشته باشند، اما میان این سلبریتی ها، زنانی هستند که به بوتاکس و چاقوی جراحی ” نه” گفته اند.

 

در این مقاله از گروه سرگرمی ایران ناز شما ۱۸ نفر از این زنان زیبا که با شهامت به استقبال میانسالی رفته اند را مشاهده می کنید.

 

۱۶- ایزابلا روسولینی

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

این بازیگر در یکی از مصاحبه هایش بیان کرده که هیچ وقت زیر تیغ جراحی نرفته است. نسخه ایزابلا برای جوانی این است: ترکیبی از غذاهای ارگانیک و کرم صورت خوب.

 

۱۵- شارون استورن

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

شارون استون ۴-۵ بار در هفته کار می کند و کرم های صورت داروخانه را خریداری می کند. در یک مصاحبه، این بازیگر ادعا کرد که هیچ گاه جراحی زیبایی نداشته است.

 

۱۴- بروک شیلدز

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

این مدل ادعا می کند که بوتاکس را امتحان کرده ولی از نتیجه آن راضی نبوده است. اما بروک هیچ وقت نخواسته که جراحی را امتحان کند، چرا که می ترسد شبیه جوکر شود.

 

۱۳- سلما هایک

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

این بازیگر در مصاحبه های مختلف، عنوان کرده است که هیچگاه جراحی پلاستیک نداشته است.

 

۱۲- جودی فاستر

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

جودی فاستر فکر می کند که که جامعه مدرن زنان را طبق استاندارهای مد روز در آورده است. او مخالف جراحی زیبایی است و به گفته خودش از چروک نمی هراسد.

 

۱۱- اندی مک داول

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

اندی مک داول اطمینان دارد که نه نیاز به بوتاکس دارد و نه به لیفت صورت. او خودش از پوستش مراقبت می کند و سبک زندگی سالمی را نیز دنبال می کند.

 

۱۰- اما تامپسون

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

این بازیگر به همراه کیت وینسلت و ریچل ویسز، مرکز ضدجراحی انگلیسی لیگ را تاسیس کرده اند. اما از جای تزریق بوتاکس بسیار ناراضی است. و آن را به هیچ کسی توصیه نمی کند.

 

۹- هالی بری

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

این بازیگر ادعا می کند که هیچگاه جراحی زیبایی نداشته است. او طرفدار دو آتشه ورزش است: در صفحه اینستاگرامش، تصاویری از تمرینات ورزشی اش می توانید مشاهده کنید.

 

۸- سیندی کرافورد

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

این سوپرمدل بسیار مراقب پوستش است و به طور مرتب ورزش می کند. سیندی از ماسک های صورت ، ضدآفتاب و محصولات آب رسان استفاده می کند.

 

۷- جولین مور

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

جولین مور ادعا می کند که اعتنایی به بالا رفتن سنش نمی کند. او یوگا می کند و عاشق ورزش های هوازی است.

 

۶- مریل استریپ

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

مریل استریپ همیشه می گوید که مخالف جراحی زیبایی است. ظاهر او گویای این است که هرچه مسن تر می شوی جذاب تر می شوی.

 

۵- سی سی اسپیسیک

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

سی سی اسپیسیک هیچگاه عمل زیبایی انجام نداده ولی مخالف روتوش عکس هم نیست!

 

۴- سوفی مارکیو

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

این بازیگر فرانسوی هرگز چهره اش را تغییر نداده است. و آن طور که در فستیول فیلم سزار ظاهر شد ثابت کرد که هنوز هم می تواند طرفدارانش را تحت تاثیر قرار دهد.

 

۳- ایزابل هاپرت

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

روند میانسالی ایزابل هاپرت بسیار باظرافت صورت گرفته است. راز او برای داشتن چنین ظاهری ترکیبی از آرایشی باشکوه و لباسی برازنده است.

 

۲- جولیت بینوش

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

این بازیگر فرانسوی عشق زنان به بوتاکس و تزریق ژل را به سخره می گیرد. او زنان را به نوشیدن آب زیاد توصیه می کند.

 

۱٫ ویکتوریا روفو

 

16 زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

 

این بازیگر مکزیکی و ستاره سریال “ماریای ساده” ظاهر بی آلایش را دوست دارد. در صفحه اینستاگرامش، عکس های بدون فیلتر و بدون روتوش پست می کند.

 

بسیار خب، ما شما را با شجاعت این زنان تحت تاثیر قرار دادیم! آنها از پیری و افزایش سن نمی هراسند و اهمیتی به چین و چروک های صورتشان نمی دهند. شما بیشتر از همه تحت تاثیر کدام یک از آنها قرار گرفتید؟

 

تهیه و ترجمه: گروه سرگرمی و هنری ایران ناز

ادامه مطلب ۱۶ زن زیبای سلبریتی و بدون جراحی زیبایی (نچرال)

مقایسه آثار شاعر زن از دیدگاه فکری و محتوا با شاعر مرد (معاصر)


مقایسه آثار شاعر زن از دیدگاه فکری و محتوا با شاعر مرد (معاصر)

 

ادبیات فارسی حضور زنان را چه گونه در خود پذیرفته است؟ زنان چه فعالیت و تأثیری در ادب پارسی داشته‌اند؟ و تأثیر زنان در پایه‌گذاری، پیشرفت و دگرگونی های شعر معاصر فارسی، این مهم ترین جلوه ی ادبی زبان فارسی، چه گونه بوده است؟

 

با یک دید کلی، پس از ناصرالدین شاه قاجار دگرگونی های چشمگیری در موقعیت و عملکرد زنان ایران پدید آمد، به گونه ای که هم‌اکنون زن ایرانی امتیازهای چشمگیری به دست آورده و از اعتبار و موقعیتی بسیار ممتازتر از گذشته برخوردار شده است و تقریبن همدوش و همراه مرد ایرانی در مراکز علمی، فرهنگی، هنری، اقتصادی، سیاسی و حتا گاه نظامی حضوری فعال دارد.

 

دخالت زنان و تأثیر آنان در آراستن صحنه‌ها و ایجاد حوادث داستان های عامیانه در دوران های گوناگون به یک پایه نیست. در روزگاری که زنان در کارهای اجتماعی شرکت می‌جستند و در زندگی روزمره دخالتی قوی و فعالانه داشتند، طبعن در داستان ها اهمیت بیش تری می‌یافتند و در هر دوره ای که زنان به پشت پرده ی‌ انزوا رانده می‌شدند و از دخالت در کارهای اجتماعی باز می‌مانند، از اهمیت و تأثیر آنان کاسته می‌شد.

 

زنان در حوزه ی داستان‌نویسی حضور چشمگیری نداشته‌اند، مگر در زمان معاصر، بنابراین تأثیر اصلی و بزرگ زنان در ادبیات بیش تر در عرصه ی شعر بوده است.

 

در این مقاله از گروه سرگرمی ایران ناز با بررسی شعر زنان (پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، طاهره صفارزاده) که هر کدام تقریبن به دوره‌ای از دگرگونی های اجتماعی ایران تعلق دارند، به وجوه افتراق و اشتراک آنان با شعر مردان معاصرشان (محمدتقی بهار، سهراب سپهری، علی موسوی‌گرمارودی) پرداخته و از بررسی این مقایسه به سطح فکری شعر شاعران مرد می‌پردازیم.

 

به عبارتی تفاوت شعر زن با شعر مرد که آیا احساسات ویژه ای مثلن احساسات ملی‌گرایانه، مذهبی، اعتقادی و … دارد. خوش‌بین است یا بدبین، تلقی او نسبت به مسایلی مانند مرگ، زندگی، عشق، صلح و جنگ … چه گونه است؟ آیا اثر او درونگرا و ذهنی است یا برونگرا و عینی، با بیرون و سطح پدیده‌ها تماس دارد یا به درون و عمق پرداخته است؟ فردگرا است یا عشق‌گرا …

 

وجه تمایز تصویری و عاطفی شعر زنان با مردان

چه جنبه‌ها و ابعادی شعر زنان را از شعر مردان جدا می‌سازد و آیا این ابعاد در شعر شاعر زن فارسی در تمام دوره‌ها دیده می‌شود یا خیر؟

 

حقیقت مطلب این است که در موضوع های شعری از قبیل وصف، مدح، پند و اندرز شباهت های زیادی میان شاعران زن با شاعران مرد دیده می‌شود؛ این شباهت ممکن است به دلیل تقلیدی بودن شعر زنان و یا اصلن به دلیل ویژگی های خود این موضوع ها باشد که تصویر و زبان و لحن و عاطفه ی مشابهی را می‌طلبد.

 

در این نوع شعرهای شاید بتوان گفت «مهم ترین عامل شناخت شعر زنانه از شعر مردانه را باید در نحوه ی اندیشه و نگرش جست و جو کرد» نه «تصاویر و زبان حتا اگر زبان صد در صد مردانه باشد.»

 

به جز شیوه ی تفکر، به نظر می‌رسد تنها حوزه‌ای که می‌توان در آن شعر زنانه را از شعر مردانه تشخیص داد، حوزه ی غزل و شعرهای عاشقانه است؛ زیرا این جاست که احساسات و عواطف در حیطه ی شخصی جلوه می‌کنند و می‌توان جنس گوینده ی‌ آن را تعیین کرد.

 

چنان به نظر می‌رسد که زن از میان رشته‌های گوناگون ادبی فقط در قسمت های مکاتبه، غزل سرایی و رمان‌نویسی توانسته است به کمال هنرنمایی کند و در درام‌نویسی، انتقاد ادبی، مقاله‌نویسی و سرودن شعرهای رزمی و هجایی ابدن نام مهمی از خود بر جای نگذاشته است.

 

زیرا همین شکل های ادبی هستند که احساسات شخصی انسان را نمایان می‌سازند و بخش عمده ی زندگانی زن هم آمیخته به عشق و نتیجه ی احساسات است.

 

اما آیا عواطف ویژه ی زنان در شعر فارسی بازتاب روشنی دارد؟

برای پاسخ گویی به این پرسش به تر است نخست به معنای عاطفه نظری بیافکنیم؛ منظور از عاطفه، اندوه یا حالت حماسی یا اعجابی است که شاعر از رویداد حادثه‌ای در خویش احساس می‌کند و از خواننده یا شنونده می‌خواهد که با وی در این احساس شرکت داشته باشد.

 

نمی‌توان به یقین پذیرفت که امکان آن باشد که هنرمندی حالتی عاطفی را به خواننده خویش منتقل کند؛ بی‌آن که خود آن حالت را در جان خویش احساس کرده باشد. به استناد به همین موضوع مطلب را پی‌می‌گیریم و در بخش‌های بعدی به اجمال تفاوت‌های شعری زن و مرد را بیان خواهیم نمود.

 

پروین اعتصامی

از آن جا که تاریخچه ی زندگی پروین در این مقاله نمی‌گنجد، روند اصلی موضوعی را که همان محتوا و بنمایه ی شعرهای او از لحاظ فکری است دنبال می‌کنیم.

 

پروین در قطعه های خود، مهر مادری و لطافت روح خویش را از زبان پرندگان، از زبان مادران فقیر، از زبان بیچارگان بیان‌ می‌کند. گاه مادری دلسوز و غمگسار است و گاه در اسرار زندگی یا ملای روم و عطار و جامی مقامی دارد.

 

او بیش تر نگران وظایف مادری است وقتی از اندیشه‌ها خسته می‌شود، به یاد لطف خدا می‌افتد و قطعه لطف حق را مردانه می‌سراید و خواننده را با حقایق و افکاری بالاتر آشنا می‌سازد،

 

و در همان حال نیز از وظیفه ی مادریش دست بر نمی‌دارد و باز هم مادری است نگران نفس، اهریمن را که روح آریایی با آن وجود دوزخی کینه دارد، همه جا در کمین جان پاک آدمی می‌داند، تشکیل خانواده ی مهربان و سعادت آرام و بی‌سر و صدا را نتیجه ی زندگی می‌پندارد.

 

دکتر یوسفی می‌نویسد: «شعر پروین از لحاظ فکر و معنی بسیار پخته و متین است، گویی اندیشه‌گری توانا حاصل تأمل و تفکرات خود را درباره انسان و جنبه‌های گوناگون زندگی و نکات اخلاقی و اجتماعی به قلم آورده.

 

بی‌گمان او در این باب از سرچشمه افکار پیشنیان نیز بهره‌مند شده است اما نه آن که سخنش رنگ تقلید و تکرار پذیرفته باشد، بلکه در اندیشه و طرز بیان از اصالت برخوردار است.»

 

پروین زنی مطیع و فرمان بردار و عفیف و پاک و صمیمی است، ولی در عین حال سخت دربند دوگانگی خیر و شر، قوی و ضعیف، غنی و فقیر و پادشاه و گداست.

 

تخیلش از طریق زبان اشیاء و حیوانات کار می‌کند. ولی هرگز به در هم ریختن یادهای گوناگون حافظه و از میان برداشتن دیوارهای زمانی و مکانی یادها، توجهی ندارد. شعرش هیجان‌انگیز، پرشور و حال، اعجاب‌انگیز و تکان دهنده نیست.

 

یکی از بارزترین ویژگی های شعرهای دیوان او این است که در آن ها خبری از مسایل عیاشی و عاشقانه که شعر فارسی سرشار از آن است، نیست، او بیش تر به این مسایل پرداخته که به هم میهنان خود یاد بدهد تا چه گونه یک زندگی پاک و عاقلانه و سعادتمند را دنبال کنند. شعرهای او بیش تر آموزشی است.

 

مدار اندیشه ی پروین بر کار و کوشش، مذهب، رنج و غم مردم می‌چرخد، هر چند که به اقتضای روح لطیف و خواهرانه‌ای که داشته و چه اقتضای زمان، به سیاست و مسایل جاری آن نپرداخته است و قلمرو شعری او به مکان زمان و حوادث ویژه ای محدود نیست.

 

پروین در شعرهایش چند باری بیش تر به عشق اشاره نکرده، لکن نه آن عشقی که در مکتب لیلی و مجنون درس می‌دادند. عشقی که جور یار و زردی رخسار و … آن نبود.

 

منظور شاعر عشق الاهی و به دور از عشق‌های مادی است، به همین سبب در هیچ کجای آن، شعری که مصاحبت مردی در آن آرزو شده باشد نمی‌بینیم و این آرزوها برای پرنده و چرنده ی این دفتر هم مفهومی ندارد.

 

کتاب عشق را جز یک ورق نیست

در آن هم، نکته‌ای جز نام حق نیست

 

مقامی که پروین برای زن قایل است، و آن را بارها در شعرهایش مطرح می‌سازد، بسیار بالاتر از مقامی است که مدعیان تجدد برای زن مسلمان ایرانی در نظر داشته و پیشنهاد و تحمیل کرده‌اند، زن شعر پروین چون خود او موجودی قدسی، سازنده، مستحق و قادر به دانا شدن و آفرینش نیکی‌ها و پروردن فرزندان برومندی است.

 

وی حقوق زن و مرد را یکسان می‌داند در حالی که بیش تر شاعران مرد این حق را یکسان بیان نکرده‌اند.

 

چه زن، چه مرد کسی شد بزرگ و کامروا که داشت میوه‌ای از باغ علم، در دامان

 

و یا در قطعه ی نهال آرزو تفاوت میان زن و مرد را در دانستن می‌داند:

 

به که هر دختر بداند قدر علم آموختن

تا نگوید کس، پسر هشیار و دختر کودن است

 

از این رو خلاصه ی موضوع همه ی قصیده های پروین با توجه به دسته‌بندی محتوا به صورت زیر ارایه می‌شود:

 

۱٫ خلاصه ی موضوع همه ی قصیده های پروین پند و اندرزهای اخلاقی، دوری از دنیا، هوشیاری در مقابل فریب کاری جهان، زودگذر بودن عمر، نکوهش تن و در مقابل آن تجلیل از روح و روان و عقل و فضل و هنر است و در همه ی این ها پروین مانند حکیمی پیر و با تجربه با خواننده ی شعرهای خود گفت و گو می‌کند.

 

۲٫ در قسمت قطعه های تمثیلی هم پیام پروین به این صورت است: داشتن قدرت شناخت ارزش ها، یکرنگی با دیگران و دوری از نفاق و بدگویی نسبت به دیگران، کمک به بیچارگان و دوری از دنیا.

 

۳٫ در قسمت مثنوی ها هم این پیام ها به چشم می‌خورد: رعایت حقوق دیگران و کمک به ناتوان، وقت‌شناسی، و تجلیل از علم و هنر.

 

۴٫ در تنها غزل دیوان نیز با این که دارای مضمونی اجتماعی است، بلافاصله پس از چند بیت به مطالبی چون پند و اندرز و یا کاشتن و درو برخورد می‌کنیم.

 

به تدریج در شعرهای پروین، آثار مناشقه های اجتماعی و عدم هماهنگی میان ثروت و فقر به چشم می‌خورد. از مسایل قابل توجه در مورد شعرهای پروین این است که مضمون های عاشقانه در شعرها نمودی آن چنانی ندارد و اگر از یک غزل آن هم در بینی آغازین و نیز بیت های آغازین و گذرای ۲ تا ۳ قطعه بگذریم که اشارتی گذرا به مسایل عاشقانه دارد دیگر هیچ نشانی از این موضوع در شعر پروین دیده نمی‌شود.

 

قضاوت درباره ی این که آیا عواطف عمیق زنانه ی پروین در شعرهایش بازتاب یافته است یا خیر، مشکل است؛ زیرا اگر هر عنصر کلامی را ملاک بازتاب عواطف شاعر در شعرش بدانیم باید اذعان کنیم بسیاری از عناصر کلامی که نشانگر روح زنانگی یک شاعر باشند،

 

از قبیل: نخ، سوزن، ماش، عدس و … در شعر پروین وارد شده است، از سوی دیگر برخی نشانه‌های معنایی هم دیده می‌شوند که نشانگر روح زنانه و عاطفه ی مادرانه ی اوست، نظیر درد و اندوه هایی که از زبان دختران یتیم بیان می‌دارد و یا صحنه‌های گفت و گو و مراقبتی از حیوان به عنوان مادر به نمایش می‌گذارد.

 

اما اگر همه ی جنبه‌های عاطفی انسان را ملاک قرار دهیم، باید بگوییم در بازتاب عواطف خود ناتوان است و عاطفه ی عمیق زنانه ی شاعر در شعرش بازتاب نیافته است.

 

فقط به صورت غیرشخصی عاطفه مادری آن هم در هیئت دیگران و گذرا دیده می‌شود عاطفه‌ای که هیچ گاه خود شاعر آن را تجربه نکرد.

 

دایره ی واژه های شعرهای پروین متوسط است و در دیوان او به واژه های تکراری، بسیار برخورد می‌کنیم. اما باید بدانیم که این تکرار نمایانگر نظام خاص فکری او است.

 

پروین و بهار

اگر بخواهیم مقایسه ای داشته باشیم با شاعران مرد زمان پروین، ملک‌الشعرای بهار به ترین انتخاب است.

 

شعر ملک‌الشعرا در عین دوری از هرگونه تکلف و تصنع زیباست و در عین زیبایی رسا و روان و فصیح، و معانی تازه و تشبیه های بدیع و توصیف های عالی و تمام، با کاربرد الفاظ اصیل و فصیح و ترکیب های صحیح از ویژگی های شعری اوست.

 

شعر بهار بیان و قالب شعر گذشتگان را دارد، اما در معنی و لفظ او نوآوری های ارزند‌ه‌ای هست که روشن‌بینی او را در مسایل سیاسی و اجتماعی می‌نماید. او به قالب نو گرایشی محدود یافت و گاه شعر خود را با پیکره چهارپاره‌های امروز پدید آورده است.

 

شعر او را از نظر موضوع می‌توان به سیاسی و انقلابی و اجتماعی و انتقادی و ادبیات شورانگیز عاشقانه تقسیم کرد. با این دسته‌بندی به چنین عنوان هایی می‌رسیم:

 

۱٫ ستایش پیامبر و ائمه اطهار:

شعرهای زیادی از ملک‌الشعرا به این امر اختصاص داده شده است اما در دیوان پروین از این‌گونه شعرهای مذهبی خبری نیست.

 

زهرا آن اختر سپهر رسالت

کاو را فرمانبرند ثابت و سیار

 

فاطمه فرخنده ماه یازده سرور

آن بدو گیتی پدرش سید و سالار

 

۲٫ پند و اندرز به پادشاهان و حاکمان وقت:

بهار در ترکیب‌بند آیینه عبرت به یکی از این نمونه‌های بسیار مهم و جالب توجه کرده است پروین نیز چون بهار عمل کرده با این تفاوت که او به صورت تمثیل و حکایت پادشاهان را به باد انتقاد می‌گیرد و یا پند و اندرز می‌دهد.

 

۳٫ توصیف فصل های سال:

توصیف فصل های سال و جلوه‌های گوناگون طبیعت، یکی دیگر از موضوع های تکراری در دیوان بهار است، در حالی که در دیوان پروین به توصیف فصل ها و طبیعت کم پرداخته شده است قدرت خارق‌العاده ی پروین در شرح عواطف قلب و عوالم معنی است و هر جا که به وصف منظره‌ای طبیعی پرداخته ضعف تخیل و دید زیباشناسی خود را آشکار کرده است.

 

۴٫ شعرهای سیاسی و انقلابی:

از موضوع های مهم دیگر دیوان بهار است اما پروین که ۲۰ سال دوران خلاقیت شاعرانه او دقیقن همان بیست سال فرمان روایی رضاشاه بود که در طی آن حق آزادی سخن پایمال شد، جبرن از صحنه ی سیاست و اجتماع کشور بر کنار شده است.

 

هر چند که از سویی خود زنان تمایلی به عنوان کردن مسایل سیاسی نداشتند، از سوی دیگر نیر محیط اجتماعی ایران نیز برای شکوفایی استعداد زنی جوان مانند پروین که با تربیتی سنتی بزرگ شده بود چندان سازگاری نداشت.

 

۵٫ شعرهای عاشقانه:

شعرهای عاشقانه در شعر بهار زیاد است بیش تر غزل ها و تغزل های او رنگ و بویی اینچنین دارد، اما در دیوان پروین یک غزل و چند غزل‌گونه وجود دارد و به گفته ی بهار «چون غزل‌سازی ملایم طبع پروین نبوده، آن پنج شش غزل را باید قصیده های کوتاه خواند.»

 

۶٫ مفاخره
بیش تر شاعران از قدیم تا امروز گاهی با ادعاها و علل متفاوت شعر خود را با الفاظ و تعبیراتی ستوده‌‌اند که گاهی به جا و در خور پایگاه بلندشان در سخن رانی است و گاهی نیز به لاف و گزاف مدعیان کم مقدار نزدیک تر است.

 

پروین فقط در یک قطعه ی شعری که برای سنگ مزار خود ساخته، یعنی می خواسته پس از مرگش دیده شود، خود را «اختر چرخ ادب» نامیده است.

 

اما بهار، در شعرهای متعدد، شعر و علم و اندیشه خویش را می‌ستاید (البته ناگفته نماند هر جا از عظمت مقام و شهرت جهانگیر خویش یاد می‌کند در حقیقت به مقابله با سعادت، غمازان و حسد حاسدان برمی‌خیزد.)

 

ز شعر قدر و بها یافتند اگر شعرا

منم که شعر ز من یافته است قدر و بها

 

فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد در سه کتاب نخستش (اسیر، دیوان، عصیان)، بیش تر هوس های زنانه را به نظم می‌کشید ولی با (تولدی دیگر) به سوی ایجاد تصویرهای زنانه از زندگی خصوصی و اوضاع محیط خود گراییده است.

 

دیوار دومین اثر وی وضعی را می‌رساند که شخص می‌خواهد تمام محدودیت های سنتی را درهم شکند. چرا که خود را در دنیای از خود بیگانگی در می‌یابد که دور و برش را دیواری حصار کرده است.

 

در سومین اثرش (عصیان) ساده‌ترین و عمیق‌ترین مضمون کشف شده ی هویت انسانی هویت شیطانی را و مسأله بنیادی فلسفی اختیار و اجبار را عرضه کرده است.

 

نوع نوشته‌های فروغ و بسامد برخی واژه‌ها و کاربرد آن در دید اول هر مخاطبی را بر آن می‌دارد که این احتمال را بدهد که شاعر این قطعه ها زن است، زنی که در چهار دیوار اسارت خانگی در برابر سنت‌ها و اخلاقیات معمول خانوادگی می‌ایستد و با جسارتی که ویژه ی اوست، تنها احساسات و تمایلات غریزی خود را بر ملا می‌سازد که می توان گفت هم از نظر تصویر و هم از لحاظ فکر و محتوا، ویژه ی اوست.

 

فکر و محتوا در سه کتاب اول از چهارچوب (من) زنی که درگیر با مسایل سطحی و ظاهری و پیش پا افتاده است فراتر نمی‌رود. او به هیچ مسأله‌ای عمیقن نگاه نمی‌کند و نمی‌اندیشد.

 

او چون گزارشگر پرشتابی می‌ماند که عواطف و احساسات ابتدایی خویش را به سرعت و به راحتی منعکس می‌کند و در ابراز این احساسات سطحی، بی‌پرده و بی‌پروا سخن می‌راند، مثلن در شعر شب هوس از دفتر شعر اسیر می‌خوانیم:

 

سرشار از تمامی خود سرشار

می‌خواهمش که بفشردم بر خویش

 

بر خویش بفشرد من شیدا را

بر هستیم به پیچد، پیچد سخت

 

آن بازوان گرم و توانا را

در لابه لای گردن و موهایم

 

گردش کند نسیم نفس‌هایش

چون شعله‌های سرکش بازیگر

 

در گیر دم به همهمه در گیرد

خاکسترم بماند در بستر

 

در بوسه‌های پر شررش جویم

لذت آتشین هوس‌ها را

 

شاید سادگی شعر فروغ، از این سرچشمه می‌گیرد که بین تجربیات روزمره زندگی و چیزی که او به صورت شعر در می‌آورد فاصله‌ای وجود ندارد.

 

بیان احساسات تند عاشقانه، گله از معشوق و سختی های عشق، شعرهایی خطاب به پسر یا شوهر ارایه ی تصویری از خانه‌ای متروک و بی‌رونق که خانه خود شاعر پس از طلاق است و نیز سطح گونه‌هایی که نوعی عصیان و سرکشی در مقابل جامعه است از جمله محتواهای سه کتاب دوره ی اول شاعری فروغ است.

 

محتوای کتاب های دوره دوم عبارت است از احساس مرگ، احساس تاریکی و شب اضطراب و پریشانی و عدم رابطه با دیگران و تلاش برای ایجاد این رابطه، یادآوری های دوران کودکی و آرزوی آمدن آن به خاطر صمیمیتی که در آن بود.

 

فروغ فرخزاد در زمینه ی بازتاب عواطف و روحیات عمیق زنانه پیشتاز زنان شاعر است. او هم در زمینه بازتاب عواطف یک زن صمیمیت و رک‌گویی ویژه ی خود را دارد و هم در حوزه ی بیان وجدان های اجتماعی از دیدگاه یک زن بیانی روشن و آشکار دارد.

 

و «فروغ هیچ گاه میل ندارد از پشت پرده سخن گوید و همیشه از رو به رو با مسایل برخورد می کند»

 

فروغ در شعرهایش آن چنان صمیمی و صریح حرف می‌زند که می‌توان آن شعرهای را نمونه‌ای بارز از «ادبیات شخصی» دانست.

 

خود فروغ خوب به مسأله صمیمیت و عاطفه ی عمیق شاعرانه آگاه است و می‌گوید:

«شاعر بودن یعنی انسان بودن. بعضی‌ها را می‌شناسم که رفتارشان هیچ ربطی به شعرشان ندارد. یعنی فقط وقتی شعر می‌گویند که شاعر هستند، بعد تمام می‌شود؛ دو مرتبه می‌شوند یک آدم حریص شکموی تنگ‌نظر بدبخت حسود حقیر. من حرف های این آدم را قبول ندارم. من به زندگی بیش تر اهمیت می‌دهم.»

 

سهراب سپهری و فروغ فرخزاد

سپهری شاعری است که از دوره ی ابتدایی شعرش تا دوره ی جست و جو و از آن دوره تا دوره ی یافتن خط فکری مشخص و زبان شعری مختص (که حتا بی امضاء هم شناخته می‌شود) جهانی آرمانی را می‌جوید. جهانی که در آن «عشق» پیدا باشد «دوستی» پیدا باشد و «کلمه»، «آب»، «عکس اشیا و آب»، «سمت مرطوب حیات» و «شرق اندوه نهاد بشری» پیدا باشد.

 

اما همان گونه که گفته شد فرخزاد مسایل اجتماعی و سیاسی زمان خود را درک می‌کند و به شکل های گوناگون در شعرهایش بازتاب می دهد.

 

ولی سپهری تا آخر، جهان آرمانی و ذهنی خود را حفظ می‌کند. و از جریان های اجتماعی، سیاسی زمان دور می‌ماند. و اگر احیانن چشمش به «قطاری» می‌افتد که «سیاست» را می‌برد، آن را خالی می‌بیند.

 

من قطاری دیدم ، که سیاست می‌برد و چه خالی می‌رفت. (صدای پای آب، برگ ۲۷۹)

 

سپهری و فرخزاد در بیان حالات و شدت احساسات تقریبن چون یکدیگر هستند، با این تفاوت که «فرخزاد» در بیان خواسته‌ها، آرزو و احساسات شخصی خویش بی‌پروا و بدون هیچ گونه ملاحظه‌ای سخن می‌گوید (به ویژه‌ در سه کتاب دوره اول).

 

ولی سپهری به ندرت تمایلات و خواسته‌هایش را ابراز می‌کند. او به بیان نفسانیات صرفن اکتفا نمی‌کند و تجربه ی خود را به عوالم نفسانی منحصر نمی‌کند.

 

او به مرز جدیدی از صمیمیت شاعرانه دست یافته است؛ که در آن تصاویر شعریش، زلال، روشن، پاک و پر اشراق جلوه می‌کنند و گویی قداست خاصی بر فضای شعر او حاکم است که او را از اندیشیدن به علایق و پسندهایش به جهان مادی باز می‌دارد.

 

طبیعت ستایی یکی دیگر از ویژگی های شعر سهراب است، از آنجایی که «پیشه شاعر نقاشی» است حساسیت و ظرافت‌های خاصی را در ترسیم نمودن چهره‌های گوناگون طبیعت به کار می‌گیرد.

 

در حالی که فروغ کم تر به توصیف طبیعت پرداخته است. و در یکی دو جا، که به این امر پرداخته بسیار ضعیف و سطحی، سخن رانده است.

 

شیوه ی بیان مستقیم یکی دیگر از ویژگی های مشترک برخی از شعرهای سپهری و فرخزاد است و همچنین سطور ساده شعری هم از ویژگی های مشترک هر دوی آنان است.

 

اشاره به آیین‌ها، اصطلاح های دینی و مذهبی، اشاره به نام های خاص تاریخی و جغرافیایی، از ویژگی های شعر «سپهری» است.

 

ولی فرخزاد با این که مسافرت های زیادی به داخل و خارج از کشور داشته است و با «تورات» هم آشنا بوده جز در آیه‌های زمینی به اطلاعات به دست آمده ی خویش که حاصل تجربه‌های یالا باید باشد، اشاره نمی‌کند.

 

دید سهراب عمدتن مثبت بوده، در حالی که نگرش فروغ به جهان از دریچه ی مخالف بوده است.

 

زندگی رسم خوشایندی است

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ

 

پرشی دارد اندازه ی عشق

زندگی چیزی نیست، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

 

زندگی جذبه دستی است که می‌چیند

زندگی بعد درخت است به چشم حشره

 

زندگی تجربه شب پره در تاریکی است…

(سپهری صدای پای آب، برگ ۲۹۰)

 

زندگی شاید

یک خیابان دراز است که هر روز زنی با زنبیلی از آن می‌گذرد

 

زندگی شاید آن لحظه مسدودیست

که نگاه من، در نی نی چشمان تو خود را ویران می‌سازد

 

و در این حسی است

که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آویخت…

(فرخزاد تولدی دیگر، برگ ۱۵۱)

 

طاهره صفارزاده

از ویژگی های شعرهای صفارزاده توجه به مسایل دینی به ویژه مذهب شیعه است.

 

صدای ناب اذان می‌آید

صفیر دست های مؤمن مردیست که حس دور شدن، گم شدن، جزیره شدن را

ز ریشه‌های سالم من بر می‌چیند

و من به سوی نمازی عظیم می‌‌آیم

وضویم از هوای خیابان است و

راهنمای تیره دود

و قبله‌های حوادث در امتداد زمان…

(دفتر دوم، برگ ۹۱)

 

بیان مسایل سیاسی و اشاره به وقایع مهم جهان، دیگر ویژگی فکری او به شمار می آید. او معمولن در همه ی آثارش به جریان های سیاسی ایران و جهان نظر دارد. و دیگر این که اشاره به تقابل عرفان و مذهب با قرن پلاستیک و عصر ماشین با طبیعت.

 

صفارزاده در خلال شعرهایش به «زن بودن» خویش اشاره‌های متعدد دارد و غیر مستقیم دیدگاه های جامعه را نسبت به زنان بارتاب می دهد. مثلن‌ آن جایی که که از تولد خویش یاد می‌کند چنین می‌نویسد:

 

من زادگاهم را ندیده‌ام

جایی که مادرم

بار سنگین بطنش را

در زیر سقفی فرو نهاد

هنوز زنده‌ست

نخستین تیک تاک های قلب کوچکم

در سوراخ بخاری

و درز آجرهای کهنه

و پیداست جای نگاهی شرمسار

بر در و دیوار اتاق

نگاه مادرم

به پدرم

و پدربزرگم

صدای خفه‌ای گفت

دخترست!…

 

صفارزاده معمولن با به کارگیری زبان محاوره، اصطلاح های عامیانه، حتا مطرح کردن شعارها، تلاش می‌کند به شعر و زبان مردمی نزدیک‌تر شود. شاید به همین دلیل، از آوردن واژه‌ها و اسامی، از زبان های بیگانه خودداری می‌ورزد. و از رمز و اشاره‌های دور و دراز چشم می‌پوشد.

 

علی موسوی گرمارودی و طاهره صفارزاده

شعر صفارزاده، فقط در به کارگیری بسامد واژه‌هایی که نمایانگر «زن بودن» سراینده است با شعر زنان مشترک است. و از جنبه‌های گوناگون دیگر، به ویژه فکر و محتوا، تفاوت‌های آشکاری با آنان دارد.

 

از دیگر سو، وجه تمایز خاص خود را با شعر مردان، همچنان حفظ می‌کند. شعرهای وی با گرمارودی در یک خط فکری مشترک است. گرمارودی در آثار خود، هم در قالب های کهن شعر فارسی و هم در شعر نیمایی (بحور شکسته و چاره پاره) و هم در شعر سپید طبع آزمایی کرده است.

 

گرمارودی در بیش تر شعرهایش به بیان عقاید مذهبی و گرایش های دینی خویش پرداخته و به مناسبت های گوناگون مذهبی، شعرهای متنوعی سروده است. و از این نظر با شعرهای صفارزاده قابل مقایسه است.

 

قطعه های «بهار در خزان»، «سایه‌سار نخل ولایت»، «افراشته باد قامت غم» و «خاستگاه نور» از زیباترین شعرهایی به شمار می آیند که به همین مناسبت‌ها سروده است.

 

از دیگر ویژگی های شعر او، توجه به مسایل سیاسی و وقایع روز است. که به گستردگی به آن پرداخته است. و توجه به طبیعت و جلو‌ه‌های گوناگون آن از ویژگی‌های شعری اوست در حالی که صفارزاده به ندرت به طبیعت پرداخته است.

 

شعر صفارزاده و گرمارودی اندیشه‌های شکل یافته است که در قالب کلمه ها عرضه می‌شود. حال آن که شعر واقعی کلمه هایی شکل یافته است که اندیشه‌ای را عرضه می‌کند.

 

در شعرهای آن دو، بیش تر اندیشه به معنای خاص خودش جریان دارد تا تصویر؛ یعنی شعرشان دارای فکر و اندیشه‌ای است که خواننده را به دانستنی جدیدی فرا می‌خواند و زمینه ی نوعی تأثر را در او پدید می‌آورد.

 

در شعر صفارزاده، فرصت ها گران بهاترند و خواننده با شاعری رو به رو می‌شود که اسلوب گرمارودی را در زبانی فشرده و موجزتر و با بار بیش تر از لحاظ اندیشه و تفکر می‌بیند.

 

هر دوی آنان، با به کارگیری تعبیرهای مذهبی و قصص و آیات قرآن به صورت تلمیح و جهان مداری و سیاست محوری، رنگ و بوی ویژه ای به شعرهایشان بخشیده‌اند.

 

سیاست محوری، در هر مجموعه آثار هر دو، آنان را به سمت صراحت‌گویی و بیان مستقیم متمایل می‌کند. با این حال شعرهای صفارزاده و گرمارودی از نظر اسلوب زبانی جاذبه‌ای برای نسل جوان نداشته است.

 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری:

۱٫ معمولن بیش تر زنان و مردان شاعر معاصر واقع‌گرا (برون‌گرا) هستند. یعنی به رویدادهای جامعه و تحول های اجتماعی و سیاسی توجه دارند، با این تفاوت که:

مردان شاعر، به علت حضور همه جانبه در اجتماع، با دیدی بازتر به طرح مسایل و رویدادهای گوناگون می‌پردازند و زنان به فراخور حال و تا آن جا که محدودیت‌های خانه و اجتماع اجازه دهد.

 

پروین که کم تر خواننده‌ای پیدا می‌شود که دیوانش را بخواند و تحت تأثیر همدردی های او (با محرومان و ستمدیدگان جامعه) قرار نگیرد. او همچنین در قالب تمثیل چهره ی ستمکاران و زورگویان زمانه را ترسیم می‌کند.

 

و به این ترتیب توجه مردم را به مصایب و مشکلاتشان جلب می‌کند. فروغ نیز در دو کتاب «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از خود محوری بیرون می‌آید و با نگرشی تازه به اجتماع و مسایل متعدد آن نظر می‌کند.

 

و طاهره صفارزاده هم از همان آغاز شاعری و در نخستین مجموعه ی شعرهایش «رهگذر مهتاب» با قطعه ی « کودک قرن» به طرح مشکلات و رویدادهای اجتماعی و تا حدودی سیاسی می‌پردازد و در آثار دیگرش، تقریبن تمام قطعه های شعری او را مضمون های اجتماعی، سیاسی و بعدها مذهبی در بر‌می گیرد.

 

و اما شاعران مرد، به دلیل آزادی عمل بیش تر، به طرح عینی‌تر مسایل اجتماعی و سیاسی می‌پردازند. در تاریخ ادبیات ایران شاید کم تر شاعری به اندازه ی بهار شعرهایش را به ثبت رویدادهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی زمان اختصاص داده باشد. و از این نظر با هیچ شاعری قابل قیاس نیست.

 

از مردان شاعر این دوره که کم تر به مسایل سیاسی و اجتماعی توجه نشان داده است می‌توان به سهراب اشاره کرد که درون‌گرایی اختیار کرده و از این جهت مورد انتقاد معاصرانش قرار می‌گیرد. گرمارودی هم که در سرتاسر شعرهایش به مسایل اجتماعی، سیاسی و مذهبی توجه تام و تمام نشان می‌دهد.

 

۲٫ در بیان مسایل عاطفی و خانوادگی و با احساساتی‌ حادتر از مردان، شعر گفتن، یکی دیگر از ویژگی های شعر زنان است که کم تر در شعر مردان جلوه کرده است.

 

پروین که بسامد بالایی از شعرهایش را به ترسیم چهره ی کودکان بی‌سرپرست و بی نوا اختصاص داده است و با هنرمندی تمام و ایفای نقش مادرانه به توصیف حالات گوناگون کودکان خردسال پرداخته است.

 

فروغ هم که در چند قطعه از سه کتاب نخستینش و یکی دو قطعه در دو کتاب دیگر عاطفه و مهر مادری را مطرح کرده است. در حالی که در شعرهای مردان به ندرت به شعری با احساس و عاطفه بر می‌خوریم.

 

۳٫ هر چند از نظر روان شناسی، زنان در بروز احساستشان راحت‌ترند. ولی بیش تر زنان شاعر ایرانی به اصول و آداب اجتماعی و مذهبی پای‌بند هستند و از ابراز علایق و گرایش های شخصی و خصوصی خودداری می‌کنند. و یا اگر «به ندرت» اشاره می‌کنند با حجب و حیا و پوشیده و غیر مستقیم است.

 

۴٫ زنان شاعر، معمولن اهل مفاخره نیستند. در دیوان پنج‌هزار و چند بیتی «پروین اعتصامی» فقط در یکی دو جا از خود می‌گوید:

 

این که خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

 

در حالی که مردان شاعر به تبعیت از سنت معمول و مرسوم دیرینه ی ادب فارسی، بارها خویشتن را مطرح می‌سازند و به شعرهای خود می‌بالند.

 

۵٫ تا زمان فروغ شعر فارسی از داشتن معشوق مرد، معشوق مردی که از دیدگاه جنسی، عاطفی و جسمانی یک زن دیده و تصویر شده باشد، محروم مانده است.

 

و نیز می‌توان بر این نظر تأکید کرد که غالب شاعران زن ما، جهان درون و بیرون را از چشم شاعران مرد نگاه کرده‌اند و همانند آنان عاشق زلف سیاه و خط و خال معشوقی زنبور میان بوده‌اند.

 

ما هیچ‌گاه نگاه زنانه ی عمیقی به جهان در ادبیات خود نداشته‌ایم. در حالی که شاعران مرد از آغاز در شعرهایشان به این مساله اشاره داشته‌اند و در شعر آنان به فراوانی به علاقه ی خود به زن و معشوق زن خود بر می‌خوریم.

 

در شعرهای پروین در حوزه ی واژه ها و ترکیب ها نشانه‌های زن بودن او پیداست و اگر عاطفه‌ای در شعرش منعکس شده است عاطفه ی مادرانه است. در حالی که خود او یک مادر نبوده است.

 

اما پس از تقریبن هزار و دویست سال سابقه ی ادبیات فارسی فروغ موضوع هایی را با تصاویری جدید برای نخستین بار در شعر فارسی مطرح کرد و مضمون هایی جدید آفرید؛ مثلن شاعران کهن جز به ندرت درباره ی زندگی خصوصی خود سخن نگفته‌اند.

 

با تسلطی که او به شعر داشت چه بسا که توانست نگاه های زنانه ی خود را به جهان درون و بیرون تبدیل به شعرهای بلندی کند و به غنای ادبیات عاطفی و صمیمانه ی ما بیافزاید.

 

به هر حال پس از فروغ بود که زنان شاعر به ارایه ی تصاویر و همراه آن عواطف ویژه ی زنانه ی شعرهای خود پرداختند. البته نه به مهارت و خوبی فروغ. و از سوی دیگر با شدت و ضعف ها و تفاوت هایی همراه بود.

 

۶٫ در شعر مردان وسعت به کارگیری قالب‌های شعری و رعایت قافیه‌ها و اصول ادبی بیش تر از شعر زنان به چشم می‌خورد.

 

۷٫ مردان شاعر در ترکیب‌آفرینی خلاق‌تر هستند. در حالی که بسامد برخی از واژه‌ها در شعر زنان تفاوت معنی‌داری با شعر مردان دارد؛ که همین امر خواننده را به زن بودن شاعر متوجه می‌کند.

 

۸٫ از نظر فکری شعر بیش تر زنان وجه تمایز خاصی با شعر مردان دارد.

 

۹٫ حوزه ی شعر زن در زمینه ی ادبی، محدودتر از شعر مردان است.

 

۱۰٫ زنان در بیان مسایل احساسی و عاطفی، پیشگام‌تر از مردان هستند.

 

۱۱٫ مهم ترین نکته‌ای که در نخستین برخورد با شعر شاعران زن جوان معاصر به چشم می‌خورد کمبود اصالت و نداشتن استقلال لازم شعری است.

 

بیش تر شعرهای شاعران زن جوان سوزناک و دردآور است و می‌بینم که حتا از تأثیر تصویرسازی دلنشین هم در این شعرهای خبری نیست و آن چه اصالت کار شاعران بزرگ است در شعر شاعران زن دست نزده باقی مانده است و تنها رویه کار مورد تقلید است.

 

به سادگی می‌توان یکی از علل توجه شاعرها به شعر فروغ فزخزاد، اشتراک شرایط زندگی آنان دانست. بیش تر شاعران زن ما به علت شرایط زندگی و نیز به دلیل موقعیت‌ سنی خویش «عشق» را مظهر اصلی شعر خود برگزیده‌اند و در حدود ۸۰% از مجموع شعرهای آنان به اصطلاح «عاشقانه» است.

 

شاعران زن در تصویرسازی دو روش دارند؛ یا از همان فوت و فن قدیمی ها استفاده می‌کنند که خود به خود، اگر شعرشان روشن و با معنی است ولی کهنه و تکراری و تقلیدیبه شمار می آید.

 

یا به تقلید از شعر موج نو دست به ساختن تصاویر تازه اما بسیار دور از ذهن می‌زنند و شاید یکی از علل پراکنده‌گویی ا‌شان همین رعایت نکردن اصول در آفرینش اجزاء شعری است.

 

از این رو دیده می‌شود که نه تنها در گذشته بیش تر شعرهای شاعران زن از جهت تصاویر و نیز بازتاب عواطف جنبه‌ای تقلیدی داشته است، بلکه حتا پس از فروغ هم جنبه ی تقلید و حتا پنهان سازی عواطف همچنان ادامه می‌یابد. چیزی که در شعر شاعران مرد امروزی به ندرت دیده می‌شود.

 

منابع:

۱٫ آژند، یعقوب؛ ادبیات نوین ایران، چاپ اول- تهران؛ انتشارات امیر‌کبیر

۲٫ براهنی، رضا؛ طلا در مس، چاپ دوم- تهران؛ ناشر کتاب زمان

 

۳٫ حقوقی، محمد؛ شعر زمان ما (سهراب سپهری)، چاپ چهارم- تهران؛ نگاه، ۱۳۷۳

۴٫ شاه‌حسینی، مهدی؛ زنان شاعر ایران، چاپ اول- تهران؛ مدبر، ۱۳۷۴

 

۵٫ صادقی‌تحصیلی، طاهره؛ ویژگی‌های شعر زنان و تفاوت آن با شعر مردان؛ تهران؛ ۱۳۷۴

۶٫ زرین‌کوب، عبدالحسین؛ نقد ادبی، چاپ پنجم- تهران؛ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۳

 

۷٫ خدادادی، معصومه؛ بررسی دلتنگی در آثار شش شاعر زن معاصر، ۱۳۷۷

۸٫ البرزی، انام‌ا…؛ نگرشی بر شعر زنان از ابتدای شعر فارسی تا آغاز انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴

 

۹٫ شمیسا، سیروس؛ نگاهی به فروغ فرخزاد، چاپ اول- تهران؛ انتشارات مروارید، ۱۳۷۲

۱۰٫ یوسفی، غلامحسین؛ چشمه روشن، چاپ سوم- تهران؛ انتشارات علمی، ۱۳۷۰

ادامه مطلب مقایسه آثار شاعر زن از دیدگاه فکری و محتوا با شاعر مرد (معاصر)

مقایسه آثار شاعر زن از دیدگاه فکری و محتوا با شاعر مرد (معاصر)


مقایسه آثار شاعر زن از دیدگاه فکری و محتوا با شاعر مرد (معاصر)

 

ادبیات فارسی حضور زنان را چه گونه در خود پذیرفته است؟ زنان چه فعالیت و تأثیری در ادب پارسی داشته‌اند؟ و تأثیر زنان در پایه‌گذاری، پیشرفت و دگرگونی های شعر معاصر فارسی، این مهم ترین جلوه ی ادبی زبان فارسی، چه گونه بوده است؟

 

با یک دید کلی، پس از ناصرالدین شاه قاجار دگرگونی های چشمگیری در موقعیت و عملکرد زنان ایران پدید آمد، به گونه ای که هم‌اکنون زن ایرانی امتیازهای چشمگیری به دست آورده و از اعتبار و موقعیتی بسیار ممتازتر از گذشته برخوردار شده است و تقریبن همدوش و همراه مرد ایرانی در مراکز علمی، فرهنگی، هنری، اقتصادی، سیاسی و حتا گاه نظامی حضوری فعال دارد.

 

دخالت زنان و تأثیر آنان در آراستن صحنه‌ها و ایجاد حوادث داستان های عامیانه در دوران های گوناگون به یک پایه نیست. در روزگاری که زنان در کارهای اجتماعی شرکت می‌جستند و در زندگی روزمره دخالتی قوی و فعالانه داشتند، طبعن در داستان ها اهمیت بیش تری می‌یافتند و در هر دوره ای که زنان به پشت پرده ی‌ انزوا رانده می‌شدند و از دخالت در کارهای اجتماعی باز می‌مانند، از اهمیت و تأثیر آنان کاسته می‌شد.

 

زنان در حوزه ی داستان‌نویسی حضور چشمگیری نداشته‌اند، مگر در زمان معاصر، بنابراین تأثیر اصلی و بزرگ زنان در ادبیات بیش تر در عرصه ی شعر بوده است.

 

در این مقاله از گروه سرگرمی ایران ناز با بررسی شعر زنان (پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، طاهره صفارزاده) که هر کدام تقریبن به دوره‌ای از دگرگونی های اجتماعی ایران تعلق دارند، به وجوه افتراق و اشتراک آنان با شعر مردان معاصرشان (محمدتقی بهار، سهراب سپهری، علی موسوی‌گرمارودی) پرداخته و از بررسی این مقایسه به سطح فکری شعر شاعران مرد می‌پردازیم.

 

به عبارتی تفاوت شعر زن با شعر مرد که آیا احساسات ویژه ای مثلن احساسات ملی‌گرایانه، مذهبی، اعتقادی و … دارد. خوش‌بین است یا بدبین، تلقی او نسبت به مسایلی مانند مرگ، زندگی، عشق، صلح و جنگ … چه گونه است؟ آیا اثر او درونگرا و ذهنی است یا برونگرا و عینی، با بیرون و سطح پدیده‌ها تماس دارد یا به درون و عمق پرداخته است؟ فردگرا است یا عشق‌گرا …

 

وجه تمایز تصویری و عاطفی شعر زنان با مردان

چه جنبه‌ها و ابعادی شعر زنان را از شعر مردان جدا می‌سازد و آیا این ابعاد در شعر شاعر زن فارسی در تمام دوره‌ها دیده می‌شود یا خیر؟

 

حقیقت مطلب این است که در موضوع های شعری از قبیل وصف، مدح، پند و اندرز شباهت های زیادی میان شاعران زن با شاعران مرد دیده می‌شود؛ این شباهت ممکن است به دلیل تقلیدی بودن شعر زنان و یا اصلن به دلیل ویژگی های خود این موضوع ها باشد که تصویر و زبان و لحن و عاطفه ی مشابهی را می‌طلبد.

 

در این نوع شعرهای شاید بتوان گفت «مهم ترین عامل شناخت شعر زنانه از شعر مردانه را باید در نحوه ی اندیشه و نگرش جست و جو کرد» نه «تصاویر و زبان حتا اگر زبان صد در صد مردانه باشد.»

 

به جز شیوه ی تفکر، به نظر می‌رسد تنها حوزه‌ای که می‌توان در آن شعر زنانه را از شعر مردانه تشخیص داد، حوزه ی غزل و شعرهای عاشقانه است؛ زیرا این جاست که احساسات و عواطف در حیطه ی شخصی جلوه می‌کنند و می‌توان جنس گوینده ی‌ آن را تعیین کرد.

 

چنان به نظر می‌رسد که زن از میان رشته‌های گوناگون ادبی فقط در قسمت های مکاتبه، غزل سرایی و رمان‌نویسی توانسته است به کمال هنرنمایی کند و در درام‌نویسی، انتقاد ادبی، مقاله‌نویسی و سرودن شعرهای رزمی و هجایی ابدن نام مهمی از خود بر جای نگذاشته است.

 

زیرا همین شکل های ادبی هستند که احساسات شخصی انسان را نمایان می‌سازند و بخش عمده ی زندگانی زن هم آمیخته به عشق و نتیجه ی احساسات است.

 

اما آیا عواطف ویژه ی زنان در شعر فارسی بازتاب روشنی دارد؟

برای پاسخ گویی به این پرسش به تر است نخست به معنای عاطفه نظری بیافکنیم؛ منظور از عاطفه، اندوه یا حالت حماسی یا اعجابی است که شاعر از رویداد حادثه‌ای در خویش احساس می‌کند و از خواننده یا شنونده می‌خواهد که با وی در این احساس شرکت داشته باشد.

 

نمی‌توان به یقین پذیرفت که امکان آن باشد که هنرمندی حالتی عاطفی را به خواننده خویش منتقل کند؛ بی‌آن که خود آن حالت را در جان خویش احساس کرده باشد. به استناد به همین موضوع مطلب را پی‌می‌گیریم و در بخش‌های بعدی به اجمال تفاوت‌های شعری زن و مرد را بیان خواهیم نمود.

 

پروین اعتصامی

از آن جا که تاریخچه ی زندگی پروین در این مقاله نمی‌گنجد، روند اصلی موضوعی را که همان محتوا و بنمایه ی شعرهای او از لحاظ فکری است دنبال می‌کنیم.

 

پروین در قطعه های خود، مهر مادری و لطافت روح خویش را از زبان پرندگان، از زبان مادران فقیر، از زبان بیچارگان بیان‌ می‌کند. گاه مادری دلسوز و غمگسار است و گاه در اسرار زندگی یا ملای روم و عطار و جامی مقامی دارد.

 

او بیش تر نگران وظایف مادری است وقتی از اندیشه‌ها خسته می‌شود، به یاد لطف خدا می‌افتد و قطعه لطف حق را مردانه می‌سراید و خواننده را با حقایق و افکاری بالاتر آشنا می‌سازد،

 

و در همان حال نیز از وظیفه ی مادریش دست بر نمی‌دارد و باز هم مادری است نگران نفس، اهریمن را که روح آریایی با آن وجود دوزخی کینه دارد، همه جا در کمین جان پاک آدمی می‌داند، تشکیل خانواده ی مهربان و سعادت آرام و بی‌سر و صدا را نتیجه ی زندگی می‌پندارد.

 

دکتر یوسفی می‌نویسد: «شعر پروین از لحاظ فکر و معنی بسیار پخته و متین است، گویی اندیشه‌گری توانا حاصل تأمل و تفکرات خود را درباره انسان و جنبه‌های گوناگون زندگی و نکات اخلاقی و اجتماعی به قلم آورده.

 

بی‌گمان او در این باب از سرچشمه افکار پیشنیان نیز بهره‌مند شده است اما نه آن که سخنش رنگ تقلید و تکرار پذیرفته باشد، بلکه در اندیشه و طرز بیان از اصالت برخوردار است.»

 

پروین زنی مطیع و فرمان بردار و عفیف و پاک و صمیمی است، ولی در عین حال سخت دربند دوگانگی خیر و شر، قوی و ضعیف، غنی و فقیر و پادشاه و گداست.

 

تخیلش از طریق زبان اشیاء و حیوانات کار می‌کند. ولی هرگز به در هم ریختن یادهای گوناگون حافظه و از میان برداشتن دیوارهای زمانی و مکانی یادها، توجهی ندارد. شعرش هیجان‌انگیز، پرشور و حال، اعجاب‌انگیز و تکان دهنده نیست.

 

یکی از بارزترین ویژگی های شعرهای دیوان او این است که در آن ها خبری از مسایل عیاشی و عاشقانه که شعر فارسی سرشار از آن است، نیست، او بیش تر به این مسایل پرداخته که به هم میهنان خود یاد بدهد تا چه گونه یک زندگی پاک و عاقلانه و سعادتمند را دنبال کنند. شعرهای او بیش تر آموزشی است.

 

مدار اندیشه ی پروین بر کار و کوشش، مذهب، رنج و غم مردم می‌چرخد، هر چند که به اقتضای روح لطیف و خواهرانه‌ای که داشته و چه اقتضای زمان، به سیاست و مسایل جاری آن نپرداخته است و قلمرو شعری او به مکان زمان و حوادث ویژه ای محدود نیست.

 

پروین در شعرهایش چند باری بیش تر به عشق اشاره نکرده، لکن نه آن عشقی که در مکتب لیلی و مجنون درس می‌دادند. عشقی که جور یار و زردی رخسار و … آن نبود.

 

منظور شاعر عشق الاهی و به دور از عشق‌های مادی است، به همین سبب در هیچ کجای آن، شعری که مصاحبت مردی در آن آرزو شده باشد نمی‌بینیم و این آرزوها برای پرنده و چرنده ی این دفتر هم مفهومی ندارد.

 

کتاب عشق را جز یک ورق نیست

در آن هم، نکته‌ای جز نام حق نیست

 

مقامی که پروین برای زن قایل است، و آن را بارها در شعرهایش مطرح می‌سازد، بسیار بالاتر از مقامی است که مدعیان تجدد برای زن مسلمان ایرانی در نظر داشته و پیشنهاد و تحمیل کرده‌اند، زن شعر پروین چون خود او موجودی قدسی، سازنده، مستحق و قادر به دانا شدن و آفرینش نیکی‌ها و پروردن فرزندان برومندی است.

 

وی حقوق زن و مرد را یکسان می‌داند در حالی که بیش تر شاعران مرد این حق را یکسان بیان نکرده‌اند.

 

چه زن، چه مرد کسی شد بزرگ و کامروا که داشت میوه‌ای از باغ علم، در دامان

 

و یا در قطعه ی نهال آرزو تفاوت میان زن و مرد را در دانستن می‌داند:

 

به که هر دختر بداند قدر علم آموختن

تا نگوید کس، پسر هشیار و دختر کودن است

 

از این رو خلاصه ی موضوع همه ی قصیده های پروین با توجه به دسته‌بندی محتوا به صورت زیر ارایه می‌شود:

 

۱٫ خلاصه ی موضوع همه ی قصیده های پروین پند و اندرزهای اخلاقی، دوری از دنیا، هوشیاری در مقابل فریب کاری جهان، زودگذر بودن عمر، نکوهش تن و در مقابل آن تجلیل از روح و روان و عقل و فضل و هنر است و در همه ی این ها پروین مانند حکیمی پیر و با تجربه با خواننده ی شعرهای خود گفت و گو می‌کند.

 

۲٫ در قسمت قطعه های تمثیلی هم پیام پروین به این صورت است: داشتن قدرت شناخت ارزش ها، یکرنگی با دیگران و دوری از نفاق و بدگویی نسبت به دیگران، کمک به بیچارگان و دوری از دنیا.

 

۳٫ در قسمت مثنوی ها هم این پیام ها به چشم می‌خورد: رعایت حقوق دیگران و کمک به ناتوان، وقت‌شناسی، و تجلیل از علم و هنر.

 

۴٫ در تنها غزل دیوان نیز با این که دارای مضمونی اجتماعی است، بلافاصله پس از چند بیت به مطالبی چون پند و اندرز و یا کاشتن و درو برخورد می‌کنیم.

 

به تدریج در شعرهای پروین، آثار مناشقه های اجتماعی و عدم هماهنگی میان ثروت و فقر به چشم می‌خورد. از مسایل قابل توجه در مورد شعرهای پروین این است که مضمون های عاشقانه در شعرها نمودی آن چنانی ندارد و اگر از یک غزل آن هم در بینی آغازین و نیز بیت های آغازین و گذرای ۲ تا ۳ قطعه بگذریم که اشارتی گذرا به مسایل عاشقانه دارد دیگر هیچ نشانی از این موضوع در شعر پروین دیده نمی‌شود.

 

قضاوت درباره ی این که آیا عواطف عمیق زنانه ی پروین در شعرهایش بازتاب یافته است یا خیر، مشکل است؛ زیرا اگر هر عنصر کلامی را ملاک بازتاب عواطف شاعر در شعرش بدانیم باید اذعان کنیم بسیاری از عناصر کلامی که نشانگر روح زنانگی یک شاعر باشند،

 

از قبیل: نخ، سوزن، ماش، عدس و … در شعر پروین وارد شده است، از سوی دیگر برخی نشانه‌های معنایی هم دیده می‌شوند که نشانگر روح زنانه و عاطفه ی مادرانه ی اوست، نظیر درد و اندوه هایی که از زبان دختران یتیم بیان می‌دارد و یا صحنه‌های گفت و گو و مراقبتی از حیوان به عنوان مادر به نمایش می‌گذارد.

 

اما اگر همه ی جنبه‌های عاطفی انسان را ملاک قرار دهیم، باید بگوییم در بازتاب عواطف خود ناتوان است و عاطفه ی عمیق زنانه ی شاعر در شعرش بازتاب نیافته است.

 

فقط به صورت غیرشخصی عاطفه مادری آن هم در هیئت دیگران و گذرا دیده می‌شود عاطفه‌ای که هیچ گاه خود شاعر آن را تجربه نکرد.

 

دایره ی واژه های شعرهای پروین متوسط است و در دیوان او به واژه های تکراری، بسیار برخورد می‌کنیم. اما باید بدانیم که این تکرار نمایانگر نظام خاص فکری او است.

 

پروین و بهار

اگر بخواهیم مقایسه ای داشته باشیم با شاعران مرد زمان پروین، ملک‌الشعرای بهار به ترین انتخاب است.

 

شعر ملک‌الشعرا در عین دوری از هرگونه تکلف و تصنع زیباست و در عین زیبایی رسا و روان و فصیح، و معانی تازه و تشبیه های بدیع و توصیف های عالی و تمام، با کاربرد الفاظ اصیل و فصیح و ترکیب های صحیح از ویژگی های شعری اوست.

 

شعر بهار بیان و قالب شعر گذشتگان را دارد، اما در معنی و لفظ او نوآوری های ارزند‌ه‌ای هست که روشن‌بینی او را در مسایل سیاسی و اجتماعی می‌نماید. او به قالب نو گرایشی محدود یافت و گاه شعر خود را با پیکره چهارپاره‌های امروز پدید آورده است.

 

شعر او را از نظر موضوع می‌توان به سیاسی و انقلابی و اجتماعی و انتقادی و ادبیات شورانگیز عاشقانه تقسیم کرد. با این دسته‌بندی به چنین عنوان هایی می‌رسیم:

 

۱٫ ستایش پیامبر و ائمه اطهار:

شعرهای زیادی از ملک‌الشعرا به این امر اختصاص داده شده است اما در دیوان پروین از این‌گونه شعرهای مذهبی خبری نیست.

 

زهرا آن اختر سپهر رسالت

کاو را فرمانبرند ثابت و سیار

 

فاطمه فرخنده ماه یازده سرور

آن بدو گیتی پدرش سید و سالار

 

۲٫ پند و اندرز به پادشاهان و حاکمان وقت:

بهار در ترکیب‌بند آیینه عبرت به یکی از این نمونه‌های بسیار مهم و جالب توجه کرده است پروین نیز چون بهار عمل کرده با این تفاوت که او به صورت تمثیل و حکایت پادشاهان را به باد انتقاد می‌گیرد و یا پند و اندرز می‌دهد.

 

۳٫ توصیف فصل های سال:

توصیف فصل های سال و جلوه‌های گوناگون طبیعت، یکی دیگر از موضوع های تکراری در دیوان بهار است، در حالی که در دیوان پروین به توصیف فصل ها و طبیعت کم پرداخته شده است قدرت خارق‌العاده ی پروین در شرح عواطف قلب و عوالم معنی است و هر جا که به وصف منظره‌ای طبیعی پرداخته ضعف تخیل و دید زیباشناسی خود را آشکار کرده است.

 

۴٫ شعرهای سیاسی و انقلابی:

از موضوع های مهم دیگر دیوان بهار است اما پروین که ۲۰ سال دوران خلاقیت شاعرانه او دقیقن همان بیست سال فرمان روایی رضاشاه بود که در طی آن حق آزادی سخن پایمال شد، جبرن از صحنه ی سیاست و اجتماع کشور بر کنار شده است.

 

هر چند که از سویی خود زنان تمایلی به عنوان کردن مسایل سیاسی نداشتند، از سوی دیگر نیر محیط اجتماعی ایران نیز برای شکوفایی استعداد زنی جوان مانند پروین که با تربیتی سنتی بزرگ شده بود چندان سازگاری نداشت.

 

۵٫ شعرهای عاشقانه:

شعرهای عاشقانه در شعر بهار زیاد است بیش تر غزل ها و تغزل های او رنگ و بویی اینچنین دارد، اما در دیوان پروین یک غزل و چند غزل‌گونه وجود دارد و به گفته ی بهار «چون غزل‌سازی ملایم طبع پروین نبوده، آن پنج شش غزل را باید قصیده های کوتاه خواند.»

 

۶٫ مفاخره
بیش تر شاعران از قدیم تا امروز گاهی با ادعاها و علل متفاوت شعر خود را با الفاظ و تعبیراتی ستوده‌‌اند که گاهی به جا و در خور پایگاه بلندشان در سخن رانی است و گاهی نیز به لاف و گزاف مدعیان کم مقدار نزدیک تر است.

 

پروین فقط در یک قطعه ی شعری که برای سنگ مزار خود ساخته، یعنی می خواسته پس از مرگش دیده شود، خود را «اختر چرخ ادب» نامیده است.

 

اما بهار، در شعرهای متعدد، شعر و علم و اندیشه خویش را می‌ستاید (البته ناگفته نماند هر جا از عظمت مقام و شهرت جهانگیر خویش یاد می‌کند در حقیقت به مقابله با سعادت، غمازان و حسد حاسدان برمی‌خیزد.)

 

ز شعر قدر و بها یافتند اگر شعرا

منم که شعر ز من یافته است قدر و بها

 

فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد در سه کتاب نخستش (اسیر، دیوان، عصیان)، بیش تر هوس های زنانه را به نظم می‌کشید ولی با (تولدی دیگر) به سوی ایجاد تصویرهای زنانه از زندگی خصوصی و اوضاع محیط خود گراییده است.

 

دیوار دومین اثر وی وضعی را می‌رساند که شخص می‌خواهد تمام محدودیت های سنتی را درهم شکند. چرا که خود را در دنیای از خود بیگانگی در می‌یابد که دور و برش را دیواری حصار کرده است.

 

در سومین اثرش (عصیان) ساده‌ترین و عمیق‌ترین مضمون کشف شده ی هویت انسانی هویت شیطانی را و مسأله بنیادی فلسفی اختیار و اجبار را عرضه کرده است.

 

نوع نوشته‌های فروغ و بسامد برخی واژه‌ها و کاربرد آن در دید اول هر مخاطبی را بر آن می‌دارد که این احتمال را بدهد که شاعر این قطعه ها زن است، زنی که در چهار دیوار اسارت خانگی در برابر سنت‌ها و اخلاقیات معمول خانوادگی می‌ایستد و با جسارتی که ویژه ی اوست، تنها احساسات و تمایلات غریزی خود را بر ملا می‌سازد که می توان گفت هم از نظر تصویر و هم از لحاظ فکر و محتوا، ویژه ی اوست.

 

فکر و محتوا در سه کتاب اول از چهارچوب (من) زنی که درگیر با مسایل سطحی و ظاهری و پیش پا افتاده است فراتر نمی‌رود. او به هیچ مسأله‌ای عمیقن نگاه نمی‌کند و نمی‌اندیشد.

 

او چون گزارشگر پرشتابی می‌ماند که عواطف و احساسات ابتدایی خویش را به سرعت و به راحتی منعکس می‌کند و در ابراز این احساسات سطحی، بی‌پرده و بی‌پروا سخن می‌راند، مثلن در شعر شب هوس از دفتر شعر اسیر می‌خوانیم:

 

سرشار از تمامی خود سرشار

می‌خواهمش که بفشردم بر خویش

 

بر خویش بفشرد من شیدا را

بر هستیم به پیچد، پیچد سخت

 

آن بازوان گرم و توانا را

در لابه لای گردن و موهایم

 

گردش کند نسیم نفس‌هایش

چون شعله‌های سرکش بازیگر

 

در گیر دم به همهمه در گیرد

خاکسترم بماند در بستر

 

در بوسه‌های پر شررش جویم

لذت آتشین هوس‌ها را

 

شاید سادگی شعر فروغ، از این سرچشمه می‌گیرد که بین تجربیات روزمره زندگی و چیزی که او به صورت شعر در می‌آورد فاصله‌ای وجود ندارد.

 

بیان احساسات تند عاشقانه، گله از معشوق و سختی های عشق، شعرهایی خطاب به پسر یا شوهر ارایه ی تصویری از خانه‌ای متروک و بی‌رونق که خانه خود شاعر پس از طلاق است و نیز سطح گونه‌هایی که نوعی عصیان و سرکشی در مقابل جامعه است از جمله محتواهای سه کتاب دوره ی اول شاعری فروغ است.

 

محتوای کتاب های دوره دوم عبارت است از احساس مرگ، احساس تاریکی و شب اضطراب و پریشانی و عدم رابطه با دیگران و تلاش برای ایجاد این رابطه، یادآوری های دوران کودکی و آرزوی آمدن آن به خاطر صمیمیتی که در آن بود.

 

فروغ فرخزاد در زمینه ی بازتاب عواطف و روحیات عمیق زنانه پیشتاز زنان شاعر است. او هم در زمینه بازتاب عواطف یک زن صمیمیت و رک‌گویی ویژه ی خود را دارد و هم در حوزه ی بیان وجدان های اجتماعی از دیدگاه یک زن بیانی روشن و آشکار دارد.

 

و «فروغ هیچ گاه میل ندارد از پشت پرده سخن گوید و همیشه از رو به رو با مسایل برخورد می کند»

 

فروغ در شعرهایش آن چنان صمیمی و صریح حرف می‌زند که می‌توان آن شعرهای را نمونه‌ای بارز از «ادبیات شخصی» دانست.

 

خود فروغ خوب به مسأله صمیمیت و عاطفه ی عمیق شاعرانه آگاه است و می‌گوید:

«شاعر بودن یعنی انسان بودن. بعضی‌ها را می‌شناسم که رفتارشان هیچ ربطی به شعرشان ندارد. یعنی فقط وقتی شعر می‌گویند که شاعر هستند، بعد تمام می‌شود؛ دو مرتبه می‌شوند یک آدم حریص شکموی تنگ‌نظر بدبخت حسود حقیر. من حرف های این آدم را قبول ندارم. من به زندگی بیش تر اهمیت می‌دهم.»

 

سهراب سپهری و فروغ فرخزاد

سپهری شاعری است که از دوره ی ابتدایی شعرش تا دوره ی جست و جو و از آن دوره تا دوره ی یافتن خط فکری مشخص و زبان شعری مختص (که حتا بی امضاء هم شناخته می‌شود) جهانی آرمانی را می‌جوید. جهانی که در آن «عشق» پیدا باشد «دوستی» پیدا باشد و «کلمه»، «آب»، «عکس اشیا و آب»، «سمت مرطوب حیات» و «شرق اندوه نهاد بشری» پیدا باشد.

 

اما همان گونه که گفته شد فرخزاد مسایل اجتماعی و سیاسی زمان خود را درک می‌کند و به شکل های گوناگون در شعرهایش بازتاب می دهد.

 

ولی سپهری تا آخر، جهان آرمانی و ذهنی خود را حفظ می‌کند. و از جریان های اجتماعی، سیاسی زمان دور می‌ماند. و اگر احیانن چشمش به «قطاری» می‌افتد که «سیاست» را می‌برد، آن را خالی می‌بیند.

 

من قطاری دیدم ، که سیاست می‌برد و چه خالی می‌رفت. (صدای پای آب، برگ ۲۷۹)

 

سپهری و فرخزاد در بیان حالات و شدت احساسات تقریبن چون یکدیگر هستند، با این تفاوت که «فرخزاد» در بیان خواسته‌ها، آرزو و احساسات شخصی خویش بی‌پروا و بدون هیچ گونه ملاحظه‌ای سخن می‌گوید (به ویژه‌ در سه کتاب دوره اول).

 

ولی سپهری به ندرت تمایلات و خواسته‌هایش را ابراز می‌کند. او به بیان نفسانیات صرفن اکتفا نمی‌کند و تجربه ی خود را به عوالم نفسانی منحصر نمی‌کند.

 

او به مرز جدیدی از صمیمیت شاعرانه دست یافته است؛ که در آن تصاویر شعریش، زلال، روشن، پاک و پر اشراق جلوه می‌کنند و گویی قداست خاصی بر فضای شعر او حاکم است که او را از اندیشیدن به علایق و پسندهایش به جهان مادی باز می‌دارد.

 

طبیعت ستایی یکی دیگر از ویژگی های شعر سهراب است، از آنجایی که «پیشه شاعر نقاشی» است حساسیت و ظرافت‌های خاصی را در ترسیم نمودن چهره‌های گوناگون طبیعت به کار می‌گیرد.

 

در حالی که فروغ کم تر به توصیف طبیعت پرداخته است. و در یکی دو جا، که به این امر پرداخته بسیار ضعیف و سطحی، سخن رانده است.

 

شیوه ی بیان مستقیم یکی دیگر از ویژگی های مشترک برخی از شعرهای سپهری و فرخزاد است و همچنین سطور ساده شعری هم از ویژگی های مشترک هر دوی آنان است.

 

اشاره به آیین‌ها، اصطلاح های دینی و مذهبی، اشاره به نام های خاص تاریخی و جغرافیایی، از ویژگی های شعر «سپهری» است.

 

ولی فرخزاد با این که مسافرت های زیادی به داخل و خارج از کشور داشته است و با «تورات» هم آشنا بوده جز در آیه‌های زمینی به اطلاعات به دست آمده ی خویش که حاصل تجربه‌های یالا باید باشد، اشاره نمی‌کند.

 

دید سهراب عمدتن مثبت بوده، در حالی که نگرش فروغ به جهان از دریچه ی مخالف بوده است.

 

زندگی رسم خوشایندی است

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ

 

پرشی دارد اندازه ی عشق

زندگی چیزی نیست، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود

 

زندگی جذبه دستی است که می‌چیند

زندگی بعد درخت است به چشم حشره

 

زندگی تجربه شب پره در تاریکی است…

(سپهری صدای پای آب، برگ ۲۹۰)

 

زندگی شاید

یک خیابان دراز است که هر روز زنی با زنبیلی از آن می‌گذرد

 

زندگی شاید آن لحظه مسدودیست

که نگاه من، در نی نی چشمان تو خود را ویران می‌سازد

 

و در این حسی است

که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آویخت…

(فرخزاد تولدی دیگر، برگ ۱۵۱)

 

طاهره صفارزاده

از ویژگی های شعرهای صفارزاده توجه به مسایل دینی به ویژه مذهب شیعه است.

 

صدای ناب اذان می‌آید

صفیر دست های مؤمن مردیست که حس دور شدن، گم شدن، جزیره شدن را

ز ریشه‌های سالم من بر می‌چیند

و من به سوی نمازی عظیم می‌‌آیم

وضویم از هوای خیابان است و

راهنمای تیره دود

و قبله‌های حوادث در امتداد زمان…

(دفتر دوم، برگ ۹۱)

 

بیان مسایل سیاسی و اشاره به وقایع مهم جهان، دیگر ویژگی فکری او به شمار می آید. او معمولن در همه ی آثارش به جریان های سیاسی ایران و جهان نظر دارد. و دیگر این که اشاره به تقابل عرفان و مذهب با قرن پلاستیک و عصر ماشین با طبیعت.

 

صفارزاده در خلال شعرهایش به «زن بودن» خویش اشاره‌های متعدد دارد و غیر مستقیم دیدگاه های جامعه را نسبت به زنان بارتاب می دهد. مثلن‌ آن جایی که که از تولد خویش یاد می‌کند چنین می‌نویسد:

 

من زادگاهم را ندیده‌ام

جایی که مادرم

بار سنگین بطنش را

در زیر سقفی فرو نهاد

هنوز زنده‌ست

نخستین تیک تاک های قلب کوچکم

در سوراخ بخاری

و درز آجرهای کهنه

و پیداست جای نگاهی شرمسار

بر در و دیوار اتاق

نگاه مادرم

به پدرم

و پدربزرگم

صدای خفه‌ای گفت

دخترست!…

 

صفارزاده معمولن با به کارگیری زبان محاوره، اصطلاح های عامیانه، حتا مطرح کردن شعارها، تلاش می‌کند به شعر و زبان مردمی نزدیک‌تر شود. شاید به همین دلیل، از آوردن واژه‌ها و اسامی، از زبان های بیگانه خودداری می‌ورزد. و از رمز و اشاره‌های دور و دراز چشم می‌پوشد.

 

علی موسوی گرمارودی و طاهره صفارزاده

شعر صفارزاده، فقط در به کارگیری بسامد واژه‌هایی که نمایانگر «زن بودن» سراینده است با شعر زنان مشترک است. و از جنبه‌های گوناگون دیگر، به ویژه فکر و محتوا، تفاوت‌های آشکاری با آنان دارد.

 

از دیگر سو، وجه تمایز خاص خود را با شعر مردان، همچنان حفظ می‌کند. شعرهای وی با گرمارودی در یک خط فکری مشترک است. گرمارودی در آثار خود، هم در قالب های کهن شعر فارسی و هم در شعر نیمایی (بحور شکسته و چاره پاره) و هم در شعر سپید طبع آزمایی کرده است.

 

گرمارودی در بیش تر شعرهایش به بیان عقاید مذهبی و گرایش های دینی خویش پرداخته و به مناسبت های گوناگون مذهبی، شعرهای متنوعی سروده است. و از این نظر با شعرهای صفارزاده قابل مقایسه است.

 

قطعه های «بهار در خزان»، «سایه‌سار نخل ولایت»، «افراشته باد قامت غم» و «خاستگاه نور» از زیباترین شعرهایی به شمار می آیند که به همین مناسبت‌ها سروده است.

 

از دیگر ویژگی های شعر او، توجه به مسایل سیاسی و وقایع روز است. که به گستردگی به آن پرداخته است. و توجه به طبیعت و جلو‌ه‌های گوناگون آن از ویژگی‌های شعری اوست در حالی که صفارزاده به ندرت به طبیعت پرداخته است.

 

شعر صفارزاده و گرمارودی اندیشه‌های شکل یافته است که در قالب کلمه ها عرضه می‌شود. حال آن که شعر واقعی کلمه هایی شکل یافته است که اندیشه‌ای را عرضه می‌کند.

 

در شعرهای آن دو، بیش تر اندیشه به معنای خاص خودش جریان دارد تا تصویر؛ یعنی شعرشان دارای فکر و اندیشه‌ای است که خواننده را به دانستنی جدیدی فرا می‌خواند و زمینه ی نوعی تأثر را در او پدید می‌آورد.

 

در شعر صفارزاده، فرصت ها گران بهاترند و خواننده با شاعری رو به رو می‌شود که اسلوب گرمارودی را در زبانی فشرده و موجزتر و با بار بیش تر از لحاظ اندیشه و تفکر می‌بیند.

 

هر دوی آنان، با به کارگیری تعبیرهای مذهبی و قصص و آیات قرآن به صورت تلمیح و جهان مداری و سیاست محوری، رنگ و بوی ویژه ای به شعرهایشان بخشیده‌اند.

 

سیاست محوری، در هر مجموعه آثار هر دو، آنان را به سمت صراحت‌گویی و بیان مستقیم متمایل می‌کند. با این حال شعرهای صفارزاده و گرمارودی از نظر اسلوب زبانی جاذبه‌ای برای نسل جوان نداشته است.

 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری:

۱٫ معمولن بیش تر زنان و مردان شاعر معاصر واقع‌گرا (برون‌گرا) هستند. یعنی به رویدادهای جامعه و تحول های اجتماعی و سیاسی توجه دارند، با این تفاوت که:

مردان شاعر، به علت حضور همه جانبه در اجتماع، با دیدی بازتر به طرح مسایل و رویدادهای گوناگون می‌پردازند و زنان به فراخور حال و تا آن جا که محدودیت‌های خانه و اجتماع اجازه دهد.

 

پروین که کم تر خواننده‌ای پیدا می‌شود که دیوانش را بخواند و تحت تأثیر همدردی های او (با محرومان و ستمدیدگان جامعه) قرار نگیرد. او همچنین در قالب تمثیل چهره ی ستمکاران و زورگویان زمانه را ترسیم می‌کند.

 

و به این ترتیب توجه مردم را به مصایب و مشکلاتشان جلب می‌کند. فروغ نیز در دو کتاب «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از خود محوری بیرون می‌آید و با نگرشی تازه به اجتماع و مسایل متعدد آن نظر می‌کند.

 

و طاهره صفارزاده هم از همان آغاز شاعری و در نخستین مجموعه ی شعرهایش «رهگذر مهتاب» با قطعه ی « کودک قرن» به طرح مشکلات و رویدادهای اجتماعی و تا حدودی سیاسی می‌پردازد و در آثار دیگرش، تقریبن تمام قطعه های شعری او را مضمون های اجتماعی، سیاسی و بعدها مذهبی در بر‌می گیرد.

 

و اما شاعران مرد، به دلیل آزادی عمل بیش تر، به طرح عینی‌تر مسایل اجتماعی و سیاسی می‌پردازند. در تاریخ ادبیات ایران شاید کم تر شاعری به اندازه ی بهار شعرهایش را به ثبت رویدادهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی زمان اختصاص داده باشد. و از این نظر با هیچ شاعری قابل قیاس نیست.

 

از مردان شاعر این دوره که کم تر به مسایل سیاسی و اجتماعی توجه نشان داده است می‌توان به سهراب اشاره کرد که درون‌گرایی اختیار کرده و از این جهت مورد انتقاد معاصرانش قرار می‌گیرد. گرمارودی هم که در سرتاسر شعرهایش به مسایل اجتماعی، سیاسی و مذهبی توجه تام و تمام نشان می‌دهد.

 

۲٫ در بیان مسایل عاطفی و خانوادگی و با احساساتی‌ حادتر از مردان، شعر گفتن، یکی دیگر از ویژگی های شعر زنان است که کم تر در شعر مردان جلوه کرده است.

 

پروین که بسامد بالایی از شعرهایش را به ترسیم چهره ی کودکان بی‌سرپرست و بی نوا اختصاص داده است و با هنرمندی تمام و ایفای نقش مادرانه به توصیف حالات گوناگون کودکان خردسال پرداخته است.

 

فروغ هم که در چند قطعه از سه کتاب نخستینش و یکی دو قطعه در دو کتاب دیگر عاطفه و مهر مادری را مطرح کرده است. در حالی که در شعرهای مردان به ندرت به شعری با احساس و عاطفه بر می‌خوریم.

 

۳٫ هر چند از نظر روان شناسی، زنان در بروز احساستشان راحت‌ترند. ولی بیش تر زنان شاعر ایرانی به اصول و آداب اجتماعی و مذهبی پای‌بند هستند و از ابراز علایق و گرایش های شخصی و خصوصی خودداری می‌کنند. و یا اگر «به ندرت» اشاره می‌کنند با حجب و حیا و پوشیده و غیر مستقیم است.

 

۴٫ زنان شاعر، معمولن اهل مفاخره نیستند. در دیوان پنج‌هزار و چند بیتی «پروین اعتصامی» فقط در یکی دو جا از خود می‌گوید:

 

این که خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

 

در حالی که مردان شاعر به تبعیت از سنت معمول و مرسوم دیرینه ی ادب فارسی، بارها خویشتن را مطرح می‌سازند و به شعرهای خود می‌بالند.

 

۵٫ تا زمان فروغ شعر فارسی از داشتن معشوق مرد، معشوق مردی که از دیدگاه جنسی، عاطفی و جسمانی یک زن دیده و تصویر شده باشد، محروم مانده است.

 

و نیز می‌توان بر این نظر تأکید کرد که غالب شاعران زن ما، جهان درون و بیرون را از چشم شاعران مرد نگاه کرده‌اند و همانند آنان عاشق زلف سیاه و خط و خال معشوقی زنبور میان بوده‌اند.

 

ما هیچ‌گاه نگاه زنانه ی عمیقی به جهان در ادبیات خود نداشته‌ایم. در حالی که شاعران مرد از آغاز در شعرهایشان به این مساله اشاره داشته‌اند و در شعر آنان به فراوانی به علاقه ی خود به زن و معشوق زن خود بر می‌خوریم.

 

در شعرهای پروین در حوزه ی واژه ها و ترکیب ها نشانه‌های زن بودن او پیداست و اگر عاطفه‌ای در شعرش منعکس شده است عاطفه ی مادرانه است. در حالی که خود او یک مادر نبوده است.

 

اما پس از تقریبن هزار و دویست سال سابقه ی ادبیات فارسی فروغ موضوع هایی را با تصاویری جدید برای نخستین بار در شعر فارسی مطرح کرد و مضمون هایی جدید آفرید؛ مثلن شاعران کهن جز به ندرت درباره ی زندگی خصوصی خود سخن نگفته‌اند.

 

با تسلطی که او به شعر داشت چه بسا که توانست نگاه های زنانه ی خود را به جهان درون و بیرون تبدیل به شعرهای بلندی کند و به غنای ادبیات عاطفی و صمیمانه ی ما بیافزاید.

 

به هر حال پس از فروغ بود که زنان شاعر به ارایه ی تصاویر و همراه آن عواطف ویژه ی زنانه ی شعرهای خود پرداختند. البته نه به مهارت و خوبی فروغ. و از سوی دیگر با شدت و ضعف ها و تفاوت هایی همراه بود.

 

۶٫ در شعر مردان وسعت به کارگیری قالب‌های شعری و رعایت قافیه‌ها و اصول ادبی بیش تر از شعر زنان به چشم می‌خورد.

 

۷٫ مردان شاعر در ترکیب‌آفرینی خلاق‌تر هستند. در حالی که بسامد برخی از واژه‌ها در شعر زنان تفاوت معنی‌داری با شعر مردان دارد؛ که همین امر خواننده را به زن بودن شاعر متوجه می‌کند.

 

۸٫ از نظر فکری شعر بیش تر زنان وجه تمایز خاصی با شعر مردان دارد.

 

۹٫ حوزه ی شعر زن در زمینه ی ادبی، محدودتر از شعر مردان است.

 

۱۰٫ زنان در بیان مسایل احساسی و عاطفی، پیشگام‌تر از مردان هستند.

 

۱۱٫ مهم ترین نکته‌ای که در نخستین برخورد با شعر شاعران زن جوان معاصر به چشم می‌خورد کمبود اصالت و نداشتن استقلال لازم شعری است.

 

بیش تر شعرهای شاعران زن جوان سوزناک و دردآور است و می‌بینم که حتا از تأثیر تصویرسازی دلنشین هم در این شعرهای خبری نیست و آن چه اصالت کار شاعران بزرگ است در شعر شاعران زن دست نزده باقی مانده است و تنها رویه کار مورد تقلید است.

 

به سادگی می‌توان یکی از علل توجه شاعرها به شعر فروغ فزخزاد، اشتراک شرایط زندگی آنان دانست. بیش تر شاعران زن ما به علت شرایط زندگی و نیز به دلیل موقعیت‌ سنی خویش «عشق» را مظهر اصلی شعر خود برگزیده‌اند و در حدود ۸۰% از مجموع شعرهای آنان به اصطلاح «عاشقانه» است.

 

شاعران زن در تصویرسازی دو روش دارند؛ یا از همان فوت و فن قدیمی ها استفاده می‌کنند که خود به خود، اگر شعرشان روشن و با معنی است ولی کهنه و تکراری و تقلیدیبه شمار می آید.

 

یا به تقلید از شعر موج نو دست به ساختن تصاویر تازه اما بسیار دور از ذهن می‌زنند و شاید یکی از علل پراکنده‌گویی ا‌شان همین رعایت نکردن اصول در آفرینش اجزاء شعری است.

 

از این رو دیده می‌شود که نه تنها در گذشته بیش تر شعرهای شاعران زن از جهت تصاویر و نیز بازتاب عواطف جنبه‌ای تقلیدی داشته است، بلکه حتا پس از فروغ هم جنبه ی تقلید و حتا پنهان سازی عواطف همچنان ادامه می‌یابد. چیزی که در شعر شاعران مرد امروزی به ندرت دیده می‌شود.

 

منابع:

۱٫ آژند، یعقوب؛ ادبیات نوین ایران، چاپ اول- تهران؛ انتشارات امیر‌کبیر

۲٫ براهنی، رضا؛ طلا در مس، چاپ دوم- تهران؛ ناشر کتاب زمان

 

۳٫ حقوقی، محمد؛ شعر زمان ما (سهراب سپهری)، چاپ چهارم- تهران؛ نگاه، ۱۳۷۳

۴٫ شاه‌حسینی، مهدی؛ زنان شاعر ایران، چاپ اول- تهران؛ مدبر، ۱۳۷۴

 

۵٫ صادقی‌تحصیلی، طاهره؛ ویژگی‌های شعر زنان و تفاوت آن با شعر مردان؛ تهران؛ ۱۳۷۴

۶٫ زرین‌کوب، عبدالحسین؛ نقد ادبی، چاپ پنجم- تهران؛ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۳

 

۷٫ خدادادی، معصومه؛ بررسی دلتنگی در آثار شش شاعر زن معاصر، ۱۳۷۷

۸٫ البرزی، انام‌ا…؛ نگرشی بر شعر زنان از ابتدای شعر فارسی تا آغاز انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴

 

۹٫ شمیسا، سیروس؛ نگاهی به فروغ فرخزاد، چاپ اول- تهران؛ انتشارات مروارید، ۱۳۷۲

۱۰٫ یوسفی، غلامحسین؛ چشمه روشن، چاپ سوم- تهران؛ انتشارات علمی، ۱۳۷۰

ادامه مطلب مقایسه آثار شاعر زن از دیدگاه فکری و محتوا با شاعر مرد (معاصر)