is_tag

دستگیری بازیگر زن مشهور به خاطر تن فروشی


دستگیری بازیگر زن مشهور به خاطر تن فروشی

 

خبری تکان دهنده و جنجالی که این روزها در میان مردم کشور مصر دهان به دهان میچرخد و سر و صدای زیادی برپا کرده است!!!

 

بازیگر مشهور و معروف این کشور در یک سایت پورنوگرافی صفحه ای داشته و در آن با دعوت از مردان به رابطه ی جنسی از آنها تقاضای دلار برای ارائه خدمات جنسیش نموده است !

 

 

به گزارش گروه فرهنگی ایران ناز خبر بازداشت چهار روزه این بازیگر زن زیبا جنجالی بزرگ در شبکه های اجتماعی مصر آفرید.

 

ایران ناز: این بازیگر زن مشهور در اولین واکنش به اتهام سنگین تن فروشی گفته است که من مردم را به خاطر این اتهامات به خداوند واگذار می کنم.

 

در مصر گفته میشود “شروق عبدالعزیز” بازیگر مشهور مصری تن فروشی کرد و اینک دادگاه حکم به بازداشت وی داده و در بازداشت به سر می برد.

 

به نوشته الدیار، شروق عبدالعزیز از طریق فیس بوک، مردان را جذب و در مقابل گرفتن پول از آنها به روابط نامشروع اقدام می کرد.

 

 

شروق این ادعاها را تکذیب کرده است  در اولین واکنش به این اتهام گفته است که من مردم را به خاطر این اتهامات واهی به خدا واگذار میکنم.

 

ولی گویا پس از دستگیری و ردگیری های پلیسی ثابت میکند این بازیگر مشهور صفحه ای در سایت معروف پورنوگرافی دارد!!

 

 

 

مطالب مرتبط:

 

دلیل عجیب تن فروشی این خانم قهرمان دونده و معروف

 

تن فروشی دختری ۱۸ ساله برای نجات مادرش (عکس)

 

ادامه مطلب دستگیری بازیگر زن مشهور به خاطر تن فروشی

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟


آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

کویین الیزابت ملکه انگلیس تنها فرد روی کره زمین است که هر کاری بخواهد می تواند به صورت قانونی انجام دهد و این کارهای عجیب هیچ گونه پیگرد قانونی و بین المللی ندارد!

 

الیزابت الکساندرا مری وینزر که بخاطر ماجرای عاشقی ادوارد عمویش با یک زن مطلقه و ازدواج آنها رده جانشینی او از مرتبه سوم به مرتبه اول رسید و سرنوشتش این گونه رقم خورد و ملکه انگلیس شد!

 

الیزابت این سرنوشت بسیار متحیر کننده و رویایی را باید مدیون عمو و زن عمویش باشد و هر شب برای شادی روح آنها دعا کند!!

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

حال این ملکه خوش شانس می تواند هر کاری که می خواهد انجام دهد بدون هیچ پیگرد قانونی!ملکه الیزابت در کاخ باکینگهام برای مراسم جشن تولد خود در ژوئن سال ۲۰۱ حضور یافته است.

 

تاریخ تولد حقیقی ملکه ۲۱ آپریل است اما بریتانیایی ها به طور رسمی تولد وی را در روز ۱۱ ژوئن جشن می گیرند.شاهان و ملکه هایی که تولد آن ها در روزهای سرد سال اتفاق افتاده است.

 

معمولاً تولد خود را در روزهایی که هوا بهتر بوده و شرایط برای جشن عمومی مهیا باشد جشن می گیرند. از این رو جشن تولد رسمی ملکه الیزابت هر سال در ماه ژوئن برگزار می شود.

 

زمان زمامداری ملکه الیزابت چنان طولانی بوده است که در زمان تاجگذاری وی ۸۰ درصد ساکنان کنونی قلمرو حکومتش به دنیا نیامده بودند.

 

حضانت تمام بچه ها و کودکان انگلیس

کار وحشتناکی که ملکه می تواند انجام دهد این است که با داشتن حضانت تمام کودکان هر موقع بخواهد می تواند بدون کسب اجازه هر کودکی را به کاخ ببرد و او را بزرگ کند!

 

حتی میتواند کودکان را بدزد و هر کجا بخواهد ببرد و هیچ کس نمی تواند به او اعتراض کند یا پیگیرد قانونی داشته باشد.

 

او می تواند انسانها را به قتل برساند یا اعدام کند چون از نظر قانونی برای ملکه زندان کردن، حکم مرگ غیر قانونی است!!!

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

مالکیت مرغابی‌های رودخانه تیمز

طبق قانونی که از دوره پادشاهی ادوارد دوم در قرن ۱۳ میلادی به یادگار مانده، تمامی مرغابی‌هایی که در رودخانه تیمز شنا می‌کنند، متعلق به ملکه انگلیس هستند.

 

با این حال، او به خواسته خود مالکیت کاخ باکینگهام بر مرغابی‌های رودخانه تیمز را تنها به مناطق خاصی از این رودخانه محدود کرده و از مالکیت مرغابی‌هایی که در سایر قسمت‌های رودخانه شنا می‌کنند چشم‌پوشی کرده است!

 

در راستای برخورداری از این حق قانونی! هر ساله طبق یک سنت قدیمی ملکه انگلیس در مراسم سنتی سرشماری مرغابی‌های رودخانه تیمز شرکت می‌کند.

 

در این مراسم ۵ روزه، مرغابی‌های بی‌نام و نشان یا تازه متولد شده‌ای که در مناطق تحت حاکمیت ملکه شنا می‌کنند، توسط ماموران ملکه گرفته شده و پس از انداختن یک حلقه فلزی شماره‌گذاری‌شده به دور پای آنها دوباره آزاد می‌شوند.

 

مالکیت دلفین‌های شناور در آبهای انگلیس

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

مالکیت ملکه بر حیوانات تنها به مرغابی‌های رودخانه تیمز محدود نمی‌شود؛ بلکه تمام دلفین‌ها، نهنگ‌ها و آبزیانی که در آبهای ساحلی انگلیس شنا می‌کنند را نیز شامل می‌شود؛ تا جاییکه از این حیوانات به عنوان “آبزیان سلطنتی” یاد می‌شود.

 

البته در این مورد نیز ملکه از حق قانونی خود در بسیاری از مناطق چشم‌پوشی کرده است! با این حال، ملکه الیزابت طبق قانون می‌تواند درمورد تمام آبزیانی که در محدوده ۵ کیلومتری ساحل انگلیس شکار می‌شوند ادعای مالکیت کند.

 

به همین دلیل، کلیه افرادی که در سواحل انگلیس اقدام به خرید ماهی یا سایر آبزیان می‌کنند پس از پرداخت پول، آنها را به صورت نمادین به ملکه تقدیم می‌کنند.

 

با این وجود، در مواردی که شکار عجیبی در دریا صورت می‌گیرد، مانند سال ۲۰۱۴ که یک ماهیگیر ولزی یک ماهی ۱۵ فوتی را در سواحل این کشور شکار کرد، شکارچی باید برای اطمینان از رضایت ملکه، شکار خود را به پلیس گزارش دهد.

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

ملکه می تواند لیمیت سرعت را در رانندگی رد کند! یعنی با هر سرعتی که بخواهد می تواند رانندگی کند که البته این کار را نمی کند ولی مجازاتی هم برایش قرار داده نشده است.

 

در حالیکه تنها فردی است که در انگلیس می‌تواند بدون داشتن گواهینامه، رانندگی کند، یا سوار بر خودروی بدون پلاک شود، ملکه است.

 

با این حال، ملکه انگلیس با وجود اینکه گواهینامه ندارد اما در طول جنگ جهانی دوم رانندگی با خودروهای سبک و سنگین را به خوبی فرا گرفت؛

 

به طوریکه زمانیکه در سال ۱۹۹۸ ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان را که در آن زمان ولیعهد بود، سوار بر اتومبیل خود به گشت و گذار در شهر برد، کاملا او را شگفت‌زده کرد.

 

چراکه در عربستان زنان حق رانندگی ندارند و به همین دلیل تا آن زمان هیچ زنی جلوی چشم ملک عبدالله رانندگی نکرده بود!سفیر سابق انگلیس در عربستان در خاطرات خود می‌گوید

 

ملکه در این سفر در عین صحبت کردن با ملک عبدالله به حدی در جاده‌های بین شهری با سرعت رانندگی می‌کرد که شاهزاده سعودی با حالتی وحشت‌زده از طریق مترجم خود از او خواست آهسته‌تر حرکت کند و مراقب جاده باشد!

 

ملکه به پاسپورت هم نیاز ندارد

برخلاف سایر اعضای خاندان سلطنتی، ملکه طبق قانون برای سفر به خارج از کشور نیازی به داشتن گذرنامه ندارد و آزادانه می‌تواند به هر کشوری که دوست دارد سفر کند. زیرا تمام پاسپورت ها زیر نظر او امضا و تایید میشود.

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

پدر ملکه الیزابت اولین سگ نژاد کورگی را در سال ۱۹۳۳ به خانواده ی سلطنتی آورد. در آن زمان این سگ به عنوان هدیه ی تولد ۱۸ سالگی الیزابت به وی داده شد و او این سگ را سوزان نامید. بسیاری از سگ های نژاد کورگی ملکه از نوادگان سوزان هستند.

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

علاوه بر این ملکه یک نژاد کاملاً جدید به نام دورگی (dorgi) را تولید کرده که از آمیزش بین نژاد کورگی و نژاد داچشاند (dachshund) بدست آمده است.

 

پیغام ملکه الیزابت به کره ماه

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

قبل از سفر فضاپیمای آپولو ۱۱ به کره ی ماه در سال ۱۹۶۹، از تعدادی از رهبران جهان دعوت شد که یک پیام خیرخواهانه نوشته و این پیام ها در قالب یک لوح سیلیکونی به فضا منتقل شدند.

 

این لوح در روی سطح کره ی ماه نصب شده و هنوز سالم مانده است. نیل آرمسترانگ (Neil Armstrong) و باز آلدرین (Buzz Aldrin) این لوح را درست در کنار پرچم آمریکا در سطح کره ی ماه نصب کرده اند.

 

ملکه الیزابت در پیام خود چنین نوشته است: ” من از طرف مردم بریتانیا، دانش و شجاعت کسانی که باعث شدند انسان پای در کره ی ماه بگذارد را ارج می نهم. امیدوارم که این سفر بزرگ موجب افزایش سطح دانش و سلامتی بشریت شود”.

 

ملکه و اعلام جنگ

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

او می تواند هر زمان که بخواهد اعلام جنگ کند مثلا شب بخوابید صبح دستور داده شده باشد انگلیس با امریکا جنگ شود! به همین راحتی و کسی نمی تواند اعتراضی بکند و همه چیز می تواند توسط یک پیرزن ۱۰۰ ساله دگرگون شود!!!

 

آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

 

کارهای عجیب تری هم هست که ملکه میتواند انجام دهد و هیچ کجای جهان مجازاتی برایش مشخص نمی شود! چه زن قدرتمند و چه سرنوشت عجیبی که بخاطر یک رابطه عشقی توسط عمویش آزادترین فرد روی کره ی زمین شد!!!

 

زن آزاد

ادامه مطلب آیا تنها انسان و زن آزاد روی کره زمین را می شناسید؟

ده دلیل جالب آفرینش زن ها توسط خداوند (آخر خنده)


ده دلیل جالب آفرینش زن ها توسط خداوند (آخر خنده)

 

۱- خدا نگران بود که آدم در باغ عدن گم بشه چون اهل پرسیدن آدرس نبود.

 

۲- خدا میدونست یه روزی آدم نیاز داره یک کسی کنترل تلویزیون رو بهش بده.

 

ده دلیل جالب آفرینش زن ها توسط خداوند (آخر خنده)

 

۳- خدا میدونست که آدم هیچ وقت خودش وقت دکتر نمیگیره!

 

۴- خدا میدونست اگه برگ انجیر آدم تموم بشه، هیچ وقت خودش برای خودش یکی دیگه نمیخره. …

 

ده دلیل جالب آفرینش زن ها توسط خداوند (آخر خنده)

 

۵- خدا میدونست که آدم یادش میره آشغالا رو بیرون ببره

 

۶- خدا می دونست ادم ،آدم بشو نیست

 

ده دلیل جالب آفرینش زن ها توسط خداوند (آخر خنده)

 

۷- خدا میدونست که مانند یک باغبون ، آدم برای پیدا کردن ابزارهاش نیاز به کمک داره

 

۸- خدا میدونست که آدم به کسی برای مقصر دونستش برای موضوع سیب یا هر چیز دیگری نیاز داره

 

ده دلیل جالب آفرینش زن ها توسط خداوند (آخر خنده)

 

۹- همونطور که درانجیل آمده است : برای یک مرد خوب نیست تنها بماند و به عنوان دلیل شمار ه یک

 

۱۰- خدا به آدم نگاه کرد و گفت : من بهتر از این هم می تونم خلق کنم….

 

ده دلیل جالب آفرینش زن ها توسط خداوند (آخر خنده)

ده دلیل جالب آفرینش زن

ادامه مطلب ده دلیل جالب آفرینش زن ها توسط خداوند (آخر خنده)

روایت جالب و چالش برانگیز زن فرمانروا در قرآن


روایت جالب و چالش برانگیز زن فرمانروا در قرآن

 

این حدیث با زن فرمانروایى که خداوند در قرآن ترسیم میکند، منافات دارد. این زن ملکه سبا است.

 

اگر به راستى اسلام نقش زن را محدود میکند و او را براى رهبرى مناسب نمیداند، پس چگونه است که خداوند در قرآن، به معرفى زنى میپردازد که فرمانروایى سرزمینى را به عهده دارد و طایر اندیشهاش در مدیریت و برخورد با مسائل، از مردان، بلند پروازتر است؟

 

ملکه سبا میگوید: سلیمان نامه بزرگوارانهاى به این مضمون براى من فرستاده است:

 

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمْ أَن لا تَعْلوا علیّ و اتونى مسلمین قالت یا أیها الملأ افتونى فى امرى ما کنت قاطعه امرا حتى تشهدون» (نمل/ ۳۲)

«به نام خداوند بخشنده مهربان، بر من بزرگى مکنید و مرا از در اطاعت درآیید. [ملکه سبا[ گفت: اى سران [کشور] در کارم به من نظر دهید که بیحضور شما [تا کنون] کاری را انجام ندادهام».

 

چنانکه میبینیم این زن، فرمانرواست، اما هرگز استبداد رأى ندارد. هنگامى که نامه سلیمان رسید، بزرگان مملکت خود را گِرد آورد و نامه را که تهدیدى براى آنان شمرده میشد، براى همه خواند.

 

و به آنها گفت: پیشنهادات خود را ابراز کنید، من مستبد نیستم، و نمیخواهم ایده خود را به شما بقبولانم، هر چند من فرمانرواى شما هستم، اما در چنین مواردى که سرنوشت مردم را رقم میزند، باید با اندیشمندان مشورت شود تا رأیى مناسب ابراز گردد.

 

مردان در پاسخ او چه گفتند؟

«قالُوا نَحْنُ اُولوا قوه وَ اُولوا باس شدید و الْاَمْر اِلَیْکِ فَانْظُرى ماذا تَأمُرینَ» (نمل/ ۳۳)

«گفتند: ما سخت نیرومند و دلاوریم، و[لى [اختیار کار با توست، بنگر چه دستور میدهی؟»

 

آنان نیروى بدنى خود را به او عرضه کردند، اما او نیازمند قدرت بدنى آنها نبود، بلکه در پى بهرهمندى از نیروى فکر و اندیشه آنان بود.

 

با این وجود، هنگامى که سران قوم او را تنها گذاردند و او در اضطراب و پریشانى نظر دادن فرو رفت، غرق در اندیشه شد و پس از مدتى گفت:

 

«اِنَّ الْمُلُوکَ إِذا دَخَلُوا قَرْیَهً اَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أعِزَّهَ اَهْلِها اَذِلَّهً وَ کَذلِکَ یَفْعَلوُن. وَ اِنّى مُرْسِلَهٌ اِلَیْهِمْ بِهَدیَّهٍ فَناظِرَهُ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ». (نمل/ ۳۴ و ۳۵)

«پادشاهان چون به شهرى درآیند، آن را تباه و عزیزانش را خوار میگردانند، و اینگونه میکنند. و [اینک] من ارمغانى به سویشان میفرستم و مینگرم که فرستادگان [من] با چه چیز بازمیگردند.»

 

چنان که میبینیم، ملکه سبا به خوبى با شرایط آشناست. او اینک در پى آن است که دریابد آیا سلیمان(ع) پیامبر است و یا یکى از پادشاهان میباشد؟
با توجه به شرایط موجود و دگرگونى زمان، مسأله رهبرى زن، شکل جدیدى به خود گرفته است.

 

اگر پادشاه باشد، شیوه برخورد مناسب با خود را میطلبد و اگر پیامبر باشد، باید از زاویه دیگرى به شرایط نگریست. ملکه سبا با چنین بینشى براى حضرت سلیمان(ع) هدیه فرستاد.

 

سلیمان نیز در پى فرجام این ماجرا بود. هنگامى که هدیه به سلیمان(ع) رسید و پس از مدتى ملکه سبا به ویژگیهاى سلیمان پى برد و در فضاى حکومت سلیمان مدتی ماند، بیآنکه چون زنى متعصب که با چنگ و دندان از میراث پادشاهى خود دفاع میکند، به جنگ با سلیمان برخیزد، حقیقت را دریافت و با تمام وجود گفت:

 

«… اسلمت مع سلیمان للّه رب العالمین» (نمل/ ۴۴)

«… و [اینک] با سلیمان در برابر خدا ـ پروردگار جهانیان ـ تسلیم شدم.»

 

مقصود قرآن از ترسیم چنین تصویرى چیست؟

این داستان، حکایت از حکم شرعى ندارد، اما در دل خود، مفهومى پسندیده را میپرورد. و آن اینکه زن نیز میتواند به موازات مرد، پیش رود و بهگونهاى طبیعى رهبری امّتى را به دست گیرد.

 

اگر به راستى اسلام نقش زن را محدود میکند و او را براى رهبرى مناسب نمیداند، پس چگونه است که خداوند در قرآن، به معرفى زنى میپردازد که فرمانروایى سرزمینى را به عهده دارد و طایر اندیشهاش در مدیریت و برخورد با مسائل، از مردان، بلند پروازتر است؟

 

البته در این مجال، ما نمیتوانیم حکم قطعى این مسأله را بیان کنیم، بلکه این مسأله نیازمند تحقیق گستردهترى است و مهارت زیادى میطلبد. در طول تاریخ اسلام، اگر چه نمیتوان چنین نمونههایى یافت، اما در حقیقت چهره اصلى زن اینگونه است.

 

آنچه گفته شد، در مسأله رهبرى زن بود. اما در سایر مناصب، زن میتواند در رأس بسیارى از مسؤولیتها قرار گیرد بویژه هنگامى که دریافتیم شرایط زمان حاضر و در نتیجه حکم، با گذشته بسیار متفاوت شده است.

 

در گذشته نیز همانند برخى نمونهها در عصر حاضر، مسؤولان در امور با کسى مشورت نمیکردند. اما امروزه مسؤولان، تنها با شور و مشورت دیگران تصمیم میگیرند و دستورات خود را عملى میکنند، اما در قبول و یا رد نظرات دیگران آزادند.

 

بنابراین اگر بخواهیم به بررسى مسائل حکومت در عصر حاضر بپردازیم، نباید شیوه حکومت فرمانروایان گذشته را در ذهن خود، ترسیم کنیم، چرا که در گذشته تنها یک فرد، تصمیم میگرفت، اما امروز تصمیمات یک مدیر در برابر تصمیمات گروه، رنگ میبازد.

 

در بررسى مدیریت زن نیز ما بر این عقیده ایم که زن نیز همانند مرد، داراى نقش مشخصى در جامعه سیاسى اسلامی است. اما برخى از جزئیات آن، با نقش مرد تفاوت دارد، که عکس این امر نیز صادق است.

 

باید این مسأله را مورد توجه قرار داد که فرمان زن ضمیمه آراء و جمع میشود، نه اینکه زن در مسائل اختیار کامل و استبداد رأى داشته باشد. حال با توجه به این فرض آیا دین مبین اسلام با مدیریت زن در شرایط موجود، مخالف است.

 

بنابراین نمیتوان حدیث پیامبر(ص) را ـ بر فرض صحّت سند ـ بدون بررسى «مسأله رهبرى زن» بهگونهاى که پیامبر(ص) در نظر داشته است، به عنوان حکمى قطعى پذیرفت. اما با توجه به شرایط موجود و دگرگونى زمان، مسأله رهبرى زن، شکل جدیدى به خود گرفته است.

روایت جالب و چالش برانگیز زن فرمانروا در قرآن

 

از اینرو ما بر این عقیدهایم که زن نیز همانند مرد، داراى نقش مشخصى در جامعه سیاسى اسلامى است. اما برخى از جزئیات آن، با نقش مرد تفاوت دارد، که عکس این امر نیز صادق است.

ادامه مطلب روایت جالب و چالش برانگیز زن فرمانروا در قرآن

بانو گردآفرید اولین نقال زن ایرانی


بانو گردآفرید اولین نقال زن ایرانی

 

فاطمه حبیبی زاد اولین نقال زن ایران می‌گوید: ما در تاریخ مان زنان پهلوان و وزیر و فرمانده بسیار داشته ایم.

 

پرده اول: من و نقالی

یک چادر بزرگ مستطیل شکل؛ داخل آن، صندلی چیده‌اند و دور تا دورش را غرفه‌بندی کرده‌اند؛ غرفه‌هایی با موضوع محرم و کربلا و عاشورا؛ کتاب دارد و چای صلواتی دارد و فیلم دارد و چیزهای دیگر.

 

صندلی‌ها را روبه‌روی تختی نسبتا بزرگ چیده‌اند؛ تختی که قرار است مرشد احدی بیاید و روی آن نقل بگوید، پرده بخواند و شبیه‌خوانی کند.

 

اینجا خیابان جشنواره است، فرهنگسرای اشراق یا طبیعت. هنوز توی فرهنگسرا پر است از برف. برنامه پرده‌خوانی و شبیه‌خوانی محرم را یک گوشه آن برگزار می‌کنند. امشب، شب تاسوعاست؛ چند شب قبل‌ترش هم برنامه پرده‌خوانی و شبیه‌خوانی بوده است.

 

همه این برنامه‌ها را‌ خانم گردآفرید هماهنگ کرده؛ خانمی که اولین زن نقال ایرانی است؛ به شهادت تاریخ و استادانی که دارد.

 

تا آنجا که می‌دانیم، نقالی هنر و حرفه‌ای مردانه است اما چه شده که یک خانم – آن هم یک خانم جوان – سر از این کار در آورده است؟

 

این دیگر حکایت‌ها دارد و روایت‌ها که البته به شنیدن‌اش می‌ارزد و به خواندن‌اش؛ «۸ سالی هست که دارم جدی کار می‌کنم.

 

خیلی اتفاقی با نقالی آشنا شدم. قبل‌ترش، به‌صورت آکادمیک وارد میراث فرهنگی شده بودم و گویندگی و فن بیان هم کار کرده بودم.

 

وقتی اولین نقالی را دیدم، خوشم آمد؛ یک جور تئاتر یک نفره است که خودت می‌نویسی و خودت کارگردانی می‌کنی و خودت هم اجرا؛ بی‌دردسر و بی‌دنگ و فنگ. حنجره توانمندی هم می‌خواهد.

 

قبل‌ترش شاهنامه نمی‌خواندم. طومار مشکین‌نامه -که قیام کاوه آهنگر بود- را دست گرفتم و با تخیل خودم روی آن کار کردم و در مجلسی که دعوت شده بودم، به میزبان گفتم که بله، من بلدم نقالی کنم. طرف خیلی جدی گرفت و رفت و گفت اولین زن نقال ایران!».

 

گردآفرید رفت و خواند. نیم‌ساعتی حرف زد و شاهنامه‌خوانی کرد. نصرت‌الله کریمی و مرحوم جعفر بزرگی هم بودند.

 

حسابی تشویقش کردند و گفتند که جوهره‌اش را دارد. بعد از آن، اجراهایش توی میراث فرهنگی دهان به‌دهان چرخید و آخر هم به دعوت کردن‌اش به همایش بین‌المللی نوروز در ارگ بم ختم شد.

 

پرده دوم: من و اشک‌هایی که ریختم

از اینجا به بعد بود که دیگر دید نمی‌تواند این ماجرا را سرسری بگیرد؛ مثل اینکه گردآفرید هم باید سراغ افسانه شخصی‌اش می‌رفت و افسانه‌ شخصی او نقالی بود.

 

زنگ زد به مرشد ترابی. مرشد شوکه شد؛ «گفت خیلی خوب، بیا تا کارت را ببینم، همین‌جوری طومار نمی‌دهم. راه‌یافتن به محضر مرشد ترابی، خیلی کار سختی است.

 

چه کار خوبی هم کرد که آمد و تماشا کرد. فکر کردم با یلی و قلندری طرفم‌ اما دیدم مردی لاغر و باریک آمد.

 

یک صفحه از خلاصه ماجرا را به من داد. شاهنامه نداشتم، رفتم کتابخانه و بقیه‌اش را درست کردم. الان ۸ سالی هست که دنبالش می‌دوم. همیشه آدم را تشنه نگه می‌دارد».

 

مرشد ترابی آدم خاصی بود با قلق‌های خاص خودش. اشک گردآفرید را درآورد تا به او چیز یاد بدهد.

 

اینجا بود که خانم نقال، بخشی از داستان‌های مذهبی را یاد گرفت و شاهنامه‌خوانی و غیره را؛ «می‌رفتم توی قهوه‌خانه‌های سنتی جنوب شهر و شهرری با آن فضای سنتی و خاص خودشان.

 

من خجالتی بودم اما مرشد نم پس نمی‌داد و چیزی نمی‌گفت. یک‌بار حتی گریه‌ام گرفت که مرشد جواب داد: گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن / شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت».

 

و داستان برای او حسابی جدی شد؛ اجرا پشت اجرا؛ به‌طوری که به نقاط مختلف ایران رفت و آمد کرد برای اجرا، پژوهش و البته تدریس؛ ۸ سال تمام اجرا و پژوهش و تدریس.

 

پرده سوم: من و هروله‌های راه عشق

شهرت من گردآفرید است. من طومار سهراب و گردآفرید را زیاد کار می‌کردم. خیلی هم طرفدار پیدا کرد. از NGOهای زنان خیلی دعوتم می‌کردند برای اجرا.

 

به خاطر همین طومار، استادان مرا در محافل رسمی گردآفرید خطاب می‌کردند.

 

بانو گردآفرید اولین نقال زن ایرانی

بانو گردآفرید اولین نقال زن ایرانی

 

جالب اینکه حتی برنامه‌هایی که برایم تنظیم می‌کردند، اسمم را بدون هماهنگی من گردآفرید می‌نوشتند؛ در حالی که اسم اصلی من فاطمه حبیبی زاد است؛ متولد اهواز و ساکن تهران.

 

شما فرزند نازپرورده‌ای بودید؟ یعنی می‌خواهم بدانم امکانش بود که خانواده‌تان، موقعیت دیگری را برایتان فراهم کنند؟

ما بچه اهوازیم؛ بچه جنگ. حتی موقع جنگ از اهواز نرفتیم. جنگ را خوب یادم هست؛ موشک‌ها، اتفاقات بد و …

 

اینکه درگیر رشته‌ای شده‌اید که رو به زوال دارد و مثل بازیگری و رشته‌های دیگر، آینده روشنی ندارد، اذیت‌تان نمی‌کند؟

غمش زیاد است؛ برای اینکه دارم می‌بینم که حمایتی نیست، دارم می‌بینم که آرشیو‌های شفاهی این رشته، در حال از بین رفتن هستند و برای مکتوب‌شدن و ثبت و ضبط‌شان کاری نمی‌شود. می‌بینم که استادان، شاگردانی ندارند که دانسته‌هایشان را به آنها منتقل کنند.

 

چند نفری هم که هستند، کارشان اصیل نیست و برای بیزینس آمده‌اند. گردآفرید، ایرانگردی‌های خاص خودش را هم داشته؛ همه‌اش هم برای تحقیق و پژوهش بوده و کمتر برای اجرا.

 

حسابش را بکنید، شال و کلاه کرده و توی هوای سرد، رفته طرقبه و از آنجا به جایی دیگر؛ بعد سراغ صادق‌علی‌شاه را گرفته و تازه، وقتی که دم در خانه‌اش رسیده، فهمیده که صادق‌علی‌شاه فوت شده.

 

توی بیشتر این سیر و سلوک‌ها هم، دنبال ادبیات شفاهی و داستان‌گزاری‌ها بوده؛ «توی سینه اینها، یک دنیا حافظه تاریخی نمایش و نقالی است. وقتی می‌بینم که دارد از بین می‌رود،‌ خونم می‌جوشد.

 

توی این فاصله‌ای که من نقالی را شروع کرده‌ام، خیلی‌هایشان فوت کرده‌اند؛ یا استاد محمدحسین محرابی که شاهنامه و حافظ و سعدی را حفظ بود و می‌توانست قرآن را پارسی‌خوانی کند؛ درست به همان سبکی که موبدان می‌خواندند؛ به صورت وردخوانی…».

 

او حتی در برف و بوران مرکز ایران – جایی که به آن بام کشورمان می‌گویند -‌ گرفتار شده و چند روزی را توی خانه بلد گروهشان حبس بوده. مثل اینکه مرشد ترابی راست می‌گفته که «گر مرید راه عشقی…».

 

پرده چهارم: من و بنچاق این مملکت

گردآفرید با ما می‌گوید که نقالی به آن شکلی که توی مغز او دارد می‌گذرد، خرج دارد و دچار محدودیت امکانات است وگرنه این رشته هم برای خودش جاذبه دارد و دیگران را می‌تواند به طرف خودش بکشد؛ مثل اضافه کردن سازها و کوبه‌ها و موسیقی و…

 

یعنی می‌شود مثلا به همین نقلی که دارد اینجا حکایت می‌شود و روایت، چیزهایی اضافه کرد که مردم‌پسندتر بشود؟

این کارها اندیشه دلسوز می‌خواهد و آگاه. از ماست که بر ماست؛ همه‌اش گردن مسئولان و دولت نیست؛ «چهل‌سرباز» می‌سازند و اسب رستم‌ را در حد و قواره‌ الاغ انتخاب می‌کنند!

 

یا از این طرف جوی آب، می‌روند آن طرفش یعنی که این رود هیرمند است! ضامن هر اجرایی، بودجه است و بعد از آن اندیشه دلسوز است که حرف می‌زند؛ عرق و غیرت می‌خواهد.

 

این نقالی اصلا تعریفش چی هست؟

بهرام بیضایی می‌گوید نقالی، نقل یک واقعه یا قصه است به نثر یا نظم، با حالات و حرکات و بیان مناسب در مقابل جمع. هنوز هم این تعریف معتبر است و تا هزاره‌های آینده هم معتبر خواهد بود.

 

این معرکه‌گیرهای پهلوان که زنجیر پاره می‌کنند هم نقالی می‌کنند؟

نه، نقالی نیست؛ این کار، هنگامه‌داری است. نقالی با داستان و قصه سر و کار دارد و حنجره توانمندی می‌خواهد و پاکوبیدن‌ها و دست‌‌زدن‌ها و کمان‌کشیدن‌ها و کمندافکندن‌های خاص خودش را دارد.

 

نقالی، یادگاری است از سرگرمی‌هایی که ایرانیان داشتند؛ طوری که در شب‌های بلند دور هم می‌نشستند و وحدت جمعی داشتند و برای گذراندن شب‌های درازشان،

 

داستان‌ها می‌گفتند؛ داستان‌هایی که هم سرگرم می‌کرد، هم پند و اندرز می‌داد، هم روحیه حماسی می‌داد به خاطر پهلوانی‌ها و اسطوره‌هایی که داشت؛ به نظر من، شاهنامه بنچاق این مملکت است. حماسه و اساطیر به ما اقتدار می‌بخشد. هر کسی شناسنامه‌ای دارد و شناسنامه ما هم شاهنامه است.

 

شام آخر: تماشاگرانی که پابه‌پایم گریه کرده‌اند

گردآفرید، درست همان حرکت‌هایی را می‌کند که مردها در نقالی انجام می‌دهند و درست همان انرژی را مصرف می‌کند. البته بعضی‌ جاها حرکت‌هایش محدودتر هم می‌شود.

 

این نقال ۳۰ ‌ساله، الان شاگردانی هم دارد. کم‌سن و سال‌ترین شاگردانی هم که دارد، ۱۲ و ۱۴ساله هستند که جوهره این کار را دارند و حتی، جلوی انتظامی و بیضایی هم اجرا داشته‌اند.

 

خواهر و برادرهاتان هم پای اجرایتان می‌نشینند؟

آن اول‌ها که به زور می‌نشاندم‌شان تا برایشان اجرا کنم. اولش خیلی تعجب می‌کردند و غش‌غش می‌خندیدند اما بعد علاقه‌مند شدند. آخر می‌دانید، من خجالتی بودم و اجرای این نقالی‌ها‌ برایشان غیرمنتظره بود.

 

خانم حبیبی‌زاد، تاریخ ما و فرهنگ ما غالبا مردسالارانه بوده. شما به‌عنوان یک زن که بالاخره صدای زنانه دارید و ظرافت‌های رفتاری زنانه دارید و اینها، چطور می‌توانید این روحیه غالب مردانه پهلوانی‌ها و اسطوره‌ها را در اجرا در بیاورید؟

 

البته ما در تاریخمان، زن پهلوان و زن وزیر و پادشاه و حتی زن ناخدا و خزانه‌دار هم داشته‌ایم…

 

جدا! یعنی ما واقعا زن ناخدا هم داشته‌ایم؟

البته به شکل ناخدا که نه، اما در جنگ یونان، زنانی بوده‌اند که ناوگان جنگی دستشان بوده و فرمانده بوده‌اند.

 

تعجب می‌کنیم اما یادمان می‌آید که همین گردآفرید هم، خودش وقتی که می‌بیند سربازان‌اش فرار کرده‌اند، به شکل و شمایل مردها در می‌آید و به رزم می‌رود تا مقابل دشمنان‌اش بایستد. حالا زیاد تعجب نمی‌کنیم.

 

هوا سرد است و نقالی مرشد احدی دارد به آخرش می‌رسد. حالا رسیده است به رزم علی‌اکبر و وداع امام حسین با او. تعجب را می‌بلعیم تا ادامه حرف‌های گردآفرید سال ۱۳۸۶ درباره اینکه چطور این مردانگی‌ها را به‌اجرا درمی‌آورد، بشنویم؛ «قدرت بازی است؛ می‌روم در نقش پهلوان؛ نیازمند حس و توانمندی حنجره است.

 

من در اجراهایم با اینها زندگی می‌کنم. خیلی احساس قوی‌ای می‌خواهد. خیلی وقت‌ها تماشاگران‌ام گریه می‌کنند و می‌گویند که با آنها زندگی کرده‌ایم…».

 

شب شده است. مرشد احدی روبه‌رویمان نشسته. گردآفرید هم باید برود. هوا سوز عجیبی دارد. دیگر خبری از دمام‌زنانی هم که اول برنامه، دور چادر، دور افتاده بودند نیست.

 

آخرین حرف این خانم نقال این است که هادی آفریده، مثل اینکه بیشتر از یک سالی هست که دارد از او مستندی می‌سازد. راست هم می‌گوید؛ زندگی او، رنج‌هایی که در راه عشق‌ و افسانه‌ شخصی‌اش کشیده و … جان می‌دهد برای ساختن یک فیلم بلند.

ادامه مطلب بانو گردآفرید اولین نقال زن ایرانی

عکس و متن روز جهانی زن (۱۷ اسفند / ۸ مارس)


عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

جدیدترین عکس و متن روز جهانی زن 

در اینبخش مجموعه ای از جدید ترین عکس ومتن روز جهانی زن را مرور خواهیم کرد. روز ۸ مارس کـه برابر با ۱۷ اسفند می‌باشد، بنام روز جهانی زنان نامیده شده اسـت. در بیشتر کشور هـای جهان این روز بـه زنان اختصاص دارد، البته در کشور مـا هم این روز در میان مردم گرامی داشته می شود. اگر می‌خواهید این روز رابه زنان زندگی تان تبریک بگویید، می‌توانید از عکسها و متن هایی کـه در زیر آورده ایم استفاده کنید.

 

عکس تبریک روز جهانی زن

هر سالروز ۸ مارس، ۱۷ اسفند، در سراسر جهان بعنوان روز جهانی زن جشن گرفته میشود. جنبش زنان، کـه از دل جنبش کارگری بیرون آمد، در ابتدا روز جهانی زنان کارگر نام داشت. اما با گسترش جنبش زنان برای بـه‌دست آوردن حقوق مساوی با مردان، بـه روز جهانی زن تغییر نام داد. این روز یادآور دستاوردهایی اسـت کـه زنان طی قرن گذشته برای رسیدن بـه موقعیت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برابر در جامعه داشته‌اند.

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

روز جهانی زنان در کشور هـای بسیاری بعنوان روز تعطیل شناخته میشود و ازآن بعنوان موقعیتی برای تجلیل از زنان برابری‌خواه و فعال در زمینه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی استفاده میشود. بذر روز جهانی زن درسال ۱۹۰۸ کاشته شد، کارگران زن کارخانـۀ نساجی کتان در شهر نیویورک بـه منظور احیا خاطرۀ اعتصاب دراین روز راکه تبعیض، محرومیت و فشار کار و حقوق بسیار کم زنان را بیاد می آورد دست بـه اعتصاب زدند.

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

متن روز جهانی زنان

هشتم مارس، روز جهانی زن در تعداد زیادی از کشور هـای جهان گرامی داشته می شود. روزی کـه زنان جهان بدون توجه بـه گرایشات مختلف فکری، عقیدتی،نژادی و … بـه یادآوری موفقیت ها و دستاوردهای شان میپردازند. در حقیقت، این روز مجالی اسـت برای نگاه کردن بـه گذشته در مسیر تلاش ها، منازعه ها و فعالیت های پیشین، و بیشتر برای نگریستن در راستای حرکت های پیش رو و فرصت هایی کـه در انتظار نسل آینده زنان اسـت.

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس نوشته روز جهانی زن

زن خود قدرت اسـت

خود سمبل ایثارگری ست

بـه تنهایی وارث هویت اسـت

زن یعنی لطافت

یعنی محبت

بدانید کـه زن بودن کار هرکسی نیست…

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس پروفایل روز جهانی زن

زن مظهر عشق و محبت اسـت، اما ساده لوح نیست. زن مظهر ظرافت اسـت، اما ضعیف نیست و مظهر مهربانیست، اما ستمدیده نیست. کاش این‌ها را باور کنیم و بخاطر خصلت هایی کـه در وجود یک زن نهادینه شده، وی را در بند خواسته های خود نکنیم. گاهی اوقات زن بخاطر خصلت هایی کـه دارد، از خود گذشتگی هایی هم خواهد کرد. اما کاش این از خودگذشتگی ها را وظیفه اش ندانیم. کاش حقوق زنان را درک کنیم و بـه آن ها احترام بگذاریم…

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

متن زیبا درمورد روز جهانی زن

با مـن چـه کرده ای؟

کـه این همه ی عجیب دوستت دارم.

حتی با شوخی نبودنت هم قلبم از حرکت می‌ایستد.

میفهمی کـه حتی قدرت فکر کردن بجای خالی ات را ندارم؟

اعتراف می‌کنم کـه ضعیفم…

مـن شاید قویترین زن دنیا باشم

ولی در مقابل تـو ضعیفم، آنقدر کـه

حتی با افتادنِ خطِ ظریفِ بین ابروهایت بـه گریه می افتم.

یا با تصور نشنیدن صدایت سرگیجه می‌گیرم…

چشمانت را باز کن…

ببین وقتی هستی همه ی وجودم چشم میشود

تا همه ی ی وجودش را نظاره کند…

حالا تـو بگو عجیب نیست؟

این همه ی دوست داشتن؟

اکنون هرچه درمن اسـت تنها تویی…

روز جهانی زن رابه مادران و دختران تبریک می‌گوییم

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

عکس و متن روز جهانی زن (17 اسفند / 8 مارس)

اگر جهان بـه دست مـا زنها بود

و جهان فرشی زیر پای انسانها بود

مـا زنان و دختران

این فرش را زیباتر و مهربانتر می بافتیم

روز جهانی زن بر تمام شـما خجسته باد

 

ادامه مطلب عکس و متن روز جهانی زن (۱۷ اسفند / ۸ مارس)

عکس هایی از خون آشام شدن خواننده زن مشهور


عکس هایی از خون آشام شدن خواننده زن مشهور

 

خواننده مشهور ریحانا با ظاهری عجیب شبیه به خون آشام در نقش Medusa Gorgon اسطوره یونانی (زن افسانه ای که روی سرش مار داشته) در سالگرد مجله GQ عکس انداخت. این عکس ها و ایده شان متعلق به Damien Hirst است….

 

عکس هایی از خون آشام شدن خواننده زن مشهور

 

عکس هایی از خون آشام شدن خواننده زن مشهور

 

عکس هایی از خون آشام شدن خواننده زن مشهور

 

نقش این موجود افسانه ای که از اسطوره های یونانی می باشد منشاء چندین افسانه است. هومر او را به عنوان نگهدارنده پادشاهی هید می نامید و Hesiod به طور همزمان سه خواهر گورگون را ذکر می کند.

 

افسانه می گوید که زیبایی انتقام الهه آتنا را از سر گرفت و تبدیل به یک هیولا شد. همچنین فرضیه ها وجود دارد، ظاهرا Medusa از Gorgon و هرکول تولد مردم اسکیتی است.

ادامه مطلب عکس هایی از خون آشام شدن خواننده زن مشهور