بهار پررونق نمایش خانگی رقم خورد
- 18 بازدید
- 8 آوریل 2024
- اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب
ساترا با درنظر داشتن تقارن مناسبتهای نوروز و ماه مبارک رمضان سال جاری، با هدف ارتقای کمی و کیفی محصولات شبکه نمایش خانگی و دسترسی کاربران به محتوای جذاب، سالم و مفید با تشکیل جلسات فوقالعاده شورای صدور مجوز تلاش کرد تا در امر صدور مجوز انتشار سریالها و برنامههای مناسب برای خانوادههای ایرانی اهتمام ویژه داشته باشد و اینگونه بهار پر رونق شبکه نمایش خانگی را رقم زد.
بر اساس این گزارش، سریالهای «اکازیون» به کارگردانی مسعود اطیابی و نویسندگی حمزه صالحی، «آمرلی» به کارگردانی احمد ابراهیم احمد و تهیهکنندگی امیرمهدی پوروزیری، «جنگل آسفالت» به کارگردانی پژمان تیمورتاش و نویسندگی مشترک پژمان تیمورتاش و مهدی اسدزاده، «افعی تهران» به کارگردانی سامان مقدم و نویسندگی مشترک پیمان معادی و پویا مهدویزاده، «آقای خنده» به نویسندگی آرمان صبوری و کارگردانی امیرعباس لطیفی و «شهر هرت» به کارگردانی محمدرضا ممتاز و تهیهکنندگی داریوش باباییان کارهایی هستند که پخش آنها فروردین ۱۴۰۳ در شبکه نمایش خانگی آغاز شد.
فصل دوم برنامههای «صداتو» به تهیهکنندگی و کارگردانی حامد جوادزاده و اجرای محسن کیایی و «همزاد من» به نویسندگی و کارگردانی مسعود حقی، تهیهکنندگی محسن اسداللهی و با اجرای یوسف تیموری، برنامه «عیدی hd» با تهیهکنندگی امین کرابی، کارگردانی امین کفاشزاده و اجرای امیرحسین قیاسی و «قلب» به تهیهکنندگی، کارگردانی و اجرای بشیر حسینی نیز جزو آثاری هستند که پخش آنها در نوروز امسال شروع شد.
سریالها و برنامههای «کنسرتینو»، «فصل دوم هفت»، «بازنده»، «ساعت صفر»، «پدرخوانده ۳»، «در انتهای شب»، «زخم کاری ۳»، «مادرخوانده»، «غربت»، «جیغ»، «جوکر ۲»، «ازازیل»، «عالیجناب» و «۲۵ میلیمتری» که مجوزهای اولیه خود را از ساترا دریافت کردهاند نیز بهزودی بعد از دریافت مجوز انتشار در سبد محتوایی شبکه نمایش خانگی در اختیار کاربران قرار میگیرند.
دانلود سریال آمرلی
سریال جنگل آسفالت
حکایت هم پیاز را خورد هم فلک شد!
- 30 بازدید
- 1 مارس 2024
- اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب
حکایت هم پیاز را خورد هم فلک شد: روزی بود، روزگاری بود. دو نفر با هم سر پیاز و پیازکاری دعوایشان شد. توی کتاب ها نوشته نشده که چه شد که آن ها با هم دعوا کردند. اما ما فکر میکنیم که رهگذر خسیسی به مرد کشاورز زحمت کشی که مشغول کاشتن پیاز بود رسید
حکایت هم پیاز را خورد هم فلک شد
روزی بود، روزگاری بود. دو نفر با هم سر پیاز و پیازکاری دعوایشان شد. توی کتاب ها نوشته نشده که چه شد که آن ها با هم دعوا کردند. اما ما فکر میکنیم که رهگذر خسیسی به مرد کشاورز زحمت کشی که مشغول کاشتن پیاز بود رسید و با طعنه گفت: «زیر این آفتاب داغ کار میکنی که چی؟ این همه زحمت میکشی که پیاز بکاری؟ آخر پیاز هم شد محصول؟ پیاز هم خودش را داخل میوه ها کرده به چه درد میخورد؟ آن هم با آن بوی بدش!»
پیاز کار ناراحت شد. هر چه درباره ی پیاز و فایده های آن حرف زد، به گوش مرد رهگذر نرفت. این چیزی میگفت و آن، چیز دیگری جواب میداد. خلاصه آن دو با هم دعوا کردند و کارشان بالا گرفت. رهگذران آن دو را از هم جدا کردند و نگذاشتند دعوا کنند. بعد هم برای اینکه کاملاً دعوا تمام شود، آن ها را پیش قاضی بردند.
قاضی، بعد از شنیدن حرف های دو طرف دعوا، با اطرافیانش مشورت کرد و حق را به پیاز کار داد و مرد رهگذر را محکوم کرد و گفت: «تو این مرد زحتمکش را اذیت کرده ای. حالا باید مقداری پول به مرد کشاورز بدهی تا او را راضی کنی.»
رهگذر خسیس حاضر نبود پول بدهد. قاضی گفت: «یا مقداری پول به کشاورز بده، با یک سبد پیاز را در یک نشست بخور تا بعد از این سر این جور چیزها دعوا راه نیندازی. اگر یکی از این دو کار را انجام ندهی، دستور میدهم که تو را چوب بزنند. انتخاب نوع مجازات با خود تو. پول میدهی یا پیاز میخوری یا میخواهی تو را چوب بزنند؟» رهگذر کمی فکر کرد پول که حاضر نبود بدهد. چوب خوردن هم درد زیادی داشت. با اینکه از پیاز بدش میآمد، مجازات پیاز خوردن را پذیرفت.
یک سبد پیاز آوردند و جلو او گذاشتند. رهگذر اولین پیاز را خورد دومین پیاز را هم با این که حالش به هم میخورد، نوش جان کرد و خوردن پیاز را ادامه داد. هنوز پیازهای سبد نصف نشده بود. که واقعاً حال محکوم به هم خورد و دیگر نتوانست بخورد. از پیاز خوردن دست کشید و گفت: «چوبم بزنید. حاضرم چوب بخورم اما پیاز نخورم.»
قاضی دستور داد چوب و فلک را آماده کردند. پایش را به فلک بستند و دو نفر مشغول زدن چوب به کف پای او شدند. هنوز ده ضربه بیشتر نخورده بود که داد و فریادش بلند شد. درد میکشید و چوب میخورد. اما چوب خوردن را هم نتوانست تحمل کند و فریاد زد: «دست نگه دارید دست نگه دارید. پول میدهم. پول میدهم.» تنبیه کنندگان دست از کتک زدن او برداشتند. رهگذر خسیس مجبور شد مقداری پول به کشاورز بدهد و رضایت او را به دست آورد.
اطرافیان به حال محکوم خندیدند و گفتند: «اگر خسیس نبود این جور نمیشد. پولی بابت جریمه میداد، اما حالا هم پیاز را خورد، هم چوب را خورد و هم پول داد.»
کاربرد ضرب المثل حکایت هم پیاز را خورد هم فلک شد
از آن روز به بعد، درباره ی کسی که زیادی طمع میکند، یا به خیال به دست آوردن سودهای دیگر، زبان های ظاهراً کوچک را میپذیرد اما عملاً به خواسته اش نمیرسد، میگویند هم پیاز را خورد، هم چوب را خورد و هم پول داد.
شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.
بازیگر دکتر جکول شب های برره به همراه خانواده اش+به اصغر حیدری نمی خورد همچین پسر و دختری داشته باشه!
- 45 بازدید
- 8 فوریه 2024
- اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب
بیوگرافی اصغر حیدری: بازیگر دکتر جکول (زادهٔ مهر ۱۳۴۱ در تهران) بازیگر ایرانی است که بیشتر در مجموعههای طنز تلویزیون فعالیت دارد. اصغر حیدری بازیگر دکتر جکول در سریال شبهای برره کنار پسر و دختر و نوه های خیلی زیبا و خوش چهره اش را ببینید.
از معروفترین نقشهای وی فیروز سرایدار در ساختمان پزشکان، ابی آبدارچی در نقطهچین، دکتر جکول در شبهای برره شریفی در سریال مسافران و دکتر چمبه در سریال روزی روزگاری مریخ میباشد.
در این مقاله بخش فرهنگ و هنر در بخش فیلم و سریال مجله خبری چشمک به بررسی زندگینامه و تصاویر جدید اصغر حیدریو همسر و فرزندان جوانش پرداخته ایم.
بیوگرافی اصغر حیدری
اصغر حیدری متولد ۱۳۴۱ در آبادان، بازیگر است،خیلی دیر وارد جلوی دوربین شد. شروع فعالیت های هنری اصغر حیدری در سال ۱۳۶۸ به عنوان تهیه کننده بود و اولین حضورش در جلوی دوربین در سال ۱۳۷۲ در فیلم سینمایی همسر به کارگردانی مهدی فخیم زاده بوده است و شروع کار در تلویزیون هم در سال ۱۳۸۱ در سریال پاورچین بود. با این حال با نقش دکتر جکول در شب های برره به شدت به شهرت رسید.
اصغر حیدری بیشتر در مجموعههای طنز تلویزیون فعالیت دارد. و در سریال شب های برره در نقش دکتر جکول به کارگردانی مهران مدیری شهرت یافت.
ویژگی های اخلاقی اصغر حیدری
او فردی شوخ و خون گرم بوده و می گوید که در مهمانی های خانوادگی کسی از نظر شوخی و مجلس گرم کنی به گرد پایم نمیرسد. وی در پاسخ سوالی که چهره عصبانی دارید ولی به نظر مهربان می رسید گفت:
بله هرکس خوب چهره ای دارد ولی انتخاب من به عنوان بازیگر نقش های منفی این حس را بیشتر به بیننده منتقل می کند ولی سعی می کنم مهربان باشم.
خانواده اصغر حیدری
اصغر حیدری چندین سال قبل ازدواج کرده است و ماحصل این ازدواج یک دختر و یک پسر به نام رضا است.
اصغر حیدری در شب های برره
شبهای برره یک مجموعهٔ تلویزیونی طنز ایرانی به نویسندگی پیمان قاسمخانی، تهیهکنندگی مجید آقاگلیان و حمید آقاگلیان و به کارگردانی مهران مدیری است. این مجموعه از تاریخ ۲ مهر ۱۳۸۴ تا ۱۸ بهمن ۱۳۸۴ هر شب حدود ساعت ۲۰ (و در پایان دوران پخش حدود ساعت ۲۲) از شبکهٔ سه پخش میشد. داستان در زمان رضاشاه رخ میدهد و مصیبتهای کیانوش در روستای خیالی برره را به تصویر میکشد. از بازیگران اصلی سریال میتوان به سیامک انصاری و مهران مدیری اشاره کرد. این سریال در بین مردم جزء محبوبترین سریال های تاریخ کمدی ایران است.
کیانوش استقرارزاده سردبیر یک روزنامهٔ دههٔ ۱۳۱۰ خورشیدی است. او با نوشتن مقالهای انتقادی علیه حکومت پهلوی به تبعید در نقاط دوردست ایران محکوم میشود. او در بین راه توسط یک مار (نشیمنگز) گزیده میشود و شیرفرهاد، پسر خان پایینبرره یعنی سالارخان، او را به برره میآورد. اتفاقات این مجموعه در ایران زمان رضاشاه پهلوی اتفاق میافتد. البته در داستانهای متفاوت این مجموعه اشارات زیادی به مسائل روز و مفاهیم امروزی وجود دارد.
تصاویر دختر و پسر اصغر حیدری