is_tag

دختر ناصر الدین شاه با ژست های فوق لاکچری برای عکس گرفتن+عکس گرفتن

ژست گرفتن برای عکس در دربار قاجار: عکس‌های به جا مانده از عصمت‌الدوله (دختر ناصرالدین‌شاه) علاقۀ زیاد او به امتحان کردن ژست‌های مختلف را نشان می‌دهند؛ تا جایی که می‌شود به حق او را ملکه ژست گرفتن دربار قاجار نامید!

ژست گرفتن برای عکس در دربار قاجار

به گزارش فرادید فن عکاسی و عکس برداری در ایران برای اولین بار در شهر تبریز و توسط ملک قاسم میرزا آغاز شد. البته ناگفته نماند که ژول ریشار ملقب به میرزا رضا خان که نخستین معلم فرانسوی مدرسه دارالفنون بود  اولین شخص خارجی است که در ایران عکاسی کرده است.
گفته‌شده‌است او عکس‌هایی به صورت داگرئوتیپ از محمدشاه قاجار و ولیعهدش ناصرالدین شاه انداخته است که هم اکنون هیچ‌کدام از آن‌ها باقی نمانده ‌است.

ژست گرفتن برای عکس در دربار قاجار

ملک قاسم میرزا در اوایل پاییز سال ۱۲۶۵ ه‍.ق در اردو کشی ناصرالدین شاه به ییلاق جاجرود، از همراهان شاه‌بود و در آنجا عکس هایی‌گرفت و شش ماه بعد آن‌ها را آلبوم ساخته‌ را در مراسمی به ناصرالدین شاه تقدیم‌کرد.

ناصرالدین شاه پنج سال قبل از ترورش ــ سال ۱۳۰۸ق ــ در نامه ای به عضدالملک دایی و پیشخدمت خاصه اش دستور می دهد که از همه ریش سفیدان و بزرگان قاجاریه تصاویری گرفته شده و در آلبومی چسبانده شده و در عکاسخانه دربار نگهداری شود. به زبان امروز یعنی آرشیوی از تصاویر این افراد برای سالهای بعد به یادگار بماند. شاید این یکی از اولین دستورهای اداری برای عکاسی رسمی، در ایران باشد.

ژست گرفتن برای عکس در دربار قاجار

علاقۀ به عکاسی در خاندان قاجار مخصوص ناصرالدین شاه نبود؛ انگار این علاقه به صورت ارثی به فرزندان هم منتقل می‌شد! تعداد زیاد عکس‌هایی که از عصمت الدوله دختر ناصرالدین شاه به جا مانده این واقعیت را ثابت می‌کند.

عصمت الدوله ملکه ژست گرفتن دربار قاجار

عصمت‌الدوله نه تنها عکس‌های زیادی دارد بلکه انگار در گرفتن ژست‌های مختلف هم ید طولایی داشته است. او در عکس‌های فردی‌اش حالات مختلفی به خود گرفته؛ از ژست عاشقانه در کنار ظرف انار و ژست نویسندگی با قلم و کاغذ تا خیره شدن به افق در عکس‌های آتلیه‌ای.

عکس‌های دست‌جمعی او هم همین حالت را دارند. در بعضی از عکس‌ها او به همراه خدمتکاران و اعضای خانواده‌اش صحنه‌هایی خاص و تقریبا نمایشی را ایجاد کرده‌اند. مثل عکسی که او را بالای سر یک بچۀ خدمتکار سیاه‌پوست نشان می‌دهد که یک سیگار هم گوشۀ لبش گذاشته!

ژست گرفتن برای عکس در دربار قاجار

در بعضی از عکس‌های دست‌جمعی هم (مثل عکس کنار رودخانه یا عکسی که در کنار قفس گرفته شده) حاضران در عکس به صورت پراکنده در گوشه‌های مختلف ایستاده یا نشسته‌اند و معلوم است که این یک جور چینش نمایشی برای گرفتن عکس بوده است.

یک نکتۀ جالب دیگر این است که عصمت‌الدوله در اغلب عکس‌هایش اصلا به دوربین نگاه نمی‌کند که این هم احتمالا بخشی از ژست مخصوص او بوده است.

فاطمه‌خانم عصمت‌الدوله فرزند ناصرالدین شاه قاجار و تاج‌الدوله بود. او در سن یازده سالگی با دوست‌محمد خان پسر معیر الممالک ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد. گفته شده که او به موسیقی و نواختن پیانو هم علاقه داشته و از نخستین زنان مجموعه‌دار در ایران بوده که کتاب‌های نادر و صفحات موسیقی را گردآوری می‌کرده است.

 

ژست گرفتن برای عکس در دربار قاجار

عصمت الدوله که بود؟

عصمت‌الدوله (۱۲۳۴ ه.ش. تهران – ۱۲۸۵ ه.ش. تجریش) دختر ناصرالدین‌شاه و دومین زن عقدی‌اش تاج‌الدوله بود. مادرش دختر سیف‌الله میرزا، پسر فتحعلی‌شاه بود.

عصمت‌الدوله نخستین زن ایرانی بود که نواختن پیانو را آموخت.او را در دوازده سالگی به ازدواج دوستمحمدخان معیرالممالک درآوردند. روستایی به نام حسین‌آباد در تملک حاجی میرزا آقاسی صدراعظم محمد شاه قاجار بود. حاجی میرزا آقاسی، حسین‌آباد را به ناصرالدین‌شاه هدیه کرد و بعد از مدتی این روستا جزو مهریه عصمت‌الدوله درآمد و نام مهرآباد را بر آن گذاشتند. اما بعدها به مناسبت خرج‌های بی‌رویه دوست محمدخان، مهرآباد به گرو رفت و از تملک خاندان معیرالممالک خارج شد و دادخواهی دوستعلی معیری پسر دوست‌محمدخان نیز نزد رضاشاه بی‌فایده بود. فرودگاه بین‌المللی مهرآباد نامش را از نام این روستا گرفته‌است.

 

 

 

 

 

ژست گرفتن برای عکس در دربار قاجار

منبع عکس ها: فرادید

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب دختر ناصر الدین شاه با ژست های فوق لاکچری برای عکس گرفتن+عکس گرفتن

ملانصرالدین و الاغ مرده | ملا نصر الدین که با الاغ مرده اش کلی پول درآورد!

ملانصرالدین و الاغ مرده: داستان ها و حکایات ملا نصرالدین هیچگاه قدیمی نمی شوند. این داستان ها علاوه بر سرگرمی می توانند حاوی نکات جالبی باشند. در حکایت ملانصرالدین و الاغ مرده، افراد رند و زیرک به تصویر کشیده می شود که می توانند به آسانی هر نقص و اشتباه را به نفع خود تغییر دهند. با مجله خبری چشمک و داستان ملانصرالدین و الاغ مرده همراه باشید.

ملانصرالدین و الاغ مرده

ملا نصرالدین از کسی یک الاغ خرید به قیمت صد سکه. فروشنده الاغ به ملا گفت، امروز کمی با الاغ کار دارم، کرایه اش را به تو میدم، تو فردا بیا و الاغت را تحویل بگیر. ملا خوشحال شد، قبول کرد و به راهی شد.

فردای آن روز مرد فروشنده خودش را سراسیمه به خانه ملانصرالدین رساند و گفت: خبر بدی باید بهت بدم. دیشب الاغ در طویله مرد!

ملا نصرالدین بلافاصله گفت: خوب اشکالی نداره، پولم را بده!

اما فروشنده گفت: متاسفانه دیروز تمام پولی را برایم دادی، خرج کردم. یک گوسفند و مقدار وسایل خریدم.

ملا نصرالدین فکری کرد و گفت: حالا که این اتفاق افتاده است، کاری نمیشه کرد. تو همان الاغ مرده را به من تحویل بده.

فروشنده نگاهی با تعجب کرد و گفت: با جسد الاغ مرده چکار می خواهی بکنی!؟

ملانصرالدین خیلی جدی گفت: می خواهم با آن تجارت کنم!

فروشنده بیشتر تعحب کرد. اما در نهایت گفت: باشد، الاغ را برایت می آورم.

ملانصرالدین خوشحال شد و بعد به فروشنده گفت: درباره الاغ مرده با هیچکس حتی خانواده صحبت نکن. اینکه الاغ مرده را به من تحویل داده ای؟

ملا نصرالدین و الاغ تازه

مدتها از این ماجرا گذاشت. روزی از روزها، فروشنده ملانصر الدین را در بازار دید که سوار بر الاغی چموش و جوان شده است.

پرسید با الاغ مرده چه کردی؟

ملا نصرالدین هم خندید و گفت: الاغ را به قرعه کشی گذاشتم. سهم هر بلیت را ۲ سکه تعیین کردم. پانصد بلیت فروختم.

فروشنده گفت: خوب این که بد شد! قطعا برنده قرعه کشی وقتی فهمید الاغ مرده جار و جنجال به راه انداخته.

ملا نصرالدین خندیدو گفت: نه اتفاقا وقتی فهمید الاغ مرده، دو سکه اش را به او برگرداندم. خیلی هم خوشحال شد.

ملانصرالدین و الاغ مرده

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب ملانصرالدین و الاغ مرده | ملا نصر الدین که با الاغ مرده اش کلی پول درآورد!

نگاه و بررسی فیلم مجنون درباره زندگی شهید زین الدین

نگاهی دیگر به فیلم مجنون ساخته مهدی شامحمدی

منتخب فیلم‌های جشنواره چهل و دوم فجر

فیلم مجنون از چند وجه فیلم مهمی است و از برخی وجوه فیلمی معمولی است. مجنون در کنار آسمان غرب و احمد مهم‌ترین فیلم‌هایی هستند که به بخشی از زندگی بزرگان و سرداران ایرانی پرداخته‌اند و همزمان داستانشان به موفقیت و پیروزی و نه مرگ و شهادت ختم شده است. این نکته مهمی در ساختار فیلم‌های قهرمانی در ایران است. ویژه وقتی پای سرداران جنگ به میان می‌آید. پیش از این قهرمانی که در نهایت به شهادت نرسد، کمتر در فیلم‌های جنگی دیده می‌شد و همواره اوج قهرمانی‌ها به شهادت و حتی شکست سربلندانه در عملیات‌ها ختم می‌شد.

نقد و اطلاعات کامل فیلم مجنون

حالا اما به نظر می‌رسد تغییری در نگاه به قهرمان‌ها رقم خورده و پیروزی‌ها و دستاوردهای مهم این قهرمانان قبل از رسیدن به ایستگاه شهادت یا مرگ هم مهم تلقی شده است. این نکته‌ای است که سال‌ها به عنوان یک مطالبه مطرح می‌شد که حالا سراغ گرفتن از آن عملیاتی شده است. حالا در مجنون به جای نمایش لحظه شهادت برادران زین‌الدین، رشادت‌ها و ایده‌پردازی‌ها و قهرمانی‌های آن‌ها به نمایش در می‌آید و در نهایت پیروزی را شاهدیم نه شهادت را. نکته مهم دیگر اهمیت پرداختن به قهرمانان ملی در سینما و نمایش شمایل حقیقی آن‌ها روی پرده نقره‌ای است.

شمایلی که از شهیدان زین الدین به نمایش در می‌آید، به چیزی شبیه قهرمان‌های هالیوودی نزدیک است و کمتر با مولفه‌های هویتی و فکری جامعه ایرانی مطابقت دارد. مهم‌ترین دلیل برای بروز این نقیصه در فیلم مجنون، شخصیت‌پردازی بیرونی و نه درونی و عمیق شخصیت مهدی زین‌الدین است. در واقع شخصیت‌پردازی بر مبنای منش بیرونی شکل گرفته است و مجالی برای درک یک نابغه ۲۵ ساله رقم نمی‌خورد

نکته‌ای که هم می‌تواند به خلق قهرمان روی پرده کمک کند و مخاطب را از تماشای قهرمانی روی پرده سینما محروم نکند و هم تاثیر به سزایی در ایجاد احساس قدرت و امنیت و تقویت حس هویت ملی در مخاطب گردد. اما در این بین یک نکته در این فیلم به عنوان پاشنه آسیل وجود دارد. نکته‌ای که در فیلم احمد و آسمان غرب هم وجود داشت. مسئله آنجاست که نوعی از سوی دیگر بام افتادن در کار است. در واقع برای سراغ گرفتن از قهرمان پیروز و نه لزوما قهرمان شهادت‌طلب، فیلمساز جانب تکنیک و فرم را گرفته و از فیلمنامه و مهم‌تر از آن شخصیت‌پردازی غفلت کرده است.

این مسئله البته در مجنون در قیاس با احمد و آسمان غرب کمتر به چشم می‌خورد. اما به هرحال شمایلی که از شهیدان زین الدین به نمایش در می‌آید، به چیزی شبیه قهرمان‌های هالیوودی نزدیک است و کمتر با مولفه‌های هویتی و فکری جامعه ایرانی مطابقت دارد. مهم‌ترین دلیل برای بروز این نقیصه در فیلم مجنون، شخصیت‌پردازی بیرونی و نه درونی و عمیق شخصیت مهدی زین الدین است. در واقع شخصیت‌پردازی بر مبنای منش بیرونی شکل گرفته است و مجالی برای درک یک نابغه ۲۵ ساله رقم نمی‌خورد. هرچی هست کش بیرونی است و سفر به ابعاد درونی و جهان بینی خاص این شخص که از او در جوانی یک قهرمان نابغه ساخته است، میسر نمی‌شود. البته که انتخاب سجاد بابایی برای ایفای نقش مهدی زین الدین هم در بروز این نقیصه بی‌تاثیر نبوده است.

باید اعتراف کرد که این فیلم بهترین نقش‌آفرینی سجاد بابایی در عرصه بازیگری تا به امروز است. اما ویژگی‌های ذاتی بابایی، اعم از شکل و شمایل صورت، حرکات بدن و لحن صحبت کردن و تن صدا و از همه مهم‌تر ذهن شکل گرفته و شیک او، امکان تبدیل شدنش به یک مهدی زین الدین به یادماندنی را گرفته است. در واقع زین الدین در قامت جوانی که قهرمانی می‌کند به نمایش در آمده است و نه یک قهرمانی که جدای از قهرمانی، ایده و تفکر ویژه‌ای دارد که او را از درون مناسب قهرمانی کردن، نموده است. در کل اما باید اعتراف کرد مجنون با تمام نقاط قوت و ضعفش، استاندارد‌ترین فیلم در حوزه جنگ و دفاع مقدس در جشنواره امسال بود.



دانلود فیلم

ادامه مطلب نگاه و بررسی فیلم مجنون درباره زندگی شهید زین الدین

نقد و اطلاعات فیلم مجنون | پرتره‌ای از شهید زین الدین


پس از آنکه سینمای ایران تجربه‌های متفاوتی در بازنمایی چهره‌ شهدای دفاع مقدس داشت که در بیشتر آن‌ها موفق هم بود حالا در جدیدترین محصول سازمان اوج فیلم مجنون اولین ساخته مهدی شامحمدی درباره زندگی شهید مهدی زین‌الدین روانه جشنواره فجر شد که در این مطلب نگاهی به آن انداختیم.

متن و حواشی جشنواره ۴۲ فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم مجنون

داستان فیلم مجنون درباره بخش کوتاهی از رشادت‌های برادران شهید زین الدین است. این فیلم برشی از حماسه آفرینی شهیدان مهدی و مجید زین‌الدین و رزم‌آوران لشگر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) قم در جزیره مجنون و عملیات بزرگ خیبر را به تصویر می‌کشد.

نقد و بررسی فوری فیلم مجنون

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اول منتقدان و نویسندگان سینمایی است در بار اول تماشای فیلم؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند!

حمیدرضا محمدی

برخلاف قاطبۀ فیلم‌های دفاع مقدّس، «مهدی زین‌الدّین» قرار نیست در «مجنون» شهید شود؛ و «مجنون»، که هم اشاره به موضوع فیلم یعنی عملیّات خیبر در اسفند ١٣۶٢ در جزیرۀ مجنون دارد و هم مجنونیّت فرمانده را نشان می‌دهد که ماند و جنگید و مقاومت کرد تا قدمی از خاک وطن را به دشمن وانگذارد و حالا زمستان امسال، و دقیق‌ترش، اوایل اسفند، درست چهل‌سال از آن برهه می‌گذرد.

شروع فیلم که تا وقتی اسمش را به سربازی که برایش اجازه‌نامۀ حضور در خطّ مقدّم می‌نویسد، از پشت نشانش می‌دهد قابل توجّه است امّا وقتی رخ عیان کرد این‌گونه به ذهن متبادر شد که کاش شبیه‌تر بود به این فرماندۀ شهید. فیلم جز روایت عملیّات خیبر، چیز دیگری ندارد. یعنی از داستان خاصّی پیروی نمی‌کند و اگر همان یکی‌دو سکانس با همسرش، منیر و دختر نوباوه‌اش، لیلا را نداشت، به‌کلّی تهی از داستان فرعی بود.

مقدّمات عملیّات که یکی برای دیگری سربند یاحسین و یازهرا می‌بست و آن‌دیگری مشغول دعا بود، بیننده را یاد مستندهای روایت فتح می‌انداخت و چشمنواز بود. جای دیگر فرمانده، حضور برادرش مجید در جبهه را منوط به رضایت مادر می‌داند و تا کسب نکرد، دلش آرام نگرفت. این‌که یکی از رزمندگان از فرمانده مجوّز گرفت تا یک‌روزه به تهران برود و فوتبال استقلال و پرسپولیس را تماشا کند، نکتۀ حاشیه‌ای قشنگی بود.

موسیقی فیلم را اگرچه مجید انتظامی ساخته امّا آن شکوه‌مندیِ حماسی را که باید داشته باشد ندارد ولی چنان همیشه امضای خود را بر آن زده است. امّا افزون‌براین‌همه. سکانس وداع آقامهدی زین‌الدّین با معاونش، رضا حسن‌پور و به‌همراه خود بردنش به‌وسیلۀ موتور زیر آتش دشمن به عقب و پرچم ایران رویش کشیدن، آن‌را به‌مثابۀ یکی از باشکوه‌ترین وداع‌های سینمای دفاع مقدّس ایران کرده است.

۳ نکته از فیلم:

  • نامِ پرمسمّی
  • موسیقیِ دور از انتظار
  • شباهتِ کمِ قهرمان

سید مهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسوی

به دلایل کاملا شخصی بسیار تلاش کردم که فیلم مجنون را دوست داشته باشم، با ذات فیلم همراه شوم و دنبال سختگیری نباشم. حدس هم می‌زنم فیلم (هم در داوری و هم در نقدها) به شدت تحویل گرفته می‌شود، ولی مجنون فیلم من نیست. توضیحش کمی سخت است؛

فکر می‌کردم وقتی فیلمی درباره یک قهرمان اسطوره‌ای و کمتر شناخته‌شده می‌بینم باید بیشتر از قهرمانی و کاراکتر او بدانم. از سویی فکر می‌کردم وقتی درباره یک عملیات پیچیده و آخرین دستاورد مهم دفاع مقدس فیلم ببینم، باید اطلاع بیشتر و دقیق‌تر و جاافتاده‌تری بدانم. فیلم خواسته هردوی این‌ها را داشته باشد و به زعم من نتوانسته تناسب را بین این دو رعایت کند و فوکوس روی هیچ سمت نکشیده؛ بین احساسات‌گرایی و توصیف یک عملیات نظامی مستأصل می‌ماند.

ما به اندازه‌ای که دلمان می‌خواهد زین‌الدین را بشناسیم، به او نزدیک نمی‌شویم و در زمان‌های بسیاری از او فاصله می‌گیریم. به اندازه‌ای که لازم است عملیات خیبر را بفهمیم، اطلاعات لازم به ما داده نمی‌شود.

مجنون قصه‌اش را کاملا خطی و کلاسیک تعریف می‌کند، در آغاز ریتم خوبی هم دارد، می‌خواهد فیلم پرتره باشد ولی در ادامه چنان در عملیات فرو می‌رود که به فیلم‌های مشابه جنگی (ساخته‌های قدیم درویش و ملاقلی‌پور و جدید منیر قیدی) نزدیک می‌شود. همه این‌ها را اضافه کنید به چندپایانه بودن فیلم، و لحظه‌هایی که باید تمام شود و نمی‌شود (البته این از ارزش پایان مستندواره فیلم کم نمی‌کند).

اما فیلم حائز نکات درخشانی هم هست؛ اینکه یک کارگردان فیلم اولی -ولو با کوله‌باری از تجربه مستندسازی- این فیلم پرزحمت را ساخته، بازی سجاد بابایی بهتر از آنی است که تصور می‌شد، هرچند که موسیقی پرحجم مجید انتظامی، به مینی‌مالیسم ذات فیلم (تا قبل غرق شدن در عملیات) نمی‌خورد.
مجنون قطعا تحویل گرفته می‌شود، قطعا فروش خوبی می‌کند و قطعا ارزش تماشا دارد ولی آیا این فیلم را دوبار تماشا خواهید کرد؟

اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: مجنون

سطح فیلم: انتخاب درست؛ احتمالا بسیار نامزدی و سیمرغ خواهد گرفت، حتی در رشته موسیقی

۳ نکته از فیلم:

  • بازی سجاد بابایی در نقش مهدی زین‌الدین
  • لهجه قمی بسیار اندک فیلم
  • سکانس عقب کشیدن پیکر شهید با موتور و حمایل کردن پرچم

محمد تقی‌زاده

محمد تقی زادهوقتی از هدر رفت سوژه و هزینه حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟ مجنون یکی دیگر از پروژه های میلیاردی دفاع مقدس است که مشخصا برای پروپاگاندا و نه تماشای عموم ساخته شده است. اهمیت به شهدای گرانقدر دفاع مقدس یک مساله است و خراب کردن وجهه این عزیزان و هدر دادن سوژه زندگی و رفتار آنها یک چیز دیگر.

اینکه هر سال باید یک یا چند فیلم درباره شهدا ساخته شود لزوما به معنای گرامیداشت یاد و نام آنها نیست، باید پرسید از میان حجم عظیم فیلم‌های جنگی این سال‌ها کدام ماندگار و پرفروش شدند و اگر قرار است مردم مخاطب این فیلم‌ها باشند، بازخورد عمومی به این فیلم‌های ضعیف چیست.

در مجنون حتی شمایل تیپیکال شهید زین الدین نیز ساخته نمی‌شود، فیلمساز با تکیه بر یک سری عکس و فیلم به بازسازی برخی رخدادهای شخصی و عملیات‌های ایشان پرداخته بدون آنکه فکری برای پرداخت شخصیت محوری فیلم کند. روایت فیلم نامنسجم و نامعلوم است و هیچ کاراکتر همراه کننده‌ای از فیلم وجود ندارد.

سه نکته از فیلم:

  • هدر رفت بودجه
  • هدر رفت سوژه‌ها و شهدای جنگ
  • بازی ضعیف سجاد بابایی

 

بازیگران و عوامل فیلم مجنون

سجاد بابایی، حسام منظور، بهزاد خلج، شبنم قربانی بازیگران این فیلم هستند.

کارگردانی فیلم مجنون را مهدی شامحمدی برعهده دارد که از کارگردانان شناخته‌شده در سینمای مستند است و با این فیلم اولین کارگردانی فیلم بلند سینمایی را در کارنامه خود تجربه می‌کند. عباس نادران که تهیه‌کنندگی «مجنون» را برعهده دارد در مقام تهیه‌کننده تا به امروز فیلم‌هایی همچون «شاه‌کش» و «شادروان» را به سرانجام رسانده است و این پروژه اولین همکاری او با سازمان اوج محسوب می‌شود.

تدوین این اثر سینمایی نیز بر عهده حمید نجفی راد است و موسیقی فیلم را هم مجید انتظامی ساخته است. او پس از یک دهه دوری از سینما، با فیلم مجنون در جشنواره فیلم فجر حضور دارد. انتظامی از رکوردداران کسب سیمرغ و دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر است؛ فیلم‌های ترن، بایسیکل‌ران، از کرخه تا راین، راز خنجر، روز واقعه، آژانس شیشه‌ای و دیوانه‌ای از قفس پرید برای او تقدیر و سپاس جشنواره را به همراه داشته است.

چند نکته درباره فیلم

  • تصویربرداری این فیلم در شهر آبادان انجام شد.
  • کلید ساخت فیلم از پرتره شهدا و سرداران شهید به دهه ۸۰ باز می گردد اما این فیلم ها معمولا نتوانست آنطور که باید کیفیت تولید را داشته باشد و در اکران هم با مخاطب کم روبه رو شد. پس از فیلم‌های «ایستاده در غبار» با روایتی از زندگی حاج احمد متوسلیان، «منصور» با روایتی از زندگی شهید منصور ستاری و «غریب» با روایتی از زندگی شهید محمد بروجردی، حالا «مجنون» تازه‌ترین محصول سازمان اوج محسوب می‌شود که به یکی از شهدای شاخص انقلاب و دفاع مقدس می‌پردازد.
  • شهید مهدی زین‌الدین فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در طول جنگ تحمیلی بود که در سال ۶۳ در منطقه سردشت در پی درگیری مستقیم با نیرو‌های مسلح دشمن در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.
  • سجاد بابایی سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر توانست برنده سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد شود.

فهرست بهترین‌ فیلم های بیوگرافی / زندگینامه ای

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر و عکس های فیلم مجنون؛ زندگی شهید زین الدین

پوستر فیلم مجنون

گریم شهید مهدی زین‌الدین با بازی سجاد بابایی در فیلم مجنون
سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زین‌الدین در فیلم مجنون

سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زین‌الدین در فیلم مجنون

دانلود فیلم

ادامه مطلب نقد و اطلاعات فیلم مجنون | پرتره‌ای از شهید زین الدین

زندگینامه شمس الدین ابوالمعالی امیر قابوس


زندگینامه شمس الدین ابوالمعالی امیر قابوس

 

شمس‌الدین ابوالمعالی امیر قابوس , متولد ۳۶۶ قمری است . (مقتول ۴۰۳ق) نویسنده, شاعر, خطاط و چهارمین امیر گرگان و طبرستان و گیلان و دیلمان و مردی ادیب و ادیب پرور بود.

 

وی از سلسلهی آل زیار و از پادشاهان ادبپرور زمان خود بود که بسیاری از شاعران فارسی و عربی زبان، حکما و دانشمدان تحت حمایت او به سر میبردند.

 

پایتخت او از مراکز علم و ادب آن روزگار به حساب میآمد و شعرایی چون: خسروی سرخسی و قمری گرگانی و دانشمندانی چون: ابوریحان بیرونی و ابوعلی سینا به درباش رفت و آمد داشتند.

 

ابوریحان بیرونی کتاب معروف خود «آثار الباقیه» را در ۳۹۰ ق به نام قابوس تألیف کرد. قابوس به عربی و فارسی شعر میسرود و در فن انشاء نثر عربی مهارت داشت. در زمینهی خط نیز ماهر بود و خط ثلث و نسخ او در نهایت خوبی بود.

 

گروه : مشاهیر ملی

رشته : زبان و ادبیات فارسی

گرایش : نویسنده,شاعر و خطاط

 

والدین و انساب : شمس‌الدین ابوالمعالی امیر قابوس, فرزند وشمگیر بن زیار دیلمی است.

 

زمان و علت فوت : شمس‌الدین ابوالمعالی امیر قابوس در سال ۴۰۳ق به توطئه بعضی از سردارانش اسیر و مقتول شد و در اطراف گرگان به خاک سپرده شد. بعد از او پسرش, فلک‌المعالی منوچهر جای اورا گرفت.

 

مشاغل و سمتهای مورد تصدی : شمس‌الدین ابوالمعالی امیر قابوس،پس از پناه دادن به فخرالدوله,دیلمی که از خویشان نزدیکش بود, مورد تهاجم برادران فخرالدوله, عضدالدوله و مؤیدالدوله قرار گرفت و شکست خورد و از سال ۳۷۱ تا سال ۳۸۸ق به خراسان پناه برد, و با وجود مساعدت نوح بن منصور سامانی موفقیتی بدست نیاورد.

 

در سال ۳۸۸ مجدداً بر گرگان وطبرستان و گیلان مسلط گشت . امیر قابوس از نویسندگان بزرگ عهد خود بود و رسائلی از او به عربی و اشعاری به عربی و فارسی باقی مانده است.

 

همفکران فرد : بزرگانی چون ابو علی سینا, ابوریحان بیرونی و ابن هندو به در بار او راه یافتند و ابوریحان کتاب «آثارالباقیه» را به نام شمس‌الدین ابوالمعالی امیر قابوس ،نوشت. گروه بسیاری از شعرا و سخنوران نیز اورا ستوده‌اند.

 

چگونگی عرضه آثار : شمس‌الدین ابوالمعالی امیر قابوس به عربی و فارسی شعر میسرود و در فن انشاء نثر عربی مهارت داشت. در زمینهی خط نیز ماهر بود و خط ثلث و نسخ او در نهایت خوبی بود.گویند صاحب بن عباد هرگاه خط او را میدید به بال و پر طاوس تشبیه میکرد و میگفت: «هذا خط قابوس امجناح طاوس».

 

قابوس به نثر عربی رسائلی دارد که ابوالحسن علی بن محمد یزدادی آن را جمعآوری کرده و نام آن را «کمال البلاغه»گذاشته است. ابناسفندیار در «تاریخ طبرستان» خود قطعاتی از آن را آورده است.

 

آثار شمس الدین ابوالمعالی امیر قابوس :

۱- کمال البلاغه

ادامه مطلب زندگینامه شمس الدین ابوالمعالی امیر قابوس