is_tag

دلداری فرشته حسینی به نوید محمد زاده برای قاچاق فیلم جدیدیش

با دلداری فرشته حسینی به نوید محمد زاده‌ برای قاچاق فیلم سینمایی توقیفی شب داخلی دیوار با یک استوری در صفحه‌ شخصی اینستاگرامش در ادامه‌ مطلب همراه‌ ما باشید.

فرشته حسینی نوشت:

این بازی هزاربار درخشان تو که همه ی روح و جونت رو گذاشتی براش.

هرکاری کنن که‌ جلوی بزرگ شدنت گرفته‌ بشه‌، تو بزرگ‌تر و بزرگ‌تر میشی به‌ جاش هر روز عزیز من.

 

گردآوری: نیمکت خبر

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۲ رای

دانلود فیلم

ادامه مطلب دلداری فرشته حسینی به نوید محمد زاده برای قاچاق فیلم جدیدیش

معرفی و نقد و اطلاعات کامل فیلم سرمایه گذاری خرد

در ژانویه ۲۰۲۱، کاربران ردیت با راه‌اندازی یک فشار استقراضی حول سهام سابقا قدرتمند گیم‌استاپ، شوکی بزرگ به بازار سهام وارد کردند. تلاش‌های آن‌ها یک خرده فروشی زنجیره‌ای بازی‌های ویدئویی را که از نظر مالی در تنگنا قرار داشت، نجات داد و به نمونه‌ای شبیه رابین هود از سرمایه‌گذاران خرده‌ای تبدیل شد که در بازی خود از مدیران کارکشته صندوق‌های مالی عظیم، پیشی گرفتند. به فاصله کوتاهی از این رخداد، هالیوود تصمیم گرفت این داستان بسیار جذاب و دراماتیک را با فیلم سرمایه‌گذاری خرد به تصویر بکشد. این فیلم با حضور گروهی از بازیگران برجسته، براساس کتاب غیر داستانی سال ۲۰۲۱ شبکه ضد اجتماعی The Antisocial Network بن مزریک، یک بازگویی جذاب از این رویدادهای واقعی و باورنکردنی است. در این مطلب به معرفی و نقد فیلم سرمایه گذاری خرد پرداخته‌ایم. با فیلیموشات همراه باشید.

بهترین فیلم های کمدی خارجی

خلاصه داستان فیلم سرمایه گذاری خرد

اگر از انقلاب سهام‌های میم در سال ۲۰۲۱ باخبر هستید، باید با طرح داستانی فیلم سرمایه گذاری خرد Dumb Money کاملا آشنا باشید. در خلاصه داستان رسمی این فیلم آمده است: «سرمایه گذاری خرد براساس داستان واقعی دیوانه‌وار یوتیوبری است که وال استریت را به زانو درمی‌آورد و با تبدیل فروشگاه خرده‌فروشی بازی‌های ویدئویی گیم‌استاپ به جذاب‌ترین شرکت جهان، ثروتمند می‌شود. در پشت همه این ماجراها یک آدم معمولی به نام کیث گیل قرار دارد که با صرف همه پس‌انداز زندگی خود برای خرید سهام و پست گذاشتن درباره آن، جرقه این اتفاقات را می‌زند. وقتی پست‌های او در شبکه‌های اجتماعی با استقبالی گسترده روبرو می‌شوند، در زندگی او و همه دنبال‌کنندگانش تغییری بزرگ رخ می‌دهد. توصیه‌های او برای خرید سهام گیم‌استاپ به یک جنبش تبدیل می‌شود که همه را ثروتمند می‌کند، اما از سوی دیگر ثروت میلیاردها را تهدید می‌کند. دو گروهی که دنیای خود را وارونه می‌بینند و در نتیجه مقابل هم قرار می‌گیرند».

بن مزریک با اقتباس از کتاب‌هایش بیگانه نیست، چراکه پیش از این دیوید فینچر با فیلمنامه‌ای از آرون سورکین، اقتباسی قدرتمند از کتاب میلیاردرهای اتفاقی The Accidental Billionaires او را در شبکه اجتماعی The Social Network، ارائه داد. در حالی‌که بازارهای مالی برای بسیاری موضوعی غامض و سخت است، فیلم‌ها اغلب از آن به عنوان فضایی برای بازگو کردن داستان‌هایی سرگرم‌کننده بهره می‌برند. از این منظر، سرمایه گذاری خرد در ادامه فیلم‌هایی مانند وال استریت Wall Street، اماکن تجاری Trading Places، رکود بزرگ The Big Short و گرگ وال استریت The Wolf of Wall Street، قرار می‌گیرد.

 

تاریخ پخش فیلم Dumb Money

سونی پیکچرز، در ابتدا در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۳ سرمایه گذاری خرد را به صورت محدود روی پرده سینماها برد و سپس از ۲۲ سپتامبر آن را به صورت گسترده در سینماهای سراسر آمریکا اکران کرد. البته این فیلم در ابتدا قرار بود که از ۲۰ اکتبر ۲۰۲۳ به نمایش دربیاید. اولین نمایش سرمایه گذاری خرد در ۸ سپتامبر ۲۰۲۳ در جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو بود. این فیلم پس از اکران در سینماها از طریق نتفلیکس برای تماشا در دسترس مخاطبان قرار گرفت. شما نیز می‌توانید هم اکنون سرمایه گذاری خرد را از طریق دوستی ها تماشا کنید.

دانلود و تماشای رایگان فیلم سرمایه گذاری خرد

بازیگران و سازندگان فیلم سرمایه گذاری خرد

گروهی از بازیگران با استعداد هالیوود در نقش شخصیت‌های عمدتا واقعی و هنوز در قید حیات سرمایه گذاری خرد، هنرنمایی کرده‌اند. پل دینو، پیت دیویدسون، ست روگن و سباستین استن، اولین بازیگرانی بودند که به این پروژه ملحق شدند. دینو در نقش کیث گیل یوتیوبر، روگن در نقش مدیر عامل صندوق سرمایه ملوین کپیتال گیب پلاتکین، استن در نقش مدیر عامل رابین‌هود ولادیمیر تنف و دیویدسون در نقش کوین گیل، برادر کیث، بازی کرده‌اند.

شیلین وودلی در نقش همسر کیث، کارولین، وینسنت دن آفریو در نقش مدیر صندوق سرمایه پوینت ۷۲، استیو کوهن، و نیک آفرمن در نقش مدیر صندوق سرمایه سیتادل، کن گریفین، حضور داشته‌اند. آمریکا فررا، آنتونی راموس، تالیا رایدر، کیت برتون، کلنسی براون، لری اونز، دین دی‌هان، اولیویا ترلبی، دیوید فیبر و میها هرولد، از دیگر بازیگران سرمایه گذاری خرد هستند.

کارگردان فیلم سرمایه گذاری خرد کیست؟

کریگ گیلسپی استرالیایی، سرمایه گذاری خرد را کارگردانی کرده و همچنین یکی از تهیه‌کنندگان این فیلم کمدی درام است. سرمایه گذاری خرد، هشتمین فیلم بلند گیلسپی به عنوان کارگردان محسوب می‌شود. گیلسپی که از دهه ۲۰۰۰ فعالیت سینمایی خود را شروع کرده، در ژانر‌های مختلفی فیلم ساخته است. درام‌های زندگینامه‌ای و کمدی از ژانر‌های پرتکرار فیلمشناسی او هستند. در کارنامه گیلسپی کارگردانی فیلم‌های تحسین‌شده‌ای مانند لارس و دختر واقعی Lars and the Real Girl، شب وحشت Fright Night و من تونیا هستم I, Tonya، دیده می‌شود. لارس و دختر واقعی نامزد کسب اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی شد و من تونیا هستم نیز در سه بخش بهترین بازیگر زن (مارگو رابی)، بهترین بهترین بازیگر نقش مکمل زن و بهترین تدوین، برای کسب جایزه اسکار رقابت کرد که در نهایت یک جایزه اسکار برای آلیسون جنی (در بخش بازیگر مکمل)‌ به ارمغان آورد. فیلم اکشن بهترین ساعات The Finest Hours و آقای وودکاک Mr. Woodcock با بازی بیلی باب تورنتون، از دیگر فیلم‌های مطرح گیلسپی هستند. همچنین گلیسپی در سال ۲۰۲۱ فیلم کمدی جنایی کروئلا Cruella را بر مبنای شخصیت کروئلا دویل از رمان صد و یک سگ خالدار، روی پرده سینماها برد. علاوه بر این‌ها، در کارنامه گیلسپی، کارگردانی اپیزودهایی از سریال‌هایی مانند ایالات متحده تارا United States of Tara، فیزیکی Physical و پم و تامی Pam & Tommy، دیده می‌شود.

سایر عوامل سازنده سرمایه گذاری خرد

لورن شوکر بلوم و ربکا آنجلو که پیش از این در نارنجی مد جدید است Orange Is the New Black با هم کار کرده‌اند، مسئولیت اقتباس از کتاب شبکه ضد اجتماعی بن مزریک را به عهده داشته‌اند. نیکولاس کاراکاتسانیس یونانی که در من تونیا هستم و کروئلا با گیلسپی کار کرده، فیلمبرداری سرمایه گذاری خرد را انجام داده است. تدوین‌گر فیلم‌های دیوید فینچر، کرک بکستر، سرمایه گذاری خرد را تدوین کرده و ویل بیتس، موسیقی آن را ساخته است.

فیلم سرمایه گذاری خرد

نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم سرمایه گذاری خرد

TheWrap | امتیاز: ۸۵ از ۱۰۰

مارتین تسای | کارگردانی سرزنده گیلسپی و تدوین سریع کرک بکستر، فرهنگ بی‌پرده و پرهرج و مرج دنیای آنلاین را به تصویر می‌کشد، بدون آنکه لزوما در داستان اصلی اختلال یا انحرافی ایجاد کند.

ایندی‌وایر | امتیاز: ۸۳ از ۱۰۰

ناتالیا وینکلمن | این فیلم پرانرژی و لذت‌بخش قرار نیست کار نوآورانه‌ای انجام بدهد، اما با در مرکز توجه قرار دادن کسانیکه معمولا در حاشیه هستند، به یک موفقیت شورانگیز می‌رسد.

آیریش تایمز | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰

دونالد کلارک | سرمایه گذاری خرد که برگرفته از کتاب شبکه ضد اجتماعی بن مزریک است، علی رغم همه جذابیت‌های غیرقابل انکارش، کمی سطحی به نظر می‌رسد.

سان فرانسیسکو کرونیکل | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰

میک لاسال | سرمایه گذاری خرد، داستانی از سال ۲۰۲۰ است و حال و هوای این سال خاکستری، افسرده، بیمناک و تقریبا به شکل خنده‌داری ملال‌آور و عذاب دهنده را به تصویر می‌کشد.

اسکرین رنت | امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰

پاتریس ویترسپون | سرمایه گذاری خرد یک داستان بسیار جذاب با بازی‌هایی عالی و فیلمنامه‌ای قابل فهم است.

آبزرور | امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰

وندی آید | در نهایت، سرمایه گذاری خرد شاید آنقدر که درباره افزایش قدرت اینترنت است، فیلمی افشاگر درباره بازارهای مالی نیست.

دیلی بیست | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰

نیک شگر | سرمایه گذاری خرد با الهام از عناوین خبری گذشته، به اندازه تلاش‌های قبلی فیلمساز، پرشتاب، پرزرق و برق، سطحی و همچنین غلوآمیز است.

وال استریت ژورنال | امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰

کایل اسمیت | فیلمی جالب‌تر و کم‌تر پرسرو صدا در زیر پوست آن وجود دارد، اما هرگز موفق نمی‌شود که خود را نشان بدهد.

فیلم سرمایه گذاری خرد

نقد فیلم برگرفته از سایت اسکرین دیلی

تیم گریرسون | حماسه‌ای خارق‌العاده درباره یک سرمایه‌گذار معمولی که الهام‌بخش یک جنبش مردمی می‌شود که صندوق‌های سرمایه‌گذاری بزرگ وال استریت را می‌ترساند. سرمایه گذاری خرد یک فیلم جذاب و سرگرم‌کننده است که به خشم دیرینه بسیاری از آمریکایی‌ها از بازارهای مالی فریبنده و دغلکار، می‌پردازد. کارگردان من تونیا هستم، کریگ گیلسپی، با لحنی جذاب و فریبنده این کمدی درام را براساس اتفاق‌های سال ۲۰۲۰ به تصویر می‌کشد که طی آن فروشگاه بازی‌های ویدئویی گیم استاپ ناگهان به سهامی ارزشمند تبدیل می‌شود، در حالیکه شرکت به شدت زیان ده بود. پل دینو در نقش شخصیت غیرمتعارف کیث که به پدیده‌ای در بازارهای مالی تبدیل می‌شود، اضطراب میلیون‌ها نفر آدمی که می‌ترسند هرگز از وضعیت اقتصادی خود خارج نشوند، تجسم می‌بخشد. فیلمی که بنظر می‌رسد مقایسه آن با شبکه اجتماعی – از جمله بخاطر اینکه کتاب غیر داستانی‌ای که فیلم براساس آن ساخته شده، اثر دیگری از بن مزریک به نام شبکه ضد اجتماعی است – و همینطور رکود بزرگ، فیلم دیگری که رویه‌های واقعی وال استریت را بررسی می‌کند، اجتناب‌ناپذیر است.

دینو در نقش شخصیت کیث گیل، شوهر و پدری جوان است که در یک شهر کوچک در ماساچوست در زمان شیوع پاندمی زندگی می‌کند. او به لطف تولید ویدئوهایی که در آن‌ها به ستایش از سهام گیم‌استاپ که به نظرش دست کم گرفته شده است، می‌پردازد، به چهره‌ای شناخته شده در دنیای آنلاین تبدیل می‌شود. او با تشویق دنبال‌کننده‌های خود به خرید آن، از اینکه می‌بیند قیمت سهام گیم‌استاپ پیوسته افزایش می‌یابد، خشنود است. این ماجرا، گیب پلاتکین (روگن) را که یک شرکت سرمایه‌‌گذاری معتبر را اداره می‌کند و باور دارد که سهام گیم استاپ سقوط خواهد کرد، به وحشت می‌اندازد. افرادی مانند کیث به لطف تورم قیمت سهام گیم‌استاپ ناگهان ثروتمند می‌شوند، در حالیکه گیب میلیاردها دلار از دست می‌دهد. اما اگر این حباب بترکد چه اتفاقی خواهد افتاد؟

گیلسپی، کیث‌ها و گیب‌های جهان را در مقابل هم قرار می‌دهد؛ گروه اول با حداقل دارایی خالص، در حالیکه گروه دوم از یک زندگی تجملی پرزرق و برق لذت می‌برند. تعدادی از بازیگران اصلی فیلم، شخصیت‌های واقعی هستند، اگرچه سرمایه گذاری خرد جانشین‌هایی  تخیلی برای گروهی از طرفداران آنلاین کیث خلق می‌کند. آن‌ها شروع به خرید گیم‌استاپ می‌کنند و امیدوارند از طریق آن ثروتمند بشوند و در عین حال به دلالان وال‌ استریت که به سقوط سهام نیاز دارند، ضربه‌ای سخت بزنند. گیلسپی از طریق آن‌ها که از جمله شامل یک پرستار مجرد پرمشغله به نام جنی (فررا) و دو دوست غرق در بدهی به نام‌های هارمونی (تالیا رایدر) و ریری (میها) می‌شوند، به خشم طبقاتی آمریکایی‌های معمولی که از کمک‌های مالی دولت به یک درصدی‌ها خسته شده‌اند، چهره‌ای انسانی می‌بخشد. سرمایه گذاری خرد گاهی به پیام پوپولیستی خود درباره نابرابری درآمدی بیش از حد تاکید می‌کند، اما بازیگران به این شخصیت‌های معمولی، ابعاد بیش‌تری می‌دهند.

دینو در نقش این جوان نرم خو و خوره که وقتی آنلاین است یک آدم گیک به تمام معنا می‌شود، پیچیده‌ترین نقش فیلم را به عهده دارد. این بازیگر هرگز خصلت‌های عجیب شخصیت خود را دست نمی‌اندازد – به عنوان مثال، کیث اصرار دارد با یک سربند قرمز و مجموعه‌ای از لباس‌های رنگ وارنگ جلوی دوربین بنشیند -، و در عین حال نشان می‌دهد که نگاه غیرمعمولش به جهان به او کمک کرد تا متوجه پتانسیل سهام گیم‌استاپ بشود. دینو در مقابل شیلین وودلی به عنوان همسر نگران و البته دوست داشتنی خود کارولین و دیویدسون به عنوان برادر کوچک‌تر باری بهر جهت او کوین، علمکرد بسیار خوبی دارد.

فیلم سرمایه گذاری خرد

مخاطبان ممکن است هنگام تماشای سرمایه گذاری خرد که پیوسته شبکه اجتماعی را احضار می‌کند، احساس آشناپنداری داشته باشند. کرک بکستر که به همراه آنگوس وال بطور مشترک برای فیلم دیوید فینچر برنده جایزه اسکار شده، سرمایه گذاری خرد را با ریتم و سرعت پیش‌رونده مشابهی تدوین کرده است. همچنین ویل بیتس آهنگساز به شکل جسورانه‌ای از تم سرد و لحن شوم موسیقی برنده اسکار ترنت رزنر و آتیکوس راس برای شبکه اجتماعی تقلید می‌کند (علاوه بر این، دو نفر از سوژه‌های شبکه اجتماعی، برادران دوقلوی کمرون و تایلر وینکلوس، از تهیه‌کنندگان اجرایی سرمایه گذاری خرد هستند). سرمایه گذاری خرد از هوشمندی فوق‌العاده شبکه اجتماعی یا شخصیت‌های جذاب آن برخوردار نیست، اما هر دو فیلم، مخاطبان را با ریزه‌کاری‌هایی از چگونگی شکل‌گیری رخدادهای واقعی‌شان، مجذوب خود می‌کنند.

در سرمایه گذاری خرد، دستیابی به ثروت و از دست دادن آن که منجر به شادی و اندوه می‌شود، به معنای واقعی کلمه یک شبه اتفاق می‌افتد. همچنین، شاهد بخشی از نگرانی‌ها و اضطراب‌های روزمره آمریکایی‌های معمولی‌ای هستیم که نمی‌دانند آیا باید سرمایه خود را اکنون نقد کنند یا دست نگه دارند و امیدوار باشند که سهام گیم‌استاپ همچنان بالا می‌رود. برای آدم‌های بی‌چیز فیلم، انفجار ناگهانی سهام می‌تواند زندگی‌شان را تغییر بدهد، البته اگر آنقدر صبر نکنند تا قیمت سهام سقوط کند. گیب و همپالکی‌های با نفوذش هر کاری انجام می‌دهند تا از سقوط سهام مطمئن بشوند و این احساس ترس را به وجود بیاورند که افرادی مانند جنی بی‌درنگ در یک لحظه شاهد تبخیر شدن توفان مالی تصادفی خود خواهند بود. گیلسپی به روند داستان ریتمی پویا و پرشتاب می‌دهد که شبیه یک اوج کوتاه اما چشمگیر است. سود سهام بلند مدت ممکن است قابل توجه نباشد، اما فیلم گیلسپی از سرمایه‌گذاری پرشور و پرانرژی خود روی یک داستان جذاب، سود می‌برد.

 

امتیاز سایت های سینمایی به فیلم سرمایه‌گذاری خرد

تا زمان آماده سازی مطلب

وبسایت میانگین امتیاز
IMDB ۶.۹ از ۱۰
کاربران متاکریتیک ۶.۳ از ۱۰
منتقدان راتن تومیتوز ۸۴ درصد بر اساس ۲۲۴ نقد
کاربران راتن تومیتوز ۸۵ درصد
منتقدان متاکریتیک ۶۶ درصد براساس ۵۳ نقد

مصاحبه با کارگردان فیلم

کریگ گیلسپی: دوست ندارم خودم را تکرار کنم

  • تجارت و فیلمسازی هر دو انواع مختلفی دارند. در برخی از آن‌ها آدم‌ها به ریسک کردن ادامه می‌دهند و در برخی از آن‌ها آدم‌ها بسیار روش‌مند عمل می‌کنند. برای من، در سرعت و هیجان، آدرنالینی است که دوست دارم آن را وارد کار کنم. برای پذیرا بودن، تغییر، تطبیق و به چنگ گرفتن فرصت‌ها، این نوع انرژی را دوست دارم. از آنجایی که این سبک به موازات سرعت و شدت اتفاقات فیلم بود، بخوبی با هم چفت شدند.
  • این یک داستان جذاب و مسحورکننده بود که از نزدیک با پسرم شاهد اتفاق افتادن آن بودم. اما در هر حال، این یک داستان است. سپس باید بفهمید که چگونه این داستان را تعریف کنید و چطور آن را متفاوت جلوه بدهید، زیرا من دوست ندارم خودم را تکرار کنم. علی رغم اینکه یک داستان واقعی است و من در گذشته با ماجراهای واقعی کار کرده‌ام، بسیار آگاهانه با گروهم صحبت کردم تا از آنچه قبلا انجام داده بودم، فاصله بگیرم. نیکولاس کاراکاتسانیس که من تونیا هستم و کروئلا را فیلمبرداری کرده بود، سبک و حس بسیار متفاوتی به این فیلم بخشید که باتوجه به کاری که سعی داشتیم با این داستان انجام بدهیم، بسیار بجا بنظر می‌رسید.

 

پوستر فیلم سرمایه گذاری خرد

پوستر فیلم سرمایه گذاری خرد

دانلود فیلم

ادامه مطلب معرفی و نقد و اطلاعات کامل فیلم سرمایه گذاری خرد

نگاه و بررسی فیلم باغ کیانوش | فیلم نوجوانانه جشنواره فجر

نگاهی به باغ کیانوش ساخته رضا کشاورز

منتخب فیلم‌های جشنواره چهل و دوم فجر

باغ کیانوش یکی از استانداردترین فیلم‌های جشنواره فجر چهل دوم بود که به طرز عجیب و غریبی به کل نادیده گرفته شد و تنها به یک سیمرغ دستاورد هنری در بخش نگاه نو دست پیدا کرد. در میان سیل عظیم ایده‌های ناقص به اصطلاح فیلمنامه شده در جشنواره، یکی از حساب شده‌ترین و ساختارمندترین فیلمنامه‌های جشنواره همین فیلمنامه باغ کیانوش بود.

اطلاعات و نقد فیلم باغ کیانوش

فیلم برای مخاطب نوجوان تولید شده اما به راحتی این امکان را دارد که مخاطب بزرگسال را هم با خود همراه کند. چرا؟ به این دلیل که جهان فانتزی و نوجوانانه فیلم، مخاطب بزرگسال را به ورطه بازیگوشی‌های ذهنی دعوت می‌کند و در این بزم زیبا، مراحل رشد و تحول شخصیت‌های نوجوان فیلم به همراه شخصیت بزرگسال فیلم (کیانوش) را فراهم می‌آورد. فیلم این ویژگی کمتر رایج در سینمای ایران را دارد که پیوندی نرم و قابل لمس میان فرم و محتوا برقرار می‌کند. در واقع جهان فانتزی و تخیلی نوجوانانه فیلم و تمنای شخصیت‌های شیرین داستان برای دستیابی به موزهای درون باغ کیانوش به شکلی جذاب و ذوق برانگیز تصویر شده و مخاطبان را به جهان کمدی فانتزی داستان دعوت می‌کند.

تضاد میان تمنای به دست آوردن موز برای بچه‌هایی که هیچ تجربه شفافی از این اینکه موز چیست ندارند و مردی عبوس و مرموز که دست بر قضا موزها درون باغ اوست، به خودی خود در نیمه نخست فیلم چنان جهان جذاب و گیرایی ایجاد می‌کند، که مخاطب نمی‌تواند این بچه‌ها و دغدغه‌هایشان را دوست نداشته باشد. باغ کیانوش بر اساس شناخت درست از یک مسئله نوشته و ساخته شده است. اینکه سینمای ما از درک دقیق مسئله‌ها و نیازهای مخاطب به دور است. اینکه سینمای ما از بیان ظریف و منسجم مفاهیم مرتبط با هویت فردی و اجتماعی عاجز است. اینکه در سینمای ما هر وقت تلاشی شده تا برخی مفاهیم اخلاقی، انسانی و ملی به مخاطب منتقل شود، کار به شعار دادن و درشت‌گویی کشیده و مخاطب را پس زده است.

در باغ کیانوش اما همه چیز بر پایه قصه‌گویی پیش می‌رود. منحنی تحول شخصیت‌ها از کار بیرون نزده و در دل داستان با تکیه بر قواعد علی و معلولی و اصل احتمال و ضرورت شخصیت‌ها یک به یک رشد می‌کنند و بر موانع فائق می‌آیند و در نهایت به پختگی می‌رسند

در باغ کیانوش اما همه چیز بر پایه قصه‌گویی پیش می‌رود. منحنی تحول شخصیت‌ها از کار بیرون نزده و در دل داستان با تکیه بر قواعد علی و معلولی و اصل احتمال و ضرورت شخصیت‌ها یک به یک رشد می‌کنند و بر موانع فائق می‌آیند و در نهایت به پختگی می‌رسند. فیلم در دهه شصت خورشیدی می‌گذرد. فقر هست اما فقیرنمایی نیست. مشکل هست اما ناله و مویه بی‌خودی نیست. جنگ هست اما زندگی در جریان است و بزرگی کردن به راه است. از جنگ گفته می‌شود، اما خشونت و درگیری در حداقل میزان است و بر فانتزی و تخیل جهان کودکانه اثر سایه نمی‌اندازد. کمتر کسی می‌داند موز چیست اما خود این ندانستن موتورمحرک داستان است و جهان جذابی خلق می‌کند به جای آنکه به غر زدن و گداگرافی منتهی شود.

بزرگی و قد کشیدن هست اما ادای بزرگی و قد کشیدن در آوردن در کار نیست. زندگی هست و خود زندگی برای قد کشیدن به قدر کفایت کافی است و نیازی به جهشی بزرگ شدن به ضرب و زور درام‌های الکی نیست. فیلم در شخصیت‌پردازی تک تک کودکان و نوجوانان داستانش ظرافت به خرج داده و طیف متنوعی از شخصیت‌ها را ترسیم کرده است. از یک پسر نابغه و باهوش که در نقش طراح نقشه‌هاست تا برادران دوقلوی به ظاهر دست‌وپا چلفتی ولی مفید فایده در کلیت گروه بچه‌ها تا یک نوجوان اهل عمل که باید بر ترس کودکی‌اش غلبه کند و می‌کند و دختران باهوش و با ذکاوت و البته شیرین داستان و… تا خود کیانوش و اهالی روستا و حتی پدری که شهید شده اما خاطراتش همچنان به پیشبرد درام کمک می‌کند.

نکته مهم اینکه سیر تحول هیچ یک از شخصیت‌ها فراموش نمی‌شود و تمام آن‌ها با انسجام خوبی در دل ساختار فیلمنامه به بازشناختی نو در انتهای داستان می‌رسند. طیف متنوع شخصیت‌ها و ساده برگزار نکردن داستان در این فیلم مثال‌زدنی است. در کنار اینکه فیلم از فرم و تنوع بصری و بهره گیری از جذابیت‌های بصری غافل نشده و همه چیز را در قالب متن محدود نکرده است. باغ کیانوش فیلم بی‌نقصی نیست اما به قطع یکی از بهترین فیلم‌های جشنواره بی‌خاصیت چهل و دوم فیلم فجر است، تجربه اول کارگردان و گروه جوانی که به بسیاری از کارگردانان باسابقه جشنواره فیلم ساختن را یاد می‌دهند. فیلمی که زیر دست و پای رسانه بازی و توزیع سهم‌ها به اسامی، گم شده است.



دانلود فیلم

ادامه مطلب نگاه و بررسی فیلم باغ کیانوش | فیلم نوجوانانه جشنواره فجر

«بچه زرنگ» ۶۲ میلیاردی شد/ «رویای کاغذی» بهترین فیلم جشنواره ابوظبی

«بچه‌زرنگ» به تهیه‌کنندگی حامد جعفری تنها فیلم غیرکمدی سینمای ایران است که توانست به باشگاه ۶۰میلیاردی‌های سینمای ایران وارد شود و در جمع ۶ فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران قرار بگیرد.

این انیمیشن سینمایی که از ابتدای اکران با اقبال کودکان و خانواده‌هایشان همراه شده است، تا امروز نزدیک به ۱میلیون و ۹۰۰هزار مخاطب در سینما‌های کشور به تماشایش نشسته‌اند و بر همین اساس به لحاظ تعداد مخاطب، سومین فیلم جدول اکران سال جاری است که همچنان نمایش آن در سالن‌های سینمای کشور ادامه دارد.

«بچه زرنگ» که سینمای راهبردی کودک و نوجوان را نمایندگی می‌کند، پس از کمدی‌های «فسیل»، «هتل»، «شهر هرت»، «انفرادی» و «هاوایی» قرار گرفته و جایگاه ششمین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران را به خود اختصاص داده است.

این انیمیشن سینمایی از ابتدای اکران تاکنون رکورد پرمخاطب‌ترین انیمیشن و پرفروش‌ترین فیلم کودک تاریخ سینمای ایران را نیز از آن خود کرده است که فروشی بیش از ۶۲ میلیارد تومان می‌شود.

«بچه‌زرنگ» محصول مشترک گروه هنر پویا و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که به همت یک گروه ۲۵۰ نفره از هنرمندان جوان ایران ساخته شده است.

رونمایی از «انتخاب» در هنر و تجربه

مراسم رونمایی فیلم سینمایی «انتخاب» با حضور امید نیکنام نویسنده و کارگردان، لیلا حیدری مجری طرح و نماینده تهیه‌کننده، سجاد شهریاری، سعیده جمشیدی و پارمیدا افشار بازیگران فیلم توسط گروه سینمایی هنر و تجربه در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.

امید نیکنام کارگردان و نویسنده فیلم «انتخاب» درباره محتوای فیلم گفت: موضوع جدی که من در زندگی دارم، انسانی است که همه می‌شناسیم و من خیلی علاقه‌مندم تا جایی که امکانش باشد ذات انسان را کشف کنم و در موردش بنویسم و فیلم بسازم.

نیکنام افزود: مساله انتخاب هم یکی از همین موضوعاتی است که انسان با آن مواجه است؛ اینکه چطور انتخاب می‌کند و پیش می‌رود و این انتخاب‌های ما در نهایت چطور زندگی ما را می‌سازد.

پس از آن سجاد شهریاری کارگردان سینما و یکی از بازیگران فیلم نیز گفت: این فیلم در سال ۱۳۹۶ ساخته شد و در آن زمان کار خیلی سختی بود. امیدوارم لایق این باشیم که از این فیلم لذت ببرید.

در پایان سعیده جمشیدی دیگر بازیگر فیلم بیان کرد: با اجازه آقای نیکنام من اکران این فیلم را به مرحوم فرشاد کلباسی تقدیم می‌کنم که دستیار این کار بودند و بسیار انسان معتقد و شریفی بودند. روحشان شاد باشد.

اکران «انتخاب» از یکشنبه- ۲۹ بهمن ماه- در سینما‌های منتخب هنروتجربه آغاز شده است. محمود پاک‌نیت، عباس جمشیدی‌فر، فقیهه سلطانی، سجاد شهریاری از دیگر بازیگران این فیلم هستند.

در خلاصه داستان «انتخاب» آمده است: آرش نویسنده‌ای است که دچار چالش‌هایی در زندگیش شده و به همین دلیل به سمت شهری که استادش زندگی می‌کند، سفر کرده تا از او راهنمایی و مشورت بگیرد. در این مسیر با افراد مختلفی آشنا می‌شود که باعث می‌شوند مسیر زندگی او تغییر پیدا کند.

فیلم‌های گروه سینمایی هنر و تجربه، هر روز در دو سانس ۱۶ و ۱۸ در سینما‌های منتخب این گروه در تهران اکران می‌شود و روز‌های چهارشنبه نیز در سینما‌های منتخب هنر و تجربه در شهرستان‌های سراسر کشور روی پرده می‌رود.

«رویای کاغذی» بهترین فیلم جشنواره ابوظبی شد

فیلم سینمایی «رویای کاغذی» به کارگردانی علی عطشانی همزمان با اکران در ایران، در نود و یکمین حضور بین‌المللی خود موفق شد جایزه بهترین فیلم جشنواره بین‌المللی فیلم ابوظبی را دریافت کند. این فیلم از چهارشنبه- ۲۵ بهمن ماه- به سرگروهی سینما هویزه مشهد اکران شده است.

فیلم سینمایی «رویای کاغذی» تاکنون در جشنواره‌های متعدد خارجی حضور داشته و جوایز مهمی را از فستیوال‌های مختلف بین‌المللی دریافت کرده است.

فیلمنامه «رویای کاغذی» را جابر قاسمعلی براساس ایده‌ای از علی عطشانی نوشته و مینا وحید، کامران تفتی، زینب (نگار) ملاکی و امیرحسین رضازاده نقش‌های اصلی این فیلم را ایفا کرده‌اند.

دانلود فیلم

ادامه مطلب «بچه زرنگ» ۶۲ میلیاردی شد/ «رویای کاغذی» بهترین فیلم جشنواره ابوظبی

فهرست ۲۱ فیلم زامبی دار | بهترین زامبی های تاریخ سینما


باورش سخت است ولی در روزگاری نه‌چندان دور، زامبی‌ها شمایل فرهنگی‌ای نبودند که امروز هستند. طرفداران ژانر وحشت از زمانی که هالیوود در دهه ۱۹۳۰ زامبی‌ها را به آن‌ها معرفی کرد دوستدار این موجودات کریه و مخوف و متعفن شدند اما تا دهه ۱۹۶۰ زمان برد تا منتقدان و تماشاگران بیش‌تری زامبی‌ها را جدی بگیرند؛ و این تغییر شگرف کاملا به‌واسطه آثار فیلمساز مستقلی به نام جرج ای. رومرو صورت گرفت که با چند بازیگر تازه‌کار و گروهی از محلی‌های پیتسبرگ، در سال ۱۹۶۸ با فیلم «شب مردگان زنده» این ژانر را متحول کرد. با وجود این، محبوبیت عمومی تا سال ۲۰۰۲ طول کشید که فیلم «۲۸ روز بعد» و اقتباس سینمایی دیدنی از بازی‌های ویدیویی «اهریمن مستقر» Resident Evil در فاصله چند ماه از یکدیگر به نمایش درآمدند و استقبالی را به همراه آوردند که با عرضه سریال محبوب «مردگان متحرک» The Walking Dead در سال ۲۰۱۰ به اوج خودش رسید؛ و از آن روز، زامبی‌ها در زمره محبوب‌های فرهنگ عامه قرار گرفتند. این حرف‌ها بهانه‌ای است تا بهترین فیلم های زامبی تاریخ سینما را معرفی کنیم.

فهرست بهترین فیلم های زامبی دار تاریخ سینما بر اساس زمان انتشار مرتب شده است

فهرست ترسناک ترین و وحشتناک ترین فیلم های جهان

فیلم قطار بوسان | ۲۰۱۶ | Train to Busan

  • کارگردان: یان سنگ هو

در این فیلم ترسناک جذاب و خونین که به‌شکل غیرمنتظره‌ای احساسی است پدری با دختر کوچکش در میان شیوع گسترده زامبی‌ها در یک قطار سریع‌السیر به دام می‌افتد. این فیلم کره‌ای هیجان‌انگیز به مانند ترکیبی از تریلر سال ۱۹۷۶ «گذرگاه کاساندرا» (که در آن ویروسی در یک قطار منتشر می‌شود) و فیلم علمی‌تخیلی ویران‌شهری (دیستوپیایی) «اسنوپیئرسر» (یا «قطار برف‌شکن») از ساختار یک فیلم فاجعه‌ای کلاسیک بهره می‌برد تا خطوط داستانی و شخصیت‌هایی متفاوت را در بستری هراسناک به هم بیامیزد. «قطار بوسان» با لوکیشن‌های حیرت‌انگیز متعدد، خشونتی بهت‌آور و بازی‌های واقعا دوست‌داشتنی ترکیب بازیگران، به سوی نقطه اوجی پیش می‌رود که به احتمال زیاد اشک شما را درمی‌آورد.

تماشای فیلم قطار بوسان در فیلیمو

فیلم بدن های گرم | ۲۰۱۳ | Warm Bodies

  • کارگردان: جاناتان لِوین

فیلم های کمدی‌رمانتیک زامبی محور در طول دهه ۱۹۸۰ به گرایشی دور از انتظار بدل شدند و فیلم‌هایی چون «دبیرستان زامبی» Zombie High، «من یک زامبی نوجوان بودم» و «دوست‌پسرم برگشته» به مانند دانشمندی مجنون – که در آزمایشگاه مواد شیمیایی را با هم ترکیب می‌کند – ژانرهای سینمایی را به هم ادغام می‌کردند؛ اما فرمول اصلی تا زمانی کامل نشده بود که این کمدی زامبی‌محور فریبنده همچو «نسیمی نیروبخش از هوای گندیده» در سینماها پخش شد. این عاشقانه «رومئو و ژولیت»وار که بر اساس رمانی عامه‌پسند به همین نام شکل گرفت یک فیلم شب قراری تمام‌عیار برای طرفداران عشق‌زده ژانر وحشت است.

فیلم بدن‌های گرم

فیلم سرزمین زامبی | ۲۰۰۹ | Zombieland

  • کارگردان: روبن فلیشر

۲۰۰۸ سالی موفق و حتی طلایی برای مردگان متحرک (بخوانید زامبی‌ها) بود چون بیش از بیست فیلم زامبی به‌سرعت و پشت‌سرهم عرضه شدند از جمله آثار قابل توجهی مثل «ضبط۲»، «برف مردگان» (Dead Snow) و آخرین اثر رومرو با عنوان «بقای مردگان» (Survival of the Dead)؛ اما نخستین فیلم بلند روبن فلیشر بود که همه توجه‌ها را جلب کرد. پیرنگ فیلم اریژینال نیست اما فیلمنامه تیزهوشانه، جلوه‌های بصری پویا و بازی‌های مفرح جالب‌توجه «سرزمین زامبی» را به یکی از سرگرم‌کننده‌ترین فیلم‌های استودیویی دهه بدل کرد.

دانلود و تماشای فیلم سرزمین زامبی‌ها

فیلم برف مرده | Dead Snow | 2009

  • کارگردان: تامی ویرکولا

زمانی که تعداد فیلم‌های زامبی ساخته‌شده در یک دوره کوتاه زیاد شد، راه‌های نوآوری در ژانرهای فرعی بسیار محدود شدند. در این برهه، تومی ویرکولا، فیلمساز نروژی، تصمیم گرفت ژانر فیلم های کمدی زامبی را با چیزی ترسناک در دنیای واقعی ترکیب کند. زامبی‌ها به خودی خود موجوداتی وحشتناک هستند، اما اگر آنها زامبی‌های نازی باشند، سطح ترس و شرارت دو برابر خواهد شد.

فیلم برف مرده (با عنوان انگلیسی Dead Snow) با الهام از یک افسانه نروژی، داستان چند دانشجو را روایت می‌کند که برای تعطیلات به منطقه‌ای پوشیده از برف رفته‌اند تا با تفریحات زمستانی خود را سرگرم کنند. اما اتفاقاتی هولناک انتظار آنها را می‌کشد. در زمان جنگ جهانی دوم، این منطقه توسط نیروهای نازی اشغال شده و به مدت سه سال، مردم آنجا مورد شکنجه قرار می‌گرفتند. در اواخر جنگ، زمانی که نیروهای آلمان در حال شکست بودند، مردم به نیروهای اشغالگر حمله کردند و بسیاری را کشتند اما برخی از آنها به سمت کوهستان فرار کردند و تا مدت‌ها این تصور وجود داشت که آنها از سرما یخ زده‌اند. اما حالا شایعاتی مطرح شده که موجوداتی ترسناک در لباس نازی‌ها دیده شده‌اند.

فیلم برف مرده داستانی تازه را در قالبی سرگرم‌کننده، دلخراش و خشن روایت می‌کند. تومی ویرکولا و استیگ فروده هنریکسن با اقتباس از فیلم‌هایی مثل مرده شریر (با عنوان اصلی The Evil Dead محصول ۱۹۸۱) و آثار ژانر اسلشر توانستند رضایت تماشاگران و منتقدان را جلب کنند. همین موضوع باعث شد تا دنباله آن، فیلم برف مرده ۲ (با عنوان اصلی Dead Snow 2: Red vs. Dead) نیز در سال ۲۰۱۴ ساخته شود.

فیلم برف مرده

فیلم پونتی‌پول | ۲۰۰۸ | Pontypool

  • کارگردان: بروس مک‌دانلد

در اغلب فیلم‌های زامبی، گاز گرفتن یا واکنشی شیمیایی یا خودِ مرگ است که آدم‌ها را به این موجودات تشنه‌ی خون بدل می‌کند؛ اما این فیلم مستقل کانادایی پریشان‌کننده، شکل جدیدی از شیوع را به این ژانر اضافه کرده است: زبان انگلیسی. استیون مک‌هَتی بازی استادانه‌ای دارد در نقش مجری بددهن یک برنامه رادیویی در ایستگاه کوچک شهری به نام پونتی‌پول در ایالت انتاریو که گزارش‌هایی را دریافت می‌کند مبنی بر حمله‌های خشونت‌باری که همشهریان با مِن‌مِن‌کردن کلمه‌های تصادفی تکراری مرتکب‌شان می‌شوند؛ و به‌تدریج مشخص می‌شود که عبارت‌های خاصی – وقتی با صدای بلند بیان شوند – می‌توانند انسان‌ها را مثل یک ویروس آلوده کنند. «پونتی‌پول» که ماجراهایش تقریبا به‌طور کامل در فضای کلاستروفوبیک یک ایستگاه رادیویی می‌گذرد یک اثر شگفت‌انگیز کم‌هزینه است که هر دقیقه‌اش که می‌گذرد آزاردهنده‌تر و هراس‌انگیزتر می‌شود.

فیلم پونتی‌پول

فیلم ۲۸ هفته بعد | ۲۰۰۷ | ۲۸ Weeks Later

  • کارگردان: خوان کارلوس فرِسنادیو

این فیلمساز اسپانیایی که عهده‌دار کارگردانی این دنباله جذاب بر فیلم دنی بویل شد (که در بالا معرفی شد) توانست در لحظه‌هایی از فیلمش اکشن و تعلیق را تا حدی نزدیک به غیرقابل تحمل بالا ببرد. هرچه فیلم اصلی نگاهی راحت و تفکربرانگیز و کاملا تکان‌دهنده به آخرزمان داشت، دنباله دیوانه‌وار فرسنادیو وقتی داستانش به اوج می‌رسد به سیرک سه‌صحنه‌ای بی‌امان و وحشتناکی بدل می‌شود. ترس‌ها حسی‌ترند، خون و خون‌ریزی بیش‌تر است، و حال‌وهوای کلی به‌مراتب سیاه‌تر و شوم‌تر از فیلم قبلی است. خلاصه این‌که هیچ شخصیتی روی پرده – فارغ از این‌که چقدر دوست‌داشتنی باشد یا نوع‌دوست – این بار از مرگی بی‌رحمانه در امان نیست.

دانلود و تماشا فیلم 28 هفته بعد

فیلم سیاره وحشت | ۲۰۰۷ | Planet Terror

  • کارگردان: رابرت رودریگز

این ادای دین محبت‌آمیز به فیلم‌های زامبی جفنگ ایتالیایی مثل «شهر کابوس» (اومبرتو لنتسی) و «جهنم مردگان زنده» (برونو ماتی) یک اکشن-ترسناک پست‌مدرن است که به یک اندازه تماشاگرانش را از ترس به هوا می‌فرستد و آن‌ها را به خنده می‌اندازد. پاستیش رودریگز که با فناوری دیجیتال جوری تصاویرش کهنه شده‌اند که فیلمی گرایندهاوسی از دهه ۱۹۷۰ را به یاد بیاورد ترکیب بازیگران پرستاره‌ای را در حال تیراندازی، پیشروی، قتل‌عام و بازکردن راه‌شان از میان موج‌های متوالی زامبی‌ها بودند. در فیلمی مملو از لحظه‌های عجیب‌وغریب و گاهی باحال، هیچ لحظه‌ای باحال‌تر از صحنه‌ای نیست که شخصیت رُز مک‌گوآن از مسلسلی استفاده می‌کند که به جای پای مصنوعی خود حملش می‌کند.

فیلم سیاره وحشت

فیلم ضبط | ۲۰۰۷ | REC

  • کارگردان: ژاومه بالاگرو و پاکو پلاسا

این فیلم ترسناک موفق اسپانیایی مثل چند فیلم دیگر این فهرست، دقیقا از قواعدی پیروی نمی‌کند که جرج رومرو پایه گذاشت؛ اما به اندازه کافی از نمونه‌هایی استفاده می‌کند که نتیجه مورد نظرش را بگیرد. به‌علاوه، «ضبط» به اندازه خود جهنم ترسناک است! فیلم با ادغام تصاویر آرشیوی پیداشده، شیطانی که آدم‌ها را تسخیر کرده و شیوعی زامبی‌طور، به ترکیبی خوفناک رسیده است و داستان کابوس‌وار گزارشگری تلویزیونی و فیلمبردار وفادارش را روایت می‌کند که گروهی از آتش‌نشان‌ها و ماموران پلیس را در ساختمانی هزارتوگونه در بارسلونا دنبال می‌کنند؛ و زمانی که در اعماق ساختمان قرار می‌گیرد فیلم به معادلی سینمایی از تجربه ورود به یک خانه جن‌زده بدل می‌شود و شوک پس از شوک است که به تماشاگر داده می‌شود.

فیلم ضبط

فیلم سپیده‌دم مردگان | ۲۰۰۴ | Dawn of the Dead

  • کارگردان: زک اسنایدر

طرفداران ژانر وحشت زمانی مشکوک و نگران شدند که این کارگردان سابق ویدیوموسیقی‌ها تصمیم گرفت به عنوان اولین فیلم بلندش مسئولیت کارگردانی بازسازی اثر ماندگار رومرو را بر عهده بگیرد؛ اما در نهایت، ترس آن‌ها به شادمانی و تشویق بدل شد چون موفقیت فیلم در گیشه همچون نیروی سنگین پتکی بود که جمجمه یک زامبی را خرد می‌کند. نسخه اسنایدر که وحشیانه خونین است و ضرباهنگ موشکی دارد یک بار دیگر گروهی از بازمانده‌های ناامید را در فروشگاهی بزرگ به دام می‌اندازد که توسط غول‌های گوشتخوار محاصره می‌شود؛ اما فیلم به چند روش بامزه نسخه اصلی را به‌روزرسانی کرد تا بتوان از آن به عنوان بهترین بازسازی مدرن در نوع خودش نام برد. اسنایدر هفده سال بعد با فیلم نامربوطی به نام «ارتش مردگان» دوباره به ژانر زامبی بازگشت که فیلم درخور توجهی نیست.

فیلم سپیده‌دم مردگان

فیلم شان مردگان | ۲۰۰۴ | Shaun of the Dead

  • کارگردان: ادگار رایت

وقتی محبوبیت ژانری رو به افول می‌رود به‌گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر فیلم‌های هجوآمیز یا مسخره‌گر مثل کرکس بر بالای پیکر نیمه‌جان ژانر حاضر می‌شوند و نوید مرگی حتمی و نزدیک را می‌دهند؛ اما فیلم زام-کام (زامبی-کمدی) خالص و خنده‌دار ادگار رایت درباره دو آدم علاف و تنبل دوست‌داشتنی که می‌جنگند تا دوستان و خانواده‌های‌شان را از آخرالزمان مردگان نجات بدهند نه‌فقط در تجلیل ژانر زامبی است بلکه طراوتی دوباره به آن بخشیده است. سایمن پِگ که نقش اصلی را بازی کرده است (و مثل همه بازیگران بازی درجه یکی دارد) در نگارش فیلمنامه زیرکانه فیلم هم سهیم بوده که مملو از ارجاع‌های آگاهانه به فیلم‌های هراس‌انگیز جرج رومرو است. از زمان اثر ماندگار مل بروکس با عنوان «فرانکنستاین جوان» یک فیلم کمدی ترسناک این‌طور موفق نبوده است.

تماشای آنلاین فیلم شان مرده ها در فیلیمو

فیلم ۲۸ روز بعد | ۲۰۰۲ | ۲۸ Days Later

  • کارگردان: دنی بویل

در حالی که طرفداران سختگیری که اصرار دارند فقط جسدهای متحرک را می‌شود زامبی به شمار آورد با حضور این فیلم در فهرست ما مشکل خواهند داشت، واقعیت این است که اثر تحسین‌شده دنی بویل درباره ویروسی که سریع منتشر می‌شود و آدم‌ها را به قاتلانی بی‌مغز بدل می‌کند در خصوص احیای ژانر روبه‌مرگ زامبی کاری بیش از هر فیلمی انجام داده است که پس از «شب مردگان زنده» ساخته شده‌اند. علاوه بر این، قربانیان آلوده به ویروس فیلم تقریبا مشابه زامبی‌هایی هستند که در سری فیلم‌های «احیاگر»، «مرده زنده» (Dead Alive) اثر پیتر جکسن و یک دوجین فیلم دیگر به تصویر کشیده شده‌اند.

کیلین مورفی در فیلم 28 روز بعد

فیلم روز مردگان | ۱۹۸۵ |  Day of the Dead

  • کارگردان: جرج ای. رومرو

سومین فیلم زامبی کارنامه رومرو با فاصله خونین‌ترین و سیاه‌ترین قسمت در مجموعه فیلم‌های زامبی‌محور او به حساب می‌آید؛ فیلمی که در ابتدا مورد توجه اغلب طرفداران ژانر وحشت قرار نگرفت چون لوکیشن کلاستروفوبیک و ضرباهنگ به‌عمد حساب‌شده فیلم آن‌ها را پس زد؛ اما در گذر زمان، این پرتره مصالحه‌ناپذیر از بشریت در آستانه انقراض، تماشاگران خودش را پیدا کرد و امروز به‌درستی به عنوان یکی از آثار مهم ژانر پذیرفته شده است. «روز مردگان» که بخش اعظمی از داستانش در پناهگاهی زیرزمینی می‌گذرد گروهی از دانشمندان را دنبال می‌کند که با سربازان مسلحی – که مامور محافظت از آن‌ها هستند – به مشکل برمی‌خورند؛ و در حالی که انسان‌ها به‌شکلی احمقانه با هم درگیرند یک زامبی تروتمیز به نام باب (با بازی درخشان شرمن هاوارد) به عنوان همدردی‌برانگیزترین شخصیت فیلم ظاهر می‌شود.

ژوزف پیلاتو در فیلم روز مردگان

فیلم بازگشت مردگان متحرک | ۱۹۸۵ | The Return of the Living Dead

  • کارگردان: دَن اوبانِن

وقتی یک گاز سمی عجیب به‌طور تصادفی در زیرزمین یک ساختمان فرآورده‌های پزشکی در کنتاکی پخش می‌شود گروهی از پانک‌های هیچ‌انگار، یک متصدی کفن‌ودفن و چند کارگر انبار خودشان را در نبرد با صدها زامبی می‌بینند. این کمدی ترسناک مخوف با باند صدای مرگباری حاوی ترانه‌های موفق گروه‌هایی چون «فلش ایتِرز»، «دِ کرَمپس»، «۴۵ گرِیو» و «دِ دَمند»، در زمره آثاری از این ژانر قرار می‌گیرد که دیالوگ‌های نقل‌شدنی زیادی هم دارند. به‌علاوه، فیلم دنیا را با این ایده آشنا کرد که غذای محبوب زامبی‌ها «مغز» است! ترکیب جوان بازیگران فیلم عالی است اما بازیگران کهنه‌کار نقش‌های مکمل، کلو گولَگِر و جیمز کارن و دان کَفا هستند که حقیقتا بر پرده نقره‌ای می‌درخشند.

فیلم بازگشت مردگان زنده

فیلم احیاگر | ۱۹۸۵ | Re-animator

  • کارگردان: استوارت گوردِن

هیچ فیلمسازی به اندازه استوارت گوردن فقید به قوه تخیل هیجان‌زده اچ.پی. لاوکرفت ادای دین و احترام نکرده است؛ فیلمسازی که اقتباس به‌شدت پرشور و پرانرژی او از داستان کوتاه سال ۱۹۲۱ این نویسنده با عنوان «هربرت وست – احیاگر» شاهکار سینمایی او به شمار می‌رود. شخصیت جفری کامبس – یک دانشجوی بدسیرت پزشکی که آزمایش‌های پیچیده‌اش به خلق زامبی‌های ابرانسانی می‌انجامد – به جمع دکتر فرانکنستاین، دکتر جِکیل و دکتر مورنائو در پانتئون بهترین دانشمندان دیوانه تاریخ سینما می‌پیوندد. «احیاگر» به‌قدری محبوب شد که دو دنباله بر آن ساخته شد، چند کتاب مصور نوشته شد و یک نمایش موزیکال تحسین‌برانگیز از آن روی صحنه رفت؛ نمایشی که بارها بینندگان سه ردیف اول سالن را غرق خون مصنوعی کرد!

فیلم احیاگر

فیلم ماوراء | ۱۹۸۱ | The Beyond

  • کارگردان: لوچو فولچی

زامبی‌هایی را که کج‌وکوله راه می‌روند می‌شود به‌راحتی از کنارشان عبور کرد و زامبی‌هایی را که می‌دوند می‌توان با دسترسی به یک خودروی سریع در گردوخاک جا گذاشت؛ اما برای گریز از دست زامبی‌های فراطبیعی تقریبا هیچ راهی وجود ندارد و این موضوعی است که شخصیت‌های اثر لوچو فولچی به آن پی می‌برند و لرزه بر اندام‌شان می‌افتد. «ماوراء» ساختاری همچون کابوس دارد که همین‌طور تماشاگر را بیش‌تر و بیش‌تر در خود فرو می‌برد و زامبی‌هایش خیلی ساده ناگهان و از ناکجا ظاهر می‌شوند. آن‌ها تلوتلوخوران از دل سایه‌ها و تاریکی پدیدار می‌شوند مثل افکاری سرزده تا چند چشم را از کاسه درآورند یا چندتا پوست از قربانیان‌شان بکنند و سپس می‌روند و در عالم اموات دوباره غیب می‌شوند. با این وضعیت است که شما از خودتان می‌پرسید چطور می‌توانید با زامبی‌هایی بجنگید که اصلا حضور ندارند؟

فیلم ماوراء

فیلم مرده و دفن‌شده | ۱۹۸۱ | Dead & Buried

  • کارگردان: گری شرمن

دن اوبانن که فیلمنامه «بیگانه» اصلی را نوشته و «بازگشت مردگان زنده» را (که در بالا معرفی شد) کارگردانی کرده، در نگارش فیلمنامه «مرده و دفن‌شده» سهیم بوده است. داستان در روستای ساحلی خواب‌زده پاترز بلاف روی می‌دهد که ساکنانش وقت فراغت‌شان را به ماهی‌گیری، شایعه‌پراکنی و کشتار گردشگران می‌گذرانند! اگر تا این حد عجیب نیست باید بدانید که مهمانان مرده چندان در عالم اموات باقی نمی‌مانند. جیمز فارِنتینو در نقش کلانتر این شهر کوچک که پا از گلیم خود فراتر گذاشته بازی یکدستی دارد اما جک البرتسن با ایفای نقش متصدی کفن‌ودفن خوش‌مشربی که کسب‌وکارش سکه شده در کانون توجه است. فضای غنی فیلم مملو از غافلگیری است و «مرده و دفن‌شده» همان تهدید شومی است که باید دنبالش باشید.

فیلم مرده و دفن‌شده

فیلم زامبی | ۱۹۷۹ | Zombie

  • کارگردان: لوچو فولچی

این فیلم که با عنوان «زامبی ۲» هم شناخته می‌شود به عنوان دنباله غیررسمی «سپیده‌دم مردگان» اثر رومرو در نظر گرفته شده است. «زامبی» که فیلمی به‌شدت تنفرانگیز هم هست به لطف مهارت کارگردانی لوچو فولچی به عنوان یکی از اساتید سینمای گور ایتالیا، هویتی کاملا مستقل و برای خودش دارد. فیلمبرداری پرده عریض سرجو سالواتی، چهره‌پردازی فوق‌العاده جانِتو دِ روسی و موسیقی متن ضربانی بی‌امان فابیو فریتسی، بی‌اندازه در خدمت جهان فیلم قرار گرفته‌اند. لوکیشن فیلم در جزیره‌ای کاراییبی هم حس‌وحال افسون‌شده‌ای را برای فیلم تامین کرده است و تیسا فارو (خواهر میا) هم در نقش زن قهرمان داستان – که جست‌وجوی پدر گم‌شده‌اش او را در برخورد نزدیکی با زامبی‌ها قرار می‌دهد – حضوری دلنشین دارد.

فیلم زامبی

فیلم سپیده‌دم مردگان | ۱۹۷۸ | Dawn of the Dead

  • کارگردان: جرج ای. رومرو

داستان خونین چهار بازمانده‌ای که در یک فروشگاه بزرگ به‌طور موقت از دست جسدهای گرسنه‌ای پناه می‌گیرند که زمین را به تسخیر خود درآورده‌اند، دنباله‌ دیدنی و هولناک رومرو بر شاهکارش «شب مردگان زنده» است که کمدی سیاه را به ژانر فیلم‌های زامبی می‌افزاید؛ و نتیجه، یک فیلم کلاسیک کالت است. جلوه‌های ویژه تکان‌دهنده فیلم که حاصل کار تام ساوینی، جادوگر چهره‌پردازی، است دل و روده تماشاگران را در زمان نمایش اولیه فیلم حسابی به‌هم ریخت؛ اما امروز لحظه‌های غم‌انگیز و سودازده‌ای مثل صحنه دراز کشیدن شخصیت‌های گِیلِن راس و دیوید اِمج روی تخت – در حالی که ناامید به سوی خیره شده‌اند – است که سخت‌ترین ضربه‌های احساسی را به تماشاگر فیلم وارد می‌کند.

دیوید برانت در فیلم طلوع مردگان

فیلم شب مردگان زنده | ۱۹۶۸ | Night of the Living Dead

  • کارگردان: جرج ای. رومرو

اثر کلاسیک رومرو نقطه عطف فیلم‌های زامبی‌محور است تا حدی که کتاب زامبی‌های سینمایی را بازنویسی کرد و همچنان الهام‌بخش فیلمسازانی است که پا به این مسیر می‌گذارند. «شب مردگان زنده» که با قالب تصویری دستکاری‌نشده و زمخت یک فیلم مستند فیلمبرداری شده است، بدون این‌که به زحمت بیفتد صحنه‌ها و موقعیت‌های ترسناکی که تماشاگر را به ناخن جویدن هم می‌اندازند، تفسیر اجتماعی متفکرانه و یک زیرمتن سیاسی قدرتمند را با هم آمیخته و به تاثیری درخشان رسیده است. دوین جونز، ستاره فراموش‌نشدنی فیلم، یکی از کاریزماتیک‌ترین نقش‌های اصلی تاریخ سینمای وحشت شد و شخصیت پرمایه‌اش به معیاری برای تمام مبارزان آینده این دست فیلم‌ها بدل شد.

شب مردگان زنده

فیلم با یک زامبی قدم زدم | ۱۹۴۳ | I Walked with a Zombie

  • کارگردان: ژاک ترنر

ترنز با همکاری وَل لوتِن تهیه‌کننده، چند فیلم ترسناک تحسین‌شده را برای «آرکی‌او پیکچرز» در دهه ۱۹۴۰ ساختند از جمله این عاشقانه گوتیک هراسناک درباره پرستار بی‌گناهی که در جریان مراقبت از بیماری بیهوش در مزرعه‌ای کاراییبی جذب یک دنیای تاریک فراطبیعی می‌شود. فضای رویاگون و جلوه‌های بصری الهام‌گرفته فیلم از ژانر نوآر به‌راستی فراموش‌نشدنی‌اند اما داربی جونز بازیگر بلندبالای فیلم – که اقتباسی آزاد از رمان «جین ایر» اثر شارلوت برونته است – در نقش زامبی گنگی که به کشیش شرور داستان خدمت می‌کند «با یک زامبی قدم زدم» را از آنِ خودش کرده است؛ و جالب این‌که پس از گذشت هشتاد سال، سایه ترس‌انگیز و چشمان پیازی او همچنان تن بینندگان فیلم را به لرزه می‌اندازد.

فیلم با یک زامبی قدم زدم

فیلم زامبی سفید  | ۱۹۳۲ |  White Zombie

  • کارگردان: ویکتور هالپِرین

بِلا لوگوسی یک سال پس از شوکه کردن سینماروها با نقش‌آفرینی نمادین کنت دراکولا، عنوان‌های خبری را با ایفای نقش اصلی نخستین فیلم زامبی تاریخ سینما به خود اختصاص داد؛ و نقش یک دکتر جادوگر شیطان‌صفت به نام مِردِر لِژاندره را در این فیلم کلاسیک تاثیرگذار ایفا کرد. «زامبی سفید» که با استفاده از تجهیزات باقی‌مانده، لباس‌ها و دکورهای دیگر فیلم‌های ترسناک آن دوره، فقط در یازده روز فیلمبرداری شد در زمان اولین نمایشش به موفقیتی چندانی دست پیدا نکرد اما به‌تدریج در گذر زمان، مورد استقبال قرار گرفت و موفقیتی قابل توجه هم در گیشه کسب کرد. البته لوگوسی هرگز در نقش اصلی چیزی کم‌تر از مسحورکننده نیست حتی اگر مردگان را بیدار کند یا به ارتش زامبی‌هایش دستور قتل عام بدهد. تعجبی ندارد که ابرستاره موسیقی هوی متال یعنی راب زامبی، نخستین گروه موسیقی خود را از روی این فیلم نام‌گذاری کرد.

فیلم زامبی سفید


دانلود فیلم

ادامه مطلب فهرست ۲۱ فیلم زامبی دار | بهترین زامبی های تاریخ سینما

«بچه زرنگ» ۶۲ میلیاردی شد/ صعود به رتبه سوم فیلم پرمخاطب سال

«بچه‌زرنگ» به تهیه‌کنندگی حامد جعفری تنها فیلم غیرکمدی سینمای ایران است که توانست به باشگاه ۶۰میلیاردی‌های سینمای ایران وارد شود و در جمع ۶ فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران قرار بگیرد.

این انیمیشن سینمایی که از ابتدای اکران با اقبال کودکان و خانواده‌هایشان همراه شده است، تا امروز نزدیک به ۱میلیون و ۹۰۰هزار مخاطب در سینما‌های کشور به تماشایش نشسته‌اند و بر همین اساس به لحاظ تعداد مخاطب، سومین فیلم جدول اکران سال جاری است که همچنان نمایش آن در سالن‌های سینمای کشور ادامه دارد.

«بچه زرنگ» که سینمای راهبردی کودک و نوجوان را نمایندگی می‌کند، پس از کمدی‌های «فسیل»، «هتل»، «شهر هرت»، «انفرادی» و «هاوایی» قرار گرفته و جایگاه ششمین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران را به خود اختصاص داده است.

این انیمیشن سینمایی از ابتدای اکران تاکنون رکورد پرمخاطب‌ترین انیمیشن و پرفروش‌ترین فیلم کودک تاریخ سینمای ایران را نیز از آن خود کرده است که فروشی بیش از ۶۲ میلیارد تومان می‌شود.

«بچه‌زرنگ» محصول مشترک گروه هنر پویا و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که به همت یک گروه ۲۵۰ نفره از هنرمندان جوان ایران ساخته شده است.

منبع: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

دانلود فیلم

ادامه مطلب «بچه زرنگ» ۶۲ میلیاردی شد/ صعود به رتبه سوم فیلم پرمخاطب سال

نگاه و بررسی فیلم بی بدن

بی بدن مصداقی است بر آن دسته از فیلم‌هایی که مجذوب ایده می‌شوند و در فرایند تعجیل برای رسیدن به نسخه نهایی فیلمنامه و فیلم، از کیفیت‌های داستان‌پردازی و اجرا و کارگردانی نسبتا غافل می‌مانند و تمام پتانسیل‌هایشان آزاد نمی‌شود. سال‌هاست که ضعف در مرحله فیلمنامه‌نویسی گریبان سینمای ما را گرفته و سال‌هاست که این قلم و بسیاری دیگر از صاحبنظران این مسئله را چشم اسفندیار تولیدات تصویری ایران می‌دانند.

فیلم بی بدن؛ معرفی، نقد، حاشیه و عکس‌ها

در این مسیر برخی از فیلمنامه‌نویسان برای نزدیک شدن به ایده‌هایی جذاب و پرکشش از یکسو و سراغ گرفتن از مسائل قابل لمس برای مخاطب سینما، سراغ نگارش فیلمنامه بر اساس رخدادها و پرونده‌های قضایی واقعی رفته‌اند. این مسئله به خودی خود بسیار نیکوست. چرا که بخش بزرگی از تولیدات سینمایی موفق در جهان هم بر مبنای اقتباس از یک کتاب یا برداشتی از یک پرونده یا رخداد واقعی تولید می‌شوند. آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که تمام قصه‌های دنیا در ذهن یکی دو نویسنده نیست و باید چشم باز کرد و از قصه‌ها و رخدادهای پرکششی که هر روز کنارمان رخ می‌دهد بهره ببریم.

در واقع لازم نیست همواره چرخ را از نو اختراع کنیم. کاظم دانشی یکی از استعدادهای نوظهور در سینمای ایران است که با نگارش و ساخت فیلمنامه «علفزار» سری در سرها درآورد. حالا و در جشنواره چهل و دوم فجر، دانشی نویسنده فیلمنامه یکی از پرسروصداترین فیلم‌های جشنواره است. «بی بدن» علیرغم تکذیب خود نویسنده، بر اساس یک پرونده واقعی قضایی به نگارش درآمده است. پرونده قتل یک دختر توسط دوست پسرش و از بین بردن جسد او. جسدی که هیچ وقت پیدا نشد، حکمی که تمام شواهد برای قاتل بودن پسر را تایید می‌کرد به جز جسدی که ثابت‌کننده نهایی این قتل باشد و اعدامی که پس از سال‌ها کش و قوس سرانجام رخ داد.

فیلمنامه بی‌بدن اما تصمیم گرفته تمام این رگه‌ها را یکجا در متن بگنجاند. نتیجه چه شده است؟ فیلمنامه‌ای که به وضوح نیمه تمام است و اگر حوصله‌ای بیشتری صرف نگارش آن می‌شد، حتما بسیار منسجم‌تر و کم زایده‌تر و هدفمندتر از آب در می‌آمد. پس بی‌بدن فیلم قابل توجهی است چون به سوژه جالب توجهی پرداخته است، اما برای تبدیل به فیلم خوبی شدن، موانعی پیش رو دارد

فیلم به وضوح مسئله اعدام کردن یا نکردن قاتل، قصاص کردن یا نکردن، بخشیدن یا نبخشیدن محکوم به اعدام و دشواری‌های صدور حکم قطعی در مورد قتل و البته شیوه مواجهه خانواده و بستگان محکوم به قتل و مقتول را هدف گرفته است. طبیعتا این چیدمان به خودی خود پرکشش است و پر تنش. اما سوال اینجاست که آیا نگارش یک فیلمنامه بر اساس یک رخداد واقعی، نویسنده را از پرداختن به ساختار و جزییات در نگارش فیلمنامه بی‌نیاز می‌کند؟ ارزش افزوده‌ای که نگارش فیلمنامه برای رخداد واقعی به همراه دارد چیست؟ آیا نباید که فیلمنامه هسته اصلی داستان واقعی را شناسایی کند و آن را به شکلی واضح و منسجم پرداخت کند و به روایت آن بپردازد؟ سوال اینجاست. یک قتل رخ داده و یک جسد مفقود شده و یک پسر نوجوان به قتل محکوم شده است.

حال کشمکش این است که او قاتل هست یا نیست و او با عفو روبرو می‌شود یا نمی‌شود؟ پس در این بین ماجرای اثبات قاتل بودن یا نبودن و یا در نهایت مورد عفو قرار گرفتن یا نگرفتن هسته اصلی قصه است. از سوی دیگر پرداختن به خانواده‌های قاتل و مقتول می‌تواند یک رگه داستانی دیگر باشد. یعنی پرداختن به شیوه زیست و تربیت آن‌ها که در نهایت منجر به رشد پسر و دختری شده که حالا یکی‌شان قاتل است و دیگری مقتول. از سوی دیگر رگه اعتراض به صدور حکم اعدام و زیر سوال بردن اصل تشخیص قطعی برای قصاص کردن یا نکردن یک متهم به قتل رگه دیگری از داستان را شکل می‌دهد.

فیلمنامه بی‌بدن اما تصمیم گرفته تمام این رگه‌ها را یکجا در متن بگنجاند. نتیجه چه شده است؟ فیلمنامه‌ای که به وضوح نیمه تمام است و اگر حوصله‌ای بیشتری صرف نگارش آن می‌شد، حتما بسیار منسجم‌تر و کم زایده‌تر و هدفمندتر از آب در می‌آمد. پس بی‌بدن فیلم قابل توجهی است چون به سوژه جالب توجهی پرداخته است، اما برای تبدیل به فیلم خوبی شدن، موانعی پیش رو دارد.

از سوی دیگر انتخاب بازیگران در فیلم تاثیر زیادی در چند پاره شدن آن داشته است. از یکسو الناز شاکردوست تلاش کرده تا یکی از بازی‌های قوام یافته‌اش را تحویل مخاطب بدهد و از سوی دیگر اشتباه مطلق در انتخاب سروش صحت به عنوان پدر دختر متوفی، فیلم را با صورت به زمین کوبیده است. گویی باید پذیرفت که صحت کارگردان و نویسنده‌ای بسیار جذاب و دلنشین است و بازیگری بسیار بد و نچسب. از سوی دیگر چفت و بست بازی گلاره عباسی و پژمان جمشیدی درست از آب در نیامده جهان این پدر و مادر نخراشیده از آب درآمده است. در این بین مینا وحید، نقشی را بازی کرده که به لحاظ لحن و نگاه و زبان بدن همخوانی ذاتی خوبی با خودش دارد. برجسته‌ترین بازی فیلم اجرای نوید پورفرج در نقش بازپرس است که از مجموع بازی‌های فیلم درخشان‌تر است.

اما در این بین نکته اصلی کجاست؟ تدوین، تدوین و تدوین. فیلم صحنه‌ها و پلان‌های شلخته و اضافه بسیاری دارد که با یک تدوین سختگیرانه و منسجم سر حوصله و فرصت و حذف دقایقی از فیلم، می‌توان امیدوار بود که انسجام بیشتری در روایت و حتی حسی که از بازی بازیگران منتقل می‌شود، نصیب مخاطب گردد. بی‌بدن را باید کنار سایر آثاری قرار داد که به هر قیمت که شده تلاش کردند به جشنواره برسند و از تدوین‌های نیم‌بند و عجولانه‌شان (در کنار عجله در نگارش فیلمنامه، کارگردانی، بازی و…) هم ضربه خوردند. بی‌بدن در ساختار و شکل‌دهی به بدنه خودش، دچار پراکندگی و سردرگمی نسبی است و به بدنی پراکنده بدل شده است که بازنگری در تدوین آن می‌تواند این پراکندگی را بکاهد.

اما نکته جالب توجه آن است که بزرگ‌ترین خدمت به بی‌بدن از سوی جشنواره رقم خورد. در واقع بیرون نگه داشتن فیلم از بخش مسابقه اصلی جشنواره و حواشی خبری و رسنه‌ای اطراف این مسئله، به برگ برنده‌ای برای فیلم بی‌بدن تبدیل شد تا نگاه‌ها را به سوی خودش جلب کند و این ویژگی حتما در موعد اکران به کمک فیلم خواهد آمد. بی‌بدن پاس گل هیات انتخاب جشنواره را به خوبی قدردان بود و گل برتری‌اش را به ثمر رساند.

دانلود فیلم

ادامه مطلب نگاه و بررسی فیلم بی بدن