معتقدات دینی و دستورات مذهبی زرتشت
- 2,708 بازدید
- 23 فوریه 2012
- زرتشت
مذهب زرتشت
کرگ لینگر در کتاب خود ضمن بحث در توسعه زندگى دینى مىنویسد:
… در دین زرتشت مفهوم بزرگى وجود دارد که نه در آیین مصریان قدیم دیده مىشود، و نه در اندیشههاى بسیار عمیق هندو. جهان داراى تاریخ است و از قانون تحول پیروى مىکند. وضع فعلى جهان را به مرحله نهایى رهبرى مىکند، همه نیروها در کار خود باید به آن راه بروند. در نظر زرتشت، دنیا از برنامه استمرار تاریخ پیروى مىکند و میدان جنگ است. مبارزهاى پرشور نیروها را مقابل یکدیگر قرار داده است، و این امر واجب است و نتیجه آن تکامل مردم باتقوى و بهرهمندى از زندگى جاویدان است …
هریک از افراد مردم باید در مبارزهاى سهیم گردند که نتیجه آن پیروزى نیکى در جهان است. وجود هرانسانى پرمعنى و بینهایت ارجمند است … هرکس در طریق اهورامزدا قدم بردارد نیکوکار است، و هرکس موانعى ایجاد کند و یا کامیابى راه حق را به تأخیر اندازد، بدکار است … هیچ قومى مانند پارسیان از دروغ نفرت ندارند. وظیفه دیگر «کار» است چون «انگرامینو» بدى را در جهان روزافزون ساخته است و به ویرانى پرداخته است، انسان باید با اهورامزدا همکارى کند، جهان را دوباره از نو بسازد و زمین را حاصلخیز و سعادتبخش گرداند. دین زرتشت … به اصلاحات اقتصادى و اجتماعى نیز توجه دارد، با چادرنشینى مبارزه مىکند، و طرفدار اسکان مردم و خانهسازى است. تربیت چهارپایان اهلى و مراقبت از آنان در چراگاهها، زندگى خانهنشینى، داشتن خانه یا محل سکونت مناسب توصیه شده است … با قربانى کردن مخالف است. مؤمن حقیقى دهقانى است خدمتگزار واقعى و مربى چهارپایان و سرپرست خانه. انسان باید جسم خود را قوى سازد و تعداد آفریدگان اهورامزدا را افزایش دهد، با زنى نیکونژاد و دیندار ازدواج کند و کودکانى بارآورد که از دین زرتشت پیروى نمایند. ریاضت و محرومیت از زندگى زناشویى امرى بیهوده است …
معتقدات دینى و دستورهاى مذهبى
قدیمترین کتاب مذهبى زرتشتیان اوستاست؛ و زند که همان شرح و تفسیر اوستاست، بعدها به منابع مذهبى افزوده شده است. اوستا شامل ۵ جزء است که قسمتهایى از آن منسوب به ادوار باستانى و قسمتهاى دیگر جدیدتر است.
کتب مذهبى و معتقدات زردشتیان، چنانکه یادآور شدیم، در طول زمان تحت تأثیر سیاستمداران و روحانیان زرتشتى، دستخوش تغییراتى شده است. بعضى مىگویند که در
۲۵۰۰ سال پیش، کتاب مذهبى زردشتیان در ۲۰ قسمت تدوین شده و شامل صد هزار آیه بود که مجموع آن را در ۱۲۰۰ قطعه چرم گاو نوشته بودند و در کاخ سلطنتى نگاهدارى مىکردند و این آثار مذهبى ظاهرا در زمان حمله اسکندر در تخت جمشید دستخوش حریق شده است.
در مذهب زرتشت از دو خدا یعنى خداى خیر و خداى شر سخن رفته است و زرتشتیان معتقدند که در جنگى که بین اهورامزدا و اهریمن درگرفته است سرانجام اهورامزدا یعنى خیر و سعادت پیروز خواهد شد. در مذهب زرتشت انسان فاعل مختار است و مىتواند از دو راه خیروشر، یکى را برگزیند. در این دین از توبه و کفاره و شفاعت سخنى درمیان نیست.
پس از مرگ هرزرتشتى را به پاى حساب مىآورند و اعمال و اقوال او را مىسنجند، آنانکه نیکوکارند براحتى از پلى به نام «چینوات پهل» که باریکتر از موى و برندهتر از شمشیر است، مىگذرند و به اهورامزدا مىپیوندند درحالىکه تبهکاران به دوزخ سقوط مىکنند.
چینودپل یا پل صراط
پل صراط که در اسلام از آن سخن رفته، نخست در ادیان کهن نیز مورد بحث قرارگرفته است. طبق آیین زرتشت «چینود» پلى است که روان نیکان و بدان از آن مىگذرد و نیکوکاران راه بهشت و بدکاران طریق دوزخ پیش مىگیرند.
در بخشهاى مختلف اوستا از این پل گفتگو شده است؛ ازجمله در بند ۱۳ از هات ۵۱ چنین است: «روانش در آن هنگام که کردارهاى جهانى هویدا گردد در سر چینودپل به هراس افتد، چه در رفتار و گفتار خود از راه راستى دور گشت.» «۲۳۴» ظاهرا این اعتقاد از دین زرتشت به دیگر ادیان سامى راه یافته است. در تلمود یهود درباره این پل مىنویسد: «… آنگاه باید مردمان از روى پلى بلند که بر بالاى دوزخ برافراشته تا به سوى بهشت کشیده شده بگذرند. چون بیدینان به روى آن پل پاى گذارند آن پل مانند نخى باریک شود و همه در تک دوزخ سرنگون گردند.» فردوسى درباره این پل در داستان شیرویه مىگوید:
گذشتن چو بر چینودپل بود |
به زیر پى اندر همه گل بود |
|
سیهروى خیزد ز شرم گناه |
سوى چینودپل نباشدش راه |
|
از گرشاسبنامه اسدى طوسى
علاوهبراین مسأله آخر الزمان و روز رستاخیز و برخاستن مردگان و میزان و بهشت و برزخ و دوزخ از آیین زرتشت به دیگر ادیان راه یافته است.
در کتاب وندیداد که بمعنى قانون علیه دیوان است ابوابى چند در زمینه اقسام نجاسات و طریقه ازاله آنها، انواع معاصى و راه توبه و کفاره، و مطالبى در باب تعدى و تجاوز و قتل موجودات اهورایى و طرز رفتار با مردگان دیده مىشود. زردشتیان چنانکه اشاره شد براى آنکه از پلید شدن خاک جلوگیرى کنند، اجساد مردگان را در برج فراموشى مىگذاشتند تا طعمه حیوانات شکارى شود.
بطورى که از نصوص متعدد اوستا برمىآید پرستش عناصر طبیعى از اصول دین زردشت بود. براى آب آنقدر ارزش قائل بودند که حتى صورت خود را در آن نمىشستند و
جز به منظور آشامیدن و آب دادن حیوانات و نباتات از آن استفاده نمىکردند. هرودت مىنویسد:
«ایرانیان درمیان رود بول نمىکنند، در آب تفو نمىاندازند، در آن دست نمىشویند و متحمل هم نمىشوند که دیگرى آن را به کثافتى آلوده کند.»
در آیین زردشت روزه گرفتن، چون مولد ضعف و ناتوانى است، ممنوع گردیده و با رهبانیت و انزوا و عقایدى که با کار و کوشش سازگار نیست، مبارزه شده است. در وندیداد، فردگرد سوم فقره ۳۳ نوشته شده: «… آنکس که سیر غذا مىخورد، توانایى مىیابد که عبادت بکند، زراعت نماید و فرزندان به وجود آورد. جاندار از خوردن زنده مىماند و از نخوردن مىمیرد.» سرپرسى سایکس مىنویسد: «حال مقایسه کنید این دستور را با ضرورت روزهدارى ایرانیان امروز که هرسال هزاران اشخاص سالم را به صف افیونیها ملحق و از نعمت سلامت محروم مىکند.»
دین زردشت را مىتوان دین توحیدى ناقصى دانست زیرا در یسنا ۱۲- ۱، اهورامزدا چنین توصیف شده:
من اهورامزدا را آفریننده همهچیز مىدانم و استوارم بر اینکه او نیکى و راستى است، مقدس است، فروغمند است، دانا و تواناست، همه نیکیها از اوست، نظم و قانون طبیعت که در سراسر گیتى دیده مىشود از او به وجود آمده و کرههاى خورشید از فروغ بیپایان او درخشانند. و نیز در گاتها اهورامزدا آفریننده کل خوانده شده: از تو مىپرسم اى اهورامزدا، براستى مرا آگاه فرما، کیست نگهدار این زمین در پایین و سپهر در بالا، کیست آفریننده آب و گیاه، کیست که به باد و ابر تندى آموخت، کیست اى مزدا آفریننده منش پاک، کیست آفریننده روشنایى سودبخش و تاریکى، کیست آفریننده خواب خوشى بخش و بیدارى، کیست آفریننده بامداد و نیمروزوشب.»
چنانکه گفتیم زردشتیان به مبدأ و معاد و پل صراط عقیده داشتند و مىگفتند که در آخر الزمان وقتى که منجى نهایى ظهور مىکند، هرکس به سزاى اعمال خود خواهد رسید، اهریمن الى الابد در ظلمت فرومىرود و صلحوصفا براى همیشه مستقر مىشود.
تاریخ اجتماعى ایران ج۱
tashakor