تپه نوشیجان همدان

طرح بازنگری، بازخوانی و بازپیرایی کاوش های پیشین نوشیجان تپه همدان دیوید استروناخ از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ پنج فصل کاوش میدانی و یک فصل کتابخانه ای در این تپه انجام داد.ما در اینجا شاهد معماری عظیم خشتی عظیمی هستیم که استروناخ آن را به دوره ماد منسوب کرده است .البته ازسمت بالا به پایین این تپه به سه دوره اشکانی، هخامنشی و ماد تقسیم شده است. بعد از کاوش قرار بود استروناخ چهار جلد کتاب در این زمینه منتشر کند. اولین کتاب ج ۳ توسط جان کورتیس در مورد اشیای نوشیجان تپه در سال ۱۹۸۵ منتشر شد. در سال ۲۰۰۹ (چندی پیش) جلد یک را استروناخ در مورد دوره ماد تپه نوشیجان تپه با همکاری مایکل روف منتشر شد. البته قرار است کتاب بعدی با موضوع سفال دوره ماد توسط روث استروناخ همسر استروناخ منتشر شود که تاریخ آنرا مشخص نکرده اند.. جلد چهارم کتاب نیز در مورد دوره پارتی تپه نوشیجان خواهد بود.

 

هییت کاوش استروناخ را افرادی همچون مایکل روف ؛ روزالیند هاول ؛ جان کورتیس ، کلاوس شیپمان ، دیوید بیوار ، و دیگرانی تشکیل می دادند که هر کدام صاحب نظر بحساب می آیند و نماینده سازمان استادانی چون وستا سرخوش و سرفراز بودند.نام تمامی این افراد همچنان در بین محققین دوره تاریخی ایران می درخشد . سال گذشته مهرداد ملک زاده با ۵۰ گمانه پیرامون تپه ، عرصه و حریم درجه یک را مشخص کرد پس از مراجعه به مقالات استروناخ و مشخص شدن برخی مسایل و پیچیدگی ها ، طرح بازنگری بازخوانی و بازپیرایی کاوش های پیشین نوشیجان تپه توسط علی هزبری ارائه داده شد. از جمله مسائلی که استروناخ در مقالات و کاوشهای خود به آنها اشاره ای نکرده مربوط به اتاقی در ضلع جنوب شرقی تالار ستوندار است که اکنون می توان داخل آنرا از بالا نگریست و درگاه آن در قسمت شمال غربی اتاق با خشت و چینه پر شده ؛ این درحالی است که وسط این اتاق چاه بیضی شکلی وجود دارد که اگرچه در پلان استروناخ به آن اشاره شده اما به اتاق آن اهمیتی نداده است و به دیوراهای این اتاق در پلان خود نیزاشاره ای نکرده است. استروناخ به عنوان یک باستان شناس واقعی در کاوشهای خود تنها کار باستان شناسی صرف انجام داده و تاریخ را به مطالعات خود وارد نکرده است . به گفته استروناخ؛ بعد از پر کردن معبد مرکزی در دوره ماد، پیرامون آنرا با چهارمیلیون خشت پر کرده اند به طوریکه معبد مرکزی تا سقف با سنگهای ورقهای پر شده و بنا را با خشت پنهان کرده اند. بعدها گیرشمن با مطالعه کارهای استروناخ مقاله ای در این باره نوشت و به این موضوع اشاره کرد که در این مورد (مخفی کاری) نباید کتیبه دیوان خشایارشا شاه را در مورد تخریب معابد دیوان از نظر دور داشت . براساس اسناد تاریخی موجود؛ از دوره هخامنشی تغییراتی در مذهب ایجاد شد. در زمان داریوش کبیر و پسرش خشایارشا شاه تنها نام یک خدا یعنی اهورامزدا به چشم میخورد اما از زمان اردشیر دوم و سوم هخامنشی ایزد مهر و آناهید نیز به فهرست خدایان افزوده شدند بنابراین این موضوع نشان میدهد که دوباره مهر ظهور کرده است . بر اساس بررسی های انجام شده به این نتیجه رسیدیم که تالار ستوندار یک مجموعه هخامنشی و نه مادی بوده و نیز کاربری آن با عنوان یک بنای حکومتی یا شاه نشین مورد تردید است . زمان پر شدن معبد مرکزی اوائل دوره هخامنشی بوده و معبد غربی نیز باید در همین ایام تعطیل و پر شده باشد چراکه دیوار غربی تالار ستوندار ، درگاه معبد غربی را مسدود کرده است و عملا” استفاده از آنرا مخدوش نموده است ، بنابراین تالار ستوندار مربوط به دوره هخامنشی بوده ولی کاربری آن برای ما مشخص نبود. وقتی به یکی از یشت های اوستا به نام آبان یشت مراجعه کنیم ، براساس اشارات آبان یشت ؛ خانه آناهیتا دارای هزارستون و هزاردریچه است ، پس تالار ستوندار در این دوره تاریخی در بخش های مذهبی مربوط به آناهیتا بوده است . در شمال خراسان منطقه بندیان دره گز که توسط مهدی رهبر کاوش شد نیز تالار ستونداری با ۴ ستون بدست آمده که بین دو ستون انتهایی آن چاه مربع شکلی وجود دارد . در عمق ۷/۱ متری این چاه تعدادی گندم بدست آمده که نشان می دهد درآن دوره مردم نذرورات خود را به دورن چاه میریختند چراکه براساس عقاید ایرانیان آنها با ریختن گندم از آناهیتا الهه باروری و حاصلخیزی، طلب باروری و حاصلخیزی می کردند. داخل ستوندار نوشیجان نیز تونلی اریب با ۴۲ پله و با شیب ۴۵ درجه و عمق بیش از ۲۰ متر به سوی پایین راه یافته است . مرحوم مسعود آذرنوش دریکی از مقالات خود پیرامون برخی نیایشگاههای ساسانی به این نکته اشاره کرده است و با مقایسه نوشیجان و تخت سلیمان ، بیشابور و حاجی آباد دارابگرد پیش تر در مورد کاربری تالارهای ستوندار در دوره تاریخی اشاراتی دارد . مهر،خدایی هندو-ایرانی بوده که در دوره هخامنشی پس از تغییر کاربری و زنده نگهداشتن معبد با تالار ستوندار نیز پرستش اش دوام نیافت . پس از مدتی با صدور کتیبه دیوان خشایارشا شاه دستور تخریب این نوع معابد صادر شد اما مومنان مهرپرست این معابد را خراب نکردند چنانچه داخل آنها را با سنگ پرکرده و از رمپ یا شیبراه بالارو معبد سوراخی ایجاد کرده و در نهایت تا سقف بنا ر را پرکردند. ضمن این که اطراف آنها را با خشت پوشاندند تا به طور کامل از انظار دور بماند که این نشان از ایمان قوی مؤمنان به این خداست. البته در جای دیگری به نام زاربلاغ حوالی علی آباد قم نیز نمونه مشابه این معبد و با این سیستم پر کردن توسط ملکزاده گزارش شده است . در کاوش های پیش از انقلاب و بر اساس مطالعات جان کورتیس در مورد اشیاء نوشیجان ، می دانیم که ۵۱۱ قطعه بدست آمده که از این میان ۲۳۱ قطعه از یک گنجینه نقره در داخل یک کاسه بوده که تحقیقات نشان داد برخی از آنها همچون میله – شمشها کاربرد پول داشته اند . اشیاء تنوع زیادی داشته و شامل کاسه برنزی ، آویزهای مارپیچی ۲ قلو ، مهره های مارپیچی ۴ قلو ، حلقه های مارپیچی ، حلقه انگشتری ، گوشواره ، میله– شمش ، میله و … بوده است . از بین اشیاء گنجینه بر اساس نوشته های استروناخ ۲۹ قطعه در موزه های خارج از کشور قرار دارند که این با قوانین کاوش در آن زمان منافات دارد . ۱۶ قطعه در موزه هنر متروپلیتن نیویورک ، ۱۲ قطعه در بیریتیش میوزیوم ، و ۱ قطعه در موزه آشمولین نگهداری می شوند . به غیر از این در این کتاب در موردمکان نگهداری ۱۵۱ قطعه از اشیاء نوشیجان هیچ مطلبی گفته نشده است

{    از کلیه کسانی که قادر به کمک های علمی – فرهنگی برای این اثر ارزشمند هستند خواهشمندست با این آدرس ایمیل تماس بگیرند.

http://www.vatanfa.com/?s=تپه-نوشیجان-همدان
محمدفرزندایران گفته:

راستی دقت کردید.تمامی تپه های باستانی ایران رو که مورد مطالعه قرار بدین میبینید که چقدر شگفت انگیز و رمز الود هستند.تپه سیلک کاشان گیان نهاوند حصار دامغان و همین نوشیجان همدان.اگر یه تحقیق و بررسی همه جانبه در مورد این مناطق باستانی بشه خیلی از قسمتهای تاریک تاریخ کشف خواهد شد