شاعران از وعده صادق گفتند/ وارث انگشتر سرخ سلیمانیم
- 27 بازدید
- 18 آوریل 2024
- اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب
گردهمایی شاعران به مناسبت حماسه «وعده صادق» در فرهنگسرای انقلاب اسلامی امروز با حضور شاعرانی همچون مصطفی محدثی خراسانی، محمدمهدی عبداللهی، محمدرضا طهماسبی، قاسم صرافان، قادر طراوتپور و جمعی از شاعران آیینی و جوان با اجرای حامد فلاحیپور برگزار شد. در این گردهمایی شاعران به سرودن اشعار خود پرداختند که به برخی از آنان میپردازیم.
این بار طلوع صادق از ایران است
آرامش انفجار در من جاری است
بیتابم و انتظار در من جاری است
گلبانگ محمدم به قرن پاییز
من زندهام و بهار در من جاری است
هنگام شکوه گردش دوران است
این بار طلوع صادق از ایران است
در حیرتم این صدا سفیر موشک
یا زمزمه تلاوت قرآن است
باز با نام حسین بن علی (ع)
از دم عشق نفس میگیرم
غاصبان! قبله خود را ز شما
به خداوند که پس میگیریم
مصطفی محدثی خراسانی
منتقم با لشکری از حاج قاسم میرسد
بشنوید از قلب ایران صور اسرافیل را
بنگریدای اهل دنیا غرش سجیل را
با شکوه خیبری آمد سپاه صفشکن
تا کند نابود اینک نقشه قابیل را
خواب خوش دیگر نخواهد داشت صهیون بعد از این
موشک ما میبرد خواب خوش آن ایل را
اهل نکبت را بگو این ابتدای ماجراست
بنگرید آنک سرانجام سپاه فیل را
هیبت پوشالی صهیون تماشایی شدهست
روز و شب تکرار باید کرد این تمثیل را
وعده حتمی محقق میشود، خواهد چشید
قدس هم طعم خوش پایان اسرائیل را
منتقم با لشکری از حاج قاسم میرسد
میزند آخر رقم خونخواهی هابیل را
محمدمهدی عبداللهی
به وعده صادقت عمل کن!
عقاب در مانده سرعتش را پلنگ وامانده قدرتش را
نگاه کن فر و هیبتش را مهابتش را صلابتش را
چه یال و کوپال با شکوهی چه دست و بازوی همچو کوهی
بگو به کفتارها گروهی خورند با غصه حسرتش را
چو بشکند آینه، مبدل شود به آیینههای دیگر
دلا از این قصه مطوّل بخوان فقط وجه مثبتش را
قصیده عمر را غزل کن به وعده صادقت عمل کن
حدیث احلى من العسل کن بچش پس آنگه حلاوتش را
که گفته خالی شده است ایران؟ رمیده زین بیشه خیل شیران
قدم نهیدای خسان به میدان، اگر که دارید جراتش را؟
و ما که از آیههای قرآن “ما رمیت اذ رمیت” خواندیم
چرا چرا میکنند کتمان؟ خدا و آیات نصرتش را
از آنچه در غزه کرد صهیون ز بمب و آوار و آتش و خون
چرا خدایا ندارد اکنون تحمل چهار ساعتش را؟
بسی غلط کرده است و شب را غنوده بیخوف و بیمحابا
بسا شکر خورده است و فردا خورد چماق عقوبتش را
بگو کند گور خویش را گم ز قدس از آن پیشتر که مردم
کنند ویران به یک تهاجم ز خشم دیوار نکبتش را
خوشا هر آن کس نماز خود را کند به قدس شریف اقامه
خوشا بر آن که دهد ادامه ره خمینی و نهضتش را
به نزد فرمانده باز آید صف نخست نماز آید
در انتظاریم رجعتش را شکوه تجدید بیعتش را
گھی چو اشتر گهی چو بوذر جهاد و زهد است او سراسر
ببین به منبر ببین به سنگر اطاعتش را و طاعتش را
بنازم آن سیدی که دنیا هنوز مانده است تا بفهمد
شهامتش را ذکاوتش را شجاعتش را در آیتش را
محمدرضا طهماسبی
وارث انگشتر سرخ سلیمانیم
بخوان تاریخ را
ما از تبار کورش و از نسل سلمانیم
به گوش ما مخوان از ترس
که سرداران سبز سرزمین سربدارانیم
تهمتنهای دورانیم
فرو ریزنده بنیان دیوان.
وارث انگشتر سرخ سلیمانیم
خیال خام تا کی؟
مرد و زن، شیران میدانیم
تباری با اصالت، با نجابت.
باشکوه از فرّ یزدانیم
زاده مرز دلیرانیم
اهل خاک مهر
خاک نور
خاک عشق ایرانیم
چنان گردآفریدند این زنان
این دختران ما
ندارد مرز، بیداری
به هر سنگر که با ظلمت ستیزی هست.
هست آنجا، نشان ما
مسیر و سِیر ما شفاف، ره پیدا، هدف روشن
به میدان آرشیم و تیر غیرت در کمان ما
هزاران سال جنگیدند، تا ما را بترسانند
یلان سرزمین پارس.
قلب پارسایان را بلرزانند
ولی تصویرشان خام است.
چون تقدیر ما پیداست
و فردای جهان، در دست یاران جهانآرا ست
بخوان این خط روشن را
نوشته سرنوشت حیدریها، فتح خیبرهاست
بخوان پایان این شهنامه را.
افسانه نه، این وعده حق است
بخوان فردا از آن ماست
قاسم صرافان
جان را به جز به راه شهیدان نمیدهیم
بی امرِ عشق، گوش به فرمان نمیدهیم
تا مرگ میرویم ولی جان نمیدهیم
دنیا دو بار عمر گران را به ما نداد
ما هم دل عزیز خود ارزان نمیدهیم
جمع است خاطرِ دلِ ما در مسیر عشق
دل را به غیر زلف پریشان نمیدهیم
مردن به پای دوست هنوز آرزوی ماست
حتی به مرگ، فرصت جولان نمیدهیم
موجیم، موج، پا به سر صخره مینهیم
کوهیم، کوه، خاک به توفان نمیدهیم
مردان مرد اهل اماننامه نیستند
جان را به جز به راه شهیدان نمیدهیم
افراسیابها چه به سر پروراندهاند؟
ما رستمیم
ملک به توران نمیدهیم
مرد مروّتیم ولی در شب نبرد
حتی به خصم جرئت میدان نمیدهیم
ما وارثان خون سلیمانی عزیز
این خاک را به مُلک سلیمان نمیدهیم
گوید اگر کسی بد ما را به این و آن
ما عاقلیم و گوش به نادان نمیدهیم»
حتی اگر تمام جهان را به ما دهند
یک نیم ذره خاک از ایران نمیدهیم
قادر طراوتپور
دانلود سریال آمرلی
سریال جنگل آسفالت
ادامه مطلب شاعران از وعده صادق گفتند/ وارث انگشتر سرخ سلیمانیم
درباره قسمت دهم سریال گناه فرشته | حامد تهرانی وارث امیر عشیری؟
- 54 بازدید
- 23 فوریه 2024
- اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب
خطر لو رفتن داستان! پس از تماشای قسمت دهم گناه فرشته این مطلب را بخوانید
قسمت دهم سریال گناه فرشته جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ از وطن فا پخش شد. در این قسمت شاهد بودیم که چگونه فرشته به قتل امیر عشیری اعتراف کرد تا اوضاع پرونده و کارهای حامد تهرانی به هم گره بخورد و با سیلی آخری که متین دفتری زد حامد تهرانی دچار یک وضعیت آشفتهتری شود. در این یادداشت نگاهی به مهمترین نکات این قسمت میاندازیم.
آیا فرشته گناهکار است؟
بعد از آنکه در قسمت نهم شاهد بودیم که فرشته در دادگاه به ناگاه اعتراف کرد قاتل امیر عشیری است حامد تهرانی آشفته شد و نظم دادگاه را به هم ریخت تا با دستور قاضی دادگاه بازداشت شود. فرشته در قسمت دهم گناه فرشته با اعلام جزئیات و انگیزههایی که از قتل امیر عشیری داشت اعتراف مستقیمی به قتل او کرد تا دست قاضی برای اعلام حکم مبنی بر گناهکار بودن باز باشد. اینکه چقدر میتوان به حرفهای فرشته اعتماد کرد و او را گناهکار دانست موضوعی است که باید به آن شک کرد. به خصوص آنکه او در میان دوستانش اعتراف کرد تنها انگیزهاش برای اعتراف نجات حامد است.
قسمت دهم گناه فرشته و روزهای تلخ حامد تهرانی
حامد تهرانی بعد از آنکه با دستور قاضی بازداشت شد و بعد از آنکه مطلع شد فرشته به قتل عشیری اعتراف کرده است بیش از پیش آشفته شد. حامد میداند که فرشته بیگناه است و حالا این اعتراف کار را برای برائت گرفتن او سخت کرده است. از سوی دیگر رابطه خانوادگی حامد و مهتاب حسابی به هم ریخته و دیگر نمیتوان به بقای این زندگی امیدوار بود. مهتاب از طرفی به حامد و رفتارهایش مشکوک است و عشق او به فرشته را انگیزه اصلی دعوای این پرونده میداند و حامد هم از طرف دیگر به مهتاب و رابطهاش با نوید عشیری مشکوک است و گمان میکند باز شدن یک عشق قدیمی، باعث از بین رفتن تمامی آنچه اعتماد میان آنها است شده است. در این میان تنها نخی که این زندگی را نگه داشته است تینا دختر حامد و مهتاب است که به نظر میرسد میتواند حضورش به دوام این زندگی کمک کند.
فضای مجازی در قسمت دهم گناه فرشته
حامد بعد از آنکه دریافت زورش به پشت پرده و مافیایی که دست در دست هم داده تا او را زمین بزند نمیرسد تصمیم گرفت با کمک نازلی به فضای مجازی متوسل شود و با انتشار حقایقی از پشت پرده پرونده عشیری در فضای مجازی و مطبوعات فشار را بر خانواده عشیری و دادگاه بیشتر کند. نازلی که یک دختر خبرنگار است تلاش میکند تا با ایجاد فضاسازی به حامد کمک کند تا در این رهگذر روزنه امیدی برای نجات فرشته پیدا کند.
وصیتنامه عشیری شر شد
متیندفتری وکیل امیر عشیری با ارسال دعوتنامهای برای حامد تهرانی از او میخواهد در جلسه خوانش وصیتنامه موکلش حضور پیدا کند. حضوری نا متعارف و غیرقابل پیشبینی که بوی شرارت میدهد. حامد در این جلسه حاضر شد و با خوانده شدن وصیت امیر عشیری مشخص شد عشیری ثلث اموالش را به حامد تهرانی بخشیده است تا با این کار عذاب وجدان مرگ مادرش پروانه معتمد که وکیل دفتر عشیری بود را کم کند. حامد در این جلسه نه تنها به قاتل بودن امیر عشیری در پرونده مادرش مطلع شد که این وصیت نامه باعث شد او از لحاظ روحی دچار فروپاشی شود تا تماشای قسمتهای بعدی و اتفاقاتی که رخ میدهد سرنوشت شخصیتهای این سریال را مشخص کند.
ادامه مطلب درباره قسمت دهم سریال گناه فرشته | حامد تهرانی وارث امیر عشیری؟