بیوگرافی زیبا کرمعلی و همسرش + عکس های زیبا کرمعلی + مصاحبه و اینستاگرام
- 392 بازدید
- 30 نوامبر 2021
- مطالب جالب
بیوگرافی زیبا کرمعلی و همسرش + مصاحبه و اینستاگرام
امروز بیوگرافی زیبا کرمعل بازیگر فوق العاده جوان و پراستعداد سینما را مرور می کنیم. او با نخستین فیلم سینمایی خود مشهور شد، او در فیلم لاتاری درکنار ساعد سهیلی بازی کرد، هر چند نقش کوتاهی داشت اما بـه خوبی از عهده ایفای نقش خود در سطح ۱ سینمای کشور ایران بر آمد. امروز از ۰ تا ۱۰۰ با زیبا کرمعلی آشنا میشویم، و از زندگی نامه تا گفتگو و مرور اینستاگرام با او همراه میشویم.
بیوگرافی زیبا کرمعلی
زیبا کرمعلی زادۀ ۱۲ آذر ماه ۱۳۷۵ بوده ودر حال حاضر دانشجوی دورۀ کارشناسی رشتهی سینما دانشگاه هنر تهران اسـت. او یک برادر کوچک تر از خود دارد و هنوز ازدواج نکرده اسـت. زیبا تحصیلات دبیرستان را در آموزشگاه شهید ثانی در ناحیۀ ۳ کرج گذراند.
رشتهی دوران دبیرستان زیبا ریاضی و فیزیک بود، اما بدلیل علاقهاش بـه هنر، در مقطع پیش دانشگاهی بـه هنر تغییر رشته داده اسـت. او با دیپلم ریاضی خودرا با معدل ۱۹/۹۵ گرفت. اما پیش دانشگاهی را در رشته هنر ادامه داد و توانست دورهی پیش دانشگاهی را نیز با موفقیت و با معدل ۱۹/۷۶ بـه اتمام برساند ودر کنکور سراسری هنر رتبه ۸ کشوری را کسب کرد.
آغاز فعالیت هنری زیبا کرمعلی
عوامل فیلم ماجرای نیمروز درسال ۹۵ برای همایش نقد و بررسی فیلم در دانشگاه حضور پیدا می کنند و بطور اتفاقی با زیبا کرمعلی آشنا می شوند. پس از آشنایی، کارگردان فیلم ماجرای نیمروز، محمد حسین مهدویان از خانم کرمعلی دعوت می کند کـه در فیلم جدیدش بازی کند.
بـه این ترتیب زیبا کرمعلی در حالیکه هیچ تجربهای در زمینهی تئاتر و سینما نداشت در فیلم سینمایی لاتاری «در نقش نوشین» در مقابل ساعد سهیلی بازی کرد. وی دربارهی تجربهی کاری اش میگوید: مـن تمرینهای بازیگری را از صفر بازیگری حتی فن بیان رابا ابراهیم امینی فیلمنامه نویس فیلم شروع کردم تا بتوانم بازی قابل قبولی ارائه بدم.
علاقمندیهای زیبا کرمعلی
ادبیات و نویسندگی رابه خصوص در زمینهی قطعات ادبی و رمان خیلی دوست دارد. بـه ورزش، والیبال و شنا هم بسیار علاقه دارد.
او می گوید: دلم میـــخواهد روزی برسد کـه ناگفتهها در رسانه و سینما بـه تصویر کشیده شوند. دوست دارم ناگفتههای تاریخ ایران و گذشتهی گمشده ایران را آن طور کـه هست بیان کنم و هم چنین بتوانم کتابی کـه نوشتهام رابه تصویر بکشم.
ازدواج زیبا کرمعلی
زیبا کرمعلی فعلا مجرد است و هنوز ازدواج نکرده است
مصاحبه با زیبا کرمعلی
در ادامه بخشی از یک گفتوگو با زیبا کرمعلی را بخوانید.
خانم کرمعلی چـه شد کـه سینما را بعنوان آینده کاری خود انتخاب کردید؟
علاقهمند شدن مـن بـه حوزه سینما بـه سن ۱۲ سالگی باز میگردد. در آن سالها مـن بـه صورت جدی شروع بـه نگارش برای نشریه مدرسه کردم و داستانهای کوتاه و بلند مینوشتم و حتی وبلاگ هم داشتم.
یعنی بـه صورت جدی نویسندگی میکردید؟
برای خودم کاملاً جدی بود، اما هنوز بـه اندازه کافی جسارت و شجاعت نداشتم کـه دامنه مخاطبان نوشته هایم را گستردهتر کنم. حتی داخل وبلاگم با نام مستعار مطلب مینوشتم. البته در زمانی دوستی بود کـه بـه شدت مـن را برای نشر نوشته هایم تشویق کرد، اما احساس کردم هنوز زود اسـت. هنوز هم تک تک نوشته هایم را نگه داشته ام.
بـه غیر ازآن، نوشتن از همه ی چیز تبدیل بـه عادت شده بود تا زمانی کـه دریافتم صفحه کاغذ تخیلات مرا ارضا نمیکند و لازم اسـت تمام این نوشتهها بصری شوند! سینما شوند! و تقریباً ۱۳ سالگی بود کـه مصمم شدم سینما را بعنوان رشته تحصیلی خود انتخاب کنم.
از ۱۲ سالگی دوست داشتید کـه در سینما کار کنید، پس چرا وارد رشته ریاضی شدید؟
دوست داشتم امکانی بود تا بتوانم رشته سینما را برای مقطع هنرستان انتخاب کنم کـه در آن زمان در شهر کرج این رشته برای دختران ارائه نمیشد و از آنجا کـه کیفیت تحصیل و آموزش در سایر هنرستانها بـه شدت ضعیف بود، برای دستیابی بـه نتیجه بهتر در کنکور هنر تصمیم گرفتم از رشتههای نظری یکی را انتخاب کنم.
کـه نهایتاً انتخابم ریاضی بودو دیپلم مـن ریاضی شد و پیش دانشگاهی را در رشته هنر گذراندم. البته کـه اگر بـه عقب برمی گشتم بجای ریاضی، علوم انسانی را برای دیپلم انتخاب میکردم. چرا کـه امروز بیشتر از ریاضی بـه کارم میآمد.
رتبه ۸ کنکور شدید؟
بله؛ البته قرار بود بهتر بشوم، اما چون آخر کار کمی خسته شده بودم و شاید حتی بی انگیزه، از فضای درس خواندن فاصله گرفتم و نهایتا ۸ شدم. البته از این نتیجه کاملاً راضی و خوشحالم.
بعد از کنکور چـه اتفاقی افتاد؟
بعد از کنکور… شاید پررنگترین خاطره برای مـن، بیماری شدید پدربزرگم اسـت کـه در روزهایی کـه خبر رتبه کنکورم رسید، خلاف بقیه خانوادهها چندان فرصت شادی پیدا نکردیم و کاممان تلخ بود. بعد هم کـه ورود بـه دانشگاه و باقی ماجراها.
از همان اول میدانستید کـه دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر تهران را انتخاب می کنید؟
بله؛ از همان اول برنامه ام ادامه تحصیل در رشته کارگردانی سینما در دانشگاه هنر بود. بـه مـن گفته بودند برای ورود بـه سینما تئاتر لازم اسـت رتبه زیر ۱۰۰ داشته باشید کـه البته بعدا فهمیدم رتبه بسیار بهتری نیاز اسـت! و طبیعتا تمام برنامه ریزیها و هدفم کسب بهترین رتبه برای ورود بـه دانشگاه مورد علاقه ام بود.
چـه شد کـه محمدحسین مهدویان شـما را برای فیلم لاتاری انتخاب کرد؟
بعد از نشست، آقای مهدویان با مـن صحبت کردند و گفتند کـه در حال نگارش فیلمنامه تازهای هستند و خود و آقای امینی گمان می کنند کـه یکی از نقشها مناسب مـن اسـت.
مـن آن روز حتی نمیدانستم فیلم چـه موضوعی دارد، داستان آن تاریخی اسـت یا در زمان حال رویدادی را جلو می برد. آقای مهدویان صحبت هایش را ادامه داد و گفت کـه اگر علاقهمند باشم آقای امینی بزودی قراری را ترتیب خواهند داد. چنین شد و نهایتاً همکاری مـا شکل گرفت.
آقای مهدویان در آن روز بشما نگفت کـه نقشی کـه بـه پیشنهاد کرده اسـت، نقش اول زن فیلم اسـت؟
خیر. راستش را بخواهید در آن روزها بـه هر چیزی فکر می کردم، بجز بازیگری. اوایل همان بودن درکنار تیمی حرفهای و کاربلد برای مـن هیجان انگیز بود.
این کـه نقش چیست یا چقدر دیده می شود تغییری در تصمیم مـن ایجاد نمیکرد. تمام چیزی کـه میخواستم این بود کـه انجامش دهم و از بودن کنار کارگردان فیلم تحسین برانگیز «ایستاده در غبار» تجربه کسب کنم.
پدرتان وقتی فهمید کـه قرار اسـت بازیگری کنید، چـه واکنشی نشان داد؟
پدرم اوایل فکر نمیکرد کـه موضوع جدی باشد. بعد کـه پروژه جدی تر شد و گفتند کـه نقشی کـه قرار اسـت ایفا کنم نقش اول فیلم اسـت، کمی ترسیده بودم، چرا کـه تا بحال در هیچ فیلم یا تئاتری ایفای نقش نکرده بودم.
البته کـه ترس بـه مرور از بین رفت و خواستن جانشین آن شد. پدر نیز اوایل هر چند رضایت کافی نداشت، اما بعدها در گفتوگو و تعامل با مـن و آشنایی بیشتر با شرایط کار رضایت و خاطرجمعی پیدا کرد.
محمد حسین مهدویان در کارگردانی و بازی گرفتن از بازیگرها، آدم سخت گیری اسـت؟
او در بازی گرفتن از بازیگر بسیار جزئی نگر، دقیق و جدی هستند. مـا در فیلم سینمایی «لاتاری» آقای امینی را بعنوان بازیگردان نیز داشتیم و خب حضور ایشان خودش نقطه قوتی برای هر پروژه و هر کارگردانی اسـت.
ایشان درکنار آقای مهدویان همواره بـه بهترین نحو بازیگران را هدایت کرده و برای ارائه بازی یکدست و کم اشکال یاور کارگردان بود.
برخورد شـما با ساعد سهیلی بعنوان پارتنر چطور بود؟ ایفای نقش جلوی او برایتان سخت بود؟
تمرینات مـن با آقای امینی آغاز شد کـه البته در ادامه امیر حسین هاشمی هم برای کمک بـه مـن بـه برخی تمرینها ملحق شد. صادقانه و عامیانه بگویم! شاید مدتها طول کشید تا یخ مـن جلوی همین دو فرد آب بشود! روزی کـه قرار بود ساعد را برای نخستین بار ببینم و تمرین کنیم نگران بودم و استرس داشتم.
اما درست زمانی کـه متن را در دست گرفتیم و شروع بـه خواندن کردیم، تمام استرس و نگرانی دور ریخته شد! نشانی از ترس نبود. البته کـه برخورد دوستانه و گرم ساعد سهیلی دراین موضوع بـه شدت تاثیرگذار بود. چیزی کـه تا پایان پروژه وجود داشت.
اینستاگرام زیبا کرمعلی
zibakaramali@
در ادامه مرور اینستاگرام زیبا کرمعلی
در آخر نیز مروری داریم بر اینستاگرام خانم زیبا کرم علی و بیشتر با او و فعالیت هایی کـه در صفحه شخصی اش منتشر می کند آشنا میشویم. در ادامه هم چنان با مجله پارس ناز همراه باشید.
زیبا کرمعلی درباره این عکس نوشته: لاتاری پرفروشترین فیلم غیرکمدی و پرفروشترین فیلم شبکه نمایش خانگی سال ۹۷ شد.
زیبا کرمعلی درباره این عکس نوشته: صدای کوتاه شدن سقف آرزوهامون هرروز تـو گوشمون میپیچه. اگر هنوزم آیندهای وجود داره سقفش خیلی کوتاهه… پیری رو خیلی زود تجربه کردیم… پ.ن: آواز دهل فقط از دور خوشه! پ.ن ۲: شرمنده کـه نمی تونم امیدوارانهتر بنویسم! ببخشید کـه هر چی فکر میکنم معنای امید رو بـه یاد نمیارم.
زیبا کرمعلی درباره این عکس نوشته: خطاب بـه برخی دوستان عزیزی کـه در هر پستی «ماستی» دنبال حاشیه « مو» میگردن، لازمه بگم کـه مـن سالهاست کـه چـه تـو اینستاگرام و چـه توی رسانههای دیگهای کـه قبلا بوده و امروزم هستن گهگداری دلنوشتههامو با بقیه بـه اشتراک میذارم و این مختص امروز نیست.
هیچ ربطی هم بـه شغل یا رشته یا جایگاهی کـه امروز دارم یا بعد ها خواهم داشت نداره. دلنوشتهها صادقانهان. از صداقت پشیمونمون نکنید? پ.ن دوم: این عکس هم میدونم یه کم برای چنین روزی خشنه ? ولی چون عکسیه کـه دوسش دارم و عکاسشم یکی از قوی ترین دخترای رو زمینه، لازم بود منتشر بشه. عکس
زیبا کرمعلی درباره این عکس نوشته: در گذر از میان عکسهای قدیمی، قابهایی هستند کـه میمانند؛ نه برای انچه کـه در تصویر دیده می شود کـه برای تمام آن چیزی کـه دیده نمی شود اما هست، قوی تر و غنیتر از تمام رنگها و بافتها و ترکیبها و آدمها…
زیبا کرمعلی درباره این عکس نوشته: مام اون چیزی کـه روزهای پیشرو رو برامون معنی میکنه و رنگ میپاشه بـه تمام لحظات خاکستری، امید بـه رقم زدن همه یی اون چیزاییه کـه سالهاست توی رویاهامون و قلبمون نقش بستن و رویاهایی کـه انقدر زندگی شون کردیم کـه از عالم خواب بـه جهان واقع کوچ کردن و “مـا” شدن…
میدونم کـه رویاها، رویا نمیمونن. حقیقت میشن! حقیقت جهان مـا میشن! رویاها واقعی میشن… باور میکنیم کـه واقعی میشن… ایمان دارم کـه همه ی چیز دقیقا همون زمانی کـه باید اتفاق بیفته، اتفاق خواهد افتاد. نه دیرتر و نه زودتر… و مـا نمیترسیم! صبوری می کنیم! و می خندیم…
زیبا کرمعلی درباره این عکس نوشته: چند وقتیه کـه دوست داشتم از همه ی کسایی کـه چـه توی کامنتهاشون چـه دایرکت و چـه حضوری بـه مـن لطف داشتن و انقدر با محبت بـه مـن انرژی دادن تشکر کنم. منو ببخشید کـه تک تک کامنتها و دایرکتها رو نمی تونم جواب بدم ولی از صمیم قلبم ازتون تشکر می کنم.
وقتی کـه تصمیم گرفتم ترس رو کنار بذارم و وارد بازیگری بشم، خودم رو برای بدترین و تندترین نقدها و حرفها آماده کردم ولی اصلا انتظار این همه ی محبت رو نداشتم. از صمیم قلبم خوشحالم کـه نوشین قصهی مارو دوست داشتید. خوشحالم کـه توی نخستین تجربم آزرده خاطرتون نکردم ودر حد و اندازه خودم اعتماد گروه عزیز و حرفهای لاتاری رو پاسخ دادم.
آقای مهدویان و آقای امینی عزیز ممنون از تمام کمکها و اعتمادتون. امیدوارم بتونم با راهنماییهای دلسوزانتون ضعفهامو بپوشونم و بهتر بشم. و ممنونم از امیرحسین هاشمی عزیز « ساسان قصه لاتاری کـه توی فیلم رفیق امیرعلی بودو پشت صحنه کمک و پشتیبان نوشین » کـه با معرفتترینه! و الحق رفیقترینه برای همه ی!
این جا نقطه شروعه برای مـن…
زیبا کرمعلی درباره این عکس نوشته: تمام عمر برای رقم زدنِ “آینده” ایدهآل می دویم و میدویم و فراموش می کنیم “لحظه” و این “لحظه” شاید تمام اون چیزیه کـه میشه از تمام زندگی خواست… حرفم از جملهی تکراریِ ” در لحظه زندگی کن” فراتره! حرفم، لمس کردن همون تجربهی ناب و خالص بعضی دقایقیه کـه امروز منعش می کنیم
تا روزی کـه توی آینده بـه خیالمون زمانش فرا برسه… امروز وقتشو نداریم چون داریم بستر رقم خوردن این “لحظه” رو توی آینده فراهم میکنیم و باز فراموش میشه تمام اون حقیقتی کـه بند بند وجودمون از زندگی و روزهامون طلب میکنه… مـا بدهکار میشیم بـه خودمون؟ اگر فردا مـن یا تـو نباشیم، بـه خودمون و بـه همه یی دنیا بدهکار نمیشیم؟
توی قیامت وعده داده شدهای کـه قراره دستها و پاها و زبانها و تمام کائنات شاهدان محکمه الهی باشن، دقایق چی؟ لحظات چی؟ اونا هم بـه تکلم میان و شهادت میدن؟ اگر ثانیهها و روزها هم جزو شاهدان این محکمه باشن، احتمالا مـا گناهکارترین و بدهکارترین مخلوق خداییم…
بیوگرافی زیبا کرمعلی و همسرش + عکس های زیبا کرمعلی + گفتوگو و اینستاگرام
زیبا کرمعلی درباره این عکس نوشته: ین شبایی کـه تا صبح خواب بـه چشمامون نیومد هرگز از خاطرمون نمیره… تمام این شبایی کـه هجوم هزاران فکر و هزاران ترس امانمونو برید و چونههامونو لرزوند و قدمهامونو سست کرد، تا همیشه نه فقط توی خاطراتمون کـه توی چروکهایی کـه آروم آروم رد پیری رو روی قلبمون حک میکنه باقی میمونه…
ابهامی کـه با قدمهای مـا قدم میزنه و مدام توی گوش مـا زمزمه میکنه تا نذاره تصویری کـه مـا میسازیم وضوح پیدا کنه. ترس از همرنگ بقیه شدن و باختن و حل شدن میون تمام کثافت این شهر و خاکستریِ آدماش با نفسهای مـا نفس میکشه!
شاید همین الانم شبیهشون شدیم…
فکر کنم شبیه شدیم کـه حالمون دیگه خوش نیست و خندههامون رنگی نیست… و میون تموم این روزا ماییم و یه علامت سوال بزرگ در برابر آیندهی پر از ابهامی کـه “حال” و حالِ مارو خاکستری میکنه. ماییم و یه دنیا تردید در انتخابها و تصمیمها و حرکتکردنامون… ماییم و دنیا دنیا تنهایی! آخ کـه چقدر هوا سرده…
زیبا کرمعلی درباره این عکس نوشته: اکران و نشست خبری فیلم #لاتارى در پردیس ملت
زیبا کرمعلی درباره این عکس نوشته: #لاتاری
ادامه مطلب بیوگرافی زیبا کرمعلی و همسرش + عکس های زیبا کرمعلی + مصاحبه و اینستاگرام