معرفی کامل و نقد فیلم تحسین شده درون پوسته پیله زرد
- 23 بازدید
- 26 فوریه 2024
- اخبار سایت, داستان جالب, عکس, مطالب جالب
مخاطبانی که اولینبار در جشنواره فیلم کن به تماشای این درام ۱۸۲ دقیقهای ویتنامی نشستند، از کشف یک صدای بزرگ جدید در سینمای معاصر، شگفتزده شدند. یک فیلم خیالانگیز که جادوی خلسهآور فیلمهای دو غول سینمای آسیا، اپیچاتپونگ ویراستاکول و سای مینگ-لیانگ را در خود دارد. فیلمی که اگرچه داستان آن ساده بهنظر میرسد، اما با حرکات آهسته دوربین و نماهای بلند هیپنوتیزمکننده خود مخاطب را به قلمروهای مسحورکنندهای وارد میکند که توضیحشان هرگز ساده نیست. اولین فیلم بلند تین آن فام، نخستینبار در بخش دو هفته کارگردانان جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و برنده جایزه دوربین طلایی بهترین فیلم بلند اول شد. پیله زرد نمایشهای جهانی بسیار موفقی در جشنوارههای مختلف داشته و با تحسین گسترده منتقدان در سراسر جهان روبرو شده است. در این مطلب به معرفی و نقد فیلم درون پوسته پیله زرد پرداختهایم.
فهرست بهترین فیلم های عاشقانه جهان
خلاصه داستان فیلم درون پوسته پیله زرد
داستان فیلم درون پوسته پیله زرد Inside the Yellow Cocoon Shell را اینطور میشود تعریف کرد؛ تین باید جسد زن برادرش را که در تصادفی ناگهانی در سایگون جان باخته و پسر ۵ سالهاش، دائو که بهطور معجزه آسایی از آن جان سالم بدر برده است، به زادگاهشان در حومه شهر ببرد. بنابراین تین ناخواسته و با بی میلی مجبور به ترک سایگون و بازگشت به زادگاه کوهستانیاش بعد از سالها میشود. تین در آنجا برای سپردن دائو به برادر بزرگترش که سالها از ناپدید شدنش میگذرد، جستوجویی را برای پیدا کردن او آغاز میکند. تین در این مسیر با رویاهایی شگفتانگیز و ماجراهایی مسحورکننده روبرو میشود که خاطرات فروخورده و آرزوهای ممنوعه او را دوباره شعلهور میسازند. در اعماق هزارتوی این جستوجوی خیالی، تین با بحرانهای وجودی خود درباره ارزش و معنای زندگی کلنجار میرود.
بازیگران و عوامل فیلم درون پوسته پیله زرد
لی فونگ وو در نقش تین، نوئن تی کویین در نقش معشوق قدیمی تین، تائو، نوئن تین در نقش برادزاده او دائو و وو نوک ماین در نقش ترون، بازیگران اصلی درون پوسته پیله زرد هستند.
تین آن فام، علاوه بر کارگردانی، فیلمنامه را نیز نوشته و تدوین فیلم را همچنین انجام داده است. تصایر چشمنواز و مسحورکننده درون پوسته پیله زرد حاصل کار دین دویی هون هستند. دویی هون، دو فیلم کوتاه قبلی آن فام را نیز فیلمبرداری کرده است.
کارگردان فیلم درون پوسته پیله زرد کیست؟
نویسنده و کارگردان ویتنامی، تین آن فام، پس از فارغالتحصیلی از رشته فناوری اطلاعات به فیلمسازی علاقهمند شد و به شکلی خود آموز فیلمبرداری و تدوین را یاد گرفت. او با فیلم کوتاه The Mute به جشنوارههای پالم اسپرینگز، تامپره و اوپسالا راه یافت. فیلم کوتاه بعدی تین، بیدار بمان، آماده باش (Stay Awake, Be Ready) برنده جایزه ILLY بخش دو هفته کارگردانان جشنواره فیلم کن شد و در جشنوارههای متعدد دیگری مانند کلرمون فران، لوکارنو و بوسان، به نمایش درآمد و جوایز دیگری نیز از آن خود کرد. آن فام قبل از اینکه بیدار بمان، آماده باش را بسازد، روی ایده پیله زرد کارکرده بود. این فیلم کوتاه تک پلان ۱۴ دقیقهای، براساس اولین صحنه فیلمنامه پیله زرد ساخته شده است. در واقع، فام با این فیلم کوتاه به آزمایش ریتم و میزانسنی که برای پیله زرد در نظر داشته است، پرداخت.
مروری بر نظر منتقدان درباره فیلم درون پوسته پیله زرد
پلی لیست | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰
ماریا ای. گیتس | فیلم درون پوسته پیله زرد به کارگردانی تین آن فام، برنده جایزه دوربین طلایی بهترین فیلم اول در جشنواره فیلم کن، یک اودیسه معنوی سه ساعته عمیقا محسوس درباره اندوه و نومیدی در اشکال مختلف آن است.
اسکرین دیلی | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰
آلن هانتر | این یک فیلم اول چشمگیر، برانگیزاننده، جذاب و اسرارآمیز است. هیچ پاسخ سادهای برای پرسشهای بزرگ وجودی نیست، بلکه تنها میل به جستجوی آنها با قلبی مهربان و نیت خوب وجود دارد. در نهایت تنها باید ایمان داشته باشید.
ورایتی | امتیاز: ۹۰ از ۱۰۰
گای لاج | این یک فیلم هنری کند و چالشبرانگیز و البته اغواکننده است که به دنیای آثار غولهایی مانند اپیچاتپونگ ویراستاکول، سای مینگ-لیانگ و تئو آنجلوپولوس، شباهت دارد، بدون آنکه تقلیدی از هیچکدامشان به نظر برسد.
مجله اسلنت | امتیاز: ۸۸ از ۱۰۰
جیک کول | شاید قهرمان داستان احساس کند که ارتباطش با دنیا قطع شده، اما فیلم عمیقا در سازگاری و هماهنگی با آن است.
ایندیوایر | امتیاز: ۸۳ از ۱۰۰
جاش اسلیتر-ویلیامز | این فیلمی است که پیوسته شما را به درک و شهودی حسی و گم شدن در گذر زمان فرامیخواند، تا جایی که تقریبا میتوانید حضور دوربین را حتی در هنگام حرکت فراموش کنید. شما با شخصیت تین در قاب فیلم زندگی میکنید؛ چراکه ریتم حرکت دوربین و شخصیت به شکلی طبیعی در هم تنیده شدهاند.
نقد فیلم درون پوسته پیله زرد برگرفته از سایت ریورس شات
جولیا گانیسون | تین آن فام، درون پوسته پیله زرد را در طی دو سال در سایگون و ارتفاعات مرکزی جنوب ویتنام، منطقهای با فصلی بارانی که تقریبا از می تا اکتبر ادامه دارد، فیلمبرداری کرد. باران نقش مهمی در فیلم دارد. در اولین صحنه فیلم، در بازارچهای در فضای باز در سایگون، پیرنگ داستانی فیلم همزمان با آغاز بارش باران، شروع به باز شدن میکند. زمانیکه یک باران شدید ناگهانی، گویی پیشاپیش از تصادف یک موتورسیکلت خبر میدهد. بعدتر، تین (لی فونگ وو)، یک فیلمبردار عروسی، متوجه میشود که خواهر شوهرش، هان، مرده است و از آنجایی که برادرش گم شده، مسئولیت مراقبت از پسرشان، دائو، بر عهده او قرار میگیرد. تین سپس به روستای دوران کودکیاش برمیگردد و به جستجوی برادرش و رسیدن به خلوصی معنوی میرود.
فیلم رابطهای بهظاهر گسسته با روایت خود دارد. برخی صحنهها عمیقتر به شخصیت تین میپردازند و داستان را به شکلی سرراست پیش میبرند، مانند زمانیکه تین یک قرار ملاقات پرشور و جانکاه با عشقی قدیمی را به یاد میآورد که از همان زمان به بعد یک راهبه شده است. با اینحال، در لحظات بسیاری، داستان به نفع تجربهای زیباییشناختی و فلسفی، کمرنگ میشود. در این سکانسها، باران، و حاشیه صوتی محیطی زندهای که ایجاد میکند، در کنار نماهای دور، برداشتهای بلند و ریتم کند، در راستای نمایش همگرایی قلمروهای فانی و مقدس، عمل میکنند. زمانی که خانواده هان بعد از تشییع جنازه او، با هم دعای تسبیح را میخوانند، صدای بارش شدید باران تقریبا مانع شنیدن ذکر خوانی آنها میشود. در سکانسی دیگر نزدیک به انتهای فیلم، تین در شبی که بارانی شدید میبارد در امتداد مسیری کوهستانی راه میرود. هنگامیکه او در مسیر خود برای لحظهای توقف میکند، باران پراکنده میشود. سپس دوربین از سوژه انسانی خود فاصله میگیرد تا درختی پر از پروانههای سفید را در قاب قرار بدهد. بنابراین الگوهای آب و هوایی و جهان طبیعی به مجرایی تبدیل میشوند که فام از طریق آنها به بیانی ماورایی و استعلایی میرسد.
موتور سیکلتها هم مانند باران در همه جا حاضرند. سفر با موتورسیکلت جزئی جذایی ناپذیر از زندگی یک شخصیت ویتنامی است. از زمان اصلاحات اقتصادی دوی موی (Doi Moi) در سال ۱۹۸۶، اقتصاد در حال توسعه ویتنام تقاضای بسیار زیادی را برای حمل و نقل و همچنین شرایطی برای جذاب سرمایهگذاری خارجی جهت تقویت تولید موتورسیکلت، ایجاد کرد. در ویتنام – کشوری با جمعیت ۹۸ میلیونی – حدود ۷۰ میلیون موتورسیکلت ثبت شده وجود دارد و شلوغی و ترافیک در شهرهای بزرگ بخشی اساسی از زندگی شهری است. در جهان فیلم، اگر آب و هوا نشانه الوهیت است، موتورسیکلتها به شکل پررنگی به انسان اشاره دارند. ترافیک انبوه شهری، جادههای خاکی گلآلود، خرابیهای مکانیکی، متعلق به قلمرو کمتر معنوی موتورها هستند. این وسایل نقلیه که در کنار هم و در عین حال جدا از یکدیگر غژغژکنان در خیابانها حرکت میکنند، مکررا انزوا، درماندگی و مهارت انسان را به یاد میآورند.
در یکی از صحنههای طولانی فیلم که در نمایی بسیار دور فیلمبرداری شده است، تین را میبینیم که موتورسیکلت از کار افتاده خود را در حاشیه جادهای پر پیچ و خم، حرکت میدهد. یک غریبه – رهگذری که هیچ تصوری نداشته از اینکه فیلمبرداری در حال انجام است –موتور خود را متوقف میکند و کنار میزند تا با او حرف بزند و کمکش کند. فیلم در چند جای دیگر این موقعیتها واقعی را نمایش میدهد. به عنوان مثال، مدت کوتاهی پس از اینکه تین به روستا میرسد، با آقای لو، پیرمردی که هم در فیلم و هم در زندگی واقعی کفن میبافد، دیدار میکند. قصهای که آقای لو به تین از تجربهاش در ارتش در طول جنگ ویتنام میگوید، مستقیما از زندگی واقعی او میآید. فام به مدت سه هفته تمرین کرد تا حول مونولوگ آقای لو که آن را به زبان خودش میگوید، حرکات دوربین را به شکلی دقیق طراحی کند. اما صحنه موتورسیکلت خراب شده، تنها صحنه کاملا بدون فیلمنامه پیله زرد است. فان تصمیم گرفت که شهودی عمل کند و این احساس را داشت که این چیدمان نتایج ارزشمندی به همراه خواهد داشت. این نقطهگذاری غیرمتعارف که در اواخر فیلم ظاهر میشود، یکی از تاثیرگذارترین و خاطرهانگیزترین لحظات فیلم است که هرچه پیش میرود بیشتر از رئالیسم فاصله میگیرد. استفاده از موتورسیکلت در اینجا به طرز درخشانی یک تبادل انسانی دوستداشتنی و بامزه را ممکن میسازد؛ یک ارتباط اجتماعی واقعی که هیچ صحنه دیگری از فیلم با آن مطابقت ندارد.
فیلم با گفتوگوی میان تین و دو دوست درباره معنای زندگی آغاز میشود. یکی از دوستان قصد دارد سایگون را ترک کند تا در کوهستان دنج و آرام معنای زندگی را بیابد. دوست دیگر او را سادهلوح مینامد و پیشبینی میکند که به محض اینکه پولش تمام شود، دوباره به شهر بازمیگردد. تین هیچ کدام از این دیدگاهها را تایید نمیکند و در عوض ابهام آمیز بودن ایمان را به یاد دوستانش میآورد. اگرچه بیشتر مدت زمان درون پوسته پیله زرد در محیطی روستایی رخ میدهد، اما این بحث ابتدایی این پرسش را مطرح میکند که چگونه فضاهای شهری و روستانی مانع یا باعث کشف و شهودی معنوی میشوند. فیلم با طرح این موضوع در چارچوب یک بحث چندوجهی، روی یک دوگانگی دست میگذارد و تفاسیر متفاوتی را تصدیق میکند. البته اینکه فیلم چگونه شهر و روستا را متمایز میسازد، گاهی ساده انگارانه بهنظر میرسد. صحنههای سایگون غرق در شلوغی، رفتوآمد، ملال و گسیختگی، هستند. تین تنها با فرار از این شهر سرمایهداری میتواند تلاش خود را برای دستیابی به سلامتی درونی آغاز کند. عزیمت او نقطه آغازین بخش رویاییتر و انتزاعیتر فیلم است. جاییکه ترکیببندیهای فام بر زیبایی کوهها، سرسبزی و لایههای مه، تاکید دارند. درحالیکه گفتگوی دوستان، موقعیتی برای ترسیم ظریف نظرگاههای متفاوت درباره یک موضوع واحد را پیشنهاد میکند، دوگانه شهر بیخدا و طبیعت روستایی مقدس که در ادامه ظاهر میشود، کمی بیش از حد خط کشی شده بهنظر میرسد.
درون پوسته پیله زرد ریتم آرام دلپذیری دارد. برخی لحظات از قدرتی مغناطیسی برخوردارند؛ ردیفی از گاومیشها که مشتاقانه به دوربین خیره شدهاند و با نزدیکتر شدن دوربین نگاهشان را میدزدند؛ قطعه کارائوکه (نوعی آوازخوانی که در آن افراد مبتدی در حین پخش موسیقی بی کلام آوازهای مشهور، متن اشعار آن ها را بر صفحه نمایشی میبیینند و با صدای خودشان آن را میخوانند) انفرادی و پرشور تین در یک اتاق آینه کاری شده؛ یک صحنه خلسهآمیز موتور سواری در یک جاده مه آلود در هوایی گرگ و میش. همانطورکه خطوط روایی فیلم کمرنگ میشوند، برخی از سکانسها بهطور ضمنی داستان تین را بسط میدهند، مانند زمانیکه تین با همسر و فرزند برادرش تام ملاقات میکند. بقیه صحنهها اگرچه نامربوط به داستان هستند، اما زبان بصری فیلم حول ایده ایمان را بیشتر گسترش میدهند؛ مانند دروازهها، حصارها و پردههای زیادی که مرز میان دنیاها را به تصویر میکشند. البته بخشهای متعددی هم هستند که هیچ کدام از این اهداف را محقق نمیسازند، با اینحال این عدم توازن ناخوشایند نیست. در نهایت، درون پوسته پیله زرد بسیار شبیه یک روز بارانی میگذرد: یک روز طولانی، آهسته و خوابآلود، درحالیکه حواسمان میان آنچه که جلوی دیدمان است و دنیای درونی دوردست و نادیدنیمان، شناور و سرگردان است.
امتیاز سایت های سینمایی به فیلم
تا زمان آماده سازی مطلب
وبسایت | میانگین امتیاز |
IMDB | ۶.۷ از ۱۰ |
کاربران متاکریتیک | هنوز نمرهای ثبت نشده است |
منتقدان راتن تومیتوز | ۹۷ درصد بر اساس ۲۹ نقد |
کاربران راتن تومیتوز | هنوز نمرهای ثبت نشده است |
منتقدان متاکریتیک | ۹۱ درصد براساس ۹ نقد |
مصاحبه کارگردان فیلم
تین آن فام: داستان تین شاید انعکاسی از خودم باشد
- رویکردم در استفاده از برداشتهای طولانی و حرکات آهسته دوربین، از سلیقه و علاقه سینمایی خودم ناشی میشود. از سویی، دوست داشتم خودم را به چالش بکشم، و از سویی دیگر متوجه شدم که خودم و همچنین مخاطب برای درک تصاویر و صدا به زمان معینی نیاز داریم تا بتوانیم این فاکتورها را تحلیل و بخاطر بسپاریم و در نتیجه قادر باشیم به اعماق دنیای شخصیت سفر کنیم. حرکات آهسته و طولانی دوربین فضاهای خالیای را برای مخاطب ایجاد میکرد تا آزادانه تماشا کند و منتظر بماند و حضور دوربین را از یاد ببرد. در نتیجه غافلگیریها بدون هیچ تحمیل و اجباری به شکلی طبیعی در قاب ظاهر میشدند.
- داستان تین شاید انعکاسی از خودم باشد؛ وقتگذرانی با دوستان، کلنجار رفتن با کار فیلمبرداری و تدوین ویدئوهای عروسی، انجام دادن تردستی و شعبدهبازی برای سرگرم کردن دوستان، دلبستگی به عشقی در گذشته که دیگر امیدی به آن نیست، و گشت و گذارهایی پراکنده در زادگاه کوهستانیام در جستجوی خاطرات باقیمانده از گذشته…اما فکر نمیکنم این یک فیلم زندگینامهای باشد، زیرا برای من ارتباط با تجربه شخصیام یک فرایند طبیعی در هنگام ساخت فیلم بود.
پوستر فیلم درون پوسته پیله زرد
ادامه مطلب معرفی کامل و نقد فیلم تحسین شده درون پوسته پیله زرد