is_tag

برکناری آصف‌الدوله از وزارت داخله

حاج غلامرضا شاهسون آصف‌الدوله (شهاب‌الملک) پسر حاج حسین خان نظام‌الدوله امیر توپخانه بود. او از چهره‌هایی است که در سالهای اول انقلاب مشروطه چون موج در فراز و فرود بود. در سال ۱۳۲۴ق نمایندگان مجلس اول شورای ملی به مخالفت با آصف‌الدوله برخاستند، تا جایی که او را از حکومت خراسان عزل کرده به تهران کشاندند و محکمه‌ای برایش ترتیب دادند که تا آن زمان تقریباً نظیری نداشت و حاصل آن تبرئه او از اتهامات وارده بود. در کمتر از یک سال همان نمایندگان مجلس شورا آصف‌الدوله را به عنوان وزیر داخله در کابینه ناصرالملک به رسمیت شناختند. چندی بعد باز همان نمایندگان بدون آنکه به او فرصت حضور در مجلس و دفاع دهند از وزارت عزلش کردند. با بسته شدن مجلس اول و قدرت‌گیری محمدعلی شاه آصف‌الدوله والی ایالت فارس شد. در آنجا با مشروطه‌‌خواهان رفتاری دوستانه داشت و از اقدامات آنها جلوگیری نمی‌کرد. پس از فتح تهران در شیراز مشروطه‌خواهان انجمن نظار را تشکیل دادند. اولین روز تشکیل انجمن، آصف‌الدوله طی سخنرانی اعلام کرد که همیشه به مشروطه و نظام پارلمانی معتقد بوده است. پس ازمدت کوتاهی چون از برقراری نظم و امنیت فارس عاجز بود از حکومت آنجا عزل شد و اندک زمانی پس از آن در ۱۳۲۸ق درگذشت.

ادامه مطلب برکناری آصف‌الدوله از وزارت داخله

ورود امین‌السلطان به ایران ۱۳۲۵ق

میرزا علی‌اصغرخان امین‌السلطان (اتابک اعظم) از رجال قدرتمند و مؤثر دوره قاجار است. پدرش آقا ابراهیم امین‌السلطان در سال ۱۳۰۰ق درگذشت. ناصرالدین شاه به دلیل تعلق خاطر و اعتماد وافر به آقا ابراهیم طی حکمی لقب امین‌السلطان و تمام مناصب وی را به پسرش میرزا علی‌اصغرخان اعطا کرد. از آن پس میرزا علی‌اصغرخان امین‌السلطان از بازیگران اصلی تاریخ ایران شد. او تا زمان ترورش در ۱۳۲۵ق به طور متناوب کرسی صدارت را در سلطنت ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه در اختیار داشت و در این دوره طولانی توانست جناحی قدرتمند تشکیل دهد که زنان حرم، شاهزادگان، رجال سیاسی و فرهنگی و روحانیون را دربرمی‌گرفت. این گروه برای حفظ موقعیت و منافعشان پایه‌های اقتدار امین‌السلطان را تحکیم می‌کردند. هرگاه او از صدارت عزل می‌شد هوادارانش با بذل وجوهات، توطئه‌چینی، شایعه‌پراکنی و مساعی دیگر او را به صدارت باز می‌گرداندند.

ادامه مطلب ورود امین‌السلطان به ایران ۱۳۲۵ق

شورش تبریزیان و اقدامات بیوک خان

تبریز را پس از انقلاب مشروطه باید در شمار پرآشوب‏ترین شهرهای مملکت به حساب آورد که علت آن قدرت‏گیری انجمن تبریز بود، زیرا به صورت نیرویی موازی و قدرتمند در مقابل نمایندگان رسمی حکومت مرکزی که مسئول برقراری آرامش و امنیت شهر بودند عرض اندام کرده و قدرت آنها را با اتکاء به حمایت مردم تضعیف می‏کرد. انجمن برای تثبیت قدرتش هر روز به بهانه‎ای مردم را به شورش وامی‏داشت. گرچه اعضای انجمن یکدست نبودند اما گروهی نبض آن را در اختیار داشتند و به حرکات انجمن و مردم سمت و سوی دلخواهشان را می‎دادند. کار انجمن بدانجا رسید که علاوه بر فشار بر حکومت تبریز خواهان اعمال فشار بر مجلس شورا نیز شد.

ادامه مطلب شورش تبریزیان و اقدامات بیوک خان

تاجگذاری محمدعلی شاه قاجار

در ۴ ذیحجه ۱۳۲۴هـ .ق/ ۲۸ دی ۱۲۸۵هـ .ش با دعوت قبلی و رسمی، سی نفر از رؤسای روحانیون به علاوه شاهزادگان، وزرا، امرا، سرداران و هیئتهای سیاسی سفارتخانه‌ها در اتاق موزه گرد آمدند تا مراسم تاجگذاری محمدعلی شاه را برگزار کنند. محمدعلی شاه در میان صدراعظم و سایر رجال برجسته دربار به تالار وارد شد و از تخت سلطنت بالا رفت. احمد میرزا (ولیعهد) بر روی پلکان تخت قرار گرفت؛ قرار بود یک نفر از روحانیون تاج را بر سر شاه بگذارد اما به دلیل بروز اختلاف میان روحانیون، میرزا نصرالله خان مشیرالدوله صدراعظم مسئول گذاشتن تاج بر سر شاه شد. او تاج کیانی را بر سر شاه گذاشت. پس از آن آیت‌الله سید عبدالله بهبهانی آیه « قل اللهم مالک الملک» را تا آخر قرائت کرد. سپس نوبت به آیت الله سید محمد طباطبائی رسید که او هم « یا داوود» را قرائت کرد. شاه که با دو دستش به زحمت تاج گشاد و سنگین را بر سر نگاه داشته بود پس از پایان دعا تاج را برداشت و کلاه جیقه دریای نور را بر سر گذاشت. به عدد سن شاه سی و هشت توپ شلیک شد. صد و ده توپ دیگر نیز برای میمنت این روز شلیک کردند و موزیک نواخته شد. به ظاهر محمدعلی شاه بر خلاف اسلافش که با مشکل مدعیان سلطنت روبه رو بودند توانست بی دغدغه بر تخت سلطنت جلوس کند. در واقع اوضاع مملکت دیگر به گونه‌ای نبود که درگیری شاهزادگان را برای تصرف تاج و تخت تاب آورد. از این رو به محض تشدید بیماری مظفرالدین شاه، محمدعلی میرزا ولیعهد به تهران فراخوانده شد و زمام امور را به دست گرفت. با این تدبیر از وقوع درگیری میان شاهزادگان مدعی سلطنت جلوگیری کردند. اما غافل بودند که تخم بدبینی میان مجلس و شاه در همین روز تاجگذاری کاشته خواهد شد.

ادامه مطلب تاجگذاری محمدعلی شاه قاجار

اولین شورش تبریز بر محمدعلی شاه : ۱۵ بهمن ۱۲۸۵ش / ۵ فوریه ۱۹۰۷م

محمدعلی شاه در ۴ ذیحجه ۱۳۲۴ق/ ۲۸ دی ۱۲۸۵ش/ ۱۹ ژانویه ۱۹۰۷م به سلطنت رسید. دوران سلطنتش کوتاه و پر تنش بود. مراسم تاجگذاری وی آغاز دلتنگی‌ها و گلایه‌ها شد. مشیرالدوله صدراعظم وقت که دو پسرش از هواخواهان و همراهان مشروطه بودند مسئولیت برگزاری جشن تاجگذاری را به عهده داشت. او از نمایندگان مجلس برای حضور در مراسم دعوت به عمل نیاورد و موجب آزردگی آنها شد. نمایندگان تصور کردند شاه آنها را شایسته حضور در مراسم ندانسته است. همکاری شاه و مجلس و انتظام امور نیاز کشور بود. اما حرکت هر دو طرف جهت عکس این نیاز صورت گرفت تا جایی که بی محابا رو در رو ایستادند. در این میان گروهی تخم بدبینی می‌کاشتند و اختلافات را دامن می‌زدند. شورش تبریز اولین نتیجه اقدامات این گروه بود.

ادامه مطلب اولین شورش تبریز بر محمدعلی شاه : ۱۵ بهمن ۱۲۸۵ش / ۵ فوریه ۱۹۰۷م

ترور میرزا علی‌اصغر خان اتابک اعظم

میرزا علی‌اصغر خان اتابک اعظم (امین‌السلطان) برای علاقه‌مندان تاریخ معاصر ایران چهره‌ای آشناست. او در سلطنت ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه، وزیر اعظم بود. و اداره مملکت را به عهده داشت. حتی زمانی که بر اریکه قدرت نبود نفوذش بر سیر حوادث تأثیر می‌گذاشت. چنانچه در صدارت سلطان عبدالمجید میرزا عین‌الدوله شبکه مرتبط با وی مردم را به شورش بر ضد صدراعظم تشویق و تحریک می‌کردند و از بذل مال برای برکناری عین‌الدوله و به قدرت رساندن مجدد امین‌السلطان دریغ نداشتند. در زندگی سیاسی‌اش فراز و نشیبهای زیادی به چشم می‌خورد. از این روست که گروهی او را از حامیان انگلستان و برخی دیگر از حامیان روسیه دانسته‌اند. امین‌السلطان که در دوره ناصرالدین شاه با قدرت و استبداد تمام فرمان می‌راند، در دوره مظفرالدین شاه قدرتش را با تطمیع و زدوبندهای سیاسی حفظ می‌کرد؛ سرانجام در سلطنت محمدعلی شاه جامه مشروطه بر تن کرد و توانست به صدارت برسد. همین فراز و نشیبهاست که دستیابی به شناخت صحیح و دقیق را درباره عملکرد سیاسی او مشکل می‌سازد.

ادامه مطلب ترور میرزا علی‌اصغر خان اتابک اعظم

از انفعال تا انفصال ناصرالملک

در تاریخ‌نگاری مشروطه، افزون بر آشفتگی، نکات مبهم و ناروشن بسیاری نیز وجود دارد و برخی از وقایع به درستی تبیین نشده و به بسترها و مقدمات آنها اشاره لازم نمی‌شود. واقعه عزل ناصرالملک از رئیس‌الوزرایی در ذیقعده ۱۳۲۵/ آذر ۱۲۸۶، گرفتار همین سرنوشت شده است. مهدی ملک‌زاده ضمن شرح وقایع میدان توپخانه، بدون هیچ توضیحی تنها می‌نویسد: «در همان روز (روز واقعه میدان توپخانه) ناصرالملک رئیس‌الوزراء از طرف محمدعلی شاه دستگیر و زندانی شد، وزراء از کار برکنار شدند.» کسروی نیز ضمن اشاره به بحران روابط میان شاه و مشروطه‌خواهان می‌نویسد: «حال بدین سان پیش می‌رفت، تا روز شنبه بیست و دوم آذر ماه (۸ ذیقعده) کابینه ناصرالملک که آشوب را نزدیک دیده از آن دوری می‌خواست، از کار کناره گرفت و چگونگی را به شاه آگاهی داد.» ایشان در جای دیگری می‌نویسد که در روز نخست واقعه میدان توپخانه شاه اعضای هیئت دولت را احضار کرد، «ناصرالملک به بهانه ناخوشی از رفتن باز می‌ایستاد، ولی سرانجام ناگزیر گردید و رفت. محمدعلی میرزا به او دشنامها داده دستور چوب زدن داد. سپس گفت او را در اطاق حاجب‌الدوله باز دارند.» یحیی دولت‌آبادی می‌نویسد: «چون شاه از رئیس‌الوزرایی ناصرالملک دلتنگ است و با وجود او اجرای مقاصد خود را مشکل می‌داند این است که نهایت اصرار را به برهم زدن کابینه و خلع ناصرالملک دارد.

ادامه مطلب از انفعال تا انفصال ناصرالملک