گذشته فرح دیبا
- 7,207 بازدید
- 9 دسامبر 2011
- ایران معاصر
فرح دیبا همسر سوم محمدرضا شاه پهلوی در ۲۲ مهرماه ۱۳۱۷ش در بیمارستان آمریکاییان تهران دیده به جهان گشود. پدرش سهراب دیبا از خانواده های بزرگ آذربایجان و مادرش فریده قطبی از خاندان های قدیمی گیلان بود. جد پدری فرح، میرزا محمود علاء الملک طباطبایی دیبا (شعاعالدوله) از رجال متنفذ عصر قاجار بود که سالیان سال در وزارت امور خارجه خدمت می نمود. او از برکشیدگان میرزا سعید خان موتمنالملک وزیر امور خارجه ناصرالدین شاه بود که پس از ورود به وزارت امور خارجه مدارج ترقی را طی نموده سال ها در کنسولگری و سفارتخانه های ایران خدمت کرده بود. علاء الملک در سال ۱۲۸۷ق برای بعضی مذاکرات سرحدی ایران و افغانستان ماموریت لندن یافت و با مساعی حاجی محسن خان وزیر مقیم لندن با وزارت خارجه انگلیس تبادل افکار یافت و قرار قطعی تعیین حدود ایران و افغانستان را داد. سپس به کارپردازی حاجی طرخان رسید و پس از چند سال به قنسولی تفلیس و سپس شارژ دافری پطرزبورغ نائل آمد. در سال ۱۳۰۳ق به وزیر مختاری روسیه منصوب شد و عامل موثری در مناسبات میان ایران و روس گشت. در دوران صدارت امینالسلطان به تهران احضار و مامور سفارت عثمانی گردید.
نقش اماکن مقدس در معارضات سیاسی دوره قاجار
- 1,809 بازدید
- 7 دسامبر 2011
- ایران معاصر
بشر از همان آغاز خلقت در پی یافتن سؤالات بیشمار در جهان هستی، همواره به دنبال منجی و حامی میگشت که او را در شرایط حاد حمایت کند و از تنهایی و خطر نجات دهد. این جست وجو در سرتاسر تاریخ پرنشیب و فراز ایران زمین ادامه داشت و ایرانیان به دنبال یورش اقوام و ملل گوناگون در خلال سالیان سال به قبور و بارگاه و آثار باقی مانده از مردان مقدس و روحانی میرفتند و به آنان توسل میجستند و خود را در پناه این مکانهای مقدس قرار میدادند و از خطرهای سیاسی میرهیدند. این شیوه توسل به اماکن مقدس که در قرون معاصر به بست و بستنشینی معروف شد، پدیدهای بسیار مهم و متداول بوده است که رعایا را از ظلم حاکمان در امان میداشته است. چرا که ساختار سیاسی اجتماعی ایران عصر قاجار که برگرفته از دورههای قبل بود با استفاده از دیوانسالاری عریض و طویل بر تمام شئون کشور تسلط داشت. در رأس این هرم شاه با قدرت تمام حکومت میکرد. وی یگانه مرجع و تنها مقام تصمیمگیرنده کشور بود و تمامی نهادهای کشوری شامل قوه مقننه، اجرائیه و قضائیه به واقع در وجود او خلاصه میشد. در کنار وی صدراعظم و رجال دولتی به اداره امور کشور میپرداختند. در ولایات و نواحی مرزی شاهزادگان و فرزندان شاه با قدرتی مشابه شاه و مانند دستگاه عریض و طویل او فرمان میراندند و همگی در اختیار شاه بودند.