نقش اماکن مقدس در معارضات سیاسی دوره قاجار

بشر از همان آغاز خلقت در پی یافتن سؤالات بیشمار در جهان هستی، همواره به دنبال منجی و حامی می‏گشت که او را در شرایط حاد حمایت کند و از تنهایی و خطر نجات دهد. این جست وجو در سرتاسر تاریخ پرنشیب و فراز ایران زمین ادامه داشت و ایرانیان به دنبال یورش اقوام و ملل گوناگون در خلال سالیان سال به قبور و بارگاه و آثار باقی مانده از مردان مقدس و روحانی می‏رفتند و به آنان توسل می‏جستند و خود را در پناه این مکانهای مقدس قرار می‏دادند و از خطرهای سیاسی می‏رهیدند. این شیوه توسل به اماکن مقدس که در قرون معاصر به بست و بست‏نشینی معروف شد، پدیده‏ای بسیار مهم و متداول بوده است که رعایا را از ظلم حاکمان در امان می‏داشته است. چرا که ساختار سیاسی اجتماعی ایران عصر قاجار که برگرفته از دوره‏های قبل بود با استفاده از دیوانسالاری عریض و طویل بر تمام شئون کشور تسلط داشت. در رأس این هرم شاه با قدرت تمام حکومت می‏کرد. وی یگانه مرجع و تنها مقام تصمیم‏گیرنده کشور بود و تمامی نهادهای کشوری شامل قوه مقننه، اجرائیه و قضائیه به واقع در وجود او خلاصه می‏شد. در کنار وی صدراعظم و رجال دولتی به اداره امور کشور می‏پرداختند. در ولایات و نواحی مرزی شاهزادگان و فرزندان شاه با قدرتی مشابه شاه و مانند دستگاه عریض و طویل او فرمان می‏راندند و همگی در اختیار شاه بودند.

در چنین جامعه‏ای که اراده شاه بر تمامی خواسته‏ها و قوانین رجحان داشت و هیچ قانون معین و مشخصی حمایت از فرد را برعهده نمی‏گرفت اهمیت مراکز مذهبی افزایش می‏یافت و بست و بست‏نشینی متداول می‏گشت. یکی از مهمترین این مراکز که در جوار دارالخلافه تهران قرار داشت بقعه و بارگاه حضرت عبدالعظیم بود که از مراکز مهم بست‏نشینی دوران قاجار به حساب می‏آمد. به گونه‎‏ای که شخص متحصن که به آنجا (مکان مقدس) پناهنده می‏شد در حمایت معنوی و سیاسی قرار می‏گرفت و هیچ مرجع دولتی و اجرایی تا هنگامی که شخص فراری در آن مکان بود، اجازه آزار رساندن به او را نداشت.
شایان ذکر است که عمده‏ترین گروه پناهندگان و متحصنین مغضوبین سیاسی بودند که به دلایلی در برهه‏ای از زمان مورد غضب شاه یا اطرافیان او قرار گرفته بودند. گاه این پناهندگان را وزرا و صدراعظم‏های سابق تشکیل می‏دادند که در هنگام جلوس شاه جدید یا بر اثر خطایی بزرگ بست‏نشینی اختیار می‏کردند. از این دسته می‏توان به حاج میرزا آقاسی صدراعظم با نفوذ محمدشاه قاجار اشاره کرد که مدت سیزده سال صدارت خویش کلیه امور کشوری را در دست داشت. وی به محض فوت محمدشاه قاجار از ترس خشم مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه به بقعه حضرت عبدالعظیم پناهنده شد و همان طور در حجره مدرسه آنجا بست نشست تا اینکه موافقت ناصرالدین شاه را جلب نمود و روانه بین‏النهرین (عتبات) گردید و یک سال بعد در ۱۲۶۵هـ .ق. در سن ۶۸ سالگی در آنجا فوت نمود.
پس از جلوس ناصرالدین شاه و تاجگذاری وی، میرزاتقی خان امیرکبیر صدراعظم بزرگ و با درایتش که به جرئت می‏توان گفت از رادمردان تاریخ قاجار به حساب می‏آید، اقدام به یک سلسله اصلاحات اساسی در کلیه امور دیوانی و اداری نمود و آیین بست و بست‏نشینی را در سال ۱۲۶۶ق ملغی ساخت. اما دوران صدارت او دیری نپایید و بار دیگر با زور و فشار دولتمردان و دستگاههای حکومتی این آیین متداول گردید. به طوری که از خاطرات حاج سیاح برمی‏آید بقعه و بارگاه حضرت عبدالعظیم در این زمان به صورت یک مکان امن و بیطرف مورد قبول رجال و درباریان قرار گرفته بود تا همه افرادی که به دلایلی دچار مشکلات و مخالفتهای سیاسی بودند در این مکان در امان باشند و در صورت لزوم مورد مذاکره قرار گیرند و یا با گذشت زمان تغییری در وضعیت آنان حادث شود.
از سوی دیگر هرگاه حکومت خواهان تبعید یا اخراج این افراد بود به لطایف‏الحیلی آنان را از بست خارج می‏کرد و سپس تصمیمات جدید را به مورد اجرا می‏گذارد. از جمله شخصیتهای مشهور عصر قاجار که به حضرت عبدالعظیم پناهنده گشت سید جمال‏الدین اسدآبادی است که برای مدتی به خواست مردم و ناصرالدین شاه به ایران آمد اما در نهایت به علت ترس از خشم شاه به حضرت عبدالعظیم رفت و بست نشست. اندکی بعد او را به ترفندی از حضرت عبدالعظیم خارج کردند و به صورت خفت‏باری به مرز فرستادند و تبعید نمودند.
بقعه و بارگاه حضرت عبدالعظیم در عصر مشروطه نیز یکی از اماکن مقدس و مهم به حساب می‏آمد. علما در سیر مبارزات خود جهت برپایی مجلس عدالتخانه در آنجا تحصن کردند و از آنجا نامه‏های خود را برای مظفرالدین شاه ارسال نمودند.

http://www.vatanfa.com/?s=نقش-اماکن-مقدس-در-معارضات-سیاسی-دوره-قاجار