is_tag

• 311 بازدید
• 24 فوریه 2022
• مطالب جالب

درگذشت قهرمان بدنسازی اسحاق قویدل ملقب به کوه عضله + بیوگرافی و عکس های اسحاق قویدل و همسرش

در این بخش با بیوگرافی اسحاق قویدل ورزشکار برجسته رشته پرورش اندام ایران که با نام کوه عضله نیز شناخته می شد را مرور خواهیم کرد. اسحاق قویدل در اثر ابتلا به سرطان در کانادا درگذشت. علت مرگ وی ابتلا به سرطان سارکوم اعلام شد که به گفته بسیاری ناشی از استفاده بی رویه از استروییدها بوده است.

 

اسحاق قویدل که بود؟

اسحاق قویدل بدنساز ایرانی ساکن تورنتو کانادا بود. وی در ۱۶ آذر ۱۳۶۶ در شهرستان بابل به دنیا آمد و از سال ۸۵ روی به پرورش اندام آورد. او که با لقب «کوه عضله» در میان هواداران پرورش اندام و بدنسازی شناخته می شد، چندین دوره در مسابقات فدراسیون جهانی بدنسازی و تناسب اندام شرکت کرد و موفق به کسب عناوین ملی و بین المللی مختلفی شد؛ از جمله قهرمانی چند دوره آسیا و قهرمانی مسترالمپیا کویت.

 

او در سال های ۱۳۸۶، ۱۳۸۹، ۱۳۹۱ و ۱۳۹۳ در پرورش اندام به قهرمانی رسید و تنها ورزشکار سنگین وزنی بود که ۴ بار متوالی مدال طلای این رشته را در کشور کسب کرد.

 

 

دلیل فوت اسحاق قویدل چه بود؟

بیماری اسحاق با سردرد شروع شد و به سبب این که پزشکان پس از بررسی های بالینی متعدد نتوانستند منشأ این سردرد را تشخیص قطعی دهند، عازم کانادا شد و پس از مدتی در بیمارستان «سن مارکز» درمانش آغاز شد.

 

بعد از بررسی های بالینی، بیماری قویدل «سارکوم» تشخیص داده شد. پس از مدتی به‌ خاطر هزینه ‌های بالای درمان، پویشی در جهت حمایت از او در فضای مجازی تشکیل شد.

 

 

افشاگری های اسحاق قویدل

او پس از این که بیماری اش مشخص شد، دست به افشاگری در مورد داروهای غیرمجاز بدنسازی مورد استفاده ورزشکاران زد. او می گوید تشخیص پزشکان کانادایی این بوده که دلیل این عارضه، استفاده از داروهای بدنسازی است.

 

او با بیان این موضوع که خودش هم گاهی به ورزشکارانی که تحت نظرش تمرین می کردند مکمل های غیر مجاز می داده، تاکید می کرد: «من به بچه‌ ها برنامه می ‌دادم، مکمل می‌ دادم. ولی الان پشیمانم. خداوند در توبه را باز گذاشته، من اشتباهم را قبول دارم و برای این که جوانی دیگر گرفتار این روزهای من نشود صحبت می ‌کنم.»

 

 

پس از افشاگری های اسحاق در مورد داروهای بدنسازی، بسیاری از کسانی که منفعت خود در فروش این داروها را در خطر می دیدند علیه او موضع گرفتند.

 

افشاگری های قویدل به این جا ختم نشد و گریبان مربیان تیم ملی را نیز گرفت. او می گفت: «مربیان تیم ملی به‌ شدت دارو تجویز می‌ کنند. من از دست همین مربی‌ ها به این درد افتادم. هیچ کنترل دوپینگ و نظارتی در تیم ملی نیست… مدارک این که مربیان، دارو برای من تجویز می‌ کردند موجود است… من هم قبول دارم همه ورزشکاران باید بدنسازی مخصوص رشته خودشان را انجام دهند، اما آیا همه آن ها باید درشت بشوند؟ باید آلوده دارو شوند؟»

 

 

شایان ذکر است در بهمن ماه ۹۷ مستند «رویای پوشالی» درباره ی داستان زندگی قویدل از شبکه خبر پخش شد که به بیماری این قهرمان پرورش اندام در اثر استفاده از داروهای بدنسازی می پرداخت.

 

سرطان سارکوم چیست؟

سرطان سارکوم نوعی سرطان نادر است که در استخوان‌ و بافت ‌های نرم، از جمله چربی، عضلات، رگ ‌های خونی، اعصاب و بافت‌ های عمیق پوستی ایجاد می‌ شود. سارکوم انواع مختلفی دارد. اگر به موقع تشخیص داده شود در حالت خوش‌ خیم باقی می ‌ماند، اما به علت متاستازی سریع از راه مجاری خونی در زیرگروه بدخیم قرار می گیرد.

 

دلیل واقعی مرگ اسحاق قویدل

اسحاق قویدل قهرمان سابق پروش اندام و بدنسازی کشور ملی پوش درگذشت اما مرور بیوگرافی اسحاق قویدل قهرمان سابق بدنسازی و پرورش اندام کشور حکایت از روایت تلخی دارد که یکی از ارزشمندترین ورزشکاران کشور را به کام مرگ کشاند.

 

 

قهرمان سرشناس و ۳۱ ساله زیبایی اندام ایران از شهر‌های شمالی ایران و از استان مازندران ظهور کرد و با کسب عنوان قهرمانی کشور، به فکر مدال‌های بین المللی افتاد. او اردیبهشت سال ۹۷، در اوج آمادگی به کانادا رفت تا در بالاترین سطح مسابقات جهانی این رشته حضور پیدا کند و اندام رویایی اش را در تورنتو برای دنیا به نمایش بگذارد، اما هزینه یکی دوساعت فیگور درکنار بهترین و عضلانی‌ترین بدن‌های کره زمین، برای اسحاق باورنکردنی بود. او که بعد از اتمام رقابت‌های جهانی با دعوت برخی دوستان ایرانی اش تصمیم گرفت در کانادا بماند و رویایش را دنبال کند، تمام زندگی و دارایی اش در ایران را فروخت و به تورنتو منتقل کرد تا اقامت و تابعیت این کشور را بگیرد. کار‌های او تا هفته اول آذرماه خوب پیش می‌رفت که درد لعنتی در ناحیه سر به سراغش آمد و او که برای اتمام مراحل آخر مهاجرتش به ایران برگشته بود، با تشدید درد به بیمارستانی در بابل شهر زادگاهش مراجعه کرد. ام آر آی و آزمایش‌ها گویا بود، اما طبق ادعای قویدل پزشکان داخلی چیزی متوجه نشدند تا در مراجعه به کانادا، پزشکان خارجی از روی همان تصاویر گرفته شده در ایران، به وجود توده‌ای در سر او پی بردند! درد‌های اسحاق هر روز و هرشب بیشتر شد تا جایی که غیرقابل تحمل شد و او را اسیر تخت بیمارستان کرد.

 

پزشکان بیمارستان مارگاریتا بیماری ملی پوش ایرانی را «سارکومای گرید ۴» تشخیص دادند که نوعی سرطان است. این بیماری بافت‌های نرم و استخوانی سراسر بدن را مورد حمله قرار می‌دهد و به تناوب در بدن پخش می‌شود. پزشکان با بررسی بیشتر چندین تومور در بدن او پیدا کرده اند؛ «دو تا در دو لگن سمت چپ و راست! یکی در انتهای ستون فقرات! یکی در پشت کمر سمت چپ، یک غده در پانکراس و ۲ غده در سر که یکی از آن‌ها با عمل جراحی نخست بیرون آمده و یکی دیگر در سمت چپ سر او هنوز وجود دارد.» او می‌گوید که ۱۵ کیلو از وزنش را تنها پس از جراحی اول از دست داد.

 

بیوگرافی اسحاق قویدل قهرمان سابق بدنسازی و پرورش اندام

فارغ التحصیل لیسانس تعذیه از دانشگاه می باشد، ۱۷۵ سانتی متر قد و وزنی حدود ۱۱۲ کیلوگرم دارد که از کشتی به سمت بدنسازی آمد و حالا با سرطان می جنگد

 

از کشتی تا بدنسازی

از کودکی ورزش را با کشتی آغاز کرد تا اینکه بخاطر آسیب دیدگی این رشته را ترک کرد و از سال ۱۳۸۴ که ۱۸ ساله بود وارد بدنسازی شد

 

 

در ادامه بیوگرافی اسحاق قویدل و همسرش و عکس های اسحاق قویدل را مرور خواهیم کرد

بعد از ۹ ماه از شروع بدنسازی توانست به مقام اول جوانان ایران برسد، سپس یک سال بعد در سال ۱۳۸۶ بعنوان قهرمان پرورش اندام ایران روی سکوی اول رفت

 

او توانست در سال ۱۳۸۹، ۹۱ و ۹۳ قهرمانی خود را تکرار کند و بعنوان تنها سنگین وزنی باشد که توانسته ۴ سال متوالی مدال طلای این رشته را بگیرد

 

در عرصه بین المللی

از سال ۱۳۹۰ نیز عضو رسمی تیم ملی شد و تا سال ۱۳۹۴ توانست ۴ نقره و طلای جهان را کسب کند. او در سال ۹۴ اولین سنگین وزنه حرفه ای تاریخ پرورش اندام ایران بود که به مسابقات حرفه ای تورنتو رفت و سال ۹۶ فینالیست این رقابت ها شد

 

بیوگرافی اسحاق قویدل قهرمان سابق بدنسازی و پرورش اندام

 

بعد از مسابقات تورنتو در سال ۲۰۱۸ بود که دچار سردر و سرگیجه شد

 

بعد از ۶ ماه آزمایش های متعدد در ایران بیماری اش تشخیص داده نشد به همین خاطر اواخر سال ۹۷ به تورنتو کانادا بازگشت که متوجه شدند به سرطان پیشرفته سارکوم مبتلا شده است

 

بعد از جراحی و خارج کردن توده ای از سر، پزشکان با نا امیدی از فرصت کم او برای زندگی صحبت کردند و صرفا برای تحمل درد کمتر به او پیشنهاد شیمی درمانی دادند

 

اراده برای درمان با ورزش

قویدل اما با رد پیشنهاد شیمی درمانی تصمیم گرفت با تمرکز رو تغذیه و ورزش بتواند به این بیماری غلبه کند، او می گوید اعتقاد دارم به هر چیزی که باور داشته باشی اتفاق می افتد

 

عکس های اسحاق قویدل بدنساز

 

زندگی در تورنتو تا تدریس

این ورزشکار حالا ساکن تورنتو بوده و در باشگاه های مختلف مشغول تدریس می باشد و با افراد مبتلا به بیماری سرطان ارتباط دارد و بعنوان مشاور به آنها روحیه می دهد

 

علت اصلی بیماری من هنوز توسط پزشکان مشخص نشده اما من یقین دارم داروها و مکمل های فیکی که در بازار وجود دارد و به دست ما می رسید در بیماری ام تاثیر داشته است

 

از مردم و جوانان می خواهم آگاه باشند و به غیر از داروخانه از هیچ جا دارو نگرفته و به کسی هم اعتماد نکنند

 

عکس اسحاق قویدل و همسرش + دخترش

 

اسحاق قویدل چند سالیست با همسرش نیلوفر قویدل ازدواج کرده که ثمره این زندگی یک دختر می باشد، خانم نیلوفر متولد ۱۳۷۱ و یک طراح داخلی می باشد.

 

حمایت همسر

من از همسرم صمیمانه سپاسگزارم و تا آخر عمر خاک پای او خواهم بود.تا به امروز درس‌های بزرگی در زندگی از هسمرم گرفته‌ ام و او به من ثابت کرد که شراکت واقعی یعنی چه؛ او واقعاً رفیق روز‌های سخت من بود و هست.

• 405 بازدید
• 24 فوریه 2022
• مطالب جالب

بیوگرافی شادمهر عقیلی و همسرش + آهنگ های منتخب شادمهر عقیلی 

شادمهر عقیلی، رکورد دار فروش آلبوم در ایران، خواننده ای از دهه هفتاد به بعد موسیقی ایران را دچار دگرگونی کرد و یکی از پایه های نسل جدید موسیقی پاپ است. اگر بخواهیم تمام موفقیت های وی را ذکر کنیم باید یک کتاب بنویسیم، در ادامه به مرور زندگی و فعالیت ها و ازدواج شادمهر عقیلی می‌پردازیم ودر آخر موزیک های منتخب وی را بشما معرفی می کنیم، با ما همراه بمانید.

شادمهر عقیلی متولد ۷ بهمن ۱۳۵۱ در تهران، خواننده است. فارغ التحصیل رشته موسیقی از هنرستان است، سه برادر بنام های حمید، محمد تقی و محمد علی و یک خواهر بنام پروین دارد دو برادرش یکی در زمین لرزه رودبار و یکی در خدمت سربازی فوت شدند.

عکس شادمهر عقیلی

 

شروع از کودکی

از کودکی به ساز زدن برادرش به نوازندگی علاقمند شد ودر ۱۶ سالگی با پیانو شروع کرد سپس در هنرستان ترومپت می زد ولی بعد ویلن رابه‌ عنوان ساز تخصصی خود انتخاب کرد و گاهی پیانو هم می‌زند. او بیس را از ویدیوهای یوتیوب یاد گرفته است.

 

فعالیت حرفه با با صدا و سیما

درسال ۱۳۷۶ از هنرستان موسیقی به اتفاق یک گروه به واحد موسیقی صداوسیما رفت. فواد حجازی هم جزو آن گروه بود. در همانجا بود که با خشایار اعتمادی و علیرضا عصار آشنا شد نخستین آلبوم بدون کلام او به نام بهار من درسال ۷۶ که تنظیمی جدید از قطعات قدیمی بود مورد استقبال قرار گرفت و هم زمان همکاری خودرا با صداوسیما آغاز کرد.

شادمهر عقیلی و دخترش درکنار ابی

 

رازی کردن مذهبی ها

او بعد از انتشار چند آلبوم موفق و انتشار قطعاتی چون یاس کبود که به حضرت فاطمه زهرا «س» تقدیم شده بود توانست نگاه تندرو های مذهبی را هم به سمت آثارش جلب کند.

 

نخستین موزیک و شهرت

نخستین کار شادمهر با نام معبود با صدای خودش بارها از شبکه های ایران پخش شد، آلبوم دهاتی درسال ۷۸ آغازگر موجی بود که همه ی موسیقی پاپ بعد از انقلاب را تحت تاثیر قرار داد. آلبوم دهاتی همان‌ گونه رکورد فروش آلبوم موسیقی بعد از انقلاب را در ایران دارد سال ۹۳ شادمهر اعلام کرد تیتراز این آلبوم ۱۰ میلیون نسخه بود.

 

بازیگری

آخرین فعالیت رسمی این خواننده حضور در فیلم سینمایی پر پرواز درسال ۷۹ بود که در آن نقش خودش را بازی کرد. نقش خواننده ای که فرزند شهید است و مجوز انتشار آثارش صادر نمیشود و قصد مهاجرت به بیرون از کشور را دارد. گفته میشود پایان بندی این فیلم نوعی تهدید از سوی شادمهر بوده که اگر فشارها ادامه داشته باشد میروم که در نهایت به واقعیت تبدیل شد.

شادمهر عقیلی و همسرش ملیسا

 

مهاجرت

شادمهر عقیلی درسال ۱۳۸۱ به کانادا و سپس به ایالات متحده کشور آمریکا مهاجرت کرد.

 

ازدواج

خبر ازدواج شادمهر با ملیسا «میامسا» موجب بهت و حیرت طرفداران وی شد، این زوج ایرانی – فیلیپینی دختری بنام ملینا دارند.

 

بیوگرافی ملیسا

ملیسا میسا دختر فلیپینی الاصل اما متولد سن دیه گو ایالت کالیفرنیاست فارغ التحصیل رشته طراحی صحنه تئاتراز دانشگاه سن دیه گواست او علاقمند به طراحی جواهرات بودو در طراحی مروارید حتی مدرک هم دارد. مدتی در طراحی موفق نبود و به رقص روی آورد او در دو کمپانی عضو است و به کشور های زیادی سفر کرد حتی مدتی در کشور آلمان نیز زندگی کرد.

 

آشنایی با شادمهر

آشنایی او با شادمهر نیز به واسطه حضور در ویدئوهای شادمهر بود. او مسلط به زبان فلیپینی است و هنوز در طراحی مرواریدهای فیلیپینی کار میکند.

شادمهر عقیلی و همسرش

 

عاشقانه با ژینا کلانتری

انتشار ویدیو و عکس های دونفر و عاشقانه شادمهر و ژینا کلانتری همه ی رابه این باور رسانده بود که قرار است این دو با یک دیگر ازدواج کنند و حتی حلقه های نامزدی نیز در دستانشان دیده میشود اما بعد از مهاجرت همه ی چیز به هم خورد و این عشق آتشین خاموش شد. ژینا کلانتری ازدواج کرد و صاحب یک فرزند پسر شد اما هم چنان عشق شادمهر در قلب اوست ودر شبکه اجتماعی اش همان‌ گونه از خاطرات قدیمی دونفره عکس و فیلم منتشر می‌کند.

شادمهر و ژینا کلانتری

 

شایعه بازگشت به ایران

مدتی است که شایعه بازگشت شادمهر عقیلی به ایران در فضای مجازی منتشر شد، او در واکنش به این شایعات اعلام کرد : با وکیل خودم وصیت کردم که اگه واسم اتفاقی افتاد به هیچ عنوان بدن من به ایران برنگرده، اون رو بسوزونن و خاکسترش رو در اقیانوس اطلس بریزند. وکیل خودم وصیت کردم که اگه واسم اتفاقی افتاد به هیچ عنوان بدن من به ایران برنگرده, اون رو بسوزونن و خاکسترش رو در اقیانوس اطلس بریزند. لطفا مجبورم نکنید که کامنتها رو ببندم.

پوستر شادمهر عقیلی

 

ودر آخر هم:

منتخبی از بهترین و خاطره انگیزترین موزیک های شادمهر عقیلی رابه همراه هم مرور می کنیم.

 

ستاره

دوباره دلم واسه غربت چشمات تنگه
دوباره این دل دیوونه واست دلتنگه
وقته از تو خوندنه ستاره ی ترانه هام
اسم تو برای من قشنگ ترین آهنگه
بی تو یک پرنده ی اسیر بی پروازم
با تو اما می‌رسم به قله ی آوازم

 

اگه تا آخر این ترانه با من باشی
واسه تو سقفی از موزیک و صدا می سازم
با یه چشمک دوباره منو زنده کن ستاره
نذار از نفس بیفتم تویی تنها راه چاره
آی ستاره آی ستاره بی تو شب نوری نداره
این ترانه تا همیشه تو رو یاد من میاره

 

تقدیر

باید تورو پیدا کنم شاید هنوز هم دیر نیست
تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست
با این که بی تاب منی بازم منو خط می زنی
باید تورو پیدا کنم تو با خودت هم دشمنی

 

کی با یه جمله مثل من میتونه آرومت کنه
اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه
دل گیرم از این شهر سرد این کوچه های بی عبور
وقتی به من فکر می‌کنی حس می کنم از راه دور

 

آخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره
عطرت داره از پیرهنی که جا گذاشتی میپره
باید تو رو پیدا کنم هرروز تنها تر نشی
راضی به با من بودنت حتی از این کمتر نشی

 

پیدات کنم حتی اگه پروازمو پرپر کنی
محکم بگیرم دستتو احساسمو باور کنی

 

علامت سوال

یه پنجره با یه قفس / یه حنجره بی هم نفس
سهم من از بودن تو / یه خاطره ست همین و بس

تو این مثلث غریب / ستاره ها رو خط زدم
دارم به آخر می رسم / از اونور شب اومدم

 

یه شب که مثل مرثیه / خیمه زده رو باورم
میخوام تو این سکوت تلخ / صداتُ از یاد ببرم

بذار که کوله بارمو / رو شونه ی شب بذارم
باید که از این جا برم / فرصت موندن ندارم

 

پر پرواز

تو حضور مبهم پنجره ها / روبروم دیوارای آجریه
خورشید روشن فردا مال تو / سهم من شبای خاکستری
توی این دلواپسی های مدام / جز ترانه های مجروح چی دارم
وقتی حتی تو برام غریبه ای / سر رو شونه های بارون می ذارم

 

اسم تو برای من مقدسه / تا نفس تو سینه پر پر می زنه
باورم کن که فقط باور تو / می تونه قفل قفس رو بشکنه
منمُ یه آسمونه بی دریغ / منمُ یه کوره راه نا گزیر
ای ستاره شبای مشرقی / پر پرواز من و ازم نگیر

 

شیرین و فرهاد

میخوام بگم قصه شیرینو فرهادو من / که چجوری شدن عاشق و دل داره هم
همه ی فکر میکنیم عاشقیم ‌ای وای من / ولی‌ کور خوندیم دنیای من
روزی روز گری فرهاد من / عاشق شیرین شد‌ ای وای من
دست بر قضا شیرین من / جایی اسیر شد ای وای من

 

از عشق بی‌ خبر شیرین من

 

وای وای وای فرهاد من / وای وای وای شیرین من
حالا دیگه فرهاد واسهٔ شیرین من / راهی‌ نداره جز کندن کوه‌ غم
حالا دیگه تیشه شد همراه من / آخه شیرینو می‌خواد فرهاد من
روزی روز گاری از کو‌ه غم / پیر مخوفی رفت پیش فرهاد من
پیر مخوف گفت به فرهاد من / شیرین تو مرد‌ه ای وای من

 

از حسادتش بود اون پیرزن

 

حالا دیگه تیشه همراه غم
شده دیگه قاتله فرهاد من

 

می خوام برم

میخوام برم پا ندارم / میخوام نرم جا ندارم
گریه کنم دل ندارم / داد بزنم نا ندارم
بودنم با تو حرومه / دیگه همه ی چی تمومه

 

آخ که این لحظه چه شومه

 

من دلم تنگ میشه / تو دلت سنگ میشه
نذار این تنگ بلور / بشکنه با این غرور

 

بیا

لحظه ها همیشه خواستن که تورو بگیرن از من
چه غریب و نا شناسه جاده به تو رسیدن
همیشه یه چیزی بوده شوقت رو از دلم ربوده
ولی یک تپش دل من از غمت جدا نبوده
بیا …. بیا …… بیا …..

 

یه روز چشاتو وا کنی میبینی من تموم شدم
میبینی جام چه خالیه یا رفته ام پی خودم

اگه یه روز و روزگار پیش خودت باز بشینی
تموم این روزا رو جلو چشات باز میبینی
بیا …… بیا ….. بیا …

 

چقدر ما فاصله داریم چرا اینو نفهمیدم
کاش این روزا میمردم یه جور اینو می فهمیدم
دیگه برام نمیمونی تو چشمات اینو می خونم
چقد دلم گرفته باز نمی دونم چی بخونم

 

حالم عوض میشه

بی اعتمادم کن به همه ی ی دنیا این که با من باش
کنار من تنها ، کنار من تنهـا، کنار من تنهـا
از نخستین جمله ات فهمیده بودم زود
عشق های قبل از تو سوء تفاهم بود

 

اونقدر می خوامت همه ی باهات بد شن
با حسرت هرروز از کنار ما رد شن
حالم عوض میشه حرف تو که باشه
اسم تو بارونه عطر تو همراشـه
اون گوشه از قلبم که مال هیچ کس نیست
کی با تو آروم شد اصلا مشخص نیست

 

رابطه

اینستاگرام شادمهر عقیلی

تا حرف عشق میشه من میرم / من سخت از این حرفا دورم

منم یه روز عاشقی کردم / از وقتی عاشق شدم اینجورم

دار و ندارم پای عشقم رفت / چیزی نموند جز درد نامحدود

این جای خالی که توی سینم هست / قبلا یه روزی جای قلبم بود

این روزگار بد کرده با قلبم / کم بوده از این زندگی سهمم

دلیل می بافم برای عشق / برای چیزی که نمیفهمم

از آدمهای این شهر بیزارم / چون با یکیشون خاطره دارم

به من نگو با عشق بی رحمی / من زخم دارم تو نمی فهمی

غریبه ام با این خیابونا / من از تمام شهر بیزارم

از هرچی رابطه اس می‌ترسم / از هر چی عشق من طلبکارم

همین که قلب تو مردد شد / در دل من خاطره ای رد شد

از وقتی عاشقش شدم ترسیدم / از وقتی عاشقش شدم بد شد

 

• 274 بازدید
• 23 فوریه 2022
• مطالب جالب

ماجرای مدل شدن مینا ساداتی + بیوگرافی کامل

 

ماجرای مدل شدن مینا ساداتی و بیوگرافی کامل او را در ادامه این مطلب میخوانید.به گزارش ایران ناز “مینا ساداتی” همسر بابک حمیدیان و از بازیگران زن سینمای ایران نیز به چرخه فعالیت‌های تبلیغاتی پیوست.انتشار تصویری از او در قالب یک مدل لباس، در شبکه‌های اجتماعی خبرساز شد.

 

مینا ساداتی متولد ۱۰ آذر ۱۳۶۰ در کاشان، بازیگر است.فارغ التحصیل لیسانس و فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنر می باشد فعالیت خود را با تئاتر شروع کرد و با تلویزیون به شهرت رسید و حالا یک همسر بازیگر هم دارد.

 

 

فعالیت هنری خود را در کلاس های فیلمسازی و فیلم کوتاه شروع کرد سپس دوره ای در ورک شاپ های عباسی کیارستمی حضور داشت که باعث شد سینما را به شکل حرفه ای دنبال کند.

 

 

بعد از حضور کوتاه در موسسه کارنامه سال ۱۳۸۶ در ۲۶ سالگی با فیلم زخم شانه حوا به کارگردانی حسین قناعت وارد سینما شد و یکسال بعد با فیلم عیار ۱۴ چهره اش شناخته تر شد.

 

اولین بار در سال ۱۳۹۴ در ۳۴ سالگی با سریال تنهایی لیلا بکارگردانی محمد حسین لطیفی وارد تلویزیون شد و با این نقش بسیار درخشید و به شهرت رسید.

 

 

خانم ساداتی سال ۹۳ در فیلم محمد رسوال الله در نقش رباب مادر حضرت محمد ایفای نقش کرد، او با فیلم های امکان مینا در سال ۹۴، و فیلم فروشنده در همین سال موفقیت های چشمگیری بدست آورد.

 

بصورت غیر رسمی خبر ازدواج ساداتی و بابک حمیدیان در اواسط سال ۹۴ به گوش می رسید اما اواسط اسفند ماه ۹۴ در برنامه سه ستاره این خبر بصورت عمومی منتشر شد.

 

احسان علیخانی در آنتن زنده برنامه با تماس تلفنی با خانوم ساداتی و تبریک ازدواج وی این خبر را رسانه ای کرد، خانوم ساداتی می گوید اقدام علیخانی موجب شوکه شدن وی شده است.

 

 

بابک حمیدیان متولد ۱۳۵۹ در تهران، بازیگر است.فارغ‌ التحصیل لیسانس رشته نمایش با گرایش طراحی صحنه از دانشگاه آزاد اسلامی است، عاشق کتاب، فیلم و موسیقی است او مدرس بازیگری در آموزشگاه های آزاد نیز می باشد.

 

 

*روزنامه اصولگرای صبح نو درمورد خانوم ساداتی می نویسد :

ساداتی در حالی مدام به حاکمیت و اصولش می تازد (منظور انتقاد های صریح او در اینستاگرام است) که خودش کم در فیلم های حکومتی بازی نکرده است!

 

 

امکان مینا، هیهات و سرو زیر آب از جمله فیلم هایی هستند که با سفارش مجموعه های حاکمیتی و با موضوعات خاص و با بازی ساداتی ساخته شده اند !!

• 350 بازدید
• 23 فوریه 2022
• مطالب جالب

بیوگرافی کیمیا گیلانی و سوتی های مکرر او در برنامه نما به نما

 

بیوگرافی کیمیا گیلانی و ماجرای سوتی های او در برنامه زنده را در این مطلب ا با شما به اشتراک گذاشته ایم . با ما در ادامه این مطلب در ایران ناز همراه باشید.

 

*بیوگرافی کیمیا گیلانی

نام و نام خانوادگی: کیمیا گیلانی

تاریخ تولد :۱۳۷۱/۰۵/۱۲

محل تولد :تهران

حرفه :مجری- بازیگر

 

 

کیمیا گیلانی بازیگر و مجری معروف متولد ۱۲ مردادماه سال ۱۳۷۱ در تهران بازیگر سابق و مجری فعلی است. خانم گیلانی این روزها به خاطر سوتی هایی که روی آنتن تلویزیون می دهد سوژه داغ فضای مجازی شده است.

 

کیمیا گیلانی فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته مدیریت صنعتی از دانشگاه شهید بهشتی تهران است و در کنار کار اجرا به نویسندگی هم می پردازد.

 

این چهره مدرک بازیگری اش را از موسسه کارنامه گرفته و از مرکز آموزش های سینما هم دوره فن بیان و مدیریت ارتباطات با مخاطبین را گذرانده است.علاوه بر این ها مدرک دوبله خود را از سازمان فنی حرفه ای گرفته و در این مقوله هم تبحر لازم را داراست.

 

این چهره کار هنری خود را در سال ۱۳۸۰ و در سن ۹ سالگی با برنامه «امیدهای ایران» شبکه جام جم شروع کرده و فعالیتش را به صورت جدی از سال ۸۵ و در سن ۱۴ سالگی در برنامه «نردبان» ادامه داده است.

 

 

این چهره در سال ۹۱ و در سن ۲۰ سالگی به عنوان مجری و بازیگر در برنامه تلویزیونی «رنگین کمان» آغاز به کار شد و در کنارش نویسندگی هم را ادامه دادو

 

کیمیا گیلانی در مورد کار با خاله نرگس در این برنامه گفت: قرار نبود در رنگین کمان من جای خاله نرگس را بگیرم . در این برنامه من برادرزاده خاله نرگس بودم و به ایشان عمه نرگس می گویم.

 

فضا، فضای رقابتی نبود و خاله نرگس به عنوان مجری و رهبر برنامه بودند و من هم نقش یک بچه را در کنار ایشان داشتم . در ابتدا هم برای اینکه می خواستم وارد این برنامه شوم از خاله نرگس اجازه گرفتم و در کنارش به کسب تجربه پرداختم.

 

علاقه به نویسندگی در کیمیا گیلانی از زمان کودکیش وجود داشته است . او در حال حاضر برای برنامه های فیتیله و رنگین کمان نویسندگی می کند.

خانم گیلانی علاوه بر اجرا و نویسندگی دستی هم در بازیگری دارد. او در تله فیلم «هیچکس» که از شبکه دوم سیما پخش شد نقش یک نوجوان را ایفا کرده بود.علاوه بر این بازی سریال مناسبتی «روزهای بزرگ» هم در کارنامه خانم مجری دیده می شود .

کیمیا گیلانی در میان خواننده ها زنده یاد مرتضی پاشایی را می پسندد و همینطور کارهای محسن یگانه را دنبال می کند.در میان بازیگران هم علاقه زیادی به شهاب حسینی دارد و از نظر او شهاب حسینی بازیگر نقش های ماندگار است. در میان کارگردانان معروف علاقمند به مهران مدیری است و گفته که بسیار دوست دارد کار با این کارگردان معروف را تجربه کند .

 

همچنین کارهای آقایان سهیلی زاده و سیروس مقدم را هم بسیار می پسندد و به اعتقاد او کار کردن با آن ها بسیار لذتبخش و شیرین ست.

در میان برنامه های کودک هم علاقه ی زیادی به فیتیله ها و کلاه قرمزی دارد.کیمیا گیلانی مهرماه سال ۱۴۰۰ و در سن ۲۹ سالگی ازدواج کرد و خبر ازدواجش را در اینستاگرام منتشر کرد.

 

این چهره در سال ۹۸ توانست موسسه ای فرهنگی هنری را به نام «سرزمین هنرهای کیمیا» تاسیس کند و اکنون به عنوان مدیرعامل در این مجموعه هم مشغول است.

 

آبانماه سال ۱۳۹۹ سعید شیخ زاده همکار خانم مجری در برنامه نما به نما خبر قبولی کیمیا گیلانی در کنکور دکتری با رتبه یک را اعلام کرد و به او تبریک گفت.اینستاگرام کیمیا گیلانی با آیدی kimia.gilani فعال می باشد.

 

 

*سوتی های کیمیا گیلانی

این روزها در مسابقه نما به نما و دو در دو با اجرای کیمیا گیلانی شاهد سوتی های جالب خانم مجری هستیم که این خانم هنرمند را تبدیل به یکی از سوژه های داغ فضای مجازی کرده است.

 

یکی از این سوتی ها این بود که ایشون قبل از اینکه شماره کارت بیننده و برنده را بپرسند اصرار داشتند همین الان واستون جایزه واریز شد.

 

دیگری این بود که شرکت کننده گفت پسرم هفت ماهشه و خانم گیلانی هی میپرسیدند آخی چند سالشه؟!!!!!!!!!!!!

 

البته ایشون فوق العاده جنبه بالایی داشته و خودش هم این کلیپ ها را در پیج اینستاگرامش قرار داده.

 

 

• 771 بازدید
• 22 فوریه 2022
• مطالب جالب

بیوگرافی امیر تتلو «امیر حسین مقصودلو» + بهترین آهنگ های تتلو 

امیر حسین مقصودلو با لقب هنری امیر تتلو، خواننده و ترانه سرای سبک آر اند بی «R&B» است، او زندگی پرفراز و نشیبی را داشته و زندگی هنری او همیشه پر از حواشی و تعریف و انتقاد بوده، از دید موسیقی و هنر تتلو خواننده ای در رده خوب است، آهنگ های او ریتم و ملودی خوبی دارد، او تکست های زیبایی می‌نویسد، صدای او تقلید از صدای دیگر خواننده ها نیست و همه ی اینها موجب می‌شود تا تتلو در فهرست خواننده های خوب قرار بگیرد.

 

بیوگرافی

امیر تتلو متولد ۳۰ شهریور ۱۳۶۲ در تهران، خواننده است. تا دیپلم ریاضی بیشتر درس نخوانده است، موسیقی رابا سبک رپ شروع کرد، چندین بار دستگیر شد و حالا جنجالی ترین خواننده غیر مجاز ایرانی می باشد. نام اصلی او امیرحسین مقصودلو می‌باشد.

امیر تتلو خواننده 

 

خانواده و کارگری

دریک خانواده ۵ نفره در محله مجیدیه تهران به دنیا آمد. مدتی به خاطر شغل پدرش در رشت زندگی کردند، امیر به علت وضعیت مالی خانواده از نوجوانی کارگری کرده است و دوتا خواهر بزرگ‌تر از خود دارد. او مدتی در کارگاه نجاری و مدتی هم دریک سوپر مارکت شاگرد بود.سایت شرط بندی امیر تتلو به تازگی راه اندازی شده است.

 

خانواده فوتبالی و هنری

مادرم عاشق خوانندگی بودو مدام تو خونه آواز میخواند؛ خواهرم هم همین طور، پدرم هم عاشق فوتبال بود، بهمین خاطر من به خوانندگی و هم به فوتبال علاق شدیدی دارم.

 

شروع موسیقی

امیر تتلو خوانندگی را از ۱۷ سالگی در سبک پاپ شروع کرد. دو سال بعد یعنی سال ۱۳۷۹ با موسیقی رپ آشنا شد ودر سال ۱۳۸۰ به شهر دبی رفت و زیر نظر شاهرخ سالار سبک R&B را فرا گرفت و دوباره به ایران بازگشت.

امیر تتلو + خواهر و مادرش

 

گروه TNT

درسال ۱۳۸۳ با حسین تهی گروه TNT را تشکیل دادند و بعد از چند کار مشترک از هم جدا شدند و به صورت مستقل فعالیت کردند.

 

مهاجرت به شهر دبی و بازگشت

درسال ۱۳۸۹ بعد از شهرت اولیه دوباره برای ادامه فعالیت به شهر دبی مهاجرت کرد و بازهم زیر نظر شاهرخ سالار چند ماه فعالیت کرد اما به علت مشکلات شخصی دوباره تصمیم به بازگشت به ایران گرفت.

تتلو به همراه جدیدی جان

 

آلبوم و دستگیری

درسال ۱۳۹۰ نخستین آلبوم خود بنام زیر همکف را منتشر کرد، دو سال بعد در آذر ۹۲ توسط پلیس امنیت اخلاقی به علت فعالیت غیر مجاز برای چند روز بازداشت شد.

امیر تتلو بیوگرافی

 

فوتبال و فوتسال

از مهر ۹۳ تصمیم گرفت با تمرینات فشرده وارد فوتبال و تیم پرسپولیس شود و جای علی کریمی را در تیم بگیرد، او در نخستین جلسه تمرینی این باشگاه توسط سرپرست تیم اخراج شد. او سپس تمرینات جدی زیر نظر وحید شمسایی برای حضور در فوتسال را گذراند اما مصدومیت مانع از حضور حرفه ای او دراین مسیر نیز شد.

 

انرژی هسته ای و ناو ارتش

در حین مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ درسال ۲۰۱۵ ترانه انرژی هسته ای را روی عرشه ناو جنگی با همکاری ارتش خواند که بعد ها موجب مواخذه فرمانده وقت ارتش نیز شد.

 

سفیر صلح موزه تهران

تتلو در مهرماه ۹۴ در موزه صلح تهران از طرف جانبازان شیمایی و قطع نخاع بخاطر آهنگ ویدیو شهدا مورد تجلیل قرار گرفت و بعنوان سفیر صلح این موزه معرفی شد.

امیر تتلو و وحید شمسایی

 

زندان ۶۲ روزه

انتشار چند کلیپ و عکس های مورد دار از امیر تتلو موجب دستگیری او در شهریور ۹۵ شد که بعد از ۶۲ روز با قید وثیقه آزاد شد، اتهام او تشویق جوانان به فساد و فحشا بود. دادگاه وی را به ۱۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق متهم کرد اما بعداً بخاطر رضایت یکی از شاکیان نصف مجازات او بخشیده شد.

 

دیدار جنجالی با رئیسی

در انتخابان سال ۹۶ ابتدا از محمدباقر قالیباف حمایت کرد اما پس از انصراف وی از سید ابراهیم رئیسی حمایت کرد ودر پیامی از حسن روحانی خواست از رقابت با رئیسی خودداری کرده و کناره گیری کند. ابراهیم رئیسی در آخرین ساعات تبلیغات در ۲۷ اردیبهشت ۹۶ با امیر تتلو دیدار کرد، انتشار ویدیو و عکس آن ها موجی از انتقاد در جامعه به راه انداخت.

امیر تتلو

 

از مجوز تا کنسرت در ترکیه

تتلو بارها به دروغ یا راست از گرفتن مجوز و برگزاری کنسرت حرف زد اما زمان مشخص کرد حرف های او کذب بود، در تیر ماه ۹۷ ایران رابه مقصد ترکیه ترک کرد. او در تلاش برای برگزاری کنسرت ۲۰ هزار نفری در ترکیه است.

 

امیر تتلو و همسرش

اخبار مختلفی از ازدواج امیر تتلو با ملیکا جواهریان مشهور به گرگینه منتشر شده که صحت ندارد. برخی سایت ها با انتشار عکس های او با دختر خانوم های مختلف طرفدارش با عنوان امیر تتلو و دوست دخترش و عکس همسر امیر تتلو خبر ازدواج وی را منتشر دادند که صحت ندارد. تتلوی ۳۷ ساله هنوز ازدواج رسمی نداشته و مجرد است.

امیر تتلو

 

علاقه به لواشک

می‌گوید عاشق لواشک است ولی از شیرینی خامه ای بخاطر این که دل می زنه بدش می‌آید اما شیرینی دانمارکی می‌خورد و عاشق آب میوه طبیعی است.

 

منبع درآمد

میگوید منبع درآمد اش از نوشتن ترانه است و برای کلیپ های ویدیویی خود اسپانسر دارد، اما واقعیت این است که او با داماد مهندس عمرانشون در کار ساخت و ساز می باشد.

 

ودر آخر هم:

بهترین آهنگ های تتلو به همراه بهترین متن ها و تکست های امیر تتلو را معرفی میکنیم.

 

با تو تتلو

تو بهم دادی آرامشو حالا که دل من باهاته شکر

با تو انگار همه ی چی آماده شد نمی خواد که بگیری آمارشو

بدن تو چفت تنمه

غیر بغلت که شبا خوابم نمیره

یکیو دارم که فقط ماله منه میخواد با من بمیره

با تو تنها نمیپرم حتی با یه آدمه ناتو هر جا

نمیدم دست احدی آتو فردام نمیگیره هیچکسی جاتو از ما

با تو نمیپرم حتی یه آدمه ناتو

نمیدم دست احدی آتو نمیگیره هیچکسی جاتو

نمیدونم برا چی با تو خوبه همه ی چی

میشه که ساعتا باهم تنها بیخیال همه ی شیم

اصلا پیش همه ی بده شیم از شلوغیا زده شیم

نفسامون وصله جدا ممکنه که خفه شیم

با تو انگار همه ی چی مطلوبه ببین چقد مرامو معرفت خوبه

هر چقد گذشته ها بد بوده، ولی باز نیست مثه ما توی این محدوده

همه ی چیزو واسه این که دلت کنار دلم باشه من ساختم

کی گفته اونایی که مال همن اونایی که عاشق ان باختن

 

داری به چی فکر میکنی

داری به چی فکر میکنی

دارم به این فکر می کنم چرا ساعت هفت نمیشه

که تو رو ببینمت دلم که از همین حالا رفته پیشت

الانم دارم فکر می کنم واسه شب چی بپوشم

من به تو فکر می کنم حتی وقتی زیر دوشم

تو داری به چی فکر میکنی جواب منو میدی یا نه

بگو تو هم هر جا رفتی تصویر منو دیدی یا نه

تو داری به چی فکر میکنی جواب منو میدی یا نه

بگو تو هم هر جا رفتی تصویر منو دیدی یا نه

من دارم به این فکر می‌کنم زندگی بی تو پوچِ برام

یه جوری میزون می‌کنم که جلویه تو تو کوچه درام

همش دارم فکر می کنم به اون صورت مثه نقاشیت

من بی تو دق می‌کنم مگه میشه که نباشی

تو داری به چی فکر میکنی جواب منو میدی یا نه

بگو تو هم هر جا رفتی تصویر منو دیدی یا نه

 

الو ۲

الو، چرا قطع کردی، چرا دوباره قهر کردی

یه چیز می پرسم بعد دیگه کاریت ندارم

الو، می شه برگردی

الو، خوب گوشاتو وا کن، یه نگاه به قبلنا کن

حرفمو میزنم بعدشم، گوشی رو می ذارم

خودت اگه خواستی صدام کن

الو درود، نمیتونم از فکرت درام

من هنوزم مثل قبلنام

هنوز مثل نفسی برام

الو درود، دیگه نمیتونم از فکرت درام

آره من هنوزم مثل قبلنام

هنو مثل نفسی برام

اصلا نداشتم روز خوبی، دیگه بوی اون نیست

فکر می‌کردم که خونه موندی، ولی رفتی واسه دوری زوده اون نی؟

مگه می شه تو نباشی و دورو بر من بدون تو شلوغ باشه

یه دیوونم بی تو که دوست داره صبح بخوابه و غروب پاشه

تو از من یه عصبی ساختی که داد بزنه هی تو روت وایسه

تو معلوم نبود که حرفات کدومش دروغه و کدوم راسته

تو با نگات می چزونی اصلنم بعید نیست بتونی

که بجز من با هرکسی باشی و بری با همونا که تو فهرست شونی

الو ندیدی بی تو چه سرده خونه

پاشو بیا این به نفع هردومونه

آخه دیوونه جز تو کی گرمه دستاش

دیگه نرو یکم فکر منم باش

دیگه نرو یکم فکر منم باش

 

تموم شد

اون اصا نمیدونه من تو دلم چی میگذره، اون راه خودشو داره

اون اصا نمیفهمه که من چی میگم خدای خودشو داره

اون اصا ناراحتی ناراحتش نمیکنه هدفای خودشو داره

وقتی میتونه منو عصبی میکنه دیدی یهو حرمتا رو کشت دوباره

اون میزنه همین فرداش بیرون اگه لیاقت داشت میموند

اگه منو دوسم داشت واسم آرامش می‌خواست و رو حرفاش میموند

تموم شد تموم شد به جون خودش تموم شد

هر چی که دوستام میگفتن همون شد تموم شد

اون از اولشم یه رهگذر از اینورا بود

هر کی هر چی می گفت می خندید بی حیا بود

اون از اولشم یه دو رویه مادی گرا بود

دائم داشت نقش بازی می‌کرد عین بازیگرا بود

اون دیگه با من نیست

دیگه هیچ جایی همراهم نیستی

دیگه نزدیک مثه عضو بدن نیست

دیگه همسرم نیست

 

خونه خوبه

اون بیرون خبری نی بجز ، چشم های بارونی

بجز ، آدمای محبور مثه خودت ، که به اجبارِ با اونی

اون بیرون خبری نی بجز ، بدهکار و آلوده ها

ثمره ی سگ دوهاتم که ، زرشکا و زالومه ها

اون بیرون خبری نی بجز ، صفِ پُشتِ هم چیدن

بجز ، آدمای خسته که به زور ، با شکمِ گُشنه خندیدن

پُرِ دود پُرِ جوب پُرِ خون مردایی که کردن پُشت به جنگیدن

آدما فحش به هم میدن ، این چیزارو پُشتِ هم دیدن

خونه خوبه خونه ، مامانم اُمیده

خونه خوبه بوی ، مامانمو میده

این ضربُ المَثَلِ نابُرده رنج گنج نمیدونم چی چی رو کی گفته ؟!

باید دستشو بوسید

خیلی جاها شدیم خسته و کوچیک

تو یه فضای بسته و آهنگ

آره تو فضای بسته و آهنگ

عجب ، مگه داریم ؟!

خیلی درد خیلی مشکلات خیلی دعوا خیلی بی پولی داشتیم

به خیلیا گفتیم میموندی کاشکی خیلی زمین خوردیم و نشُد هیچ جوری پا شیم

کلی فاصله با پیروزی داشتیم و یاد گرفتیم دنیا جای پیزوریاش نی

یه سری چیزارم خُب نمیشه که گفت آخه اُفت داره ، این جا میدونی جاش نی

چِقَده خوردیم پس گردنی

دیگه حالِ پارتی و مست کردن نی

یاد رفتیم مرامِ بعضی رفیقا حتی بدترِ از اجنبی

یاد گرفتیم حسادتِ رفیق از رقابتِ حریف ها خطرناکتره

اونی که میکنه خطر پاک تره ، میبره اونی که میمونه عقب آخرش

نه حوصله ی نصیحت دارم ، نه سَر در میاره کسی از کارم

نه میدونه چیزی کسی دَربارم و خودمو بستم به مسیرم ، کارم

من با یه موجِ بیمار، تکیه به کُنجِ دیوار

خسته از همه ی خسته از خالی بودنِ جای صدام توی برج میلاد

داستانِ عجیبیه

دِلَم تنگه واسه مجیدیه

واسه بچگیام واسه زادگام

واسه ، مدرسه واسه باشگام

واسه زبری دستای بابام اخمای آقام حرفای مامان

اینی که هستم فرق داره باهام

واسه اینه که درد داره کارام

دلم تنگه واسه عادی بودن واسه ، دور از چیزای مادی بودن

آره یه جواریی کندم از همه ی ، اینجوری توقعات کمتر ازمه

ترجیح میدم تنها بشینم بی اعتنا به هرچی هر طرفمه

هرکی هر طرفمه ، وقتی درد نداری همدم ان همه ی

 

حس خوب

من دلم سفر میخواد اگه همسفرم تو باشی

خونه قصر و پادشاهش معلوم تاج سرم تو باشی

دلم دردسر میخواد اگه دردسرم تو باشی

من لم بدم جلوی شومینه و اگه در بزنن تو باشی

دلم یه ” حس خوب ” میخواد حس خوب یعنی صدای پات تو خونه

سرت رو پام تو حیات و بهم بگی ستاره هات کدومه

” حس خوب ” یعنی طعم لبهات که مثل همیشه خوب و داغه

” حس خوب ” همون عطر عشقته که میپیچه تو اتاقت

“حس خوب” یعنی تو یعنی من یعنی بفهمی آدما کلا، اینن

یه سری رو ترجیح میدن خب نبینم

ولی یه سری، مثل تو خوردنین

“حس خوب” یعنی تو یعنی من یعنی بفهمی آدما کلا، اینن

یه سری رو ترجیح میدن خب نبینم

ولی یه سری مثل تو خوردنین

” حس خوب ” یعنی تو، یعنی دوستات یعنی آرامش یعنی بوسات

” حس خوب ” یعنی من اوستا، و تو تنها شاگرد اون سال

” حس خوب ” یعنی کار پول ساز چشم رنگی مثل مال روسا

” حس خوب ” یعنی من و تو و دختر تو مزرعه شمال روستا

” حس خوب ” یعنی نقشه بچینی یه شب درمیون خواب بچه ببینی

ولی ” حس خوب ” یعنی حرف بی نی نی، یعنی با کله بری تو ظرف فیرینی

 

حس معمولی

میدونم توام یکی مثل من بودی، یه رابطه ی تکراری یه حس معمولی

نداریم هیچ کدوم مثل که منظوری و تو هم ناراحتی از این قصه بدجوری

تو با اون خنده های فیک مصنوعی، یه آدم دیگه پشت این فیس مظلومی

تلفن حرف زدنات نصف شب زوری، یکی هم که فراموشت شده اسمش از دوری

یادت نی وقتی بودی دپرس بدجوری، تو بغلم من می‌کردی گریه مست بودی

ما میتونستیم ولی حیف که ترسویی و تو توی چیزایی که تو این بینه مسئولی

کی جز تو میمونه پیشم شب تو با کی صبح شد، چرا بی خود مرد اون روزامون و چرا این طور شد

کاش می ‌شد اون روزامون یه ثانیه وایسه

کاشکی می دیدم دل تو منو یه بار دیگه خواسته

چطور دلت اومد دل منو بزاری ببازه

بجز تو این دیوونه با کی بسازه؟

کاشکی یکی پیدا شه و یه راهی بشناسه

که بفهمم دلت تازه گیا چرا بی احساسه

کاشکی بشه از این حرفا تو بسازی یه پازل

تا شاید شروع بشه یه بازی تازه

که باز ببینم منو دیدی دست تکون میدی

پیش همیم ولی بحث مون نی ای

دوباره به منه خسته جون میدی

با چشات هرچی توی دلت هست نشون میدی

 

• 251 بازدید
• 21 فوریه 2022
• مطالب جالب

زندگینامه یکتا ناصر ، بیوگرافی یکتا ناصر

 

نام: یکتا

نام خانوادگی: ناصر

تاریخ تولد: آبان ۱۳۵۷

تحصیلات: تحصیل کرده رشته مهندسی محیط زیست

 

یکتا ناصر فرزند دوم یک خانواده ی پنج نفره است که یک خواهر بزرگتر به نام نیکتا دارد که عکاسی خوانده و به تازگی عضو خانواده ی سینما شده و یک برادر کوچکتر هم دارد. اسمش را مادرش برگزیده.

 

پرسپولیسی است و ارام جعفری یکی از دوستان صمیمی اش. در برخورد اول بسیار جدی و سرسخت به نظر میرسد اما بسیار مهربان است.

 

معتقد است که تقدس بازیگری را حفظ می کند. از طیق دوستان خواهرش که در دانشکده هنر درس می خوانده با این کار آشنا شده و برای اوایل تنها تئاتر بازی می کرده و بعد به دفاتر سینمایی معرفی میشود.

 

متولد آبان ۱۳۵۷ است از سال ۷۴ فعالیت هنری خودش رو آغاز کرد در دبرستان رشته ی تجربی را گذرانده و در حال حاضر رشته ی تحصیلی اش مهندسی محیط زیست است.

 

به گفته ی خودش آدم تنبلیه و برای بدست آوردن هر آنچه که دوست می داشت به کمک شانس بدست اورده و به همین خاطر خیلی تلاش برای بازیگری ( تحصیل بازیگری ) نکرده

 

او در سال ۷۵ در حالی که فقط ۱۸ سال داشت برای نخستین بار مقابل دوربین رفت و در کار تلویزیونی گلهای کاغذی ایفای نقش کرد.

 

در سال ۷۶ که مسیر و سلیقه ی سینمای ایران تغییر کرد و به سمت جوانگرایی و جوان پسندی رفت یکتا ناصر که از قبل زمینه ی حضور در سینما را داشت ترجیح داد به درسهای دانشگاه بپردارد!

 

در این سالها موجی از جوانان به صورت فراگیر وارد سینما شدند و آنهایی که استعداد داشتند خود را نشان دادند و آنهایی هم که استعداد نداشتند این فرصت را بدست آوردند تا در چند پروژه خوب خود را مطرح کنند.

 

اما در این میان تنها کارهایی برای یکتا پیش آمد که خیلی باعث مطرح کردن این هنرمند نشد ( از جمله : پدر خوانده – شب چراغ ) این روند کار تا سال ۷۹ ادامه داشت.

 

تا اینکه در سال ۷۹ تغییر سرنوشت یکتا به دست حمید لبخنده با کار تلویزیونی ( با من بمان) رقم خورد.

 

بهرام رادان که تازه با شور عشق نادر مقدس در کنار مهناز افشار به شهرت و محبوبیت رسیده بود در فیلم ساقی به کارگردانی محمدرضا اعلامی در کنار یکتا قرار گرفت و این خود باعث مطرح شدن یکتا در سینما شد.

 

بعد از فیلم ساقی سیلی از پیشنهادات به سمت یکتا آمد و یکتا در اواخر سال ۷۹ یک فیلم تلویزیونی به نام ( ضربه سوم ) را کار کرد.

 

در دهه ی ۸۰ او بخاطر کار کردن با کارگردانان مطرحی چون لبخنده و اعلامی بازیگری را جدی گرفت و به عنوان اولین انتخاب پروژه ی سینمایی ( ناه پشت ابر ) را برگزبد.

 

البته این فیلم بخاطر اینکه ستارگان نامدار در این فیلم حضور نداشتند و همچنین تبلیغات ضعیف فیلم باعث شد فیلم فروش چندانی نداشته باشد.

 

بعد از این فیلم یکتا در کنار میترا حجار فیلم ( فراری ) را به ساخته ی رضا جعفری بازی کرد … که البته فراری هم مانند ساقی توقیف شد !!!!

 

سال ۸۱ را یکتا ناصر با امیدواری برای اکران دو فیلم اصلی ایش که توقیف شده بود آغاز کرد، وقتی امید او مانند سازنندگان ساقی و فراری نقش بر آب شد دوباره راه تلویزیون را پیش گرفت و با مجموعه ی ( عید آن سالها ) دوباره به تلویزیون آمد.

 

( پیش پرده ) نام فیلم تلویزیونی دیگر یکتا در سال ۸۱ بود و با همین اثر این سال کاری هم به پایان برد تا وقت بیشتری برای پرداختن به موسیقی و نقاشی داشته باشد.

 

وقتی در سال ۸۲ خانم یکتا ناصر پیشنهاد بازی در فیلم ( عاشق مترسک ) را پذیرفت نه خود یکتا و نه هیچکدام ار اهالی سینما فکر نمی کردند که این فیلم هم به سرنوشت دو فیلم قبلی بازیگر جوان دچار شود !!!! اما این اتفاق افتاد و این فیلم یکتا هم توقیف شد !!!!

 

دیگر همه باور کرده بودند که طلسمی در سینما برای ستاره ی سینما بوجود آمده که مشخص نیست کی خواهد شکست و بد شانسی کی دست از سر یکتا ناصر بر می دارد !!!!!! و دوباره یکتا مجبور شد به تلویزیون بیاید.

 

او در سالهای ۸۲ تا ۸۴ ترجیح داد فقط به پیشنهادهای تلویزیونی پاسخ مثبت بدهد. بعد از با من بمان لبخنده – سریال ( لبه تاریکی ) ساخته سعید سلطانی را بازی کرد و در پی پخش این مجموعه از تلویزیون و درصد بالای بیننده اش محبوبیت و شهرت یکتا به چند برابر رسید.

 

یکتا ناصر در سال ۸۴ که به پیشنهاد احمد امینی پاسخ مثبت داد و یکی از نقش های اصلی مجموعه ( اولین شب آرامش ) را بازی کرد، البته یک فیلم تلویزیونی دیگر از یکتا به نام ( قند ترش ) ساخته کوروش خزایی نیز از دیگر کارهای یکتا در این سالهاست

 

و بالاخره در ۲۱ مرداد سال ۸۳ با اکران فیلم فراری طلسم سینمایی یکتا شکست که البته قبل از آن و با فاصله ی دراز از تولید ( ساقی ) نخستین فیلم یکتا ساخته ی اعلامی اکران شده بود که با تغییر ذائقه ی سینما دوستان به موفقیت لازم نرسید.

 

این موضوع دقیقا برای فیلم فراری هم بود که وقتی اکران شد که سینما از سوژه ی فرار دختران اشباع شده بود، ( عاشق مترسک ) هم نیز از ۲۴ فروردین ۸۴ اکران شد و دقیقا سومین کار یکتا هم دچار سرنوشت دو کار قبلی اش شد و خیلی موفق نشد.

 

بعد از این یکتا ناصر کارهای بسیار دیگری کار کرد . از جمله : ( خنگ آباد ) مهدی اباسلط – ( مستند خانه ای در شن ) اردشیر افشین راد – ( ابر می بارید . باران نه ) محمدرضا آهنج – ( قتل آنلاین ) مسعود آب پرور که در حال حاضر بر پرده ی سینماهاست که این فیلم در پائیز و زمستان ۸۴ فیلمبرداری شد و به مراحل فنی رفت.

 

– (افسانه شادیها ) یا ( روزهای نازنین ) علی قوی تن که این فیلم از دی ماه ۸۴ کلید خورد و تا پایان فروردین ۸۵ ادامه داشت . – ( سود تولد ) علی قوی تن در بهار ۸۵ – ( باران رویاها را نمی شود ) اصغر یوسفی

 

فیلم شناسی یکتا ناصر

 

سینما

شب طلایی (۱۴۰۰)

رحمان ۱۴۰۰ (۱۳۹۷)

آینه بغل (۱۳۹۶)

 

مشکل گیتی (۱۳۹۴)

آشوب (۱۳۹۴)

فصل نرگس (۱۳۹۴)

 

کارگر ساده نیازمندیم (۱۳۹۴)

من سالوادور نیستم (۱۳۹۳)

زندگی جای دیگری است (۱۳۹۲)

 

گنجشکک اشی مشی (۱۳۹۲)

یکی می خواد باهات حرف بزنه (۱۳۹۰) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن جشنواره فیلم فجر (۱۳۹۰)

قند تلخ (۱۳۸۷)

 

روز برمی آید (۱۳۸۵)

نسکافه داغ داغ (۱۳۸۵)

قتل آنلاین (۱۳۸۴)

 

سرود تولد (۱۳۸۳)

باران رؤیاها را نمی شوید (۱۳۸۲)

خانه ای در شن (۱۳۸۲)

 

عاشق مترسک (۱۳۸۲)

فراری (۱۳۸۱)

ساقی (۱۳۸۰)

 

مجموعه تلویزیونی های یکتا ناصر

جاده قدیم (۱۳۹۴)

دختران حوا (۱۳۹۱)

قند ترش (۱۳۸۵)

 

اولین شب آرامش (۱۳۸۴)

لبه تاریکی (۱۳۸۳)

تله فیلم «پیش پرده» (۱۳۸۲)

 

ضربه سوم (۱۳۸۰)

با من بمان (۱۳۷۹)

کاشانه (مجموعه تلویزیونی)

 

عید آن سال ها (۱۳۷۸–۱۳۷۷)

گل های کاغذی (۱۳۷۶)

 

شبکه خانگی

نیسان آبی

عاشقانه منوچهر هادی

ابله کمال تبریزی

 

جوایز و افتخارات یکتا ناصر

یکتا ناصر و سیمرغ بلورین

سیمرغ بلورین یکتا ناصر

 

یکتا ناصر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از سی و مین جشنواره فیلم فجر، برای فیلم یکی می خواد باهات حرف بزنه.

• 223 بازدید
• 21 فوریه 2022
• مطالب جالب

زندگینامه بهنوش طباطبایی ، بیوگرافی بهنوش طباطبایی

 

نام : بهنوش

نام خانوادگی: طباطبایی

تاریخ تولد : ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ در تهران

مدرک تحصیلی : لیسانس کامپیوتر و گذراندن یک دوره در کلاس های بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران

پیشه : بازیگر

سالهای فعالیت : از سال ۱۳۷۷ تاکنون

 

بهنوش طباطبایی ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ در محلۀ یوسف‌آباد تهران متولد شد. پدرش سید ناصر طباطبایی کارشناس عمران در وزارت مسکن و شهرسازی و مادرش آموزگار بود.

 

وی فرزند دوم خانواده است و تنها یک خواهر بزرگتر بنام تینوش دارد. طباطبایی در رشته مهندسی کامپیوتر دارای مدرک لیسانس و در رشتۀ روانشناسی دارای مدرک دکترا در حوزۀ روانشناسی تربیتی است. او یک دوره بازیگری را نیز در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گذرانده است.

 

طباطبایی بواسطه بازی در فیلم مصائب دوشیزه با مهدی پاکدل، بازیگر سینما و تلویزیون ، آشنا شد و این دو در ۱۱ اسفند سال ۱۳۸۹ با یکدیگر ازدواج کردند؛ ولی بعد از شش سال زندگیِ مشترک، در سال ۱۳۹۵ این زوج هنرمند از یکدیگر جدا شدند.

 

خانم بازیگر که از دوران کودکی به بازیگری علاقه مند بود تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس در رشته مهندسی کامپیوتر ادامه داد و دوره بازیگری را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گذراند.

 

بهنوش طباطبایی خواهری به تینوش دارد و دو خواهرزاده دارد که علاقه زیادی به آنها دارد. تصویری از پدر و مادر بهنوش طباطبایی با لباس کردی در صفحه خانم بازیگر به اشتراک گذاشته شده است.

 

ماجرای ازدواج و جدایی بهنوش طباطبایی

بهنوش طباطبایی و مهدی پاکدل یکی از زوج های هنرمندی بودند که زندگی مشترکشان بعد از چند سال به جدایی انجامید. آشنایی این دو هنرمند به سال ۸۵ و بازی در فیلم مصائب دوشیزه بازمیگردد.

 

این زوج هنرمند اسفندماه سال ۸۹ زندگی مشترکشان را آغاز کردند اما این زندگی چند سالی بیشتر دوام نیاورد و این زوج سال ۹۵ خبر جدایی شان را رسانه ای کردند.

 

آغاز بازیگری بهنوش طباطبایی در سینما و تلویزیون

خانم طباطبایی بازیگری را از سال ۷۷ با مجموعه تلویزیونی یونس آغاز کرد و با بازی در سریال های مختلف تلویزیونی در میان مردم شناخته شد.

 

این بانوی هنرمند بعد از بازی در سریال یونس در سریال های مختلفی ایفای نقش کرد اما بازی در سریال هایی چون مسافری از هند، عشق گمشده، پیله های پرواز،گلهای گرمسیری، در مسیر زاینده رود و میکائیل بیش از پیش در میان مردم شناخته شد.

 

مصائب دوشیزه و پسران آجری اولین فیلم های سینمایی بهنوش طباطبایی در سال ۸۵ هستند که مقدمه ای برای بازی های بعدی او در دنیای هنر بودند.

 

مهراوه شریفی یا جرقه بازیگری بهنوش طباطبایی

خانم طباطبایی بازیگر سرشناس این روزها سینما و تلویزیون از دوران کودکی به بازیگری علاقه مند شد و در واقع با دیدن مهراوه شریفی نیا جرقه بازیگری در وجودش زده شد.

 

مهراوه شریفی نیا همکلاسی دوران ابتدایی بهنوش طباطبایی بود و بهنوش با دیدن جذابیت های بازیگری مهراوه و عکس هایی که او به همکلاسی هایشان نشان میداد به بازیگری علاقه مند شد و این تصمیم مهم را برای ورود به دنیای بازیگری در همان دوران کودکی گرفت.

 

علایق بهنوش طباطبایی

خانم طباطبایی علاقه زیادی به ورزش کردن دارد و در اوقات فراغتش علاوه بر کتاب خوانی ورزش میکند و در یک دوره ورزش را به صورت حرفه ای زیر نظر مربی گذراند. این بازیگر آرام و صبور علاقه زیادی به حیوانات دارد و یک گربه خانگی به نام نارنگی هم دارد.

 

فیلم های سینمایی بهنوش طباطبایی

ماجرای نیمروز:رد خون (۱۳۹۷)

غلامرضا تختی (۱۳۹۷)

 

لابی (۱۳۹۵)

زیر سقف دودی (۱۳۹۵)

 

سیانور (۱۳۹۴)

شانس، عشق، تصادف (۱۳۹۳)

 

قصه عشق پدرم (۱۳۹۱)

گام های شیدایی (۱۳۹۱)

 

آزادراه (۱۳۸۹)

پوست موز (۱۳۸۷)

 

کلاغ پر (۱۳۸۶)

پسران آجری (۱۳۸۵)

مصائب دوشیزه (۱۳۸۵)

 

سریال های تلویزیونی بهنوش طباطبایی

۱۳۷۷ یونس (محمدرضا خالقی)

۱۳۷۸ کوی دامون (عباس رنجبر)

 

۱۳۸۱ نوعروس (بیژن میرباقری)

۱۳۸۲ مسافری از هند (قاسم جعفری)

 

۱۳۸۳ عشق گمشده (حسین سهیلی زاده)

۱۳۸۴ پیله های پرواز (حسین سهیلی زاده)

 

۱۳۸۷ گل های گرمسیری (محمدمهدی عسگرپور)

۱۳۸۸ چاردیواری (سیروس مقدم)

 

۱۳۸۹ در مسیر زاینده رود (حسن فتحی)

۱۳۸۹ مختارنامه (داوود میرباقری)

 

۱۳۹۰ از یاد رفته (فریدون حسن پور)

۱۳۹۴ میکائیل (سیروس مقدم)

 

تله فیلم ها

گزارش یک اعدام

عزیزی که ناپدید شد

 

دستها نگاه می کنند

قصّه سیمین

 

مادرانه

برگی برشاخه

فیلم ویدئویی به فاصله یک نفس

 

نمایش ها

ابرهای پشت حنجره

برهان

 

داستان یک پلکان

سیندرلا

 

فصل شکار بادباک ها

سینماهای من

 

آدامس خوانی

آینه های رو به رو

 

نام تمام مادران

مری پاپینز ، ۱۳۹۸